دهیاران بخش مرکزی ری خطرات بحران زای منطقه را ارزیابی میکنند
مدیرکل مدیریت بحران استان تهران با تاکید بر ضرورت افزایش تاب آوری مناسب در زمان بروز بحرانها از ارزیابی خطرات بحران زا توسط دهیاران در بخش مرکزی ری خبر داد.
به گزارش ایلنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی استانداری تهران، حامد یزدی مهر، روز سه شنبه در حاشیه برگزاری نشست تخصصی بررسی چالشهای پیش روی دهیاریهای شهرستان ری در حوزه پیشگیری از مخاطرات در جمع خبرنگاران اظهار داشت: در این نشست در خصوص دستیابی به اهم مشکلات این منطقه در حوزه مدیریت بحران موضوعاتی مطرح و مقرر شد دهیاران بخش مرکزی ری خطرات بحران زای منطقه را ارزیابی کنند.
یزدی مهر با بیان اینکه استان تهران با چالشهایی از قبیل بحرانهای طبیعی و غیر طبیعی مثل فرونشست، زلزله و ساختمانهای ناایمن مواجه است گفت: علاوه بر این چالشها، بارندگیهای شدید و سیل، وزش بادهای شدید و توفان و بارش برف هم مخاطراتی هستند که جز موارد ایجاد بحران در استان به حساب می آیند و ضروری است که برای هر یک از این مخاطرات، مدیریت و برنامه ریزی صحیح داشته باشیم.
مدیرکل مدیریت بحران استان تهران عنوان داشت: با دستیابی به مشکلات هر منطقه در حوزه مدیریت بحران و برگزاری جلسات و تعریف وظایف و مشخص شدن برنامه هر یک از بخشها می توانیم در مرحله پیشگیری اقدامات مناسب و به هنگام را انجام دهیم.وی با تاکید بر ضرورت افزایش تاب آوری مناسب در زمان بروز بحرانها عنوان داشت: اگر در مرحله پیشگیری اقدامات صحیح در جهت کاهش آثار زیانبار حوادث داشته باشیم میتوانیم سطح خطر پذیری جامعه را ارزیابی و با مطالعات و اقدامات لازم، شدت آن را تا حد قابل قبول کاهش دهیم و از آمادگی مطلوب برخوردار شویم و به مقابله بپردازیم، لذا از دهیاران بخش مرکزی خواستیم با احصا مشکلات گام اساسی در حوزه پیشگیری مدیریت بحران را بردارند تا مراحل بعدی نیز صورت بندی شود.
بیانیه ۱۰۰ کارشناس به سران قوا برای خروج بورس از بحران
۱۰۰ نفر از مدیران و کارشناسان بازار سرمایه در نامهای خطاب به سران قوا، ۸ راهکار عملی برای خروج بورس از بحران کنوی ارائه کردند.
به گزارش سلام نو به نقل از ایسنا، چراغ قرمزهای پی در پی بازار سرمایه که استارت آن از تابستان سال گذشته زده شد و دامنه آن حتی به سال جدید نیز کشیده شده است، بیش از ۱۰۰ نفر از مدیران و کارشناسان بازار سرمایه را بر آن داشت تا در آستانه برگزاری جلسه شورای هماهنگی اقتصادی با صدور بیانیهای، راهکارهایی را برای بهبود وضعیت بازار سهام و خروج از بحران کنونی ارائه کنند.
بازار سرمایه بعد از رکوردشکنیهای بیسابقه در ماههای ابتدایی سال گذشته و فتح شاخص دو میلیون واحد برای نخستین مرتبه در تاریخ خود، از مردادماه همان سال تغییر جهت داد و در حالی که بسیاری از کارشناسان و سهامداران گمان میکردند بازار در حال اصلاح خود است و بعد از مدتی روند نزولی آن متوقف میشود، دامنه آن به سال جدید هم کشیده شد. به طوری که از ابتدای سال جدید تاکنون چراغ بازار فقط حدود سه روز سبز بوده و با وجود محدودشدن دامنه نوسان از منفی پنج به منفی دو و اخیرا منفی سه، شاخص کل بورس تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد عقبنشینی کرده و حتی سهمهای بنیادی و ارزشمند نیز در صف فروش هستند.
در این شرایط فعالان بازار سرمایه در نامهای خطاب به سران قوا، ۸ راهکار عملی پیشنهادات برای خروج بورس از بحران برای بازگشت مجدد اعتماد سرمایهگذاران به بازار بورس و تامین نقدینگی جهت بهبود وضعیت معاملات را پیشنهاد کردند.
متن نامه به شرح زیر است:
دکتر حسن روحانی – ریاست محترم جمهور
آیتالله سیدابراهیم رئیسی – ریاست محترم قوه قضاییه
دکتر محمدباقر قالیباف – ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام و احترام
میدانیم که قصه پرغصه سرمایهگذاران بورس ایران را پیشنهادات برای خروج بورس از بحران خوب میدانید. میدانیم که روزانه و هفتگی دهها نامه دریافت میکنید که در آن درد سهامداران مظلوم بورس را برایتان تعریف میکنند و چهبسا بهتر از ما از نابسامانیهایی که موجب این شرایط شده است، مطلع باشید. پس وقت گوهربارتان را با تکرار مکررات هدر نمیدهیم و به بیان پیشنهاداتی برای برونرفت از شرایط کنونی بسنده میکنیم.
