مسیر سودآوری - قسمت 1
یکی از اشکالات اساسی در معامله کردن این است که مسیر مشخصی برای یک معاملهگر وجود ندارد که از فردی آماتور تبدیل به فردی حرفه ای گردد. آموزش هایی که اکنون موجود است شامل بررسی اصطلاحات و توضیحاتی در مورد معامله کردن است یا تدریس اندیکاتورهایی که بسیار شناخته شـده اسـت. هـیـچ کـدام از این راهکارها منجر به سود دهی ثابت در معامله نخواهد شد.
با این وجود مسیر پیشرفت ۵ مرحله ای وجود دارد که در هر رشته ای یک فرد مبتدی را تبدیل به یک فرد ماهر خواهد کرد. این مسیر توسط دو برادر به نامهای استوارت و هوبرت دریفوس در کتاب درباره کامپیوتر ( ۱۹۸۶ ) معرفی گردید و سپس توسط جیمز والتون ، اریک جونز و رابرت والتون در کتاب "در مورد بازار" کامـل گردید. این مسیر نقشهای را مشخص می کند که طی پیشرفت از مرحله ای به مرحله دیگر با کدام چارچوب مسیر را باید طی کرد. فکر کنید در کنسرت پیانوی سوناتای موتزارت حضور یافته اید. در طی مراسم و بعد از کنسرت بـه قـدری تحت تأثیر هستید که تصمیم می گیرید با هر سختی ممکن پیانو نواختن را یاد بگیرید. بدون توجـه بـه پیشینه خود، عدم استعداد در زمینه موسیقی و یا حتی سنتان، به هـر جهـت شـما تصمیم می گیرید موسیقی را فرا گیرید.
حال فرضیهای موازی را بررسی کنید، فرض کنید که شما وسوسـه شـده ایـد (با پتانسیل سودگیری، لذت بردن از شیوه زندگی و . ) تا به هر شکل ممكـن معاملـه کردن را فرا گیرید و به یک معاملهگر حرفه ای در بازار سهام و سرمایه مبـدل شـوید. برای هدف موسیقی، شما باید پیانو بخرید یا اجاره کنید، کتابهـایی در مـورد پیانو بخرید و معلمی را استخدام کنید. برای هدف معاملهگری، شما باید چنـدین تحليـل کننده بازار را دنبال کنید و گوش به حرف بروکرهای مختلف باشید. شما باید در خبرنامهها عضو شوید و از تدریس کنندگان معامله، کتابهای معاملهگری و کلاسهای آموزشی استفاده نمایید. در هر کدام از این کارها شما یک فرد مبتـدی هستید و در معرض روشهای مختلف و فراوانی هستید که می تواند در شما عادات و باورهای خـوب (مؤثر) و بد (زیانده ) به وجود آورد. در این مرحلـه شـمـا بسیار هیجان زده هستید، مرحلهای که از آن در علم روان شناسی بـه نـام انـرژی رویشی یـاد مـی شـود. شـما احساس می کنید که وارد برههای جدید از زندگی شده اید. شما انرژی فراوانی دارید و هر آموزشی را به عنوان منبعی برای رشد و ترقی تلقی می کنید .
در موسیقی شما باید مبانی اساسی را درک کنید. نوتها را یاد بگیرید، ضرباهنگ را فراگیرید، نوع دست گرفتن روی پیانو و نوع نواختن را یاد بگیرید. حال در معامله شما یاد می گیرید که در بازار معامله انجام دهیـد و سرمایه تان را از دست ندهید. بگذارید که این مرحله، یعنی مرحله اول یا مبتدی را بررسی کنیم .
مرحله اول : مبتدی
اهداف موسیقی در این مرحلـه ایـن است: یادگیری مقـدمـات نـوت هـا و شـروع یادگیری دایره لغات و کلمات مختصر در صفحه نوت. در علوم پایه، خصوصیت این مرحله، فراگیری اعداد است. در موسیقی یادگیری نـوتهـای نوشته شده است در کامپیوتر، نظام صفر و یک است. در فیزیولوژی همه این مراحل در نیمکره چپ مغز انسان صورت می پذیرد. در ریاضی مراحل مختلف محاسـبـه اسـت. فرض تفاوت معامله گرهای حرفهای و آماتفاوت معامله گرهای حرفهای و آماتور تور بـراین است که تمامی مبانی بر فرضیات ارسطویی استوار است. (این فرض که همه چیز مستقل از هم میباشد و می توان تمامی پدیده ها و اتفاقات را در جهان گروه بندی کرد.)
معامله کردن نیز همین است، در مرحله اول مبانی و اصـول اولیـه بـازار را فـرا می گیریم (اصطلاحات ، چگونگی آغاز یک معامله ، اهداف ما در این معاملات و . ). در این مرحله شروع به یادگیری اطلاعات زیادی از قبیل اندیکاتورها، ابزارها و . می کنیم. ابزارها شامل قیمت باز شده، قیمت بسته شده، بالاترین و پایین ترین مقدار قیمت و حجم معاملات است. ما بازار را با هر قیمتی که تشکیل شود دنبال می کنیم. در این حال، تنها دو قیمت را نگاه می کنیم، قیمتی که اکنون تشکیل شده است و قیمتی که به دنبال آن شکل می گیرد. علاقه اولیه ما به این است که رفتار بازار را درک کنیم تا اینکه بتوانیم الگوها و طبقه بندیهای ذهنی گذشته خود را بـا رفـتـار کـنـونـی بـازار انطباق دهیم. فهم این موضوع اولین مرحله برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای است.
