افرادی در این بازار موفق خواهند بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشند
پرایس اکشن (Price Action) چیست؟
در بازار بورس استراتژیها و روشهای معاملاتی بسیاری وجود دارند اما یک معاملهگر تازهوارد برای شروع کار تنها به یادگیری یک مورد احتیاج دارد. پس از کسب مهارت در یک روش تحلیلی میتواند تعداد مهارتهایش را بالا ببرد و بهترین مورد را بر اساس بازار و شخصیت خود انتخاب کند. پرایس اکشن (Price Action) یکی از این شیوههای معاملهگری است. در واقع یکی از سادهترین و مؤثرترین اشکال معامله است که میتوان یاد گرفت. اگر به تازگی معاملهگری را آغاز کردهاید، یادگیری معامله بر اساس استراتژی پرایس اکشن میتواند نقطه شروع فوقالعادهای برای شما باشد. در این مقاله با ما همراه باشید تا به این سوال که پرایس اکشن چیست؟ پاسخ دهیم.
پرایس اکشن در بورس چیست؟
پرایس اکشن روشی برای تحلیل تغییرات شکل گرفته در قیمتها و یکی از شیوههای معاملهگری است که در آن از هیچگونه اندیکاتور استفاده نمیشود و تمامی تحلیلها بر روی نمودارهای ساده قیمت انجام میشوند. در تحلیل به شیوه پرایس اکشن، تنها دادههای قیمت مبنای تحلیل قرار میگیرند تا معاملهگران به راحتی بتوانند حرکات قیمت را زیر نظر گرفته و نقاط ورود و خروج را شناسایی کنند. در اندیکاتورهای دیگر حجم زیاد اطلاعاتی وجود دارد که برخی از آنها به درد تریدر نمیخورد و باعث سردرگمی آن میشود اما در پرایس اکشن مواردی چون تحلیل فاندامنتال و استفاده ابزارهای استفاده از تریگر در بورس از نوسانگرها برای راحتی کار در نظر گرفته نمیشود.
در واقع پرایس اکشن یکی از متدهای تحلیل تکنیکال است و عموماً بر تاریخچه قیمتی دارایی تمرکز میکند. البته بین پرایس اکشن و سایر روشهای تحلیل تکنیکال نیز تفاوتهایی وجود دارد و آن تفاوت این است که، تمرکز اصلی پرایس اکشن بر رابطه بین قیمتهای جاری و قیمتهای گذشته است. در حالی که سایر روشهای تحلیل تکنیکال صرفا بر تاریخچه و گذشته قیمتها تأکید دارند.
پرایس اکشن به معاملهگر ابزارهای استفاده از تریگر در بورس چه میگوید؟
بنا به تعریفی که گفته شد، پرایس اکشن بر مبنای دادههای خام قیمتی عمل میکند که این دادهها در قالبهای مختلف نموداری مانند نمودار شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفته میشوند.
اندیکاتورهای دیگر مانند MACD و… برای معاملهگران نوسانی یا همان تریدرها تنها یک ابزار به حساب میآیند اما پرایس اکشن تنها ابزار نیست، بلکه منبعی از دادههاست که ابزارهای مختلف بر اساس آن دادهها ساخته شدهاند. معاملهگران به منظور تحلیل و تمرکز بر روی محدودههای حمایت و مقاومت و پیشبینی شکستها و تثبیتهای قیمت و یافتن سطوح حمایت و مقاومت به پرایس اکشن نیاز دارند اما برای آن که تحلیل درست را ارائه دهند لازم است با چند مفهوم و اصطلاح زیر آشنا باشند.
خطوط حمایت و مقاومت
خطوط حمایت و مقاومت خطوطی هستند که هنگام برخورد قیمت با آنها و زمانی که قیمت به حدود آنها میرسد واکنش نشان میدهد. زمانی که این خطوط شکسته شوند قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر را پیدا میکنند. در ابزارهای استفاده از تریگر در بورس واقع خط حمایتی که شکسته میشود در ادامه مانعی در برابر افزایش قیمت است و به یک مقاومت تبدیل میشود. برای استفاده از این خطوط باید تایم فریم مخصوص آن را تعیین کرد. به عنوان مثال خطوط مقاومتی که برای تایم فرم هفتگی رسم شده در نمودار ساعتی کارآیی ندارد.
خطوط روند
خط روند همان خطوط اتصال کفها با سقفها هستند که یک نمای کلی حرکت سهم را به معاملهگر نشان میدهند. شناسایی خطوط روند باید در الویت کار معامله قرار بگیرد تا معاملهگر با یافتن خطوط روند و شناسایی روند کلی بتواند نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص کنند و در موقعیت مناسب تصمیم به خریدن یا فروختن سهم مورد نظر بگیرد.
الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک در بین کاربران محبوبیت و معروفیت بیشتری دارد زیرا در آن نمایش گرافیکی نوسانات و حرکات قیمتی و اطلاعاتی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایینترین قیمت سهم نمایش داده میشود و کار را برای معاملهگر سادهتر میکند.
در کندل استیک الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید وجود دارند که جزو نمونههای شناخته شده و تفسیر شده در پرایس اکشن هستند و معاملهگر با مشاهده آنها میتواند تصمیمات معینی را بگیرد. الگوهای کندل استیک بسیار است؛ با مشاهده این الگوها معاملهگر میتواند انتظار خود را در رابطه با آینده سهم پیشبینی کند. به عنوان مثال با «الگوی مثلث صعودی»، میتوان یک شکست مقاومتی را برای سهم پیشبینی کرد. پرایس اکشن در این الگو میگوید که چندین بار مقاومت توسط خریداران شکسته شده است.
پس از آشنایی با مفاهیم اولیه، نوبت به رسم نمودار میرسد. برای کاربری سادهتر از پرایس اکشن بهتر است نمودار از هر نوع شکل، خط و اندیکاتور اضافهای خالی باشد. در شروع کار معاملهگر محدودههای مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) را بر روی نمودار رسم کرده و مناطقی را که قیمت به آنها واکنش نشان میدهد را تعیین میکند تا در صورت شکسته شدن این خطوط اقدام به خرید یا فروش کند.
کندل شناسی پرایس اکشن
کندل شناسی بخش اول آموزش دوره پرایس اکشن به حساب میآید. همه اطلاعاتی که میخواهیم در کندلها و شرایط قرارگیری آنها وجود دارد. در واقع کندل، بازتاب رفتار معاملهگر است و هر برخورد و دیدگاه معاملهگر در بازار باعث تغییر موقعیت کندلها میشود. کندلها به چهار دسته کندل صعودی، نزولی، قوی و ضعیف تقسیمبندی میشوند. یک کندل صعودی یا کندل گاو به رنگ سبز ظاهر میشود و هنگامی است که قیمت بسته شدن کندل بالاتر از قیمت باز شدن آن باشد. کندل نزولی یا کندل خرس به رنگ قرمز ظاهر میشود و هنگامی است که قیمت بسته شدن کندل پایینتر از قیمت باز شدن آن باشد.
کندلی با بدنه سبز بلند نشان دهنده یک روند پرقدرت صعودی با قدرت خریداران بالاست و کندلی با بدنه قرمز بلند نشان از روند پرقدرت نزولی با قدرت فروشندگان بالا دارد. همچنین کندلهایی با بدنه کوتاه و سایهای بلندتر نسبت به بدنهشان، به عنوان کندل ضعیف شناخته میشوند.
الگوهای پرایس اکشن
بحث مهم بعدی الگوهای پرایس اکشن است چرا که این الگوها سرنخهای قدرتمندی را در مورد قیمت بعدی سهم در اختیار معاملهگران قرار میدهند. مهمترین الگوهای پرایس اکشن عبارتند از الگوی نوار داخلی، الگوی نوار پین و الگوی تقلبی.
