ریسک چیست – تعریف و انواع آن
ریسک در زبان عامیانه به احتمال وقوع حادثه یا اتفاقی ناخوشایند گفته میشود. دانستن اینکه ریسک چیست در زندگی روزمره میتواند از بروز خسارات جلوگیری کند.
در بازارهای مالی به احتمال تفاوت بازده واقعی (actual gain) سرمایهگذاری با بازده مورد انتظار (expected return) ریسک گفته میشود. همانگونه که دانستن اینکه ریسک چیست در زندگی روزمره کمک کننده است، در زندگی مالی نیز درک درست و صحیح از ریسک میتواند از زیان های مالی جلوگیری کند.
در مالی (finance) برای محاسبه کمی ریسک سرمایهگذاری، از انحراف معیار استفاده میکنند. انحراف معیار، معیار سنجش کمی ریسک در مالی است.
انحراف معیار، میزان انحراف بازده سرمایه گذاری از میانگین آن در یک بازه تاریخی است. یعنی هرچه پراکندگی بازده به صورت تاریخی بیشتر باشد، ریسک سرمایهگذاری بیشتر است. برای مثال دو سهم A و B را در نظر بگیرید که بازده تاریخی آنها مطابق شکل زیر است.
میانگین بازده هر دو تقریبا برابر است اما ریسک سهم B از سهم A بسیار بیشتر است زیرا نوسان (پراکندگی) بیشتری را در گذشته داشته است.
انواع ریسک مالی
در حالت کلی دو نوع ریسک در بازارهای مالی وجود دارد که میتواند ارزش دارایی ها را تحت تاثیر قرار دهد: ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک.
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک که به آن ریسک بازار هم گفته میشود، ریسکی است که در کل اقتصاد وجود دارد و تمام فعالین بازار و اقتصاد را تحت تاثیر قرار میدهد. ریسک سیستماتیک قابل حذف از طریق متنوع سازی نیست.
ریسک هایی که باعث به وجود آمدن ریسک سیستماتیک میشوند عبارتند از:
ریسک سیاسی (مانند جنگ یا تحریم)، ریسک نوسانات نرخ ارز، ریسک تورم، ریسک نرخ بهره و …
ریسک غیر سیستماتیک
ریسک سیستماتیک که به آن ریسک خاص (specific) هم گفته میشود، ریسکی است که صنعتی خاص یا یک یا چند شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد. این ریسک را میتوان با متنوع سازی کاهش داد.
مثالهایی از ریسک غیر سیستماتیک:
تغییر مدیریت شرکت، ظهور تکنولوژی جدید و رقیب محصول شرکت، قوانین جدید نهاد ناظر که درآمد شرکت را تحت تاثیر قرار دهد، ورود رقیب جدید به بازار و …
آیا شاخص بورس حباب دارد؟
با رشد شاخص بورس در دو سال گذشته این سوال برای اکثر فعالین بازار به…
سرمایه گذاری در بورس – دلایل و ویژگی های آن
برای بررسی سرمایه گذاری در بورس باید ویژگی های سرمایه گذاری را بدانیم. در مباحث…
متنوع کردن (diversification) سبد سرمایه گذاری و مزایای آن
متنوع کردن سبد سرمایه گذاری به معنی داشتن تعداد بیشتری از سهام یا انواع دارایی…
مفهوم ریسک و بازده، در سرمایهگذاری
در مطالب گذشتـه، ضمن بررسی تاريخچـه پيدايش بورس در ايران و جهان، و مزیت های سرمايهگذاري در بورس را به طور مفصل تشريح كرديـم. همچنين گفتيم كه در بورس اوراق بهادار، نوعي از دارايي با عنوان دارايي مالي يا اصطلاحا دارايي كاغذي خريد و فروش ميشود. سهام، اوراق مشاركت و ساير انواع اوراق بهادار، ازجمله […]
در مطالب گذشتـه، ضمن بررسی تاريخچـه پيدايش بورس در ايران و جهان، و مزیت های سرمايهگذاري در بورس را به طور مفصل تشريح كرديـم. همچنين گفتيم كه در بورس اوراق بهادار، نوعي از دارايي با عنوان دارايي مالي يا اصطلاحا دارايي كاغذي خريد و فروش ميشود. سهام، اوراق مشاركت و ساير انواع اوراق بهادار، ازجمله اين داراييهاي مالي هستند.
ارزش دارايي مالي، به پشتوانه يك دارايـي ديگر تعيين ميشود.
براي مثال، ارزش سهام يك شركت به عملكرد شركت مذكور بستگي دارد و با بهبود و يا ضعف عملكرد شركت، ارزش سهام آن هم بالا و پايين ميرود.
