بورس ٢۴ : نیمه سال گذشته بعد از آنکه تورم مسکن آرام گرفت و میانگین قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در تهران افت ۶ درصدی طی دو ماه را تجربه کرد کارشناسان اقتصادی پیش بینی کردند تقاضای سرمایه ای (خریدارانی که به قصد سرمایه گذاری ملکی در بازار مسکن حضور داشتند) از این بازار به تدریج خارج خواهند شد. اما این اتفاق نیفتاد و حتی در اسفند پارسال که قیمت مسکن ٩ درصد رشد ماهانه را تجربه کرد آن هم در شرایطی که مشتری مصرفی در بازار حضور آنچنانی نداشت اما بیش از نیمی از معاملات توسط همین سرمایه گذاران انجام شد.
چرا سرمایه گذاران ملکی هنوز زنده اند؟!
بورس ٢۴ : نیمه سال گذشته بعد از آنکه تورم مسکن آرام گرفت و میانگین قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در تهران افت ۶ درصدی طی دو ماه چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه را تجربه کرد کارشناسان اقتصادی پیش بینی کردند تقاضای سرمایه ای (خریدارانی که به قصد سرمایه گذاری ملکی در بازار مسکن حضور داشتند) از این بازار به تدریج خارج خواهند شد. اما این اتفاق نیفتاد و حتی در اسفند پارسال که قیمت مسکن ٩ درصد رشد ماهانه را تجربه کرد آن هم در شرایطی که مشتری مصرفی در بازار حضور آنچنانی نداشت اما بیش از نیمی از معاملات توسط همین سرمایه گذاران انجام شد.
بورس24 : نیمه سال گذشته بعد از آنکه تورم مسکن آرام گرفت و میانگین قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در تهران افت 6 درصدی طی دو ماه را تجربه کرد کارشناسان اقتصادی پیش بینی کردند تقاضای سرمایه ای (خریدارانی که به قصد سرمایه گذاری ملکی در بازار مسکن حضور داشتند) از این بازار به تدریج خارج خواهند شد.
اما این اتفاق نیفتاد و حتی در اسفند پارسال که قیمت مسکن 9 درصد رشد ماهانه را تجربه کرد آن هم در شرایطی که مشتری مصرفی در بازار حضور آنچنانی نداشت اما بیش از نیمی از معاملات توسط همین سرمایه گذاران انجام شد.
در حال حاضر این سوال وجود دارد که چرا هنوز تقاضای سرمایه ای در بازار مسکن زنده است آن هم در شرایطی که همه از ادامه رکود معاملات خرید مسکن بخاطر چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه نبود قدرت خرید از سوی مصرف کننده ها می گویند؟!
سال گذشته شرایط فروش مسکن در سمت عرضه ماه به ماه سخت و سخت تر شد. در برخی ماه ها تعداد واحدهای مسکونی فروخته شده در تهران به 3 هزار واحد رسید در حالی که شرایط نرمال برای بازار معاملات مسکن تهران فروش ماهانه حداقل 10 هزار واحد مسکونی است.
در بازاری که خریداران مصرف کننده همچون خانه اولی ها قدرت خریدشان از دست رفته و کسی از این دسته تقاضا در بازار حضور ندارد، سرمایه گذاران ملکی با چه امیدی اقدام به خرید می کنند؟
کارشناسان در پاسخ به این پرسش معتقدند سرمایه گذاران ملکی نه به امید فروش به خریدار مصرفی که برای در امان ماندن از کاهش ارزش واقعی پول های خود (سرمایه نقدی) اقدام به خرید مسکن می کنند.نسبت خریداران سرمایه ای به مصرفی در بازار مسکن تهران در ماه های اخیر 2 به 1 بود.
با این حال این نسبت در سال 97 که حجم معاملات خرید مسکن 35 درصد بیشتر از سال 98 بود این نسبت یعنی تعداد خریداران سرمایه ای به خریداران مصرف کننده 3 به 1 بوده است.
حجم تقاضای سرمایه ای در بازار مسکن کم شده اما همچنان این خریدهای غیرمصرفی انجام می شود.کارشناسان علت این حضور را نااطمینانی به آینده و ترس از بی ارزش شدن پول در اثر تورم عمومی عنوان می کنند.
ملک برای سرمایه گذاران مانع از کاهش ارزش واقعی سرمایه شان می شود.
البته بخشی از سرمایه گذاران در یکسال اخیر با توجه به رشد نجومی بورس روانه بازار سرمایه شدند.در بازار مسکن تقاضای مصرفی بیش از یکسال است که حضور موثر ندارد.افزایش دو برابری قیمت مسکن قدرت خرید را از مصرف کننده سلب کرده است.
البته در ماه های پایانی سال گذشته در جنوب تهران آپارتمان هایی با قیمت کل کمتر از 400 میلیون تومان به مشتریان به خصوص خانه اولی ها فروخته شد. این قیمت ها سبب شد در جنوب تهران تقاضای مصرفی هر چند در حجم کم اما بیشتر از مناطق بالای شهر حضور داشته باشد. اما آنچه می تواند رونق معاملات مسکن در کل شهر تهران و کل بازار مسکن را بوجود بیاورد مناطق جنوبی نیستند.
وزن یا همان سهم مناطق جنوبی شهر تهران از کل معاملات خرید خانه خیلی کمتر از 40 درصد است. این در حالی است که دو منطقه 4 و 5 که در غرب و شرق تهران قرار دارند به تنهای 25 درصد کل معاملات مسکن را شکل می دهند. در این دو منطقه رکود سنگین معاملاتی حاکم است چون در این دو منطقه متوسط قیمت مسکن طی سه سال تقریباً 4 برابر شد.
کارشناسان اقتصادی تاکید می کنند رونق مسکن فقط در شرایطی به این بازار بر می گردد که وام مناسب در اختیار خانه اولی ها قرار بگیرد.وام خانه اولی ها الان در تهران 80 میلیون تومان است که با این رقم فقط می شود 5 متر از یک خانه را خرید!
زمانی که این وام در تهران شروع به پرداخت شد یعنی سال 94 متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی 4 میلیون تومان بود که در آن زمان این وام 20 متر از یک خانه 50 متری را پوشش می داد. الان از یک سو خانه 50 مترمربعی در بازار مسکن تقریباً نایاب است و در عین حال قدرت خرید وام از بین رفته است.
با این حال و اگر چه ارتباط بین خریدهای سرمایه ای و خریدهای مصرفی در بازار مسکن قطع شده است (امکان فروش خانه هایی که سرمایه گذاران خریده اند به مصرف کننده ها وجود ندارد) اما بخاطر تورم بالا و ریسک پایین سرمایه گذاری ملکی، خرید مسکن برای سرمایه گذاران به زعم خودشان هنوز به صرفه است.
