چرا جریان نقدینگی مهم است؟


نقدینگی کریپتوکارنسی

واژه نقدینگی به‌طورکلی در بازارهای مالی برای توصیف یک دارایی به کار می‌رود که می‌توان بدون مشکل آن را به پول نقد تبدیل کرد. در مورد کریپتوکارنسی، واژه­ی نقدینگی توانایی یک سکه است که به‌راحتی می‌تواند به پول نقد یا سکه‌های دیگر تبدیل شود. نقدینگی برای تمام دارایی‌های قابل معامله از جمله کریپتوکارنسی مهم است. سطح نقدینگی پایین به این معنی است که هنگام نوسانات بازار قیمت کریپتوکارنسی دچار نوسان شدید می‌شود. از سوی دیگر، نقدینگی بالا به این معنی است که بازار پایدار مانده و نوسانات کمی در قیمت به وجود می‌آید. بنابراین خرید یا فروش کریپتوکارنسی در یک بازار دارای نقدینگی آسان‌تر است، زیرا سفارش‌های خرید یا فروش با توجه ‌به تعداد بیشتری از شرکت کنندگان در بازار، سریع‌تر صورت می پذیرد. اساساً، این بدان معنی است که با در نظر داشتن ماهیت سریع بازارهای کریپتوکارنسی، امکان ورود یا خروج از تجارت در هر لحظه وجود دارد. نقدینگی یک مفهوم است که درک آن هنگام برخورد با کریپتوکارنسی ها مهم است. از لحاظ لغوی نقدینگی، اساساً توانایی یک دارایی در تبدیل‌شدن سریع به پول نقد است. در زمینه نقدینگی کریپتوکارنسی اشاره به سهولت تبدیل یک سکه به پول نقد یا سکه‌های دیگر است.

چرا نقدینگی مهم است؟;

نقدینگی بالا در بازار یک وضعیت ایده‌آل را می‌سازد که به بهبود همه­ی قیمت­ها (با توجه ‌به تعداد زیاد خریداران و فروشندگان در بازار) منجر می‌شود. یک بازار شناور و پررونق با سطح بالای فعالیت‌های تجاری تمایل به ایجاد تعادل در قیمت بازار دارد که این شاخص های مقبول و مناسب برای همه است. همچنین نقدینگی بالا تضمین می‌کند که قیمت‌ها با ثبات مانده و مستعد نوسانات ناشی از معاملات بزرگ نباشد؛ معاملاتی که می‌تواند با تأثیرگذاری بر روی ریسک کلی بازار و دامن‌زدن به افزایش نوسانات، قیمت کریپتوکارنسی ها را تغییر دهد. در بازار دارای نقدینگی، قیمت‌ها به‌اندازه کافی پایدار مانده تا در برابر سفارش‌های بزرگ دوام بیاورد و این دوام منوط به مشتریان زیاد بازار و سفارش‌های زیاد آن­ها است. نقدینگی بالا همچنین اجازه می‌دهد تا دقت تجزیه‌وتحلیل فنی بهتر شود، زیرا قیمت­ها و نمودارها در بازار دارای نقدینگی، توسعه‌یافته‌تر و دقیق‌تر هستند.

عوامل مؤثر بر نقدینگی;

یکی از عوامل کلیدی مؤثر بر نقدینگی در بازار کریپتوکارنسی حجم معاملات است. شما می‌توانید به وب‌سایت رتبه‌بندی ظرفیت کریپتوکارنسی بازار مراجعه کرده و حجم روزانه را مشاهده کنید یا اینکه از حجم بالاتر مبادلات یک سکه (که توسط افراد خریدوفروش شده است) با خبر شوید. دانش ناکافی و عدم ارائه دستورالعمل های صریح و دقیق از جانب مسئولان باعث محدود شدن فعالیت­­های این چنینی شده است؛ اما تمایل به تجارت بیت کوین و تجارت کریپتوکارنسی هر روزه به جذب تعداد بیشتری از افراد منجر می‌شود که قصد آغاز مبادلات را دارند. مبادلات ارز فرصت‌های بیشتری را فراهم می‌کند که در آن تعداد بی­شماری از مردم به تجارت سکه‌های خود رو بیاورند؛ در سال های اخیر تعداد مبادلات نیز به همین واسطه چندین برابر شده است. افزایش فراوانی و افزایش حجم معاملات به افزایش نقدینگی نیز منجر می‌شود. قابلیت استفاده یکی دیگر از عوامل مؤثر بر نقدینگی است. هرچه کریپتوکارنسی بیشتر به‌عنوان یک وسیله پرداختی استفاده شود، نقدینگی آن نیز بیشتر می‌شود. به همین دلیل مهم است که کریپتوکارنسی ها را به بازرگانان معرفی کرده تا از آن به‌عنوان یک وسیله جهت پرداخت استفاده کرده تا استفاده از کریپتوکارنسی ها در معاملات روزبه‌روز افزایش بیابد. در نهایت، مقررات نیز نقش مهمی ایفا می‌کنند. کشورهای مختلف مواضع مختلفی را در قبال کریپتوکارنسی­ها اتخاذ کرده‌اند؛ برخی از کشورها استفاده از آنها ممنوع کرده و برخی مجاز دانسته و در برخی موارد نیز تصمیم مشخصی اتخاذ نشده است. بااین‌وجود کریپتوکارنسی ها دائماً درحال‌رشد بوده و این پیشرفت مرهون رفتار مقامات در مسائلی مانند حمایت از مصرف‌کننده و مالیات است که باعث شده است تا مردم بیشتر به کریپتوکارنسی ها روی آورده و نقدینگی بیشتر شود. برای پیدا کردن «بهترین ارائه‌دهنده نقدینگی» کارگزاران نیاز به ارزیابی خواسته های خود داشته تا انتخاب آگاهانه ای را با در نظر داشتن عوامل مختلف، داشته باشند.

در هنگام انتخاب یک ارائه‌دهنده نقدینگی چه مواردی را در نظر بگیریم؟;

به‌منظور یافتن بهترین ارائه‌دهنده نقدینگی، کارگزاران نیاز به ارزیابی خواسته های خود داشته تا انتخاب آگاهانه ای را با در نظر داشتن عوامل مختلف، داشته باشند. چه چیزی باید توسط کارگزار ارائه شود. در درجه اول، یک کارگزار باید در بسته مورد نظر خود در نظر داشته باشد که چه دارایی و چه نوع نقدینگی را ارائه می­دهد. ضروری است که نقدینگی چندگانه توسط چرا جریان نقدینگی مهم است؟ ارائه‌دهنده نقدینگی مهیا شود و در کنار آن امکان دسترسی به پروتکل FIX و داده‌های قبلی نیز مهیا باشد. علاوه بر این، یک حساب پیشنهادی در ارزهای مختلف باید در نظر گرفته شود و تمامی توکن­های پایدار اصلی و کریپتوها برای واریز و برداشت وجه وجود داشته باشند. عمق بازار. یکی دیگر از ملاحظات کلیدی است. عمق بازار نشان‌دهنده نقدینگی و ارزش یک ارز خاص است. هرچه تعداد خریدوفروش در هر قیمت بیشتر باشد یعنی که عمق بازار بیشتر شده است. اجرای سریع. ارائه‌دهنده نقدینگی باید بتواند اجرای سریع مبادلات با نشان‌دادن مبادلات استفاده شده قبلی و افت­های احتمالی، تسریع کند؛ این امر زمانی که بازار ملتهب است اهمیت بیشتری دارد. قیمت‌گذاری. قیمتی که ارائه‌دهنده نقدینگی بیان می‌کند باید شامل اِسپردهایی باشد که کاملاً رقابتی هستند؛ کمیسیون‌ها باید کم بوده و تهاترها نیز نبایست به‌صورت تبانی با یکی از طرفین صورت بگیرد. بازخوردهای اطلاعات. ارائه‌دهنده نقدینگی باید قادر به ارائه بازخورد داده‌های مشتری به‌صورت پایدار و قابل‌اعتماد باشد. بازخورد قیمت باید نشان دهنده‌ی قیمت‌های واقعی از تمام مبادلات مربوطه و در هر زمان باشد و همچنین بازار فارکس بین‌بانکی را نیز منعکس کند. هرگونه تأخیر در قیمت تحویل داده‌ها ممکن است منجر به ایجاد شکاف شود. اصالت. ارائه‌دهندگان نقدینگی باید خود را با کارگزاران تطبیق دهند تا اطمینان حاصل شود که آنها با بهترین شیوه‌های صنعتی عمل می‌کنند و این یعنی یک کارگزار اصلی پشتیبانی ارائه‌دهنده نقدینگی را برعهده دارد. الزامات گزارش مورد نیاز. ارائه‌دهنده نقدینگی باید قادر به ارائه یک سیستم گزارش خودکار و البته قوی باشد تا این گزارش‌ها قادر به تبعیت کردن از الزامات تنظیمی باشند. گزارش‌های معمول عبارت‌اند از: گزارش‌های تجاری، گزارش پل FIX، تهاترها و گزارش تجدید سرمایه‌گذاری (رول اُور) و دسترسی به دفترچه ی ثبت سفارش‌ها. نرم‌افزار. ارائه‌دهنده نقدینگی باید بتواند پروتکل FIX و سایر API ها، اتصالات پل MT4/MT5 و نیز پل­های FIX را اجرا کند.

