نمونهی تحلیل نسبت اهرمی
Acrobat Distiller 7.0 (Windows)
2009-11-18T15:07:36+03:30 2012-03-05T15:33:45+03:30 2012-03-05T15:33:45+03:30 PScript5.dll Version 5.2.2 uuid:BF458A9736D4DE1189C0CC3CFB06A959 uuid:53b98e00-beb2-4760-84cf-55aff90ff9ee application/pdf MAS Microsoft Word - 39-3 endstream endobj 103 0 obj > endobj xref 0 104 0000000000 65535 f 0000105216 00000 n 0000105555 00000 n 0000110646 00000 n 0000110959 00000 n 0000115814 00000 n 0000116139 00000 n 0000120982 00000 n 0000121281 00000 n 0000126536 00000 n 0000126849 00000 n 0000132071 00000 n 0000132385 00000 n 0000137213 00000 n 0000137540 00000 n 0000141506 00000 n 0000141857 00000 n 0000147084 00000 n 0000147398 00000 n 0000152592 00000 n 0000152893 00000 n 0000157954 00000 n 0000158292 00000 n 0000163166 00000 n 0000163491 00000 n 0000167732 00000 n 0000168059 00000 n 0000173172 00000 n 0000173486 00000 n 0000177587 00000 n 0000177949 00000 n 0000182756 00000 n 0000183093 00000 n 0000186825 00000 n 0000187175 00000 n 0000191431 00000 n 0000191768 00000 n 0000195944 00000 n 0000196271 00000 n 0000200966 00000 n 0000201354 00000 n 0000206283 00000 n 0000206411 00000 n 0000208035 00000 n 0000208300 00000 n 0000208664 00000 n 0000208978 00000 n 0000214080 00000 n 0000214381 00000 n 0000219412 00000 n 0000219726 00000 n 0000224611 00000 n 0000224937 00000 n 0000228662 00000 n 0000229000 00000 n 0000231177 00000 n 0000231363 00000 n 0000234221 00000 n 0000234517 00000 n 0000234915 00000 n 0000234969 00000 n 0000235317 00000 n 0000235703 00000 n 0000235834 00000 n 0000236072 00000 n 0000236411 00000 n 0000237423 00000 n 0000237546 00000 n 0000237914 00000 n 0000238293 00000 n 0000238527 00000 n 0000241494 00000 n 0000242219 00000 n 0000242382 00000 n 0000242437 00000 n 0000242729 00000 n 0000242914 00000 n 0000243203 00000 n 0000243362 00000 n 0000243493 00000 n 0000246085 00000 n 0000246349 00000 n 0000246713 00000 n 0000247277 00000 n 0000247568 00000 n 0000247750 00000 n 0000247804 00000 n 0000248095 00000 n 0000248481 00000 n 0000248829 00000 n 0000248883 00000 n 0000249090 00000 n 0000249586 00000 n 0000253501 00000 n 0000253537 00000 n 0000253562 00000 n 0000253630 00000 n 0000253757 00000 n 0000253888 00000 n 0000253990 00000 n 0000254025 00000 n 0000254161 00000 n 0000254230 00000 n 0000258021 00000 n trailer ]>> startxref 116 %%EOF
تاثیر نسبت اهرمی، جریان های نقدی و سودآوری بر چالاکی سازمان
هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر نسبت اهرمی، جریان های نقدی و سودآوری بر چالاکی سازمان می باشد. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری آن شامل داده های 105 شرکت برای دوره 8 ساله1393-1386 بود. روش نمونه گیری، روش نمونهی تحلیل نسبت اهرمی حذفی سیستماتیک بود. روش مورد استفاده جهت برآوردالگو روش رگرسیون با داده های ترکیبی بود. نتایج تحقیق نشان داد بین نسبت اهرمی و چابکی سازمانی، رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین با توجه به نتایج تحقیق، در سازمان های با چالاکی بالا در مقایسه با سازمان های با چالاکیپایین، از نسبت های اهرمی بیشتری استفاده شده است. همچنین نتایج نشان می دهد بین جریان نقد عملیاتی و چابکی سازمانی، رابطه معنی داری وجود دارد. در سازمان های با چالاکی بالا در مقایسه با سازمان های با چالاکی پایین، از جریاننقد بیشتری استفاده شده است، زیرا جریان نقد در نتیجه ی این برآورد در هر دو نمونه مورد نظر مثبت ومعنیدار به دستآمده است و در شرکتهای با چابکی بالا نسبت به شرکتهای با چابکی پایین بزرگتر است. علاوه بر این، نتایج نشان داد بر اساس معیار سود آوری بر طبق بازده دارایی ها بین چابکی سازمانی بالاتر و سودآوری بیشتر رابطه ی مثبت و معناداروجود دارد، زیرا در سازمان های با چالاکی بالا در مقایسه با سازمان های با چالاکی پایین، سودآوری بیشتر بوده است، کهنشان دهنده ی رابطه ی مستقیم بین چابکی سازمانی بالاتر و سودآوری است. اما براساس معیار سودآوری بر طبق بازدهحقوق صاحبان سهام رابطه بین سود آوری بر طبق بازده حقوق صاحبان سهام و چابکی سازمانی بالاتر در شرکتهای با چالاکی بالاترمعنادار نیست.