۹ دلیل مهم که شما را ترغیب می کند تا در بازار مسکن سرمایه گذاری کنید
خرید ملک به انواع مختلف مانند: خرید آپارتمان، ویلا، زمین، ساختمان های اداری و یا تجاری به عنوان یکی از مهم ترین سرمایه گذاری های یک فرد در طول عمرش به حساب می آید.
بازارهای سرمایه گذاری زیادی از قبیل بورس، طلا، ارز، مسکن، بیت کوین و . وجود دارند و تشخیص این که کدام یک بهترین بازار برای سرمایه گذاری است، کار دشواری می باشد. شما با یک سرمایه گذاری غلط می توانید بخشی و یا حتی کل سرمایه خود را از دست بدهید.
آیا تا به حال به این سوال فکر کردید که: چرا مسکن اینقدر مهم است و چرا بیشترین سرمایه گذاری در آن صورت می گیرد؟ در ادامه این مطلب که شاید ۵ دقیقه بیشتر زمان شما را نمی گیرد به ۹ دلیل مهمی که باعث می شود تا مسکن را به عنوان کم ریسک ترین و بهترین سرمایه گذاری انتخاب کنید اشاره خواهیم کرد.
- مسکن، مهم ترین نیاز بشر پس از غذا و پوشاک است.
- بخش مسکن، ارتباط گسترده پیشین با سایر بخش های اقتصادی دارد.
- رتبه اشتغال زایی بخش مسکن در ایجاد اشتغال مستقیم، رتبه چهارم و در ایجاد اشتغال غیر مستقیم، رتبه دوم است.
- مسکن کالایی بادوام، ناهمگن، سرمایه بر، تابع مکان، زمان بر و غیر قابل واردات است.
- سرمایه گذاری در بخش اجاره خانه.
- خرید خانه برای حفظ ارزش ریالی سرمایه در طولانی مدت.
- سرمایه گذاری در خرید ملک یکی از موارد کم خطر در زمینهی سرمایه گذاری است.
- با خرید خانه و داشتن یک سرپناه امنیت روانی افراد حفظ می شود.
- با خرید مسکن شما یک سرمایه گذاری مطمئن با سوددهی بالایی خواهید داشت.
باید توجه داشت که مسکن، فقط کالایی مصرفی نیست بلکه دارای انگیزه های سرمایهای نیز است.
در یک تقسیم بندی کلی می توان سمت تقاضای مسکن را به دو دسته تقاضای مصرفی ( واقعی ) و سرمایهای تقسیم کرد.
نکته مهمی که باید در زمان سرمایه گذاری در بازار ملک به آن توجه کنید، شناخت کافی از تقاضای مصرفی و تقاضای سرمایهای است. که در ادامه به تعریف هر یک از این موارد می پردازیم.
تقاضای مصرفی ( واقعی )
این نوع تقاضا در بازار مصرفی املاک صورت می پذیرد. متقاضیان مصرفیِ مسکن به افرادی گویند که هدف آنها تأمین سرپناه و محلی برای سکونت است؛ زیرا مسکن، یکی از ضروریات زندگی و کالایی فاقد جانشین است.
تقاضای مصرفی را میتوان شامل مواردی چون استفاده شخصی خانوارهای تازه تشکیل شده، رفع بدمسکنی سرانه زیربنا و رفع تراکم نامناسب خانوار در واحد مسکونی، تعویض واحدهای مسکونی بیدوام و فرسوده و . دانست. تقاضای مصرفی مسکن بر اساس نوع تصرف، به ملکی و استیجاری قابل تقسیم است. در مسکن ملکی، تقاضای مصرفی از طریق خرید مسکن و در مسکن استیجاری از طریق اجاره مسکن، تأمین میشود.
تقاضای سرمایهای
این نوع تقاضا در بازار داراییِ املاک صورت میپذیرد. متقاضی سرمایهای، با هدف بهرهمندی از عایدی سرمایه ناشی از افزایش قیمت مسکن، اقدام به خرید واحد مسکونی میکند. باید اذعان داشت که آنچه تحولات بازار مسکن را متفاوت از تحولات سایر بخشها میکند و موجب شکل گرفتن الگوی متفاوت تغییرات قیمتی میشود، عمدتاً از تقاضای سرمایهای مسکن نشأت میگیرد.
این تقاضا به دو نوع تقاضای خرید مسکن برای استفاده غیرشخصی و تقاضای خرید مسکنِ سوداگرانه تقسیم میشود.
عرضه و تقاضای ملک
خواستهها وقتی با قدرت خرید همراه باشند تبدیل به تقاضا میشوند. تقاضا توانایی رفع خواسته است. در چارچوب خواستهها و منابعی معین، مردم ملکهایی را برمیگزینند که منافع و مزایای حاصله، رضایتشان را به حداکثر برساند.
برای نمونه، نیاز و تقاضای مؤثر تقاضای بالقوه یا نیاز به مسکن شامل سه دسته میشود: یکی نیاز خانوارهای تازه تشکیل شده، دوم نیاز برای جایگزینی خانههای مستهلک و تخریب شده و در نهایت، نیاز برای رفع بخشی از کمبود یا ارتقا و بهبود کیفی مسکن است. در مقابل، تقاضای مؤثر یا بالفعل، آن بخش از نیاز است که همراه با توان مالی تأمین مسکن، در بازار مسکن عرضه مناسب خود را میجوید. در بازار مسکن شهری ایران، حجم واقعی تقاضای بالقوه یا بالفعل، ناشناخته است.
عوامل مؤثر بر عرضه و تقاضا ملک
عوامل موثر در عرضه و تقاضای ملک را میتوان به دو دسته متغیرهای درونی و عوامل بیرونی تقسیم کرد، رفتار مصرفکنندگان، نقدینگی و میزان جمعیت و تعداد خانوار و رشد آنها، از مهمترین عوامل درونی تعیین کننده تقاضای ملک در میانمدت است. در مقابل تورم، وضعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی کشور، درآمد خانوار، دسترسی به وام مسکن و قیمت مسکن، از دیگر عواملی هستند که بر تقاضای ملک اثر گذارند.