به عنوان یک مبتدی شما باید یاد بگیرید که چه کسی این نمایش را اداره میکند، چه اتفـاقهـایی در بازار رخ داده است. بیشتر معاملـه گـران مبتـدى بـه دنبال سیستم های جادویی هستند که قطعات پازل بازار را کنار هم قرار دهند و آن ها را موفق و پولدار کند. این ایده را فراموش کنید، این اتفاق هیچ گاه در بازار رخ نمی دهد، اگر شما با این استراتژی معامله کنید، در نهایت محکوم به زیان دادن بسیار خواهید شد. در این مرحله پیدا کردن نقشهای برای تعیین مسیر، کار دشواری است. عقیده ما این است که سیستم پویای موفقیت آمیزی به طور مداوم وجود ندارد و در زمان حال چنین سیستمی وجود ندارد و هیچ گاه نیز به وجود نخواهد آمـد؛ حتـی اگـر از هـوش مصنوعی، پردازشگرهای آنالوگ، الگوریتم ژنتیکی و شبکههای ارتباطی استفاده گردد. هنگامی که چگونگی عملکرد در بازار را فرا گرفتید، با دقت در ساختارهای پایهای متوجه خواهید شد که بازار به گونهای طراحی شده است تا تمامی سیستم های پویای موفق را نابود کند. تمامی این سیستم ها از بین خواهند رفت. این سیستم ها خطی هستند و توانایی توضیح بازار یا رفتار غیرخطی را ندارند. اگر چنین سیستمی وجـود داشت نه تنها که هزینههای استفاده از آن به صورت هفتگی و روزانه نبود، بلکه باید دقیقهای بهای آن را پرداخت می نمودید. دقت نمایید ما در مورد سیستمی صحبت می کنیم که در طول زمان کارایی داشته باشد و سود ثابت حاصل کند.
استراتژی و نقشه ای که توسط معاملـه گـران مبتـدى شـکل میگیرد بر اساس مقایسه قیمتهاست، به همین دلیل ناپایدار خواهد بود. زیرا قیمت معلول است نه علت که بتوان بر اساس آن به یافتهای خاص رسید. این معامله گران یک معلـول را با معلول دیگر مقایسه می کنند. این استراتژی هـا بـه سـود قـابـل ملاحظهای خـتم نمی شود، با استفاده از این استراتژیها سیگنال های قوی و خوبی که شکل می گیرد منجر به سود قابل توجهی نخواهـد گردید. مـن مثالهـا و اندیکاتورهای متعددی را بررسی کردهام. در تمامی آنها می توانم سیگنال هایی را بررسی کنم که با وجود قوی و مفید بودن منجر به ضرردهی در بازار خواهد شد.
عملکرد در مرحله مبتدی این است که به شما اجازه می دهد در بازار بدون زیان کردن سود به دست آورید و در عین حال به کسب تجربه بپردازید، سناریوی شایعی در مورد مبتدیان در تفاوت معامله گرهای حرفهای و آماتور موسیقی، نویسندگی یا حتی معامله کردن وجود دارد که آنها با استفاده از انرژی فوق العادهای که در خود دارند اتفـاق های شگفت انگیزی را رقم می زنند. به دنبال این صعود فوق العاده، قطعا سقوط (افسردگی) رخ میدهد.
«معاملهگری بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که در ابتدا تصور می کردم. هر زمانی که فکر می کردم در حال به دست آوردن سود فراوانی هستم، بازار زیان زیادی بر من تحمیل می کرد.»
در این زمان، اکثر معامله گران مبتدی در سه ماهـه اول ورود به بازار، بازار را ترک می کنند. برای کسانی که این دوره افسردگی را تحمـل کـنـند و یا به تمرین موسیقی ادامه دهند و یا در معامله بیشتر یاد بگیرند، بازار پاداش فراوانـی قـرار می دهد. در این مرحله فقط به دو قیمت پشت سرهم تشکیل شده دقت می کنید و در پروسه افزودن آگاهیتان در مورد حقیقت بازار هستید. شما شروع میکنید بـه فهـم این موضوع که رفتار بازار حاصل از طبیعت است تا اینکه برگرفته از اقتصـاد، تحليـل فاندامنتال یا تکنیکال باشد. درست مانند توانایی راندن دوچرخه که بعد از افتادنهـای مکرر، توانایی درونی حفظ تعادل در شما ایجاد خواهد شد. در این مرحله نیز شما یاد می گیرید که در بازار چگونه تعادل درونیتـان را حفظ کنید. دانش حاصـل از این مرحله، درک و عملکردی را برای شما فراهم می آورد که به کمک آن می توانید به مرحلـه بعـد وارد شوید.
در " قسمت بعدی " این مقاله در مورد ادامه مراحل مسیر پیشرفت در معاملهگری صحبت خواهیم کرد.