بنابراين، در انتخاب يك دارايي مالي مثل سهام، توجه به اطلاعاتي كه ميتواند بر قيمت آن دارايي تأثيرگذار باشد، بسيار حائز اهميت است، چون تصميمگيري براساس اطلاعات ميتواند تا حد زيادي ريسك سرمايهگذاري شما را كاهش دهد. اما ريسك، چيست؟ و چطـور ميتوان ريسك سرمايـهگذاري در بورس را كاهش داد؟
در يك تعريف بسيار ساده، ريسك، احتمال محقق نشدن پيشبينيهاست. براي مثال، فرض كنيد قيمت سهام شركت الف در حال حاضر 150 تومان است. شما پيشبيني ميكنيد كه قيمت سهام اين شركت در ماه آينده به 160 تومان برسـد و براساس اين پيشبيني، اقدام به خريد سهام ميكنيد. در اينجا دو حالت ممكن است رخ دهد: يا سهام مزبور در ماه آينده به 160 تومان يا بالاتر از آن ميرسد كه در اين صورت شما ريسك سرمايهگذاري را با موفقيت پشت سر گذاشتهايد و به اصطلاح ريسك سرمايهگذاري شما صفر بوده است يا اينكه پيشبيني شما محقق نميشود و سهام آن شركت با قيمتي كمتر از آنچه پيشبيني كرده بوديد، به فروش ميرسد.
مثلا در ماه آينده قيمت سهام مزبور به 155 تومان ميرسد. در اين صورت پيشبيني شما با 50 درصد عدم موفقيت همراه بوده است. بدين ترتيب مشخص ميشود كه تعريف ديگر ريسك، احتمال عدم موفقيت است. هر اندازه احتمال عدم موفقيت در سرمايهگذاري بيشتر باشد، اصطلاحا ريسك سرمايهگذاري بيشتر خواهد بود.
بنابراين، با دقت در مفهوم ريسك ميتوان به دو نكتـه اساسي پي برد:
1- پيشبيني صحيح نقش بسيار زيادي در كاهش ريسك سرمايهگذاري دارد
2- چون لزوما همواره پيشبينيها بطور كامل منطبق بر واقعيت نخواهد بود،
لذا فردي كه قصد دارد با خريد سهام در بورس سرمايهگذاري كند، بايـد توانايي پذيرش ريسك را داشته باشد.
البته در آينـده، بيان خواهيم كرد كه در سالهاي اخير و با طراحي برخي شيوههاي جديد سرمايهگذاري در بورس، امكان سرمايهگذاري بدون ريسك در بورس هم براي افراد فراهم شده است. اما به هر حال، بايد توجه داشت كه موضوعـي تحت عنوان ريسك، همواره بايد در سرمايهگذاريها مدنظر قرار گيرد.
بازده
اما در كنار مفهوم ريسك، مفهوم ديگري نيز همواره در ادبيات سرمايهگذاري مورد استفاده قرار ميگيرد؛ مفهومي به نام بازده . منظور از بازده، درآمد حاصل از سرمايهگذاري است. در برنامههاي قبل، توضيح داديم كه فردي كه سهامي را خريداري ميكند، از دو محل،كسب درآمد ميكند: اول دريافت سود نقدي سالانه و دوم، درآمد ناشي از افزايش تعریف ریسک در سرمایه گذاری قيمت سهام. مجموع اين دو را بازده ميگويند.
برای مثال
فرض كنيد فردي، سهام شركتي را به قيمت 150 تومان خريداري ميكند. اگر اين شركت در پايان سال، به ازاي هر سهم، 15 تومان سود نقـدي به سهامدارانش بدهـد و قيمت سهم هم در پايان سال، به 195 تومان برسد، بنابراين بازده سرمايهگذاري فرد در مجموع 40 درصد بوده است، 10 درصد بازده ناشي از دريافت سود نقدي و 30 درصد بازده ناشي از افزايش قيمت سهام.
فرض كنيد شما به جاي خريد سهام يك شركت، اوراق مشاركت را از بانك خريداري كردهايد
و نرخ سود سالانه اوراق مشاركت هم 20 درصد تعيين شده است.
مشخص است كه بازده سرمايهگذاري شما در يك سال از طريق اوراق مشاركت 20 تعریف ریسک در سرمایه گذاری درصد خواهد بود.
در واقع، در اوراق مشاركت، برخلاف سهام، قيمت خود اوراق مشاركت ثابت است و سرمايهگذار،
فقط سود ثابتي را در فواصل زماني تعريف شده دريافت ميكند.
سؤالي كه مطرح ميشود اين است كه:
چرا بايد يك نفر سهامي را خريداري كند كه 40 درصد بازده دارد ولي فرد ديگري به 20 درصد بازده راضي ميشود؟
اگر از شما تعریف ریسک در سرمایه گذاری چنين سؤالي را بپرسند، چه جوابي داريد؟ احتمالا پاسخ ميدهيد:
- از كجا معلوم كه سهام شركت موردنظر، حتما 40 درصد بازدهي داشته باشد؟
- اگر قيمت سهم برخلاف پيشبينيها، به 195 تومان نرسيد، چه ميشود؟
- اگر شركت سود نقدي كمتري از مقدار پيشبيني شده توزيع كرد، تكليف چيست؟
- خريد اوراق مشاركت، حداقل اين تضمين را دارد كه قطعا 20 درصد بازدهي به دست خواهد آمد و پاسخهايي از اين دست.
اما با وجود همه اين ترديدها،
بسيارند سرمايهگذاراني كه ترجيح ميدهند بجاي دريافت بازدهي 20 درصدي بدون تحمل ريسك،
ريسك بيشتري را متحمل شوند و در ازاي پذيرش اين ريسك، بازدهي بيشتري بدست آورند.