انتخاب B2Broker برای نقدینگی کریپتو;

با رشد محبوبیت تجارت کریپتوکارنسی، تقاضا برای نقدینگی بسیار آشکارتر شده و بسیاری از کارگزاران در حال حاضر به دنبال استفاده از این موقعیت خوب برای سرمایه گذاری در بازار هستند. B2Broker آغاز به کار کرده است تا به‌عنوان یکی از ارائه‌دهندگان نقدینگی کریپتوکارنسی پیشروی دیگر راه حل ها باشد و علاوه بر کارگزاران فارکس و مبادلات کوچک برای بسیاری از سرمایه گذاران بزرگ نیز نقدینگی را فراهم آورد. برای کارگزاران خدمات نقدینگی کریپتوکارنسی در B2Broker ساده و پر آتیه است. به‌عنوان یک کارگزار قدیمی، B2Broker از قانون «بهترین درخواست، بهترین پیشنهاد» (BBO) تبعیت می‌کند؛ این کار با تبدیل سفارش‌های بدون خواستار به چندین بخش از چند کریپتوکارنسی مبادلاتی انجام می‌شود که با این روش لغزش برای ارائه‌دهندگان نقدینگی به حداقل می‌رسد. با استفاده از B2Broker مزایای زیر را می‌توان به دست آورد: اِسپردهای حداقل، کمیسیون پایین، اجرای مبادلات با سرعت بالا، عدم رد شدن درخواست­ها و استفاده از موتور تطبیق قدرتمند که ده‌ها هزار درخواست را در کسری از ثانیه انجام می‌دهد. B2Broker اتصال چند درگاهی را با استفاده از 6 پلتفرم تجاری ارائه می‌دهد که شامل: MT4, MT5 One Zero, Prime XM, Integral و B2Trader می‌شود. همچنین B2Broker می‌توانید اتصال از طریق Fix API, Rest API, و Socket API را نیز برای هر سیستمی فراهم کند. نقدینگی می‌تواند به یک سیستم معاملاتی تحویل شده و یا به‌صورت نقدینگی CFD به معامله‌گر، نقدینگی به‌صورت پول، معاملات نقدی و معاملات OTC تحویل شود. علاوه بر این، B2Broker نه‌تنها USD و EUR را به‌عنوان ارائه‌دهندگان اصلی در نظر می‌گیرد، بلکه حساب‌هایی را در کریپتوکارنسی هایی مانند BTC ، XRP و ETH دارد. B2Broker واریز و برداشت تمامی توکن ها و کریپتوهای معتبر را نیز می‌پذیرد تا بدین‌وسیله نه تأخیری در مبادلات صورت بگیرد و نه نیاز به شخص ثالث به‌عنوان بانک عامل باشد. هر سکه پایدار به‌صورت مستقیم با دلار مبادله شده و برداشت و واریز به‌صورت آنی صورت می‌گیرد. مهم‌تر از همه اینکه، کارگزاران می‌توانند فقط در 5 دقیقه به استخر نقدینگی ما متصل شوند. اطلاعات بیشتر در مورد خدمات نقدینگی ما را در اینجا کسب کنید.

چرا جریان نقدینگی مهم است؟

چگونه صورتهای مالی را تحلیل کنیم

چگونه صورتهای مالی را تحلیل کنیم موضوع این مقاله می باشد. برای هر حرفه ای مالی، مهم است که بداند چگونه صورت های مالی یک شرکت را به طور موثر تجزیه و تحلیل کند. صورت های مالی سود خالص شرکت را آشکار می کند. صورتهای مالی کلیدی را در چارچوب استانداردهای حسابداری مربوطه بررسی کنید. در بررسی حساب‌های ترازنامه، موضوعاتی مانند شناسایی، ارزش‌گذاری و طبقه‌بندی، کلیدهای ارزیابی مناسب هستند. سوال اصلی باید این باشد که آیا این ترازنامه نمایانگر کامل موقعیت اقتصادی شرکت است؟ هنگام ارزیابی صورت سود و زیان، نکته اصلی ارزیابی مناسب کیفیت سود به عنوان نمایش کاملی از عملکرد اقتصادی شرکت است. ارزیابی صورت جریان‌های نقدی به درک تأثیر موقعیت نقدینگی شرکت از عملیات، سرمایه‌گذاری‌ها و فعالیت‌های مالی آن در طول دوره کمک می‌کند.

توانایی درک سلامت مالی یک شرکت یکی از حیاتی ترین مهارت ها برای سرمایه گذاران، کارآفرینان و مدیران مشتاق برای توسعه است. با داشتن این دانش، سرمایه‌گذاران می‌توانند فرصت‌های امیدوارکننده را بهتر شناسایی کنند و از ریسک‌های بی‌رویه اجتناب کنند، و متخصصان همه سطوح می‌توانند تصمیمات تجاری استراتژیک‌تری بگیرند.

چرا به تحلیل مقایسه ای صورتهای مالی نیاز داریم؟

برای درک موقعیت مالی یک شرکت اید چندین صورت مالی را بررسی و تجزیه و تحلیل کنید. ترازنامه، صورت سود، صورت جریان وجوه نقد، و گزارش سالانه. ترازنامه “ارزش دفتری” یک شرکت را نشان می دهد. این به شما امکان می دهد تا ببینید چه منابعی در دسترس است و چگونه در یک تاریخ خاص تأمین مالی شده است. دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان آن (در اصل، بدهی، مالکیت و میزان سرمایه گذاری سهامداران) را نشان می دهد. ترازنامه همچنین اطلاعاتی را ارائه می دهد که می تواند برای محاسبه نرخ بازده و ارزیابی ساختار سرمایه با استفاده از معادله حسابداری: دارایی ها = بدهی ها + حقوق صاحبان سهام استفاده شود.

بدهی ها به پولی اطلاق می شود که یک شرکت بدهکار است. مانند هزینه های معوقه حقوق و دستمزد، پرداخت بدهی، اجاره و خدمات آب و برق، اوراق قرضه قابل پرداخت و مالیات. صورت سود و زیان که به عنوان صورت سود و زیان (P&L) نیز شناخته می شود. تأثیر تجمعی معاملات درآمد، سود، هزینه و زیان را برای یک دوره معین خلاصه می کند.

صورت‌های مالی به‌درستی تهیه‌شده می‌تواند به شما در تجزیه و تحلیل جریان نقدی کسب‌وکار، سودآوری، حاشیه‌های ناخالص و خالص، وضعیت بدهکار و بستانکار، و وضعیت خالص دارایی کسب‌وکارتان، از جمله موارد دیگر، کمک کند.

صورت جریان وجوه نقد

هدف از صورت جریان نقدی ارائه تصویری دقیق از آنچه برای وجوه نقد یک کسب و کار در طول مدت زمان مشخصی که به عنوان دوره حسابداری شناخته می شود، رخ داده است. این توانایی یک سازمان را برای فعالیت در کوتاه مدت و بلندمدت، بر اساس میزان نقدینگی که به داخل و خارج از آن جریان دارد، نشان می دهد.

صورت‌های جریان نقدی به سه بخش تقسیم می‌شوند: جریان نقدی ناشی از فعالیت‌های عملیاتی، جریان نقدی ناشی از فعالیت‌های سرمایه‌گذاری و جریان نقدی ناشی از فعالیت‌های تامین مالی.

فعالیت‌های عملیاتی جریان نقدی را که پس از ارائه کالاها یا خدمات عادی شرکت به وجود می‌آید را شرح می‌دهد و شامل درآمد و هزینه‌ها می‌شود. فعالیت سرمایه‌گذاری جریان نقدی حاصل از خرید یا فروش دارایی‌ها است.

توجه به این نکته مهم است که بین جریان نقدی و سود تفاوت وجود دارد. در حالی که جریان نقدی به وجه نقدی اطلاق می شود که به داخل و خارج از شرکت جریان می یابد، سود به آنچه پس از کسر تمام هزینه های شرکت از درآمدهای آن باقی می ماند اشاره دارد.

در حالت ایده آل، وجه نقد حاصل از درآمد عملیاتی باید به طور معمول از درآمد خالص فراتر رود، زیرا یک جریان نقدی مثبت نشان دهنده ثبات مالی و توانایی شرکت برای رشد عملیات است. با این حال، داشتن جریان نقدی مثبت لزوماً به معنای سوددهی یک شرکت نیست، به همین دلیل است که شما همچنین باید ترازنامه ها و صورت سود و زیان را تجزیه و تحلیل کنید.

