بهترین روش نوسانگیری در بورس
برای سرمایه گذاری در بورس استراتژیهای مختلفی وجود دارد. نوسانگیری به عنوان یکی از محبوبترین استراتژیهای معاملاتی بازار سرمایه محسوب می شود.
به گزارش بازار، برای سرمایه گذاری در بورس استراتژیهای مختلفی وجود دارد. نوسانگیری به عنوان یکی از محبوبترین استراتژیهای معاملاتی بازار سرمایه محسوب می شود. اما بهترین روش نوسانگیری در بورس کدام روش است؟ با ما همراه باشید تا تعریف نوسانگیری و انواع روشهای آن را بیشتر بشناسیم و به آموزش نوسان گیری روزانه در بورس بپردازیم.
نوسان گیری چیست؟
سرمایهگذاران بازار سرمایه علاوه بر دریافت سود نقدی از شرکتها به شکل دیگری از سهام شرکتها سود کسب میکنند. این سود از تغییر قیمت سهام به دست میآید.
معمولا سهامدارانی که قدرت ریسکپذیری بیشتری دارند، معاملههای کوتاه مدت را بیشتر میپسندند. معامله سهمهایی که محوریت بنیادی دارند و انتخاب معاملههای میانمدت و بلندمدت، مناسب افراد با قدرت ریسکپذیری کمتر و یا به اصطلاح محتاطتر است. از این جهت معاملات کوتاهمدت نوسان گیری مناسب افراد ریسکپذیر است. معاملات کوتاهمدت در بازه یک تا سه ماه انجام میشوند؛ اما نوسانگیری ممکن است از یک ساعت تا چند هفته یا یک ماه سرمایه معاملهگر را درگیر کند.
برای انتخاب سهم مناسب برای نوسانگیری باید حجم معاملات، اطلاعات تابلو معاملات، بازیهای قیمتی بازیگران و. را بررسی کنید. معاملهگر موفق به تمام این موارد آگاه است و میتواند از نوسانگیری سود عالی به دست آورد.
نوسان به معنی تغییرات قیمت در کوتاهمدت است. نوسانگیران به دانش و تخصص زیادی از بازار نیاز دارند زیرا بدون مهارت و تخصص طولی نمیکشد که دچار ضرر و زیان شده و سرمایه خود را از دست میدهند. اگر قصد دارید در دورههای آموزش نوسان گیری روزانه در بورس شرکت کنید، بهتر است ابتدا انواع مختلف این تکنیک و روشهای متفاوت آن را بیاموزید.
انواع نوسانگیری
نوسان گیران به دو دسته تقسیم میشوند. دسته اول با معاملات خود موج صعودی در سهم آغاز میکنند. دسته دوم اصطلاحا بر موج صعودی سوار شده و با معاملات خود روند را جلو میبرند. به این ترتیب ابتدا خریدهای چند مرحلهای توسط گروه اول در سهم آغاز میشود تا با ادامه این روند و انتشار خبرهای مثبت درباره سهم، گروه دوم خرید خود را آغاز کنند. این افراد با ورود به سهم از موج مثبت ایجاد شده استفاده میکنند.
نتیجه انجام این معاملات افزایش قیمت سهم و ایجاد صف خرید برای سهم است. در نهایت گروه اول از سهم خارج میشوند و فشار عرضه را روی سهم بیشتر میکنند. در بیشتر موارد روند صعودی سهم و رشد قیمت، پس از خروج گروه اول به پایان میرسد اما گاهی پس از خروج دسته اول هنوز دلیل خوبی برای رشد قیمت در سهم وجود دارد. به این ترتیب روند صعودی تا مدتی دیگر ادامه مییابد و دیگر سهامداران هم میتوانند از نوسان قیمت سود کسب کنند.
آموزش نوسان گیری روزانه در بورس
شخصیت معاملهگر و محدودیتهای زمانی او میتواند روی انتخاب استراتژی نوسان گیری تاثیر بگذارند. در ادامه نکاتی برای دستیابی به بهترین نتیجه از نوسانگیری در بورس را بیان میکنیم:
_ برای نوسانگیری سهمی با روند صعودی قدرتمند را انتخاب کنید. اگر سهم در روند صعودی قدرتمند قرار داشته باشد معمولا هر روز بدون صف طولانی در محدوده مثبت آغاز به کار میکند. معاملات سهم در شرایط صعودی باید در حجم بالا انجام شود. سهم هر روز معاملاتی باید با ورود سهامداران جدید قوت بگیرد. در این زمان باید سهامدارانی که مقداری سود کردهاند نیز از سهم خارج شوند.
- در آموزش نوسان گیری روزانه در بورس باید به کندل شناسی نیز توجه کنید. برای انتخاب سهمی با روند صعودی قدرتمند باید به کندلها نیز توجه کنید. معمولا کندلها در سهمی که در روند صعودی قدرتمند قرار دارند هر روز بالای کندل روز قبل قرار میگیرند.
_ برای خروج از سهم به روند معاملات توجه کنید. اگر صف خرید با حجم بسیار بالا در ساعت ابتدای معاملات تشکیل شود، چند روز صعود و سپس کم شدن حجم صف، میتواند نشانه خروج از سهم باشد.
_ نوسان گیری از تغییرات سریع قیمتها معاملهگر را منتفع میکند. کسب سود از نوسانگیری ساده نیست و به دانش و مهارت بالای معاملهگری نیاز دارد.
_ مهارت تابلوخوانی در رسیدن به موفقیت در نوسانگیری بسیار مفید است. همیشه نسبت به تابلو سهم آگاه باشید و تمام موارد مربوط به روانشناسی بازار را که در معاملات تاثیر دارند، به دقت بررسی کنید.
_ در معاملات نوسانگیری برای خود حد ضرر تعیین کنید و به آن پایبند باشید. اگر نوسانگیر حد ضرری برای خود تعیین نکند و با هر بار کاهش قیمت سهم بدون دلیل اقدام به خرید کند، این کار میتواند ضرر و زیان سنگینی به سرمایه او وارد کند.
_ انجام معاملات هیجانی در نوسانگیری بسیار خطرناک است. نوسانگیر موفق از معاملات احساسی پرهیز میکند. این را بدانید که لزوما تمام معاملات سودده نیستند. اگر سودی از معاملهای خاص به دست نیامد، در نزدیکترین نقطه خروج از سهم، از آن خارج شوید.
_ نوسانگیران برای موفقیت در بازار و کسب بیشترین سود، باید مرتب سهم را رصد کنند. بررسی مداوم معاملات نماد بهترین نقطه ورود و خروج سهم را به معاملهگر نشان میدهد.
سخن آخر
نوسانگیری به دلیل کسب سود در زمان کوتاه به استراتژی محبوب معاملهگران بازارهای مالی تبدیل شده است؛ اما رسیدن به سود مناسب از روش نوسانگیری نیاز به کسب مهارت و تجربه از بازارهای مالی دارد. نوسانگیری در صورت عدم آگاهی کافی میتواند ضرر و زیان سنگینی به سرمایه فرد وارد کند. انتخاب بهترین روش نوسانگیری در بورس برای هر فرد به روحیات معاملهگری و دانش و مهارتهای فردی او وابسته است. نوسانگیران حرفهای در بورس به مهارتهای تابلوخوانی و روانشناسی بازار تسلط دارند و در بهترین قیمت وارد سهم شده و بهترین زمان را برای خروج از سهم انتخاب میکنند. برای آموزش نوسان گیری روزانه در بورس لازم است در دورههای معتبر شرکت کنید و با افزایش دانش و تجربه خود، ریسک معاملاتتان را کاهش دهید.
استراتژی معاملاتی ترید اسکالپ چیست؟
استراتژیهای معاملاتی گوناگون، همیشه به معاملهگران و سرمایه گذاران، کمک بسیار زیادی کرده و در موفقیت آنها در بازار تاثیر بسیار زیادی گذاشتند. در این بین، بعضی از این استراتژیها نسبت به دیگر استراتژیها از دوام و قدرتمندی دوچندانی بر خوردار هستند. استراتژی معاملاتی ترید اسکالیپ، یکی از این استراتژیهای محبوب و تاثیرگذار است. ما در ادامه این مقاله علاوه بر تعریف کلی استراتژیهای معاملاتی در بازار فارکس، به تعریف دقیق ترید اسکالیپ میپردازیم. بنابراین برای پاسخ به سوال استراتژی معاملاتی ترید اسکالیپ چیست، همراه ما بمانید.
