آموزش اندیکاتور مکدی (MACD)
تحلیل تکنیکال
آشنایی با اندیکاتور مکدی
ابزار مورد علاقه بسیاری از تحلیلگران که در عین سادگی عملکرد درخشانی نیز دارد که گواه این موضوع کثرت استفاده از مکدی در بین فعالین بازار سرمایه میباشد.
میانگین متحرک همگرا واگرا (Moving Average Convergence Divergence) توسط جرالد اپل فیزیکدان و محقق آمریکایی در اواخر سال ۱۹۷۰ طراحی شد. مکدی در خانواده نوسانگرها قرار میگیرید و در سالهای اخیر یکی از پر استفادهترین اندیکاتورها در بین تحلیلگران میباشد.
همانطور که از اسم این اندیکاتور پیداست از میانگین متحرک در محاسبات این اندیکاتور استفاده شده است لذا بر خلاف برخی از نوسانگرها از فرمول محاسباتی پیچیدهای برخوردار نیست.
مکدی شامل چه اجزایی میشود؟
این اندیکاتور شامل دو میانگین متحرک نمایی به نام های ” خط مکدی ” و ” خط سیگنال ” میباشد که در محاسبات میانگین مکدی به قیمتهای نزدیکتر به روزهای آخر معاملاتی وزن بیشتری داده شده است. خط مکدی ویژگی تند و پر نوسانی دارد ولی خط سیگنال بسیار کند و کم تلاطم است که دلیل این تمایز، متفاوت بودن میانگینگیری در خط مکدی و خط سیگنال میباشد.
جزء سوم مکدی هیستوگرام است که در قالب خطوطی عمودی اختلاف خط مکدی و خط سیگنال را نمایش میدهند.
پیش از آنکه بخواهیم وارد جزئیات مکدی شویم بهتر است یکبار با دقت به تصاویر نگاه کنید. با توجه به اینکه اندیکاتور مکدی با دو ظاهر متفاوت و با نامهای مکدی کلاسیک و مکدی در بین تحلیلگران مورد استفاده هست، تصمیم گرفتیم تا هر دو اندیکاتور را به شما معرفی کنیم.
در نظر داشته باشید که عملکرد هر دو یکسان است و صرفا در ظاهر تفاوتهایی با هم دارند که شما میتوانید با انتخاب خودتان یکی را ترجیح داده و از آن استفاده نمایید.
اجزایی اندیکاتور مکدی
در تصویر فوق مکدی کلاسیک را مشاهده میکنید که از سه بخش تشکیل شده است و با توجه به آشنایی بیشتر تحلیلگران قدیمی با ظاهر کلاسیک این اندیکاتور، اکثر پلتفرمهای تحلیلی مکدی کلاسیک را به صورت پیشفرض را ارائه میدهند.
خط سیگنال و هیستوگرام مکدی
در تصویر دوم که مکدی جدید را مشاهده میکنید هیستوگرام در قالب خط مکدی ایفای نقش میکند که باز هم تاکید میکنیم که در محاسبات یا عملکرد اندیکاتور هیچ تفاوتی وجود ندارد.
آشنایی با محاسبات مکدی
خط مکدی یا به عبارتی مکدیلاین به عنوان یک خط پر نوسان و سریع، همواره با خط سیگنال در حرکت است که گاهی اوقات در تقاطع یکدیگر نیز قرار میگیرند که در این حالت و در شرایطی خاص سیگنالهای مهمی را به تحلیلگران ارائه میدهند.
از طرفی نیز حرکات خط مکدی با توجه به پیروی از نمودار قیمت، تشکیل پیوتهایی را میدهد که در بررسی هماهنگی یا ناهماهنگی رفتار نمودار قیمت و خط مکدی سیگنالهای مهم دیگری نیز صادر میشود.
محاسبه خط مکدی بسیار ساده است و دانستن نحوه محاسبه خط مکدی این امکان را به شما میدهد تا اندیکاتور را بر اساس رفتار نمودار مدنظرتان بهینه سازی کنید تا سیگنالهای بهتری دریافت نمایید. در محاسبه خط مکدی نیاز به دو میانگین متحرک از نوع EMA یا نمایی داریم:
ابتدا میانگین نمایی ۱۲ دورهای قیمت را محاسبه میکنیم.
سپس میانگین نمایی ۲۶ دورهای را محاسبه میکنیم.
تقاضل میانگین ۱۲ دورهای از میانگین ۲۶ دورهای خط مکدی ما را نمایش میدهد.
MACD = [Price,12 Period]EMA – [Price,26 Period]EMA
اما خط سیگنال چگونه محاسبه میشود؟ محاسبات این خط ارتباط مستقیمی با خط مکدی دارد، در واقع خط سیگنال میانگین نمایی ۹ روزه خط مکدی میباشد.
سومین جزء تشکیل دهنده مکدی، هیستوگرام آن میباشد که در اندیکاتور مکدی کلاسیک به اختلاف بین خط مکدی و خط سیگنال اشاره دارد. در واقع زمانی که خط مکدی و خط سیگنال با هم اختلاف زیادی داشته باشند هیستوگرام بزرگ خواهد شد و زمانی که این دو به هم نزدیک شوند یا مساوی شوند هیستوگرام کوچکتر میشود و یا حتی به یک خط تبدیل میشود. در اندیکاتور مکدی جدید نیز هیستوگرام همان خط مکدی است که در تصاویر فوق توضیحاتی در این مورد ارائه شد.
سیگنال اندیکاتور مکدی
همانطور که اشاره شد سیگنال مکدی از تقاطع خط مکدی و خط سیگنال صادر میشود. زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال (خطر قرمز) را از پایین به بالا قطع میکند سیگنال خرید صادر میشود. همچنین زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه بالای صفر، خط سیگنال (خطر قرمز) را از بالا به بالا قطع کند در آنصورت سیگنال فروش صادر خواهد شد.
باید توجه داشت که تقاطع خط مکدی و خط سیگانال در نواحی اشاره شده و با ویژگی های فوق به عنوان سیگنال محسوب میشوند و عدم وقوع هر یک از موارد فوق سیگنال مکدی را نقض میکند.
واگرایی و همگرایی در مکدی
همانطور که از نام مکدی پیداست یکی از کاربردهای آن بررسی واگرایی و همگرایی میباشد که برای تحلیلگران حائز اهمیت میباشد. اگر با مفهوم واگرایی و همگرایی آشنایی ندارید توصیه میکنیم تا آموزش مربوط به همگرایی و واگرایی را یکبار با دقت مطالعه فرمایید.
از ویژگیهای مثبت مکدی ارائه سیگنال واگرایی به بهترین نحو ممکن است. اگر قیاسی بین خانواده نوسانگرها داشته باشیم متوجه خواهیم شد که مکدی در تشخیص ضعف روند بسیار هوشمند عمل میکند و به ادعای جرالد اپل بهترین اندیکاتور جهت بررسی واگرایی و همگرایی در مکدی قدرت روند میباشد.