نحوه‌ی تحلیل صورت های مالی

نسبت‌های مالی نشان‌دهنده عملکرد مالی شرکت شما در دسته‌های مختلف است. به عنوان مثال، چقدر می‌تواند بدهی‌های خود را پوشش دهد یا چقدر سود به دست می‌آورد. ترازنامه شما به شما می گوید که چقدر ارزش در دست دارید.و چقدر پول بدهکار هستید. دارایی ها می تواند شامل پول نقد، حساب های دریافتنی، تجهیزات، موجودی یا سرمایه گذاری باشد. بدهی ها می تواند شامل حساب های پرداختنی، هزینه های تعهدی و بدهی های بلندمدت مانند وام مسکن و سایر وام ها باشد

پاسخ معمای نقدینگی

دنیای‌اقتصاد : بحث نقدینگی در اقتصاد ایران به یک معما تبدیل شده است؛ درحالی‌که رشد بالای نقدینگی در کشور ناشی از رشد پایه پولی و اعتبارات بانک‌ها، منجر به استمرار تورم بالا در کشور شده است، از سوی دیگر، بخش تولیدی نیز یکی از اصلی‌ترین مشکلات خود را کمبود نقدینگی و دسترسی سخت و محدود به اعتبارات بانک‌ها عنوان می‌کند. در این وضعیت، شرایط حاکم بر اقتصاد ایران نیز باعث جذاب‌تر شدن فعالیت سفته‌بازی نسبت به فعالیت‌های مولد شده است. حال سوالی که مطرح است این است که آیا می‌توان نقدینگی را در راستای رسیدن به اهداف کلان مدیریت کرد؟ بازوی پژوهشی بانک مرکزی در یک گزارش تحلیلی، راه‌حل معمای دوسرباخت نقدینگی را تشریح کرده است. از نگاه این گزارش، بحث نقدینگی باید در دو سطح کلان و خرد تفکیک شود. گزارش پژوهشکده پولی و بانکی، در یک بخش راهکارهای کنترل رشد نقدینگی در اقتصاد ایران را تشریح کرده و در بخش دیگر با بررسی تجربه کشورهای دنیا، به بحث هدایت اعتبارات بانکی پرداخته است.

17

پژوهشکده پولی و بانکی در گزارشی با مطرح‌کردن مشکل رشد نقدینگی و تامین مالی تولید به تشریح سیاست‌‌‌های مدیریت رشد نقدینگی و هدایت اعتبارات به سمت فعالیت‌‌‌های مولد پرداخت و ضمن بررسی تجربه‌‌‌های موفق در سطح جهان، پیشنهادهای سیاستی خود را ارائه داد. بازوی پژوهشی بانک‌مرکزی، در یک گزارش دو مشکل به‌ظاهر متضاد اقتصاد ایران را چرا جریان نقدینگی مهم است؟ مطرح کرد.

بر این اساس در حالی که کشور به دلیل رشد نقدینگی با نرخی بالاتر از نرخ رشد اقتصادی درگیر تورم مزمن دورقمی است، بخش واقعی اقتصاد از کمبود نقدینگی و مشکل تامین مالی رنج می‌‌‌برد. این پارادوکس در سایه مشکلات ساختاری اقتصاد ایران ممکن شده است. این گزارش ضمن بررسی دلایل مختلف رشد بالای نقدینگی در ایران، راهکارهای میان‌مدت و کوتاه‌مدتی برای کنترل رشد این متغیر ارائه می‌دهد. در ادامه با بررسی تجارب کشورهای موفق شرق آسیا در زمینه اجرای سیاست هدایت اعتبار، پیش‌‌‌شرط‌‌‌های موفقیت چنین سیاستی در کشور و سیاست‌‌‌های مکمل آن نیز بررسی شده است. این گزارش با عنوان «مدیریت رشد نقدینگی و سیاست‌های هدایت اعتبارات به سمت فعالیت‌های مولد اقتصادی» از سوی پژوهشکده پولی و بانکی منتشر شده است.

پارادوکس تامین مالی و حجم نقدینگی

بدون شک تامین مالی یکی از اجزای مهم و حیاتی زنجیره خلق ارزش در اقتصاد است. مطالعات بسیاری بر رابطه متقابل بخش مالی و بخش واقعی اقتصاد تاکید می‌کنند و در نتیجه هرگونه نقص در کارکرد این بخش می‌‌‌تواند کل اقتصاد را با مشکل مواجه کند. این در حالی است که یکی از معضلات همیشگی فعالان بخش تولید در اقتصاد ایران، کمبود نقدینگی و اعتبارات لازم برای حفظ یا گسترش ظرفیت تولیدی است. ازاین رو، یکی از اهداف سیاستگذاران در سال‌های اخیر بهبود تامین مالی بخش تولید و رفع کمبود نقدینگی آن بوده است. از سوی دیگر شاید اساسی‌ترین معضل اقتصاد کلان کشور رشد بالای نقدینگی است که تورمی مزمن را برای چنددهه به اقتصاد کشور تحمیل کرده است. بخشی از این رشد نقدینگی مربوط به افزایش پایه پولی و بخش دیگری از آن ناشی از فعالیت بانک‌ها و رشد تسهیلات و ترازنامه آنهاست. این موضوع باعث شده است تا وضعیت نقدینگی در کشور حالتی معماگونه و متناقض پیدا کند و همزمان در حالی که بخش‌‌‌های تولیدی اقتصاد کشور از کمبود نقدینگی و اعتبارات رنج می‌‌‌برند، به دلیل رشد نقدینگی در سطحی بسیار بالاتر از نرخ رشد، اقتصاد کشور تورم بالایی را تجربه کند. از سوی دیگر تحریم‌‌‌های بین‌المللی موجب شده است تا ریسک سرمایه‌گذاری و تولید در اقتصاد ایران بیش ‌‌‌از پیش افزایش یابد و در کنار رشد قابل‌توجه بازار دارایی‌‌‌ها، جذابیت تولید در برابر دیگر فعالیت‌‌‌های اقتصادی به طور چشمگیری کاهش یابد. در چنین شرایطی پتانسیل فعالیت‌‌‌های تولیدی و مولد برای جذب نقدینگی به‌شدت کاهش پیدا می‌کند و در برابر بازار دارایی‌‌‌ها حرفی برای گفتن نخواهد داشت. نصف‌شدن میزان تشکیل سرمایه ناخالص در سال 98 نسبت به سال 90 شاهد این مدعاست. در این شرایط مهم‌ترین نکته‌‌‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد، نحوه گردش نقدینگی و اعتبارات بانکی است. به بیان دیگر، نقدینگی در جامعه وجود دارد و بیش از نیاز اقتصاد نیز ایجاد می‌شود؛ اما این نقدینگی به سمت فعالیت‌‌‌های مولد و تولیدی سوق پیدا نمی‌‌‌کند و باعث می‌شود در عین رشد نقدینگی، تولید از آن بی‌‌‌بهره بماند.

رشد نقدینگی در سال‌های اخیر

در سال‌های اخیر رشد نقدینگی روندی فزاینده به خود گرفته و از 20‌درصد در نیمه اول سال 97 به بیش از 40‌درصد در پایان سال 99 بالغ شده است. با توجه به رشد میانگین 30ساله نقدینگی و پایه پولی که به ترتیب 8/ 27 و 8/ 22‌درصد است، می‌‌‌توان گفت رشد پایه پولی از تابستان 97 و رشد نقدینگی از تابستان 98 بالاتر از میانگین خود قرار گرفته است. رشد پایه پولی در سال‌های اخیر را می‌‌‌توان ناشی از عواملی همچون تغییر در خالص دارایی‌‌‌های خارجی بانک‌مرکزی، تغییر در بدهی‌‌‌‎ بانک‌ها به بانک‌مرکزی، تغییرات مطالبات بانک‌مرکزی از دولت و تغییرات ضریب فزاینده نقدینگی دانست. خالص دارایی‌‌‌های خارجی بانک‌مرکزی معمولا از دو کانال رشد نرخ تسعیر و افزایش خالص خرید دارایی‌‌‌های خارجی اتفاق می‌‌‌افتد. با آغاز برجام، دسترسی بانک‌مرکزی به دارایی‌‌‌های خارجی بیشتر شد و کنترل رشد این بخش از پایه پولی شاهد افزایشی قابل‌توجه بود. اما از سال 97 تا انتهای سال 99 و با توجه به ازسرگیری تحریم‌‌‌ها، رشد خالص دارایی‌‌‌های خارجی بانک‌مرکزی مهم‌ترین عامل رشد پایه پولی بوده است. علت اصلی این افزایش قابل ملاحظه به عدم‌دسترسی بانک‌مرکزی چرا جریان نقدینگی مهم است؟ به دارایی‌‌‌های خارجی برمی‌‌‌گردد. مجوزهایی که در سال‌های اخیر به دولت داده شد تا سهم صندوق توسعه را از درآمدهای نفتی کاهش دهد، موجب شد تا خالص خرید دارایی‌‌‌های خارجی بانک‌مرکزی و تبدیل آن به ریال در سال‌های اخیر افزایش داشته باشد؛ اما از آنجا که بیشتر این دارایی‌‌‌ها به دلیل تحریم‌‌‌ در دسترسی بانک‌مرکزی نبود، بانک‌مرکزی قدرت کنترل این متغیر و خنثی کردن این افزایش دارایی‌‌‌های خارجی را نداشت. همین امر باعث تشدید آثار پولی افزایش دارایی‌‌‌های خارجی بانک‌مرکزی شد. از سوی دیگر با شروع بنگاه‌‌‌های زودبازده از میانه دهه80 و فشار به نظام بانکی برای پرداخت تسهیلات لازم، مصارف بانک‌ها از منابع در دسترس آنها بیشتر شد و در نتیجه برای تامین کسری منابع، استقراض آنها از بانک‌مرکزی به‌شدت افزایش یافت. چنین روندی در سال‌های 92 تا 97 نیز به وقوع پیوست و موجب شد موجی از استقراض از بانک‌مرکزی، این بخش را به عامل مسلط افزایش پایه پولی بدل کند. باید توجه کرد که مطالبات بانک‌مرکزی از دولت در سال‌های اخیر نقش چندانی در افزایش نقدینگی نداشته است.