با توجه به جذابیت سرمایه گذاری زیاد در مسکن پس چرا سرمایه گذاری در بازارهای غیر از مسکن صورت می گیرد؟
باید وقتی صحبت از سرمایه گذاری می کنیم به این نکته توجه داشته باشیم که علاوه بر بازدهی و ریسک، نکته دیگری که مورد توجه سرمایهگذاران میباشد، کیفیت و کمیت ورود و خروج از بازار است. لازمه سرمایهگذاری در بخش مسکن، قفل کردن مبلغ هنگفتی از نقدینگی در مقایسه با سایر بازارها است. به بیان دیگر اگر شخصی قصد سرمایهگذاری در بازار مسکن را داشته باشد، باید حداقلی از سرمایه، در اختیار داشته باشد. این در حالی است که سرمایهگذاری در بازار سهام، بازار طلا یا بازار پول، با مبالغ بسیار اندک نیز امکانپذیر است؛ ضمن این که ورود و خروج در این بازارها میتواند با سرعت بالاتری نسبت به بازار مسکن صورت پذیرد.
مدیریت تقاضا در بازاریابی ملک و ساختمان
انواع تقاضا و شیوه برخورد مدیریت بازاریابی با آن به شرح زیر است:
تقاضای منفی:
برای برخی از ساختمانها و خانهها افراد نه تنها تقاضا ندارند؛ بلکه در مورد آن موضع منفی میگیرند. در این مورد مدیر بازاریابی تبدیلی در آنان ایجاد تقاضا نماید. مانند ساختمانهایی که در بخشهای زلزلهخیز بنا میشوند و یا آپارتمانها و برجهای بلند برای کشورهای در حال توسعه که افراد مختلف نسبت به آنها موضع میگیرند.
نبود تقاضا:
گاهی برای برخی ساختمانها به ویژه ساختمانها و برجهای جدید تقاضا وجود ندارد. مدیر بازاریابی با استفاده از بازاریابی ترغیبی باید برای این کالاها تقاضا ایجاد نماید.
تقاضای تنزلی:
در این حالت تقاضا برای برخی از ساختمانها و برجها رفتهرفته کاهش مییابد. مانند ساختمانهایی که در محدوده طرح ترافیک شهر بنا شدهاند. وظیفه مدیریت بازاریابی این است که با استفاده از بازاریابی احیایی به احیاء و تجدید تقاضا برای آن کالا اقدام نماید.
تقاضای بیش از حد:
تقاضا برای برخی ملکها و ساختمانها بیش از حد مورد نظر است. مانند آپارتمانهایی با متراژ پایین، مدیر بازاریابی با استفاده از بازاریابی تضعیفی لازم است به کاه تقاضا اقدام نماید.
تقاضای فصلی:
برای برخی واحدهای ساختمانی و ملکها در فصلهایی خاص تقاضا وجود دارد و بقیه فصلها تقاضایی مطرح نیست. مانند زمینها و خانههایی که در شمال کشور واقع هستند و در تابستان تقاضای بالایی وجود دارد. در این موارد مدیر بازاریابی با استفاده از بازاریابی تعدیلی به توزیع تقاضا در فصلهای مختلف میپردازد.
روش های خرید و تهیه ملک در ایران
برخی از روشهای خرید و تهیه ملک در ایران شامل موارد زیر میباشد:
تهیه ملک از طریق وام مسکن:
در این شکل، بانکها به شرط اینکه ملک در رهن بانک میباشد، پس از مدتی که سپردهای در اختیار بانک باشد، به خریدار وام اهدا میکنند و ملک به عنوان ضمانت در چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه رهن بانک تا باز پس دادن تمامی اقساط، باقی میماند. در ایران بانکهایی مانند بانک مسکن و بانک پارسیان به این شکل عمل میکنند. البته وام مسکن را میتوان از کانالهای مختلف تهیه کرد حتی برخی از بنگاهها، وام مسکن را به فروش میگذارند که برای نمونه یک وام 15 میلیونی را میتوان با 18 میلیون خریداری نمود.
اجاره به شرط تملیک:
در این حالت، ملک و ساختمانی به خریدار تا مدتی که صاحب ملک شود، اجاره داده میشود، البته اجارهای که بیش از اندازه و مقدار معمولی است، به شرط آن که پس از مدتی خریدار صاحب ملک شود. برخی از ادارات و سازمانهای دولتی و غیردولتی از چنین سیاستی برای خانهدار شدن کارکنان خود استفاده میکنند حتی در این شرایط از حقوق کارکنان نیز بیش از اندازه کسر میکنند تا ملک پس از مدتی به تملک فرد درآید.
خرید از انبوهسازان:
انبوهسازان نیز یکی از منابع تهیه و خرید ملک به شما میروند. در این حالت املاک و ساختمانهای ساخته شده توسط انبوه سازان به فروش گذاشته میشود. خریداران میتوانند با هر شرایطی با انبوه سازان وارد معامله شوند. مانند خرید قسطی، پایاپای، خرید شبکهای، خرید کلی، خرید جزئی، اجاره به شرط تملک و. .
خرید به شکل تعاونی:
برخی از افراد شرکتها و سازمانها با تشکیل تعاونیهای مسکن و اخذ مجوزهای لازم به صورت شرکت تعاونی مسکن شروع به خرید زمینی کرده و در آن زمین ساخت و ساز کرده و به اعضای خود واگذار مینمایند.
خرید 99 ساله:
این طرح جدیدی است که به تازگی به بازار مسکن و ملک وارد شده است برای کسب اطلاعات از این طرح میتوانید به سایت وزارت مسکن مراجعه نمایید.
خرید املاک اوقافی:
در این شکل افراد یا سازمانهایی خیر زمینهایی را در اختیار افراد برای خانهدار شدن آنها میگذارند و افراد با ساخت و ساز در این مناطق خانهدار شده و سکوت میگزینند. این نوع املاک دارای سند موقوفی است و زمان خرید و فروش نیز با این شرایط خرید و فروش میشوند.
خرید مشارکتی:
برخی از افراد و سازمانها با تشکیل گروههایی به صورت مشارکتی ملک یا زمینی را خریداری نموده و پس از ساخت و بهرهبرداری بین خود تقسیم میکنند. معمولاً در تهران کسانی که زمینی داشته باشند با سازندگان وارد معامله شده و در قبال هزینه ساخت مالک برخی از واحدهای ساخته شده میشوند.
نتیجه گیری :
انسان تا به چیزی نیاز نداشته باشد به طرف آن حرکت نمیکند. نیاز یکی از مفاهیم اساسی بازاریابی ملک و ساختمان است. این نیازها شامل نیازهای فیزیکی یا نیاز به غذا، پوشاک، امنیت، نیازهای اجتماعی و . میباشد. نیاز به مسکن یا ملک یکی از اساسیترین نیازهای هر انسانی است. اگر قصد یک سرمایه گذاری مطمئن و پرسود در بازار مسکن را دارید، باید با علم و دانش کافی اقدام به سرمایه گذاری کنید. در این زمینه تنها یک مشاور املاک حرفهای می تواند به شما کمک کند و همراه شما باشد. برای بررسی آگهی های ملکی و انتخاب هوشمندانه مشاورین املاک می توانید از وب سایت شابش که در زمینه آگهی های املاک به صورت تخصصی فعالیت می کند کمک بگیرید.
