بررسی وضعیت بازار پول در ایران
برتری بازار پول به بازار سرمایه در اقتصاد ایران
یکی از کلیدی ترین مشکلات اقتصاد کشورمان که اکنون به دلیل قدمتش به یک مشکل ساختاری بدل گشته است ، بحث تفوق بازار پول بر بازار سرمایه در اقتصاد ایران است. البته تعریف علمی هر کدام از این ساختارها ، برای عموم و یا خوانندگانی که چندان با علم اقتصاد آشنا نیستند چندان نتیجه بخش نخواهد بود . اما طبعا اکثریت، با مظاهر هر کدام از این بازارها آشنا هستند و احتمالا خود آنها نیز در موقعیت تصمیمگیری برای نگهداری اموال خود در بازارهای مختلف قرار گرفته اند . به همین دلیل اگر تنها به ذکر مثالهایی از هر کدام از این بازارها بسنده شود احتمالا درک بهتری در خصوص چگونگی این چالش بوجود خواهد آمد .
موضوع برتری بازار پول بر بازار سرمایه به این معنی است که بازارهایی چون ارز ، طلا و سکه ، زمین ومسکن و. معمولا جذابیت های بسیار بیشتری داشته تا سرمایه گذاری برای تاسیس یک کارخانه و یا سرمایه گذاریهای از این دست.
این موضوع دارای دلایل بسیاری است که از جمله می توان به نقد شوندگی و سودهای باد آورده در بازار پول از یک طرف و مشکلات بسیار پیچیده بر سر راه تولید کننده چه پیش از تولید و چه پس از آن اشاره کرد . یکی دیگر از دلایل مشکلات فعلی را می توان در نبود مکانیسم های خاص و متنوع برای جذب اندوخته های کوچک به سمت بازار سرمایه دانست .
اما بزرگترین عوامل برتری بازار پول بر بازار سرمایه قطعا به دو دلیل 1. بی ثباتی اقتصادی و 2. تورم باز می گردد . البته این دو موضوع به یک دلیل ریشه ای بزرگتر مربوط می شوند و آن رشد حجم نقدینگی در بازار پول آنهم بدلیل وابستگی دولت به درآمدهای نفتی است . این رشد حجم نقدینگی همراه با اجرای سیاستهای پولی غیر حرفهای نظیر نرخ ذخیره قانونی پایین باعث رشد نقدینگی و تورم می شود و تورم همراه با مدیریت غلط باعث پدیدار شدن بی ثباتی اقتصادی درکل اقتصاد خواهد شد و بدین ترتیب بازار پول جذابیت های بسیار بیشتری نسبت به بازار سرمایه پیدا می کند.. بدون شک در سالی که به نام تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی نامگذاری شده است یکی از مهمترین اقداماتی که باید مورد توجه قرار گیرد حرکت در مسیر اصلاح این مشکل ساختاری اقتصاد ایران است . یقینا اگر وضعیت فعلی در بازار پول و سرمایه کشور و روابط بین این دو اصلاح نشود با وجود همه تلاشهایی که توسط دولت و چه بخش خصوصی انجام خواهد شد ، حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی بازارهای پولی و مالی چیست؟ به فرجام مطلوب نخواهد رسید.
نرخ بهره و انواع آن در بازارهای مالی
شاخص نرخ بهره به عنوان یک ابزار کنترلی قدرتمند در اداره و هدایت بازار عمل میکند که در اقتصادهای پیشرفته، با توجه به وضعیت بازار و از تقابل عرضه و تقاضای پول تعیین میشود.
به گزارش ایبِنا، نرخ بهره یا Interest Rate میزان پولی است که به وسیله وام دهنده برای استفاده از داراییهایش از وام گیرنده گرفته میشود و به شکل درصدی از اصل سرمایه بیان میشود. این نرخ عموماً به شکل سالانه مورد اشاره قرار میگیرد که به آن نرخ سود سالانه میگویند. سود یا بهره در واقع پولی است که از بابت اجاره یا قرض و به خاطر استفاده از دارایی، گرفته میشود. در مورد داراییهای بزرگ، مثل ماشینآلات یا ساختمان، نرخ بهره بعضی اوقات با عنوان «نرخ اجاره بها» شناخته میشود.