الگوی نوار داخلی (inside bar)
الگوی نوار داخلی یک الگوی دو شمعی، شامل شمع مادر و شمع داخلی است. در این الگو شمع مادر شامل بدنه و سایهها و شمع داخلی باید کاملا در محدوده بالا تا پایین شمع مادر قرار میگیرد.
الگوی نوار پین
الگوی نوار پین، یک شمع با سایه بسیار بلند است. این الگو تغییر روند قیمت در بازار را نشان میدهد و عملکرد خوبی دارد مخصوصا اگر بر یک سطح حمایت یا مقاومت ظاهر شود.
الگوی تقلبی
الگوی تقلبی همان شکستن غلط الگوی نوار داخلی است. به عنوان مثال اگر یک الگوی نوار داخلی ظاهر شود و بعد از آن یک الگوی نوار پین شکل گیرد در واقع یک الگوی تقلبی داریم. دلیل نامگذاری آن به الگوی تقلبی این است که به نظر میرسد روند بازار معکوس شده است اما در اصل روند در همان جهت ادامه مییابد.
آموزش پرایس اکشن
همانطور که گفتیم با آموزش پرایس اکشن معاملهگران بدون استفاده از ابزارهای کمکی مانند اندیکاتورها و الگوها به تحلیل تکنیکال و ترید مناطق با احتمال سوددهی بالا میپردازند. آموزش پرایس سرفصلهای مختلف و بسیاری دارد که در ادامه به مهمترین سرفصلهای آن اشاره میکنیم:
- کاربرد پرایس اکشن در تشخیص قدرت نواحی (S/R)
- بررسی خطوط روند از منظر پرایس اکشن (Trend Lines)
- بررسی کانالها از منظر پرایس اکشن
- کاربرد پرایس اکشن در تشخیص قدرت روند (Trend)
- پرایس اکشن در شکاف قیمتی (Gap)
- تحلیل حجم معاملات در پرایس اکشن (Volume Analysis)
- کاربرد پرایس اکشن در تحلیل کندلها
- کاربرد پرایس اکشن در تحلیل الگوها
با ثبت نام در کلاسهای آموزش پرایس اکشن، با تمامی این مباحث آشنا خواهید شد. لازم به ذکر است که برای آموزش پرایس اکشن به اعتبار و سابقه مرکز یا سایت آموزشی توجه کنید. مراکز آموزشی منتسب به کارگزاریها میتواند گزینه مناسبی برای این دست آموزشها باشد.
مزایا و محدودیتهای پرایس اکشن
در این نوع تحلیل نسبت به شیوههای دیگر معاملهگری مزیتها و محدودیتهایی وجود دارد. از جمله محدودیتهای این روش، آن است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمیآیند و باید به برخی از آنها ابزارهای استفاده از تریگر در بورس فرصت داد. گاهی ممکن است حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجهگیری کاملاً مختلف برسند. یکی از آنها ادامه روند نزولی را پیشبینی کند و دیگری روند صعودی را انتظار داشته باشد.
مورد دوم این که با وجودی که بیشتر استراتژیهای پرایس اکشن ساده هستند اما برای استفاده مناسب از آنها نیاز به تمرین فراوان است. مورد سوم در پرایس اکشن که جز مشکلات آن محسوب میشود این است که خودکار کردن استراتژیهای پرایس اکشن دشوار است یعنی شما خودتان باید مراقب ایجاد الگوها باشید و نمیتوان معامله را اتوماتیک کنید. البته برخی از این محدودیتها به تایم فرمی که معاملهگر استفاده میکند بستگی دارد. پرایس اکشن مزیتهایی هم دارد که به آنها اشاره میکنیم:
- پرایس اکشن در هر بازاری کاربرد دارد. کاربردی بودن از مزیتهای اصلی آن است. بازار سهام، بازار آتی، بورس کالا، فارکس، بیت کوئین و…
- پرایس اکشن رایگان است و معاملهگران نیازی به نرم افزارهای اضافی ندارند. کندل، بار، نقطه یا هر نوع نمودار دیگری میتواند اطلاعات لازم را به معاملهگران ارائه دهد.
- سریع است و تأخیر قیمتی در آن وجود ندارد. در واقع شما با اطلاعات تاریخ گذشته سروکار ندارید.
- پرایس اکشن، روشی همه جانبه است که شما میتوانید با استفاده از آن همه چیز را با هم ترکیب کنید در حالی که تداخل اطلاعاتی وجود نداشته باشد.
- شما با استفاده از هر نرم افزاری میتوانید تحلیل پرایس اکشن را انجام دهید. نرم افزارهایی چون: نینجا تریدر، ترید استیشن، متا تریدر و… .
- اگر از یک استراتژی پرایس اکشن مطلع باشید دیگر نیاز به تحقیق بیشتر نخواهید داشت و شما با این استراتژیها در بیشتر مواقع ورودها و خروجهای مناسبتری در مقایسه با روشهای مبتنی بر اندیکاتور خواهید داشت.
با همه مزایایی که برای پرایس اکشن شمردیم، اما همان طور که گفتیم یادگیری آن نیاز به صرف زمان و تمرین بسیار دارد. به یاد داشته باشید که تمرین مداوم پرایس اکشن و اندیکاتورها شما را به یک معاملهگر حرفهای در هر بازاری بدل میکند.
نکات کلیدی پرایس اکشن
- الگوهای نموداری و همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل میانگین متحرک نمایی، خط روند و دامنه معاملاتی و… که از آنها برای پیشبینی آینده استفاده میشود؛ با استفاده از پرایس اکشن محاسبه میشوند.
- تحلیلگر پرایس اکشن برای پیشبینی به اندازه نسبی، شکل، موقعیت، رشد و حجم شمعها توجه میکند.
- بالا رفتن قیمت سهام به معاملهگر پرایس اکشن میگوید که خریدار سهم افزایش یافته در چنین حالتی معاملهگر ارزیابی میکند که آیا این روند ادامه خواهد داشت یا نه.
- در استراتژی پرایس اکشن حتی وضعیت روانی بازار را با استفاده از الگوهای شمعی میتوان تحلیل کرد.
- یک معاملهگر پرایس اکشن میتواند تنها با تحلیل روانی و رفتاری به معامله بپردازد و این به معنای نادیده گرفتن تمام روشهای تحلیل تکنیکال نیست. بلکه ممکن است تریدر استراتژی خود را صرفاً بر روی درک رفتاری در پرایس اکشن متمرکز کرده باشد.
- در پرایس اکشن معاملهگر به دنبال الگوهای مختلف است که به ترتیب خاصی شکل میگیرند و چون الگوهای پرایس اکشن با هر شمع شکل میگیرد؛ به این ترتیب ستاپ به وجود میآید که به سیگنال خرید و فروش منتهی میشود.
- برای ورود به معامله تنها یک ستاپ ساده کافی نیست؛ بلکه معاملهگر پرایس اکشن باید از ترکیب شمعها، الگوها و ستاپها استفاده کند.
- هنگامی که معاملهگر متوجه شد که سیگنال پرایس اکشن به اندازه کافی قوی است، آنگاه منتظر ابزارهای استفاده از تریگر در بورس نقطه مناسب ورود یا خروج است که به آن تریگر میگویند. واژه تریگر به معنای «ماشه» است و به موقعیتی اطلاق میشود که معاملهگر تمامی گامهای تحلیل را برداشته و تنها منتظر فرصتی مناسب است تا به سهم موردنظر خود وارد شود.
- به طور کلی، بعد از ورود به معامله باید حد ضرر مشخص شود. (در مقاله حد ضرر چیست بطور مفصل در این باره صحبت شدهاست.)
- نقطه ورود مناسب به کنترل ریسک در معامله کمک ابزارهای استفاده از تریگر در بورس میکند و معمولاً سود بالقوهای نیز به همراه دارد.