درآمد تریدرها در ایران چقدر است؟
یکی از روشهای کسب درآمد از ارزهای دیجیتال، ترید این ارزها است. ترید به معنی خرید ارز در بهترین قیمت و فروش آن در بهترین قیمت ممکن است. از آنجا که ترید یکی از بهترین شیوههای کسب درآمد در ایران است، به بررسی میزان درآمد تریدرها در ایران میپردازیم.
تریدر ارز دیجیتال کیست؟
در مورد ویژگیهایی که یک تریدر باید داشته باشد، در بخش دیگری بحث خواهیم کرد. اما قبل از آن باید بدانیم به چه کسی تریدر گفته میشود؟
تریدر فردی است که با استفاده از دانش خود و با تکیه بر تحلیلهای مختلف به معامله ارزهای دیجیتال میپردازد. البته در این میان شانس هم در موفقیت فرد بی تأثیر نیست. تریدر، ارز موردنظر خود را در قیمت پایین خریداری میکند. سپس با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارد، بالاترین قیمت را پیشبینی میکند و در زمانی که قیمت به نقطه اوج خود رسید، آن را به فروش میرساند. به عبارت سادهتر، تریدر از تفاوت قیمت فروش نسبت به قیمت خرید خود سود میکند. شاید با خود بگویید که احتمالاً یک سرمایهگذار نیز از همین شیوه به سود میرسد. پس تفاوت تریدر با سرمایهگذار چیست؟
تفاوت ترید و سرمایهگذاری
اولین تفاوتی که بین ترید و سرمایهگذاری وجود دارد، به اصطلاح، مدت خواب سرمایه فرد است. در پروسه سرمایهگذاری، کاربر ممکن است تا یک سال و حتی بیشتر اقدام به فروش نکند. اما یک تریدر ممکن است در بازههای زمانی کمتر از 1 روز نیز خرید و فروش ارز داشته باشد.
دومین تفاوتی که بین این دو وجود دارد، تفاوت در تعداد معاملات است. یک تریدر به دفعات اقدام به خرید و فروش ارزهای دیجیتال میکند اما سرمایهگذار بسیار کمتر دست به معامله میزند.
ویژگیهای یک تریدر حرفهای چیست؟
برای اینکه شما هم تجربه ترید خوب را داشته باشید و بتوانید درآمدی همچون درآمد تریدرها در ایران را به دست بیاورید، باید ویژگیهایی داشته باشید که در ادامه بررسی میکنیم.
روابط عمومی قوی
هر چه روابط تریدر با افراد دیگر قویتر باشد، احتمال موفقیت وی بیشتر خواهد بود. یک تریدر با ایجاد زنجیرهای از ارتباطات خود، اطلاعات لازم را از گوشه و کنار به دست میآورد. وجود این اطلاعات در زمان تصمیمگیری، منجر به یک معامله سودآور خواهد شد.
افزایش دانش
تریدر حرفهای هر روز به دنبال افزایش اندوخته اطلاعاتی خود است. چنین فردی برای موفقیت بیشتر، از هر معامله خود نیز درس میگیرد و بر تجربیاتش میافزاید.
یک تریدر موفق، اسناد مالی خود را مکتوب و مستندسازی میکند.
صبور و آرام
چنین افرادی صبر را سرلوحه کار خویش قرار دادهاند. این صبوری میتواند در زمان مواجه با نوسانات بازار کمک شایان توجهی به تریدر کند.
طماع نیست
فرض کنید قیمت بیت کوین به 10999 دلار برسد. حال یک تریدر بدون توجه به تحلیلها، به امید 11 هزار دلاری شدن بیت کوین، آن را نمیفروشد. این در حالی است که تحلیلها بالاترین قیمت آن را 10995 دلار پیشبینی کردهاند. این عدم فروش یعنی طمع. چراکه ممکن است قیمت آن به کانال 10800 دلار سقوط کند. این نوع ضررها از جملۀ تلخترین نوع زیانهای مالی است.
دارای اندیشه مستقل
او به صورت مستقل عمل میکند و تمام پیامدهای حاصل از معاملاتش را بر عهده میگیرد.
یک تریدر در همه زمینهها، خصوصاً به کار خود متعهد است. او به خودش تعهد داده که همه اصول کاریش را رعایت کند.
البته اینها تنها تعدادی از ویژگیهایی است که درامد تریدرها در ایران و سایر نقاط جهان را افزایش میدهند. مسلماً ویژگیهای دیگری نیز در این زمینه مؤثر هستند که در این مقاله به آنها اشاره نکردهایم.
اشتباهات روانشناختی تریدرها
یکی از نکاتی که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، اشتباهاتی است که ممکن است تریدر مرتکب شود. این اشتباهات در مورد تریدرهای تازهکار چندان عجیب نیست. اما در مورد یک تریدر حرفهای، قصهای متفاوت خواهد داشت. از جمله اشتباهات روانشناختی، این موارد میتواند باشد:
- اعتیاد به معامله فراوان
- ناتوانی در مدیریت ریسک
- شک و تردید زیاد در خصوص درستی یک معامله
- ترس از ضرر کردن
- امید بیجا در شرایط نزول بازار و بیتوجهی به حقایق
- خروج بیموقع از بازار
- خرید و فروش از روی هیجان
- شادمانی بیش از حد بعد از یک معامله پرسود
این اشتباهات روانشناختی، تبعات دیگری هم دارند که مشکل را دوچندان میکنند. با هم برخی از تبعات این خطاها را مرور میکنیم.