عوامل موثر بر رشد نقدینگی

رشد بالای نقدینگی سیاستی نیست که بانک‌مرکزی در جهت اجرای هرچه بیشتر آن تلاش کند؛ اما ساختارهای معیوب، تحریم‌‌‌ها، حکمرانی نامطلوب اقتصادی و عدم‌استقلال بانک‌مرکزی موجب رشد بالای نقدینگی شده است. اصلی‌ترین عامل ساختاری رشد بالای نقدینگی در اقتصاد ایران نبود انضباط مالی دولت است که به کسری بودجه آشکار و پنهان منجر شده است. دولت‌‌‌ها برای تامین کسری بودجه خود از روش‌های مختلفی استفاده می‌کنند که برخی روش‌ها به واسطه اتکا به منابع بانک‌مرکزی موجب افزایش پایه پولی و رشد نقدینگی می‌شود. ناترازی ترازنامه بانک‌های کشور از دیگر دلایل رشد نقدینگی و پایه پولی به شمار می‌رود که از کانال استقراض یا اضافه‌برداشت صورت می‌گیرد. تبدیل درآمدهای ارزی دولت به ریال از سوی بانک‌مرکزی نیز ازجمله کانال‌های افزایش نقدینگی در کشور است. نیاز بنگاه‌‌‌های بزرگ و ناکارآمد به تسهیلات ارزان‌‌‌قیمت برای پوشش شکاف نقدینگی یکی دیگر از دلایل تداوم نرخ بالای رشد نقدینگی در کشور است. در بسیاری از دوره‌‌‌ها، رشد بالای نقدینگی با حمایت از بخش تولیدی توجیه می‌شود. در واقع، بخشی از رشد نقدینگی در اختیار شرکت‌ها و طرح‌‌‌های غیرسودآور و ناکارآ تخصیص پیدا می‌کند که برای بقای خود باید از رانت دسترسی به تسهیلات ارزان‌قیمت و استمرار آن برخوردار باشد. از آنجا که این ناکارآمدی ساختاری در دوره‌‌‌های بعدی نیز ادامه پیدا می‌کند، دولت‌‌‌ها و لابی‌‌‌ها با ادامه حمایت از این نوع واحدها به مسیر رشد استمرار می‌‌‌بخشند که در نهایت ضمن هدردادن منابع بانکی در بخش ناکارآمد، به بالا بودن مزمن رشد نقدینگی در کشور می‌‌‌انجامد. نرخ سود بانکی و نرخ تسعیر دارایی‌‌‌های خارجی بانک‌مرکزی از دیگر عوامل تاثیرگذار بر سرعت رشد نقدینگی هستند.

راهکارهای کنترل رشد نقدینگی

از آنجا که نرخ بالای رشد نقدینگی در ایران مشکلی پیچیده و معلول مشکلات ساختاری دیگر مانند کسری بودجه دولت، ناترازی در ترازنامه بانک‌ها و حتی ناترازی در تجارت خارجی است، حل آن نیازمند اقدامات اساسی و اصلاحات ساختاری است. از این رو برای این معضل می‌‌‌توان راهکارهای میان‌‌‌مدت و کوتاه‌‌‌مدت ارائه کرد. در میان‌مدت اهدافی همچون رفع سلطه مالی و استقلال بانک‌مرکزی، انضباط مالی دولت و اصلاح ساختاری بخش هزینه و بخش درآمدی بودجه و ارتقای سلامت مالی بانک‌ها در جهت کاهش نیاز آنها به منابع بانک‌مرکزی از جمله راهکارهای میان‌‌‌مدت کنترل رشد نقدینگی است. رشد نقدینگی بالا معضل اساسی و بلندمدتی است که با اقدامات اصلاحی بلندمدت و رفع مشکلات ساختاری اشاره شده قابل رفع است، سیاست‌‌‌ها و اقدامات دولت و بانک‌مرکزی در دوره‌‌‌های مختلف چرا جریان نقدینگی مهم است؟ چرا جریان نقدینگی مهم است؟ می‌‌‌تواند در تشدید یا کاهش این مشکل کمک کند. از این رو تقویت بازار بین بانکی به‌عنوان منبع جایگزین برای اضافه‌برداشت بانک‌ها،‌‌‌ بهبود ابزار بانک‌مرکزی در جهت جمع‌‌‌کردن نقدینگی و نظارت دقیق‌‌‌تر بر بانک‌ها و اقدامات برای کنترل رشد ترازنامه از جمله راهکارهای کوتاه‌‌‌مدت کنترل رشد نقدینگی به شمار می‌رود.

سیاست هدایت اعتبار

سیاست‌‌‌های هدایت اعتباری به معنی کنترل میزان رشد و ترکیب اعتبارات اعطایی به بخش‌‌‌ها و کارکردهای مختلف در راستای هدفی مشخص است. هدایت اعتباری با عناوین و اشکال مختلف پیش از دهه ۱۹۸۰ در بیشتر کشورهای توسعه‌یافته و نوظهور درحال اجرا بود و دولت‌‌‌ها در این قالب تلاش می‌‌‌کردند تخصیص اعتبار را به سمت بخش‌‌‌های اولویت‌‌‌دار سوق دهند. با مطرح‌شدن مباحث مربوط به سرکوب مالی و اینکه تخصیص بهینه منابع با تعیین دستوری نرخ و دستکاری در تخصیص از طرف دولت حاصل نمی‌شود، این سیاست‌ها عملا در شماری از کشورها منسوخ شد؛ اما در این میان، کشورهای آسیای شرقی تجربه موفقی در اجرای سیاست‌‌‌های هدایت اعتباری داشتند و از آنها به‌عنوان نمونه‌های موفق این سیاست یاد می‌شود. به‌علاوه در کشوری مانند چین هم‌اکنون نیز این سیاست‌‌‌ها درحال اجراست. ازاین‌رو، بررسی تجربه این کشورها به‌عنوان موارد موفق در اجرای این سیاست می‌‌‌تواند مفید باشد.

نقاط قوت‌‌‌ تجارب اجرای این سیاست‌‌‌ها را می‌توان در چند نکته شاخص خلاصه کرد. اول از همه، نظارت مستمر و ماهانه بر نحوه اجرای دستورالعمل از سوی بانک‌ها از ارکان اصلی اجرای این سیاست‌‌‌ها بوده است. از سوی دیگر نرخ بهره با استفاده از ابزارهای قیمتی سیاست پولی تعیین می‌‌‌شد و از تعیین دستوری نرخ بهره خبری نبود. علاوه بر این سازوکارهای انگیزشی مشخص و مناسبی در نظر گرفته شده بود تا بانک‌ها دستورالعمل‌‌‌های در نظر گرفته‌شده را رعایت کنند و در نهایت برخی از بانک‌ها که نفوذ مقام ناظر در آنها بیشتر بود، به طور جدی هدف سیاست هدایت اعتباری قرار گرفته بودند.