سخن آخر
معاملات مبتنی بر پرایس اکشن به این معناست که معاملهگر بر مبنای حرکت قیمت تصمیمگیری میکند. معاملهگر پرایس اکشن تنها منبع واقعی اطلاعات را قیمت میداند. در واقع برای یادگیری استراتژی پرایس اکشن خواندن و تفسیر حرکات نمودار قیمت اصل است و در ادامه پیادهسازی سایر ابزارهای تحلیلی مانند اندیکاتورها نیز میتواند مفید باشد. توجه داشته باشید که معاملهگری بر اساس پرایس اکشن، تضمینکننده سود نیست بلکه این کار فقط سبک بهتر و حرفهایتری از معامله را پیش پای شما قرار میدهد.
دوره استراتژی های برتر معاملاتی
به مجموعهای از قوانین و مقرراتی که در صورت رخدادن بر روی نمودار، معاملهگر و تریدر را مطمئن به ورود به معامله و یا خروج از آن میکند، استراتژی معاملاتی گفته میشود. به بیان دقیقتر، استراتژی معاملاتی قرار است به معاملهگر، نقطه ورود و خروج دقیق را نشان داده و موقعیتهای مناسب برای معامله را شناسایی کند. نقطه ورود به یک معامله را اصطلاحا Entry pointو نقطهای که تحلیل رد شده و معاملهگر متحمل ضرر کنترل شده میشود را حد ضرر یا stop loss و قیمتی که در آن معاملهگر باید سودش را برداشت کند حد سود یا take profit مینامند. یک استراتژی معاملاتی خوب، هر سه این موارد را در اختیار معاملهگر قرار میدهد.
چرا بسیاری از افراد با وجود مسلط بودن به تحلیل تکنیکال، معاملهگر موفقی نیستند؟
یکی از روشهای بررسی چارت و انتخاب سهام جهت معامله، تحلیل تکنیکال میباشد اما عمده افرادی که به این تحلیلها و روشهای مختلف آن دل خوش کردهاند، عموما نمیتوانند نقطه دقیق ورود و خروج به سهم را پیدا کنند چرا که اصولا فلسفه تحلیل تکنیکال این نیست بلکه صرفا آشنایی با ابزارها و اندیکاتورهای مورد استفاده در آنالیز چارت میباشد. از این رو صرفا تکیه کردن به دانش تحلیل تکنیکال نمیتواند راهگشای معاملهگری باشد. حلقه مفقوده در این میان، استراتژیهای معاملاتی است که سعی دارد با استفاده از ابزارهای موجود بر پایه تحلیل تکنیکال، این عیب را برطرف نموده و نقاط ورود و خروج مناسب و ارزنده برای هر چارت را پیشنهاد دهد.
استراتژی معاملاتی میتواند برای هر بازاری از جمله فارکس، سهام، سایر اوراق بهادار و هر بازار مالی تنظیم شود.
یک استراتژی معاملاتی را میتوان به یک پلن معاملاتی تشبیه کرد که عوامل و مصارف مختلف را برای یک سرمایهگذار در نظر میگیرد.
این برنامه شامل سه مرحله است: برنامهریزی، جایگذاری معاملات و اجرای معاملات. در هر مرحله از فرآیند، معیارهای مربوط به استراتژی بر اساس تغییر در بازارها اندازهگیری شده و تغییر میکنند.
افرادی در این بازار موفق خواهند بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشند
چرا دوره آموزشی استراتژی معاملاتی آکادمی راتین مناسب شماست؟
این دوره جامع برای اولین بار در اصفهان توسط آکادمی راتین تهیه شده و به صورت کاملا کاربردی و عملیاتی به دانش پذیران کمک می کند در بازارهای بین المللی معامله کرده و نتایج متفاوتی را تجربه کنند.
با توجه به اینکه این دوره با رویکرد بازار فارکس تهیه شده است توصیه می شود افرادی که با بازار فارکس آشنایی دارند حتما در این دوره پرکاربرد شرکت کنند.
روش آموزش آکادمی راتین چگونه است؟
تمرکز ما در آموزش روی تمرین کردن با دانشجو است. ما از متد موفق و اثربخش PRE در آموزش استفاده می کنیم. این متد بر ۳ پایه استوار است، آموزش، تمرین و رفع اشکال با استاد. یعنی به زبان ساده اطلاعات تئوریک و علمی را یاد میگیرید، در کنار اساتید مجموعه تمرین میکنید، بارها و بارها استراتژیها و مسائل شما بررسی و رفع اشکال میشود تا در نهایت به معاملهگری تبدیل شوید که به صورت ثابت و مستمر از بازار سود کسب کند.
چه مطالبی در این دوره به شما آموزش داده می شود؟
ما تمام تلاش خود را برای ارایه مطالب کاربردی در این دوره بکار برده ایم به طوریکه تعدادی استراتژی مناسب و پرکاربرد (حدود ۲۰ استراتژی) که بتواند برای شما سودآور باشد را در این دوره آموزش خواهیم داد و همچنین روش هایی که شما بتوانید استراتژی مناسب برای خودتون را بنویسید هم توسط اساتید آموزش خواهیم داد.
در این موارد متعددی از استراتژیهای معاملاتی که توسط بزرگان بازار توسعه داده شده است نیز ارایه خواهد شد
قبلا هم گفتیم که این دوره بیشتر مناسب افرادای هست که در بازار جهانی فارکس فعالیت دارند اما میتوانید از این استراتژی ها برای بازارهای دیگر هم استفاده نمایید.
پیشنیازهای این دوره آموزشی
از آنجایی که پایه اغلب استراتژیهای معاملاتی، ابزارها، اندیکاتورها، الگوهای کندل استیک و بطور کل مباحث مرتبط با تحلیل تکنیکال است، لذا دانستن تحلیل تکنیکال به عنوان پیشنیاز دوره آموزشی استراتژیهای معاملاتی برتر تلقی میشود.
آشنایی با اردر بلاک (order block) و نحوه معامله آنها
از اردر بلاک و نحوه معامله آنها چه می دانید؟ آیا می دانید که اولین بار چه کسی از این مفهوم نام برد؟ پاسخ تمامی این سوال ها را در این نوشته خواهیم داد. با ما همراه باشید.این مفهوم که توسط یک معاملهگر یوتیوب توضیح داده شده بود، در بین معاملهگران بسیار مورد توجه قرارگرفتهاست.
در تعریف آن می توان گفت اردر بلاک، رفتاری در بازار است که نشان از پر شدن سفارشات و روند حرکتی موسسات مالی و بانکهای بزرگ که بازیگران عمده بازار هستند را در خود جای داده است. حرکت این موسسات در بازار، عمدتا با نمایش الگوهای خاصی اتفاق میافتد و منجر به روندها و حرکات بزرگ میشود، بنابراین معاملهگران باید بدانند، این نهادها در بازار چطور به معامله میپردازند. هنگامی که اردر بلاک ایجاد میشود و قیمت در یک محدوده باریک نوسان میکند، سرمایهگذاران در حال پر کردن سفارشات خود در این مناطق هست و معاملات این بازیگران بازار، به صورت اردر بلاک به نمایش درمیآید. پس از اتمام سفارشات و انجام این خرید و فروشها، بازار مانند فنر رهاشده و حرکت سریعی به سمت بالا یا پایین انجام میدهد.