فهرست عناوین مقاله :
استراتژی معاملاتی چیست؟
بازار، یک عنصر تکانشی است. هر لحظه قیمتها بالا و پایین میشوند و نوسانات زیادی دارند. گاهی این نوسان قیمت به قدری زیاد است که به بازار و ساختار آن شوک وارد میکند و سرمایه گذاران یک شبه یا تمام سرمایه خود را از دست میدهند و یا برعکس، به سود بزرگی میرسند.
تکانشی بودن بازار، ریسک معامله را به مقدار بسیار زیادی افزایش میدهد. طوری که خیلی از سرمایه گذاران میترسند که روی موضوع خاصی سرمایه گذاری کنند؛ زیرا هر لحظه ممکن است با یک حرکت روند، یک شبه تمام زحماتشان به باد رود و دیگر سرمایهای برایشان باقی نماند.
اگر این رفتارهای غیر قابل پیش بینی بازار را به حال خودش رها کنیم، آن وقت دیگر کسی سمت سرمایهگذاری و پذیرش ریسک نمیرود و بازار این عرصه، عمرش را از دست میدهد. زیرا نه سرمایه گذاری است، نه سرمایه پذیری که پول را در گردش قرار دهند.
بنابراین اینجا کم کم احساس نیاز به برنامهای که بتوان با آن این رفتارهای بازار را مدیریت و پیش بینی کرد، بیش از پیش حس میشود. به طور کلی، پیش بینی بازار، امری سخت ولی ممکن است؛ سرمایه گذاران برای اینکه بتوانند به خوبی قضاوت کنند، باید بازار را پیش بینی کنند. لزوما پیش بینیهای بازار، دقیق نیست، ولی مهم این است که درصد احتمالات مختلف را بالا و پایین میبرد.
استراتژی معاملاتی، همچین وضعیتی دارد؛ یعنی با ارائه یکسری برنامهها و اقدامات لازم، به شما این امکان را میدهد که بتوانید رفتار بازار را زیر نظر بگیرید و قبل از اینکه نوسانات به شما آسیب بزنند، آنها را شناسایی کنید و واکنش نشان دهید.
استراتژی معاملاتی، یک برنامه از پیش تعیین شده است که بر اساس عقاید و دیدگاه معاملهگران مختلف طراحی شده؛ این برنامه از پیش تعیین شده، به کنش و واکنشهای معاملهگر یا سرمایه گذار جهت میدهد. استراتژی معاملاتی مجموعهای از قوانین و قواعدی است که سرمایهگذار به کارکرد آن اعتماد دارد و بر اساس آن عمل میکند تا بتواند بازار را پیش بینی کند و مطابق با اطلاعات به دست آمده، اقدامات لازم را انجام دهد.
نکات مربوط به یک استراتژی معاملاتی موفق
تا کنون استراتژیهای معاملاتی بسیار زیادی توسط سرمایه گذاران و تحلیل گران مطرح دنیا پایه گذاری شده است. انتخاب از بین این همه استراتژی، خود یک چالش جداگانه استراتژیهای خروج از نوسانات بازار دارد. از طرفی، عدهای از سرمایه گذاران، خودشان استراتژی معاملاتی خودشان را طراحی میکنند که باز هم برای دیگران باعث ایجاد گمراهی در انتخاب یک استراتژی موفق میشود.
فارق از انتخاب یک استراتژی مناسب برای معامله، در مرحله بعد باید به تعدادی نکات توجه کنید که احتمال موفقیت را در فرایند عمل به استراتژی بالا میبرد. در ادامه به بررسی برخی از این نکات مهم میپردازیم.
تعهد کامل به استراتژی
یک استراتژی معاملاتی، روی نظم و برنامه ریزی پایه گذاری شده است. این نظم در عمل باید رعایت شود تا همه چیز طبق انتظارات پیش برود. در مرتبه اول، با تحقیق و بررسی فراوان سعی کنید یک استراتژی سالم و مورد اعتماد انتخاب کنید. سپس در عمل، سعی کنید از استراتژی پیروی کنید و بی دلیل گزینشی کار نکنید. عناصر مربوط به استراتژی، مانند مهرههای تسبیح به یکدیگر وصل شدند و با نبود یکی از آنها، کل ساختار ممکن است به هم بریزد.
البته اگر بر اساس نظر مشاور یا متخصص، نتیجه گرفتید که قسمتهایی از استراتژی را تغییر دهید، مانعی در مقابل این کار نیست؛ مهم این است که هر انتخابی که میکنید، بر اساس آن عمل کنید و نظم را رعایت کنید.
بررسی بازخوردها و نتایج
هر استراتژی، نیاز به چندین دور بازبینی دارد؛ اگر استراتژی خاصی را برای پی گیری انتخاب کردید، با دقت روند را بررسی کنید و نتایجها را یادداشت و تحلیل کنید. مهمترین نکته دقیقا همین است. اگر احساس کردید که نتایج، بر خلاف اعمال شما است، از ادامه دادن آن استراتژی صرف نظر کنید.
کمک گرفتن از متخصص
هر کاری متخصص خودش را دارد. اینکه با برنامه و دانایی جلو بروید، بدون شک از بی برنامه جلو رفتن و عجلهای کار کردن بهتر و موثرتر است. بنابراین همیشه از آدمهای موفق در این زمینه مشاوره بگیرید.
کارکرد بعضی استراتژیها خاص است؛ یعنی گاهی در موقعیت خاصی جواب میدهد اما در دیگر موقعیتها کارکرد خاص و تاثیر گذاری ندارد. شناخت این موقعیتها توسط متخصص یا مشاور انجام میگیرد. ریسک نکنید و حتما برای انتخاب استراتژی با مشاور، مشورت و همفکری کنید تا بتوانید با موفقیت استراتژی انتخابی را جلو ببرید.
ترید اسکالپ چیست؟
سرمایه گذاران حرفهای همیشه به دنبال کسب سود از طریق استراتژیهای مفید و سالم هستند. برخی از این استراتژیها در کوتاه مدت جواب میدهند و میتوان نتیجه آن را مشاهده کرد؛ اما برخی دیگر در بلند مدت نتیجه آنها مشخص میشود و شما برای استفاده از این استراتژیها باید آدم صبوری باشید.
ترید اسکالیپ نوعی استراتژی معاملاتی در بازار فارکس است که با برنامهها و اقدامات طراحی شده خود، سرمایه گذار را در انتخاب فرصت برای سرمایه گذاری راهنمایی میکند. حتی بعد از آن شامل نوعی استراتژی خروج هم میشود که در ترید اسکالیپ اهمیت زیادی دارد.
ترید اسکالیپ، نوعی استراتژی کوتاه مدت است و شما میتوانید بدون نیاز به برنامه بلند مدت و سالانه، این استراتژی را در معاملات خود پیش بگیرید تا به سود دهی برسید. در واقع کوتاه مدت بودن این استراتژی نوعی مزیت برای شما است.
ساختار این استراتژی به علت کوتاه مدت بودن، خاص است. در ترید اسکالیپ شما در هر معامله سود کم و جزئی به دست میآورید و به مرور با افزایش تعداد معاملات، این سود بزرگتر و بیشتر میشود. در واقع در این استراتژی به این ضرب المثل معروف که قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود میرسیم. شما با جمع آوری سودهای کم در هر معامله و افزایش تعداد معاملات، سرمایه زیادی در آخر سال به دست میآورید.
اساس استراتژی ترید اسکالیپ، تحرکات جزئی و محدود قیمتها است. در واقع این استراتژی از بالا و پایین رفتن جزئی قیمتها سود به معاملهگر میرساند. مثلا اگر در یک روز، قیمت سهامی پایین آمده باشد و فردای آن روز بالا برود، ترید اسکالیپ از این تحرک قیمتی بهره میبرد. البته کارکرد این استراتژی به این سادگیها نیست و پیچیدگیهای خودش را دارد.
شاید با خودتان بگویید که چه نیازی به ترید اسکالیپ است، تا زمانی که امکان معامله به صورت بلند مدت با سود بیشتر وجود دارد. این کاملا به خود شما بستگی دارد که با چه استراتژی بیشتر احساس رضایت و امنیت میکنید. اما به هر حال، مهندسی استراتژی ترید اسکالیپ، دقیق و سود آور است.
