نقدینگی کل چیست و چه اهمیتی دارد؟


DeFi 2.0 چیست و چرا اهمیت دارد؟

نسبت مالکانه چیست

نسبت مالکانه از تقسیم حقوق صاحبان سهام به کل دارایی‌ها به دست می‌آید، نسبت مالکانه نشان دهنده آن است که کدام بخش از دارایی‌های شرکت به صاحبان سهام تعلق دارد و قدرت مالی شرکت برای بازپرداخت بدهی‌ها تا چه اندازه است. در این نوشتار اطلاعات جامعی درباره نسبت مالکانه، چگونگی محاسبه، رابطه آن با میزان ریسک و غیره جمع‌آوری کرده‌ایم.

تعریف نسبت مالکانه

نسبت مالکانه نشان دهنده آن است که کدام چه بخش از دارایی‌های شرکت یا واحد اقتصادی به صاحبان سهام تعلق دارد. نسبت مالکانه در واقع مشخص‌کننده نسبت حقوق صاحبان سرمایه به جمع دارایی است. با استفاده از نسبت مالکانه می‌توان قدرت مالی واحد تجاری را فهمید، این مسئله از نظر طلبکاران اهمیت زیادی دارد، هر چقدر نسبت مالکانه بیشتر باشد، نشان می‌دهد که آن واحد تجاری یا واحد اقتصادی استحکام و قدرت بیشتری دارد. باید بدانید که نسبت مالکانه یکی از نسبت‌های اهرمی است.

با نسبت‌های مالی بیشتر آشنا شوید

نسبت‌های مالی اعدادی هستند که برای به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورت‌های مالی شرکت استخراج می‌شود. این اعداد از ترازنامه، صورت سود و زیان، جریان نقدینگی، حاشیه سود، نرخ بازگشت، ارزش‌گذاری و غیره به دست می‌آید. نسبت‌های مالی به چندین دسته تقسیم می‌شوند:

  1. نسبت نقدینگی
  2. نسبت اهرمی و پوششی
  3. نسبت فعالیت
  4. نسبت سودآوری
  5. نسبت ارزش بازار

نسبت اهرمی و ارتباط آن با نسبت مالکانه

نسبت اهرمی نشان می‌دهد که شرکت تا چه اندازه نیازهای مالی خود نقدینگی کل چیست و چه اهمیتی دارد؟ را از منابع دیگران تأمین کرده است، در واقع نسبت اهرمی میزان تأمین نیازهای مالی از طریق ایجاد بدهی را نشان می‌دهد. نسبت اهرمی همان نسبت مالکانه است که سهم صاحبان سهام را در دارایی‌های بنگاه نشان می‌دهد.

دو دلیل برای استفاده از نسبت‌های مالی

تحلیل نسبت‌های مالی با دو هدف انجام می‌شود:

  1. پیگیری عملکرد شرکت
  2. مقایسه عملکرد شرکت

برای پیگیری عملکرد شرکت

میزان نسبت‌های مالی هر دوره باید تعیین شود و تغییر مقادیر آنها در طول دوران نیز بررسی می‌شود تا به سرنخ‌هایی که باعث پیشرفت مؤسسه می‌شود. به طور مثال افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی‌ها معیاری برای این است که شرکت تا چه اندازه تحت‌فشار بدهی است و تا چقدر با خطر ورشکستگی دست‌وپنجه نرم می‌کند.

مقایسه عملکرد شرکت

در واقع به این دلیل انجام می‌شود که نسبت‌های مالی با رقبای اصلی مقایسه شود تا بتوانید بفهمید که کدام بخش از شرکت موقعیت و عملکرد بهتر یا بدترین نسبت به میانگین صنعت مربوط به خود را دارد، دیگران با استفاده از مقایسه بازده دارایی شرکت به این نتیجه می‌رسند که کدام شرکت در حال افزایش سودآوری است و استفاده بهینه‌تر از دارایی‌ها را دارند.

چه کسانی از نسبت‌های مالی استفاده می‌کنند؟

نسبت‌های مالی برای دو گروه افراد مهم است

نسبت‌های مالی استفاده‌کنندگان خارجی مانند تحلیلگران مالی سرمایه‌گذاران خرده‌فروشی اعتباردهندگان عراق با مقامات ناز نظارتی ناظران صنعت مقامات مالیاتی اهمیت دارد.