اردر بلاک چیست و چگونه تشکیل میشود؟
اردر بلاکها نوع خاصی از مناطق عرضه و تقاضا هستند و زمانی تشکیل میشوند که یک سری سفارشات به صورت بلوکی در آنجا قرار گرفته است. این سفارشات میتواند از طرف بانکها یا سایر بازیگران بزرگ ایجاد شده باشد.بانکها معمولا سفارشات بزرگی را در هر سری از معاملات خود انجام میدهند و اگر بخواهند این سفارشات را مستقیما و با تعداد کمی معامله وارد بازار کنند، حرکتهای بزرگی در قیمت ایجاد میشود ابزارهای استفاده از تریگر در بورس و قیمتها، قبل از انجام سفارش به صورت کامل، به پرواز درمیآید و در نتیجه سود کمتری عاید آنها میشود. بنابراین آنها برای جلوگیری از این اتفاق سفارشات خود را به پوزیشنهای کوچک و قابل مدیریت تقسیم میکنند.
در ادامه با یک مثال، نحوه کار این روش معاملهگری را توضیح میدهیم
فرض کنید که جی پی مورگان میخواهد ۲۰۰ میلیون دلار جفت ارز EURUSD را در قیمتی مشخص خریداری کند. اگر حجم تمام سفارشات فروش معامله گران دیگر را اندازهگیری کنیم، تنها ۵۰ میلیون دلار از این جفت ارز، برای فروش حاضر میباشد. بدیهی است که این بانک نمی تواند تمام سفارش را به صورت کامل انجام دهد. چرا که فروشنده به اندازه کافی وجود ندارد. اگر آنها تمام ۲۰۰ میلیون دلار را خریداری کنند تنها ۵۰ میلیون دلار از سفارش آنها پر میشود و ۱۵۰ میلیون دلار دیگر باقی مانده و منجر به افزایش قیمت خواهدشد. اگر این بانک بخواهد تمام این پول را در معامله خرید وارد کند، مجبور است در قیمتهای بالاتری اقدام به خرید نماید که این موضوع سود کلی آنها را کاهش میدهد.
بنابراین تصمیم میگیرند از یک اردر بلاک استفاده کنند تا سفارش آنها به صورت قابل کنترل و با درصد موفقیت بالاتری پر بشود. با این کار میتوانند بدون نگرانی از افزایش بیش از حد قیمت، سفارش خود را تکمیل نمایند.به عنوان مثال، آنها اولین حجم سفارش خود را ۲۰ میلیون دلار قرار میدهند که بسیار کمتر از حجم فروش ۵۰ میلیون دلار گفتهشده در مثال بالا میباشد.
این موضوع باعث افزایش ناگهانی قیمت و جلب توجه سایر معاملهگران نمیشود. سپس منتظر میمانند تا به تعداد فروشندگان اضافه شود، زمانی که حجم فروش بالا رود و مجددا به ۵۰ میلیون دلار برسد، جی پی مورگان ۲۰ میلیون دلار دیگر از حجم خرید خود را، وارد بازار میکند و همین کار را به صورت مرحله به مرحله آنقدر ادامه میدهد تا تمام حجم خریدش وارد بازار شود. این روش باعث میشود که در نقطهای از نمودار قیمت، یک محدوده ایجاد شود که به آن محدوده عرضه و تقاضا یا اردر بلاک یا بلوک سفارشات گفته میشود.
تصویر بالا نشانهای از یک منطقه اردر بلاک است.
احتمالا تا به حال نمونههای زیادی از این مناطق را دیدهاید . اردر بلاکها از نظر ساختاری، با مناطق عرضه و تقاضای عادی شباهتهای بسیاری دارند، و زمانی که قیمت از محدوده باریک اردر بلاکها خارج میشود و با قدرت به سمت بالا یا پایین حرکت میکند، در برگشت قیمتی به آن محدوده، مجددا رفتار مشابهی از خود بروز میدهد و به همان سمت قبلی حرکت میکند. یعنی اگر نمودار قیمت، بعد از خروج از یک اردر بلاک، به سمت پایین نموارد، حرکت شارپی را انجام دهد، در اصلاح و حرکت رو به بالای بعدی، بعد از رسیدن به محدوده اردر بلاک، انتظار توقف و یک حرکت نزولی دیگر را داریم.
این مدل حرکت در روند صعودی نیز اتفاق میافتد . با این حال، هنگامی که قیمت در محدوده اردر بلاک قرار دارد، ما به طور دقیق نمیتوانیم تشخیص دهیم که حرکت بعدی قیمت پس از آن به کدام سمت خواهد بود و آنالیز آن، درصد خطای بالایی به همراه دارد. در ادامه، روش درست استفاده از اردر بلاک را در معاملاتتان به شما آموزش میدهیم تا به صورت بهینه از آن استفاده کنید .
تفاوت اردر بلاک با مناطق عادی عرضه و تقاضا
در واقع دو تفاوت اساسی بین مناطق عرضه و تقاضای عادی و اردر بلاکها وجود دارد. اول اینکه اردر بلاکها نسبت به مناطق عرضه و تقاضای عادی، احتمال بازگشت بالاتری دارند و این موضوع به اینکه در کجا و یا در چه زمانی این الگوها شکل گرفتهاند، بستگی ندارد. یعنی اگر این بلاکها حتی پس از یک افزایش یا کاهش طولانیمدت از لحاظ زمانی ظاهر شوند، احتمالا از همان منطقه، شاهد بازگشت قیمت خواهیم بود .
دلیل این اتفاق این است، که در این مناطق یا قیمت به کف رسیده است که بانکها میخواهند خرید انجام دهند و یا به سقف قیمتی رسیده که بانکها میخواهند دارایی خود را بفروشبرسانند. بنابراین به احتمال زیاد، این مناطق منجر به تغییر جهت قیمت میشوند، زیرا بانکها اقدام به گرفتن پوزیشنهای بزرگی نمیکنند مگر اینکه مطمئن باشند قیمت در مسیری که میخواهند، حرکت خواهد کرد . تفاوت دیگر و عمده این اردر بلاک ها در شکل ظاهری آنها، با مناطق عرضه و تقاضا است. تصویر زیر را ببینید .
بر خلاف مناطق عادی عرضه و تقاضا، که تعداد معاملات و توقف قیمت در آن ناحیه باید کمتر از اردر بلاکها باشد و با چند کندل در همان تایم فریم، ناحیه بیس (Base) تشکیل شود، اردر بلاکها همیشه زمانی تشکیل میشوند که قیمت از یک محدوده قیمتی باریک دور شده است و حتی ممکن است، زمان بیشتری را هم در آن ناحیه سپری کند. این ساختار، زمانی شکل میگیرد که بانکها از سفارشات بلوکی برای پر کردن پوزیشنهای خود استفاده میکنند. در سفارشات بلوکی، ما شاهد ایجاد کف یا سقف در قیمت هستیم. بنابراین، برای تشخیص محدودههای نوسانی اردر بلاک، تنها کاری که باید انجام دهید این است که به دنبال یک محدوده نوسانی باریک بگردید .
نحوه پیدا کردن و استفاده از اردر بلاکها در معاملات
بهترین راه برای استفاده از اردر بلاکها در معاملات، این است که در کنار استراتژی خود به دنبال پیدا کردن آنها نیز باشید. این مناطق زیاد تشکیل نمیشوند و شما نمیتوانید از آن به عنوان یک استراتژی مشخص استفاده کنید. به طور مثال اگر از روش پرایس اکشن که یک روش تحلیلی است استفاده میکنید، میتوانید از ترکیب موقعیتهای پرپتانسیل تحلیلی خود، که از تحلیل پرایس اکشن استخراج کردهاید با نواحی اردر بلاک استفاده کنید و ضریب موفقیت بهتری را در معاملات به خود دهید .
اما چگونه میتوانید از اردر بلاکها در معاملات خود استفاده کنید؟ از آنجا که اردر بلاکها همان محدودههای عرضه و تقاضا هستند، (البته از یک نوع بسیار نادر آنها) نحوه معامله به وسیله آنها نیز، مشابه همان معامله بر اساس محدودههای عرضه و تقاضا است . شما ابتدا در چارت ساده قیمت به دنبال این مناطق هستید و آنها را علامتگذاری میکنید .