امروز، در بازار سرمایه، عرضه بر تقاضا فزونی یافته است که بیشک برای این موضوع دلایل اقتصادی وجود دارد اما دلایل رفتاری آن بیشتر است. سرمایهگذاران ترسیدهاند و احساس میکنند در این وادی تنها و بیحامی هستند. احساس میکنند پشتشان خالی شده و تمام آن وعدههای خوش صرفا جهت گذر از آن برهه خاص بود. ما فکر میکنیم اگر این حس امتداد پیدا کند، توسعه اقتصادی کشور و به تبع آن بازار سرمایه در آینده با مشکلات عدیدهای مواجه میشود. از همین رو پیشنهاد میکنیم بیایید بار دیگر دست در دست هم دهیم و این مشکل را فارغ از هر عقیده و جناحبندی سیاسی به خاطر مردم و کشورمان حل پیشنهادات برای خروج بورس از بحران کنیم. بیایید به خاطر بیاوریم که هر جا یکدل و متحد کنار هم بودهایم تهدید را مرتفع کرده و آن را به فرصت تبدیل کردهایم.
در راستای این هدف بزرگ و برای نیل به این مقصود پیشنهاداتی را مطرح میکنیم:
یک) مالیات حق ملت است. حق جوان سیستان بلوچستانی، مادر اهوازی و پیرمرد خراسانی و . است. دور از انصاف است بگوییم برای حل مشکل عدهای از مردم، عده دیگری سهیم باشند ولی پیشنهاد ما این است که بازار سرمایه مانند دیگر بخشهای اقتصاد با اندکی تاخیر مالیات را پرداخت کند. میدانید بابت فروش هر سهم، سرمایهگذار نیمدرصد ارزش معامله را به عنوان مالیات پرداخت میکند. پیشنهاد این است که این نیمدرصد به نام دولت در صندوق تثبیت بازار سرمایه سرمایهگذاری شده و با وجوه آن برای خرید سهام ارزنده بازار اختصاص یابد.
هر زمان بازار سرمایه به وضعیت طبیعی بازگشت، سهام این صندوق به ارزش روز (که قطعا بالاتر از قیمتهای امروز خواهد بود) فروخته شده و به حساب سازمان امور مالیاتی برگردد. توجه کنید ما نمیگوییم به پیشنهادات برای خروج بورس از بحران ما وجهی پرداخت کنید. صرفا میگوییم مانند هر شخص حقیقی و حقوقی دیگری که برای پرداخت مالیاتش شاید بیش از یک سال زمان داشته باشد، به ما نیز اندکی زمان دهید تا کسب و کارمان دوباره به رونق برگردد و مالیات را با سود منطقی پرداخت کنیم.
دو) قانون را اجرا کنید! پرداخت یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت قانون است. اگر شما بزرگواران برای اجرای قانون پیشقدم نشوید، چه کسی در این سرزمین ممکن است پیشقدم شود؟
سه) در کمیته تخلفات بازار سرمایه و دادگاه جرایم اقتصادی هر ماه ارقامی به عنوان جریمه و مجازات از فعالین و مدیران اخذ میشود. پیشنهاد میکنیم تا سپریشدن شرایط کنونی، این ارقام به مانند مالیاتها به صندوق تثبیت واریز شود و با عادیشدن شرایط به حساب خزانه دولت بازگردد.
چهار) در شرایط کنونی مانند شرایط جنگی باید قدر سربازان شجاعی را که حاضرند پیشقدم شوند و برای تغییر شرایط به جلو بروند، بدانیم و آنها را تشویق کنیم. باید برای تشویق طرف تقاضای بازار تدابیری اخذ کنیم که برای دستیابی به این هدف سه پیشنهاد داریم:
الف- صندوقهای توسعه و تثبیت بازار امروز به انباشتی از دارایی سهام تبدیل شدهاند و توازن وجه نقد و سهام در آن از بین رفته است. بنابراین پیشنهاد میشود این صندوقها برای گذر از شرایط کنونی بخشی از سهام موجود در پرتفوی را عادلانه و با نرخ سود متناسب به صورت اقساطی به تمام علاقهمندان (با رعایت شرایط انصاف و عدالت) واگذار کنند تا هم خصوصیسازی تعمیق یابد هم با افزایش وجوه نقد این صندوقها دوباره موفق به انجام رسالت خود شود.
ب- در همین شرایط کنونی افراد زیادی وجود دارند که حاضرند تسهیلات گرفته و در طرف تقاضا به خرید سهام بپردازند ولی قوانین دستوپاگیر سازمان بورس و بانک مرکزی گاه مانع از این کار میشود. از کفایت سرمایه کارگزاریها تا عدم پذیرش سهام به عنوان وثیقه نمونههایی از این دست هستند. بازار سرمایه ایران قادر به تامین منابع از درون خویش است ولی تحقق این امر نیاز به پالایش قوانین دارد. لذا تقاضا میشود به ریاست سازمان بورس و بانک مرکزی دستور دهید با فوریت زمانی مسیر را برای علاقهمندان به سرمایهگذاری بلندمدت حدالامکان تسهیل نمایند.
ج- در سالهای گذشته پروندههای بسیاری برای فعالان بازار سرمایه تشکیل شد که حرف و حدیثهای فراوان درباره آنها وجود دارد. افراد بسیاری که حضورشان برای سرمایهگذاران قوت قلب بود، امروز دلخورند و سکوت پیشه کردهاند. عدالت ترمیمی راه حل عادلانهای برای حل این مشکل است که ریاست محترم قوه قضاییه نیز تایید و تاکید بسیار بر آن داشتند ولی تا امروز اجرایی نشده است. این تقاضا را داریم که تسریع در اجرای عدالت ترمیمی را از ریاست سازمان بورس خواستار شوید.