واگرایی در مکدی
همگرایی در مکدی
ویژگیهای مثبت و منفی مکدی
با توجه به اینکه مکدی یکی از پر استفادهترین اندیکاتورها محسوب میشود میتوان نتیجه گرفت که احتمالا مورد توجه قرار گرفتن آن بی دلیل نبوده است.
مکدی در کنار سادگی، امکان بررسی همزمان قدرت روند و قدرت بازگشت را دارد که همین ویژگیهای مثبت آن را بین اندیکاتورها محبوب کرده است. در کنار این ویژگیهای مثبت مکدی نیز مانند سایر اندیکاتورها کمی تاخیر دارد که در مقاله مربوط به اندیکاتورها مفصل در این مورد توضیحاتی را ارائه کردیم.
میانگین متحرک همگرا واگرا یا مکدی (MACD)
در این بخش از آموزش اندیکاتور ها با مکدی آشنا میشویم. مکدی یک اندیکاتور روند است و از یک خط سریع، یک خط آهسته و یک هیستوگرام تشکیل شده است. ورودیهای این شاخص یک میانگین متحرک سریعتر (MA-fast)، میانگین متحرک کندتر (MA-ng) و عددی است که دوره را برای یک میانگین متحرک تعریف میکند (MA-period).
خط سریع مکدی حرکت میانگین متحرکِ تفاوت بین MA-fast و MA-slow است. خط آهسته مکدی میانگین متحرکِ خط سریع MACD است. تعداد دورهها توسط MA-period تعریف شده است. هیستوگرام نیز تفاوت بین خطوط سریع و کند مکدی را نشان میدهد. برای روشن شدن موضوع، مثالی را بیان میکنیم.
فرض کنید مکدی “12، 26، 9” را داریم (یک تنظیم پیشفرض رایج). این بدین معنی است که خط سریع، میانگین متحرکِ اختلافِ بین میانگینهای متحرک 12 دورهای و 26 دورهای است. خط آهسته نیز یک میانگین متحرک ۹ دورهای از خط سریع مکدی است. و هیستوگرام تفاوت بین خطوط خواهد بود.
اما «واگرایی همگرایی» چیست؟ میانگینهای متحرک و هیستوگرام در یک نمودار جداگانه ترسیم شدهاند و میبینیم که خطوط نیز در زمانهایی یکدیگر را قطع میکنند.
شکل 1: همگرایی و واگرایی MACD
هرچه اختلاف بین دو خط کمتر شود و به هم نزدیکتر گردند، یعنی همگرا میشوند. وقتی اختلاف بزرگتر میشود، دو خط از هم جدا میشوند و این یعنی واگرایی. این مشخصه شاخصی است که می توانید در معاملات از آن استفاده کنید. بدین صورت که وقتی روند جدیدی شکل میگیرد، خطوط MACD همگرا و در نهایت متقاطع میشوند (یعنی روند معکوس شده است) و سپس خطوط شروع به واگرایی میکنند. در نقطه تقاطع، هیستوگرام ناپدید میشود، زیرا تفاوت بین خطوط صفر است. نمودار زیر را ببینید.
شکل 2: تقاطع MACD
خط سریع (آبی) تقریباً در ۱۹ فوریه از خط آهسته (نارنجی) عبور کرده است. این نشان میدهد که روند نزولی قبلی به پایان رسیده و روند صعودی شروع شده است و در چند روز آینده وجود دارد. نکتهای که در مورد MACD باید توجه داشته باشید این است که از میانگینهای متحرک سایر میانگینهای متحرک تشکیل شده است. این بدین معنی است که از قیمتهای بسیار زیادی عقب مانده است، بنابراین اگر میخواهید در مراحل اولیه وارد روند شوید، مکدی بهترین اندیکاتور برای استفاده نیست، اما برای تأیید روند عالی است.
اندیکاتور MACD چیست؟ + آموزش کامل مکدی به زبان ساده
اندیکاتور MACD چیست موضوعی است که قصد داریم در این مقاله از وبلاگ دلتا اف ایکس به آموزش آن بپردازیم و روش های تحلیل سهام یا ارز را با استفاده از مکدی بیان کنیم. پس تا انتها همراه ما باشید و با درج امتیاز و نظرات ارزشمندتان، به ما در ارائه خدمات بهتر کمک کنید.
خرید و فروشها و روندهای معاملاتی همواره دارای برخی شیوهها هستند که تحلیل هایی را در بر میگیرند. با توجه به این مسئله بسیاری از این معاملات نیاز به آگاهی نسبت به سقف فروش و کف خرید دارند تا افراد بتوانند ضرر را کاهش داده و سود را افزایش دهند. گاها افراد به علت عدم تحلیل درست، سودهای زیادی را از دست میدهند و دچار زیان میشوند. این معاملات در بسیاری از ارزها و سهامها رخ میدهند و تک تک آنها برای رسیدن به سودمندی، نیازمند تحلیل تخصصی در قالب تکنیکال هستند. استفاده از واگراییها با استفاده از اندیکاتور یکی از این روشهاست که در صورت انجام معامله درست به وسیله این واگراییها، نتیجه سودآوری حاصل خواهد شد.
با توجه به میزان اهمیتی که معاملات مختلف برای افراد دارند و میتوانند مسیر زندگی آنها را در دایره تغییرات و تحولات خود قرار دهند، در این مقاله به ارائه توضیحاتی در مورد مکدی به زبان ساده خواهیم پرداخت. در صورتی که شما هم نسبت به این تحلیل معاملاتی کنجکاو هستید و یا به سبب خرید و فروش اوراق، میخواهید از این آموزهها اطلاعاتی کسب کنید، میتوانید در ادامه این مقاله با ما همراه باشید تا با برخی آموزهها، مانند آموزش مکدی پیشرفته و تنظیمات مکدی آشنا شوید.
مکدی چیست؟ (اندیکاتور MACD به زبان ساده)
اندیکاتور در انواع و اشکال مختلفی برای انجام تحلیل تکنیکال وجود دارد که یکی از نمونههای فوقالعاده محبوبی که توجه بسیاری را به خود جلب کرده، اندیکاتور MACD است. برای اینکه بیشتر و بهتر به پاسخ سوال مکدی چیست برسید و آن را درک کنید، به توضیحاتی که در مورد اندیکاتور داده شده دقت کنید؛ اندیکاتور به نمودار و شاخصهایی گفته میشود که روندهای تابع مانندی را به نمایش میگذارد.
این توابع، همانند توابع ریاضی، الگوهایی را در خود جای میدهند که نیاز به تحلیل و بررسی دارند. با توجه به این مسئله میتوان دریافت که تحلیلگران در این عرصه نیاز به آگاهی نسبت به علم ریاضی دارند. اندیکاتور میتواند شاخصها را به راحتی و بدون محاسبات سنگین در اختیار شما بگذارد.