منتظر میمانید تا قیمت برای اولین بار، به محدودهی مشخص شده نزدیک شود. منتظر بمانید که نمودار قیمت به شما تریگر ورود مناسب و سیگنال معتبر دهد. این تریگر ورود میتواند یک الگوی کندلی، الگوی نموداری و یا حتی واگراییها باشد.
حال بعد از اینکه سیگنال موردنظر داده شد و به معامله ورود کردید، حد ضرر را در سمت دیگر منطقه با کمی فاصله قرار داده و منتظر باشید که نمودار قیمت، حرکت خود را انجام دهد و در این حال، معامله خود را مدیریت کنید.
به همین سادگی، شما در همین چند خط این سیستم معاملاتی را فرا گرفتید. اما اگرچه توضیح این نوع معامله ساده است، اما معامله بر اساس آن ممکن است کمی دشوار باشد. پیدا کردن مناطق درست و واقعی به این سادگی نخواهند بود و ممکن است به دفعات زیاد، شما را به اشتباه بیندازند، اما با کمی تمرین به این روش مسلط خواهید شد.
نکته کلیدی که در اینجا باید به خاطر بسپارید این است که، به دنبال مناطقی باشید که بسیار فشرده باشند. یعنی محدوده نوسانی، بسیار کوچک باشد (چیزی شبیه به همان مناطق عرضه و تقاضا)، زیرا هرچقدر محدوده فشردهتر باشد، احتمال اینکه سفارشات بزرگتری در آنجا باشد، بیشتر است.
در نمودارهای زیر، نمونههایی از این استراتژی قابل مشاهده میباشد.
در اینجا مشاهده میکنیم که نمودار قیمت بعد از خروج از این ناحیه، به بالا پرتاب شدهاست. قیمت در هنگام بازگشت به این ناحیه، دوباره مورد تقاضا قرارگرفتهاست و یک بلاک اردر را تشکیل داده است.به میزان باریک بودن منطقه عرضه و تقاضا دقت کنید. این یک نوسان معمولی نیست. بلکه این نوسانات بسیار کوچک هستند و تقریبا در همان نقاط شروع، خاتمه مییابند. شما برای پیدا کردن بلاک اردرها باید به دنبال چنین نقاطی باشید.
در اینجا یک نمونه دیگر، در تایم فریم ۱۵ دقیقهای را میبینید. یک مستطیل بسیار کوچک با نوسانات جزئی. چیزی که فقط در زمانهایی مشاهده میکنیم که بانکها در حال پر کردن بلوکهای سفارش خود هستند. مجددا بعد از بازگشت به این ناحیه، پتانسیل زیادی برای ادامه روند نزولی وجود دارد و دیگر معاملهگران نیز به دنبال آن حرکت میکنند.
در بعضی موارد نادر، ناحیه اردر بلاک پس از یک حرکت سریع نزولی یا صعودی تشکیل میشود. این حالت چیزی شبیه به الگوهای رالی بیس رالی (Rally-Base-Rally) یا دراپ بیس دراپ (Drop-Base-Drop) در سیستم معاملاتی عرضه و تقاضا میباشد. وقتی چنین چیزی را در نمودار قیمت مشاهده کردید، منطقه اردر بلاک را بین بیشترین و کمترین سطح، که قیمت در آن نوسان کرده است، رسم کنید. این موضوع باعث میشود منطقه شما اعتبار بیشتری پیدا کند.
این رخداد زمانی اتفاق میافتد که بانکها پوزیشنهای موردنظر خود را در محدوده مشخصی از قیمت گرفتهاند، اما به علت بزرگی حجم این سفارش خرید یا فروش، باعث جهش اولیه قیمت در همان جهت شدهاند. بانک مربوطه مجبور است ادامه سفارشات خود را در منطقهای دورتر (بالاتر یا پایینتر) نسبت به موقعیت فعلی به پایان برساند. لازم به ذکر است، دیگر بانکها و موسسات مالی نیز از این فرصت اولیه استفاده میکنند تا به این موج جدید حرکتی، در سطوح اولیه اضافه شوند.
همراهان عزیز فیماچارت امیدواریم مطلب آموزشی ارائه شده کارآمد بوده باشد و بتوانید از آن استفاده لام را ببرید. استراتژی اردر بلاک، در صورت استفاده درست از آن یکی از استراتژیهای مناسب برای معاملهگری است.
آموزش کار با ربات کریپتوهاپر (Cryptohopper)، ربات ترید ارزهای دیجیتال
یکی از ابزارهای ارزهای دیجیتال، ربات cryptohopper می باشد که به عنوان ربات ترید ارزهای دیجیتال شناخته شده است. این ربات با هدف تسهیل فرآیند ترید و کمک به معامله گران برای بهره بردن از فرصت های بیشتر، افزایش میزان سود و به حداقل رساندن ضررها در سال 2017، طراحی و ایجاد شده است. در این مقاله ضمن معرفی این ربات، آموزش کار با ربات Cryptohoppe را به شما ارائه می دهیم.
ربات Cryptohopper چیست؟
ربات Cryptohopper به عنوان یکی از ابزارهای ارز دیجیتال، در سال 2017 ایجاد شده و توسط تعداد زیادی از تریدرها استفاده می شود. کاربران از طریق این ربات می توانند در هر زمان که می خواهند ارزهای دیجیتال خود را برداشت کنند. برای انجام همه تراکنش ها توسط این ربات، حداکثر 48 ساعت زمان لازم است. بنیانگذاران این ربات، به دنبال طراحی رباتی بوده اند که به صورت کاملا خودکار و 24 ساعته تمامی تریدها را انجام دهد و از طریق رابط برنامه نویسی اپلیکیشن (API) به صرافی های متعددی متصل شود.
تعدادی ربات نیمه اتوماتیک در سایت رسمی این پروژه وجود دارد که تمایلات و احساسات انسانی تریدرها را در طول پروسه ترید حذف می کنند و الگوریتم های تکنیکال و برنامه ریزی شده را جایگزین آنها می کنند. ربات ترید Cryptohopper با بیش از 75 رمز ارز و 9 صرافی معروف و بزرگ شامل بیتفینکس (Bitfinex)، بایننس (Binance)، بیترکس (Bittrex)، کوین بیس (Coinbase)، هیوبی (Huobi)، کریپتوپیا (Cryptopia)، کراکن (Kraken)، پولونیکس (Poloniex) و کوکوین (Kucoin) کار می کند.
امکانات ربات Cryptohopper
1- عملکرد
ربات Cryptohopper سوار بر فضای وب می باشد. رابط کاربری این ربات به گونه ای طراحی شده که کاربران می توانند طیف گسترده ای از عملیات را با آن انجام دهند و به آسانی از امکانات آن استفاده کنند. کاربران می توانند این ربات را برای ترید خودکار به صورت شبانه روزی تنظیم کنند.
2- تکنولوژی
از طریق تلفیق API با طیف گسترده ای از رمز ارزهای پایه، ترید نیمه خودکار صورت می گیرد. این سرویس قابل نصب بر روی تمامی دستگاه هایی می باشد که قابلیت اتصال به اینترنت را دارد، مانند لپ تاپ، دستکتاپ، تبلت و موبایل.
3- محدوده ابزارها
ربات Cryptohopper از ابزارهای ترید متعددی مانند قالبهای قابل تنظیم و ذخیره، تست ربات، اندیکاتورهای قابل شخصی سازی و حد ضررهای دنبال کننده استفاده می کند. کاربران همچنین می توانند از طریق این ربات با اندیکاتورهایی مانند استوکاستیک (Stochastic)، قدرت نسبی (RSI)، باندهای بولینگر (Bollinger Bands) و مکدی (MACD) استفاده کنند.