به عبارت دیگر، نرخ بهره یکی از مهمترین متغیرهای کلان اقتصادی در سیاستگذاری است که به عنوان هزینه اجاره سرمایه از دیدگاه سرمایهگذار و هزینه فرصت از دیدگاه سپردهگذار در نظر گرفته میشود. اقتصادهای پیشرفته کنونی جهان به شدت تحت تاثیر نرخهای بهره قرار داشته و به سرعت نسبت به تغییرات آن، واکنش نشان میدهند.
در واقع، شاخص نرخ بهره به عنوان یک ابزار کنترلی قدرتمند در اداره و هدایت بازار عمل میکند که در اقتصادهای پیشرفته، با توجه به وضعیت بازار و از تقابل عرضه و تقاضای پول تعیین میشود؛ اما در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و در فقدان ساختارهای کارآمدی همچون بازارهای مالی پیشرفته، نرخهای بهره، معمولاً بدون توجه به وضعیت بازار، به صورت دستوری و با در نظر گرفتن شاخصهای کلی اقتصادی از جمله تورم و با دیدگاه حمایتی نسبت به بعضی از بخش های اقتصادی، تعیین می شود.
همچنین از سوی دیگر، بهره را میتوان اختلاف قیمت مبادله یک کالا با همان کالا در دو زمان مختلف، یا به صورت دقیقتر، اختلاف قیمت مبادله مبلغی پول با همان مبلغ پول در دو زمان مختلف در نظر گرفت. به عبارت دیگر نرخ بهره، قیمت استفاده از پول است و مانند هر قیمت دیگری تحت تأثیر عرضه و تقاضا قرار دارد.
در بازارهای مالی و سرمایه از انواع نرخهای بهره استفاده میشود که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بهره ساده
نرخ تعیین شدهای است که بر اساس اصل پول قرض گرفته یا سپردهگذاری شده به عنوان سود محاسبه میشود و به وام دهنده یا سپردهگذار پرداخت میشود.
بهره مرکب
مبلغی است که بر اساس مبلغ اصلی و نیز سود انباشته دورههای قبل محاسبه میشود و بنابراین میتواند به عنوان «بهره بر سود » در نظر گرفته شود.
بهره اسمی
ناشران اوراق قرضه به هنگام انتشار اوراق قرضه نرخی را به عنوان نرخ بهره اسمی اعلام میکنند که عبارت است از سود پرداختی سالانه به دارندۀ ورقه قرضه به صورت نسبتی از ارزش اسمی ورقه قرضه. بنابراین نرخ بهره اسمی از تقسیم پرداخت بهره سالیانه به قیمت اسمی ورقۀ قرضه حاصل میشود.
بهره جاری
اوراق قرضه منتشر شده معمولاً در بازارهای مالی به قیمتی متفاوت از قیمت اسمی معامله میگردد که به قیمت معاملاتی آن قیمت جاری گفته میشود. بنابراین اگر بهره سالانه را به قیمت جاری ورقه قرضه تقسیم نماییم حاصل تقسیم، نرخ بهره جاری است.
بهره موثر
اغلب ناشران اوراق قرضه، بهره مربوط به ورقه قرضه را در فواصل زمانی ۳ ماه یا ۶ ماه پرداخت مینمایند که این امر برای سرمایهگذار این فرصت را پدید میآورد که بهرۀ دریافتی را مجدداً سرمایهگذاری نموده و بازده خود را افزایش دهد. بنابراین نرخ بهرۀ سرمایهگذار در این صورت متفاوت از نرخ بهره اعلامشده خواهد بود.
بهره شناور
نرخ بهرهای است که با تغییر عواملی مانند نرخ بهره بازار، شاخص بازار سهام، نرخ تورم و . تغییر میکند. این نرخ بهره را میتوان نرخ بهره متغیر یا قابل تنظیم نامید.
بهره ثابت
این نوع نرخ بهره، نقطه مقابل نرخ بهره شناور است که در آن نرخ بهره بدهی در مدت زمان توافق شده ثابت میماند.