در واقع این همان راه و روش تحلیل تکنیکال است که خروجی را بدون نیاز به محاسبه ارائه میدهد و به شما امکان تصمیمگیری بر حسب خروجی را میدهد. حال میتوانید با معنای مکدی و چیستی آن آشنا شوید؛ عبارت مکدی به زبان ساده (MACD) خلاصه شده میانگین متحرک همگرا و واگرا است.
اندیکاتور MACD چیست
شاید در برخورد اول به این برداشت برسید که اندیکاتور MACD یک روش محاسبهای برای شاخصهها است، اما در واقع مکدی یک ابزار است که از میانگین حرکت برای یافتن شدت حرکت دارایی به کار میبرد. میانگین متحرک، خطی است که میتواند میانگین ارزش دادههای قبلی را در یک بازه از پیش تعیین شده نمایش دهد.
این میانگین متحرک خود در دو دسته ساده و نمایی تقسیم میشود که هر کدام به لحاظ بازههای زمانی، وزنهای متفاوتی را اختصاص میدهند. به طوری که میانگین متحرک ساده برای همه بازههای زمانی، وزن یکسانی را قائل میشود، اما در مورد میانگین متحرک نمایی، اختصاص وزن به صورتی است که بازههای متاخرتر، وزن بیشتری را برای خود قرار میدهند. اندیکاتور MACD هم خطی است که با تفریق دو میانگین متحرک نمایی حاصل میشود.
همین خط که خط اصلی یا خط مکدی نامیده میشود، در محاسبه میانگین متحرک نمایی دیگری مورد استفاده قرار میگیرد که با عنوان خط سیگنال شناخته میشود. لازم به ذکر است که تنها خطوط موجود در نمودار اندیکاتور MACD، این دو خط اصلی و سیگنال نیستند، بلکه خط دیگری هم وجود دارد که بر اساس تفاوت بین دو خط اصلی و سیگنال به وجود میآید. این خط همان خط هیستوگرام است.
در نتیجه میتوان چنین گفت که اندیکاتور MACD شامل سه بخش است که هر کدام به تفاوت در بالا و پایین خط مرکزی، به صورت صعودی و یا نزول در حال حرکت هستند. در نتیجه برای فهم بیشتر، به توضیحات تکمیلی دقت کنید؛ اندیکاتور MACD شامل سه بخش است.
خط اصلی یا خط مکدی
این خط از اختلاف بین فاصله دو میانگین متحرک نمایی به دست میآید و به عنوان مهمترین بخش این جریان معرفی میشود که به تشخیص سرعت تغییرات یا مومنتوم صعودی و نزولی کمک میکند.
خط سیگنال
خط سیگنال یک میانگین نمایی از خط مکدی است که این میانگین نمایی در نمودارهای ساعتی و روزانه متفاوت است.
هیستوگرام مکدی
همانطور که گفته شد، هیستوگرام مکدی، میانگین دو خط اصلی و سیگنال را به نمایش میگذارد. این خط به لحاظ گرافیکی، متفاوت طراحی شده، تا افراد بتوانند به راحتی آن را تشخیص دهند و خواندن آن برای تحلیلگران سهولت پیدا کند.
با توجه به این موارد، میتوان دریافت که اندیکاتور MACD میتواند شدت حرکت را تشخیص دهد. مکدی میتواند به وسیله تحلیل میانگینهای متحرک، میزان تغییرات جهت و میزان روند را تعیین میکند، با توجه به همین مسئله میتوان گفت که اندیکاتور MACD از جمله روند یابها است.
میانگینهای متحرک در ارتباط با یکدیگر، در دو عبارت همگرا و واگرا خلاصه میشوند. وقتی دو میانگین متحرک به طرف هم متمایل شوند و نزدیکی به وجود آید، همگرا گفته میشود؛ در صورتی که این دو میانگین متحرک از هم دور شوند و فاصله بین خطوط به مراتب بیشتر شود، واگرا گفته میشود.
در این میان نقاط برخوردی وجود دارند که مرتبط با برخورد خط اصلی با خطوط سیگنال و مرکزی هستند. این نقاط میتوانند خطاهایی را در برداشت تحلیلی افراد به وجود آورند. به طوری که چنین تصور کنند که یک همگرایی، در حال تغییر به صورت واگرایی است! در صورتی که ممکن است روند به همان شکل ادامه پیدا کند. این گمراهیها میتوانند در زمانهایی ایجاد شوند که بازار روند ضعیفی را طی کند و یا نوسانات ارزی قیمتها در بازار زیاد باشد.
آموزش مکدی پیشرفته
تحلیلگران از انواع اندیکاتورها برای تجزیه و تحلیل روندهای معاملاتی استفاده میکنند تا بتوانند بهترین زمان را برای خرید یک ارز و یا فروش آن انتخاب کنند. این تحلیلگران در گذشته نیاز داشتهاند که محاسباتی انجام دهند تا بر اساس آنها به نتیجه برسند و بهترین حالت ممکن را انتخاب کنند.
اما امروزه به لطف اندیکاتورها، دیگر نیازی به انجام محاسبات سنگین نیست. همانطور که گفته شد، یکی از اندیکاتورهای معروف و مشهور، اندیکاتور MACD است که میتواند دقیقترین محاسبات را در اختیار افراد قرار دهد. تحلیلگران میتوانند با تجزیه و تحلیل اطلاعات و دادهها، عملکردهای واگرایی و همگرایی در مکدی ارزها را مورد بررسی قرار دهند. در واقع تحلیلگران و معاملهگران، نیاز دارند که سیگنالهایی را دنبال کنند، که این سیگنالها، شامل خطوط سیگنال، نقاط برخورد خط اصلی با خطوط مرکزی و خط سیگنال است.
آموزش پیشرفته مکدی، پیدا کردن واگرایی در MACD به زبان ساده
نکته دیگری که به یک تحلیلگر کمک بزرگی میکند، شناسایی واگراییها و همگراییهایی است که بین خطور اصلی و سیگنال مشاهده میشود. هر چه یک روند واگرایی بیشتری داشته باشد، به همان میزان سودآورتر و رشد پذیرتر است. در واقع اینطور میتوان گفت که روند مثبتی را در پیش گرفته. توجه به این موارد کمک میکند تا یک معاملهگر بتواند انتخاب و تصمیمات درستی را در پیش بگیرد.
مکدی کلاسیک
مکدی در انواع جدید و کلاسیک وجود دارد که از نظر تعداد خطوط محاسباتی، تفاوتهایی در آنها مشاهده میشود مکدی کلاسیک بر خلاف انواع جدید و رایج، دارای دو خط است. یکی از این خطوط، خط اصلی است که به عنوان خط مکدی هم معرفی میشود. خط دیگری که در نمودار مکدی کلاسیک قابل مشاهده است، خط سیگنال است، همچنین خط هیستوگرام که مانند نمونههای دیگر به صورت نمودار ستونی قرار میگیرد. نحوه محاسبه خط اصلی یا همان خط مکدی در مکدی کلاسیک هم درست مانند دیگر انواع است و با اختلاف بین دو میانگین متحرک نمایی حاصل میشود.