- کاهش اعتماد به نفس پس از سقوط قیمت
- محدود کردن سود
- افت میزان ریسکپذیری
- امید واهی به بازگشت بازار در زمان نزول قیمتها
اینها فقط برخی از تبعاتی است که از نظر روانشناختی، ثابت شده است.
متوسط ماهانۀ درآمد تریدرها در ایران چقدر است؟
اکنون که با دنیای ترید بیشتر آشنا شدیم، پیشبینی درامد تریدرها در ایران بسیار آسانتر خواهد بود.
تجربه نشان داده است که در مورد درآمد تریدرها واقعیاتی وجود دارد که کمتر در مورد آنها صحبت میشود. اولین واقعیت در این زمینه، کتمان میزان درآمد واقعی است.
در ضمن همه ما میدانیم که درآمد حاصل از ترید روزانه به عوامل مختلفی بستگی دارد و میزان مشخصی ندارد. البته این موضوع در مورد انواع دیگر ترید نیز صدق میکند و میزان این سود نامشخص است.
دومین واقعیت که تلخ نیز هست، شکست 90 درصدی تریدرهای مستقل یا کوچک است. بنابراین حتماً قبل از شروع کار، در این زمینه مطالعه کنید و حتماً با مبالغ پایین شروع کنید.
اما ببینیم یک تریدر تا چه میزان میتواند در یک ماه درآمد داشته باشد.
در اینجا کمی از انتظارات پر زرقوبرقی که در اینترنت تبلیغ میشود فاصله میگیریم و بیشتر به حقایق میپردازیم. بر اساس آمار گلسدور (Glassdoor)، از بین بیش از 1692 ترید، درآمد ترید روزانه به طور متوسط 89496 دلار بوده است. شما این رقم را در 30 روز ماه ضرب کنید تا به مقدار درآمد ماهانه از راه ترید برسید. البته این آمارها تقریبی است و در زمانهای مختلف تغییر میکند.
اما جدای از این آمار تقریبی، به نظر شما درآمد عوامل بزرگ بازار یا تریدرهای بزرگ از طریق ترید روزانه چقدر است؟
درآمد تریدرهای بزرگ
یک تریدر در بانک امریکا میتواند 275000 دلار، مورگان استنلی (Morgan stanley) 276000 دلار و سیتی (citi) درآمد خالص 435000 دلاری داشته باشد. اینها با تیمهای بزرگی کار میکنند که از متخصصان برجسته تحلیل بازار و تریدرهای حرفهای تشکیل شده است.
ممکن است مدیران صندوقهای پوشش ریسک خصوصی و مدیران مالی که درآمد خالص بالایی دارند، بتوانند از راه ترید درآمد بیشتری داشته باشند؛ اما بحث ما در این مطلب درباره تریدرهای فعالی است که از راه ترید میخواهند امرار معاش کنند. ما به این افراد، تریدرهای خرد یا کوچک یا مستقل میگوییم.
درآمد یک تریدر مستقل چقدر است؟
اکثر تریدرهایی که در ایران به کار ترید میپردازند، از جمله این 90 درصد هستند. بگذریم از کسانی که هیچ دانش و اطلاعی ندارند یا دانش بسیار کمی دارند و میخواهند با ترید کسب سود کنند. آنها 100 درصد شکست خواهند خورد و سرمایه خود را از دست خواهند داد.
اگر کسی به شما گفت برای پول به دست آوردن باید پول خرج کنید، به او توجه نکنید. بازار سهام و ارز جایی است که اگر مراقب نباشید، سرمایه شما سریعتر از هر بازار سرمایهگذاری دیگری از دست میرود.
البته این قضیه استثنائاتی هم دارد. یک تریدر در سایت marketwatch.com از تجربه خود میگوید:
من ترید را تنها با 600 دلار شروع کردم اما هماکنون درآمد زیادی از این طریق کسب کردهام.
اما نکتهای که هرگز نباید آن را فراموش کنید، صبر و حوصلهای است که این فرد به خرج داده است. وی این موفقیت را مدیون 3 سال تلاش و پشتکار خود دانسته است. او در این مدت تریدهای زیادی انجام داده و تجارب زیادی کسب کرده است. بنابراین میتوان چنین نتیجه گرفت که هیچ موفقیتی یکشبه حاصل نمیشود و صبری توأم با تلاش میخواهد.
سخن پایانی
با بررسی درامد تریدرها در ایران، احتمالاً متوجه شدهاید که تریدرها همچنان که سود خوبی نصیبشان میشود، در معرض از دست دادن سرمایه نیز هستند. بنابراین بهتر است به صورت تیمی کار کنید و برای شروع، با مبالغ کم کار خود را آغاز نمایید. ضمناً بهتر است در آغاز کار، به دنبال درآمدهای چندین میلیونی نباشید. همین که بتوانید برخی از هزینههای جانبی و جزئی زندگی خود را از این طریق تأمین کنید، برای شروع کافی است. در پایان تأکید میکنیم که حتماً به کسب دانش و اطلاعات در این زمینه بپردازید و تا اطمینان پیدا نکردهاید، وارد این کار نشوید.