به همين علت است كه به بازده، پاداش ريسك هم ميگويند؛
يعني كسب بازدهي بيشتر، در ازاي پذيرش ريسك بيشتر و كسب بازدهي كمتر، در ازاي پذيرش ريسك كمتر.
در مطالب آتی، بيشتر درباره رابطـه ريسك و بازده و نقش آن در سرمايهگذاري صحبت ميكنيم.
ريسك چيست؟
ريسك يكي از مفاهيم اوليه، پايه اي و بسيار مهم در مديريت مالي است كه اغلب افراد حتي دانش آموختگان مديريت مالي نيز برداشت درستي از آن ندارند. افراد در زندگي روزمره از كلمه ريسك براي بيان مفاهيم متفاوت استفاده ميكنند و يكي از علل برداشت نادرست از ريسك در مديريت مالي هم همين كاربرد چند منظوره اين كلمه است.
در اين مقاله كوتاه سعي خواهيم كرد تعريف درست و قابل فهمي از آنچه در علم مديريت مالي ريسك ناميده ميشود و تاثير آن بر تصميمات سرمايهگذاري ارائه كنيم .
.
دو واژه مرسوم كه به عنوان معادل براي ريسك بكار برده ميشود «خطرپذيري» و «عدم قطعيت» است، حتي برخي ريسك را معادل با نوسان (Volatility) يا واريانس در نظر ميگيرند. اما در علم مديريت مالي ريسك واقعا هيچيك از اين مفاهيم نيست. به عنوان مثال اگر يك سرمايهگذار در يك دارايي پرنوسان (به لحاظ بازده تعریف ریسک در سرمایه گذاری تاريخي) سرمايهگذاري كند لزوما نشاندهنده اين نيست كه متحمل ريسك شده است. بر خلاف تصور عموم افراد در علم مديريت مالي نوسان زياد به معني ريسك زياد نيست.
.
اما ريسك چيست؟ ريسك عدم قطعيتي نامطلوب است به اين علت كه نميتوانيم آن را از بين ببريم. بنابراين در ازاي دريافت مبلغي حاضر به تحمل آن هستيم حال آنكه براي دوري از آن بايد مبلغي پرداخت كنيم. در ادامه به توضيح بيشتر اين تعريف با چند مثال ميپردازيم.
.
مثال اول: فرض كنيد شما در يك شركت خودروسازي كار ميكنيد و ميخواهيد از بين سهام شركت خودتان و يك شركت خودروسازي ديگر (كاملا مشابه با شركت خودتان) يكي را براي سرمايهگذاري انتخاب كنيد: شركت خودتان، شركت ديگر يا به نظرتان تفاوتي نميكند؟ اگر شركت ديگر را انتخاب ميكنيد به خواندن ادامه اين مقاله نياز نداريد زيرا مفهوم ريسك را ميدانيد. در غير اينصورت پيشنهاد ميكنم تا انتها با من همراه باشيد.
.
ريسك مفهوم سادهاي است، دارايي كه بازده آن همبستگي (Correlation) مثبت با مصرف (Consumption) يا بطور كلي ثروت (Wealth) شما دارد دارايي ريسكي است و شما براي داشتن آن بايد انتظار بازدهي بيشتر از نرخ بهره بدون ريسك داشته باشيد كه به آن بازده اضافي يا ريسك پريميوم (Risk Premium) گفته ميشود.
.
در مثال بالا همبستگي ثروت شما با سهام شركتي كه خودتان در آن كار ميكنيد بيشتر است بنابراين اين دارايي براي شما پرريسكتر محسوب ميشود و در شرايط يكسان منطقي است سهام شركت ديگر را خريداري كنيد. چرا؟ فرض كنيد به هر دليلي اتفاق پيش بيني نشده اي براي شركت شما رخ دهد و براي مدتي توليد متوقف شود. در اين صورت نه تنها ممكن است حقوق شما به تعويق بيفتد يا كارتان را از دست بدهيد بلكه ارزش سهام شما نيز كاهش مييابد.
يا برعكس اگر به هر دليلي مثلا استقبال مشتريان از يكي از محصولات جديد شركت شما، توليد و سود شركت افزايش يابد نه تنها ممكن است حقوق و مزاياي شما افزايش يابد بلكه ارزش سهام شركت نيز افزايش مييابد. اين دقيقا مفهوم ريسك در علم مديريت مالي است.
.
حال سوال اين است كه چرا ريسك به مفهومي كه عنوان شد مطلوب نيست. جواب واضح است. دوباره به مثال بالا برميگرديم. آيا شما ترجيح ميدهيد هنگامي كه حقوقتان به تعويق افتاده يا كارتان را از دست دادهايد (بطور كلي در شرايط بد اقتصادي به سر ميبريد) سهامي داشته باشيد كه پر ارزش باشد يا هنگاميكه حقوق و مزاياي شما افزايش پيدا كرده (به طور كلي در شرايط خوب اقتصادي به سر ميبريد)؟ مسلما جواب گزينه اول است، در شرايط بد اقتصادي.
.