نسبتهای اهرمی چیست؟ تعریف، فرمول و کاربرد
در تجزیهوتحلیل صورتهای مالی پس از بررسی آیتمها و اقلام مختلف حسابداری و تحلیل و مقایسهی آنها بین شرکتهای مختلف یا تحلیل یک آیتم از یک شرکت در طول یک بازهی زمانی، ممکن است هنوز به دیدگاه صحیح و درست در تحلیل نرسیده باشیم. از این رو به مفهوم نسبتهای مالی برای بررسی موشکافانهتر روی میآوریم. نسبتهای مالی انواع مختلفی دارند که در مقالات جداگانه به آنها اشاره کردهایم و در این مقاله به سراغ نسبتهای اهرمی خواهیم رفت. برای این منظور سعی خواهیم کرد تا تعریف و کاربرد نسبتهای اهرمی در تحلیل بنیادی را بیان کنیم و همینطور به اثر اهرمی و فرمولهای محاسبهی نسبت اهرمی اشاره کرده و در پایان این نسبتها را برای یک نماد منتخب بورسی محاسبه کنیم.
ساختار سرمایه ی شرکت و اهمیت آن در نسبت اهرمی
پیش از تعریف و صحبت دربارهی نسبت مالی اهرمی لازم است تا ابتدا با ساختار سرمایهی شرکتها آشنا شویم. اگر شما قصد تأسیس یک شرکت و یا راهاندازی یک کسبوکار را داشته باشید با روشهای مختلفی برای ایجاد سرمایهی لازم بابت تأسیس شرکت روبهرو خواهید بود. اینکه از چه طریقی میتوان این سرمایه را تأمین کرد و یا راههای دستیابی به آن چیست موضوعی است که در مقالهی مربوط به فعالیتهای تأمین مالی مفصلاً به آن اشاره کردیم.
تأمین مالی میتواند هم از طریق سهامداران شرکت تحت عنوان حقوق صاحبان سهام صورت گیرد و هم میتواند از طریق خلق بدهی یا افزایش آن صورت گیرد. وجه افتراق نحوهی تأمین مالی شرکتها دقیقاً همان عاملی است که سبب میشود تا ساختار سرمایهی شرکتها نیز متفاوت باشد. ممکن است برخی از شرکتها ساختاری مبتنی بر حقوق صاحبان سهام داشته باشند و برخی دیگر مبتنی بر بدهی باشند. با ذکر این نکته که شرکتها میتوانند هر یک از این دو روش و یا ترکیبی از آنها را در ایجاد سرمایهی خود داشته باشند به سراغ تعریف نسبتهای اهرمی خواهیم رفت.
نسبت مالی اهرمی (Leverage Ratio) به چه معناست؟
نسبتهای مالی اهرمی ابزاری سودمند برای بررسی و سنجش قدرت مالی شرکتها در بازپرداخت دیون میانمدت و بلندمدت است. از جمله پارامترهای مهم سنجش میزان قدرت بازپرداخت دیون میانمدت و بلندمدت در شرکتها طبیعتاً پارامتر بدهی آنها است. اما وجه تسمیهی نسبت مالی اهرمی آن است که اگر شرکتی برای خلق دارایی و بهرهگیری از آن در راستای ایجاد سود به سراغ خلق و یا افزایش بدهی برود در واقع از اهرم مالی بدهیها برای خلق سود استفاده کرده است. البته طبیعتاً خلق بدهی حامل برخی هزینههاست و انتظار داریم تا سود حاصل از ایجاد دارایی ایجاد شده از طریق افزایش بدهی، هزینههای استقراض را پوشش داده و حتی بیشتر از آن نیز باشد تا عواید مدنظر نصیب شرکت شوند.
آیا بهرهگیری از اهرم مالی همیشه سودمند است؟
باید به این نکته نیز توجه داشت که استفاده از اهرم مالی در عین سودمندی میتواند حاوی خطراتی نیز باشد. اساساً خلق بدهی و یا افزایش آن از طرق مختلف (به طور مثال دریافت تسهیلات بانکی) تعهداتی را برای شرکت به بار میآورد. این تعهدات هزینههای قطعی شدهای هستند که شرکت باید در زمانهای مشخصی بهعنوان هزینه بهره پرداخت کند. درحالیکه اطمینانی بابت سود حاصل از دارایی هایی که از طریق بدهی ایجاد شدند وجود ندارد. بنابراین وجود هزینههای قطعی و نااطمینانی در جریان درآمدی یا سود حاصل از خلق بدهی عاملی است که میتواند خطر استفادهی بدون برنامهی دقیق و هوشمندانه از اهرم مالی را گوشزد کند.
این موضوع میتواند بهوضوح در صورتهای مالی نیز جلوه پیدا کند و سود عملیاتی را پس از کسر هزینههای مالی که نشأتگرفته از اهرم مالی هستند، تبدیل به زیان خالص کند. دربارهی این موضوع در مقالهی مربوط به جریان نقدی فعالیت تأمین مالی توضیحات بیشتری ارائه دادهایم.