نرخ بهره بین بانکی
بانکها در پایان دوره مالی کوتاه مدت (روزانه یا هفتگی) با مازاد یا کسری نقدینگی مواجه میشوند که باید آن را به تعادل برسانند. اگر بانکی با کسری نقدینگی مواجه شود باید با استقراض بازارهای پولی و مالی چیست؟ یا وام گرفتن در صدد جبران آن برآید، از سوی دیگر برای به تعادل رساندن مازاد نقدینگی خود نیز باید اقدام به عرضه آن کنند. بانکها برای حل این مشکل، بازاری را به نام بازار بین بانکی تشکیل داده که در آن اقدام به عرضه و تقاضای نقدینگی، به صورت وام مینمایند. بنابراین در بازار بین بانکی، انتقال نقدینگی از موسسات مالی دارای مازاد وجوه به موسسات مالی دارای کسری وجوه صورت میگیرد. عمده وامهای بین بانکی دارای سررسید یک هفته و کمتر بوده و اکثراً وامهای یک شبه بر مبنای نرخ سودی است که به آن نرخ سود بین بانکی میگویند.
کلام آخر
نرخ بهره یکی از عوامل اقتصادی کلان و دارای اهمیت در هر کشوری است. بانک مرکزی بر اساس شرایط اقتصادی، نرخ بهره را تعیین میکند و انجام امور مالی و بانکی در راستای این نرخ صورت میپذیرد. نرخ بهره برای جلوگیری از کاهش ارزش پول برای وامدهنده میان پول پرداختی امروز و دریافتی در آینده استفاده میشود. اغلب نرخ بهره مثبت است که انگیزهای برای سرمایهگذاری در فرصتهای جامعه ایجاد میکند. هرچه وضعیت اقتصادی و شرایط بازار بهتر باشد، انتظار برای دریافت سود و بهرههای بیشتر نیز بالاتر است.
وضعیت بازار مالی و پولی امروز
روند اصلاح بازار سرمایه که از روز گذشته آغاز شده و امروز با 49 هزار واحد افت از نخستین سطح حمایتی یعنی شاخص یک میلیون و 30 هزار واحد عبور کرد و در حال حاضر به سمت حمایت یک میلیون و 500 هزار واحد حرکت می کند.
به گزاش خبرنگار خبرگزاری موج، روند اصلاح بازار سرمایه که از روز گذشته آغاز شده است و امروز با ۴۹ هزار واحد افت از نخستین سطح حمایتی یعنی شاخص یک میلیون و ۳۰ هزار واحد عبور کرد و در حال حاضر به سمت حمایت یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحد حرکت می کند، بسیاری از تحلیلگران بازار سرمایه معتقدند به دلیل موج تورم های اخیر که در بالای سقف ۴۰ درصد است، احتمال ریزش بورس را کم کرده، اما از طرف دیگر بازار سرمایه به یک چشم انداز مثبت نیاز دارد که با توجه به رکودی که هم اکنون در بازار وجود دارد و سایه سنگین کرونا هم بر بازار سایه افکنده است وضعیت بازار مالی و پولی را کمی در ابهام فرو برده است.
با این حال پیش بینی می شود که اصلاح بورس در کانال یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد متوقف شود و بار دیگر سهام هایی که رشد کمی را تجربه کرده اند اینبار به لیدرهای بازار تبدیل شوند.
در سایر بازارها هم نوسانات زیادی وجود داشت به طوری که امروز قیمت دلار در ایران حدود ۵۷۰ تومان نسبت به دیروز کاهش داشته است و احتمالا این روند کاهشی ادامه دار باشد و بار دیگر قیمت دلار در ایران به محدوده ۲۴ هزار تومان برسد.
همچنین بازار طلا هم به تبع نرخ ارز کاهش داشته و قیمت یک گرم طلای ۱۸ عیار نزدیک به ۱۷ هزار تومان و سکه هم نزدیک به ۱۳۷ هزار تومان کاهش داشته است، این روند در حالی اتفاق افتاده که انس جهانی طلا به دلیل افزایش مجدد شیوع کرونا روندی صعودی به خود گرفته است.
امروز بازار رمز ارزها هم افت جزئی نسبت به دیروز داشت که می تواند تحت تاثیر افزایش ارزش قیمت دلار در بازارهای جهانی و اتخاذ سیاست های متضاد با رمزارزها در کشورهای همچون آمریکا و چین باشد.