4- پشتیبانی
کاربران برای حل مشکلات خود می توانند با ارائه تیکت در بخش پشتیبانی، با تیم پشتیبانی این پلتفرم تماس بگیرند.
آموزش کار با ربات Cryptohopper
کاربران برای استفاده از ربات Cryptohopper در قدم اول باید به صرافی خود متصل شوند و حساب کاربری خود را تایید کنند. سپس بر روی آیکن کاربر که در قسمت سمت راست قرار دارد کلیک کنند و گزینه API Management را انتخاب کنند. کاربران باید یک کلید API با نام Cryptohopper ایجاد کنند. ( کاربران باید مطمئن شوند که حق ترید و مشاهده را به این پلتفرم داده اند. همچنین باید توجه کنند که حق برداشت را به این پلتفرم نداده باشند.) سپس باید روی گزینه ذخیره کلیک کنند.
در مرحله بعد صرافی از کاربر 2FA را می خواهد و یک کد ایمیل برای کاربران ارسال می کند. سپس کاربر باید بدون بستن تب صرافی، یک تب جدید برای Cryptohopper باز کند و پس از ورود به Cryptohopper، کلید عمومی و خصوصی خود را در هاپر کپی کند. سپس روی «Config» در نوار منو در سمت راست کلیک و «Baseconfig» را انتخاب و در نهایت روی «Exchange» کلیک کنند و پس از این که صرافی مورد نظر خود را انتخاب کردند، paper trading را غیرفعال نمایند.
آموزش ساخت ربات در Cryptohopper
کاربران برای ساخت یک هاپر جدید باید بر روی گزینه view all hoppers که در نمای کلی هاپر قرار دارد، کلیک کنند و صرافی را که می خواهند در آن معامله انجام دهند را انتخاب کنند. پس از انتخاب صرافی، باید یکی از تمپلیت ها (قالب ها) را انتخاب کنند. برای مثال اگر کاربران USDT را در حساب خود داشته باشند، می توانند قالب USDT را انتخاب کنند تا ربات بتواند برای خرید دارایی ها از آن استفاده کند.
در صورتی که کاربران بخواهند معاملات خود را شبیه سازی کنند، باید تجارت کاغذی (paper trading) را انتخاب کنند. همچنین اگر بخواهند با وجوه واقعی خود معامله کنند، باید کلید های API را از صرافی خود اضافه کنند.
ثبت نام در ربات Cryptohopper
ایجاد حساب کاربری
کاربران با مراجعه به وب سایت ربات Cryptohopper می توانند با وارد کردن نام، آدرس ایمیل، نام کاربری و رمز عبور، ثبت نام خود را انجام دهند. کاربران می توانند در ایمیل ارسالی بر روی پیوند فعال سازی کلیک کنند و حساب ایمیل خود را تایید کنند و به این صورت به داشبورد دسترسی پیدا کنند.
نحوه دنبال کردن سیگنال ها از طریق Hopper
کاربران پس از ورود به marketplace باید بر روی گزینه signals کلیک کنند. سپس باید سیگنال دهنده ای را انتخاب کنند که سیگنال هایی را برای تبادل ارسال کنند. کاربران پس از بررسی گزارش عملکرد آنها، باید بر روی subscribe کلیک کنند. پس از آن، subscribe در یک سیگنال دهنده پولی، به روش های پرداخت هدایت می شوند. پس از پرداخت، Hopper می تواند این سیگنال دهنده را دنبال کند. سپس کاربران باید کوین هایی را انتخاب کنند که قصد دارند توسط Hopper معامله شوند. در مرحله بعدی کاربران باید به Config بروند و بر روی Baseconfig کلیک کنند و Coins & Amounts را انتخاب نمایند. سپس باید کوین هایی را که می خواهند معامله کنند را انتخاب نمایند.
اگر کاربران بخواهند Hopper سیگنال های هر کوین را کپی کند، باید در بخش "Config" بر روی "Baseconfig" کلیک کنند. روی «Strategy» کلیک کرده و دکمه «Signals only» را تغییر دهید. به این ترتیب استراتژی کاربران غیرفعال می شود و هاپر کاربر فقط سیگنال ها را دنبال می کند. در نهایت باید بر روی گزینه "Save" کلیک کنند.
تغییر استراتژی مورد استفاده Hopper
برای تغییر استراتژی مورد استفاده Hopper، کاربران باید بر روی منوی کشویی marketplace در نوار منو در سمت چپ کلیک کنند و «Strategies» را انتخاب نمایند و گزینه Download را کلیک کنند. پس از نصب استراتژی، باید به قسمت "Config" بروند و روی "Baseconfig" کلیک کنند و گزینه «Strategies» را انتخاب کنند. سپس استراتژی مورد نظر برای معامله با آن را در فهرست بازشوی استراتژی در قسمت بالا انتخاب کنند. در مرحله آخر نیز روی دکمه "ذخیره" کلیک کنید.
پیکربندی Trailing Stop-loss برای همه معاملات
کاربران برای پیکربندی Trailing Stop-loss برای همه معاملات باید بر روی منوی کشویی «Config» در نوار منو در سمت چپ کلیک کنند و سپس «Baseconfig» را انتخاب کنند. در بخش selling، روی "Trailing Stop-Loss" در منوی پیکربندی پایه کلیک کنند. سپس سوئیچ "Enable" را تغییر دهند. همچنین باید یک Trailing stop-loss percentage یا درصد توقف ضرر را وارد کنند، که این تعیین می کند که قیمت چقدر باید کاهش یابد تا دارایی به طور خودکار فروخته شود. در مرحله بعد باید درصد Arm trailing stop-loss at را وارد نمایند. بنابراین hopper کاربر آماده می شود تا کوین کاربر را در صورت رسیدن به این درصد بفروشد و زمانی که قیمت از درصد پیکربندی شده در مرحله 4 کاهش پیدا کند، به فروش می رسد.
اگر کاربر فقط بخواهد با «Use trailing stop-loss only» فروش را انجام دهند، باید «Trailing Stop-Loss» را فعال کند و سود برداشت خود را غیرفعال کند و سپس روی «ذخیره» کلیک نماید.
تنظیم توقف ضرر در هر موقعیت
کاربران باید در داشبورد، روی دکمه "info" در یکی از موقعیت هایی که می خواهند تنظیم کنند کلیک نمایند، سپس یک pop-up خواهند دید. بعد از آن باید روی "Settings" در منوی بالای pop-up کلیک نمایند. سپس روی منوی کشویی «Trailing Stop-Loss» کلیک کنند. در مرحله آخر باید Trailing Stop-Loss را فعال کرده و از اینجا به بعد را مانند مراحل پایانی بخش پیکربندی، این فرآیند را تکمیل کنند.
تنظیمات مختلف برای هر کوین
کاربران برای ایجاد استخرهای پیکربندی باید روی منوی کشویی «Config» در نوار منو در سمت چپ کلیک کنند و سپس روی «Config Pools» کلیک نمایند. در مرحله بعد روی دکمه «Add Config Pool» در گوشه بالا سمت راست کلیک کنند. سپس باید برای Config Pool خود، یک نام انتخاب کنند. به عنوان مثال، می توانند از نام کوین هایی که این استخر پیکربندی برای آنها است، استفاده کنند.
پس از این مرحله باید کوین هایی را که می خواهند تنظیمات ویژه ای برای آنها داشته باشند را انتخاب کنند. این فقط کوین هایی را نشان می دهد که قبلاً در baseconfig خود انتخاب کرده اند. سپس باید تنظیماتی را که می خواهند تنظیم کنند. برای مثال می توانند از استراتژی های مختلفی برای هر کوین استفاده نمایند. در مرحله آخر نیز باید بر روی گزینه «Save» کلیک کنند.