شاید اگر به این استراتژی به عنوان یک استراتژی دو روزه یا یک هفتهای نگاه کنید، نتیجه چیزی جز سود کم نباشد؛ اما اگر کمی استقامت به خرج دهید و این استراتژی را مثلا در یک سال ادامه دهید و به صورت پی در پی معامله کنید، آن وقت سود بزرگی در یک سال به شما میرسد.
مزایای استراتژی ترید اسکالیپ
استراتژی ترید اسکالیپ، نوعی استراتژی است که با بهرهگیری از تحرکات قیمتی جزئی، شما را برای سود آوری در معاملات راهنمایی میکند. این استراتژی مزایایی دارد که در ادامه آنها را بیان میکنیم.
ریسک کمتر
یکی از بزرگترین دغدغههای معاملهگران، ترس از پذیرفتن ریسک معامله و یا از دست دادن سرمایه است. به همین دلیل، بیشتر آنها سعی میکنند که یک استراتژی منطقیتر و با ریسک کمتر انتخاب و پی گیری کنند. خوشبختانه ترید اسکالیپ به علت تمرکز روی نوسانات جزئی، ریسک کمتری دارد و اگر شما در معامله شکست بخورید، سرمایه زیادی از دست نخواهید داد.
نتیجه در کوتاه مدت
یکی از مشکلات مهم معاملهگران، بلند مدت بودن استراتژیهای انتخابیشان است. آنها دوست دارند خیلی زود نتایج را ببینند تا احتمال موفقیت را در معامله بسنجند. اما استراتژیهای بلند مدت این قابلیت را ندارند. شما باید یک مدت زمان طولانی منتظر نتایج بمانید؛ این عملا یک قمار است.
استراتژی ترید اسکالیپ، یکی از استراتژیهای کوتاه مدت است که شما میتوانید درصد کاربرد آن را در کوتاهترین زمان ممکن ببینید تا در آینده برای استفاده بیشتر از این استراتژی برنامه ریزیهای لازم را انجام بدید.
پیش بینی راحت
از آنجایی که اساس استراتژی ترید اسکالیپ، سود رسانی با نوسانات جزئی است، امکان پیش بینی نوسانات و درصد موفقیت در آن بیشتر است. بر خلاف بعضی دیگر از استراتژیها که بلند مدت هستند، پیش بینی روند در آنها سخت و غیر قابل اعتماد است.
استراتژیهای خروج از نوسانات بازار
رایج ترین استراتژی های معاملاتی در بازار فارکس چیست ؟
شاید یکی از سخت ترین تصمیمات برای افرادی که وارد بازار های مالی بخصوص بازار فارکس می شوند انتخاب استراتژی معاملاتی است. برای کسب بهترین نتیجه در بازار های مالی شما باید استراتژی را انتخاب کنید که بیشترین تطابق را با شخصیت و میزان ریسک پذیری تان داشته باشد. ما در این پست سعی می کنیم رایج ترین استراتژی های معاملاتی در بازار جهانی تبادلات ارزی را به شما معرفی کنیم.
معامله گر روزانه
در استراتژی معامله گر روزانه کلیه سفارش ها تا پایان همان روز بسته می شوند. بسیاری نیز سفارش های باز خود را در همان سشن (محدوده زمانی) که باز کرده اند می بندند. گروه دوم به هیچ وجه سفارش های باز خود را پس از پایان سشن معاملاتی باز نگه نمی دارند. در کل معامله گران روزانه برای تحلیل های تکنیکال خود از تایم فریم های 5 دقیقه و 30 دقیقه استفاده می کنند.
با توجه به اینکه معامله گران روزانه از حرکاتی که در همان روز بر روی چارت اتفاق می افتد بهره می برند، از اهرم به نسبت بالاتری نسبت به معامله گران بلند مدت استفاده می کنند.
اسکلپ تریدر ها
اسکلپ تریدر ها معامله گران استراتژیهای خروج از نوسانات بازار کوتاه مدتی هستند که معمولاً مِتُد معاملاتی شان مبنی بر تحلیل تکنیکال است. از شاخصه های اصلی اسکلپ تریدر ها می توان به کسب سود های کوچک از معاملات خرید و فروش با ورود و خروج های سریع اشاره کرد.
معامله گران اسکلپ تریدر معمولاً سفارشات خود را بیش از چند دقیقه باز نگه نمی دارند. تایم فریم معمول در این سبک معاملاتی برای تحلیل و معامله گری تایم فریم 1 دقیقه است.
اسکلپر ها از نوسانات بازار سود می گیرند. این نوسانات اکثراً پس از انتشار اخبار و گزارش های مهم در بازار ایجاد می شوند. در این نوع معامله گری اسپرد معاملاتی کم بسیار حائز اهمیت است. به همین دلیل بیشتر جفت ارز های با خاصیت نقد شوندگی بالا هدف اسکلپر ها برای معامله گری قرار می گیرند.
سویینگ تریدینگ
در استراتژی سویینگ تریدینگ معامله گران با رصد بازار مومنتوم و روند بازار را که بسیاری نیز از اندیکاتور های تکنیکالی برای آن استفاده می کنند روند بازار را تشخیص داده و با استفاده از آن سفارشات خود را باز کرده و مدیریت می کنند.
معمولاً زمان باز بودن سفارشات معاملاتی سویینگ تریدر ها از 1 روز تا پایان همان همفته معاملاتی یعنی 5 روز است.
تایم فریم رایج در این سبک معامله گری 1 ساعته و روزانه است که با استفاده از آن و الگوهای تکنیکالی مسیر پیش روی قیمت را پیش بینی می کنند. تفاوت اساسی سویینگ تریدر ها با معاملگرانی که فقط در جهت روند ترید می کنند این است که در این سبک معامله گری شما می توانید هم در جهت روند و هم در خلاف جهت آن معامله کنید.
معامله بر اساس خبر
بسیاری از افراد در بازار فارکس هستند که فقط بر اساس اخبار منتشر شده پیرامون جفت ارز مورد نظر خود اقدام به ترید کردن می کنند. این معامله گران معمولاً با تحلیل اخبار اقتصادی موجود برای همان روز اقدام به باز کردن سفارش های معاملاتی خود کرده و معمولاً تا پایان همان سشن پوزیشن های خود را می بندند.
معامله گرانی که بر اساس اخبار معامله می کنند از نوسانات ایجاد شده پس از خبر برای سود خود استفاده می کنند لذا پوزیشن های معاملاتی آن ها نیز تا پایان تاثیر خبر در بازار باز می ماند.
روند سواری
در این استراتژی که یک استراتژی بلند مدت می باشد، معامله گران با استفاده از تحلیل های تکنیکال خود سعی می کنند روند حاکم بر بازار را تشخیص داده و پس از آن بهترین نقاط ورود به معامله در جهت همان روند را پیدا کنند.زمان باز ماندن سفارشات در این استراتژی در بعضی زمان ها حتی به ماه ها نیز می رسد تا روند حاکم بر بازار به پایان برسد.
این معامله گران از شگرد تریلینگ استاپ برای معاملات سود آور خود استفاده می کنند.
معمولاً تایم فریم های تحلیلی برای این استراتژی معاملاتی روزانه و هفتگی است که از آن برای تحلیل تکنیکال و تشخیص روند بازار استفاده می کنند. این دسته از معامله گران بر خلاف معامله گران اسکلپر به اسپرد معاملاتی حساسیت کمتری دارند و می توانند در جفت ارزهایی که نقد شوندگی کمتری دارند نیز به راحتی ترید کنند.
استراتژی معاملاتی یکی از عناصر مهم سودآوری در بازارهای مالی بخصوص بازار فارکس است. اگر شما استراتژی برای معاملات خود نداشته باشید مثل این است که چارچوبی برای کار خود ندارید. پیروی از یک استراتژی مناسب با شخصیت شما باعث می شود که معاملات خو در چارچوب یک سری قوانین برای سودآوری بیشتر و ضرر کمتر انجام دهید.
پرایس اکشن چیست؟ از بهترین استراتژی و بهترین اندیکاتور تا نکات مهم
پرایس اکشن (Price Action) یا رفتار قیمت از مهمترین و صد البته جذابترین استراتژیهای معاملاتی در بازارهای مالی به ویژه ارزهای دیجیتال است. استفاده از استراتژی پرایس اکشن نیازمند رعایت نکات مهمی است. در ادامه این مقاله از مجله رمزینکس به معرفی این استراتژی و همچنین بررسی بهترین استراتژیها و اندیکاتورهای تشخیص آن و نکات کلیدی مهم در استفاده از این استراتژی پرداخته ایم.