پنج) قیمتگذاری دستوری امری که تمام مسئولان با آن مخالفند ولی همچنان در حال اجراست. همان طور که در بند یک نامه عرض شد حمایت از بازار سرمایه نباید سبب تضییع حق از هیچ ایرانی شود. اکنون هم میگوییم حق سرمایهگذاران و صاحبان کسب و کار نباید به بهانههای واهی و سود عده قلیل ضایع شود. برای مثال آیا میدانید بیش از ۱۰ سال است که شرکتهای خودروسازی هیچ سودی به سهامدارانشان پرداخت نکردهاند؟ به اعتقاد شما بقیه بخشهای صنعت خودرو هم این مشکل را نداشتهاند؟ یا در قیمتگذاری فولاد، سنگآهن و . چگونه است که دلالان خودرو و سوداگران فولاد و پتروشیمی میلیارد میلیارد تنها از دست به دست کردن کالاها سود میکنند اما کارخانجات تولیدکننده همان محصولات با هزینههای مالی و هزار هزینه پنهان دیگر درگیرند؟ آیا این نگاه به حمایت از تولید منتهی میشود؟ پیشنهاد میکنیم در راستای حمایت از تولید، یکبار برای همیشه قیمتگذاری دستوری را کنار بگذاریم و تلاش کنیم فرآیندهای بازار را بهبود بخشیم.
شش) بازار سرمایه از بخشهای بسیاری از اقتصاد تاثیر میپذیرد. این بازار به نرخ سود حساس است. به نرخ ارز حساس است. به سیاستهای خرد و کلان اقتصادی حساس است. نص صریح قانون این است که سازمان بورس اوراق بهادار محافظ منافع سرمایهگذاران خرد باشد. پیشنهاد میشود ریاست سازمان بورس در جلساتی که در آن تصمیمات مهم در سرنوشت میلیونها سهامدار در آن رقم میخورد، از جمله جلسات هیات دولت، حضور داشته باشد تا مبادا بخشنامه و سیاستی نافی منافع چند ده میلیون ایرانی اتخاذ گردد. پیشنهاد میکنیم در غیاب کانون سهامداران حقیقی نمایندهای از سازمان بورس به عنوان حافظ منافع سرمایهگذاران در تمام جلسات و شوراهای اقتصادی حضور داشته باشد.
هفت) قانون تجارت ایران مصوب سال ۱۳۴۸ است. بیایید قبول کنیم بعد از ۵۲ سال بخشهایی از این قانون احتیاج به بروزرسانی و ترمیم دارد. ثبت افزایش سرمایه شرکتها که به هیچ وجه عملیات پیچیدهای نیست گاهی به سال کشیده میشود و سرمایهگذار یک سال کامل دسترسی به داراییاش ندارد. پرداخت سود شرکتها در مدت ۸ ماه، آن هم از تاریخ برگزاری مجمع سالیانه که خود معمولا ۴ ماه بعد از پایان سال مالی است، در شرایط تورمی امروز قطعا ناعادلانه بوده و به هیچ وجه مشوق سرمایهگذاری بلندمدت نیست. این قوانین در فضای امروز به جای تشویق سرمایهگذاری بلندمدت، مجازاتکننده سرمایهگذاری بلندمدت است. پیشنهاد میکنیم کمیتهای در سازمان بورس برای اصلاح سریعتر این قوانین تشکیل شود.
هشت) سیاستهای تشویقی یکی از ابزارهایی است که میتواند در حال حاضر به عنوان محرک در کنار نرخگذاریهای غیر دستوری کمک بزرگی به اقتصاد و بازارسرمایه داشته باشد. تخفیفات مالیاتی، تعدیل نرخ ارز تسعیر بانکها، تخفیف نرخ خوراک پتروشیمیها و پالایشگاه و . میتواند چراغ سبز قوی از سوی حاکمیت برای تقویت سرمایهگذاری و سهامداران این بازار باشد.
هدف ما از نگارش این نامه اعلام همدلی و همکاری برای رهایی و خروج از این شرایط است. بازار سرمایه ایران در ابتدای راه قرار دارد و میتواند در تولید و اقتصاد نقشآفرینی مولد داشته باشد. قلب سرمایهگذاران بورس ایران مانند قلب هر ایرانی دیگری برای وطنشان میتپد و جز افتخار برای این مرز و بوم چیزی از خداوند نمیخواهند. ما ایمان داریم اگر همگی دست در پیشنهادات برای خروج بورس از بحران دست هم دهیم این مقطع را نیز به سلامت و پرافتخار سپری خواهیم کرد.
راهکارهای خروج بازار سرمایه از بحران/ حمایت های عملی عامل بازگشت بازار/ سهامداران در انتظار چشمانداز مثبت
کارشناس مسائل اقتصادی معتقد است مردم نباید با این دید وارد بازار سرمایه شوند که در یک مقطع کوتاهی با سودهای بالا از این بازار خارج خواهند شد؛ در حال حاضر که بخش عمدهای از مردم وارد بازار سرمایه شدند باید راهکارهایی اندیشیده شود که در این بازار ماندگار شوند.
– سپیده پوردشت – شاخص بورس و فرابورس در چند ماه اخیر با رکوردشکنیهای پی در پی سرانجام در نیمه مرداد ماه امسال کانال ۲ میلیون واحدی را رد کرد و با ورود قابل توجه نقدینگی نگرانیهایی را به همراه داشت.