تغییر تنظیمات و سایر رفتارها براساس شرایط بازار
برای ایجاد اولین trigger، کاربران باید روی منوی کشویی «Config» در نوار منو در سمت چپ کلیک کنند و روی «Triggers» کلیک کنند و دکمه "New" را بزنند. سپس برای trigger خود یک نام انتخاب کنند. سپس کابران باید exchange, market و candle size را که قصد دارند آن را مشاهده کنند، انتخاب کنند. در منوی کشویی «Trigger when»، کاربران باید «downtrend» را انتخاب کنند. سپس انتخاب کنند که Trigger باید کدام عمل را انجام دهد. از آنجایی که یک روند نزولی وجود دارد، برای متوقف کردن خرید، باید "Set buying status" را انتخاب کنند. سپس با کلیک بر روی منوی کشویی باید مطمئن شوند که در بخش Set Status"، disabled" انتخاب شده است. سپس روی «ذخیره» کلیک کنند.
نحوه حذف یک Hopper
در صورتی که کاربران بخواهند Hopper خود را حذف کنند باید به نمای کلی Hopper در گوشه سمت چپ بالا بروند و روی "view all hoppers" کلیک کنند. (در صورتی که چند هاپر داشته باشند، ابتدا باید روی منوی کشویی کلیک کنند.)
روی چرخ دنده کوچک Hopper که می خواهند حذف کنند کلیک کنند. به این ترتیب Hopper آنها حذف می شود و دیگر قابل برگشت نیست.
نحوه مبادله خودکار ارزها
کاربران باید در قسمت Current Assets، بر روی گزینه Synchronize کلیک کنند و Automatic Sync را فعال نمایند.
سپس در منوی سمت چپ روی Config -> Baseconfig کلیک کنند.
به «Auto Close» بروند و یک بازه زمانی (کوتاه) را برای فروش خودکار موقعیتهایی که همگامسازی شدهاند، انتخاب کنند.
اکنون به طور خودکار ابزارهای استفاده از تریگر در بورس می توانند داراییها را برای «Quote Currency» پیکربندی شده خود، بفروشند.
چگونه از اندیکاتورها برای ایجاد استراتژی معاملاتی استفاده کنیم؟
اندیکاتورهایی همچون میانگینهای متحرک (Moving averages) و باندهای بولینگر (Bollinger Bands) ابزارهای تحلیل تکنیکالی مبتنی بر ریاضیات هستند که معاملهگران و سرمایهگذاران برای تحلیل گذشته و آینده الگو و روند قیمتها از آنها استفاده میکنند.
درحالیکه تحلیلگران بنیادی، اخبار اقتصادی و گزارشهای سالیانه را دنبال میکنند، معاملهگران در تحلیل تکنیکال بر اندیکاتورهایی که میتوان با کمک آنها روند بازار را تفسیر کرد تکیه میکنند.
هدف استفاده از این اندیکاتورها تشخیص فرصتهای معاملاتی و کسب سود است.
به عنوان مثال، یک تقاطع در میانگینهای متحرک معمولا پیش بینی کننده تغییر روند است و معاملهگران میتوانند نقاطی که روند قیمتها ممکن است دچار تغییر شوند را با به کارگیری اندیکاتورهای میانگین متحرک در یک نمودار قیمت شناسایی کنند.
استراتژیهای معاملاتی نیز معمولا به شکلی عینی از اندیکاتورها برای تعیین قوانین ورود و خروج و یا مدیریت معاملات استفاده میکنند.
یک استراتژی مجموعهای مشخص از قوانین است که به طور دقیق مشخص میکند معاملات تحت چه شرایطی باید انجام، مدیریت، و یا بسته شوند.
استراتژیها معمولا بر اساس اطلاعات جزء به جزء یک یا اغلب چند اندیکاتور بنا میشوند و تعیین میکنند که معاملات در چه زمانی باید صورت بپذیرند.
هدف این مقاله تمرکز بر استراتژی معاملاتی خاصی نیست، بلکه این مقاله سعی دارد توضیح دهد که اندیکاتورها و استراتژیها تا چه میزان متفاوت هستند و در کنار یکدیگر چطور به تحلیلگران تکنیکال برای افزایش سوددهی معاملات کمک میکنند.
اندیکاتورها
هرروزه، اندیکاتورهای تکنیکال بیشتری برای مطالعه بازار در دسترس معاملهگران قرار میگیرد، از جمله اندیکاتورهایی که در دسترس عوام قرار دارند، میتوان به میانگین متحرک یا اسیلاتور استوکاستیک (stochastic oscillator) اشاره کرد.
همچنین اندیکاتورهای اختصاصی تجاری نیز به تعداد زیاد در بازار موجود است.
علاوه بر این، بسیاری از معامله گران اندیکاتورهای مختص خود را ایجاد میکنند، و در این بین گاهی از همکاری یک برنامهنویس که به حوزه اقتصاد نیز اشراف داشته باشد بهره مند میشوند.
اکثر اندیکاتورها متغیرهایی دارند که توسط کاربران تعیین شدهاند و به معاملهگران اجازه میدهند تا دادههای کلیدی، از جمله “دوره بازگشت” (lookback period) (یا چه میزان اطلاعات تاریخی باید برای محاسبات مورد استفاده قرار گیرد) را طبق نیازهای خود تنظیم کنند.
به عنوان مثال، یک میانگین متحرک فقط میانگین قیمت یک سهم در طول زمانی مشخص است.
هر میانگین متحرک همراه با یک بازه زمانی تعیین میشود؛ مثلا، یک میانگین متحرک 50 روزه میانگین فعالیت قیمت در 50 روز گذشته را محاسبه میکند.
این محاسبه معمولا با استفاده از قیمت بسته شدن (closing price) در محاسبات انجام میشود گرچه دیگر نقاط قیمت مانند قیمت باز (open price)، قیمت بالا (high price)، یا قیمت پایین (low price) نیز میتوان استفاده کرد.
پس کاربر میتواند طول میانگین متحرک و همچنین نقطه قیمتی که در محاسبات استفاده خواهد شد را تعیین میکند.
استراتژیها
یک استراتژی معاملاتی مجموعهای از قوانین عینی و مطلق است که تعیین میکنند یک معاملهگر چه زمان باید دست به کار شود.
معمولا استراتژیها شامل فیلترها (trade filter) و محرکهای معاملاتی (trade trigger) میشوند، که هر دو مبتنی بر اندیکاتورها هستند.
فیلترهای معاملاتی شرایط شروع را مشخص میکنند و محرکهای معاملاتی نیز مشخص میکنند که یک عمل خاص دقیقا باید در چه زمانی اتفاق بیفتد.
به عنوان مثال، یک فیلتر معاملاتی میتواند فیلترکننده داراییهایی باشد که قیمتشان بالاتر از میانگین متحرک 200 روزهاش بسته شده است.
فیلتر معاملاتی زمینهساز اعمال محرک معاملاتی است، یا درواقع همان موقعیتی که معاملهگر باید وارد عمل شود. یک محرک معاملاتی احتمالا موقعیتی است که نمودار قیمت به اندکی بالاتر از میانگین متحرک 200 روزه رسیده است.
روشن تر بگوییم، یک استراتژی فقط این نیست که “وقتی قیمت از میانگین متحرک بالاتر رفت بخرید.” این تعریف بسیار سادهلوحانه است و جزئیات مشخصی در جهت اقدامات عملی فراهم نمیکند.
در ادامه به چند پرسش که باید برای تدوین یک استراتژی عینی به آنها پاسخ داد اشاره میکنیم:
- در محاسبه میانگین متحرک، از نظر دوره زمانی و نقطه قیمت چه تنظیماتی باید استفاده شود؟
- قیمت باید تا حد چه بالاتر از میانگین متحرک برود؟
- آیا به محض اینکه قیمت به میزانی مشخص بالاتر از میانگین متحرک رسید باید وارد معامله شد؟ در پایان میله یا در آغاز میله بعدی؟
- از چه نوع سفارشی باید برای انجام معامله استفاده کرد؟ سفارش محدود (limit order)؟ یا سفارش به قیمت بازار (market order)؟
- چند قرارداد یا سهم معامله خواهد شد؟
- قوانین مدیریت پول چه هستند؟
- قوانین خروج چه هستند؟
پاسخ تمام این پرسشها باید داده شود تا بتوان مجموعهای مختصر از قوانین تهیه و یک استراتژی را شکل داد.