استفاده‌کنندگان داخلی که شامل مدیر کارمندان مالکان و غیره هستند.

با محدودیت‌های نسبت‌های مالی آشنا شوید

همان‌طور که گفته شد از نسبت‌های مالی، تحلیلگران سرمایه‌گذاران و اعتبار دهندگان استفاده بیشتری می‌کنند. این نسبت‌ها برای مقایسه وضعیت واحد تجاری با صورت‌های مالی استاندارد است. محدودیت‌های نسبت‌های مالی را بشناسیم:

  • از آنجا که نسبت‌های مالی بر اساس تاریخ دسته‌بندی می‌شوند در واقع شرایط موجود در گذشته را نشان می‌دهند.
  • ازآنجاکه مبنای بهای تمام شده بر اساس تاریخ است، نمی‌تواند نسبت‌های مالی و سطح عمومی قیمت‌ها و ارزش‌های جاری را نشان دهد.
  • روش‌های مختلف حسابداری بر نسبت‌های مالی تأثیرگذار نقدینگی کل چیست و چه اهمیتی دارد؟ هستند، به طور مثال شرکت‌هایی که از روش فایفو استفاده می‌کنند نتیجه متفاوتی نسبت به شرکت‌های دارند که از روش لایفو استفاده می‌کنند.
  • چون برای محاسبه نسبت‌های مالی استانداردهای دقیق وجود ندارد بنابراین نمی‌توان دقیقاً تشخیص داد که اطلاعات گزینش شده در محاسبات استفاده شده یا خیر
  • تفاوت‌های موجود در ویژگی‌های عملیاتی شرکت‌های مختلف، مثل نحوه تأمین مالی منطقه جغرافیایی، خطوط تولید، روش عملیات و غیره مقایسه میان شرکت‌ها را کمی سخت می‌کند.

بررسی نسبت‌های اهرمی و نسبت مالکانه برای سرمایه گذاری

نسبت‌های اهرمی مانند نسبت مالکانه چون نحوه تأمین بدهی و میزان قدرت شرکت برای پاسخگویی بدی‌ها را نشان می‌دهد، اهمیت زیادی دارد. دلیل این اهمیت را می‌توان در موارد زیر پیدا کرد:

  • چون نسبت‌های اهرمی میزان ثروتی که سهام‌داران برای شرکت به وجود آورده‌اند را مشخص می‌کند، برای اعتبار دهندگان شرکت اهمیت زیادی دارد.
  • نسبت‌های اهرمی چون نشان می‌دهند که میزان درآمد شرکت برای پرداخت بدهی‌های خارج از شرکت کفایت می‌کند یا خیر از نظر سهام‌داران دارای اهمیت ویژه‌ای است.
  • اگر شرکتی در محل هزینه‌ها سرمایه‌گذاری مناسبی داشته باشد و سودی که از سرمایه‌گذاری در این قسمت به دست می‌آورد بیشتر باشد، این‌گونه سرمایه‌گذاری باعث افزایش سرمایه سهام‌داران در شرکت می‌شود و شرکت را از تأمین منابع مالی خارجی بی‌نیاز می‌کند.
  • در واقع با بررسی دارایی‌های شرکت و میزان هزینه‌های آن، می‌توان تخمین زد که میزان سودآوری شرکت در زمان رشد اقتصادی تا چه اندازه خواهد بود.
  • شرکتی که هزینه کمتری برای به دست آوردن سرمایه می‌پردازد در زمان رکود اقتصادی نیز زیان کمتری را متحمل می‌شود و سود کمتری در زمان رشد اقتصادی خواهد داشت.

ارزیابی نسبت مالکانه

حاصل جمع نسبت مالکانه و نسبت بدهی همیشه برابر با یک است. یعنی اگر نسبت مالکانه ۷۰ باشد، می‌توان نسبت بدهی را ۳۰ درصد برآورد کرد. ارزیابی عدد نسبت مالکانه به این شرح است:

  • هر چه میزان نسبت مالکانه شرکتی بیشتر باشد، نشان دهنده آن است که شرکت به تعهدات خود پایبند است و در انجام امور خود موفق‌تر بوده است. بالا بودن نسبت مالکانه نشان می‌دهد که این شرکت چندان از اهرم‌های مالی استفاده نمی‌کند.
  • نسبت مالکانه پایین، نشان‌دهنده این است که شرکت بیشتر سرمایه خود را از محل اعتبارات تأمین کرده و همین مسئله باعث ایجاد ریسک مالی برای شرکت می‌شود.