تجارب جهانی هدایت اعتبار

تا سال 1991 سیاست‎های هدایت اعتباری در ژاپن با دو هدف اجرا می‌‌‌شد؛ نخست، کنترل رشد کمّی اعتبارات بانک‌ها به طوری که برای هر بانک سهمیه مشخصی برای رشد اعتبارات تعیین می‌‌‌شد؛ دوم، هدایت اعتبارات بانک‌ها به بخش‌‌‌های اولویت‌‌‌دار. عدم‌رعایت دستورالعمل‌‌‌ها از سوی بانک‌ها نیز برایشان جریمه به همراه داشت؛ برای مثال، با توجه به اینکه نرخ اعطای اعتبار بانک‌مرکزی به بانک‌ها کمتر از نرخ بازار بین‌‌‌بانکی بود، بانک‌هایی که این دستورالعمل‌‌‌ها را رعایت نمی‌‌‌کردند، از تامین‌‌‌مالی ارزان از بانک‌مرکزی محروم می‌‌‌شدند. این سیاست تا زمانی کارآیی داشت که شرکت‌های ژاپنی به تامین‌‌‌مالی از طریق بانک‌ها وابسته بودند. آغاز فرآیند آزادسازی مالی در این کشور و امکان تامین‌‌‌مالی از کانال‌‌‌های غیربانکی عملا کنترل اعتبارات از طریق این سیاست را ناکارآ کرد و ژاپن این سیاست را کنار گذاشت. کره‌جنوبی نیز تجربه مشابهی داشت. اعمال این سیاست و ورود سرمایه‌‌‌های خارجی برای دوره‌‌‌ای از رشد صنعتی کره پشتیبانی کرد؛ اما در اواخر دهه 1980 این سیاست‌‌‌ها موردبازبینی قرار گرفت و به مرور کنار گذاشته شد. سیاست‌‌‌های هدایت اعتباری که بعد از 1998 در چین درحال اجرا بوده، تا حد زیادی شبیه سیاست‌‌‌های اجراشده در ژاپن است. بانک‌مرکزی چین در این سیاست‌‌‌ها عمدتا چهار بانک بزرگ دولتی خود را هدف قرار داده است. در این دستورالعمل‌‌‌ها ضمن تعیین سقف برای رشد اعتبارات بانک‌ها و ملاک قراردادن آن در نظارت بانکی، در هر دوره سه‌ماهه بخش‌‌‌های اولویت‌‌‌دار برای اعطای تسهیلات و بخش‌‌‌هایی که نباید تسهیلات به آنها اعطا شود، مشخص می‌شود. نحوه نظارت و جلسات منظم مقام ناظر با بانک‌ها از مواردی است که در اجرای موفق این سیاست در این کشور موثر بوده است.

ایران و هدایت اعتبار

مقایسه وضعیت کشور با کشورهایی که تجربه موفقی در زمینه هدایت اعتبار داشته‌‌‌اند، نشان می‌دهد تفاوت‌‌‌های قابل‌توجهی وجود دارد که باید به آنها توجه شود. تعیین نرخ بهره دستوری اولین تفاوت مهم است. تعیین دستوری نرخ بهره و منفی شدن نرخ سود واقعی در بانک‌ها ساختار تقاضا برای تسهیلات را با کشورهای دیگر متفاوت کرده و مقبولیت پس‌‌‌اندازهای مالی را کاهش داده است. از سوی دیگر، بانک‌ها از نظر سودآوری، نقدشوندگی و کفایت سرمایه در شرایط خطرناکی هستند چرا جریان نقدینگی مهم است؟ و اعمال محدودیت‌هایی که بر سودآوری و جریان نقدینگی آنها تاثیر منفی می‌‌‌گذارد، می‌‌‌تواند موجب وخیم‌‌‌ترشدن وضعیت سلامت بانکی در کشور شود. در شرایطی که ترازنامه بانک تخریب شده، سیاست‌‌‌های پولی متکی بر نرخ سود کارآیی خود را از دست می‌دهد. در نهایت تجربه سیاست‌‌‌های اجراشده در نظام بانکی نشان می‌دهد که سیستم نظارتی در بانک‌ها و در شبکه بانکی در حدی موثر نیست که بتواند تضمین کند تسهیلات تخصیص‌یافته به هدف اصابت کند در نتیجه، اجرای سیاست‌‌‌های هدایت اعتبار در چرا جریان نقدینگی مهم است؟ کشورهای آسیای شرقی تجربه موفقی بوده؛ اما با توجه به شرایط فعلی شبکه بانکی برای اجرای موفق سیاست‌‌‌های هدایت اعتباری، لازم است به پیش‌‌‌شرط‌‌‌های لازم برای اجرای موفق سیاست‌‌‌های هدایت اعتباری ازجمله تقویت سیستم نظارتی، کاهش شدت سرکوب مالی و بهبود سلامت بانکی توجه شود.

مالیات؛ راهکار جایگزین هدایت اعتبار

علاوه بر سیاست‌‌‌های هدایت اعتبار که تشریح شد، برای حل مشکل تامین مالی بخش تولید می‌‌‌توان از سیاست‌‌‌های دیگری نیز بهره‌‌‌ گرفت. به‌عنوان مثال، سیاست‌‌‌هایی که انگیزه بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری در بخش‌‌‌های تولیدی را افزایش می‌دهند، می‌‌‌توانند راهگشا باشند. این سیاست‌‌‌ها باید دو موضوع را دربرگیرند: سودآوری فعالیت‌‌‌های غیرمولد و سوداگرانه را از طریق اعمال مالیات کاهش دهند و موانع جذب سرمایه‌گذاری بخش خصوصی به فعالیت‌‌‌های تولیدی را رفع کنند. در کشورهایی که بعد از آزادسازی مالی سیاست‌‌‌های هدایت اعتبار را کنار گذاشته‌‌‌اند، از مالیات به عنوان راهکار جایگزین برای سرکوب‌کردن فعالیت‌‌‌های سفته‌‌‌بازی و هدایت غیرمستقیم سرمایه به بخش‌‌‌های مولد استفاده می‌کنند. این سازوکار به این صورت است که در کشورهای مختلف، نرخ مالیات بر عایدی سرمایه در بازارهای مختلف، متفاوت است، به‌‌‌علاوه این نرخ به دوره نگهداری دارایی حساس است ازاین‌رو می‌‌‌توان با بالابردن نرخ مالیات بر عایدی سرمایه در دوره‌‌‌های کوتاه‌مدت و در بازارهایی که فعالیت سفته‌بازی بیشتر در آنها شکل می‌گیرد، از جذابیت آنها کاست و به طور غیرمستقیم توانایی بخش تولیدی را برای جذب سرمایه و نقدینگی افزایش داد.

چرا جریان نقدینگی مهم است؟

چرا باید دامنه نوسان افزایش یابد؟ چرا بورس برای نوسان‌گیران غیر جذاب شده؟ گفت‌وگو با دبیرکل کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار

کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار طی نامه‌ای از مقام نظارتی سازمان بورس درخواست داشتند که با توجه به شرایط موجود و کاهش حجم نقدشوندگی، برای افزایش گردش نقدینگی با افزایش دامنه نوسان و حجم مبنا به این روند کمک شود.

البته افزایش چند برابری دامنه نوسان موافقان و مخالفانی دارد که هر کدام دلایل خود را بیان می‌کنند. اما دبیرکل کانون کارگزاران معتقد است این اتفاق به بزرگ شدن بازار سرمایه کمک می‌کند که این موضوع به نفع همه اهالی این بازار است.

به گزارش روابط‌عمومی کانون کارگزاران به نقل از بورس 24، محمدرضا دهقانی احمد‌آباد، دبیرکل کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار در گفت‌وگوی درخصوص دلایل پیشنهاد افزایش سه برابری دامنه نوسان گفت: رویکرد اصلی کانون این است که کلیت بازار سرمایه ارتقا پیدا کند، چرا که به نظر من زمانی منافع هر کدام از بازیگران بازار تامین می‌شود که کیک بازار سرمایه بزگتر شود، بدون توجه به اینکه درصد سهم هرکدام از بازیگران از کیک کلی چقدر است و به طور کلی منافع کلی بازار برای ما مهم است. هدف اصلی ما کمک به بزرگ شدن بازار است، اینکه بازار بتواند نقش اصلی خود را ایفا کند، بازیگران بیشتری وارد بازار شوند و نقدشوندگی و تامین مالی که از طریق بازار انجام می‌شود، ارتقا پیدا کند.

هدف اصلی ما پرچیده شدن صف های خرید و فروش است

وی گفت: در خصوص اصلاح زیرساخت‌های بازار، بحث‌های متعددی در هیئت‌مدیره کانون داشته‌ایم، همه می‌دانیم که زیرساختارهای بازار مشکل دارد و به دامنه نوسان، حجم مبنا و . برمی‌گردد و می‌دانیم که باید اصلاح شود، ولی هرکسی الگوی ذهنی منحصر به خود را در مورد دامنه نوسان دارد، ولی ما باید طبق برنامه سایر بورس‌های دنیا به سمت پویا شدن برویم.