پس از گذشت حدود دو هفته از رسیدن شاخص به کانال ۲ میلیون واحدی با انتشار خبر منتفی شدن صندوق دارا دوم و آزادسازی ۶۰ درصد از سهام عدالت اصلاح شاخص بورس آغاز شد و با گذشت بیش از یک ماه هنوز هم شاخص به روند پایداری دست نیافته است.
در این بین حتی خبر عرضه صندوق دارا دوم نیز روند بازار را تغییر نداد و حتی خبرهای خوب حمایت و صیانت از بازار سرمایه از جمله تصویب تخصیص یک درصد منابع صندوق توسعه ملی برای حمایت از بورس نیز بازار را متعادل نکرد.
محمد احمدی یکی از این دلایل ریزشهای اخیر بازار بورس و اوراق بهادار را تردید افراد برای سرمایه گذاری در بازار میداند که در ادامه مصاحبه با این کارشناس مسائل اقتصادی را میخوانید:
میزان: اُفت و خیز بازار بورس از چه زمانی آغاز شد؟
احمدی: بازار بورس پس از رشد قابل توجهی که طی مدت اخیر به ویژه ۵ ماهه ابتدایی سال ۹۹ داشته طبیعی است که نیاز به استراحت دارد و یک سری عوامل باعث شد تا این اتفاق رخ دهد. شروع اصلاحات بورس از زمان اختلاف وزارت اقتصاد و وزارت نفت بر سر ETFها ایجاد شد تلنگری بود برای شروع اصلاحات اخیر بازار بورس بوده است.
میزان: چرا بازار بورس در مدت اخیر نزولی شده است؟
احمدی: سهامداران باتوجه به اینکه تصمیمات اتخاذ شده در بازار سرمایه همواره با تغییراتی روبرو میشود در بازار سرمایه احساس ناامنی کردند و عوامل متعددی بازار را حساس کرده است.
سهامداران باتوجه به اینکه تصمیمات اتخاذ شده در بازار سرمایه همواره با تغییراتی روبرو میشود در بازار سرمایه احساس ناامنی کردند
ترس سرمایهگذاران باعث تردید در ورود دوباره به بازار
میزان: اختصاص ۱ درصد از صندوق توسعه ملی برای تثبیت بازار به کجا رسید؟
احمدی: یکی از تصمیماتی که برای صیانت و حمایت از بازار گرفته شد این بود که یک درصد از صندوق توسعه ملی برای حمایت از بازار سرمایه استفاده شود، اما این اتفاق هنوز عملا رخ نداده و آثار آن در بازار دیده نمیشود از طرفی ترس سرمایهگذاران و سهامداران در بازار باعث شده بسیاری از افراد برای ورود به بازار تردید پیدا کنند.
میزان: تردید سهامداران برای ورود مجدد به بازار سرمایه به چه دلیل است؟
احمدی: به نظر میرسد سهامدارانی که سهام خود را در مدت اخیر فروختهاند منتظرند تا چشمانداز مثبتی از بازار ببینند و به بازار ورود کنند، تغییرات قیمت دلار از زمان اصلاح بازار سرمایه روند صعودی داشته و دلار نیمایی نیز که فروش خیلی از شرکتهای صادراتی به آن وابسته است نیز افزایش داشته است؛ بخشنامه بانک مرکزی که بر اساس آن ارز صادراتی میتواند با قیمت بازار به فروش برسد نیز نویدی است برای شرکتها چرا که در گزارش ۶ ماهه شرکتها لحاظ میشود و ارزندگی سهام را بیشتر نشان میدهد که امیدواریم این موضوع باعث شود نقدینگی که برای ورود به بازار در حالت انتظار است جذب بازار سرمایه شود.
بازار با حمایت های عملی باز می گردد
میزان: چه اقداماتی باعث ورود رونق بازار سرمایه میشود؟
احمدی: زمانی که حمایتهای عملی از حقوقیهای بزرگ بازار دیده شود و یک درصد صندوق توسعه ملی نیز برای صندوق تثبیت بازار سرمایه به طور عملی به بازار ورود کند به نقطهای میرسیم که بازار باز میگردد.
میزان: ورود یک درصد از صندوق توسعه ملی برای حمایت از بازار چقدر میتواند مفید واقع شود؟
احمدی: قطعاً ورود یک درصد از صندوق توسعه ملی برای حمایت از بازار میتواند مفید واقع شود چرا که برخی از سهمها در مدت اخیر به طور چشمگیری افزایش پیدا کردهاند و شاید به واسطه تحلیلهای بنیادی توجیه اقتصادی نداشتند، اما اصلاح بازار باعث اُفت بیش از ۶۰ درصدی برخی از سهمها شده پیشنهادات برای خروج بورس از بحران و به نقطهای رسیدیم که بسیاری از سهام بازار ارزنده هستند و صندوق توسعه ملی میتواند در مواقع بحرانی به داد بازار سرمایه برسد.
میزان: بازارگردانی اجباری شرکتها چه تاثیری بر بازار سرمایه دارد؟
احمدی: بحث بازارگردانی تمام شرکتها که امروز ابلاغ شد و توجه به اینکه اجباری است زمانی که این اتفاق رخ دهد با تزریق نقدینگی به بازار اتفاقات خوبی را در بازار سرمایه شاهد خواهیم بود.