رابطه نسبت مالکانه با میزان ریسک

در یک بنگاه اقتصادی هر چه نسبت مالکانه بیشتر باشد، به معنای آن است که در صورت وضعیت مالی شرکت ریسک کمتری وجود دارد. بالا رفتن صورت وضعیت مالی شرکت، نشان‌دهنده افزایش بدهی بنگاه است.

بنابراین هر چه میزان حقوق صاحبان سهام و در نتیجه نسبت مالکانه بنگاه بیشتر باشد بنگاه یا شرکت تجاری، ریسک کمتری را متحمل می‌شود.

وضعیت نسبت مالکانه برای بانک‌ها

برای بانک‌ها نسبت مالکانه به صورت نسبت کفایت سرمایه تعریف می‌شود. برای محاسبه نسبت کفایت سرمایه در بانک‌ها از این شیوه استفاده می‌شود:

در بانک‌ها سرمایه نظارتی یکی از پارامترهای مهم برای سیاست‌های پولی و مبنای عملکرد بانک است، چرا که بانک مرکزی بر اساس آن تصمیمات، نظارت و تنظیم‌گری بانک‌ها را انجام می‌دهد.

سرمایه نظارتی بانک را باید بر مجموع دارایی‌های موزون شده با ریسک کمتر از حقوق صاحبان سهام تقسیم کرد.

وضعیت نسبت مالکانه در صنایع مختلف

در صنایع سنگین و سرمایه بر که مجبور به داشتن ماشین‌آلات و تأسیسات گسترده هستید، و مجبور به صرف سرمایه زیادی هستید، نسبت مالکانه بالا کاملاً طبیعی است.

اما شرکت‌های واسطه‌ای که نقش توزیع و پخش را دارند نسبت مالکانه ساختار با تفاوتی دارد. در این نوع شرکت‌ها نسبت مالکانه نشان‌دهنده تفاوت در ساختار ترازنامه است. پایین بودن میزان نسبت مالکانه به خاطر انباشت میزان دارایی‌های جاری است. ازآنجاکه شرکت‌های پخش به دلیل ایجاد توازن بین تأمین و مصرف دائماً در حال تغییر دارایی‌های جاری هستند، بنابراین بررسی نسبت مالکانه در این شرکت‌ها فایده چندانی ندارد.

نسبت مالکانه برای بنگاه اقتصادی

بنگاه‌های اقتصادی چون با استفاده از دارایی‌های خود منافع و سود را به دست می‌آورند، بنابراین آنچه در این بنگاه‌ها اهمیت دارد، این است که دارایی‌های آنها چگونه تأمین شده است؟ آیا دارایی‌ها از طریق سهام‌داران یا حقوق صاحبان سهام تأمین شده و یا اینکه بنگاه اقتصادی برای تامین دارایی‌ها قرض کرده است؟

باید بدانید با افزایش بدهی بانکی، ریسک صورت وضعیت مالی بالاتر می‌رود.

در ارزیابی نسبت مالکانه بنگاه هر اندازه حقوق صاحبان سهام و نسبت مالکانه بنگاه رقم بیشتری داشته باشد آن بنگاه ریسک کمتری را متحمل می‌شود.

استفاده از نسبت مالکانه در درآمد و هزینه

صورت‌های مالی از تغییرات حقوق صاحبان سرمایه که از معاملات با صاحبان سرمایه و تغییرات دیگر در حقوق صاحبان سرمایه به وجود آمده، ایجاد می‌شود. نتیجه این تغییرات درآمد و هزینه نامیده می‌شود. درآمد و هزینه دو واژه مهم هستند که تغییرات اساسی حقوق صاحبان سرمایه را نشان می‌دهد

درآمد همان افزایش حقوق صاحبان سرمایه است، به جز مواردی که به آورده آنها مربوط می‌شود.

هزینه نیز کاهش حقوق صاحبان سرمایه به غیر از آنچه مربوط به آورده صاحبان سرمایه می‌شود.

سؤالات متداول

منظور از دوره وصول مطالبات چیست؟

دوره وصول مطالبات مدت زمانی است که طول می‌کشد تا مطالبات شرکت وصول شود، طولانی بودن این نسبت به معنای فروش نسیه شرکت است.