بازار چیست؟ انواع بازار کدام اند؟
بورس اوراق بهادار به عنوان بخشی از بازار سرمایهای، مورد توجه خاص سرمایهگذاران بوده و از اهمیت بسزایی برخوردار است. لذا پیش از آنکه به ساز و کار بورس اوراق بهادار و یا فرابورس ایران و چگونگی انجام معامله با کد معاملاتی بورس یا کد معاملات برخط در این بازار پرداخته شود، نیاز است تا به اختصار بازار تعریف شده و انواع آن بررسی شود. در مطلب بازارهای پولی و مالی چیست؟ پیشرو بـازار در دو دسته کلی بازار پول و بـازار سرمایه تعریف شده و در بازار سرمایه نیز به توضیح بـازار اولیه و ثانویه پرداخته میشود.
بازار
در علم اقتصاد تعاریف متعددی برای بـازار ارائه شده است. در تعاریف اولیه، بازار به یک مکان فیزیکى اطلاق می شد که خریداران و فروشندگان براى مبادله کالا و خدمات درآن دور هم جمع مىشدند.
اما در تعاریف بعدی چنین بیان شد که بـازار نباید لزوماً وجود فیزیکی داشته باشد و فضای مشخصی را در بر گرفته باشد، در حقیقت بازار شامل تمام خریداران و فروشندگانى است که در حال دادوستد کالاها یا خدمات خاصى هستند. برای مثال بازار معاملات سهام در سطح جهانی، بـازاری است که عملیات خرید و فروش در آن از طریق شبکه های مخابراتی بین المللی صورت می پذیرد و مکان معینی ندارد. در حقیقت بـازار یک مکانیزم است این امکان را به بازارهای پولی و مالی چیست؟ خریداران و فروشندگان می دهد تا به معامله دارایی های خود بپردازند. این دارایی ممکن است فیزیکی (مانند املاک) یا مالی (مانند اوراق بهادار) باشد.
بر اساس تعریف دومنیک سالواتوره بـازار مکان و یا موقعیتی است که در آن خریداران و فروشندگان، کالا، خدمات و منابع را خرید و فروش میکنند. برای هر کالا، خدمت یا منبع که قابلیت معامله داشته باشد، بازاری وجود دارد. در تعریف سالواتوره هم مشاهده میشود که بـازار میتواند یک محل مادی و فیزیکی باشد یا آنکه موقعیتی برای انجام معامله باشد.
انواع بـازار
در یک نگاه کلی و از نقطه نظر نوع دارایی ها، بازارها به دو نوع بازار دارایی های فیزیکی (واقعی) و بازار دارایی های مالی تقسیم میشود:
بازار داراییهای فیزیکی
بازاری است که در آن خریداران و فروشندگان به معامله دارایی هایی که ماهیت واقعی و فیزیکی دارند (مانند اتومبیل، املاک و مستغلات، و وسایل منزل) مبادرت می ورزند.
بـازار داراییهای مالی
به بازاری اطلاق می شود که در آن افراد اعم از حقیقی و حقوقی، می توانند در آن به معامله اوراق ضمانت مالی، کالا و دیگر دارایی های مثلی (عوض دار) با هزینه مبادلاتی پایین بپردازند. قیمتهای این بازار تابع عرضه و تقاضا است. اوراق ضمانت شامل سهام، اوراق قرضه و برخی کالاها (شامل فلزات گرانبها یا محصولات کشاورزی) میشوند.
بـازار ممکن است از نظر سررسید تعهدات مالی، نوع ساختار یا برحسب دارایی طبقه بندی شود.
بازارهای مالی از نظر سررسید تعهدات مالی، به دو گروه عمده بـازار پول و بازار سرمایه تقسیم می شود:
بـازار پول (Money market):
بازار پول بازاری است برای داد و ستد پول و دیگر داراییهای مالی جانشین نزدیک پول (که سررسید کمتر از یکسال دارند) است. به بیان دیگر بـازار پول، بـازار ابزارهای مالی کوتاهمدت با سه ویژگی مهم زیر است:
- نقدشوندگی بالا
- کم بودن ریسک عدم پرداخت
- ارزش اسمی زیاد
ابزارهای بازار پول شامل اسناد خزانه (اوراق بهادار کوتاه مدت با سه ماه، شش ماه یا یکسال)، پذیرش بانکی (دستور پرداخت مبلغی معین در تاریخی مشخص)، گواهی سپرده (جوانترین و مهمترین)، اوراق تجاری (نوعی اوراق قرضه کوتاه مدت با سررسید ۲۷۰ روز یا کمتر)، قرادادهای بازخرید و دلار اروپایی است. از مهمترین نهادهای این بازار میتوان به بانک مرکزی، واسطههای مالی بانکی مانند بانکهای تجاری و مؤسسات اعتباری غیربانکی، شرکتهای تجاری، دولت و مؤسسات دولتی، صندوقهای سرمایه گذاری، کارگزاریها و معاملهگران و در نهایت سرمایهگذاران اشاره نمود.