دقيقا به همين علت است كه همبستگي مثبت بازده يك دارايي با ثروت شما ريسك ناميده ميشود كه براي افراد نامطلوب است. اين امر موجب كاهش قيمت دارايي ريسكي و افزايش بازده آن ميشود. درغير اينصورت هيچ كس حاضر به خريد چنين دارايي با قيمت بالا نيست.
مفهومي كه در مثال قبل از ريسك بيان شد (همان همبستگي بازده دارايي با مصرف يا ثروت) يك مفهوم پايه اي و البته بسيار دقيق از ريسك در اقتصاد و مديريت مالي است. اما از آنجا كه ثروت و يا مصرف و همچنين توابع مطلوبيت افراد با هم متفاوت بوده و اندازه گيري اين پارامترها نيز در دنياي واقعي مشكل است، بنابراين مدل كردن ريسك به روش يادشده در عمل مشكل و گاه غيركاربردي است. (علاقهمندان را به مطالعه consumption based asset pricing models with a representative agent دعوت ميكنم.)
.
بنابراين به عنوان جايگزيني ساده و كاربردي، CAPM (Capital Asset Pricing Model) كل بازار/اقتصاد (شامل تمام داراييهاي موجود در بازار نه لزوما فقط داراييهاي موجود در بازار سهام) را جايگزين مطلوبيت مصرف يا ثروت ميكند. در عمل شاخص بازار سهام را به عنوان معياري براي عملكرد كل بازار/اقتصاد در نظر ميگيرند.
.
مثال دوم: فرض كنيد شركتي وجود دارد كه مستقل از شرايط بازار در هر دوره زماني (به عنوان مثال يك ماه) به احتمال ۵۰ درصد، بازده عملياتي ۱۵ درصد و به احتمال ۵۰ درصد، بازده عملياتي ۵- درصد ميدهد كه نشان دهنده بازده پرنوسان اين شركت است.
به نظر شما آيا سرمايهگذاري در سهام اين شركت ريسكي است و بازار بايد به شما براي سرمايهگذاري در اين سهام بازده اضافي (ريسك پريميوم) بپردازد؟ جواب اين سوال منفي است! همانطور كه پيشتر عنوان شد نوسان يا واريانس لزوما به معني ريسك نيست بلكه آن بخشي از نوسان را ريسك ميناميم كه ناشي از نوسان كل بازار باشد.
.
به بيان ساده تر به علت اينكه شرايط اقتصادي كل بازار تاثيري بر عملكرد اين شركت ندارد، بنابراين انتظار سرمايهگذار از عملكرد (بازده) اين سهم در شرايط خوب و در شرايط بد اقتصادي كاملا يكسان بوده و سرمايهگذاري در اين سهام (با توجه به تعريف ريسك در علم مديريت مالي) ريسكي به همراه ندارد.
.
به همين دليل به اين نوع نوسان اصطلاحا ريسك غيرسيستماتيك (Unsystematic Risk) يا ريسك مختص به شركت (Firm-Specific Risk) گفته ميشود.
.
هنگامي كه ريسك وجود ندارد، بازار بازده اضافي به سرمايهگذاران نميپردازد، زيرا سرمايهگذار منطقي با قرار دادن اين سهم (سهام شركت فرضي يادشده) و سهام شركتهاي ديگر در يك سبد سهام، ميتواند نوسان بازده اين شركت را از بين برده يا تا حد زيادي كاهش دهد. با استفاده از CAPM، به علت عدم همبستگي بازده اين شركت با بازده بازار، بتا (β) اين شركت صفر بوده بنابراين بازده اضافي براي اين سهم در نظر گرفته نميشود.
.
به بيان ديگر ميتوان گفت ريسكي كه تعریف ریسک در سرمایه گذاری در بازار براي آن قيمت تعيين ميشود (ريسك پريميوم) تنها ريسك بازار (Market Risk) يا ريسك سيستماتيك (Systematic Risk) است كه در بتاي هر سهم نمود پيدا ميكند. در غير اينصورت بازار به سرمايهگذار براي تحمل ريسك غيرسيستماتيك كه هيچ تاثيري بر بتاي سهم ندارد هيچگونه بازده اضافي پرداخت نميكند.
البته در دنياي واقعي به خصوص بازار سهام داراييها معمولا با كل بازار همبستگي مثبت دارند و علت آن هم اين است كه عملكرد شركتها از عملكرد كل بازار (كل اقتصاد) تاثير ميپذيرد. اين تاثير در برخي بخشهاي صنعت كمتر و در برخي بيشتر است. به همين علت سرمايهگذاران براي سرمايهگذاري در برخي شركتها بازده اضافي كمتر و براي برخي بازده اضافي بيشتر طلب ميكنند.
.
سوالي كه ممكن است به سرعت به ذهن خطور كند اين است كه آيا دارايي وجود دارد كه همبستگي منفي با ثروت، مصرف يا كل بازار داشته باشد؟ اگر چنين دارايي وجود داشته باشد حتما دارايي ارزشمندي است زيرا داشتن اين دارايي به معني انتقال ريسك (كه امري نامطلوب است) از خريدار آن به شخص يا موسسهاي است كه اين دارايي را فروخته است.
.