معامله گری به سبک تک تیراندازها
نایل فولر یک معامله گر حرفه ای و نویسنده ای مطرح در زمینه معامله گری پرایس اکشن است. او دارای بیش از ۲۵۰٫۰۰۰خواننده معامله گر بوده و به بیش از ۱۵٫۰۰۰ دانشجو از سال ۲۰۰۸ تا کنون تدریس کرده است.آموزش معامله گری به سبک پرایس اکشن او باعث شده تا به یک منبع ارزشمند برای مشتاقان معامله گری در بازار تبدیل شود.مقاله زیر یک متن آموزشی از ایشان درباره معامله گری به سبک یک تک تیرانداز است
معامله گری به سبک تک تیراندازها
مطلب امروز که میخواهم بهتون یاد بدم خیلی جالبه و در واقع فکر میکنم یکی از بهترین مطالبی هستش که تاحالا تدریس کردم .باید بگم که حدود ۲ روز کامل براش وقت گذاشتم و حدود ۲۰ فنجان قهوه غلیظ خوردم تا این مقاله رو نوشتم.یک اسنایپر(تک تیر انداز) در ارتش، ابزاری بر علیه نیروهای دشمن دارد. ابزار آنها صبر خلل ناپذیر آنها، مهارت در استفاده از سلاح، توانایی کنترل کامل و آگاهانه جسم و ذهن برای زمان بسیار طولانی در موقعیت های بسیار پر استرس میباشد. حال من می گویم که ما میتوانیم این موارد را به معامله کردن در فارکس تعمیم دهیم.
معامله کردن بسیار شبیه نبرد است .شما به یک ابزار معامله کردن نیاز دارید(سلاح).شما باید به این ابزار مسلط باشید، شما نیاز دارید که دیسیپلین و نظم و ترتیب بسیار سخت و محکمی را رعایت کنید و باید این ابزارتان را بی وقفه در مقابل وسوسه همیشگی بیش از اندازه ترید کردن و یا استفاده بیش از حد از لوریج(اهرم) بکار ببرید. خب معامله کردن مثل نبرد بسیار پر استرس است و شما نیاز دارید که همیشه قوای ذهنی و جسمی خود را در بهترین شرایط نگه دارید.آن تریدرهایی که یاد گرفته اند از میان موقعیتهای معاملاتی مختلف انتخاب درست و عاقلانه ای انجام دهند، مثل یک اسنایپر معامله می کنند و همینها هستند که در طولانی مدت موفق هستند .ولی در طرف مقابل آن تریدرهایی که مثل یک تیربارچی معامله میکنند و به هرچیزی که می بینند تیر می زنند (زیاد معامله می کنند) خیلی زود مهماتشان (پولشان) تمام می شود و در رسیدن به هدفها و آرزوهایشان در بازار شکست می خورند.حالا بیایید با هم بفهمیم چطور میتوانید مثل یک اسنایپر معامله کنید تا اینکه مثل یک تیربارچی به هر چیزی شلیک کنید(بیش از اندازه و سریع معامله کنید).
قبول کنید که سود کمترمعامله کردن، بیشتر است!!
یکی از چیزهایی که ما تریدرها میتوانیم از یک اسنایپر یاد بگیریم این است که در یک موقعیت عملیاتی حساس، کمتر همیشه بهتر است. دقیقاً خلاف چیزی که معامله گران تازه کار فکر میکنند و تصور میکنند که همیشه بیشتر بهتر است .مثلاً تعداد اندیکاتور بیشتر، تعداد معاملات بیشتر، مقدار پول بیشتری در معاملات روباتی(معاملات خودکار) و …
نتیجه این باورهای غلط و غیر واقعی چیست؟ در واقع نتیجه این باورهای غلط چیزی جز بیش از اندازه معامله کردن نیست. اکثر معامله گرانی که به تازگی وارد بازارهای مالی می شوند مثل یک تیربارچی هستند. گلوله ها (پول) را به سرعت به سمت هرچیزی که تصور می کنند موقعیت معاملاتی خوبی است پرتاب می کنند و همین مسئله باعث بیشترین خسارت به حساب معاملاتیشان می شود. اولین قدمی که باید برای شبیه شدن به معاملات اسنایپری بردارید این است که عمیقاً قبول کنید کمتر معامله کردن بهتر است و سود بیشتری دارد.درست مثل یک اسنایپر با صبر و شکیبایی منتظر هدف از پیش تعیین شده می شویم تا در تیررس دیده شود. شما باید یاد بگیرید چگونه صبورانه منتظر بمانید تا هدف از پیش تعیین شده خودش را در بازار به شما نشان دهد. به عنوان یک تریدر که از استراتژی Price Action استفاده می کند ما مجهز به بهترین و موثرترین ابزار جهت پیدا کردن بهترین موقعیتها با دقتی مثل یک اسنایپر در بازار هستیم و تایم روزانه بهترین تایم فریم (میدان نبرد) برای ماست تا بتوانیم ابزارمان را در آن اجرا کنیم.