بازار سرمایه دیگر مانند ۲ سال قبل نیست و به بازار بزرگی با طیف مخاطبان بیشتر تبدیل شده است به همین خاطر این بازار هم برای دولت و هم برای کل اقتصاد کشور و مردم بسیار اهمیت دارد این بازار همانند بازارهایی، چون ارز و طلا نیست که هیچ عایدی برای اقتصاد نداشته باشد چرا که اگر درست پیش رود نقدینگی وارد چرخه تولید و کارخانهها میشود که منجر به سود سهامداران و افزایش تولید در کشور میشود که اتفاق مبارکی است و باید به هر نحوی که شده در حال حاضر که برای مردم جلب توجه کرده و سرمایهها به این حوزه سرازیر مشده از آن صیانت کرد و با اقدامات انجام شده برای ماندگاری سرمایهها در این بازار تلاش شود.
میزان: مردم چه نقشی در متعادل شدن بازار سرمایه دارند؟
در حال حاضر که بخش عمدهای از مردم بازار سرمایه وارد شدند باید راهکارهایی اندیشیده شود که در این بازار ماندگار شوند
احمدی: مردم نباید با این دید وارد بازار سرمایه شوند که در یک مقطع کوتاهی با سودهای بالا از این بازار خارج خواهند شد؛ در حال حاضر که بخش عمدهای از مردم بازار سرمایه وارد شدند باید راهکارهایی اندیشیده شود که در این بازار ماندگار شوند چرا که قطعاً در بلندمدت این بازار سودآور است و سهام ارزنده قطعاً نسبت به بازارهای موازی سود بیشتری خواهد داشت.
میزان: چرا بازار سرمایه نسبت به خبرهای مختلف و اظهار نظرها حساس شده است؟
احمدی: بازار از حالت تحلیل اقتصادی خارج شده و در کنار بحثهای تحریم و مکانیزم ماشه که گرچه عملی نشد در بازار تأثیرگذار بوده و به ویژه انتخابات پیشروی آمریکا که در آبان ماه برگزار میشود من باب اینکه چه اتفاقی پس از انتخابات میان سیاست خارجی ما با آمریکا رخ میدهد اخیرا اثرگذار شده است و صرفاً تحریمها سیاسی اقتصادی شده و این موضوع در بازار بلاتکلیفی ایجاد کرده است.
سرمایه مانند غزال تیزپایی است که به محض اینکه احساس خطر کند خود را به جای امنتر میرساند و در کوتاه مدت این ریسک در بازارها وجود دارد، اما در بلندمدت هیچ خطری بازار را تهدید نمیکند و نهایتاً باید به بحث ارزندگی سهام شرکتها بازگردیم و افرادی که در بازار سرمایه فعالیت میکنند باید مسائل بنیادی از جمله جریانات نقدی وسودهای آتی و تولید را در تصمیمگیریها و خریدها لحاظ کنند چرا که اگر سهم خوبی خریداری کرده باشند در بلند مدت حتماً سود خوبی بدست میآورند، اما در کوتاه مدت ممکن است با نوساناتی روبرو شوند.
میزان: اگر بیاعتمادی در بازار سرمایه ادامه پیدا کند چه تأثیری در بازارهای موازی همچون طلا و سکه خواهد داشت؟
احمدی: بازارهای موازی با هم مرتبط هستند پیشنهادات برای خروج بورس از بحران و بیشتر مواقع معکوس هم عمل میکنند خصوصاً بازار سرمایه و طلا و ارز که نشان دادهاند باهم در تضاد هستند. درست است که افزایش قیمت دلار باعث میشود عایدی شرکتهای صادراتی بالا برود، اما اگر ریسک به نحوی باشد که اهالی بازار احساس کنند محدودیتهایی اعمال میشود که شرکتهای صادراتی نتوانند صادرات را انجام دهند آن موقع است که تأثیر منفی در بازار میگذارد.
سرمایه به طور مرتب در بازارها جابجا میشود و افراد اگر احساس کنند بازاری بازدهی بیشتری دارد از بازار کم بازده خارج میشوند و به دیگری ورود میکنند با این چشماندازی که در کوتاه مدت برای اهالی بازار سرمایه پیش آمده برخی از بازار سرمایه خارج میشوند و به بازارهایی همچون طلا و ارز ورود میکنند که البته این بحث کوتاه مدت است و در بلندمدت دوباره بازار سرمایه رونق بیشتری خواهد گرفت.
میزان: باتوجه به اینکه افراد زیادی در مدت اخیر وارد بازار سرمایه شدند چه اقداماتی باید انجام شود؟
احمدی: در بحث بازار سرمایه از مردم دعوت شد که به این بازار بیایند و جذابیتهای بازار نیز نمایان شد و مردم را جذب بازار سرمایه کرد حالا نیز باید قوانین متناسب با بازاری که حجم معاملات تقریباً صد برابر سال ۹۶ است اصلاح شود و آموزشها برای افرادی که میخواهند وارد بازار سرمایه شوند بیشتر شود.
میزان: چرا سازوکاری اندیشیده نشده تا افراد قبل از پیشنهادات برای خروج بورس از بحران ورود به بازار سرمایه آموزش ببینند؟
احمدی: شاید این موضوع مطرح شود که چرا قبل از ورود افراد به این بازار بحث آموزش پیش کشیده نشد، اما باید گفت که باید بازاری جذابیتی از خود نشان دهد که مردم وقت و هزینه و سرمایه خود را برای بازار سرمایه صرف کند، در حال حاضر بازار سرمایه جذابیتی از خود نشان داده که مردم را به سمت خود کشانده است و ما باید آموزشها و فرهنگسازی در این بازار را رونق دهیم و از طرفی ابزارهای مالی جدیدی را تعریف کنیم چرا که تمام افرادی که وارد بازار سرمایه میشوند تخصص کافی ندارند که لازم است به افزایش صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت و غیرثابت اشاره کرد.