چنين داراييهايي را بيمه (در اين مقاله بيمه مفهومي معكوس ريسك است) ميناميم. حتما اين مثال را در زبان عربي شنيدهايد كه «تعرف الاشياء باضدادها». بنابراين براي شناخت بهتر ريسك بد نيست كه متضاد آن يعني بيمه (Insurance) را نيز بهتر بشناسيم.
.
مثال سوم: فرض كنيد ميخواهيد خودرو خود را در مقابل تعریف ریسک در سرمایه گذاری تصادفاتي كه منجر به مرگ ميشود بيمه كنيد. اگر فرض كنيم ديه يك شخص ۱۰۰ ميليون تومان است شما حاضريد براي خريد اين بيمه چه مبلغي بپردازيد؟ احتمالا هر شخص بسته به ميزان استفاده از خودرو يا اطمينان به دقت در رانندگي خود مبلغي را در نظر ميگيرد اما احتمالا حتي محتاطترين افراد نيز حاضر به پرداخت حداقل ۲۰۰ هزار تومان ساليانه براي خريد اين بيمه نامه هستند.
حال آنكه با توجه به آمار و ارقام مربوط به تعداد خودرو و همچنين تصادفات منجر به فوت، احتمال اينكه اين اتفاق براي يك فرد رخ دهد كمتر از ۰/۰۰۲ است. در نتيجه اميد رياضي مبلغي كه طي يك سال از بيمه دريافت ميكنيد كمتر از ۲۰۰ هزار تومان است. اما چرا افراد براي خريد چنين دارايي بيشتر از ۲۰۰ هزار تومان پرداخت ميكنند؟ جواب روشن است،پرهيز از ريسك.
.
صاحب اين دارايي ريسك را كه امري نامطلوب است از خود دور ميكند پس بايد مبلغي اضافي (ريسك پريميوم) به سازمان بيمهگر كه ريسك را تحمل ميكند بپردازد. كاملا واضح است كه اين دارايي (بيمه) عملكردي معكوس سهام اغلب شركتها دارد به اين معني كه در شرايط خوب (عدم تصادف) عملكرد بدي داشته زيرا بازدهي ندارد اما در شرايط بد (تصادف منجر به فوت) عملكرد خوبي داشته زيرا مبلغ ديه را پرداخت ميكند.
به همين دليل است كه افراد حاضر هستند براي خريد بيمه، ريسك پريميوم بپردازند اما براي خريد سهام در بورس ريسك پريميوم دريافت ميكنند. با تعریف ریسک در سرمایه گذاری مثال بالا مشخص شد كه چرا بيمه مفهومي كاملا معكوس ريسك است.
.
در اين نوشتار سعي شد با استفاده از چند مثال تعريفي قابل درك از مفهوم آنچه در مديريت مالي ريسك ناميده ميشود ارائه شود. اميد است بعد از مطالعه اين مقاله تعريفي كه از ريسك در ابتدا بيان شد واضحتر و ملموس تر به نظر برسد.
.
ريسك عدم قطعيتي نامطلوب است به اين علت كه نميتوانيم آن را از بين ببريم، بنابراين در ازاي دريافت مبلغي حاضر به تحمل آن هستيم حال آنكه براي دوري از آن بايد مبلغي پرداخت كنيم.
.
سعيد حسينزاده – دانشجوي دكتراي مالي
فريد دهديلاني – دانشجوي كارشناسي ارشد مالي
ریسک چیست و چگونه می توان آن را کنترل کرد؟
به زبان ساده ، خطر احتمال وقوع اتفاق بد را ریسک می گوییم. ریسک یعنی عدم اطمینان در مورد پیامدهای یک فعالیت در رابطه با چیزی که انسان برای آن ارزش قائل است (مانند سلامتی ، رفاه ، ثروت ، دارایی یا محیط زیست) و اغلب بر پیامدهای منفی و نامطلوب تمرکز دارد. تعاریف مختلفی از آن ارائه شده است. تعریف بین المللی و اکثریت مردم از خطر کردن در شرایط مختلف تاثیر عدم اطمینان بر اهداف است. در اصطلاح مالی ریسک به عنوان شرایطی تعریف می شود که در آن شما نمی دانید نتیجه کار چه می شود. ممکن است سود چشمگیری کسب کنید یا اینکه برعکس متحمل ضرر فراوانی بشوید. اگر خطر شما به جا نباشد ممکن است تمام سرمایه اصلی خود را از دست بدهید.ما معمولا در حوزه مالی این کار را با بررسی و تحلیل نمودار و ارزیابی رفتارهای بازار انجام می دهیم. در امور مالی، انحراف معیار یک معیار متداول مرتبط با ریسک پذیری است. انحراف معیار اندازه گیری نوسانات قیمت دارایی ها را در مقایسه با میانگین زمانی آنها در یک بازه زمانی مشخص ارائه می کند.
به طور کلی، اگر بتوانید ریسک را کنترل کنید و به قول معروف آن را مدیریت کنید می توانید بسیار هوشمندانه تر سرمایه گذاری انجام دهید و کم تر ضرر ببینید. با شناسایی خطر هایی که می توانند در هر شرایط و موقعیتی رخ دهند شما می توانید آنها را بهتر مدیریت و کنترل کنید. به عنوان یک سرمایه گذار و یا مدیر یک شرکت شما باید توانایی چنین کاری را داشته باشید تا از ضررهای غیر قابل جبران و سنگین جلوگیری نمایید.