نسبت اهرمی در بانکها
یکی از محلهایی که در آن نسبتهای اهرمی اهمیت بالایی پیدا میکنند مسائل مربوط به بانکها است. همانطور که میدانیم یک از وظایف اصلی بانکها دریافت وجوه از افرادی که با مازاد وجوه مواجهاند و پرداخت تسهیلات به متقاضیان آن وجوه است. طبیعتاً بانکها در ازای وجوهی که از سپردهگذاران دریافت میکنند تعهداتی را مبنی بر ارائهی سود در قبال آنها خواهند داشت. بدین ترتیب در بانکها جریان هزینهای قطعی ایجاد میشود. اگر بانکها در اعطای تسهیلات و دریافت بازپرداختها موفق نباشند با خطر بهرهگیری از اهرم مالی مواجه خواهند بود.
در این بین بانکها باید سودی مازاد بر سود اعطایی به سرمایهگذاران را به دست آورند تا هم هزینههای خود را پوشش دهند و هم پوششی برای ریسک نکول بدهی و عدم بازپرداخت آن توسط برخی از متقاضیان وام را فراهم کنند. در کنار این موارد فراموش نکنیم که بانکها قادر به وامدهی به اندازهی کل سپردههای جذب شده نیستند چرا که طبق مقررات باید ذخیرههای قانونی و اضافی را نزد بانک مرکزی تأمین کنند. بدین ترتیب نسبتهای اهرمی و تحلیل و مقایسهی آن-ها برای بانکها از اهمیت بالایی برخوردار است.
انواع نسبت اهرمی
در قالب سنجش شرکتها در بهرهگیری از اهرم مالی و همینطور میزان قدرت آنها در بازپرداخت دیون میانمدت و بلند مدتشان نسبتهای متفاوتی را با پارامترهای متفاوتی میتوان محاسبه کرد که در ادامه به تعریف و تشریح پنج نسبت اهرمی مهم خواهیم پرداخت.
نسبت بدهی نمونهی تحلیل نسبت اهرمی یکی از انواع نسبت اهرمی:
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام یکی از انواع نسبت اهرمی:
برای محاسبهی این نسبت کل بدهی را به حقوق صاحبان سهام تقسیم میکنیم. این نسبت ممکن است به فراخور سیاست توسط شرکت بزرگتر یا کوچکتر از یک باشد. این نسبت بهنوعی وضعیت ترکیب دارایی مبتنی بر حقوق صاحبان سهام یا مبتنی بر بدهی را نشان میدهد. اگر این نسبت عدد بالایی داشته باشد نشانهی بالا بودن ریسک شرکت از منظر هزینههای مالی تحمیلشده بر آن است و اگر این نسبت مقداری کمتر از یک داشته باشد نشاندهندهی آن است که در تشکیل داراییها، خلق و افزایش بدهی در موضع ضعف بودهاند و تأکید بیشتر بر حقوق صاحبان سهام بوده است که چنین امری برای قرضدهندگان به شرکت مثبت ارزیابی میشود.
ضریب مالکانه یکی از انواع نسبت اهرمی:
نسبت بدهی بلندمدت یکی از انواع نسبت اهرمی:
در این نسبت اهرمی، میزان بدهی بلندمدت را بر مجموع میزان این بدهی و حقوق صاحبان سهام تقسیم می-کنیم. همانطور که میدانیم بدهی بلندمدت آن دسته از بدهیهایی هستند که سررسید بازپرداخت آنها در بیش از یک سال آتی است. طبیعتاً بالا بودن این نسبت بیانگر استفادهی بیشتر از اهرم مالی در بلندمدت و همینطور از طرفی دیگر متحمل ریسک شدن شرکت است.
نسبت پوشش هزینه بهره یکی از انواع نسبت اهرمی:
بدین ترتیب به پنج نوع از مهمترین نسبتهای اهرمی اشاره کردیم. با دیدگاههای مختلف میتوان از منظرهای دیگری نیز نسبتهای اهرمی متعددی را برای شرکتها تعریف کرد.
نمونهی تحلیل نسبت اهرمی
در ادامهی این مقاله، نسبتهای اهرمی را در یک بازهی چهارساله برای شرکت ماشینسازی اراک محاسبه و تحلیل میکنیم.
نسبتهای اهرمی در این شرکت غالباً روندی نوسانی داشتهاند. از اولین نسبت که همان میزان بدهیها تقسیم بر داراییها است شروع میکنیم. همانطور که مشخص است این نسبت روند منظمی نداشته است و در برخی از سالها بیشتر داراییها از خلق بدهی و در بعضی از سالها بیشتر از حقوق صاحبان سهام نمونهی تحلیل نسبت اهرمی خلق شده است.
در کل برقراری ترکیب مناسب بین بدهیها و حقوق صاحبان سهام سبب شده تا شرکت هم بتواند از مزایای اهرم مالی بهره ببرد و هم اینکه گرفتار مخاطرات اهرم مالی و افزایش چشمگیر هزینه-های مالی نشود. این استفاده توأمان از هر دو کانال بدهی و حقوق صاحبان سهام در دومین نسبت، یعنی نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام نیز پرواضح است. در این نسبت نیز در سال از سنوات مورد بررسی نرخ حدود صد درصدی دیده میشود که نشان از برابری بدهی و حقوق صاحبان سهام دارد. در سال ۹۹ بدهی به حقوق صاحبان سهام ترجیح داده شده و مجدداً در سال ۱۴۰۰ سعی شده تا این بار حقوق صاحبان سهام مورد توجه قرار گیرد.