پرایس اکشن (Price Action) یا رفتار قیمت چیست؟
اما واقعا پرایس اکشن چیست؟ پرایس اکشن روشی برای تحلیل اطلاعات قیمت بازار بهمنظور شناسایی فرصتهای ورود به معاملات و خروج از آنها است. اساساً، این روش نحوه عملکرد قیمت در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را به تحلیلگر نشان میدهد. بیشتر تحلیلهای تکنیکال بر اساس اطلاعات قیمت است، اما معامله کردن بر اساس پرایس اکشن به معنای مشاهده مستقیم قیمتها، به طور معمول در نمودارهای شمعی، است.
برای آشنایی بیشتر با استراتژی های مختلف تحلیل تکنیکال به مقاله «تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟» مراجعه کنید.
نحوه تفسیر کردن پرایس اکشن چگونه است؟
معامله کردن بر اساس پرایس اکشن شامل تحلیل امواج روند دار و امواج برگشتی است که به آنها امواج ایمپالسی (waves impulse) و اصلاحی (corrective waves) نیز میگویند. یک روند زمانی پیشرفت میکند که امواج روند دار بزرگتر از امواج اصلاحی باشند.
معاملهگران «سقفها» و «کفها» یا طول امواج روند دار و پولبکها را زیر نظر میگیرند تا جهت روند را مشخص کنند. در طی یک روند صعودی قانون به این صورت است که قیمت سقفهای بلندتر و کفهای بلندتر از سقفها و کفهای اخیر ایجاد کند. عکس این قضیه در روند نزولی صادق است؛ یعنی کفها و سقفهای خط روند بین سطوح حمایت و مقاومت در نمودار قیمت متغیر است.
نمودار شمعی زیر دارای خطوطی است که امواج اصلی صعودی و نزولی را نشان داده و به شناسایی روند نزولی و تغییر جهت به روند صعودی کمک میکند.
امواج قیمت همچنین میتوانند الگوهایی مانند روند خنثی (امواج صعودی و نزولی با طول برابر)، مثلث (کوچکتر شدن تدریجی امواج قیمت) و دامنههای انبساطی (سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر) را تشکیل دهند.
روندها و الگوها عناصر اصلی سازنده پرایس اکشن را تشکیل میدهند. علاوه بر این، معاملهگران همچنین به دنبال شناسایی سطوح عرضه و تقاضا و الگوهای شمعی هستند.
پرایس اکشن در فارکس چگونه است؟
معامله کردن بر اساس پرایس اکشن در تمام بازارها، حتی فارکس، یکسان است. البته در این میان تفاوتهای ظریفی وجود دارد که باید به آنها توجه داشته باشید.
ارزها را میتوان در طول ۲۴ ساعت شبانه روز معامله کرد اما در صورت باز نبودن بازارهای مربوطه نمیتوان انتظار داشت برخی از جفت ارزها حتی در صورت ایجاد سیگنال پرایس اکشن تغییرات قیمتی را تجربه کنند. بنابراین، این مقاله شامل مثالهایی از همه بازارها، از جمله فارکس، سهام، شاخص یا کالا، برای نشان دادن نحوه عملکرد پرایس اکشن است.
چگونه بر اساس عرضه و تقاضا در پرایس اکشن معامله کنیم؟
نواحی عرضه به سطوحی از قیمت گفته میشود که در آن فروشندگان با قدرت وارد بازار شده و باعث افت قیمت میشوند به گونهای که قیمت دیگر به بالا بر نمیگردد. معاملهگران مراقب این موارد هستند زیرا با بازگشت قیمت به بالا ممکن است فروشندگان همچنان حضور داشته و آماده فروش مجدد باشند و قیمت را به پایین سوق دهند.
نواحی تقاضا سطوحی از قیمت در نمودار است که خریداران با قدرت وارد بازار میشوند. در این صورت قیمت به سمت بالا جهش کرده و به پایین باز نمیگردد. در صورت بازگشت قیمت به سطوح قبلی در پایین معاملهگران بررسی میکنند که آیا فشار فروش دوباره وجود دارد و قیمت دوباره به بالا حرکت میکند یا خیر.
الگوهای معاملاتی پرایس اکشن
در ادامه به بررسی مهمترین الگوها و استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن پرداختهایم.
الگوهای ادامهدهنده پرایس اکشن
الگوهای ادامهدهنده در طی یک روند اتفاق میافتد. فرض کنید روند صعودی است و در طی آن یک مثلث تشکیل میشود. به دلیل صعودی بودن روند احتمال خارج شدن قیمت از مثلث و ادامه دادن به مسیر رو به بالا بیشتر است.
این قضیه در مورد شکلگیری الگوها در طی روندهای نزولی نیز صادق است. استراتژی معاملهگر در اینجا میتواند این باشد که صبر کنید تا یک روند شکل بگیرد و سپس منتظر تشکیل یک الگو بمانید و فقط در صورت خارج شدن قیمت از روند در جهت حرکت روند معامله کند.
در زیر مثالی را مشاهده میکنید:
معکوس شدن پرایس اکشن
معکوس شدن پرایس اکشن زمانی اتفاق میافتد که قوانین یک روند صعودی یا نزولی نقض شود. به محض نقض شدن یکی از این قوانین اساسی روند به مشکل میخورد. در صورت نقض هر دو قانون میتوان بر اساس امواج شکل گرفته گفت که روند تغییر جهت داده است.
یک روند صعودی را در نظر بگیرید که سقفها و کفهای بالاتر تشکیل میدهد. هنگامی که این روند یک کف پایینتر از کف قبلی تشکیل میدهد میتواند هشدار باشد. اگر قیمت پس از آن یک سقف پایینتر از سقف قبلی نیز تشکیل دهد این بدان معنی است که روند در حال تغییر جهت است.
روند صعودی را در نظر بگیرید که در حال افزایش و نزول بیشتر است. وقتی نوسان پایین تری را کم میکند، این یک هشدار است. اگر قیمت پس از آن نوسان پایین را نیز بالا بکشد، این بدان معنی است که روند معکوس در حال انجام است.
این بدان معنا نیست که بازار نمیتواند دوباره به جهت حرکت قبلی برگردد و روند صعودی از سر گرفته شود؛ بلکه شواهد نشان میدهد که احتمال تغییر جهت روند وجود دارد. نمودار در زیر معکوس شدن پرایس اکشن از روند صعودی به روند نزولی و سپس دوباره به روند صعودی را نشان میدهد.
استراتژی معاملاتی پرایس ریجکشن
رد شدن قیمت یا پرایس ریجکشن زمانی رخ میدهد که قیمت سعی کند از یک سطح مهم عبور کند اما به دلیل نداشتن قدرت و مومنتوم معاملاتی کافی نتواند از آن عبور کند و دوباره تغییر جهت دهد.
رد شدن اغلب منجر به حرکتهای شدید و سریع در جهت مخالف میشود. در این شرایط به نکات زیر توجه داشته باشید:
- نزدیک شدن قیمت به یک ناحیه قیمتی مهم (عرضه، تقاضا یا ناحیه شکست الگو).
- قیمت به ناحیه نزدیک میشود یا حتی به صورت مختصر از آن عبور میکند.
- مومنتوم قیمت کاهش یافته و قیمت در جهت معکوس حرکت میکند.
- شمع (کندل استیک) به طور معمول سایه بلندی ایجاد میکند.
- قیمت دوباره به سمت دیگر حرکت میکند و فرصتی برای ورود ایجاد میشود.
نمودار عرضه و تقاضای زیر چندین نمونه از رد شدن قیمت را نشان میدهد. در همه موارد زیر شمعها سایههای بلندی دارند که نشان دهنده آخرین تلاشهای ناموفق قیمت برای خروج از الگو است.
استراتژی پرایس اکشن رنکو (Renko)
نمودارهای رنکو از آجرهایی تشکیل میشود که در آن هر آجر جدید زمانی تشکیل میشود که قیمت به مقدار مشخصی حرکت کند. آجرها فقط در زوایای ۴۵ درجه تشکیل میشوند و تا زمانی که روند معکوس نشود به یک رنگ تشکیل میشوند. تغییر جهت روند زمانی است که قیمت دو آجر در جهت مخالف حرکت کند.