اگر شما هم تجربهای در زمینهی سرمایه گذاری ملک داشتهاید و یا مواردی را در جهت تکمیل کردن این مطلب می دانید لطفا آن را با ما و بقیه کاربران به اشتراک بگذارید.
نظرات
مهسا بابایی ( دوشنبه 06 بهمن 1399 ) مطلب مفیدی بود . سرمایه گذاری در مسکن حداقل این روزا ریسکش از بقیه جاها کمتره به نظرم :/
شقایق یادگاری ( دوشنبه 06 بهمن 1399 ) ممنونم از متن بسیار خوب و اطلاعات جامعی که دادید ، با توجه به اینکه در ایران بزرگترین سرمایه گذاری برای هر فرد خرید ملک هست لازمه که قبل از اقدام نکات مهمی رو در این مورد بدونیم که این متن خیلی کمک میکنه که اطلاعاتمون رو بالا ببریم و انتخاب شایسته تری داشته باشیم.
رستمی ( دوشنبه 06 بهمن 1399 ) نکات خیلی خوبی را بیان کردید. اینکه آدم بدونه کجا داره سرمایه گذاری میکنه خیلی مهمه وبازار مسکن یکی از بهترین جاها برای سرمایه گذاریه
شبنم طالبی ( دوشنبه 06 بهمن 1399 ) متن جالب و مفیدی بود ولی قیمت خرید ملک خیلی زیاد شده برای کسایی که بودجشو دارن بهترین سرمایه گذاریه
سارا دارایی ( یکشنبه 05 بهمن 1399 ) سرمایه گذاری در ایران فقط و فقط در بازار مسکن. بدون ریسک و بسیار سود بالا.
چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه
چرا باید در سهام فولادیها سرمایهگذاری کنیم؟
ریسک پایین و بازدهی بالا با pe بیش از ۶ در سهام فولادیها
صنعت فولاد در کشورمان طی سالهای اخیر رشد بسیار زیادی داشته است. به طوری که تولید فولاد از ارقام بسیار پایین در دهه گذشته به بیش از ۲۵ میلیون تن در سال ۹۷ رسیده است. سالهای گذشته کشور به واردات محصولات فولادی نیازمند بود اما سرمایهگذاری در بخش فولاد باعث شد تا نه تنها وابستگی به خارج از بین برود بلکه در حال حاضر کشور با مازاد تولید نیز مواجه باشد. از این منظر می توان فهمید که صنعت فولاد دارای رشد کمی و کیفی بوده است. موردی که روی سهام این شرکتها هم تاثیر گذار بوده است. به عقیده کارشناسان سهام شرکتهای فولادی در سالهای اخیر جزو سهمهای با کیفیت و با ثبات بوده و کمتر دیده شده که شرکتی به زیان بیافتد. بازدهی سهام در شرکتهای فولادی همواره در حال رشد بوده و سهم این شرکتها معمولا جزو سهمهای با کیفیت و با ثبات بوده است. سرمایهگذاری در صنعت فولاد هرچند طولانی مدت است اما به لحاظ بازدهی سود بسیار بالایی به ارمغان میآورد.
سرمایهگذاری توجیهپذیر در صنعت فولاد
در همین زمینه دکتر عباس اکبری محمدی (معاونت نیروی انسانی و سازماندهی فولاد مبارکه) به بورس امروز میگوید: سرمایه گذاری در صنعت فولاد در ایران همیشه با توجه به وجود ذخایر بزرگ سنگ آهن و گاز توجیه پذیر است. ولی از بعد مصرف به لحاظ پایین بودن سرانه مصرف فولاد در کشور؛ تنها برون رفت از چالش بازار داخلی، روی آوری به بازار های جهانی و صادرات فولاد است و این مهم تقریباً در سال های اخیر در حال انجام است.
زیرساختهای حمل و نقلی و چالش فولادیها
وی می افزاید: لازم است چالش های آن از جمله تقویت زیر ساخت های ریلی و دریایی و اسکله ها را با سرمایه گذاری های جدید مرتفع کرد و قطعاً با تمرکز سرمایه هایی به این سمت رونق مضاعفی در این صنعت را شاهد خواهیم بود و سرمایه گذاران در بازار سرمایه نیز با اطمینان بیشتری به انتقال سرمایه های خود به این صنعت حرکت می کنند.
معاونت نیروی انسانی و سازماندهی فولاد مبارکه همچنین تاکید می کند: البته شایان ذکر است در همین شرایط فعلی نیز این صنعت از جمله صنایع پر بازده در بازار سرمایه بوده و خواهد بود.
عوامل تاثیرگذار بر سهام فولادیها
طی سال گذشته و با افزایش قیمت ارز، سهام شرکت های فولادی نیز رشد بسیار بالایی را تجربه کرد. از این منظر قیمت ارز روی افزایش یا کاهش قیمت سهام این شرکت ها بسیار تاثیرگذار است. بحث دیگر در خصوص قیمت جهانی فولاد است. گفته میشود که برای سال آینده میزان تقاضا در بازارهای جهانی کاهش پیدا خواهد کرد. طی سال ۲۰۱۹ نیز در بسیاری از صنایع کاهش تولید به وجود آمد که نتیجه آن کاهش مصرف فولاد بوده است.
دکتر عباس اکبری محمدی با بیان اینکه موثرترین عوامل افزایش یا کاهش قیمت سهام شرکت های فولادی همانند سایر صنایع، قیمت ارز و قیمت های جهانی فولاد است اظهار میکند: تاکنون هم شاهد بودیم که با افزایش قیمت ارز و قیمت های جهانی فولاد، قیمت های فولاد در بورس کالا و بازار داخلی افزایش یافته است و برعکس آن نیز بوجود می آید. این کارشناس بازار سرمایه می افزاید: از دیگر عوامل تعرفه های گمرکی چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه واردات و صادرات است. البته عوامل دیگری از جمله سایر بخش نامه های دولتی نیز همیشه بی تاثیر نبوده است.
تحریمها تهدیدی برای صادرات محصولات فولادی
البته شرکتهای فولادی و به طور کلی گروه فلزات اساسی طی سالهای اخیر چالش های بسیاری در نیز داشته و به نوعی تهدیدهای بسیاری برای این گروه بورسی وجود داشته و دارد. تحریمها مهمترین معضل این گروه است که می تواند منجر به کاهش تولید شود. چرا که عدم دسترسی به بازارهای جهانی سبب خواهد شد که فولادی ها با مازاد عرضه مواجه شوند. موردی که می تواند سبب کاهش تولید در بخش فولاد شود.