اما در مورد مکدیهای جدید، خط سیگنال حذف شده و تمامی حرکات با استفاده از خط مکدی و میلههای هیستوگرام انجام میشود. روند حرکتی هیستوگرام در مکدی جدید، وابسته به حرکت خط مکدی است. به طوری که اگر خط مکدی به صورت صعودی و بالای خط وسط در حال حرکت باشد، میلههای هیستوگرام هم به فاصله در همان روند صعودی بالای خط وسط حرکت میکند، و بالعکس.
با توجه به این مسئله میتوان دریافت که که در مکدی جدید، محاسبه زمان مناسب خرید و فروشها وابسته به روند حرکتی خط اصلی یا خط مکدی است. یعنی بهترین زمان برای خرید، وقتی است که خط مکدی در پایینترین حد ممکن و با فاصله زیاد از صفر یا خط وسط قرار دارد. این یعنی قیمت پایین دارد و میتواند مناسب خرید باشد.
مکدی هیستوگرام
مکدی هیستوگرام از جمله اندیکاتورهایی است واگرایی و همگرایی در مکدی که در حوضه خرید و فروش سهام کاربرد گستردهای دارد و برای کسانی که در بورس فعالیت دارند و روی سهام سرمایه گذاری میکنند، توصیه میشود تا بتوانند تحلیل های خوبی انجام دهند. این مکدی هیستوگرام هم مانند اندیکاتور MACD دارای سه خط است که شامل خطوط اصلی یا مکدی، سیگنال و خط هیستوگرام میشود. نحوه محاسبه بهترین زمان برای خرید یا فروش سهام، به سادگی انجام میشود و به سرمایه گذاران در این عرصه، کمک میکند تا بتوانند بهترین تحلیل ها را انجام دهند و در نتیجه تصمیم درستی در مورد انتخاب خود بگیرند.
مکدی در فارکس
معاملهگرانی که در فارکس معاملاتی انجام میدهند، میتوانند از اندیکاتور MACD استفاده کنند. اندیکاتور MACD میتواند به آنها کمک کند تا زمان مناسب برای ورود و خروج را در نتیجه تحلیلات به دست آورند. منظور از ورود و خروج، این است که سهام یا ارزی را بخرند و یا آن را بفروشند.
در حقیقت اندیکاتور MACD بهترین زمان برای خرید و بهترین زمان برای فروش را تایید میکند. به هر حال قیمتها در یک بازه متفاوت است و عاقلانه است که با تحلیل درست اقدام به خرید و فروش یک سهام یا ارز شود. زیرا فروش یا خرید در زمان نامناسب، میتواند خسارتهای مالی بسیاری را برای افراد به همراه آورد.
بهترین تنظیمات اندیکاتور مکدی
از آنجایی که مکدی یکی از پرطرفدارترین اندیکاتورها است. بسیاری از افراد تلاش میکنند بهترین تنظیمات اندیکاتور مکدی را انتخاب کنند تا به این وسیله بتوانند بازدهی بالاتری از تحلیل خود دریافت کنند. تنظیمات مختلفی برای اینکار وجود دارد که هر کدام عملکرد متفاوتی برای افراد ارائه میدهند.
اما مسئله مهم اینجاست که نباید تنها به یک اندیکاتور برای انجام تحلیل کفایت کرد؛ بهتر است از اندیکاتورهای دیگری هم در کنار اندیکاتور MACD به کار ببرید تا بتوانید با اینکار ریسک را کاهش دهید و در نتیجه به تجزیه و تحلیل درستی برسید. به هر حال انتخاب زمان مناسب ورود و خروج از یک ارز یا سهام، میتواند ریسک بالایی داشته باشد و در صورتی که عاقلانه انجام نشود، ممکن است که زیانهایی را وارد کند.
از آنجایی که انجام معاملات بحث مهمی است و نیاز به آگاهی تحلیلی کافی دارد، نباید خیلی ریسک پذیر بود. بنابراین استفاده از حداقل دو اندیکاتور میتواند گزینه خوب و ایمنی برای تصمیمگیری باشد.
تنظیمات مکدی در متاتریدر
مکدی را میتوان در متاتریدر تنظیم کرد. این یکی از گزینههایی است که میتوانید اندیکاتور MACD را روی آن تنظیم کنید. تنظیم اندیکاتور MACD در متاتریدر، نیازمند اجرای مراحلی است که در نهایت دقت مکدی در متاتریدر را حاصل میکند. برای اینکار باید اندیکاتور MACD را نصب کنید و پارامترهای آن را تنظیم کنید و بعد از انجام تنظیمات مکدی در متاتریدر، از آن استفاده کنید.
تنظیمات مکدی در تردینگ ویو
تردینگ ویو گزینه دیگری است که افراد برای اندیکاتور مکدی خود انتخاب میکنند. افراد با انجام تغییرات در تنظیمات مکدی، میتوانند به ایدهآلهای خود برای انجام تحلیل تکنیکال برسند. به همین دلیل تنظیمات در تردینگ ویو و متاتریدر وجود دارد که افراد بتوانند بهتر تجزیه و تحلیل کنند.
اندیکاتور مکدی نشانه چیست؟
در رابطه با عملکرد و ویژگیهای اندیکاتور مکدی گفته شد. اینکه هر یک از خطهایی که در اندیکاتور وجود دارد، چه معنا و کارکردی دارند و میتوانند چگونه روی تحلیلات اثر بگذارند. اندیکاتور MACD به عنوان محبوبترینها، برای انجام تجزیه و تحلیل معاملات در راستای مقایسه روندهای واگرا و همگرا مورد استفاده قرار میگیرد.
آموزش پیدا کردن واگرایی در اندیکاتور مکدی
البته تنها روندهای واگرا و همگرا نیستند، بلکه نقاط برخورد هم جزء مولفههایی است که برای انجام تحلیل های مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. با توجه به این موارد میتوان تحلیل معاملاتی درستی را به دست آورد. البته بهترین کار استفاده از یک اندیکاتور دیگر در کنار اندیکاتور MACD است تا میزان ریسک معامله کاهش پیدا کند.
اموزش فارکس به سبک نوین مورتین
اموزش وپشتیبانی در مهارت تجارت الکترونیک مخصوصا فارکس
راه درست استفاده از واگرایی (( دایورجنس ))
واگرایی و هم گرایی: چه معنایی در فارکس دارند، چه تفاوتی باهم دارند و چطور می توان از آن ها هنگام معاملات استفاده کرد.