دهقانی احمد آباد گفت: بحث اصلی این است که صف خرید و صف فروش، مفسده ایجاد می‌کند. اگر می‌گوییم بازار دستکاری می‌شود، این صف فروش و خرید است که مداخلات نامتعارف در آن صورت می‌گیرد. آنهایی که به دنبال دستکاری یا پروژه کردن سهام ‌هستند یا منافع‌شان حکم می‌کند که سهم افت داشته باشد از صف‌های خرید و فروش منفعت بیشتر می‌برند. این دامنه نوسان نیست که به آن‌ها کمک می‌کند، صف خرید و صف فروش است. شاهد هستید که وقتی سهمی را صف خرید می‌کنند سایر سهامداران هم به دنبالشان می‌روند و یا برعکس در صف فروش این اتفاق می‌افتد. این پدیده، ثمره صف خرید و فروش است و موجب می‌شود، یک نماد به سرعت به نقد تبدیل شود.چرا جریان نقدینگی مهم است؟

بازارگردانی به روشی اشتباه اجرا می‌شود

وی افزود: اینکه بازارگردان‌ها نمی‌توانند فعالیت کنند و ناشرین را مجبور کرده‌ایم در اوج بازار، نقدینگی صنعت را برای کمک به به بازار بیاورند و در رشد قیمت‌ها، ناشرین نقدینگی را برای حمایت از سهام اختصاص دادند، به نوعی حمایت معکوس بوده است. هچنین با وجود صف خرید و فروش، از لحاظ زیرساخت فنی هم هزینه اضافه‌تر پرداخت می‌کنیم و فشار زیادی به oms ها وارد می‌شود، اگر این صف وجود نداشته باشد، احتمالا منابع آزاد می‌شود و در بخش‌های دیگر می‌توانیم معاملات با سرعت بیشتری داشته باشیم، همه این‌ها نتیجه صف خرید و صف فروش است.

دبیرکل کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار گفت: به این جمع‌بندی که راه حل مشکل بازار برای حذف صف‌های خرید و فروش و کاهش مفسده‌ها، دامنه نوسان است. که البته ممکن‌ است برخی نظرشان کاهش دامنه نوسان باشد و منجر به حذف صف خرید و فروش شود که در اصل موضوع، فرقی نمی‌کند. دامنه نوسان ممکن است جلوی نوسانات کوتاه مدت را بگیرد، ولی صف خرید و صف فروش را از بین نمی‌برد.

افزایش دامنه نوسان حجم نقدینگی می‌آورد

دهقانی احمدآباد در ادمه این گفت‌وگو به تجربه دامنه نوسان نامتقارن اشاره کرد: انتظار نهاد ناظر و نهادهای حاکمیتی این است که دامنه نوسان جلوی رشد یا نزول قیمت‌ها را بگیرد، در حالیکه هیچ کجا، دامنه نوسان به این ترتیب بکار برده نشده است که بخواهند قیمت یا شاخص را با آن کنترل کنند، بلکه تجربه گذشته نشان می‌دهد که هر زمان از این ابزار به این شکل استفاده شد، برعکس عمل کرده است. ️آیا ما وقتی دامنه را نامتقارن کرده‌ایم جلوی ریزش را گرفته‌ایم یا آن را فرسایشی‌تر کرده‌ایم یا بدتر نقدینگی از بازار خارج شده‌اند؟ پس نتیجه این است که، نه تنها این هدف درستی نیست و به نوعی دستکاری بازار است، بلکه به هدف تعادل بازار هم، نمی‌رسیم .

دبیرکل کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار، درمورد افزایش حجم نقدینگی با افزایش دامنه نوسان اضافه کرد: باز هم تاکید می‌کنم که هدف اصلی عدم تشکیل صف خرید و فروش در پایان روز است، یعنی در روز معاملاتی نباید نمادی قفل در صف خرید و فروش باشد. افزایش دامنه نوسان، منجر به افزایش حجم معاملات و نقدشوندگی می‌شود و این اتفاق خوبی است. در مورد افزایش دامنه نوسان، دید صنفی و بخشی نداشته ایم، به نظر ما کلیت بازار اینگونه پر رونق می‌شود، نقدینگی بیشتری به بازار سرازیر می‌شود. افرادی که نوسان‌گیر هستند که در ذات با افزایش دامنه مشکلی ندارند، اما اگر جلوی این ورود و جریان نقدینگی گرفته شود، سهامدارانی که با نگاه بلند مدت سهم خریده‌اند دیگر سهم‌شان نقد شونده نیست و آن‌ها هم نمی‌توانند سهام خود را، بفروش برسانند و قیمت‌گذاری صحیحی اتفاق نمی‌افتد.

وی گفت: بنابراین نمی‌شود، در مورد اجرای دامنه نوسان، بخش‌بندی کرد و بگوییم یک استراتژی داشته باشیم که عده ای منتفع و عده ای متضرر شوند. البته ما در شرایطی هستیم که اضطرار است و نمی‌توانیم تصمیمی بگیریم که متاسفانه همه از آن بهره‌مند شوند، همیشه عده ای متضرر می‌شوند.

او در ادامه گفت: در کنار پیشنهاد افزایش دامنه نوسان، مواردی مطرح شده تا تشکیل صف خرید و فروش ایجاد نشود. به طور مثال در بورس لندن دامنه نوسان ۳ درصد است، یا در بورس نیویورک ممکن است ۳ یا ۵ درصد باشد، مقررات‌گذاری در چه بازاری و در چه شخصیت خود‌انتظامی صورت بگیرد، متفاوت است. در بورس امریکا، اگر ۵ دقیقه سفارشات عجیب (که تبدیل به صف خرید و فروش شود)، به وجود بیاید، و به مدت ۱۵ ثانیه صف تشکیل بدهد، نماد متوقف می‌شود و بدون دامنه نوسان ۴۰ تا ۵۰ درصد با توجه به قیمت معین، سهام بازگشایی می‌شود.

این مقام مسئول در کانون کارگزاران بورس گفت: اگر بخواهیم دامنه نوسان را به صورت تدریجی تغییر دهیم یا به پیشنهاد کانون، دامنه نوسان یکباره ۳ برابر شود، ولی حجم مبنا افزایش نداشته باشد، ممکن است به دلیل عدم آشنایی سرمایه‌گذاران، نوسانات عجیب به وجود بیاید. به همین دلیل پیشنهاد شده، تا زمانی که بازار متعادل شود و هیجانات قابل کنترل باشد، حجم مبنا به تدریج به سمت صفر میل کند.

دهقانی احمدآباد گفت: با این شرایط اگر صف خرید و صف فروشی تشکیل شد یا سهم ۵ دقیقه در صف خرید و فروش بود، حراج آکشن برگزار شود و قیمت واقعی کف مشخص شود. این پیشنهاد در راستای این است که صف خرید و فروش وجود نداشته باشد. اگر دامنه نوسان تدریجی افزایش یابد، ممکن است به تداوم صف ها کمک کند و به جایی می‌رسد که فقط دامنه نوسان روی ۶ درصد فریز شده و دیگر کسی جرأت نمی‌کند حتی پیشنهاد اصلاحی بدهد. این را قبول داشته باشیم فعلا می توانیم، سازوکاری در کوتاه مدت داشته باشم و جلوی نوساناتی که ناشی از خطرات ناشی از سرمایه گذاری یا تصمیمات احساسی است را در کوتاه مدت بگیریم.

وی با اشاره به اینکه دامنه نوسان تدریجی موجب حذف صف خرید و فروش نمی‌شود، گفت: در سال ۹۹ اگر دامنه محدود‌تر می‌شد باز هم شاخص بالای چرا جریان نقدینگی مهم است؟ ۲ میلیون داشتیم و اگر دامنه‌ای وجود نداشت احتمالا شاخص اینگونه نبود. خود صف‌ها محرک هستند و اصلا بازار را بدون ریسک جلوه می‌دهد. پیشنهاد کانون این ۴ مؤلفه‌ است، اگر در دامنه ۱۵ درصدی، صف خرید شود و حجم واقعی از تقاضا وجود داشته باشد، ناظر باید آن نماد را ببندد و ۱۵ دقیقه پس از بازگشایی، قیمت را بر اساس عرضه و تقاضا مشخص کند.

به گفته وی، به طور کلی در بورس، تعداد نمادهایی که تشکیل صف خرید و فروش می‌دهند خیلی کم است و تعداد نمادهایی که نتوانند ۲۰ درصد حجم مبنا را در ابتدا صف خرید یا صف فروش پر کنند، خیلی محدود است و نهاد ناظر یا خود بورس‌ها می‌توانند نظارت کنند و بعد از بازگشایی، قیمت منصفانه کشف شود، تا زمانی که حجم مبنا برداشته می‌شود. تا آنجایی که در جریان هستم از لحاظ زیرساخت فنی محدودیتی وجود ندارد و توجه داشته باشیم که تعداد نمادهای خیلی کمی مشمول صف می‌شوند.

دهقانی احمد آباد چرا جریان نقدینگی مهم است؟ بزرگترین مشکل دامنه نوسان تدریجی را این دانست که مشکل اصلی را حل نمی‌کند و منجر به حذف صف خرید و فروش نمی‌شود: ذاتا با حجم مبنا و هرگونه محدودیتی در بازار که منجر به عدم کشف قیمت درست در بازار شود، مخالفیم. این پیشنهاد هم موقتی است برای برطرف کردن دغدغه‌های ‌ها چه اتفاقی می‌افتد.