دکتر عباس اکبری محمدی معاونت نیروی انسانی و سازماندهی فولاد مبارکه در این خصوص تاکید میکند: گروه فلزات اساسی نیز همانند سایر گروه ها دارای فرصت ها و تهدیدهایی است که بعضاً برخی از آنها مشترک است. مثلاً از جمله تهدیدهای این گروه کاهش امکان صادرات به لحاظ تحریم ها و زیر ساخت های حمل و نقلی و بیمه ای است.
وی می افزاید: از دیگر تهدیدات این گروه تامین سخت حداقل ۲۵ درصدی مواد ، قطعات و تجهیزات برای کارخانه های این گروه است که به جهت تحریم ها چالش های متعددی را باعث شده است. مساله بعدی عدم توازن در زنجیره است که چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه سازمان های مرتبط دولتی از جمله ایمیدرو و وزارت صنعت که با برنامه و هوشمندانه متولی ایجاد این توازن هستند.
این مدیر در رابطه با فرصتهای موجود در این بخش نیز بیان می کند: در این گروه فرصت هایی هم وجود دارد از جمله وضعیت قیمت ارز و تشویق شرکت ها به صادرات است. از دیگر فرصت های فولادیها حاشیه سود منطقی در این گروه است به گونه ای که نسبت به سایر گروه ها سرمایه گذاران را بدون حاشیه جذب می کند.
بازدهی بالا و ریسک پایین در سهام فولادی ها
دکتر عباس اکبری محمدی معاونت نیروی انسانی و سازماندهی فولاد مبارکه در خصوص میزان سوددهی فولادیها نیز بیان میکند: از لحاظ سوددهی گروه فلزات اساسی و شرکت های فولادی عمدتاً گروهی قابل توجیه و قابل قبول است و در بین سایر گروه ها تقریباً جزء گروه هایی است که نسبت p/e بالایی تا بیش از ۶ برخوردار هستند و از لحاظ بنیادی می توان گفت گروه فولاد توجیه پذیر است.
وی تاکید میکند: به دلیل فوق ریسک سرمایه گذاری در شرکت های فولادی پایین است و اگر به تامین مواد اولیه این شرکت ها و فروش صادراتی آنها نیز کمک شود بدون شک از کم ریسک ترین گروههای بورسی است.
صنعت فولاد و آیندهای با تولیدات با کیفیت
آینده صنعت فولاد موضوعی است که بسیاری روی آن حساس شدهاند. روز به روز تولید شرکتهای مختلف در کشورهای مختلف در حال افزایش است و از سوی دیگر به همان نسبت تقاضا افزایش پیدا نکرده است. منابع تولید فولاد محدودتر می شود و در این راستا تولید محصولاتی با کیفیت تر و کاراتر احساس می شود. محصولاتی که در عین ارزان بودن از کیفیت بیشتری برخوردار باشند. در همین راستا بسیاری از شرکت ها به سمت تولید محصولاتی با ارزش افزوده بالا و البته سبکتر حرکت کردهاند. به نظر می رسد طی سال های آینده تحول بزرگتری در بحث فولادهای آلیاژی به وقوع خواهد پیوست و شرکت های فناور به سمت تولید اندک اما با کیفیت بسیار بالا حرکت خواهند کرد.
معاونت نیروی انسانی و سازماندهی فولاد مبارکه در رابطه با آینده شرکت های فولادی نیز اظهار می کند: آنچه که حدود ۵ سال پیش شرکت مشاوره ای مکنزی پیش بینی کرد این بود که در آینده نزدیک اکثر شرکت های فولاد سازی به تولید فولادهای خاص و با ارزش افزوده بالاتر روی می آورند و میزان کمیت در تولید نسبت به کیفیت از اهمیت کمتری برخوردار خواهد بود.
دکتر عباس اکبری محمدی میافزاید: در همین ارتباط شاهد هستیم که بسیاری از فولاد سازان از تولید محصولات تجاری به محصولات خاص از جمله فولادهای زنگ نزن ، فولادهای الکترونیکی ، فولادهای با استحکام بالا و … روی آورده اند. به طوریکه ریسک های بازار و ریسک های مالی کمتری را شاهد باشند. مثلاً تولید فولادهای مورد استفاده در صنایع گاز و نفت در محیط ترش یک نمونه از این موارد است که در فولاد مبارکه اخیرا به تولید انبوه رسیده است و از حدود ۲۵۰ میلیون دلار در سال واردات جلوگیری کرده است.
چرا سرمایه گذاران حرفه ای، بورس را ترجیح می دهند؟
افرادی که قصد شروع سرمایه گذاری را دارند، با یک سوال بزرگ مواجه هستند و آن این است که بهترین بازار برای سرمایه گذاری در ایران کدام است؟ واقعیت این است که سرمایه گذاری، در صورتی موفق و تضمینشده خواهد بود که با شناخت و آگاهی کامل نسبت به بازارها انجام شود. اگر از بورس به عنوان پربازده ترین بازار صحبت میشود، باید به این سوال پاسخ دهیم که بازار سرمایه چه مزیتهایی نسبت به دیگر بازارها دارد که سرمایهگذاران حرفهای آن را انتخاب میکنند؟ بازدهی بیشتر در مقایسه با بازارهای موازی در سال های گذشته، مشخص ترین جواب به این سوال است. اما به غیر از بازدهی بالا، بورس مزایای دیگری نیز در چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه مقایسه با سایر روش های سرمایهگذاری دارد که در ادامه با تعدادی از آنها آشنا میشویم.
مثلا اگر قرار باشد در پیشفروش یک پروژه مسکونی و با خرید یک یا چند واحد از آن، سرمایه گذاری کنید، علاوه بر وجه قابل توجهی که برای این سرمایه گذاری نیاز دارید، احتمالا باید به دنبال پاسخ مناسبی برای سوالات مختلفی باشید. از جمله «سازنده این واحدها چه سابقهای دارد؟» «آیا شخص (حقیقی یا حقوقی) شناخته شده و قابل اعتمادی هست یا خیر؟» «آیا مجوزهای لازم برای این پروژه به طور کامل دریافت شده است یا خیر؟» «در ساخت این واحدها از چه مصالحی و با چه سطح کیفیتی استفاده میشود؟» و چندین سوال جزئی دیگر.
برای سرمایه گذاری در بورس و مقایسه آن با سایر بازارهای موازی نیز باید معیارهای مختلفی مد نظر قرار گیرد و سپس بر اساس آنها نتیجهگیری شود. مهمترین معیارها در بازار سرمایه را می توان به موارد زیر تقسیم کرد.