تایم فریمهای بالاتر
همانطور که قبلاً اشاره کردم چارت روزانه بهترین میدان نبرد برای شماست تا بتوانید توانایی خود را به عنوان یک اسنایپر در بازار گسترش دهید. می پرسید چرا؟ خب به این دلیل که این چارتهای روزانه می توانند برای ما بیشترین ارزش یا بیشترین هدفهای احتمالی را در مقایسه با چارتهای تایم فریم های پایین تر داشته باشند. البته باید اشاره کرد که چارتهای هفتگی هم بسیار دقیق هستند ولی به تعداد کافی به ما هدف برای هر ماه نمی دهند و از این نظر مثل چارتهای روازنه برای تمرین مناسب نیستند.
در چارتهای روزانه همانطور که قبلاً اشاره شد بیشترین امکان وجود دارد تا نشانه هایی که برای سیستم پرایس اکشن مدنظر داریم به وجود بیاید و در واقع این دلیل مقدماتی و اولیه است.برای اینکه همانطور که اشاره کردیم معامله گرانی که از معاملات در تایم فریم های بلند مدت استفاده می کنند موفق تر هستند.حال بیایید به آن اینطور نگاه کنیم، یک اسنایپر نقشه ای از پیش تعیین شده دارد تا اهدافی را به انجام برساند که نتیجه جنگ را تغییر می دهد.در معامله گری هم شما باید دنبال مواردی باشید که احتمال ایجاد موقعیت معاملاتی مناسب در آنها به منظور کسب حداکثر موفقیت و ثبت در کارنامه معاملاتی شما بیشتر باشد.ولی معامله کردن به سبک یک تیربارچی در تایم فریم های پایین تر، کار خاصی برای شما انجام نمی دهد.مگر اینکه باعث می شود مهمات شما (پول) خیلی سریعتر از چیزی که فکرش را می کنید تمام شود. واقعاً هیچ احساسی در معامله کردن در تایم فریم های کمتر از یکساعته وجود ندارد.به این خاطر که ارزش و امکان تحقق اهداف در تایم فریم های کوچکتر بسیار پایین تر میباشد.شما باید تا حد امکان به چارتهای روزانه به منظور امکان زیاد اتفاق افتادن شرایط مورد نظرتان بچسبید.حداقل تا زمانی که هنوز در حال آموزش معامله کردن موفق هستید.
صبر عامل اصلی موفقیت یک تک تیرانداز
اگر فقط یک چیز باشد که یک اسنایپر نظامی در آن بسیار عالی باشد آن صبور بودن است. صبر مانند یک عامل جادویی است که باعث می شود همه چیز برای یک اسنایپر با موفقیت پیش برود و همینطور یک عنصر جادویی برای شماست،اگر می خواهید که به یک معامله گر به سبک اسنایپر تبدیل شوید. بیشتر معامله گران تازه کار پول بسیار زیادی در بازار از دست می دهند.در واقع بسیاری از معامله گران تازه کار همه چیز هستند به جز صبور. خب ارتباط را می بینید؟یک گرایشی در معامله گران و مخصوصاً در مبتدیها وجود دارد که می خواهند یک سیگنال برای خود بسازند.حتی با اینکه در واقع این سیگنال وجود ندارد یا عده ای هم قبل از اینکه سیگنال بطور کامل شکل بگیرد وارد معامله می شوند. ولی وقتی مسئله پول در میان باشد این طبیعت انسان است که صبور نیست و میتوان از آن به عنوان طمع نیز نام برد. ولی اگر شما یاد نگیرید که یک معامله گر صبور باشید هیچوقت نمی توانید به آن سطحی از کنترل خود برسید که باعث رسیدن به موفقیت در معامله گری می شود و تبدیل به یک اسنایپر معاملاتی شوید.
حرفه ای شدن در استراتژی
یک اسنایپر سالها تمرین می کند تا مهارت تیراندازی و نشانه گیری خود را ارتقاء دهد. او می داند که هدفش دقیقاً چه شکلی است و ماشه را بدون درنگ خواهد کشید.دقیقاً شما هم نیاز دارید تا با استراتژی که برای اجرا کردن در بازار انتخاب کرده اید تمرین کنید تا به محض باز کردن چارت بدانید دنبال چه چیزی باید بگردید. البته شما نیاز دارید تا خیلی بیشتر از آن انجام دهید.شما باید به معنای واقعی به استادی در استراتژی که انتخاب می کنید برسید وگرنه هیچوقت به پتانسیل کامل خود برای تبدیل به یک اسنایپر نخواهید رسید.رسیدن به سطح استادی در یک استراتژی از آموزش شروع می شود.من می توانم استراتژی های زیاد سودمندی مانند پرایس اکشن را به شما آموزش دهم.اما بعد از آموزش نیاز دارید که با تلاش و پشتکار و دقت فراوان تمرین کنید تا به استادی در آن استراتژی برسید. درست است وقت زیادی می گیرد و زمان زیادی طول می کشد ولی اگر توجه کنید حرفه ای شدن در هرچیزی و در هر حرفه ای مدت زمان زیادی طول می کشد. ولی به شما قول می دهم که اگر مطالبی را که در این مقاله اشاره کردم با دقت اجرا کنید خیلی زودتر از زمانی که انتظار دارید به مانند یک اسنایپر به معامله خواهید پرداخت.