صندوق های سرمایهگذاری راهکاری موثر برای سهامداری کم ریسک
میزان: صندوقهای سرمایهگذاری چه نقشی در بازار سرمایه دارند؟
احمدی: صندوقهای سرمایهگذاری باید به واسطه ایجاد و توسعه شرکتهای سبدگردان توسعه پیدا کند، اما سازمان بورس به دلیل ساختاری که دارد نمیتواند خود را به سرعت با شرایط فعلی بازار هماهنگ پیشنهادات برای خروج بورس از بحران کند و یک مقدار عقبماندگی دارد و باید به سرعت مجوزهای صندوقهای سرمایهگذاری صادر شود و افرادی که وارد بازار سرمایه شدند و آشنایی کامل با بازار را ندارند بتوانند گزینههایی برای سرمایهگذاری پیدا کنند که ریسک کمتری داشته باشد.
چندی پیش بحث صدور مجوز شرکتهای کارگزاری از سوی سازمان بورس صادر شد که فعلاً پیشنهادی است، اما به گونهای بوده که برداشت میشود نمیخواهند مجوزی برای کارگزاریهای جدید صادر شود چرا که حداقل سرمایه برای صدور مجوز در حال حاضر ۲۰۰ میلیارد تومان است در حال حاضر هیچ یک از شرکتهای کارگزاری حتی بزرگترین آنها این مقدار سرمایه ثبتی ندارد و کمتر از ۵۰ میلیارد تومان است. این رقم به عنوان یکی از مدارک اولیه برای راهاندازی کارگزاری بسیار بالاست و بسیاری از افراد از این ماجرا حذف میشوند که باید تا حدودی تعدیل شود.
4 راه خروج ارز
کارشناسان معتقدند که خروج 14.1میلیارد دلار سرمایه در 9ماه سال 96 به دو دلیل اصلی کاهش امنیت و بازدهی انتظاری رخ داده است.
گروه اقتصادکلان هادی سلگی
کارشناسان معتقدند که خروج 14.1میلیارد دلار سرمایه در 9ماه سال 96 به دو دلیل اصلی کاهش امنیت و بازدهی انتظاری رخ داده است. براساس گزارش جدید بانک مرکزی در 9ماه سال 96 کسری حساب سرمایه به 14میلیارد و 324میلیون دلار رسیده است. این در حالی است که مازاد تراز حساب جاری به میزان 16میلیارد پیشنهادات برای خروج بورس از بحران و 369 میلیون دلار بوده که بیشتر به دلیل صادرات نفت رخ داده است.
علی مزیکی عضو هیات علمی موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی در زمینه دلایل این اتفاق در گفتوگو با «تعادل» میگوید: «اگر برای سرمایهگذاری ارزهای حاصل از صادرات برنامه ریخته نشود، این سرمایه به سرعت از کشور خارج میشود.» این استاد دانشگاه معتقد است علاوه بر شاخصهای سیاسی و اقتصادی یکی دیگر از موضوعاتی که میتواند در منفی شدن تراز سرمایه تاثیرگذار باشد، ارزهای نگهداری شده در منزل است. آشفتگی ارز در ماههای اخیر تا حدودی موج جمعیت را به سمت خرید ارز کشاند. البته خروج ارز از کشور هم از راههای سهلتری در حال انجام است که محمدتقی فیاضی کارشناس اقتصادی بهتر آنها را تشریح میکند. فیاضی سه روش دیگر خروج ارز در کشور را در گفتوگو با «تعادل» توضیح میدهد.
تراز جاری و سرمایهای
به گزارش «تعادل» در ادبیات اقتصادی مفهومی با عنوان تراز پرداختها وجود دارد که از دو جزو حساب سرمایه و جاری تشکیل میشود بدین معنی که جمع جبری این دو جزو تراز پرداختها را میسازند. در همین راستا اگر این جمع مثبت باشد ما میگوییم تراز پرداخت مثبت است ولی اگر منفی باشد بالطبع تراز اقتصاد کشور دچار کسری شده است.
محمدتقی فیاضی کارشناس اقتصادی در این زمینه توضیح داد: در حساب جاری جریان ورود و خروج کالاها و خدمات محاسبه میشود، بدین معنی که چه میزان کالا و خدمات خریداری و چه میزان به کشورهای خارجی فروختهایم. در حساب سرمایه نیز ورود و خروج سرمایه در نظر گرفته میشود. بهطور مثال وقتی خارجیها پول داخلی را در شکلهای مختلف (سهام شرکتها، ساختمان یا هر نوع مالکیت دیگر) خریداری میکنند به حساب سرمایه افزوده میشود و در مقابل وقتی اتباع کشور ما میزان مالکیتشان در خارج از کشور را افزایش دهند حساب سرمایه به سمت کاهش سوق پیدا میکند. به این ترتیب بهطور کل میتوان گفت که وقتی مالکیت داخلیها در خارج بیشتر از مالکیت آنها در داخل باشد، حساب سرمایه دچار کسری یا منفی میشود و بالعکس.
به گفته وی در واقع میتوان گفت در 9ماه گذشته همه ارزی که از طریق صادرات کسب شده به علاوه میزان زیادی هم از ذخایر قبلی بانک مرکزی از کشور خارج شده است.