نمودارهای رنکو عملکرد خوبی در بازارهای روند دار دارند. اگر رنگ نمودار رنکو تغییر نکند و روند ادامه پیدا کند معاملهگران باید در آن معامله بمانند. اما اگر رنگ نمودار تغییر کند شاید زمان خروج از پوزیشن باشد.
نمودار معکوس شدن پرایس اکشن که در بالا بررسی کردیم با استفاده از بلوکهای رنکو در زیر مجدداً نمایش داده شده است. معاملهگر بر اساس استراتژی این نمودار میتوانست در تمام طول رالی صعودی که از ماه مارس شروع شد در معامله خود بماند.
استراتژی اسکالپینگ (Scalping) پرایس اکشن
اسکالپینگ یک استراتژی معاملاتی است که در آن تکلیف سود و زیان هر معامله به سرعت مشخص میشود زیرا معاملات معمولاً چند دقیقه بیشتر طول نمیکشد. اسکالپینگ در فارکس ممکن است به معنای تعیین حد ضرر ۳ تا ۵ پیپی و هدف سودگیری ۵ تا ۱۰ پیپی باشد و در ارز دیجیتال هم سودهای بسیار کوتاه و کم مد نظر است.
در بازار سهام این روش ممکن است به معنای ریسک کردن چند سنت به ازای هر سهم یا سفارش برای به دست آوردن چند سنت باشد. اسکالپینگ شامل سریع ورود به پوزیشن و خروج از آن برای بهرهمند شدن از حرکات اندک قیمت است. بسیاری از اسکالپرها معمولاً از نمودارهای ۱ دقیقهای استفاده میکنند.
هدف استراتژی اسکالپینگ معامله کردن در جهت روند و در هنگام پولبک یعنی زمانی است که قیمت شروع به حرکت مجدد در جهت روند میکند. برای این کار، معاملهگران برای تعیین زمان ورود به معامله به دنبال الگوهای پوشاننده (Engulfing) هستند.
مثلاً وقتی که یک شمع در جهت روند شمع قبلی شکل گرفته در جهت پولبک را میپوشاند. این اتفاق در هنگام پولبکها اتفاق میافتد.
در زیر، پیکانها الگوهای پوشانندهای را نشان میدهند که سیگنالی برای ورود احتمالی به معامله در نمودار ۱ دقیقه ای زیر هستند. اگرچه این یکی از نمونههای یک استراتژی اسکالپینگ است اما میتوان از تمام استراتژیها و مفاهیم قبلی بحث شده در مورد پرایس اکشن استفاده کرد.
استراتژی پرایس اکشن در معاملات نوسانی (سویینگ تریدینگ)
هر یک از استراتژیهای پرایس اکشن که در بالا ذکر شد را میتوان به عنوان بخشی از استراتژی معاملهگری نوسانی استفاده کرد. معاملهگران در ترید نوسانی معمولاً از نمودارهای ۱ ساعته، ۴ ساعته و روزانه برای یافتن موقعیتهای معاملاتی استفاده میکنند، اگرچه ممکن است برای یافتن نقاط دقیق ورودی خود از نمودارهای ۱۵ دقیقهای یا ۵ دقیقهای نیز استفاده کنند.
در زیر نمونهای از عرضه و تقاضا، همراه با معامله بر اساس روند را بررسی میکنیم. نمودار زیر حاکی از روند کلی نزولی در تایم فریم ۴ ساعته است.
همانطور که میتوانید تفسیر کنید قیمت شاهد رالی صعود بوده و یک سقف تشکیل میدهد سپس ریزش کرده و وارد یک روند نزولی کوتاه مدت میشود و سرانجام دوباره به سقف قبلی باز میگردد. با توجه به اینکه روند نزولی است و قیمت وارد ناحیه عرضه شده است میتوان گفت که فرصت ورود به یک معامله شورت (فروش) ایجاد شده است.
اگر قرار باشد بگذارید قیمت وارد ناحیه عرضه شود قیمت اغلب از سقف قبلی میگذرد. اگر میخواهید یک معامله شورت بر روی سهام باز کنید میتوانید در شرایطی وارد شوید که یک الگوی پوشاننده نزولی تشکیل شده یا قیمت برای مدتی تثبیت شده و در نهایت به سمت پایین شکسته میشود. پیکان تصویر زیر شکسته شدن تثبیت قیمت به سمت پایین را نشان میدهد.
حد ضرر و اهداف سودگیری در معاملات پرایس اکشن
با قرار دادن حد ضرر برای هر معامله میتوانید ریسک معاملاتتان را کنترل کنید. هنگام خرید و ورود به پوزیشن لانگ باید حد ضرر را پایینتر از کف قبلی قرار دهید. هنگام ورود به معاملات شورت (فروش) باید آن را بالاتر از سقف اخیر قرار دهید. این کار در هر دو مورد ریسک پایین آمدن یا بالا رفتن بیش از حد قیمت را محدود میکند.
در نمودارهای رنکو هنگامیکه آجرها تغییر جهت دادند و رنگ آنها تغییر کرد از معامله خارج شوید.
معاملهگران پرایس اکشن باید سود معاملاتشان را ذخیره کنند. این کار را میتوان به روشهای مختلف انجام داد. یکی از سادهترین روشها استفاده از نسبت ریسک به پاداش (Risk-reward Ratio) است. به عنوان مثال، اگر میخواهید در یک معامله اسکالپ ۰/۰۵ دلار به ازای هر سهم ریسک کنید باید در سود ۰/۱۰ دلاری به ازای هر سهم از معامله خارج شوید.
این نسبت ریسک به پاداش ۱:۲ است. نسبتهای ۱/۵:۱ یا ۲:۱ در معاملات اسکالپ معمول است. در معاملات نوسانی نسبت ۳:۱ و بیشتر معمول است اما معاملهگران میتوانند نسبت ریسک به پاداش مورد نظرشان را خودشان تعیین کنند.
استفاده از خود پرایس اکشن از دیگر روشهای تعیین نقطه خروج است. اگر با نزولی شدن روند وارد معاملهای میشوید تا زمان تغییر جهت روند در آن معامله بمانید.
شواهد ایجاد شده توسط پرایس اکشن در مورد تغییر جهت روند زمان خارج شدن از معامله را به معاملهگر نشان میدهد. در صورت ورود به معامله در ناحیه عرضه میتوانید با رسیدن به ناحیه تقاضا از آن خارج شوید. اگر در نزدیکی ناحیه تقاضا وارد معامله شدید میتوانید با رسیدن قیمت به نزدیک ناحیه عرضه از معامله خارج شوید.
بهترین اندیکاتورها در معاملات پرایس اکشن
بسیاری از معاملهگران پرایس اکشن در معاملات خود از اندیکاتورها استفاده نمیکنند اما برخی از آنها ممکن است برای شناسایی بهتر نقاط ورود، حد ضرر و اهداف قیمتی از اندیکاتورها استفاده کنند. این اندیکاتورهای تکنیکال همچنین ممکن است با بررسی منطقی اطلاعات قیمتی آنچه معاملهگر در پرایس اکشن مشاهده میکند را تایید کنند.
فیبوناچی بازگشتی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت
فیبوناچی بازگشتی روی نمودار از یک کف به یک سقف (در روندهای صعودی) یا از یک سقف به یک کف (در روندهای نزولی) رسم میشود. خطوط رسم شده توسط این اندیکاتور سطوحی را نشان میدهد که ممکن است قیمت تا آنها پولبک داشته باشد.
این سطوح شامل بازگشت ۲۳/۶، ۳۸/۲، ۵۰، ۶۱/۸، و ۱۰۰ درصدی است. در روندهای صعودی قوی پولبکها معمولاً ضعیف هستند و اغلب فقط به سطح ۳۲/۸ درصد میرسند. در بیشتر روندها پولبکهای بیش از ۵۰ و ۶۱/۸ درصدی معمول است.
نمودار زیر نشان دهنده روند صعودی متوسط نفت خام است. از آخرین موج صعودی برای ترسیم فیبوناچی بازگشتی استفاده شده است. سطح ۱۰۰ درصدی به کف موج و سطح صفر درصدی به سقف موج مورد تحلیل باز میگردد زیرا قیمت در حال افزایش است. در صورت کاهش قیمت میتوانید این روش را به صورت معکوس استفاده کنید.