گسترش طرز فکر یک معامله گر به مانند یک اسنایپر
معامله کردن به مانند یک اسنایپر، همراه خودش نظم و انضباط و اعتماد به نفس را برای شما به ارمغان خواهد آورد. هرچقدر بر معامله کردن به سبک یک اسنایپر پافشاری کنید و از معامله به سبک تیربارچی دوری کنید، نظم و اعتماد به نفس شما رشد بیشتری خواهد کرد. این به این خاطر است که به خاطر صبرتان پاداش (سود) خواهید گرفت و وقتی که نتایج مثبت صبور بودن را مشاهده کردید بر اجرای آن پافشاری خواهید کرد.این مرحله ابتدایی از تبدیل شدن به یک معامله گر به سبک اسنایپر می باشد که اکثر معامله گران مبتدی در آن شکست می خورند زیرا قدرت صبر و انضباط را به درستی درک نکرده اند. شاید این باعث شود که فکر کنند روش معامله گری تیربارچی بهتر است و تحت کنترل می باشد. ولی یک نکته را باید در مورد بازار بسیار دقت کرد که بازار را نمی توان کنترل کرد و هرچقدر که سعی کنید بازار را کنترل کنید بیشتر به بازار اجازه می دهید تا شما را کنترل کند. باید این مسئله را درک کنید که تنها چیزی که می توانید کنترل کنید خودتان هستید .باید یاد بگیرید مثل یک اسنایپر معامله کنید و اگر اینکار را انجام دهید به شدت شانس خود را برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق در بازارهای بین المللی افزایش خواهید داد.
رفتارهای نادرست!
واقعیت آن است که به طور معمول اکثر معامله گران به محض آن که خود را در موقعیت ضرر احساس نموده سریعا تایم فریم خود را تغییر خواهند داد. به عنوان نمونه در شرایطی که یک معامله گر به منظور باز کردن معامله خود از تایم فریم 5 دقیقه استفاده می نماید، با مشاهده روند حرکتی تفاوت معامله گرهای حرفهای و آماتور مارکت برخلاف این پیش بینی، خیلی زود دست به تغییر زده و این بار تایم فریمی بالاتر (برای مثال 15 دقیقه ای) انتخاب می کند.
در واقع اکثر تریدرها بر این باورند که اگر تایم فریم خود را افزایش داده و معامله را طولانی تر کنند شانس بیشتری برای برد خواهند داشت. اما بعد از گذشت چند دقیقه که هیچ سودی حاصل نشد و همچنان روند مارکت بر خلاف جهت این معامله گران بوده این بار آن ها چارت ساعتی را به امید رسیدن به موفقیت انتخاب می کنند. اما از آن جایی که مارکت هیچ حرکتی به منظور تغییر جهت انجام نداده و راه خود را پیش می رود این بار این معامله گران به عنوان تیر خلاص به سراغ چارت روزانه می روند.
نتیجه نیز کاملا مشخص است، سرانجام این دسته از تریدرها محکوم به از دست دادن کل سرمایه خود شده و دیگر سرمایه ای برای ادامه معامله نخواهند داشت.
حتما تا به این جا به خوبی به این قضیه پی برده اید که چه چیزی باعث شکست این دسته از معامله گران شده است؟ بله عدم پذیرش واقعیت از سوی این تریدرها آن ها را به سوی شکست و از دست دادن سرمایه می کشاند.
در واقع این افراد به جای آن که در همان ابتدای کار به منظور جلوگیری از ضررهای بعدی که بزرگ تر نیز می باشند بپذیرند که اشتباه کوچکی را مرتکب شده اند، مرتب کار خود را به نوعی توجیه نموده و در واقع می توان گفت که خود را گول می زنند. این در حالی است که هر تریدر در بازارهای مالی بایستی بپذیرد که ضرر دیدن نشانه عدم توانایی او در این زمینه نمی باشد.
در زمان ضرر از تغییر تایم تفاوت معامله گرهای حرفهای و آماتور فریم خود دست بردارید
خیلی از افراد آماتور ضرر و شکست در بازارهای مالی و معاملات را یک باخت بزرگ برای خود در نظر گرفته و با خود فکر می کنند که حتما آن طور که باید باهوش نیستند. این در حالی است که افراد با تجربه در این زمینه به خوبی با جوانب کار آشنایی داشته و می دانند که در این راه ضررهایی نیز وجود خواهد داشت.
قطعا هیچ کس تمایلی به ضرر کردن نخواهد داشت اما شما بایستی به عنوان یک تریدر این را بپذیرید که شما نمی توانید توقع داشته باشید که در تمامی معاملات برنده شده و هیچ ضرری نبینید طبیعتا ضرر نیز بخش جدایی ناپذیر معاملات بوده و از آن گریزی نیست. اما شما در نقش یک معامله گر بایستی از بزرگ شدن ضررهای خود جلوگیری نموده و آن ها را در همان سطح کوچک باقی نگهدارید.