ضریب مالکانه نیز میزان قابلتوجه و نسبتاً مطلوبی را در طول سنوات مورد بررسی داشته است و تنها در سال پایانی کاهشی بوده است. همچنین این شرکت بدهیهای بلندمدت چشمگیری نداشته است و از همه مهمتر خصوصاً در دو سال پایانی مورد بررسی توان خوبی درپوشش هزینه بهرهی خود داشته است.
سخن پایانی آکادمی دانایان پیرامون نسبت اهرمی
همانطور که بارها در طول مقاله به آن اشاره کردیم بهرهگیری از اهرم مالی در عین سودمندیهایی که میتواند داشته باشد ممکن است از طریق خلق جریانات هزینهای قطعی در مقابل جریانات احتمالی درآمدی شرکت را با ریسکهایی مواجه کند. بنابراین پیبردن به وضعیت اهرم مالی شرکتها، رهگیری روند آن در طول چند سال و حتی مقایسهی این وضعیت بین شرکتهای مختلف اطلاعات سودمندی را از منظر ریسک شرکتها در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. بنابراین توجه به نسبتهای اهرمی و بهرهگیری از آن در کنار سایر ابزارهای تحلیلی بسیار مفید خواهد بود.
نسبت های مالی
نسبت های مالی در بر گیرنده اقلام موجود در صورت های مالی هستند که با بررسی آنها نسبت را از ریالی به نسبت قابل مقایسه تغییر می دهد. این نسبت ها باعث ایجاد ارتباط معنادار بین عوامل موثر صورت های مالی و اطلاعات موجود در گزارش های مالی می شوند که باعث قدرت تحلیل شوندگی برای استفاده کنندگان از این نسبت ها می گردد.
نسبت مالی:
نسبت مالی به یک ارتباط منطقی و ریاضی بین اقلام موجود در صورت های مالی گفته می شود که به صورت نسبت بیان می گردد و می توان از آن به عنوان یک سیگنال خبری در کنار سایر نسبت ها استفاده نمود.
همچنین این نسبت های مالی ایجاد شده می توانند نتایج عملیات و وضعیت مالی سازمان را در طی دوره های مختلف بیان کنند. لذا نباید در تصمیم گیری ها فقط یک نسبت مالی را به عنوان ملاک تصمیم گیری قرار داد.
نسبت های نقدینگی:
نسبت های نقدینگی در واقع نشان دهنده میزان توان شرکت در باز پرداخت دیون کوتاه مدت و یا عمل به تعهدات کوتاه مدت می باشند که در آن، نسبت جاری، نسبت آنی و سرمایه در گردش به شرح زیر قرار دارند.
نسبت جاری:
یکی از نسبت های نقدینگی است که میزان قدرت باز پرداخت بدهی جاری را نشان می دهد و به صورت زیر محاسبه می گردد.
بدهی جاری/ دارایی جاری = نسبت جاری
نسبت جاری باید از عدد 1 بزرگ تر باشد، زیرا اگر از 1 کمتر باشد یعنی، شرکت توانایی پرداخت بدهی های خود را ندارد. بنابراین نسبت جاری نباید از مقدار مشخصی (معمولا عدد 2) بیشتر گردد، زیرا زیاد بودن نسبت جاری، یعنی بدون استفاده ماندن دارایی های شرکت و یا خوابیدن سرمایه شرکت.
نسبت آنی:
یکی از اقلام دارایی جاری که در محاسبه نسبت های جاری استفاده می شود، نسبت آنی می باشد که موجودی مواد و کالاهایی را نشان می دهد که از قابلیت نقد شوندگی کم تری برخوردار هستند. بنابراین برای دقیق تر شدن مقدار نسبت نقدینگی، از نسبت آنی به صورت زیر استفاده می گردد:
بدهی جاری/ (موجودی مواد و کالا – دارایی های جاری) = نسبت آنی
نسبت بازده دارایی ها:
این نسبت نشان دهنده این است که شرکت در ازای دارایی های مورد استفاده خود تا چه میزان سودآوری داشته است که این نسبت از طریق رابطه زیر قابل محاسبه می باشد:
میانگین جمع دارایی ها/ سود خالص = بازده دارایی
نسبت های اهرمی:
به نسبت هایی گفته می شود که نشان دهنده توانایی سازمان برای باز پرداخت بدهی های خود می باشد. این نسبت ها به حجم کل بدهی های واحد تاکید دارد که توان واحد را برای انجام تعهدات کوتاه مدت و بلند مدت خود منعکس می سازند.
نسبت بدهی به سرمایه:
این نسبت توانایی شرکت را برای تعهد به دیون خود نشان می دهد که با استفاده از رابطه زیر قابل محاسبه می باشد.
مجموع دارایی ها/ مجموع بدهی ها = نسبت بدهی
نسبت مالکانه:
این نسبت، نشان دهنده میزان سهم نسبت صاحبان سهام از کل دارایی های شرکت است که ازرابطه زیر محاسبه می گردد.