منتظر یک پولبک بیشتر از ۵۰ درصدی باشید. سپس همانطور که قبلاً بحث شد منتظر یک سیگنال ورود به معامله باشید. پس از افت قیمت به زیر سطح ۶۱/۸ درصدی یک حرکت قوی صعودی وجود دارد. این یک سیگنال خرید احتمالی است.
شاخص مقاومت نسبی (RSI) برای شناسایی مومنتوم
شاخص مقاومت نسبی یا آر اس آی محل قرارگیری قیمت را در یک بازهای ۱۴ دورهای اخیر نشان میدهد. وقتی آر اس آی بالای ۷۰ درصد باشد، قیمت در بالای ناحیهای است که در ۱۴ دوره گذشته معامله شده است. هنگامیکه قیمت به زیر ۳۰ درصد برسد یعنی در پایینتر از ناحیهای است که در ۱۴ دوره گذشته معامله شده است.
معاملهگران برای گرفتن تایید در مورد ورود به یک معامله معمولاً منتظر میمانند تا قیمت در طول روند از این نواحی خارج شود. در طی روند صعودی معاملهگران وقتی وارد معامله خرید میشوند که آر اس آی به زیر سطح ۳۰ رسیده و سپس به بالا رالی میکند.
در طی روند نزولی، معاملهگران وقتی وارد معامله شورت یا فروش میشوند که آر اس آی به بالای ۷۰ برسد و سپس قیمت به پایین حرکت کند. برای تأیید این سیگنالها معمولاً از سیگنالهای دیگر پرایس اکشن نیز استفاده میشود.
در زیر همان نمودار نفت خام بالا را این بار با اضافه کردن اندیکاتور آر اس آی بررسی میبینید. در نمودار زیر آر اس آی به زیر سطح ۳۰ رسیده و دوباره به بالا رفته است. در عین حال پرایس اکشن و فیبوناچی بازگشتی نیز سیگنالهای ورود به معامله را نشان میدهند.
اسیلاتور استوکاستیک (Stochastic) برای شناسایی تغییر جهت روند
از استوکاستیک میتوان برای شناسایی نقاط بازگشت و تأیید سیگنالهای پرایس اکشن استفاده کرد. روش استفاده از استوکاستیک مشابه آر اس آی است. این اندیکاتور از دو خط استوکاستیک و خط سیگنال تشکیل شده است. خط سیگنال میانگین متحرک است بنابراین با سرعت کمتری حرکت میکند.
معاملهگری که میخواهد بر اساس سیگنال پرایس اکشن وارد معامله شود میتواند منتظر بماند تا خط استوکاستیک از روی خط سیگنال عبور کند. اگر هدف او ورود به یک معامله لانگ باشد باید منتظر سیگنال پرایس اکشن و عبور خط استوکاستیک به بالای خط سیگنال باشند. استوکاستیک اطلاعاتی مشابه به آر اس آی را در نمودار نفت خام ارائه میدهد.
نکات کلیدی پرایس اکشن
ممکن است اندیکاتورها به تایید سیگنالهای پرایس اکشن کمک کنند اما به طور معمول سیگنالهای پرایس اکشن زودتر ظاهر میشوند. منتظر ماندن برای دریافت تایید از سوی این اندیکاتورهای تاخیری ممکن است به معنی ورود دیرتر به معامله و از دست دادن بخشی از سود بالقوه باشد، بنابراین، گرفتن این تأییدها به قیمت بخشی از سود معاملات خواهد بود.
۱۵ پیشنهاد دبیرکل کانون کارگزاران بورس برای خروج بازار از بحران چند ماهه
دبیرکل کانون کارگزاران بورس در نامه ایی به رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس ۱۵ پیشنهاد در محورهایی چون ریزساختارها ، قیمتگذاری دستوری و … با هدف روج بازار از بحران چند ماهه مطرح کرد.
روح اله میرصانعی در نامه ایی به محمدرضا پورابراهیمی ، ضمن اعلام دو وضعیت متفاوت سال گذشته ، ۱۵ پیشنهاد در ۷ محور ریزساختارهای بازار ، قیمتگذاری دستوری و تشویق رقابت ، نقش بازارسرمایه در تامین مالی ، تشویق سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس ، افزایش شفافیت ، توسعه ابزارهای مالی و ثبات مقررات و حذف مقررات زائد اعلام کرد .
متن کامل نامه :
سال ۹۹ برای بازار سرمایه ایران از چندین منظر سال شکستن رکوردها بود. در شرایطی شاخص کل بورس تهران رشد ۵۰۰ درصدی را در ۵ ماهه ابتدای سال تجربه کرد که همهگیری کرونا اقتصادهای توسعه یافته را نیز زمین گیر کرده بود و قریب به اتفاق شاخصهای اقتصادی در سطح بینالملل وضعیت تیره و تاری از آینده ترسیم میکردند.
با وجود فاصلهگذاری هوشمند در سطح کشور و به رکود رفتن بخش زیادی از فعالیتهای اقتصادی و دست و پنجه نرم کردن با شدیدترین تحریمهای اقتصادی، نیمه ابتدای سال ۹۹ شاهد بیشترین ورود جریان پول حقیقی به بورس بودیم به نحوی که خالص معاملات حقیقی در سه ماهه ابتدای سال بسیار بیشتر از کل خالص معاملات حقیقی در سال ۹۸ بود.
سقوط بیسابقه قیمتهای جهانی نفت هم نتوانست از ورود پول به بازار سرمایه و روند افزایش شاخصها بکاهد و با ورود سهم سهامداران عدالت و صندوقهای ETF دولتی، بخش اعظمی از جمعیت کشور برای اولین بار سهامداری در بورس را تجربه کردند اما دیری نپایید که شرایط کاملاً معکوس شد و یکی از بزرگترین ریزشهای شاخص بورس را در مدت زمان کوتاهی تجربه کردیم.
شاخص کل بورس در نیمه دوم سال قریب به ۸۰۰,۰۰۰ واحد سقوط کرد و بسیاری از سرمایهگذاران، مخصوصاً سرمایهگذاران تازه وارد بخش اعظمی از سرمایهها را از دست دادند. کم نبودند سهامدارانی که در شش ماهه دوم سال بیش از ۵۰ درصد از ارزش پرتفوی را از دست رفته یافتند و دردناکتر آنکه بعضاً قادر به فروش و نقد کردن داراییها به علت قفل شدن بخش زیادی از نمادهای بازار در صفوف فروش نبودند.
اقدام شورای عالی بورس و سازمان بورس در نامتقارن کردن دامنه نوسان نیز نه تنها قادر به جلوگیری از خروج جریان پول نشد که نقدشوندگی بازار را هم تحت تاثیر قرار داد. به نظر میرسد شرایط ناگوار شش ماهه دوم سال ۹۹ به سال ۱۴۰۰ تسری پیدا کرده و همچنان با صفوف فروش در نمادهای شرکتهای کوچک و افت قیمت سهام شرکتهای بزرگ با حداقل حجم معاملات مواجه هستیم.
با این وجود، افزایش بی سابقه ضریب نفوذ بازار سرمایه در بین مردم و آشنایی آنها با سرمایهگذاری در بورس، فرصت استثنایی را برای اقتصاد ایران فراهم کرده که از نقطه نظر این کانون با انجام اصلاحاتی که به شرح ذیل ، میتوان بسترهای رشد و توسعه اقتصادی را از طریق تامین مالی بورس محور هموار کرد.
پیشنهادهای مطرح شده به ترتیب اهمیت برای تقویت جایگاه بازارسرمایه به عنوان یکی از روشهای اصلی تامین مالی بنگاههای اقتصادی و سرمایهگذاری فعالین اقتصادی و برون رفت از شرایط فعلی بازار تدوین شده است.
الف) اصلاح ریزساختارهای بازار: استراتژیهای خروج از نوسانات بازار یکی از کارکردهای اصلی بازار سرمایه در تمامی کشورها، ایجاد سازوکاری شفاف و موثر در کشف قیمت داراییها و ابزارهای مالی است. هرگونه مقرراتی که مانع اثرگذاری جریان اطلاعات جدید به سرعت و به طور کامل بر قیمتها شود، بخش مهمی از کارایی اطلاعاتی، عملیاتی و تخصیصی بازار را به خطر میاندازد.