استفاده از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای تدوین استراتژیها
یک اندیکاتور همان استراتژی معاملاتی نیست.
اندیکاتور میتواند به معاملهگران برای تعیین شرایط بازار کمک کند، درحالیکه استراتژی را میتوان کتاب قانون معاملهگران دانست.
یک استراتژی معاملاتی تعیین میکند که اندیکاتورها چطور تفسیر و اعمال شوند تا بتوان بر پایه اطلاعات فعلی، آینده بازار را پیش بینی کرد.
گروههای مختلفی از ابزارهای معاملاتی در تحلیل تکنیکال وجود دارند، از جمله روند (trend)، حجم (volume)، نوسانات (volatility)، و اندیکاتورهای مومنتوم یا شتابسنج.
معاملهگران اغلب از چندین اندیکاتور برای ایجاد یک استراتژی استفاده میکنند، گرچه انواع مختلفی از اندیکاتورها به هنگام استفاده از بیش از یک اندیکاتور پیشنهاد میشود.
استفاده از سه اندیکاتور مختلف از یک نوع – مثلا مومنتوم – منتج به محاسبات چندگانه از اطلاعاتی یکسان میشود، که در علم آمار به همخطی چندگانه (multicollinearity) معروف است.
از همخطی چندگانه باید اجتناب کرد زیرا باعث ایجاد نتایج مازاد شده و دیگر متغیرها را بیاهمیت جلوه میدهد.
در عوض، معاملهگران باید از اندیکاتورهایی از گروههای مختلف استفاده کنند، مثلا یک اندیکاتور مومنتوم به همراه یک اندیکاتور دنبالکننده روند.
غالبا، یکی از اندیکاتورها برای تائید استفاده میشود، به این معنی که صحت سیگنالهای ارائه شده توسط اندیکاتور دیگر را تائید ابزارهای استفاده از تریگر در بورس میکند.
به عنوان مثال، یک استراتژی میانگین متحرک ممکن است از یک اندیکاتور مومنتوم برای تائید صحت سیگنال معاملاتی استفاده کند.
یکی از اندیکاتورهای مومنتوم اندیکاتور قدرت نسبی (به اختصار RSI) است که تغیرات میانگین قیمت دورههای رشد را با تغییرات میانگین قیمت دورههای افت مقایسه میکند.
مانند دیگر اندیکاتورهای تکنیکی، اندیکاتور قدرت نسبی دادههای ورودی متغیری دارد که کاربر آنها را معین میکند، از جمله تعیین شرایط بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold).
از این رو، اندیکاتور قدرت نسبی را میتوان برای تائید هر سیگنالی که توسط میانگین متحرک ایجاد میشود به کار گرفت. سیگنالهای متضاد ممکن است نشانگر این نکته باشند که سیگنال اولیه غیرقابل اعتماد است و باید از انجام این معامله پرهیز کرد.
برای تعیین مناسبترین کاربرد یک اندیکاتور و یا ترکیب چند اندیکاتور باید مطالعات لازم با توجه به سبک و تحمل زیان معاملهگر انجام گیرد.
یکی از مزایای ارزیابی و تعیین کارایی و کیفیت قوانین معاملاتیِ یک استراتژی این است که میتوان از این استراتژی برای دادههای تاریخی نیز استفاده کرد.
هدف تعیین عملکرد احتمالی این استراتژی در گذشته است، فرآیندی که آزمون گذشته (backtesting) نامیده میشود.
البته، با این کار نمیتوان نتایج مثبت آینده را تضمین کرد اما این شیوه قطعا در تدوین یک استراتژی معاملاتی پربازده تر موثر خواهد بود.
فارغ از اینکه چه اندیکاتورهایی مورد استفاده قرار میگیرند، یک استراتژی باید روشن و معین مشخص کند که اندیکاتورها چگونه تفسیر خواهند شد و دقیقا چه اقداماتی باید انجام شوند.
اندیکاتورها ابزارهایی هستند که معاملهگران برای تدوین استراتژیهای خود به کار میگیرند؛ اندیکاتورها به تنهایی نمیتوانند سیگنالهای معاملاتی ایجاد کنند. هر گونه ابهامی در مورد نحوه عملکرد اندیکاتورها و استراتژیها میتواند منجر به ایجاد مشکل شود.
انتخاب اندیکاتورها جهت تدوین یک استراتژی
نوع اندیکاتوری که یک معاملهگر برای ایجاد یک استراتژی استفاده میکند بستگی به نوع استراتژیای دارد که او قصد دارد به کار گیرد.
این مسئله مرتبط با سبک معاملات و تحمل زیان معامله گر است.
معاملهگری که به دنبال یک معامله طولانی مدت با سودهای کلان است ممکن است استراتژی دنبال کردن روندها را به کار بگیرد و از این رو از اندیکاتوری مانند یک میانگین متحرک در جهت دنبال کردن روندها استفاده کند.
از طرف دیگر، معاملهگری که تصمیم به انجام معاملات کوتاه مدت با سود مکرر اما اندک گرفته احتمالا مشتاق به استفاده از یک استراتژی مبتنی بر نوسانات قیمت باشد. انواع مختلف اندیکاتور ها میتوانند در جهت تائید نتایج به کار گرفته شوند.
سخن آخر
اندیکاتورها به تنهایی نباید به ابزاری برای گرفتن تصمیمات معاملاتی تبدیل شوند.
بلکه هر معاملهگر باید از اندیکاتورها برای دریافت سیگنال معاملاتی و تدوین استراتژیهای معاملاتی استفاده کرده و روش دقیق خود را تعیین کند.
قطعا میتوان بدون در نظر گرفتن استراتژیها نیز از اندیکاتورها استفاده کرد؛ با این حال، استراتژیهای معاملاتی معمولا حداقل شامل یک نوع اندیکاتور میشوند.
تعیین مجموعهای دقیق از قوانین، در قالب یک استراتژی، به معاملهگر اجازه میدهد تا آن قوانین را با اتفاقات گذشته بازار نیز آزمایش کند تا مشخص شود که یک استراتژی خاص تا چه حد قابل اتکاست.
این کار همچنین به معامله گر کمک میکند تا آینده به کارگیری این قوانین و اینکه یک استراتژی احتمالا چه عملکردی در آینده خواهد داشت را پیشبینی کند. این مسئله برای معاملهگران تکنیکال بسیار حیاتی است زیرا به آنها در ارزیابی مستمر عملکرد استراتژی و همچنین تعیین زمان بستن یک موقعیت (اگر اصلا باید بسته شود) کمک میکند.
معاملهگران اغلب در مورد فوت کوزهگری صحبت میکنند – یک راز که آنها را به سمت کسب سود فوری سوق میدهد.
اما واقعیت اینجاست که شوربختانه چنین استراتژی کاملی که موفقیت را برای تمام سرمایهگذاران تضمین کند وجود ندارد.
هر معاملهگر سبک، اخلاق، تحمل زیان و شخصیتی منحصربه فرد دارد. از این رو، هر معامله گر باید خود انواع ابزارهای موجود برای تحلیل تکنیکال را فرا بگیرد و در مورد نحوه عملکرد آنها تحقیق کند تا بتواند استراتژی معاملاتی ویژهای بر اساس نیازهای شخصی خود و با تکیه بر نتایج این تجزیه و تحلیلها تدوین کند.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
دیدگاه شما