مجموع دارایی ها/ مجموع حقوق صاحبان سهام = نسبت مالکانه
نسبت پوشش بهره:
در واقع نشان دهنده توان شرکت برای پرداخت هزینه های مالی (مثلا بهره وام های دریافتی) از محل سود عملیاتی می باشد که با استفاده از رابطه زیر قابل محاسبه خواهد بود:
هزینه مالی/ سود عملیاتی = پوشش بهره
اگر نسبت پوشش برابر عدد 4 باشد یعنی این واحد قادر است تا 4 برابر هزینه های عملیاتی را از محل سود عملیاتی خود پرداخت نماید. همچنین منفی بودن درصد پوشش بهره، یعنی این شرکت متحمل زیان عملیاتی شده است.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله کشف تقلب یا تخلف اداری را به شما عزیزان پیشنهاد می نماید.
نسبت های نقدینگی
نسبت های فعالیت:
این نسبت، کاربرد منابع مالی یا دارایی هایی که در اختیار مدیران است و همچنین میزان کارایی مدیریت سازمان را نشان می دهد.
نسبت گردش موجودی کالا :
این نسبت شامل دوره گردش موجودی کالا، فاصله زمانی، دریافت مواد اولیه و تبدیل آن به کالای فروخته شده می باشد. در واقع به مدت زمانی گفته می شود که طول می کشد تا مواد اولیه به کالا تبدیل شوند و به فروش برسند که از طریق رابطه زیر محاسبه می گردد.
میانگین موجودی مواد و کالا/ بهای تمام شده کالا فروش رفته = گردش موجودی کالا
گردش موجودی کالا/ ۱ = دوره گردش موجودی کالا
نسبت گردش جمع دارایی:
نسبت گردش جمع دارایی ها، میزان کسب درآمد و دارایی های یک شرکت را نمایش می دهد، در واقع هر چه این نسبت بالاتر باشد، نشان دهنده کسب درآمد بیشتر و بهره وری بالاتر شرکت است که با توجه به رابطه زیر محاسبه می گردد.
میانگین جمع دارایی/ فروش = نسبت گردش جمع دارایی
نسبت های سودآوری:
نسبت های سودآوری به طور مشخصی میزان سودآوری شرکت مورد نظر را محاسبه می نمایند و در فرمت های مختلف آنها را نمایش می دهد.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام:
حقوق صاحبان سهام از کسر نمودن بدهی ها از کل دارایی های حاصل می گردد. بازده حقوق صاحبان سهام، نتایج سرمایه گذاری صاحبان سهام را نشان می دهد که رابطه زیر این بازده را محاسبه می کند.
حقوق صاحبان سهام/ سود خالص = بازده حقوق صاحبان سهام
نسبت حاشیه سود ناخالص:
حاشیه سود ناخالص، اثر بخشی قیمت گذاری و کارایی تولید را منعکس می نماید که از طریق رابطه زیر محاسبه می گردد.
فروش/ سود ناخالص = حاشیه سود ناخالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی:
این نسبت، تمامی هزینه های عملیاتی را در نظر می گیرد و حاشیه سود عملیاتی میزان سود عملیاتی را از طریق رابطه زیر محاسبه می کند.
فروش/ سود عملیاتی = حاشیه سود عملیاتی
نسبت حاشیه سود خالص:
نسبت سوددهی پس از کسر مالیات را برای هر شرکت مشخص می کند که از رابطه زیر قابل محاسبه خواهد بود:
فروش/ سود خالص = حاشیه سود خالص
نسبت نرخ بازده دارایی:
نرخ بازده دارایی، نسبت دیگریست که از ضرب حاشیه سود خالص در نسبت گردش دارایی حاصل می گردد.
پرسش و پاسخ متداول در مورد نسبت های مالی:
آیا برای تصمیم گیری های یک سازمان، فقط یک نسبت مورد نظر می باشد؟
خیر، در تصمیم گیری یک سازمان فقط یک نسبت مورد نظر نمی باشد، زیرا این تمام نسبت های مالی، نتایج عملیات و وضع مالی شرکت را در دوره های مختلف بیان می کند.
نسبت های مالی شامل چه چیزهایی می شود؟
این نسبت های مالی، اقلام موجود در صورت های مالی را خود جای می دهند و با بررسی آن ها می توان نسبت ریالی را به نسبت قابل مقایسه تغییر داد. این نسبت ها بین صورت های مالی و اطلاعات موجود ارتباط معناداری به وجود می آورند و استفاده کنندگان می توانند قدرت تحلیل داشته باشند.
نسبت نقدینگی چیست؟
نسبت نقدینگی توانایی شرکت در باز پرداخت قرض های کوتاه مدت و بلند مدت را نشان می دهد و نسبت جاری، نسبت آنی و سرمایه در گردش هم در آن قرار دارد.
نسبت جاری جزء نسبت های نقدینگی می باشد و مقیاس توان بازپرداخت بدهی را مشخص می کند.
نسبت آنی جزء اقلام دارایی جاری می باشد و در محاسبه نسبت های جاری مورد استفاده قرار می گیرد. این نسبت موجودی مواد و کالاهای را که می توان آن ها را نقد کرد نشان می دهد.
نسبت بازده دارایی چیست؟
نسبت بازده دارایی، میزان سوددهی شرکت را در برابر دارایی ها نشان می دهد. این نسبت نشان می دهد که این دارایی ها تا چه میزان سودآوری داشته اند.
نسبت اهرمی چیست؟
نسبت اهرمی، توانایی سازمان را برای بازپرداخت بدهی نشان می دهد. این نسبت توان واحد اقتصادی مربوطه را برای حجم کل بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت بررسی می کند.