حاشیه سود عملیاتی چیست؟

حاشیه سود عملیاتی برای برآورد سود و فروش شرکت است و اقلام غیرعملیاتی، هزینه مالی و مالیات در آن محاسبه نمی‌شود.

از نسبت‌های مالی مانند نسبت مالکانه چه استفاده‌ای می‌شود؟

نسبت اهرمی در واقع نشان‌دهنده میزان ریسک سرمایه‌گذاران و اعتبار دهندگان بلندمدت واحد تجاری است و نشان‌دهنده میزان توان بازپرداخت بدهی‌های کوتاه مدت، بلند مدت شرکت در زمان سررسید است.

منظور از نسبت مالکانه چیست؟

نسبت مالکانه، نسبت حقوق صاحبان سهام به کل دارایی‌های شرکت را نشان می‌دهد. با استفاده از نسبت مالکانه می‌توان فهمید که چقدر از دارایی‌های شرکت از محل حقوق صاحبان سهام تأمین شده است.

اگر در شرکتی نسبت مالکانه عدد بالایی باشد چه مفهومی دارد؟

هرچه نسبت مالکانه عدد بزرگ‌تر داشته باشد نشان دهنده آن است که ساختار دارایی شرکت قوی و مستحکم است. هرچه نسبت مالکانه شرکت بیشتر باشد، نسبت بدهی و سهم منابع اعتباری وام در دارایی شرکت کمتر است.

نسبت‌های اهرمی چه فایده‌ای برای شرکت دارد؟

نسبت‌های اهرمی نشان‌دهنده ریسک سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان بلندمدت واحد تجاری است.

تعریف بودجه و بودجه نویسی

تعریف و مفهوم بودجه چیست

یکی از ایرادات اساسی موجود در سیستم های کنترلی و عملیات شرکت ها، فقدان یک نظام جامع بودجه ای می باشد. برنامه ریزی فعالیت های آینده امری بسیار حیاتی بوده و بدون چنین برنامه ریزی هایی ادامه فعالیت مستمر یک سازمان میسر نخواهد بود. نظام بودجه به عنوان ابزاری در دست مدیریت کمک های موثری در برنامه ریزی، هماهنگی و کنترل فعالیت های شرکت می نماید.

در واقع بـودجه که یک مفهوم در اقتصاد خرد است، برای شخص، خانواده، گروهی از افراد، کسب و کار، دولت، کشور و یا هر چیزی که درآمد کسب می کند و پول خرج می کند؛ اهمیت بسزایی دارد.

تعریف بودجه و بودجه نویسی

به زبان ساده، تعریف بودجه عبارت است از " تخمینی از درآمد و هزینه در طول یک بازه زمانی معین (معمولا یک ساله) در آینده به منظور نیل به اهداف تعیین شده " را گویند. این سیاستها در قالب برنامه ریزی عملیات شرکت، مخارج سرمایه ای و گردش وجوه نقد مطرح می شوند.

تعریف سیستم کنترل بودجه

تهیه بودجه، مربوط به مسئولیتهای مدیران جهت نیل به هدف های تعیین شده و مقایسه مستمر نتایج واقعی با برنامه های بودجه شده، به منظور حصول اطمینان از رسیدن به هدفها و یا ایجاد مبنا برای تجدید ارزیابی آنها می شود.

اهداف کلی تهیه بودجه و ایجاد سیستم کنترل بودجه

الف) تهیه و تنظیم جزئیات برنامه عملیات شرکت در قالب اعداد ارقام برای یک دوره معین در آینده.
ب) هماهنگ کردن فعالیت کلیه قسمتها برای تحقق بخشیدن به هدفهای شرکت بنحوی که حداکثر بازدهی با حداقل منابع امکان پذیر باشد. ایجاد استاندارد، یا ملاک و مأخذی جهت تعیین مسئولیتها در رابطه با کلیه مغایرتها از برنامه های از پیش تعیین شده و تهیه اطلاعات جهت اقدامات لازم برای اصلاح مغایرتهای مذکور.