امروز ما یکی از ملاک های مرتبط با قیمت را که تریدر های بسیاری با آن درامد زایی می کنند را بررسی خواهیم کرد. واگرایی و هم گرای یعنی چه؟ چگونه می توان واگرایی را تشخیص داد؟ کدام اندیکاتور ها برای شناسایی واگرایی مناسب می باشند و کدام یک در این مورد کاربردی نمی باشند. آیا استراتژی مکملی برای شناسایی واگرایی ها وجود دارد؟ آیا یک فرد می تواند همیشه به سیگنال هایی که از واگرایی می گیرد اطمینان کند؟ در این مقاله به تمام این سوالات پاسخ داده خواهد شد.
واگرایی و هم گرایی در فارکس
منظور از همگرایی در فارکس تطابق یا شباهت نمودارهای قیمت با اندیکاتور های تحلیل تکنیکال می باشد. برای مثال هنگامی که یک روند نزولی در نمودار قیمت و در اندیکاتور تکنیکال مشاهده شد، و پیک ها نیز در حال کاهش بود یعنی هر دو در یک جهت حرکت کنند، می توان گفت که یک همگرایی تشکیل شده است. همانند مثال زیر:
همانطور که در شکل بالا هم مشاهده می شود، در این مورد ،از اسیلاتور AO یا همان "Awesome Oscillator" برای شناسایی همگرایی استفاده شده است. البته می توانید از اسیلاتور MACD نیز استفاده کنید. اما این اسیلاتور در پلتفرم معاملاتی چندان جذابیتی ندارد، چرا که در کل این اوسیلاتور برای این کار ساخته نشده است. بنا به دلایلی، توسعه دهندگان نسخه جدید MACD، روی ترکیب دو میانگین متحرک تمرکز کرده اند و قرار است از این طریق سیگنالهایی برای ورود به بازار بدهند. من واقعا نمی فهمم در صورتی که میانگین های متحرک (EMA) دقیق تری وجود دارند چه لزومی برای انجام این کار بوده است. با این حال، این موضوع اصلی بحث ما نمی باشد. بیایید برگردیم به بحث همگرایی. بنابراین، خطوط آبی در نمودار بازتاب شیب روند های فعلی می باشد. اگر به شیب خطوط نمودار قیمت و اندیکاتور در یک زمان نگاه کنید متوجه خواهید شد که هر دو در یک جهت در حال حرکت هستند. به عبارت دیگر، مقادیر بر هم منطبق هستند، که این نکته نشانگر اصل همگرایی می باشد. همگرایی دارای خواص عملی نبوده و سیگنالی برای ورود به بازار ارائه نمی دهد. این پدیده فقط نشان دمی دهد که روند فعلی به اندازه قابل قبولی قوی بوده و در مرحله توسعه می باشد همچنین به احتمال زیاد روند فعلی ادامه دار خواهد شد.
واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت در نمودار و اندیکاتور مخلاف هم باشند. به عبارتی دیگر زمانی واگرایی اتفاق می افتد که نمودار قیمت صعودی بوده و اندیکاتور های تکنیکال نزولی باشد، یا به عبارت دیگر مسیر (اسلوپ) ها در این دو شاخص متفاوت می باشند، مانند شکل زیر:
دوباره، در اینجا از AO برای شناسایی واگرایی استفاده می کنیم. در شکل بالا به طور مشابه واگرایی نیز مانند همگرایی نشان داده شده است. فقط در اینجا ما متوجه شدیم که دامنه های خطوط آبی در نمودار قیمت و در اندیکاتور به صورت مخالف هم حرکت می کنند. به عبارتی دیگر، از هم دور شدن این خطوط معنی اصلی کلمه ی واگرایی می باشد. واگرایی کاربرد های عملی بسیاری دارد. اصلی ترین کاربرد آن این است که واگرایی معمولا زمانی رخ می دهد که روند در حال ضعیف تر شدن می باشد و هر لحظه ممکن است معکوس شود. می توان گفت، واگرایی یکی از اصلی ترین سیگنال های تغییر روند است.
تصورات و توصیه های اشتباه در تعیین واگرایی
قبل از نوشتن این مقاله، طبق معمول من تصمیم گرفتم اطلاعات بیشتری درباره این موضوع در پایگاه های آموزشی فارکس پیدا کنم. من واژه “ مثال های واگرایی” را سرچ کردم و با مثال هایی آشنا شدم که ارزش بررسی کردن هم نداشتن چرا که بیشتر آن ها از یک دیگر کپی شده بودند و بخشی از آن ها هم کلا مثال های غلطی از واگرایی بودند. و قسمت نارحت کننده ماجرا آنجا بود که این کمپانی های آموزشی مثال های غلط را از یکدیگر کپی هم کرده بودند!
تصمیم گرفتم در این مورد زمان بیشتری را صرف تحقیق کنم و یک لیست کوچک از اشتباهاتی که تریدر ها و نویسندگان مقالات آموزشی در مورد تشخیص واگرایی دارند را تهیه کنم:
- من متوجه شدم بسیاری از وب سایتها و نویسندگان، واگرایی را اشتباه تشخیص می دهند. دلایل این اشتباهات: اگر جهت اندیکاتور صعودی باشد، آنها فکر می کنند خط ترسیم شده تحت قله های اندیکاتور در بیشینه حالت ممکن قرار دارد بنابراین آن ها پیک ها را با یک خط به هم وصل می کنند. به همین ترتیب در مورد روند صعودی نیز، زمانی که پیک های اندیکاتور در بالای خط 0 باشد، کف های قیمتی نمودار را به هم وصل می کنند. به عبارتی دیگر، آنها باور دارند اگر اندیکاتور کاهشی بودن را نشان دهد، باید کف ها را به هم وصل کنند و اگر صعودی بودن را نشان دهد سقف ها را به هم دیگر وصل می کنند. مثال چنین تشخیصی در شکل فوق نشان داده شده است (1). اما این تشخیص کاملا غلط می باشد. در زمانی که روند نزولی می باشد، اگر میله های اندیکاتور زیر خط 0 باشد، ما خطوط را با کف ها در نمودار قیمتی رسم می کنیم. اگر میله های اندیکاتور بالا خط 0 اندیکاتور باشد، زمانی که روند صعودی می باشد، سقف ها را در نمودار قیمت به هم دیگر وصل می کنیم.
- دومین خطا معمول، زمانی رخ داده بود که تریدر ها واگرایی را با اتصال پیک های مجاور اندیکاتور تشخیص داده بودند اما خط 0 اندیکاتور را چک نکرده بودند که آیا زمان تشکیل این پیک ها، میله های اندیکاتور از خط 0 عبور کرده اند یا خیر. در داخل تصویر چنین شرایطی با شماره ی (2) نمایش داده شده است. در آنجا کف ها و سقف های اندیکاتور به شکل صحیحی به هم متصل شده اند اما مهم ترین شرط رعایت نشده است. در واقع ایراد کار این است که، در زمان شکل گیری پیک های قیمتی، روند با تغییر مواجه شده بود، که عبور میله ها از خط 0 اندیکاتور، نشان گر این مساله می باشد. در این شرایط پیک های مجاور که به هم متصل شده اند نشانگر یک روند واحد نمی باشند. پیک ها هر کدام از روند های مختلفی می باشند که نمی توان آن ها را به هم دیگر متصل کرد. برای شناسایی واگرایی، فقط می توان نکات نشان دهنده یک روند را با هم مقایسه کرد.