نقدشوندگی سرمایه گذاری
قابلیت نقدشوندگی یک سرمایه گذاری، یکی از معیارهای با اهمیتی است که باید مورد توجه سرمایهگذاران باشد. از این نظر، بازار سهام نسبت به بازارهای موازی آن نظیر بازارهای ارز، سکه، طلا، زمین و ساختمان شرایط بسیار مطلوبتری دارد. یک سهامدار در بازار سرمایه معمولا بسیار راحتتر و سریعتر از یک مالک واحد مسکونی یا تجاری میتواند سهام خود را به فروش برساند و به وجه نقد تبدیل کند. در نتیجه تضمین نقدشوندگی سرمایه گذاری در بورس بیشتر از سایر بازارها به نظر میرسد.
راهکارهای متفاوت سرمایه گذاری
یکی از جذابیتهای بازار سرمایه نسبت به بازارهای موازی، وجود روشهای مختلف سرمایه گذاری و امکان سرمایه گذاری غیر مستقیم در بازار سرمایه است. سرمایه گذاری مستقیم بدین معناست که سرمایهگذار، خود در بازار سرمایه اقدام به شناسایی اوراق بهادار ارزنده و خرید و فروش آنها کند. مسلما انجام این کار نیازمند دانش بورسی بالا و صرف زمان نسبتا زیاد است. از این رو اگر شخصی فرصت یا دانش کافی برای این کار را ندارد، بهتر است با سرمایهگذاری در صندوقها، به صورت غیر مستقیم از مزایای بورس بهرهمند شود.
زمانی که شخص واحدهای صندوق های سرمایه گذاری را خریداری میکنید، در واقع مدیریت دارایی خود را به یک تیم حرفهای و با تجربه میسپارد. این تیم با توجه به شناختی که از بازار سرمایه دارد، میتواند بازده مناسبی را در ازای ریسکی که سرمایهگذار میپذیرد برای او ایجاد کند.
ساز و کار مشخص و شفافیت
به طور کلی بورس در مقایسه با بازارهای موازی شفافیت بیشتری دارد. این شفافیت ناشی از وجود سازوکارهای مشخص و فرآیندهای تعیینشده برای تمامی فعالیتهای مربوط به بازار سرمایه است. این موارد شامل مواردی همچون «وجود دستورالعمل مشخص برای ورود شرکتها به بازار سرمایه»، «ارائه گزارشهای عملکرد و افشای اطلاعات» و «حسابرسی از شرکت ها» می شود.
مدیریت بهتر ریسک سرمایه گذاری
به طور کلی در بازار سرمایه، اوراق بهادار متنوعی مورد دادوستد قرار میگیرد که برخی از آنها نظیر اوراق درآمد ثابت، ریسک بسیار کم و برخی نظیر اوراق مشتقه، ریسک بالایی دارند. از این رو فعالان بازار بورس میتوانند با تشکیل سبدی از اوراق بهادار مختلف، ریسک سرمایهگذاری خود را به نحوه مطلوبی مدیریت کنند.
حجم سرمایه کمتر برای شروع سرمایه گذاری
سرمایه گذاری در بورس میتواند با مبالغ به مراتب کمتری نسبت به سایر بازارهای موازی و بعضا غیر قابل قیاس با آنها انجام شود. در حال حاضر، حداقل مبلغ سرمایه گذاری مستقیم در بازار سرمایه به غیر از عرضه اولیهها، ۵۰۰ هزار تومان است و از طرف دیگر، تنها با چند هزار تومان میتوان واحدهای برخی از صندوقهای سرمایه گذاری را خریداری و به صورت غیر مستقیم سرمایه گذاری کرد. به عنوان مثال، در حال حاضر ارزش یک واحد از صندوقهای سرمایه گذاری امید توسعه و پیشرو که جزو صندوقهای تحت مدیریت کارگزاری مفید هستند به ترتیب حدود ۲۵ و ۶۵ هزار تومان است و با همین مبلغ اندک، میتوان در این صندوقها سرمایه گذاری کرد.
این موارد بخشی از عوامل برتری بازار سهام نسبت به سایر بازارها است. با این وجود تضمین و برآورد درستی از آینده وجود ندارد و به همان نسبت در زمینه سرمایه گذاری نیز قطعیتی وجود ندارد. نکته مهم در خصوص بورس این است که تمامی فعالیتها در این بازار در یک چارچوب مشخص و قانونی اتفاق میافتد و نهادهای نظارتی، همواره ناظر بر عملکرد افراد هستند. بر همین اساس میتوان از طریق نهادهای دارای مجوز مثل صندوقها و شرکتهای سبدگردان، سرمایه گذاری های کاملا مطمئنی انجام داد.
برای آشنایی بیشتر با روشهای مختلف سرمایهگذاری در بورس، میتوانید به وبسایت آموزشی کارگزاری مفید مراجعه کنید. در این وبسایت علاوه بر مقالات و دورههای آموزشی متنوع، به صورت هفتگی چندین کلاس آموزشی رایگان برای کمک به سرمایهگذاران برگزار میشود که میتوانید از آنها بهرهمند شوید.
بازار سهام به کدام سو میرود؟/چرا هنوز اصرار سرمایه گذاران برای خروج از بازار زیاد است؟/پیش بینی بازاری با فازخنثی و فراز و فرودهای مقطعی
تداوم افت قیمت سهام و صفهای سنگین فروش اگرچه تصور خروج سریع این بازار از رکود را اندکی دور از انتظار کرده، اما محرکهایی نظیر شرایط مساعد بازارهای جهانی و وعدههای انتخاباتی تورمی نیز تقاضا را تحریک کرده است.بعید نیست که در صورت انتخاب کاندیدایی که وعدههای تورمزا میدهد، شاهد رونق تورمی دیگری در بورس تهران باشیم. همه این حدس و گمانها سبب شده تا بازار در مقطع فعلی انتظار ریزش قابلتوجه قیمت را نداشته باشد و در میانمدت و حداقل تا روی کار آمدن دولت جدید دارای فازی خنثی با فراز و فرودهای مقطعی باشد.
بازار سهام به کدام سو میرود؟
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد بورس روزهای رخوت را پشتسر میگذارد. تداوم افت قیمت سهام و صفهای سنگین فروش اگرچه تصور خروج سریع این بازار از رکود را اندکی دور از انتظار کرده، اما محرکهایی نظیر شرایط مساعد بازارهای جهانی و وعدههای انتخاباتی تورمی نیز تقاضا را تحریک کرده است. از این رو انتظار قرار گرفتن بازار در یک روند خنثی و نوسانی به امری محتمل بدل شده است.