نسبت بدهی به سرمایه چیست؟
نسبت بدهی به سرمایه، توانایی شرکت را برای تعهد به قرض هایش نشان می دهد.
نسبت پوشش بهره چیست؟
نسبت پوشش بهره، نشان دهنده توانایی واحد اقتصادی مربوطه برای پرداخت هزینه های مالی وام های دریافتی از سود عملیاتی می باشد.
نسبت فعالیت چیست؟
نسبت فعالیت، میزان دارایی مدیران و کاربرد منابع مالی و دارایی های در اختیار را نشان می دهد.
نسبت گردش موجودی کالا چیست؟
نسبت گردش موجودی کالا، دوره گردش موجودی کالا، فاصله زمانی، دریافت مواد اولیه و تبدیل آن به کالای فروخته شده را نشان می دهد. در واقع نشان می دهد که چه مدت زمانی طول می کشد که مواد اولیه به کالا تبدیل بشود.
نسبت گردش جمع دارایی چیست؟
نسبت گردش جمع دارایی مقدار درآمد به دست آمده و میزان دارایی شرکت را نشان می دهد و بالا رفتن این نسبت، نشان دهنده درآمد بیشتر و بهره وری بهتر می باشد.
نسبت سودآوری چیست؟
نسبت سودآوری، میزان سودآوری شرکت را محاسبه می کند و در حالت های مختلف نشان می دهد.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام چیست؟
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، نتیجه سرمایه گذاری صاحبان سهام را نشان می دهد و از کم کردن بدهی از دارایی به دست می آید.
نسبت حاشیه سود ناخالص چیست؟
نسبت حاشیه سود ناخالص، در واقع نشان دهنده تاثیر قیمت و کارایی تولید را مشخص می کند.
نسبت حاشیه سود عملیاتی چیست؟
نسبت حاشیه سود عملیاتی، کلیه هزینه های عملیاتی را مشخص می کند.
نسبت حاشیه سود خالص چیست؟
نسبت حاشیه سود خالص، سود به دست آمده بعد از کسر مالیات می باشد.
نسبت نرخ بازده دارایی چیست؟
نسبت نرخ بازده دارایی، حالص ضرب حاشیه سود خالص نسبت به گردش دارایی می باشد.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله معاملات تجاری را به شما پیشنهاد می کنیم.
آشنایی با نسبت های مالی
تحليل نسبت هاي مالي با مقايسه ي دو قلم در صورت هاي مالي انجام مي شود. نسبت نهايي مي تواند به شيوه اي تفسير شود که با تفسير هر قلم به شکل جداگانه امکان پذير نيست. نسبت هاي مالي را مي توان براساس آنچه که اندازه گيري مي کند؛ دسته بندي کرد: سودآوري، نقدينگي، فعاليت، اهرم، ارزش گذاري و رشد که هر کدام از آنها زيرمجموعه هاي خود را دارند.
فهرست نسبت هاي مالي
در اينجا فهرستي از نسبت هاي مالي مختلف معرفي مي شود. در نظر داشته باشيد که اکثر نسبت ها را مي توان با ضرب کردن در عدد ۱۰۰، به درصد تبديل کرد. هر نسبت به طور خلاصه معرفي مي شود.
نسبت هاي سودآوري
اين نسبت ها ميزان ﻣﻮفقيت ﺷﺮﻛﺖ را درﻛﺴﺐ ﺳﻮد ﻣﻮرد ﺗﺠﺰيه و تحليل ﻗﺮار مي دﻫﺪ.
۱. نسبت سود ناخالص = سود ناخالص / فروش خالص
اين نسبت ميزان سود ناخالص توليد شده از فروش را ارزيابي مي کند. سود ناخالص برابر با فروش خالص(فروش منهاي بازده فروش، تخفيف ها و اندوخته ها) منهاي هزينه ي فروش است.
۲. بازده فروش = درآمد خالص / فروش خالص
اين نسبت به عنوان «حاشيه ي سود خالص» يا «نسبت سود خالص» نيز شناخته مي شود و درصد درآمد ناشي از فروش را مي سنجد. به طور معمول، هر چه عدد اين نسبت بالاتر باشد، بهتر است.
۳. بازده دارايي ها = درآمد خالص / ميانگين کل دارايي ها
در تحليل مالي، اين نسبت بازده سرمايه گذاري را اندازه مي گيرد. همچنين جهت ارزيابي کارآيي مديريت در استفاده از دارايي ها براي توليد درآمد به کار مي رود.
۴. بازده حقوق صاحبان سهام = درآمد خالص / ميانگين حقوق صاحبان سهام
درصد درآمد ناشي از هر ريال از حقوق صاحبان سهام را مي سنجد.
نسبت هاي نقدينگي
اين نسبت ها ﺗﻮاﻧﺎيي و ﻗﺪرت شرکت را در ﭘﺮداﺧﺖ بدهي هاي کوتاه مدت نشان مي دهد.
۱. نسبت جاري = دارايي هاي جاري / بدهي هاي جاري
توانايي يک شرکت براي پرداخت تعهدات کوتاه مدت را با استفاده از دارايي هاي جاري (وجه نقد، اوراق بهادار قابل تبديل، دريافتي هاي جاري، موجودي و پيش پرداخت ها) ارزيابي مي کند.