مدیریت ریسک شناسایی ، ارزیابی و اولویت بندی ریسک ها یا عدم قطعیت ها و به حداقل رساندن آنهاست. با نظارت و کنترل تأثیر خطر های ممکن را کاهش می دهید و در نتیجه ضرر کمتری می کنید و حتی در بعضی از مواقع ممکن است سود بسیار خوبی هم به دست بیاورید. مدیریت ریسک برای هر شغلی ضروری است. با مدیریت ریسک می توانید مقدار زیادی از سرمایه خود را حفظ کنید و مطمئن شوید که سرمایه اولیه شما از بین نمی رود. با این کار شما در واقع بیشتر احتمالات ممکن را در نظر گرفته اید و از آمادگی نسبتا کاملی برخوردار هستید. تمام فرایندهای مدیریت ریسک مراحل اساسی یکسانی دارند. اگرچه گاهی اوقات اصطلاحات متفاوتی برای توصیف این مراحل استفاده می شود. مدیریت یا همان کنترل ریسک از پنج مرحله اصلی تشکیل شده است که در ادامه به آنها می پردازیم.
مرحله 1: ریسک را شناسایی کنید
شما و تیم خود خطر هایی را که ممکن است روی پروژه شما یا نتایج آن تاثیر بگذارد کشف و توصیف می کنید. تعدادی تکنیک وجود دارد که می توانید با کمک آنها خطرات پروژه را بیابید. در طی این مرحله شروع به تهیه احتمالات ممکن درباره پروژه خود می کنید.
مرحله 2: ریسک را تجزیه و تحلیل کنید
پس از شناسایی ریسک ها ، احتمال و نتیجه هر خطر را تعیین می کنید. در این مرحله شما ماهیت ریسک و میزان تاثیرگذاری آن بر اهداف پروژه تان را می دانید. اطلاعات به دست آمده را باید وارد یک لیست کنید.
مرحله 3: ارزیابی ریسک
شما با تعیین میزان ریسک که ترکیبی از احتمالات تعریف ریسک در سرمایه گذاری و نتایج می باشد در واقع خطر را ارزیابی کرده اید. حالا شما می توانید تصمیم بگیرید که انجام چنین خطری آیا واقعا به صرفه است یا ارزشش را ندارد. اطلاعات مربوط به ارزیابی را هم باید وارد یک لیست کنید.
مرحله 4: به ریسک رسیدگی کنید
از این کار به عنوان برنامه ریزی جهت مقابله با خطرها نیز نامبرده می شود. در طول این مرحله شما بالاترین ریسک های خود را ارزیابی می کنید و برنامه ای برای رسیدگی یا اصلاح آنها می چینید. برنامه شما باید کاملا اصولی و دقیق باشد تا بتوانید سطح این خطر ها را تا مقدار زیادی پایین بیاورید و آنها را کنترل کنید. چگونه می توانید احتمال خطرات منفی را به حداقل رساند و در همین حال ریسک های بهتری انجام داد؟ شما در این مرحله استراتژی های کاهش خطر ، برنامه های پیشگیرانه و برنامه های احتمالی ای را جهت مقابله با خطرهای پیش رو برای خود برنامه ریزی می کنید. و خود را برای رسیدگی و کنترل جدی ترین خطر های احتمالی آماده می کنید تا در صورت وقوع هرکدام از خطرهای ممکن غافلگیر نشوید.
مرحله 5: ریسک را کنترل و مجددا بررسی کنید
شما در این مرحله ریسک هایی که پذیرفته اید را مدیریت می کنید و مجددا آنها را بررسی می کنید تا جلوی حوادث احتمالی را بگیرید.
خطر یعنی عدم اطمینان. اگر چارچوبی را برای این عدم اطمینان تنظیم کنید ، در نتیجه پروژه خود را از خطر حفظ کرده اید. و این بدان معناست که شما می توانید با اطمینان بیشتری در راستای اهداف ریسک دار خود حرکت کنید. با شناسایی و کنترل خطرات جامعی که لیست کرده اید ، تا حد زیادی خود را از ضررهای احتمالی حفظ کرده اید و در واقع شانس بیشتری برای به دست آوردن سود بیشتر برای خود ایجاد کرده اید. مدیریت اصولی ریسک به حل مشکلاتی که ممکن است رخ دهد کمک می کند زیرا این مشکلات پیش بینی شده اند و شما از قبل برای مقابله با آنها برنامه ای جامع تدوین کرده اید. با مدیریت خطر و کنترل آن خطرات احتمالی کاهش می یابند و همانطور که در بالا اشاره شد احتمال غافلگیری تا حد زیادی کاهش می یابد. در نتیجه شما و کارمندان تان استرس کمتری در هنگام انجام پروژه ها یا سرمایه گذاری تجربه خواهید کرد. فراموش نکنید که افرادی که اهل خطر هستند می توانند سودهای کلان به دست بیاورند اما باید بدانید که در کجا باید این کار را انجام دهید.