مزایای بکارگیری سیستم کنترل بودجه

اجرای موفقیت آمیز کنترل بودجه ای در شرکت دارای مزایای زیر می باشد :
- فراهم نمودن امکان بررسی و مطالعه هدف های شرکت و طرح ریزی برنامه های آینده در قالب اطلاعات مالی.
- فراهم نمودن امکان ارزیابی نتایج مالی طرح های آینده و ایجاد فرصت لازم برای اصلاحات مورد لزوم در برنامه های آینده.
- ایجاد هماهنگی و همکاری ما بین قسمتهای مختلف شرکت.
- کمک در تعیین مسئولیتهای سازمانی برای رسیدن به هدفهای آتی.
- تعیین منابع مالی مورد احتیاج جهت اجرای برنامه های آتی و مشخص نمودن موثرترین و اقتصادی ترین روش جهت استفاده از سرمایه، نیروی انسانی و ماشین آلات.
- تعیین معیارها و استانداردهایی برای سنجش کارایی، اثر بخشی و صرفه اقتصادی در رسیدن به هدف های تعیین شده.
- کمک در کنترل هزینه و جلوگیری از اتلاف منابع مالی و نیروی انسانی.

اصول و ضوابط تهیه بودجه

به طور کلی جهت تهیه بودجه وجود شرایط زیر لازم می باشد :
* داشتن سیاستهای روشن و برنامه های مشخص.
* ساختار سازمانی منطقی و مناسب جهت تعیین مسئولیتها در رابطه با بودجه و برنامه.
* وجود طبقه بندی های مناسب در رابطه با انجام عملیات مالی به شکلی که عملیات مذکور جهت هر یک از واحدها و دپارتمان ها و بر حسب نوع هزینه، به راحتی قابل تفکیک باشد.
* وجود نظام حسابداری مناسب که قادر باشد اطلاعات لازم را جهت مقایسه ارقام بودجه با ارقام واقعی تعیین نماید.
* هنگام پیش بینی و تهیه بودجه ، همواره به عواملی برخورد می شود که سایر امکانات شرکت را تحت الشعاع قرار داده و آنها را محدود می کند. به اینگونه عوامل، عوامل محدود کننده گفته می شود.
برای مثال؛ در شرایطی که تقاضا برای محصولات یا خدمات شرکت محدود بوده و ظرفیت شرکت به ناچار مورد استفاده کامل قرار نمی گیرد، این مورد به عنوان عامل محدود کننده شناخته شده و موقع تهیه بودجه، سایر عملیات، بر اساس بودجه فروش و یا درآمدهای عملیاتی تنظیم می گردند.
* بودجه باید طوری طراحی شود که قابلیت تبدیل آنها به منظور استفاده در طرح نظام های حسابداری صنعتی ( مخصوصا برای تعیین بهای تمام شده پروژه های در جریان ساخت شرکت و همچنین بهای تمام شده خدمات قابل ارائه ) ، به سادگی امکان پذیر باشد.
* با توجه به اینکه یکی از هدفهای کنترل بودجه ، مقایسه مستمر نتایج فعالیتهای واقعی با برنامه های از پیش تعیین شده از طریق گزارشات مدیریت می باشد، لذا بودجه باید طوری طراحی گردد که پاسخگوی نیازهای تعیین شده در گزارشات مدیریتی باشد.

انواع بودجه و تشریح آنها :

1- بودجه عملیاتی 2- بودجه سرمایه ای 3- بودجه نقدی

1- بودجه عملیاتی :
بودجه عملیاتی نشان دهنده عملکرد حاصل از فعالیت های اصلی شرکت از طریق پیش بینی درآمد و هزینه با توجه به حجم پروژه های تولیدی و فروش آنها می باشد. بودجه عملیاتی سالیانه بوده و بعد از گذشت 9 ماه از سال جاری با توجه به عوامل زیر برای سال مالی آتی تهیه و تنظیم می گردد:

* بودجه سال جاری
* جمع ارقام واقعی و پیش بینی سال جاری
* پیش بینی برنامه های سال آتی
* تغییرات در نرخ ها که در اثر تورم و غیره به وجود می آیند

کلیه صورتهای بودجه عملیاتی، علاوه بر اطلاعات خاص، می بایست نشان دهنده موارد زیر نیز باشد:

* بودجه سال جاری
* واقعی سال جاری ( نه ماهه اول )
* پیش بینی سال جاری ( سه ماهه آخر)
* مجموع واقعی و پیش بینی سال جاری
* نوسان مبلغ و درصد بودجه نسبت به مجموع واقعی و پیش بینی

بودجه سالیانه در کلیه موارد باید به دوره های سه ماهه تفکیک گردد تا مقایسه نتایج عملیات واقعی با برنامه های از پیش تعیین شده، به منظور اقدامات اصلاحی در رابطه با مغایرتهای ایجاد شده، به موقع انجام پذیرد.