۲. نسبت آني = دارايي هاي آني / بدهي هاي جاري
اين نسبت، توانايي يک شرکت در پرداخت تعهدات کوتاه مدت را با استفاده از انواع نقدي تري از دارايي هاي جاري يا «دارايي هاي آني» (وجه نقد، اوراق بهادار قابل تبديل و حساب هاي دريافتني) مي سنجد.
۳. نسبت نقدي = (وجه نقد + اوراق بهادار قابل تبديل) / بدهي هاي جاري
توانايي يک شرکت براي پرداخت بدهي هايش را با استفاده از وجه نقد و اوراق بهادار قابل تبديل، اندازه مي گيرد. اوراق بهادار قابل تبديل، ابزار وام کوتاه مدتي هستند که به اندازه ي وجه نقد ارزش دارند.
۴. سرمايه ي در گردش خالص = دارايي هاي جاري – بدهي هاي جاري
تعيين مي کند که آيا يک شرکت مي تواند با دارايي هاي جاري خود، تعهدات جاري خود را بپردازد؛ و اينکه مازاد يا کمبود چقدر است.
نسبت هاي فعاليت
به کمک اين نسبت ها مي توان ميزان ﻛﺎرآيي يک ﺷﺮﻛﺖ را در ﻛﺎرﺑﺮد منابع خود اﻧﺪازه گيري نمود.
۱. گردش مطالبات = فروش نسيه ي خالص / ميانگين حسا ب هاي دريافتني
کارآيي بسط نسيه و وصول آن را مي سنجد. اين نسبت ميانگين تعداد دفعاتي را که شرکت در يک سال به وصول حساب هاي باز خود مي پردازد، نشان مي دهد. نسبت هاي بالا دلالت بر نسيه ي مؤثر و فرآيند وصول دارند.
۲. ميانگين دوره ي وصول مطالبات = ۳۶۰ روز / گردش مطالبات
اين نسبت به «گردش مطالبات برحسب روز» يا «دوره ي وصول» معروف است و ميانگين تعداد روزهايي را که يک شرکت مطالباتش را وصول مي کند، اندازه مي گيرد. هرچه اين نسبت کوچک تر باشد، بهتر است. البته گاهي افراد به جاي ۳۶۰، از عدد ۳۶۵ استفاده مي کنند.
۳. گردش موجودي =هزينه ي فروش / ميانگين موجودي
نمايانگر تعداد دفعاتي است که موجودي، فروخته و جايگزين شده است. در نظر داشته باشيد که بعضي نويسندگان در فرمول بالا، به جاي هزينه ي فروش از فروش استفاده مي کنند. نسبت بالا نشان دهنده ي اين است که شرکت در مديريت موجودي هايش کارآمد است.
۴. ميانگين دوره ي موجودي = ۳۶۰ روز / گردش موجودي
به عنوان «گردش موجودي برحسب روز» نيز شناخته مي شود و نمايانگر تعداد روزهايي است که موجودي در انبار مي ماند. به عبارت ديگر، تعداد روزها را از زمان خريد موجودي تا فروش آن، مي سنجد. همانند ميانگين نمونهی تحلیل نسبت اهرمی دوره ي وصول مطالبات، هر چه اين نسبت کوچک تر باشد بهتر است.
۵. گردش حساب هاي پرداختني = خريدهاي نسيه ي خالص / ميانگين حساب هاي قابل پرداخت
تعداد دفعاتي که يک شرکت حساب هاي پرداختني اش را در طول يک دوره مي پردازد، نشان مي دهد. نسبت کوچک طرفدار بيشتري دارد، چون بهتر است که پرداخت ها را تا حد امکان به تأخير انداخت تا بتوان از پول براي اهداف مولد بيشتري استفاده کرد.
۶. ميانگين دوره ي پرداختني = ۳۶۰ روز / گردش حساب هاي پرداختني
اين نسبت به «گردش حساب هاي پرداختني بر حسب روز» يا «دوره ي پرداخت» نيز معروف است و عدد ميانگين روزهاي سپري شده ي پيش از پرداخت تعهدات به عرضه کنندگان را مي سنجد. برخلاف ميانگين دوره ي وصول مطالبات و ميانگين دوره ي موجودي، هرچه اين نسبت بيشتر باشد، بهتر است (که در بالا توضيح داده شد).
۷. دوره ي گردش عمليات = دوره ي توليد و گردش کالا+ دوره ي وصول مطالبات
تعداد روزهايي را که يک شرکت، چرخه ي عملياتي (مثلا خريد کالا، فروش آن، وصول ميزان بدهي) را کامل مي کند، مي سنجد. هر چه چرخه ي عملياتي کوتاه تر باشد، يعني شرکت فروش و وصول وجه نقد را سريع تر انجام مي دهد.
۸. چرخه ي تبديل وجه نقد = چرخه ي عملياتي – ميانگين دوره ي پرداختني
اين نسبت ميزان سرعت يک شرکت در تبديل وجه نقد به وجه نقد را اندازه مي گيرد. چرخه ي تبديل وجه نقد نمايانگر تعداد روزهايي است که يک شرکت براي خريد هايش پرداخت مي کند، آنها را مي فروشد و مقدار بدهي را وصول مي کند. به طور معمول، اين چرخه نيز همچون چرخه ي عملياتي، هرچه کوتاه تر باشد، بهتر است.