دبیر کل کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار گفت: پیشنهاداتی در خصوص اجرای آزمایشی مطرح شده، که بازار برتری با نمادهای خاصی داشته باشیم، که همه این موارد در حال بررسی است، چند نکته وجود دارد اگر این کار روی نمادهای کوچک انجام شود یعنی نمادهایی باشد که ذاتا خیلی نقدشوندگی نداشته باشند ناخودآگاه افزایش دامنه نوسان، نوسان‌گیری را به آن سمت سوق می‌دهد و به اصطلاح منجر به یک آربیتراژ مقرراتی می‌شود. اگر هم بخواهیم با سهم‌های برتر این کار را انجام دهیم، مثلا بخواهیم دامنه نوسان ۳۰ یا ۵۰ شرکت برتر را افزایش دهیم، اتفاق خوبی است، ولی دردی را دوا نمی‌کند. چرا که این نمادها به صورت سنتی صف خرید و فروش نمی‌شوند. چرا که این‌نمادها عمدتا بازارگردانی قوی دارند.

وی گفت: در مورد حضور بازار گردان‌ها باید بگویم، به ذات بازارگردان‌ها در بازاری که دامنه نوسان محدود باشد نمی‌توانند فعالیت کنند، منافع‌شان یک‌طرفه می‌شود، در بازار کاهشی، همیشه سهم دارد، چون وجوهی ندارند که بخواهند حمایت کنند. اگر بازار دامنه‌ای نداشته باشد بازار گردان‌ها می‌توانند خودشان آن دامنه نوسان را روی ۲ درصد بیاورند، اوردر‌های شان را بگذارند و سرمایه‌گذار خرد طرف مقابل آن بازارگردان باشد. این نیاز است که بازارگردان‌ها تقویت شوند و بتوانند فعالیت داشته باشند، در این صورت کسب و کار بازار‌گردانی، کسب و کار سودآوری می‌شود.

به گفته وی، وجود بازارگردان این اطمینان را به ما می‌دهد که رنج‌هایی که احتمالا در نمادها می‌خورد خیلی کمتر شود،، یعنی رنج می‌خورد و سریع به قیمت اصلی خود برمی‌گردد، به نوعی به محض اینکه یک اتفاقی می‌افتد بازیگرهای دیگر وارد می‌شوند و آن قیمت را برمی‌گردانند. به همین دلیل پیشنها ما این بود که حجم مبنا هم همزمان ۳ برابر شود تا سرمایه‌گذار‌ها مقداری به این فضای جدید عادت کنند.

چرا کارگزاری ها باید حدود ۴۰ درصد سودشان را اجبارا به صندوق توسعه بریزند؟

دهقانی احمدآباد در ادامه به مصوبه ای اشاره کرد که به زیان کارگزاری ها است: یکی از مصوباتی که هنوز هم ادامه دارد و به ضرر کارگزاری ها بوده، این است که از سود کارگزاران، ۳۷.۵ درصد را به صندوق توسعه بازار بردند؛ یعنی هر یک واحد کارمزدی که کارگزار شناسایی می‌کند، ۳۷‌.۵ درصد آن در اختیار صندوق توسعه قرار می‌گیرد. این عدد رقم خیلی درشتی است و روزانه هم این اتفاق می‌افتد.ما با زیان‌ده شدن کارگزار‌ها کنار آمده‌ایم چون قبول کرده‌ایم که این یک کسب‌وکار پر ریسک و کاملا وابسته به چرخه‌های تجاری است، ولی اینکه کارگزاری سودآوری، بیش از ۱۰۰ درصد سود خود را به صندوق توسعه واریز کند، قابل توجیه نیست. این کار کاملا اتوماتیک از طریق شرکت سپرده‌گذاری انجام می‌شود.

این مقام مسئول در کانون کارگزاران گفت: در گزارش ۶ ماهه کارگزاران نشان می‌دهد، بیش از ۶۵ درصد شرکت‌های کارگزاری بیش از سود خالص‌شان به صندوق توسعه برده‌اند، یعنی اگر ۱۰۰ واحد سود خالص داشته است ۲۰۰ واحد آن در صندوق توسعه، سرمایه‌گذاری شده است و کارگزاری حقوق پرسنلی‌اش را از جیب خودش می‌دهد یا وام می‌گیرد. هر روز تماس‌هایی از کارگزاران دارم که می‌گویند پول پرسنل نداریم و مجبوریم تعدیل نیرو کنیم. جالب است که در اساسنامه صندوق توسعه آمده، بعد از ۱ سال این واحدها قابلیت ابطال دارند و با گذشت ۱ سال و نیم، هنوز نمی‌گذارند این قانون، ابطال انجام شود.

به گفته وی، زیان، جزئی از کسب‌وکار مان است، وقتی بازار راکد می‌شود احتمالا خیلی از کسب‌و کارها زیان‌ده می‌شوند و کارگزاران هم مستثنی نیستند، ولی اینکه یک مقرره‌ای وضع کنیم جریان نقدی را منفی کنیم، منطقی نیست. در همین خصوص نامه‌نگاری‌های زیادی با رئیس سازمان بورس و اعضای هیات‌مدیره انجام شده، که فعلا نتیجه ای نداشته است.

وی گفت: به طور کلی ارتباط نسبی بین مجلس و کانون ها برقرار است، ولی تقاضای ما این است که این ارتباط بیشتر باشد. البته نه فقط با مجلس چون با مجلس قطعا باید ارتباط زیادی داشته باشیم. مهمترین راه ارتباط با سازمان برنامه و بودجه است که موجب اجرای برنامه‌ها می‌شود. خودتان که دیدید زمانی که موضوع بودجه وارد بازار شد، ۳ ماه بازار را به کما برد. گرچه ممکن است مدیران، همه حرف‌شان را پس بگیرند، ولی آن اعتمادی که بازار از دست داده، دیگر برنمی‌گردد . راهکار این است که قبل از اینکه برنامه‌ای می‌آید از نظرات تخصصی بازار استفاده شود، چکش بخورد و بعد وارد مجلس شود.

دبیرکل کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار افزد: ما برنامه هفتم توسعه را داریم احتمالا در سال آینده قرار است این برنامه، برای تصویب به مجلس ارسال شود. احکام بسیار مهمی از جمله فرمول نرخ خوراک پتروشیمی‌ها، بهره مالکانه و . در آن وجود دارد. قبل از اینکه این تصمیم در خود سازمان برنامه و بودجه تصویب شود و به مجلس ارسال شود، تقاضای ما این است که کارگروه مشترکی از سازمان برنامه و کمیسیون اقتصادی و کانون‌ها با خود سازمان بورس تشکیل گردد و دغدغه‌ها را بگویند و بشنوند و تا پس از آن، علاج بعد از واقعه نداشته باشیم. باید از سازوکار بازار حمایت کنیم. ما حاضریم ۷۰ درصد انرژی‌مان را بگذاریم تا زیرساخت درست شود. چرا که نفع اصلی همه ما آنجاست، مهم نیست چه‌کاره‌ایم، ناشر، سرمایه‌گذار یا هر رکنی. همه استدلال ما این است که ایجاد و ترمیم زیر ساخت‌ها، به نفع اقتصاد و رشد اقتصادی است و باعث افزایش اشتغال می‌شود.

۲۲ هزار میلیارد حجم تسهیلات بانکی کارگزاران .

دبیرکل کانون کارگزاران بورس اوراق بهادار به تعداد کارگزاری‌ها اشاره کرد و گفت: از ۱۰۸ مورد کارگزار، ۱۰۷ مورد آن‌ها مجوز فعالیت در بازار اوراق بهادار را دارند که یک کارگزاری کاملا کالایی است. اکثر آن کارگزاران در بازارهای مختلف فعالیت دارند هم بورس اوراق هم بورس کالا و هم بورس انرژی هستند. تعدادی کارگزار جدید هم مجوز گرفته‌اند. در مورد کارگزاران مشکل اصلی، جریان نقدی منفی ناشی از مقررات پرداخت سود به صندوق توسعه بازار است. کاهش ۳۷.۵ درصدی کارمزد تهدید صنعت است.

وی افزود: ️از طرفی درخصوص oms ها، خواهش ما از نهاد ناظر و شرکت مدیریت فناوری این است که اگر کاری از دست‌شان برمی‌آید در خصوص مجوزها تسهیلات بیشتری در اختیار کارگزاران قرار گیرد تا شرکت‌های بتوانند در آن عملا oms های خودشان را ارتقاء بدهند. هزینه سوئیچ کردن راحت‌تر شود تا کارگزار خیلی راحت و بدون هزینه بتواند روی شرکتی دیگر کار کند و انحصار ذاتی که به وجود آمده است شکسته شود.