- خطای واگرایی و همگرایی در مکدی دیگر زمانی رخ می دهد که فکر کنید، اگر در اندیکاتور شیب صعودی وجود داشته باشد و در نمودار قیمت شیب نزولی وجود داشته باشد، این همگرایی است. نمی توانید فقط به دلیل این که دامنه خطوط در یک نقطه معین همگرا می شوند، نتیجه بگیرید که الگوی مشاهده شده یک همگرایی است. و اگر شیب خطوط رسم شده در اندیکاتور، نزولی باشد، و در نمودار قیمت، صعودی باشد - پس این واگرایی است، زیرا خطوط واگرا می شوند و اختلاف ایجاد می شود. در شکل بالا، چنین نمونه ای نیز نشان داده شده است (3). احتمالاً تا الان متوجه شده اید که این یک نظریه کاملاً غلط است و با تعاریف دقیقی از این پدیده ها مغایرت دارد.
- همچنین یک عقیده رایج در بین تریدرها وجود دارد که سیگنال های واگرایی را می توان با استفاده از اسیلاتور هایی نظیر RSI نیز دریافت کرد. این نظریه کاملا اشتباه می باشد. شما می توانید از طریق این اسیلاتور اختلاف های موجود را ببینید. زیرا این شاخص بر اساس یک اصل کاملا متفاوت به وجود آمده است و یک میانگین متحرک نمی تواند نشان دهنده واگرایی باشد. اگر اثبات واگرایی با میانگین متحرک امکان پذیر بود. هر تغییر در جهت حرکت نمودار قیمت، نشان گر یک واگرایی بود که طبعا این تغیرات نشان گر تغییر روند نمی باشد.
چگونه از واگرایی ها سیگنال بگیریم
بعد از بررسی اشتباه های رایج بیایید راه های اصلی شناسایی واگرایی را بررسی کنیم و ببنیم چطور می توان با استفاده از واگرایی، سیگنال هایی برای ورود یا خروج دریافت کرد.
ما اصول اساسی دریافت سیگنال را در مراحل مختلف بررسی خواهیم کرد:
- اول از همه، شما باید در حال حاظر جهت حرکت روند را در نمودار تعیین کنید. در هر دو مورد، روند صعودی است.
- سپس، شما باید کف ها و سقف ها را در روند اصلی تشخیص دهید. ما بیشتر به سقف ها علاقه مندیم چرا که روند در نمودار قیمت صعودی می باشد.
- سپس برای تعیین واگرایی باید 2 سقف را شناسایی کرده و آن ها را با خطوطی به هم دیگر وصل کنیم.
- در مرحله بعدی یک اندیکاتور به نمودار قیمت اضافه می کنیم، که می توانیم آن را از بین AO یا MACD انتخاب کنیم. من شخصا AO را ترجیح می دهم.
- سپس بلند ترین نقاط در بین میله های اندیکاتور را انتخاب کرده و به هم وصل می کنیم و این کار را در نمودار قیمت هم تکرار می کنیم قبل از انجام این کار زمان بندی نقاط را به گونه ای هماهنگ می کنیم که با هم دیگر تطابق داشته باشند.
- با توجه به این که در هر دو مورد اختلاف (واگرایی) وجود دارد، می توانیم متوجه شویم که روند در حال تغییر می باشد که این نکته می تواند در روند معاملات کاربردی باشد.
- حال ما باید نقاط ورود به بازار را تشخیص دهیم. نقطه ی ورود به سیگنال های واگرایی: پس از تشخیص واگرایی منتظر می مانیم تا در داخل اندیکاتور یک میله ی قرمز تشکیل شده و هه زمان با این میله باید یک کندل کاهشی نیز در نمودار قیمت مشاهده کنیم، که این کندل نقطه ی ورود ما می باشد (Sell zone)
- نقطه خروج اولین کندل استیک در نمودار قیمتی می باشد، که مطابق با میله اول نمودار اندیکاتور می باشد و بالای میله قبلی بسته شده است وبرخلاف قبلی (قرمز)، دارای رنگ متفاوتی می باشد (سبز) (profit zone)
- در یک استراتژی پایه، ما از حد ضرر استفاده می کنیم و آن را کمی بالاتر از سقف قیمتی که توسط واگرایی تشخیص داده ایم تعیین می کنیم.( stop zone)
ویژگی های دریافت سیگنال واگرایی از اسیلاتور
ما این خصوصیات را از طریق مثال اندیکاتور AO در نظر خواهیم گرفت :
- اندیکاتور AO دارای دو رنگ می باشد که به واضح بودن آن کمک می کند. میله های سبز نشان دهنده افزایش واگرایی و همگرایی در مکدی قیمت بوده و میله های قرمز حاکی از کاهش قیمت می باشند.
- شرایطی وجود دارد که پس از دریافت سیگنال واگرایی، میله های اندیکاتور قله های دیگری را تشکیل می دهند و قیمت سقف و کف های دیگری تشکیل می دهد. این پدیده انباشت واگرایی (یا تجمع واگرایی) نام دارد. در این مورد بعدا صحبت خواهیم کرد.
- هرچه واگرایی یا شیب خطوط بیشتر باشد، سیگنال قوی تر خواهد بود و در نتیجه این سیگنال قوی تر خواهد بود.
انباشت واگرایی.
تقریبا هر کسی که با واگرایی سر و کار داشته است با این پدیده مواجه شده است اما هرکسی نمی داند که در این شرایط چه کاری باید انجام دهد.
زمانی که با اندیکاتور هایی مانند AO و MACD کار می کنید، شاید متوجه شده باشید که بعد از سیگنال واگرایی، اندیکاتور به درستی کار نمی کند بلکه برعکس یک کف و سقف را تشکیل می دهد در حالی که از خط 0 عبور نمی کند. و ما دو پیک را مشاهده نمی کنیم بلکه سه پیک یا بیشتر وجود دارد. شاید در ابتدا به ذهنمان برسد که این یک خطا بوده و گزینه ای دیگر برای تعیین حد ضرر یا بستن معامله نمی بینیم.