بهترین استراتژی های رسیدگی به ریسک
اجتناب
در بهترین حالت ، می توانید به طور کلی از عواقب ناشی از خطر جلوگیری کنید. اما در این صورت شما باید قید سودهای کلان را بزنید چون آنها فقط با ریسک پذیری به دست می آیند. میزان ریسک پذیری هر فرد به شخصیت او بستگی دارد و افراد مختلف در این زمینه با هم متفاوت هستند.
کاهش
کاهش ریسک یعنی اعمال تغییرات کوچکی در راستای میزان خطر پذیری البته با این کار سود احتمالی هم کاهش می یابد. اگر به دنبال کاهش خطر هستید به برنامه ریزی های دقیق نیاز دارید. با این کار سود قابل پیش بینی کاهش می یابد اما در عوض شرکت شما از خطر ورشکستگی در امان می ماند و سرمایه شما حفظ می شود.تعریف ریسک در سرمایه گذاری
اشتراک گذاری
با تقسیم خطر شما می توانید ضررهای احتمالی را کاهش دهید. معمولا شرکت های بزرگ در زمینه پروژه های عظیم با چند شرکت کوچک دیگر همکار می شوند و یا اینکه بیمه نامه حرفه ای تنظیم می کنند تا خطرات احتمالی کاهش یابد.
نگهداری
نگهداری کاملاً با فرض ضرر یا سود انجام می شود. این گزینه برای خطرهای کوچک که می توانید به راحتی جبران کنید مناسب می باشد.
ریسک چیست و انواع ریسک سرمایه گذاری کدامند؟
معمولا زمانی که صحبت از انواع ریسک به میان میآید، کلمه خطر برجسته میشود؛ اما باید بدانیم که ریسک فقط دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست. ریسک در معنای کلی، نا اطمینانی از آینده را نشان میدهد. ممکن است ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و با فرصتهای مثبت مواجه شویم. این فرصتهای مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند. بنابراین ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است. عموماً مفهوم ریسک در مالی و سرمایهگذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو قصد داریم به توضیح انواع ریسک بپردازیم.
چرا ریسک وجود دارد و انواع آن کدامند؟
از آغاز پیدایش تمدن، انسانها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بودهاند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیشبینی کند و برای مقابله با آنها آماده باشد. هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر میشود، در معرض تصمیمگیریها و پیچیدگیهای بیشتری قرار میگیرد و در معرض ریسکهای بیشتری قرار میگیرد.
به طور کلی، موقعیتهای ریسکی که افراد با آن مواجه میشوند معمولا شامل دو دسته میشود:
ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk)
این ریسکها در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجهای جز خسارت ندارند. این ریسکها عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان میشوند.
ریسک سوداگرانه یا پویا
این نوع ریسکها معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازهگیری هستند و نتیجه احتمالی آنها میتواند سود یا زیان باشد. انواع سرمایهگذاریهای اقتصادی، بازیهای مبتنی بر شرطبندی، از جمله چنین ریسکهایی هستند.
ریسکهای نوع اول کاملا زیان ده هستند و با بیمه کردن میتوان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. اما ریسکهای نوع دوم میتوانند به نتایج مثبت و سود ده ختم شوند. در ادامه به تقسیم بندی ریسکهای پویا که در سرمایهگذاری با آن مواجه هستیم، میپردازیم. بهتر است ابتدا “مفهوم ریسک” در سرمایهگذاری را تعریف کنیم، در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود. این انحراف بازده میتواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته میشود که ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
🟠 طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک
سرمایهگذاران را از منظر پذیرش ریسک میتوان به سه دسته تقسیم نمود:
- افراد ریسکگریز: این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- افراد ریسکپذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
ریسکپذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان میدهد، افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی انتظار دارند. همچنین افراد ریسکپذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی توقع دارند. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمیتوان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایهگذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد. در واقع شما با پذیرش ریسک بیشتر پاداش دریافت میکنید که به آن صرف ریسک میگویند. صرف ریسک در سرمایهگذاریهایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است.
معیارهای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری
برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است. بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده نشاندهنده بالا بودن ریسک سرمایهگذاری میباشد. شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسکهای متفاوتی که در معرض آن هستند قرار داده تا بتوانند ریسک خود را ارزیابی و مدیریت کنند. عموماً ریسکهای سرمایهگذاری، به انواع اساسی تقسیم میشود:
🔷 ریسک سیستماتیک
این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک تعریف ریسک در سرمایه گذاری سیتماتیک بر کل بازار اثر میگذارد و محدود به صنعت خاص نیست.
🔷 ریسک غیرسیستماتیک
برخلاف ریسک سیستماتیک، این نوع ریسک قابل کنترل و کاهش است. ما میتوانیم شرکتی را که در اثر تصمیمگیریهای نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده را خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم. به جز دو مورد فوق، انواع دیگری نیز از ریسک وجود دارد که برخی زیرمجموعه همین دو نوع ریسک هستند.