نیک میدانیم که تعریف ابزارهای کنترلی برای کاهش هیجان بازار امری ضروری و مرسوم در سطح بینالمللی است، ولی استفاده از آنها در شرایط اضطرار و برای مدت زمان بسیار کوتاهی توصیه میشود. حال آنکه محدودیتهایی همچون دامنه نوسان و حجم مبنا، سالهای متمادی گریبانگیر بازار سرمایه بوده و کشف سریع قیمتها را ناممکن کرده و بسیاری از بیش واکنشیها ناشی از همین محدویت است.
چه بسا عدم وجود چنین محدودیتهایی باعث پدید آمدن حباب قیمتی در بخشی از بازار (از نقطه نظر کارشناسان مستقل) در شش ماهه ابتدای سال ۱۳۹۹ و معامله زیر ارزش ذاتی بعضی از سهام در حال حاضر نمیشد. وجود دامنه نوسان و پدیده صف نشینی، ارزش تحلیل اطلاعات در بازار سرمایه را از بین برده و سینگال غلطی به فعالین بازار سرمایه از باب تعیین استراتژی صف نشینی به عنوان سادهترین و موثرترین استراتژی کسب منفعت در بورس ارسال کرده است.
از همه مهمتر، وجود دامنه نوسان فعالیت بازارگردانی صندوقها و نهادهای مالی که به این امر مبادرت دارند را به شدت مختل کرده است، به نحوی که در حال حاضر اکثر صندوقهای بازارگردانی امکان خرید و فروش در نمادهای تحت مدیریت خود را ندارند چراکه تمام منابع آنها تبدیل به اوراق بهادار شده است. با وجود دامنه نوسان و تشکیل صفهای خرید و فروش، احتمال حضور نهادهای مالی برای مبادرت به امر بازارگردانی با سرمایه و منابع خود به قصد انتفاع، بسیار ناچیز است و امکان ارتقاء نقدشوندگی و کارایی بازار سرمایه محدود میماند.
لذا، پیشنهاد میشود در اولین فرصت دامنه نوسان به نحوی تغییر کند که شاهد تشکیل صفوف خرید و فروش نباشیم تا نقدشوندگی بازار به سطح قابل قبولی ارتقاء یابد. مزید اطلاع است که در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد از نمادهای بازار سرمایه برای مدت نزدیک به ۲ ماه در صفوف طولانی فروش قفل شدهاند و بازار بسیار نامتعادل شده است چراکه برخی از سهام پرمعامله و با شناوری بالا شرایط جدید را در قیمتهای خود منعکس کردهاند و برخی دیگر همچنان امکان انعکاس آخرین اطلاعات و اخبار را بر قیمتهای خود نداشتهاند.
ب) عدم قیمتگذاری دستوری و تشویق رقابت: یکی از اصول اولیه اقتصاد بازار، احترام به سازوکار عرضه و تقاضا و عدم دخالت مستقیم در بازار به منظور تعیین قیمت بهینه است. از گذشته تا کنون، بیشمار است مواردی که نهادهای حاکمیتی به نیت حمایت از مصرفکنندگان با نادیده گرفتن نیروی عرضه و تقاضا، مستقیماً مبادرت به قیمتگذاری کردند و زیان اصلی را به مصرفکننده نهایی و مردم تحمیل کردند.
تجربههای متعدد گذشته به ما آموخته است که، هر گونه قیمتگذاری دستوری در نهایت منجر به گرفتن رفاه مصرفکنندگان و ایجاد رانت اقتصادی از جیب تولیدکننده و توزیع بین عده معدودی بدون کمترین اثرگذاری بر کنترل قیمتها در میان مدت است. به عنوان نمونهای از این سیاست حمایتیِ شکست خورده میتوان به قیمتگذاری دستوریِ خودرو و فولاد اشاره کرد که نه تنها کوچکترین اثری بر کنترل پایدار قیمتها نداشتهاند بلکه باعث فرار سرمایه از بخش تولید و انتقال به بخش دلالی شدند و بدتر آنکه، موجب اختلال در عرضه محصول و احتکار در بخش تقاضا در بین فعالین اقتصادی شدند. چراکه آنها به خوبی دریافتهاند که با گذشت زمان کوتاهی، قیمتها به سطوح تعادلی خود بازخواهند گشت.
بنابراین، پیشنهاد میشود مجلس قوانین و مقرراتی را وضع نماید که قیمتگذاری دستوری را محدود میکند و با تشویق فضای رقابت در عرصه تولید و عرضه درنهایت موجبات رضایت مصرف کنندگان نهایی را فراهم آورد.
ج) تقویت نقش بازار سرمایه در تامین مالی: مزایای بازارمحور بودن تامین مالی بنگاههای اقتصادی بر کسی پوشیده نیست و روندهای اخیر مخصوصاً در اتحادیه اروپا موید این امر است. با وجود آنکه کشورهایی مانند آلمان و فرانسه برخلاف کشورهایی مثل انگلستان و هلند، دارای اقتصاد بانک محور هستند، طی دو دهه گذشته به سمت افزایش اتکای تامین مالی بنگاههای اقتصادی به بازار سرمایه (مخصوصا SME ها) روی آوردند.
این در حالی است که بنابر اظهارات رئیس کل بانک مرکزی ، بالغ بر ۹۰ درصد تامین مالی بنگاهها از طریق شبکه بانکی صورت میپذیرد و در کشور، عملاً نقش بازار سرمایه در این میان بسیار ناچیز است. متاسفانه، در زمانهایی که اقبال عمومی به بازار سرمایه افزایش مییابد، سهم شرکتها از ورود جریان نقدینگی به بازار حداقلی است و جریان پول صرفاً منجر به افزایش قیمت سهام میشود و عملاً ناشرین از این افزایش قیمتها بیبهره میمانند و فرآیند تشکیل سرمایه در شرکتها اتفاق نمیافتد.
به علاوه، روشهای متداول افزایش سرمایه در ایران یا بر مبنای روشهایی است که منجر به ورود پول تازه به شرکتها نمیشود (افزایش سرمایه از محل سود انباشته، تجدید ارزیابی داراییها) یا اگر افزایش سرمایه از محل آورده نقدی باشد، مستقل از عملکرد سهام ناشر در بازار سرمایه است.
برای مثال در تاریخ تهیه این نامه که سهام شرکت فولاد مبارکه حدوداً ۱۲۰۰ تومان است، در صورت افزایش سرمایه نقدی، تنها ۱۰۰ تومان به استراتژیهای خروج از نوسانات بازار ازای هر سهم نصیب شرکت برای تامین مالی پروژهها میشود و عمده منافع آن به صورت حق تقدم به سهامدارن قبلی تعلق میگیرد. بنابراین، افزایش ۱۰۰ در صدی قیمت سهام فولاد مبارکه هیچ تاثیری در مبلغ افزایش سرمایه شرکت و نرخ تامین مالی آن ندارد.
حال آنکه یکی از کارکردهای اصلی بازار سرمایه، تخصیص بهینه منابع است. یعنی در صورتی یک بخش از اقتصاد مورد اقبال سرمایهگذاران قرار بگیرد باید تامین مالی آن بخش از بازار سرمایه راحتتر و ارزانتر از سایر بخشها باشد استراتژیهای خروج از نوسانات بازار و این امر در صورتی محقق میشود که بسترهای افزایش سرمایه از صرف سهام یا سلب حق تقدم آماده شود.
به منظور ارتقاء جایگاه بازار سرمایه در تامین مالی شرکتها پیشنهاد میشود:
۱- علاوه بر ارائه مشوقهای قانونی و مالیاتی برای تشویق ناشرین و سرمایهگذاران در به کار بردن روش افزایش سرمایه از صرف سهام، ضرورت دارد که جایگاه و نقش متعهدین پذیرهنویسی که عمدتاً شرکتهای تامین سرمایه هستند تقویت گردد. روش افزایش سرمایه فوق نیازمند شرکتهای تامین سرمایهای با کفایت سرمایه بسیار بالا و توان تحلیلی کافی در ارزشگذاری سهام و مشاوره به ناشرین است.
شاید تجربه آمریکا در مجاز شمردن بانکداری جامع (ایفای نقش تامین سرمایه investment banking توسط بانکهای تجاری) پس از دههها ممنوعیت، در همین راستا بوده است و زمان آن فرارسیده است که بانکهای تجاری ایران نیز از طریق شرکتهای تامین سرمایه وابسته به خود، علاوه بر نقش تامین مالی از منبع بدهی به تامین مالی از منبع حقوق صاحبان سهام، مشارکت بیشتری داشته باشند تا همزمان با هجوم نقدینگی به سمت بازار سرمایه به جای بعضاً تشکیل حباب در سهام شرکتها، به تشکیل سرمایه در بنگاههای اقتصادی و پایداری منابع در بازار سرمایه کمک کرده باشند.