روز گذشته شاخص بورس کاهشی اندک را شاهد بود و این نماگر افتی ۴۷/ ۰ درصدی را تجربه کرد. به موازات این رویداد خروج پول حقیقی نسبت به روز دوشنبه شدت گرفت و به حدود ۲۰۹ میلیارد تومان رسید. افت میانگین قیمتها و بیشتر بودن تعداد صفهای فروش نسبت به خرید، تصور خروج سریع بورس از رکود را اندکی دور از انتظار کرده است، با این حال در نظر گرفتن عواملی نظیر وعدههای انتخاباتی، در کنار وضعیت مناسب بازارهای جهانی و مقایسه آنها با ابهاماتی همچون دلسرد شدن بازار نسبت به حمایتهای وعده دادهشده، شرایطی را رقم زده است که قرار گرفتن بازار در روند خنثی و نوسانی را به امری محتمل بدل کرده است. کشمکش عرضه و تقاضا در بورس تهران یک روز دیگر نیز به نفع عرضهکنندگان تمام شد. با این حال برآیند معاملات این روز از نزدیکی هرچه بیشتر خریداران و فروشندگان و نزدیکتر شدن نگاه آنها به هم درخصوص قرار گرفتن بازار در سطوح آرامش حکایت داشت. بر این اساس در حالی که طی روزهای گذشته نماگر اصلی بازار سهام فراز و فرود کمتری را نسبت به هفتههای قبل تجربه کرده، خوشبینی به چند مساله عمده سبب شده تا سرمایهگذاران نیز مانند ماههای گذشته اصرار چندانی به نشستن در چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه صفهای فروش نداشته باشند. روز گذشته شاخص بورس تهران به میزان پنج هزار واحد افت کرد که به معنی عقبگرد ۴۷/ ۰ درصدی میانگین وزنی قیمتها بود. به موجب این رویداد شاخص کل به سطح یک میلیون و ۱۴۰ هزار واحدی رسید و در حالی که تمامی نماگرهای بازار سهام عملکرد منفی را به نمایش گذاشتند، بورس تهران به انتظار معاملات امروز نشست.
مروری بر ارقام
به طور کلی اگر بخواهیم تصویری روشن از آنچه این روزها در بورس میگذرد ارائه دهیم، لازم است ابتدا به حجم معاملات اشاره کنیم. بازار سرمایه روزهای اخیر را در حالی سپری کرده که میانگین حجم سهام در روزهای معامله شده صعودی با میانگین حجم معاملات در روزهای افت قبل از آن بیش از پیش به هم نزدیک شده است. این در حالی است که اگر میانگین گامهای نزولی و صعودی دماسنج بازار سهام را با هم مقایسه کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که توان خریداران از گذشته بهتر شده است. با این حال چند روزی است که به نسبت افزایش قیمتها در هفته نخست خرداد، تعداد نمادهایی که کاهش قیمت داشتهاند افزایش پیدا کرده است. روز گذشته از میان ۳۱۸ نماد معاملهشده ۶۴ نماد در محدوده مثبت و ۲۱۵ نماد در محدوده منفی معامله شد. از میان این ۳۱۸ نماد ۲۲ نماد صف خرید ۳۳۸ میلیارد تومانی و ۱۳۲ نماد صف فروشی بیش از ۱۵۰۰ میلیارد تومان داشتند. در حال حاضر آنچه سبب شده تا بسیاری از سرمایهگذاران با دیده تردید به معاملات بازار سرمایه نگاه کنند این است که بهرغم بهبود اوضاع در مقایسه با دوران بهکارگیری دامنه نوسان نامتقارن همچنان فشار فروش در بسیاری از نمادها بهخصوص در نمادهای کوچکتر وجود دارد. در حال حاضر چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه اگرچه امیدواریها نسبت به بهبود اوضاع در بورس افزایش یافته و بسیاری بر این باورند که بازار سهام در ماههای پیش رو اوضاع بهتری نسبت به ابتدای سال داشته است، با وجود این ارزش معاملات همچنان در سطحی نیست که بتوان برای برونرفت از وضعیت رکود در مقطع زمانی فعلی به آن دل بست. روزهای گذشته در حالی سپری شدهاند که ارزش معاملات به طور میانگین در محدوده ۲ هزار میلیارد تومان بوده است. از طرف دیگر خالص خرید حقوقی هم نسبت به گذشته بهتر است. با این حال وضعیت بهگونهای نیست که بتوان با اطمینان از نزدیک شدن بازار سرمایه به رونق سخن گفت. روز سهشنبه دادوستدهای بورس تهران در حالی به اتمام رسید که ۲۰۹ میلیارد تومان از پول سرمایهگذاران حقیقی از بازار خارج شد و ارزش معاملات خرد به ۲۰۶۱ میلیارد تومان رسید. این رقم در حالی به ثبت رسید که خالص خرید حقوقی در روز دوشنبه ۵۲ میلیارد تومان بوده است. آن طور که به نظر میآید سایر عوامل دست به دست هم دادهاند تا احتیاط طرف تقاضا در بازار همچنان پابرجا بماند.
سنگ بزرگ علامت نزدن است
دلیل احتیاط تقاضا در بازار سهام چیست؟ اگر آنطور که بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه عنوان میکنند شرایط این بازار را برای رشد قیمت سهام و دستکم به تعادل رسیدن آن مساعد میدانند، پس چرا همچنان بخشی از فعالان این بازار برای فروش دارایی خود از ماندن در صفهای فروش دریغ نمیکنند؟
در جواب این دو سوال شاید بهتر باشد نگاهی به حمایتهای انجامشده در یک سال گذشته داشته باشیم. در حال حاضر روند نزولی حاکم بر بورس و فرابورس در حالی دهماهه شده که در طول این مدت هر اقدامی که از سوی مسوولان اقتصادی کشور و بازار سرمایه در قالب بخشنامه و دستور ارائه شده است، نهتنها مثمر ثمر نبوده بلکه در نهایت به عقبنشینی از تصمیمات گرفته شده منجر شده است. یکی از آخرین عقب نشینیها بازگشت از دامنه نوسان نامتقارن به تقارن ۵ درصدی کف و سقف مجاز تغییرات قیمت بود که اگرچه توانسته جریان معاملات را روانتر کند، با این حال آن نیز از جوانب مختلفی محل چرا سرمایه گذاری در بازار سرمایه اشکال و انتقاد صاحبنظران است. با وجود این هیچ یک از این تصمیمات مانند دامنه نوسان نامتقارن یا برداشتن محدودیت فروش حقوقیها قابل بازگشت نیست. روز گذشته در حالی به اتمام رسید که آخرین مهلت پرداخت معادل ریالی ۱۵۰ میلیون دلار از ۲۰۰ میلیون دلار از منابع صندوق توسعه ملی به اتمام رسید. بر اساس قیمتهای به ثبت رسیده در بازار ارز این ۱۵۰ میلیون باقیمانده رقمی در حدود ۳ هزار و ۵۱۲ میلیارد تومان را شامل میشود که با توجه به ارزش معاملات نهچندان بالای بورس در مقطع کنونی تنها میتواند حدود یک یا دو روز بر جریان قیمتها در بازار اثر بگذارد. این در حالی است که همین رقم به گفته بسیاری از کارشناسان اقتصادی بخشی از سرمایههای بیننسلی کشور است و استفاده از آن در جایی بهتر میتواند کمک بزرگی به هر یکی از بخشهای اقتصاد بکند. اینطور که بهنظر میآید بهرغم وعده و وعیدها و جوسازیهای بسیار صورت گرفته از جانب حامیان این حمایت، این رقم حتی اگر وارد بازار نیز میشد بهجز توزیع رانت و ایجاد فرصت فروش برای برخی از جیب ملت، امکان رشد قابلتوجهی را پیشروی بازار سرمایه نمیگذاشت. این در حالی است که حالا با نرسیدن خبر وصول معادل ریالی ۷۵درصد از این پول، حالا نهتنها وجه نقد به معاملات سهام نیامده بلکه از اعتماد عمومی نسبت به وعدههای متولیان بازار کاسته است؛ عاملی که خود دلیلی است برای سرخوردگی تقاضا در بازار پُر عرضه فعلی.