لذا به منظور کوچک نگه داشتن ضرر خود به هیچ عنوان از تغییر تایم فریم استفاده نکنید چرا که این کار نه تنها هیچ فایده ای نداشته بلکه سرمایه شما را نیز از شما خواهد گرفت.
یکی از راه های موفقیت در این زمینه این است که پس از ورود به هر معامله ای ابتدا اقدام به تعیین نقطه خروجی ضرر و سود نموده و حتما از یک تایم فریم مشخص استفاده نمایید و از این تایم فریم به تایم فریمی دیگر پریدن خودداری نمایید. البته منظور این نیست که تحلیل مولتی تایم فریم نداشته باشید بلکه در ابتدا بهتر است تحلیل به صورت بالا به پایین باشد و تمام تایمهای اصلی را طبق استراتژی خود بررسی نمایید و حد ضرر مناسب را تعیین کنید، در نهایت هنگام ترید دیگر نباید با حرکات سریع تایمهای کوتاه هیجان زده شوید! در یه کلام از اقدام به رفتارهای ناگهانی پرهیز کنید!
معامله گر فارکس حرفه ای و تمام وقت باشید
اما فقط تعداد کمی به آن دست می یابند. اگر شما هم چنین آرزویی دارید، باید منظم و صبور باشید.
اگر قصد دارید معامله گر فارکس حرفه ای و تمام وقت باشید این مقاله را مطالعه کنید:
با خودتان صادق باشید، واقع بین باشید
اولین قدم این است که با توجه به اندازه حساب معاملات خود، با خودتان صادق باشید.
مثلا اگر حساب معاملاتی شما ۲۰۰۰ دلار است، مجبورید که فعلا مجبورید فکر انجام تمام وقت
معاملات را از سر بیرون کنید و هدفتان فقط تکمیل درآمد ماهانه تان از طریق معاملات باید.
هرگز بیش از مقداری که در هر معامله با از دست دادنش آسیبی به شما وارد نمی شود، ریسک نکنید.
پس باید بنشینید و با خود حساب کنید:
خب، اینقدر پول دارم، اگر واقع بین باشم، در هر معامله با از دست دادن این مقدار از پولم ناراحت نمی شوم
پس حجم پوزیشن من اینقدر خواهد بود. این نقطه شروع شماست.
مطمئن شوید که اصول پایه فارکس را می دانید
افراد زیادی به دلیل نداشتن اطلاعات کافی در مورد اصول اولیه فارکس و معاملات فارکس
مقدار زیادی پول از دست می دهند. پس قبل از آغاز معاملات با پول واقعی، مطمئن شوید
که می دانید بازار فارکس چیست، چرا وجود دارد، و حالت های اولیه معامله کدامند.
مدیریت ریسک
اگر می خواهید یک معامله گر حرفه ای فارکس شوید، اولین اولویت شما باید مدیریت ریسک باشد.
به عبارت دیگر، اگر نتوانید ریسک ها را به درستی مدیریت کنید، یک معامله گر حرفه ای و تمام وقت
فارکس نمی شوید. ریسک مناسب یعنی هرگز بیش از چیزی که از دست دادنش برایتان مشکلی
ایجاد نمی کند، خطر نکنید.
لازم است که قدرت سودآوری ریسک و حجم پوزیشن را درک کنید. زیرا این دو مورد اجزای حیاتی
مدیریت ریسک در بازارهای فارکس هستند.
معامله گرهای آماتور فارکس به خوبی ریسک را مدیریت نمی کنند و این یکی از دلایلی است که
سود ثابتی به دست نمی آورند. هیچ سیستم یا استراتژی معامله ای به تنهایی کار ساز نیست
مگر اینکه آن را همراه با یک استراتژی مدیریت ریسک موثر استفاده کنید.
روانشناسی معامله
در نهایت تفاوت اساسی بین معامله گرهای حرفه ای و تمام وقت، و معامله گرهای آماتور این است
که حرفه ای ها طرز فکر متفاوتی نسبت به معامله دارند. آماتورها به نوعی در بازار قمار می کنند
در حالی که حرفه ای ها به معامله بیشتر به عنوان یک تجارت نگاه می کنند و ریسک های حساب
شده ای انجام می دهند. احتمال اینکه پس از یک یا چند بُرد دچار اعتماد بنفس کاذب شوید، یا
پس از یک باخت سراسیمه به سمت معامله بعد بروید تا پول از دست رفته را بازگردانید. با این حال
باید بدانید که این احساسات منطقی نیستند و تفاوت معامله گرهای حرفهای و آماتور در برنامه معاملات شما جایی ندارند.
درواقع اینجاست که برنامه معاملات فارکس شما اثرگذار می شود. پس از هر معامله، چه برنده باشید
چه بازنده، باید بروید و برنامه خود را بخوانید تا تمرکز خود را از دست ندهید و بخاطر دلایل احساسی
وارد معامله ای نشوید.
برای عضویت در کانال ما آیدی ما را در تلگرام جستجو کنید : @ex4forex
دیدگاه شما