۲- تسهیل کردن و مشوق گذاشتن برای صندوقهای پروژه و جسورانه به عنوان بیبدیلترین ابزار در تامین مالی پروژههای بخشهای مختلف اقتصادی و ایدهها.
۳- تسهیل پذیرش شرکتها به بورس به عنوان یکی از راههای تامین مالی و استراتژی خروج صندوقهای پروژه و جسورانه.
د) تشویق سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس: همانگونه که مستحضرید، سرمایهگذاری در بازار سرمایه نیاز استراتژیهای خروج از نوسانات بازار به دانش، تخصص و تجربه زیادی دارد و با توجه به نوسانات زیادی که جزء ذات اصلی بازار سرمایه است، سرمایهگذاری مستقیم در این بخش توسط عموم مردم – که عمدتاً از زمان و توان کافی برای فراگیری ملزومات سرمایهگذاری در این بازار برخوردار نیستند- خطرات بسیاری را هم برای سرمایه آنها و هم تشدید نوسانات بازار در پی خواهد داشت. لذا پیشنهاد میشود:
۱- با اصلاح روش عرضه اولیه فعلی که در آن با دعوت از عموم مردم در مشارکت برای خرید و القاء کردن این امر که خرید عرضه اولیه سرمایهگذاری پر بازده و بدون ریسکی است، جلوی ورود مستقیم پول افراد غیرحرفهای و به زحمت افتادن برای جبران ضرر و زیان این قشر از مردم در آینده را بگیریم. مزید استحضار است که همافزایی شوم روش فعلی عرضه اولیه فعلی و وجود دامنه نوسان و پدیده صف نشینی، بی ارزش کردن تحلیل اطلاعات و توهم بدون ریسک بودن سرمایهگذاری در این بخش را به شدت افزایش داده است.
۲- با توسعه ابزارهای جدید سرمایهگذاری غیرمستقیم و تنوع بخشی به ابزارهای موجود از جمله صندوق های سرمایهگذاری، علاوه بر عمق بخشیدن به دانش تحلیلی فعالین بازار، پاسخگوی نیاز سرمایهگذارانی باشیم که خواهان سرمایهگذاری وجوه خود در بازار سرمایه هستند، بازاری که به ذات خود از قدرت خرید پول افراد در مقابل تورم به بهترین نحو محافظت مینماید.
ه) افزایش شفافیت: همانگونه که قبلاً اشاره شد، انعکاس تمامی اطلاعات موجود در قیمتها و کشف صحیح قیمتها از کارکردهای اصلی بازار سرمایه برشمرده میشود که خود منجر به تخصیص بهینه منابع به کاراترین بخشهای اقتصاد میشود. این مهم محقق نمیشود مگر با:
۱- ارتقاء نظام حاکمیت شرکتی به منظور حمایت از منافع سهامدارن اقلیت و به حداقل رساندن تضاد منافع بین مدیران و سهامدارن و محدود کردن امکان فساد در شرکتها.
۲- افزایش شفافیت ناشرین در منعکس کردن سریع اخبار با اهمیت و ارتقاء کیفیت و انتشار به موقع گزارشات مالی به بازار به منظور جلوگیری از معاملات بر مبنای اطلاعات نهانی و ضربه زدن به اعتماد و رقابت منصفانه در بازار سرمایه.
۳- نظارت دقیق و سیستمی (بر مبنای نرمافزار و با حداقل قضاوت شخصی) بر معاملات و برخورد قاطع با دستکاری بازار و کسانی که به هر نحوی قصد گمراه کردن و سوء استفاده از بازار را دارند.
۴- افزایش شفایت در نهادهای ناظر و گزارشگری منظم سازمان و بورسها در خصوص چگونگی ایفای نقش خود در حفاظت از مکانیزم بازار و ارتقاء جریان آزاد و غیرتبعیضآمیز اطلاعات برای تمامی فعالین.
و) توسعه ابزارهای مالی: بازار سرمایه جایگاهی است که فعالین آن علاوه بر سرمایهگذاری وجوه خود به پوشش و انتقال ریسک، آربیتراژ و سفتهبازی (تمامی این افعال به کارایی بازار سرمایه کمک میکند) مبادرت میورزند و در صورتی که ابزارهای لازم موجود نباشد به ناچار به بازارهای دیگر مراجعه و بخشی از سرمایههای سرگردان به بازارهای غیرمولد و بعضاً مخرب کوچ میکنند.
بنابراین، هرچه ابزارهای موجود متنوعتر باشد، بازیگران بیشتری برای رفع نیازهای خود به بورس مراجعه مینمایند. به عنوان مثال، در صورتی که ابزار مناسب برای پوشش نوسانات ریسک نرخ سود یا ریسک نکول تسهیلات موجود باشد، بانکهای بزرگ تجاری برای پوشش و انتقال این دسته از ریسکها در بازار سرمایه فعالیت میکنند و موجبات رونق و نشاط بازار فراهم میشود.
در این راستا پیشنهاد میشود:
۱- ابزارهای لازم برای دوطرفه کردن بازار (به عنوان مثال فروش استقراضی) طراحی یا اصلاح شوند تا علاوه بر اینکه حجم معاملات و گردش پول در بازار در زمانهای نزول وارد رکود نشود (به علت اریب زیانگریزی سرمایهگذاران که در زمان کاهش قیمتها کمتر تمایل به مبادله و اصلاح سبد داراییهای خود دارند)، ابزار مناسبی برای جلوگیری از تشکیل حباب قیمتی و نوسانات شدید در بازار بوجود آید.
۲- ابزارهای مربوط به پوشش و انتقال ریسک شامل قراردادهای اختیار معامله ( option ) و آتی ( future ) بر روی تمامی داراییهای پایه موجود در بورس، قراردادهای آتی نرخ سود ( forward rate agreement )، قراردادهای تاخت ریسک نکول ( credit default swap ) و … به منظور استفاده تمامی فعالین اقتصاد و عمق بخشیدن به بازار، توسعه و معرفی گردند.
۳- در حال حاضر، ابزارهای مالی همچون اوراق تبعی و قراردادهای آتی بر روی بعضی از نمادها و کالاها معرفی شدهاند، اما به دلایل متنوعی شامل ایرادات نرمافزاری، مقرراتی و رویههای اجرایی ناقص با اقبال فعالین بازار مخصوصاً در بازارهای بورس و فرابورس مواجه نشدهاند و نتوانستهاند نقش اصلی خود یعنی افزایش کارایی و عمق بخشیدن به بازار نقدی و ابزاری برای پوشش و انتقال ریسک را به خوبی ایفا نمایند. تغییر و اصلاحات لازم برای موثر کردن ابزارهای موجود در اولویت قرار گیرد.
ز) ثبات مقررات و حذف مقررات زائد: تغییر مکرر مقررات ناظر بر بازار سرمایه باعث سردرگمی فعالین بازار و افزایش ریسکهای عملیاتی برای آنها میشود که با افزایش صرف ریسک و کاهش قیمت و نقدشوندگی سهام، نمایانگر خواهد شد. از طرفی، پس از گذشت چندین سال از تصویب قانون بازار و تصویب حجم فراوانی مقررات در بازار سرمایه، نیاز به روزآمدکردن قانون و حذف مقررات دست و پا گیر در راستای تسهیل فعالیت نهادهای فعال در بازار سرمایه متناسب با شرایط جدید احساس میشود.
لذا پیشنهاد میشود علاوه بر اصلاح و به روز کردن قوانین و مقررات موجود و حذف مقررات زائد، ترتیباتی اندیشیده شود که تغییرات ناگهانی مقررات توسط نهادهای ناظر محدود گردد.
در پایان امید است مجلس با اقدامات موثر ، نقش و جایگاه بازار سرمایه به عنوان کارآمدترین شیوه تامین مالی بنگاههای اقتصادی و ارائه دهنده ابزارهای کارا برای جذب سرمایههای مازاد سرمایهگذاران را تقویت و تثبیت کند. در این راه، کانون کارگزاران بورس به مانند گذشته آمادگی دارد تا با بهکارگیری تمام ظرفیتهای موجود و حضور در جلسات تخصصی به تصمیمگیرندگان در این حوزه کمک کند .
دیدگاه شما