اما اگر بیشتر به شرایط شکل گیری بازار توجه کنیم، خواهیم دید که سیگنال کنسل نمی شود ولی به زمان (تایم فریم) و شرایط دیگری در بازار منتقل می شوند. به عبارت دیگر سیگنال ها با هم جمع (انباشت) می شوند. چرا این اتفاق می افتاد؟ جواب ساده است، زیرا ما در تشخیص واگرایی ها، فقط از قسمتی از روند کلی بازار استفاده می کنیم و گاهی اوقات واگرایی های ما با واگرایی های تایم های بالاتر برخورد می کنند. به عبارت دیگر سیگنال اولیه این معنی را می رساند که روند محلی در محدوده جهانی در حال تغییر است. بنابراین این روند محلی یک حرکت اصلاحی نامیده می شود. پس اندیکاتور نشان می دهد که وجود واگرایی در زمان شروع حرکت اصلاحی و بعد تمام شدن اصلاح و زمانی که روند اصلی در جریان می باشد، اندیکاتور متوجه اشتباه خود شده و بدون تغییر روند کلی شروع به دنبال کردن قیمت می کند (بالاتر از خط 0 نمی رود). زمانی که این روند تمام می شود، اندیکاتور سیگنال واگرایی مجدد می دهد که در داخل سیگنال قبلی جای گرفته است. و هم اکنون این سیگنال یک سیگنال تنها می باشد. این ممکن است تا تغییر روند کلی ادامه پیدا کند. آنطور که من در یاد دارم قوی ترین نوعی سیگنالی که تا به امروز با آن مواجه بودم سیگنای بود که به طور متوالی بین پنج واگرایی و همگرایی در مکدی پیک شکل گرفت. اما چنین سیگنالهایی بسیار نادر هستند. در بازار مدرن، مدت هاست که هیچ سیگنالی وجود ندارد که بیش از سه پیک در تایم فریم میان مدت و بیشتر به وجو آمده باشد. در فواصل کوتاه، می توانید 5 یا 6 مورد از این گونه سیگنال ها را بیابید اما چنین سیگنال هایی نمی توانند قابل اطمینان باشند.
بنابراین بیایید ببینیم چگونه می توان از این نکته برای اهداف خود و سود گرفتن استفاده کرد:
طبق قوانینی که در بالا توضیح داده شد، پس از دریافت سیگنال تغییر روند، واگرایی را تعیین می کنیم (منطقه فروش 1). سیگنال با استفاده از قیمت ها کار می کند، اما این به چه معنی می باشد؟ بعد از تشکیل شدن تعداد زیادی از میله های قرمز، میله های سبز تشکیل می شوند اما هیچ جابجایی در اطراف خط 0 در اندیکاتور نشان داده نمی شود. در نمودار قیمت، سقف دیگری (یعنی سقف سوم) به صورت موازی شکل می گیرد. حالا یک واگرایی بین سقف دوم و سوم و همچنین بین سقف اول و سوم شکل میگیرد. پس ما با واگرایی های زیادی رو به رو هستیم و یکی پس از دیگری ظاهر می شوند. البته شما در اینجا باید پوزیشن اولیه خود را حفظ کرده و سفارش های را با در نظر گرفتن واگرایی و همگرایی در مکدی حد ضرر ببندید در غیر این صورت کل سرمایه شما ارزش خود را از دست خواهد داد. موثرترین روش برای استفاده از این خاصیت، ادغام آن با روش topping up می باشد که در این مورد در مقاله ای دیگر به صورت مفصل بحث خواهیم کرد. بنابراین باز کردن سفارش جدید روی یک سیگنال جدید منطقی به نظر می رسد. در این حالت ما سیگنال فروش دوم را دریافت می کنیم (منطقه فروش 2). در نتیجه دو سفارش فروش جدید باز خواهد شد. در اینجا ما فقط به تعیین سطح سود نیاز خواهیم داشت (سطح سود کلی). خوشبختانه ما می دانیم که این کار باید چگونه انجام شود فقط باید به اندازه کافی صبر داشته باشیم. علاوه بر این، اگر عبور از خط 0 طولانی شود، ما سیگنالی مبنی بر بستن سفارش ها دریافت می کنیم. همه معاملات در یک منطقه بسته هستند و ما با هر دو روش سود خواهیم داشت.
جمع بندی :
در شکل بالا، من به طور واضح نشان دادم که واگرایی و هم گرایی می توانند جواب های متفاوتی را برای چگونگی تشخیص صحیح روند داشته باشند.
بسیاری از تریدر ها استراتژی مختلف و مستقل از همی را بر اساس نتایج سیگنال های واگرایی از اندیکاتور های AO و MACD اعمال می کنند در بالا در مورد چگونگی باز کردن معاملات با استفاده از این استراتژی توضیح دادیم.
این فرایند می تواند کاملا قابل اعتماد باشد، اما باید به یاد داشته باشیم که اگر سیگنال در زمانی دریافت شود که در تایم فریم بالاتری قرار دارد، سیگنال قابل اعتماد تری خواهد بود. طبق تجربه شخصی من با این استراتژی، موثرترین بازه زمانی بازه H1 خواهد بود.
به نظر من حتی اگر از این روش به عنوان یک استراتژی معاملاتی استفاده نکنید، باز هم میتوان از آن به عنوان نشانه برای تغییر روند استفاده کرد.
چطور از شاخص مکدی برای معامله در ارزهای دیجیتال استفاده کنیم؟
شاخص مکدی ، یکی از محبوبترین اندیکاتورهای مورد علاقه معاملهگران است. اغلب دلیل محبوبیت این شاخص، سادگی و توانایی تولید سیگنالهای نسبتا قابلاعتماد است. هرچند که شاخص مکدی بهتنهایی نمیتواند برای یک معاملهگر تعیینکننده باشد؛ اما بهسادگی میتواند تائید کننده تصمیمات قبلی او باشد. در ادامه بیشتر با این شاخص و نحوه استفاده از آن آشنا خواهیم شد.
شاخص مکدی چیست و از چه اجزایی تشکیلشده است؟
مکدی شاخصی است که روند را دنبال میکند و سیگنالهای برآمده از آن نشان میدهد که حرکت کوتاهمدت قیمت در جهت حرکت بلندمدت قیمت است یا خیر و اینکه آیا روند بهزودی تغییر میکند؟
مکدی از چهار جزء تشکیلشده است:
- خط مکدی (MACD line)
- خط سیگنال (Signal line)
- خط صفر (Zero line)
- هیستوگرام (Histogram)
- خط مکدی (MACD line): این خط با کسر میانگین متحرک نمایی بیستوشش روزه (۲۶-EMA) از میانگین متحرک نمایی دوازدهروزه (۱۲-EMA) به دست میآید. میانگینهای متحرک نمایی به جای میانگینهای متحرکهای ساده (MA) استفاده میشوند تا حساسیت بر حرکت قیمت یا مومنتوم قیمت و تغییرات روند بیشتر شود.
- خط سیگنال (Signal line): به صورت پیشفرض این خط یک میانگین متحرک واگرایی و همگرایی در مکدی نمایی نهروزه (EMA 9) است. هنگام تلاقی خط سیگنال با خط MACD، پدیده هایی به نام همگرایی یا واگرایی ایجاد میشود. هنگامیکه این دو خط یکدیگر را قطع کنند؛ معاملهگران سیگنال و اطلاعات مختلفی در خصوص نحوه روند به دست می آورند.