راههای خروج ارز
از نظر فیاضی این خروج سرمایه به اشکال گوناگون و در برخی مواقع به صورت ظاهرا طبیعی و قانونی اتفاق میافتد. مثلا ممکن است کسی که قصد خروج سرمایهاش را دارد، امکان خرید مبلغ هنگفتی ارز و انتقال آن را در کشور نداشته باشد. این افراد در این مواقع ابتدا پول خود را به یک کالای داخلی مانند فرش دستباف تبدیل و بعد آن را صادر و ارز آن را در همان خارج نگهداری میکنند. فیاضی افزود: بنابراین هیچ دولتی نمیتواند بهطور قانونی از خروج ارز جلوگیری کند و تنها با ایجاد شرایط مناسب و انگیزه برای فعالیتهای اقتصادی میتوان ورود و نگهداری سرمایهها را امکانپذیر کرد.
به گفته این کارشناس امنیت سرمایهگذاران و نرخ بازده اقتصادی دو متغیر بسیار مهم در جذب سرمایه است. «برای سرمایهگذاران شاخص مهم این است که فضای کشور چقدر امنیت و ریسک در کشور وجود دارد. »
علی مزیکی عضو هیات علمی موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی نیز در این خصوص به دو عامل اشاره میکند: خروج سرمایه به این دلیل رخ میدهد که در کشور نتوانستهایم موقعیتهای مناسب سرمایهگذاری ایجاد کنیم. در وضعیت اقتصاد بینالمللی و بالا رفتن جریان حرکت سرمایهها، ارزهای حاصل از صادرات تنها در صورتی میتواند در چرخه اقتصاد یک کشور باقی بماند که برای آن برنامهریزی شود. اگر این مکانیسم وجود نداشته باشد، سرمایهها خارج میشود. به گفته وی دلیل دوم به سیاست خارجی و سخنان تهدیدآمیز ترامپ برمیگردد که موجب برخی نااطمینانیها شده است.
وی گفت: با اینکه قیمت و تقاضای سرمایه در ایران بالاست اما به نظر میرسد به دلایل سیاسی و سرمایهگذاریهای غیرمولد و برخی قوانین دست و پاگیر و موقعیت داخلی خروج سرمایه بالا میرود.
به گفته مزیکی از طرف دیگر وقتی ارزهای حاصل از صادرات در کشور سرمایهگذاری نشود، خارج میشوند.
فیاضی در ادامه درباره تاثیرات کسری تراز سرمایه بر اقتصاد اظهار کرد: خروج سرمایه هر قدر بیشتر شود، ارزش پول کشور هم کاهش مییابد و هر قدر هم پول ملی تضعیف شود، سرمایهگذاران خارجی رغبت کمتری برای سرمایهگذاری در کشور پیدا میکنند. ضمن اینکه از آنجایی که طرحهای عمرانی نیاز به سرمایه دارند، هر قدر خروج سرمایه بیشتر شود اینگونه طرحهای عمرانی بدون سرمایه میمانند و به همین لحاظ رشد اقتصادی به شکلهای گوناگون تحت تاثیر قرار میگیرد.
اما همانطور که گفته شد یک قسمت دیگر تراز پرداختها مربوط به حساب جاری میشود. گزارش بانک مرکزی نشان میدهد که در 9ماهه سال 96 کل صادرات کشور به میزان 69میلیارد دلار بوده که از این میزان 22.7میلیارد دلار صادرات غیرنفتی و 46.3میلیارد دلار صادرات نفتی محسوب میشود. بنابراین در 9ماهه بخش اعظم صادرات کشور را نفت تشکیل میدهد و به همین خاطر حساب جاری مثبت شده است. براساس گزارش بانک مرکزی در مقابل میزان واردات کل کشور در این مدت به میزان 52.7میلیارد دلار بوده که 1.4میلیارد دلار آن به گاز و فرآوردههای نفتی و 51.2میلیارد دلار به سایر کالاها اختصاص یافته است. بنابراین حساب خالص کالا در 9ماه سال 96 به میزان 16.3میلیارد دلار شده است.
فیاضی در پاسخ به این پرسش که چرا با وجود مثبت بودن تراز جاری کشور حساب سرمایه دچار کسری شده است، گفت: خروج سرمایه به سه طریق اصلی اتفاق میافتد. وی با بیان اینکه بانک مرکزی ارزهای حاصل از فروش نفت را در داخل به ریال تبدیل و به دولت میدهد و در نهایت خود بانک مرکزی هم آنها را به بازار وارد میکند، گفت: راه اول خروج سرمایه به این صورت است که این ارزها از سوی افراد خریداری و خارج میشوند. راه دوم همانطور که گفته شد از طریق صادرات کالا صورت میگیرد. از نظر فیاضی مسیر سوم به وسیله شرکتهای خصولتی که کنترل آنها از دست دولت خارج شده است، انجام میشود. این شرکتها ارزهای حاصل از تجارت خود را در کشورهای خارجی سرمایهگذاری میکنند.
اشاره به این نکته هم لازم است که علی مزیکی معتقد است، یکی از شاخصهایی که میتواند در منفی شدن تراز سرمایه اثرگذار باشد، ارزهایی است که مردم خریداری و در خانهها نگهداری میکنند. این موضوع از این جهت که برخی تلاطمات بازار ارز موجب هیجانی شدن و بالا رفتن تقاضای دلار شد، می تواند، اهمیت داشته باشد.
10 پیشنهاد به دولت آینده برای خروج از بحران کنونی و افتضاح اقتصادی
به گزارش «فرهیختگان»، حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه دزفولی در خصوص مناظره اول نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَٰئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ
ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﻣﻰﺷﻨﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﻳﻨﺶ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ، ﺍﻳﻨﺎﻧﻨﺪ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﺪﺍﻳﺘﺸﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﺍﻧﻨﺪ.(الزمر، ١٨)
سخن آغازین عرض تسلیت سالگرد شهادت امام صادق علیه السلام احیاگر شریعت نبوی و طریقت علوی و حقیقت الهی و ارتحال امام خمینی رضوان الله تعالی علیه باشد و دومین سخن اینکه لطف الهی شامل حال ملت عزیز ایران اسلامی در زمینه سازی سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری شد.