در دام مفروضات غلط
اما از وعده و وعیدهای گفتهشده اگر بگذریم، برخی از مفروضات و استدلالهای ارائه شده نیز هستند که نهتنها صحت آنها محل بحث است بلکه یکدست جلوه دادن بازار در عمل این ذهنیت را در مخاطب ایجاد میکند که بار دیگر کلیت بازار سرمایه مکانی است برای پذیرایی از سرمایه و اگر بازار وارد روند صعودی شود میتواند قیمت همه نمادها را بالا ببرد. این فرض غلط است. اگر فکر کنیم که مثلا چون قیمتها در خرداد ۱۴۰۰ به محدوده برههای از سال گذشته یا حتی قبل از آن رسیده، این امر به خودی خود نمیتواند گواهی بر ارزندگی بازار سهام بهطور یک دست باشد. همانطور که در ماههای اخیر به کرات مطرح شد، افت سنگین قیمتها پس از صعود یکدست بازار سهام در سال ۹۹ شرایطی را پدید آورد که تخلیه حباب بازار سرمایه سرانجام ناگزیر باشد. این در حالی است که دامنه نوسان و حجم مبنا از همان زمان تاکنون همچنان در بازار پا برجا بوده و این امکان را به نمادها ندادهاند که قیمت آنها صرفا بر اساس عرضه و تقاضا و با صلاحدید فعالان تعدیل شود. همین امر سبب شده تا همراهی ۵ درصدی قیمتها در مسیر ریزش برخی از نمادها را حتی به زیر ارزش بنیادی برده باشد و برخی دیگر را به دلیل آنکه در اشباع فروش گیر افتادهاند در شرایطی قرار دهد که به دلیل نبود تقاضا در عملا طی چند ماه اخیر کاهش جدی قیمت را تجربه نکنند. این در حالی است که این نمادها به دلیل کوچک بودن اغلب حباب بزرگتری داشتهاند و نسبت به نمادهای بزرگ و ارزنده بازار راه طولانیتری را برای افت قیمت باید بپیمایند.
دقیقا به همین دلیل است که در گزارشهای پیشین توجه به وعدههای نامزدهای ریاستجمهوری و قیمتهای کامودیتی در کنار بسیاری از عوامل دیگر موردتوجه قرار گرفت و بر اثر روانی مثبت فرارسیدن فصل مجامع تاکید شد چراکه این مسائل سبب میشود تا وضعیت هر نماد در این بازار نسبت به نمادی دیگر متفاوت باشد و نتوان بهراحتی درخصوص ارزندگی بازار اظهارنظر کرد. مضاف بر اینکه با نزدیکبودن مجامع باید توجه سرمایهگذاران بیش از آنکه به قیاسهای سست و صرفا خوشبینانه جلب شود، در معرض توجه به متغیرهایی نظیر سود ساختهشده توسط شرکت و نسبت تقسیم سود آن باشد تا با سرمایهگذاری در بهترین سهام بیشترین بازده نصیب سرمایهگذاران شود.
به نام مردم به کام بورس
نکته قابلتوجه دیگر در تحلیل شرایط کنونی این است که آنچه تاکنون از اردوی رقبای انتخاباتی ریاستجمهوری درخصوص اقتصاد اعلام شده این است که بهجز معدودی از کاندیداها میل به جلبتوجه و دریافت آرای عمومی، علاقهمندان به میز ریاستجمهوری را در معرض ارائه وعدههای پوپولیستی و غیراقتصادی قرار داده است. کار تا آنجا پیشرفته که برخی از صاحبنظران این وعدهها را خطرناک میدانند و برخی از مردم نیز فکر میکنند که غیرعملیبودن وعدهها صرفا قدمی است برای ساختن ذهنیت مثبت در پیشگاه مردم از کاندیدایی که چندان دلخوش به رایآوردن نیست.
به هر روی پیامد این رویداد هرچه که باشد، برای بورس تا به اینجای کار بد نبوده است. همانطور که میدانیم بازار سهام در سالهای اخیر عموما بر بال رشد قیمت دلار رونق گرفته و دلیل تجربههای مکرر تشکیل و نهایتا تخلیه حباب در آن نیز به همین جهت است. همین مساله باعثشده تا امیدواری به آینده بورس در صورت به قدرت رسیدن برخی از کاندیداها افزایش یابد چراکه سیاستهای تورمی در نهایت رشدی تورمی را نیز رقم خواهد زد. تمامی اینها آنهم در شرایطی که آینده برجام در هالهای از ابهام است، سبب خواهد شد تا اولا چشمانداز کاهش قیمت دلار تضعیف شود و ثانیا ثبات بهعنوان مهمترین عامل کاهشدهنده ریسک (ریسک بازده رابطه متقابل دارند) از بازار دور شود. بنا بر این بعید نیست که در صورت انتخاب کاندیدایی که وعدههای تورمزا میدهد، شاهد رونق تورمی دیگری در بورس تهران باشیم. همه این حدس و گمانها سبب شده تا بازار در مقطع فعلی انتظار ریزش قابلتوجه قیمت را نداشته باشد و در میانمدت و حداقل تا روی کار آمدن دولت جدید دارای فازی خنثی با فراز و فرودهای مقطعی باشد.
دیدگاه شما