- خط صفر (Zero line): بهطور ساده خط صفر سطحی است که خط MACD در آن صفر است. خط صفر سطحی را نشان میدهد که میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه و میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه برابرند.
- هیستوگرام: هیستوگرام نشانگر فاصله خط MACD از خط سیگنال است. هنگامیکه خط MACD بالاتر از خط سیگنال باشد؛ هیستوگرام مثبت و زمانی که خط سیگنال بالاتر از MACD باشد؛ منفی خواهد بود.
برخلاف سایر شاخصهای نوسانی مانند شاخص مقاومت نسبی یا (RSI) که دارای محدوده حداکثری و حداقلی است؛ مکدی محدودهای مطلق ندارد. در واقع به همین خاطر است واگرایی و همگرایی در مکدی که برای ارزیابی وضعیت اشباع خرید یا اشباع فروش شاخص مکدی مناسب نیست.
انواع سیگنالهای معاملاتی
تلاقی خط MACD و خط سیگنال
رایجترین سیگنالی که توسط شاخص MACD تولید میشود؛ زمانی است که دو خط نوسانی مکدی و خط سیگنال تلاقی کنند. این سیگنال به دو شکل زیر است:
- هنگامیکه خط MACD بالاتر از خط سیگنال حرکت میکند: وضعیت صعودی یا گاوی در نظر گرفته میشود.
- هنگامیکه خط سیگنال بالاتر از خط MACD حرکت میکند: وضعیت نزولی یا خرسی در نظر گرفته میشود.
بااینحال، از آنجایی که این خطوط بهطور رایج یکدیگر را قطع میکنند؛ نمیتوان به بسیاری از این موارد به عنوان سیگنال دقیق اتکا کرد. برای اطمینان باید از سایر روشهای تحلیل در کنار این سیگنالهای معاملاتی در تصمیمهای خود استفاده کنید.
به عنوان نمونه به چند مثال واقعی زیر توجه کنید:
در بازار گاوی سال ۲۰۱۷ ، یک تقاطع نزولی در بازه زمانی ۱ روزه بر روی اندیکاتور MACD به وجود آمده بود که میتوانست سیگنال فروش بیت کوین در بالاترین قیمت برای معاملهگران باشد.
و یا در نمونهای جدیدتر در سال ۲۰۱۹ برخی از تلاقیهای MACD در بازه زمانی ۱ روزه میتوانست سودهای شیرینی برای شما ایجاد کنند. پیکانهای سبز سیگنال خرید و پیکانهای قرمز سیگنال فروش را نشان میدهند.
اگر با دقت فاصله بین پیکان قرمز و پیکان سبز دوم را بر روی اندیکاتور MACD مورد بررسی قرار دهید؛ چندین تلاقی بین خطوط وجود دارند اما چرا آنها عنوان سیگنال خرید یا فروش در نظر گرفته نشدهاند؟
اگر بهطور دقیق بررسی کنیم؛ این تلاقیهای به وجود آمده، نشاندهنده تردید و بلاتکلیفی است و منطقی است در این زمان معاملهای صورت نگیرد. اما از کجا میتوان متوجه این تردید و بلاتکلیفی در خطوط شد؟ در واقع همینکه این خطوط بلافاصله جانشین یکدیگر شدهاند بیانگر بلاتکلیفی در آن دوره زمانی است.
بااینوجود یک معاملهگر باتجربه میتوانست با استفاده از سایر شاخصها مانند حجم و RSI سیگنال صحیح را تشخیص داده و یک تصمیم درست بگیرد که آیا وارد این معامله شود و یا خیر.
حرکت لاین
زمانی که خط MACD و خط سیگنال همراه با یکدیگر صعود میکنند؛ میتوان بازار را صعودی ارزیابی کرد و مومنتوم مثبت افزایشی میشود.
سقوط خط MACD واگرایی و همگرایی در مکدی همراه با خط سیگنال یک حرکت خرسی تلقی میشود و براثر آن مومنتوم منفی افزایشی میشود.
تلاقی خط صفر و MACD
عبور خط MACD از خط صفر و قرارگرفتن آن در بالای خط صفر نیز به عنوان سیگنال بازار صعودی و خرید در نظر گرفته میشود. از طرفی دیگر ورود خط MACD به زیر خط صفر توصیفکننده بازار خرسی و موقعیت فروش است.
البته بههیچعنوان تنها تکیه بر یک سیگنال از اندیکاتور برای به دست آوردن یک سیگنال درست، کافی نیست و سایر شاخصها نیز باید در نظر گرفته شوند.
واگرایی قیمت MACD
یک کاربرد شاخص مکدی شناسایی واگرایی میان قیمت و این اندیکاتور است.
واگرایی صعودی زمانی به وجود میآید که:
- قیمت، سقفی پایینتر از سقف قبلی ثبت کرده و خط MACD، کفی پایینتر از کف گذشته ثبت میکند.
- قیمت، کفی پایینتر از کف قبلی ثبت کرده و خط MACD، کفی بالاتر از کف قبلی ثبت میکند.
واگرایی نزولی زمانی به وجود میآید که:
- قیمت، سقفی بالاتر از سقف قبلی ثبت کرده درحالیکه خط MACD، سقفی پایینتر از سقف قبلی ثبت میکند.
- قیمت، سقفی پایینتر از سقف قبلی ثبت میکند درحالیکه خط MACD، سقفی بالاتر از سقف قبلی ثبت میکند.
در نمونه زیر قیمت، کفی پایینتر از کف قبلی خود ثبت کرده است؛ درحالیکه MACD کفی بالاتر از کف قبلی خود ثبت کرده است. این سیگنالی است که حکایت از تغییر مسیر قریبالوقوع روند دارد.
سخن پایانی
MACD میتواند سیگنالهای معاملاتی بسیاری تولید کرده و مومنتوم حرکت قیمتی را به نمایش درآورد. اما دقیقاً به همین خاطر است که معاملهگران باید سنجیده رفتار کنند و ایدههای خود را با استراتژی معاملاتیای که در پیشگرفتهاند سنجیده و بر همان اساس اقدام کنند.
با توجه به بحث ما در این مقاله چهار سیگنال احتمالی از اندیکاتور مکدی میتوان استخراج کرد اما فراموش نکنید که هیچ تضمینی بر درست بودن آن وجود ندارد و اندیکاتورها تنها میتوانند تائید کننده تصمیمات معاملاتیای باشند که از پیشگرفتهاید. مانند تمام روشهای نمودار سازی، اتکا به بازه زمانی بزرگتر از اعتبار بیشتری نسبت به بازه زمانی کوتاه برخوردار است. بنابراین یک تلاقی صعودی در نمودار یکروزه از اعتبار بیشتری نسبت به تلاقی صعودی در نمودار ۱ دقیقهای برخوردار است.
دیدگاه شما