دیروز اولین مناظره توسط صدا و سیما برگزار شد. متاسفانه عده ای به جای ارایه برنامه و پاسخ به پرسشهای مجری محترم بی مبالاتی و بی اخلاقی کردند و تهمت و افترا بستند و صریحا به تحصیلات حوزوی و تلویحا به بزرگان تمدن ایران اسلامی همچون فارابی و بوعلی و خواجه نصیرالدین و شیخ بهایی و ملاصدرا و امام خمینی و رهبر معظم انقلاب و سایر مراجع عظام توهین کردند و ساختار آموزشی تمدن ساز را فدای ساختار آموزشی صد ساله اخیر کردند و متکبرانه خود را باسواد و دیگران را بی سواد خواندند. این مغروران روزگار به صراحت ادبیات بنی صدر را زنده کردند که شهید رجایی را بی سواد می خواند و امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، عقل رجایی را بر سینه آن فراری منافق زد. واقعا این غرب زدگان اگر به توحید و قیامت باور داشتند اینگونه بی حرمتی نمیکردند و مدرک دکترای فقه و حقوق از دانشگاه شهید مطهری را شش کلاس نمیخواندند.
باری از این سنت سیئه بی اخلاقی غرب زدگان بی اخلاق و مدل تبلیغاتی کابویی آمریکایی بگذریم و وارد چگونگی تعالی کشور و خروج از بحران کنونی و افتضاح اقتصادی جریان عافیت طلب غیر انقلابی بشویم، چند پیشنهاد محضر عزیزان عرض میکنم:
اول: حکمرانی حِکمی اقتضا می کند که دولت آینده در حد سیاستگذاری و تنظیم گری و نظارت بماند و خدمات عمومی را عادلانه نه رانت خوارانه به بخش های خصوصی واگذار کند و هر جا نقصی در آنها نسبت به نیازهای مردم دید، ورود کند و مشارکت نخبگانی که معتقد به جمهوری اسلامی هستند در سیاستگذاری و تنظیم گری جدی گرفته شود تا حکمرانی شبکه ای ولایی تحقق یابد.
دوم: عالمانه و با سرعت، جلو خلق پول بانک ها را بگیرد و تنها اجازه خدمات مالی به آنها بدهد و خلق پول با پشتوانه را تنها به بانک ملی واگذارد.
سوم: وام های کلان مفسدان اقتصادی را سریعا به بانک ها برگرداند و مفسدان اقتصادی به همراه روسای بانکهای فاسد را محاکمه کند تا درس عبرتی برای دیگران باشد.
چهارم: تسهیلات بانکی را در ساخت و ساز مسکن و تولید و صادرات توسعه دهد و جلو بنگاه داری بانک ها را بگیرد تا بیش از این به تولید داخلی آسیب وارد نشود.
پنجم: تسهیل گری و بازتوزیع دو رویکرد مهم حکمرانی حِکمی است که باید دولت جدی بگیرد و قوانین تولید و اقتصادی و بازرگانی و صنعتی کشور را اصلاح، کاهش و روان سازد.
ششم: دولت در راستای تسهیل گری تولید در هر وزارت خانه ای یک اتاق تولید راه اندازی کند؛ جهت بررسی طرحهای تولیدی و تصویب آنها از جهت مالی و بازرگانی و محیط زیست و غیره و نظارت بر آنها تا تولیدکنندگان در ادارات سر درگم نشود و به راحتی تولید در جریان قرار گیرد.
هفتم: شورای فضای مجازی را مأمور سازد تا با سرعت اینترنت ملی را در راستای رشد اقتصادی و اشتغال زایی در فضای سایبری راه اندازی کند تا زیرساختهای دولت الکترونیک فراهم گردد و با طرح عدالت الکترونیک متصل گردد.
هشتم: ساختار دانشکده ای از دانش محوری به موضوع محوری و مهارت محوری تغییر یابد تا کشور از رتبه صد و پنجاه مهارتی ارتقا یابد و اشتغال رشد کند.
نهم: سیاست داخلی و خارجی باید با رویکرد اقتصاد مقاومتی و رشد تولید همراه باشد و سیاست و دیپلماسی خارجی در سفارت خانه ها به سمت رشد تولید داخلی و رشد واردات مواد اولیه و صادرات حداکثری تولیدات داخلی هدایت گردد.
دهم: حکمرانی فرهنگی در شورای عالی انقلاب فرهنگی شکل گیرد و فعالیتهای فرهنگ عمومی اعم از رمان و سینما و مستند و سریال های خانگی به سمت امید و تولید و اشتغال و تقویت خانواده جهت پیدا کند و در یک کلام فرهنگ و علم و سیاست با هدف رشد اقتصادی و تقویت خانواده دنبال شود.
همه آنچه این مسکین نگاشت؛ واقعیت های شدنی در جامعه ایران کنونی است که البته به دست مدیران جهادی و ولایی همچون شهید حاج قاسم عزیز و شهید حاج محسن فخری زاده بزرگوار شدنی است که بسیار دلتنگشان هستیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
عبدالحسین خسروپناه دزفولی
طلبه حوزه علمیه قم
۱۶ خرداد ۱۴۰۰ و ۲۵ شوال ۱۴۴۲ سالگرد شهادت امام صادق علیه السلام
دیدگاه شما