2- بودجه سرمایه ای :
بودجه سرمایه ای منعکس کننده برآورد جمع هزینه هایی است که پیش بینی می شود در دارائیهای ثابت سرمایه گذاری شود. اقلام سرمایه ای که برای آنها بودجه در نظر گرفته می شود ممکن است به بیش از یک دوره بودجه مربوط شود که در این صورت آن بخش از بودجه پروژه ها که به دوره بودجه مورد نظر ارتباط می یابد، تفکیک شده و در بودجه سال مورد نظر لحاظ می گردد. لازم به ذکر است که هزینه های سرمایه ای از نظر ماهیت به سه گروه بشرح ذیل قابل تقسیم می باشد:

الف) پروژ هایی که جهت توسعه فعالیتهای تولیدی سرمایه گذاری می شوند، تحت عنوان " پروژه های توسعه " طبقه بندی می گردند.
ب) پروژه هایی که جنبه جایگزینی دارائیهای ثابتی که مستهلک شده یا از کار افتاده اند و برای ادامه فعالیتهای عملیاتی احتیاج به تعویض دارند، تحت عنوان " پروژه های جایگزینی " قرار می گیرند.
ج) پروژه هایی از قبیل پروژه های رفاهی و ایمنی نیز، تحت عنوان " سایر پروژه ها " طبقه بندی می شوند.
بودجه سرمایه ای نیز سالیانه بوده و همزمان با بودجه عملیاتی تهیه می گردد و لازم است به دوره های سه ماهه نیز تفکیک شود.

3- بودجه نقدی :
جهت آگاهی مدیران از منابع نقدی و به منظور ایجاد توازن در دریافت و پرداخت، بودجه وضعیت نقدینگی پیش بینی و تهیه می گردد. دوره بودجه نقدی مشابه دوره بودجه عملیاتی سالانه و منطبق با آن می باشد. همچنین بودجه نقدی به دوره های سه ماهه تفکیک می گردد که دوره های سه ماهه نیز با توجه به سیکل عملیات شرکت، به دوره های کوتاه تر ماهانه قابل تقسیم می باشند.

پیش بینی وضعیت نقدینگی

بدلیل اهمیت وجوه نقد در حیات شرکت و همچنین نیاز مدیران به آخرین اطلاعات از نظر نقدینگی، علاوه بر بودجه نقدی که یکبار و همزمان با بودجه عملیاتی تهیه و مانند سایر صورتهای بودجه به تصویب مدیریت می رسد، باید پیش بینی وضعیت نقدینگی در نظر گرفته شود، این پیش بینی همانند بودجه نقدی جهت اطلاع مدیران از منابع نقدی و همچنین به منظور ایجاد توازن در دریافت و پرداخت تهیه می گردد. با این تفاوت که بصورت ادواری طی سال تنظیم شده و مبتنی بر آخرین اطلاعات درباره نقدینگی شرکت می باشد.
تناوب تهیه صورت پیش بینی وضعیت نقدی، سه ماهه بوده و در پایان هر دوره سه ماهه جهت 12 ماه آتی ( 4 دوره سه ماهه ) تنظیم می گردد که اولین دوره سه ماهه به ماه های مربوطه نیز باید تفکیک شود.

دستورالعمل های مربوط به تهیه بودجه نقدینگی کل چیست و چه اهمیتی دارد؟ ها

به منظور تشریح نحوه تکمیل و استفاده از صورتهای بودجه، برای هر یک باید یک دستور العمل تهیه صورتهای بودجه نوشته شود. در دستورالعمل تهیه بودجه نکات کلی زیر می بایست مد نظر قرار بگیرد:

کاربرد : شامل اهداف و موارد استفاده هر یک از صورتهای بودجه می شود
زمان تنظیم : شامل دوره هایی که صورتهای بودجه در آن دوره تهیه و تنظیم می گردند
منابع تهیه : منابعی که از آنها اطلاعات مربوط به هر صورت استخراج می گردد. شامل گزارشات مدیریتی، دفاتر و پرونده ها، بودجه سال جاری، محاسبات، برآوردها و.
مسئول تهیه : افراد یا واحدهایی که مسئول تهیه هر یک از صورتهای بودجه می باشند.
توزیع نسخ : افراد یا واحدهایی که صورتهای بودجه تکمیل شده را جهت اطلاع و تصمیم گیری و یا برای استفاده های بعدی دریافت می کنند.
نحوه تنظیم و ثبت : شامل تعریف عناوین مندرج، توضیحات مربوط به اقلام قابل درج (شامل نحوه محاسبه) و. در تهیه صورتهای بودجه.