دهقانی گفت: در مورد سیستم بانکی، حدود ۲۱ هزار میلیارد تومان تا ۲۲ هزار میلیارد تومان حجم تسهیلات به کارگزاران است. در مقابل ۴۳۰۰ همتی حجم نقدینگی وجود دارد، حدود ۳ هزار همت حجم تسهیلات سیستم بانکی است. تقریبا می‌توانم بگویم حجم اعتباراتی که کارگزاران از سیستم بانکی گرفته‌اند.

حسابداری در مشاغل کوچک چه اهمیتی دارد؟ 10 آبان, 1400

حسابداری در مشاغل کوچک

حسابداری اصطلاحی است که فرایند تجمیع اطلاعات مالی را توصیف می کند تا برای همه ذینفعان و سهامداران واضح و قابل فهم باشد. هدف اصلی حسابداری ثبت و گزارش تراکنش های مالی شرکت ، عملکرد مالی و جریانات نقدی است.

حسابداری

استانداردهای حسابداری قابلیت اطمینان صورتهای مالی را افزایش می دهد. صورتهای مالی شامل صورت سود و زیان، ترازنامه، صورت جریان وجوه نقد و صورت سود و زیان انباشته است. گزارش استاندارد به همه ذینفعان و سهامداران اجازه می دهد عملکرد یک تجارت را ارزیابی کنند. صورتهای مالی باید شفاف، قابل اعتماد و دقیق باشد.

چرا حسابداری برای صاحبان مشاغل کوچک مهم است؟

اهمیت حسابداری در تجارت

حسابداری به صاحبان مشاغل کمک می کند تا دارایی ها ، بدهی ها ، درآمد و جریان نقدی را پیگیری کنند. این بسیار سودمند است زیرا به مالکان ، مدیران ، سرمایه گذاران و سایر ذینفعان کمک می کند تا عملکرد مالی مشاغل را ردیابی کرده و آنها را قادر سازد تا تصمیمات آگاهانه تری بگیرند.

حسابداری همچنین برای سازمانهای گزارش مالیاتی ضروری است. طبق قانون ، هر صاحب مشاغل کوچک باید کلیه درآمدها و هزینه ها را برای امور مالیاتی ثبت کند. عدم رعایت این استانداردهای حسابداری می تواند منجر به مسائل حقوقی و جریمه های سنگین مالیاتی شود.

حسابداری زبان تجارت است. درک حسابداری شامل طرز تفکر منطقی است. به هر حال ، اعداد دروغ نمی گویند! در واقع ، آنها به ترسیم دقیق ترین تصویر از وضعیت فعلی هر مشاغل کمک می کنند. استفاده از اصول حسابداری و استانداردهای حسابداری می تواند به صاحب مشاغل در دستیابی به بسیاری از اهداف تجاری کمک کند.

چرا حسابداری برای صاحبان مشاغل کوچک مفید است؟

مدیریت مالی ضعیف یکی از دلایل اصلی شکست مشاغل کوچک به ویژه در اولین سال فعالیت است. از آنجا که بودجه و منابع دیگر برای مشاغل کوچک محدود است ، حسابداری نقش مهمی در ارائه اطلاعاتی دارد که به مشاغل در رشد و توسعه آن کمک می کند.

برای صاحبان مشاغل کوچک، حسابداری به دلایل زیر بسیار مهم است:

  • جریان نقدینگی را پیگیری کنید. برای جلوگیری از خشک شدن جریان نقدینگی کسب و کار خود ، باید سیاستهایی را برای ثبت کارآمد و استراتژی مالی مناسب اجرا کنید.
  • برای درک مفاهیم هزینه های ثابت ، هزینه های متغیر و نحوه هزینه دقیق پروژه ، صاحبان مشاغل کوچک می توانند به حسابداری هزینه تکیه کنند. به این ترتیب شما در پروژه ای که فکر می کردید درآمد بالایی دارد ، ضرر نمی کنید
  • حسابداری درک بهتری از رفاه کسب و کار به شما می دهد. شما می توانید این کار را با یادگیری خواندن ترازنامه ، صورت درآمد و صورت جریان وجوه نقد انجام دهید
  • به شما کمک می کند تقلب و سرقت توسط مشتریان ، کارکنان و تأمین کنندگان را تشخیص داده و از آن جلوگیری کنید
  • هنگامی که امور مالی و معاملات کسب و کار را درک می کنید ، بهتر مجهز به ممیزی های روبرو هستید
  • هنگام برخورد با صاحبان مشاغل که در امور مالی مشاغل دخیل هستند و در واقع پیامدهای مالی را درک می کنند ، بانکداران اطمینان بیشتری دارند

این که آیا شما یک کارمند حرفه ای هستید یا شاغل هستید ، کلید رشد مشاغل کوچک شما این است که صورتهای مالی خود را به طور مرتب مرور کرده و بودجه ای دقیق تهیه کنید که به شما امکان می دهد ناکارآمدی های عملیاتی را کشف کنید. صرفه جویی اندک در چندین هزینه می تواند در طولانی مدت نتایج بزرگی به همراه داشته باشد.

اهمیت حسابداری3 نوع حسابداری برای مشاغل کوچک

سه نوع حسابداری مشاغل کوچک برای ارائه اطلاعات مالی به تعدادی از ذینفعان مختلف وجود دارد. حسابداری مالی، فرآیند ثبت معاملات مالی شرکت و تهیه گزارش با استفاده از اطلاعات مالک، حسابدار یا مدیر مالی است. این صورتها و گزارشها برای انجام تجزیه و تحلیل مالی استفاده می شود. حسابداری مدیریتی تولید اطلاعات مالی برای استفاده داخلی شرکت تجاری است. حسابداری هزینه فرآیند تجزیه و تحلیل هزینه های تولید محصولات یا خدمات شرکت است.

حسابداری مشاغل کوچک شامل چه مواردی می شود؟

حسابداری مشاغل کوچک از جهات مختلف بسیار ساده تر از حسابداری مشاغل بزرگ است اما با مجموعه ای از چالش های خاص خود همراه است. به عنوان یک صاحب مشاغل ، نگهداری دقیق سوابق می تواند به اهداف مختلف تجاری کمک کند ، از جمله:

ثبت معاملات تجاری

اصلی ترین و مهمترین اهداف حسابداری ، ثبت یک گزارش دقیق و منظم از کلیه معاملات مالی است که روزانه در تجارت انجام می شود. با داشتن رویکردی منظم و سازمان یافته صاحبان مشاغل می توانند به راحتی سوابق گذشته را جمع آوری کرده و در صورت لزوم معاملات را مرور کنند.

تصمیم گیری

حفظ مجموعه ای از سوابق حسابداری دقیق نیز می تواند در طیف وسیعی از فرایندهای تصمیم گیری برای مالکان ، مدیران و سایر ذینفعان بسیار کمک کننده باشد. حسابداری می تواند به شناسایی مشکلات اساسی در کسب و کار کمک کند که پس از آن می توان به منظور بهبود کارآیی و حاشیه سود ، آن را برطرف کرد. بدون حسابداری ، تصمیم گیری تجاری آگاهانه تقریباً غیرممکن است.

مزایای حسابداری برای صاحبان مشاغل کوچک

اداره یک تجارت کوچک کار ساده ای نیست. صاحب مشاغل باید با بسیاری از چالش ها و مسائل ، به ویژه در مراحل اولیه کسب و کار ، مقابله کند. اغلب در این مرحله اولیه است که اکثر صاحبان مشاغل کوچک اهمیت نگهداری سندها را از دست می دهند.

مدیریت مالی ضعیف در واقع رایج ترین دلیل شکست مشاغل کوچک در اولین سال فعالیت است. با بودجه و منابع محدود ، صاحبان مشاغل کوچک می توانند به سرعت از میزان هزینه و سرعت انجام این کار چشم پوشی کنند.

چرا حسابداری برای یک تجارت مهم است؟

حسابداری یک عملکرد مهم یک تجارت کوچک است و اغلب به عنوان “زبان تجارت” نامیده می شود.

ثبت مالی ، جمع بندی ، تجزیه و تحلیل و ثبت معاملات مالی به صاحبان ، مدیران و سرمایه گذاران کمک می کند تا وضعیت مالی یک شرکت را ارزیابی کنند. دانستن این اطلاعات به تصمیمات استراتژیک تجاری بیشتر کمک می کند.

نقش حسابداری در تجارت چیست؟

حسابداری برای پیگیری فعالیتهای یک کسب و کار ضروری است.

تخصیص هزینه های تجاری به کالا یا خدمات ، ایجاد بودجه برای عملکردهای تجاری و تهیه گزارش مالی برای تصمیمات تجاری ، همه جنبه های حسابداری هستند. گزارشات را می توان برای اطلاع از استراتژی های مدیریت مالی خاص برای بخش های مختلف کسب و کار شما تنظیم کرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.