۹. گردش کل دارايي = فروش خالص / ميانگين کل دارايي ها
کارآيي کلي يک شرکت در فروش را با استفاده از دارايي هايش مي سنجد. اين فرمول شبيه بازده دارايي هاست، با اين تفاوت که به جاي درآمد خالص، از فروش خالص استفاده مي شود.
نسبت هاي اهرمي
ﺗﺎمين نيازﻫﺎي مالي از ﻃﺮيق ايجاد بدهي را ﻧﺸﺎن مي دﻫﺪ. در واﻗﻊ اين ﻧﺴﺒﺖ ﻫﺎ تعيين ميﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺷﺮﻛﺖ ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ نيازﻫﺎي
۱. نسبت بدهي = کل بدهي ها / کل دارايي ها
نسبت دارايي هاي شرکت را که با بدهي ها (تعهدات به شخص ثالت) سرمايه گذاري شده است، مي سنجد. نسبت بدهي همچنين مي تواند با استفاده از فرمول: ۱ منهاي نسبت سرمايه، محاسبه شود.
۲. نسبت سرمايه = کل سرمايه / کل دارايي ها
نسبت کل دارايي هايي که توسط سرمايه به دست آمده است (مثلا سهام صاحبان و سود تجمعي شرکت) را تعيين مي کند. نسبت سرمايه همچنين مي تواند با استفاده از فرمول: ۱ منهاي نسبت بدهي، به دست آيد.
معکوس نسبت سرمايه به عنوان ضريب فزاينده ي سرمايه نيز شناخته مي شود که برابر با کل دارايي ها تقسيم بر کل سرمايه است.
۳. نسبت بدهي-سرمايه = کل بدهي ها / کل سرمايه
ساختار سرمايه ي يک شرکت را ارزيابي مي کند. نسبت بدهي-سرمايه ي بيشتر از ۱ دلالت بر اين دارد که شرکت زير بار بدهي است و عدد کمتر از ۱ يعني شرکت محافظه کار است.
۴. توان پرداخت بهره = سود قبل از بهره و ماليات / هزينه ي بهره
تعداد دفعاتي را که هزينه ي بهره به درآمد تبديل شده است، مي سنجد و مشخص مي کند که آيا شرکت مي تواند هزينه ي بهره اش را با استفاده از سود توليد شده بپردازد يا خير.
نسبت هاي ارزش گذاري و رشد
اين نسبت ها نشانگر پتانسيل يک شرکت براي رشد در آينده است.
۱. سود هر سهم (درآمد خالص – سود سهم ممتاز) / ميانگين سهام عادي معوقه
اين نسبت، نسبت عوايد هر سهم از سهام عادي را نشان مي دهد. سود سهام ترجيحي از درآمد خالص کم مي شود تا عوايدي در دسترس براي سهام داران عادي مشخص شود.
۲. نسبت قيمت به سود= قيمت بازار هر سهم / سود هر سهم
براي ارزيابي اينکه آيا سهامي بيش از حد گران يا ارزان است استفاده مي شود. نسبت قيمت به سود نسبتا پايين مي تواند نشان دهنده ي اين باشد که شرکت زير قيمت است. به طور معکوس، سرمايه گذاران از شرکت هايي با نسبت قيمت به سود بالا، انتظار نسبت رشد بالاتري دارند.
۳. نسبت پرداخت سود سهام = سود نقدي هر سهم / سود هر سهم
نسبت درآمد خالصي که به مالکان تعلق مي گيرد را تعيين مي کند. همه ي درآمد تعلق نمي گيرد، چون نسبت قابل توجهي براي عمليات سال آينده نگه داشته مي شود.
۴. نسبت بازده سود سهام = سود نقدي هر سهم / قيمت بازار هر سهم
درصد بازگشت از طريق سود نقدي را در زمان مقايسه با قيمت پرداخت شده براي سهام اندازه مي گيرد. بازده بالا براي سرمايه گذاراني جذاب است که به جاي افزايش ارزش سرمايه ي طولاني مدت، به دنبال سود نقدي هستند.
۵. ارزش دفتري هر سهم = حقوق صاحبان سهام عادي / ميانگين سهام عادي
نشان دهنده ي ارزش سهام بر پايه ي هزينه ي تاريخي آن است. ارزش حقوق صاحبان سهام عادي در دفاتر شرکتي بر ميانگين سهام عادي پرداخت نشده تقسيم مي شود.
نتيجه گيري
يک توصيه ي مهم اين است که در زمان محاسبه ي يک نسبت که شامل يک قلم صورتِ درآمدي و يک قلم ترازنامه مي شود، حتما قلم ترازنامه را به شکل ميانگين حساب کنيد. دليل اين کار اين است که قلم صورت درآمد وابسته به يک دوره ي کامل فعاليت است. قلم ترازنامه نيز بايد منعکس کننده ي کل دوره باشد و به همين دليل است که ما ميانگين را حساب مي کنيم.
نسبت هاي مالي ديگري نيز علاوه بر فهرست بالا وجود دارند، اما نسبت هاي ذکر شده در اين مقاله رايج ترين نسبت هاي مورد استفاده در ارزيابي کسب وکار هستند. در تفسير نسبت ها، بهتر است که براي مقايسه، مبنايي مثل نسبت هاي تاريخي و استانداردهاي صنعتي داشته باشيد.
دیدگاه شما