🔷 ریسک نرخ سود (Interest rate risk)
اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح میشود. به عنوان مثال سرمایهگذاری در سهام یا اوراق مشارکت. تفاوت نرخ سود این دو سرمایهگذاری میتواند ما را به یکی از دو گزینه که ریسک کمتری برای ما دارد، سوق دهد. مثلاً اگر خرید سهام ۲۰ درصد سود و خرید اوراق سود ثابت ۱۵ درصدی داشته باشد و بانک سود اوراق را تا سطح ۲۰ درصد افزایش دهد در این صورت به صرفه است که با ریسک کمتری اوراق خریداری کنیم نه سهام. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
🔷 ریسک تورم (Inflation risk)
رشد نرخ تورم باعث میشود بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود. به طور مثال اگر انتظار بازدهی ۵۰ درصدی داشته باشیم و نرخ تورم سالانه ۱۵ درصد داشته، در نهایت ۳۵ درصد بازدهی خواهیم داشت. هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته میشود. پس باید سرمایهگذاری انتخاب کنیم که بازدهی بیشتری داشته و در نهایت پس از کسر تورم، رضایت ما را فراهم کند. به این نوع ریسک که در اثر افزایش نرخ تورم به فرد تحمیل میشود، ریسک تورم میگویند.
🔷 ریسک مالی (Financial risk)
شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد. به این نوع ریسک، ریسک مالی گفته میشود. بسیاری از سرمایهگذاران با لحاظ این نکته سهام شرکتها را خریداری میکنند و از شرکتهایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل ریسک مالی فاصله گرفته و به سراغ گزینههای کم ریسک تر میروند.
🔷 ریسک نقدشوندگی (liquidity risk)
دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است. در مورد سهام نیز این ریسک وجود دارد. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، کسی سهام را نمیخرد. در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن را روانتر باشد این ریسک در آن کم رنگتر است.
🔷 ریسک نرخ ارز (currency risk)
در مورد شرکتهای واردات محور، ریسک نرخ ارز بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد میکند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود. با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است. البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست.
🔷 ریسک تجاری
در ریسک تجاری به این موضوع توجه میشود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد. این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری میشود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد، میباشد.
🔷 ریسک اعتباری یا ریسک نکول
ریسک اعتباری یا نکول، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد میشود. این نوع ریسک برای سرمایهگذاران اوراق قرضه، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند. از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.
🔷 ریسک کشور
ریسک کشور، به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته میشود. در صورت بروز چنین ریسکی، به عملکرد سایر بخشهای مالی کشور نیز صدمه وارد میشود. آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. این ریسک در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ میدهد.
🔷 ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد. این نوع ریسک با عنوان ریسک ژئوپلیتیک نیز شناخته میشود. نکتهای که در مورد این ریسک وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایهگذاری طولانیتر شود، این ریسک بیشتر میشود.
🟠 جمع بندی انواع ریسک
در این مقاله با تعریف ریسک آشنا شدیم. انواع مختلف ریسک از منظرهای مختلف را بررسی کردیم. همچنین با طبقه بندی پذیرش ریسک در افراد مختلف، آشنا شدیم. به طور کلی، ریسکهایی که با آن مواجه هستیم؛ دو نوع قابل پویا و خالص هستند. ریسکهای خالص عموماً زیان ده هستند و هدف ما صرفا کنترل ریسکهای پویا است. به منظور کاهش زیانهای ناشی از ریسکهای سرمایهگذاری، چندین راه حل وجود دارد. لازم به ذکر است که ما قادر نیستیم همه ریسکهای سرمایهگذاری را مهار کنیم. بلکه با دانش و تجربه حاصل از مدیریت ریسک میتوانیم آن را به سطح قابل تحملی کاهش دهیم. یکی از راههای کاهش ریسک سرمایهگذاری، سبد دارایی است. در واقع با سرمایهگذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تک تک سهام خواهد شد. استفاده از تنوع بخشی این امکان را فراهم میکند که با کنار هم قراردادن داراییهای مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل شویم. استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایهگذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک میگردد. تنوعبخشی باید با دانش و تجربه کافی صورت بگیرد و در صورت امکان از متخصصین این امر بهره گرفته شود. درحالیکه اکثر متخصصان سرمایهگذاری موافق هستند که تنوع سازی نمیتواند در برابر ریسک آنها را تضمین کند، میتوان گفت تنوع سازی مهمترین مؤلفه برای کمک به یک سرمایهگذار در رسیدن به اهداف مالی دوربرد است و این درحالیکه ریسک مالی را به حداقل میرساند.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
نوشتههای تازه
- فارکس یا کریپتو؟ کدام یک برای معاملات بهتر است؟
- ریسک چیست و انواع ریسک سرمایه گذاری کدامند؟
- ۵ استراتژی تعیین حد ضرر در معاملات
- فارکس چیست؟
- تئوری اقتصادی احمق بزرگتر چیست؟
ما در مجموعه تحلیلگر معتقدیم هر کسی با آموزش صحیح می تواند به موفقیت برسد. راه رسیدن به موفقیت برای همه آدمها باز هست و فقط نیاز به آموزش و تمرین و پشتکار دارند.
به لطف خدا و تلاشهای تمامی کارکنان مجموعه تحلیلگر ، دانشجویان این مجموعه به موفقیت های درخشانی رسیده اند، شما می توانید نظرات دانشجویان موفق ما را در صفحه اینستاگرام مطالعه بفرمایید
دیدگاه شما