بـازار سرمایه (Capital market):
بـازار سرمایه، به بـازارهای مالی جهت خرید و فروش ابزارهای مالی نظیر اوراق قرضه یا اوراق بهادار، با سررسید بیشتر از یک سال و داراییهای بدون سررسید، اطلاق میشود. بـازار سرمایه بزرگتر از بـازار پولی است و اهمیت بسزایی در جمع آوری و تامین منابع لازم جهت سرمایهگذاری واحدهای مختلف تولیدی دارد. بـازار سرمایه از نظر مرحله عرضه اوراق بهادار، خود به دو دسته بـازار اولیه (بـازار دست اول) و بـازار ثانویه (بـازار دست دوم) تقسیم میشود.
بـازار اولیه:
بازار اولیه بازاری است که در آن سهام یک شرکت یا واحد اقتصادی برای اولین بار در آن عرضه و منتشر میشود. عایدی حاصل از عرضه این سهام منبعی در تامین مالی آن شرکت یا موسسه خواهد بود. از آنجا که در بازار اولیه، سهام برای بار نخست به خریداران و متقاضیان عرضه میشود، فروشنده اوراق بهادار در حقیقت همان ناشر اوراق بهادار خواهد بود.
بـازار ثانویه:
با اتمام عرضه اولیه۱ یک سهم در بـازار اولیه، برای ادامه معاملات آن سهم بـازار دیگری وجود خواهد داشت به نام بـازار ثانویه؛ بنابراین بازار دست دوم (ثانویه) به منظور ایجاد امکان دادو ستد اوراق منتشره در بـازار اولیه و افزایش قابلیت نقدشوندگی آن، تشکیل شده است. در این بازار است که طرفین معامله این امکان را پیدا میکنند که علاوه بر تجدید نظر در اوراق خریداری شده، با خرید و فروش دوباره یا چندباره، تعداد آن را افزایش و یا کاهش دهند و یا اوراق دیگری در سهم دیگری تهیه نمایند. دفعات انجام معامه در بـازار ثانویه محدودیتی ندارد، این ویژگی بازار ثانویه است که موجب میشود تا نقدشوندگی ابزارهای مالی با جابجا شدن مالکیت آنها، قدرت بیشتری پیدا کند.
بازار ثانویه بر اساس اینکه چه نوع سهمی در چه محلی مبادله میشود، به چهار قسمت تقسیم میگردد:
- اول: مربوط به معاملات سهام شرکتهای بورسی که در بورس انجام میشود.
- دوم: مربوط به معاملات سهام شرکتهای غیر بورسی که در فرابورس انجام میشود.
- سوم: مربوط به معاملات سهام شرکتهای بورسی که در فرابورس انجام میشود.
- چهارم: بازاری بدون کارگزار و معاملهگر و مربوط به معاملات خصوصی است که توسط شبکههای الکترونیکی و بین سرمایهگذاران نهادی و عادی صورت میگیرد. نهادها به منظور پرهیز از پرداخت هزینههای مربوط به کارگزاری، عموماً معاملات عمده و بلوک خود را در بازار چهارم انجام میدهند.
بازار مالی بر اساس نوع دارایی
بازارهای مالی به لحاظ نوع دارایی به سه بخش تقسیم می شود:
سـهام:
در ایـن بـازار، سـهام شـرکت های سهامی پذیرفته شده در بورس مورد معامله قرار می گیرد.
اوراق بدهی:
این بـازار برای دادوستد ابزارهای با درآمد ثابت (اوراق قرضه) در نظر گرفته شده است.
ابزارهـای مشـتقه:
بـازاری که در آن ابزارهـای مشتقه که مبتنـی بـر دارایـی هـای مـالی یـا فیزیکی هستند، مورد معامله قرار می گیرند. مانند اختیار معامله و قرارداد آتی
جمعبندی
در این مطلب، سعی کردیم تا به این سوالها پاسخ دهیم که بـازار چیست، و با انواع آن آشنا شدیم. حال سایت حد ضررهای بـازار از شما دعوت به عمل میآورد تا از طریق بخش نظرات دیدگاههای خود را در این باب با ما در میان بگذارید.
مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید
مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایهگذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایهگذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار میگیرند.
مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه میشود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدلهای سرمایهگذاری خود، به درستی مدیریت کند.
فهرست عناوین مقاله
اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی
در سالهای اخیر شاخصهای بازار سهام رشد چشمگیری داشته و سرمایه گذاران با سرمایههای خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شدهاند. اگرچه روشهای مطمئن و کم ریسکتری مانند صندوقهای سرمایهگذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح میدهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.
جهت سرمایهگذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معاملهگری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.
مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟
مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده میشود، دانش و مهارت سرمایهگذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، میبایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونهای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.
قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیشگیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایهگذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایهگذاران اعم از ریسکگریز و ریسکپذیر بودن مشخص میشود.
رعایت اصول مدیریت سرمایه
به طور کلی نمیتوان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معاملهگران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیتهای معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام میشوند؛ چنین سرمایهگذارانی را نمیتوان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آنها تعریف نشده است زیرا آنها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر میکنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی میکشانند.
بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست
وجه تمایز اصلی معاملهگران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روشهای مختلفی ارائه شده است. روشهای کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدلهای نوین آن، بر مبنای جداول و فرمولهای پیچیده ریاضی شکل گرفتهاند. این روشها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیتهای معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوبهای مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران تعیین میکند.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید
اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخصهای مرسومی وجود دارند که از آنها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار استفاده میشود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه میپردازیم.
سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخصها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آنها تصمیمگیری کند. پس از تعیین این موارد، بازارهای پولی و مالی چیست؟ نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص میشود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.
ریسک از بنیادیترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایهگذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و میبایست در محاسبات منطقی و برای سرمایهگذاری هوشمندانه، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولیترین رسوم انجام بازارهای پولی و مالی چیست؟ معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.
سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایهگذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.
بازده
سود حاصل از سرمایهگذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان میشود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر داراییها در این دوره و شاخصهای پولی ارزیابی میشود. بازدهی سرمایهگذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل میشود. بازده مطلوب میتواند تابعی از دیدگاه سرمایهگذاری، هزینههای معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معاملهگری است که توانستهاند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیتهای معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.
حجم معاملات
تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست میآورد، حجم معاملات نامیده میشود. واحد شمارش داراییها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله میکنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین میشود.
منظور معاملهگران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود بازارهای پولی و مالی چیست؟ به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیشبینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچگاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمیکند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین میکند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.
نسبت بازده به ریسک
نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخصهای مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست میآید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایهگذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایهگذاری را بیان میکند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان میدهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.
حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایهگذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسکپذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل میکند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.
از مهمترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایهگذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسکهای غیر منطقی میشوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار میکند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسکهای سنگین و نابودکننده میشود. یک اصطلاح رایج بیان میکند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته بازارهای پولی و مالی چیست؟ شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمیتواند و نباید ریسکهای نجومی را تحمل کند.
نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان میشود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست میآید.
بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم
به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کردهاند، اما تریدرهای حرفهای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشدهاند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشتهاند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.
قواعد مرسوم و توصیههای رایج در مدیریت سرمایه
- هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
- هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار میگیرند.
- پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
- محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
- بنا بر اصول سرمایهگذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
- کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
- در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت همزمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیتهای معاملاتی تقسیم شود.
- زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر میکند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن را نیز در نظر بگیرد.
- توصیه میشود سرمایهگذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیتهای معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیانده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.
جمعبندی
یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معاملهگری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی میشود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت میگیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگیها و جذابیتهایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفهای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.
همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایهگذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معاملهگر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجهبخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.
دیدگاه شما