* نکته: کلیه صورتهای بودجه ای باید شماره گذاری گردیده و بشکل منطقی قابل عطف و ربط باشند.

مراحل تنظیم بودجه

بطور کلی تهیه بودجه یک کار گروهی بوده و تقریبا کلیه مدیران و مسئولین در تکمیل آن نقش داشته و بدون همکاری نزدیک و مستمر آنان تهیه بودجه مناسب مقدور نخواهد بود. وظیفه هدایت و هماهنگی بین مسئولین تهیه بودجه را، " کمیته بودجه " به کمک دایره بودجه وگزارشات به عهده می گیرد. وظایف کلی کمیته بودجه به شرح زیر می باشد :

* تنظیم برنامه چگونگی تهیه بودجه
* ایجاد هماهنگی و پیشبرد برنامه های تهیه بودجه
* بررسی برنامه های تنظیمی توسط واحدها جهت حصول اطمینان از قرار داشتن آنها در چارچوب سیاستها و برنامه های کلی تعیین شده توسط مدیریت
* بررسی، تعدیل و تصویب بودجه های تنظیمی جهت ارائه به مدیریت به منظور تصویب نهایی آنها

اعضای کمیته بودجه را نیز معمولا افراد زیر تشکیل می دهند:
مدیرعامل، مدیران شرکت، رئیس دایره بودجه و گزارشات و نیز سایر افرادی که بر نقدینگی کل چیست و چه اهمیتی دارد؟ اساس تخصص و یا مسئولیتهای آنان، می توانند عضو کمیته باشند.

تفسیر بودجه

بودجه در واقع برنامه کوتاه مدت شرکت می باشد که در قالب اعداد و ارقام بیان می شود. چنین برنامه ای موقعی کامل است که تنها متکی به ارقام مندرج در صورتهای بودجه نبوده، بلکه هدفهای کوتاه مدت در چارچوب هدفهای بلند مدت و همچنین مفروضات و پیش فرضهای برنامه دقیقا تعیین و بصورت مدون جهت بررسی نتایج واقعی عملیات در آینده وجود داشته باشد؛ بنابران لازم است قبل از تصویب بودجه مقدمه ای که به " تفسیر بودجه " معروف است توسط دایره بودجه و گزارشات با توجه به هدفها، پیش فرضها و مفروضات تعیین شده بوسیله مدیریت تهیه گردد تا به همراه صورتهای بودجه، جهت تصویب به مدیریت ارائه شود.

مهمترین مطالبی که باید در " تفسیر بودجه " قید شود:

هدفهای کوتاه مدت :
تشریح پیش فرضها و مفروضاتی که بر اساس آن صورتهای بودجه تهیه می گردد. (مانند: پیش فرضها درباره نرخ تورم سیاستهای دولت)

امکانات و محدودیتهای کلیدی در دوره بودجه :
- تشریح امکانات مناسب ( با توجه به پروژه های در دست اجرا و زمان اتمام آنها و پیش بینی فروش آنها ) و همچنین مواردی که شرکت دارای امتیازات خاص نسبت به سایر شرکتها بوده و چگونگی نحوه استفاده از آنها. (مانند: داشتن نیروی انسانی متخصص و با تجربه)
- تشریح محدودیتهایی که شرکت در دوره بودجه با آنها مواجه خواهد شد (به طور نمونه در مورد پروژه های در دست ساخت و زمانهای تعیین شده بابت انجام آنها و خسارتهای ناشی از تاخیر زمانی انجام پروژه ها)
- تشریح مواردی که شرکت در آنها نسبت به سایر رقبا دارای نقاط ضعف است و نیز چگونگی نحوه فائق آمدن بر آنها. ( مثال: در خصوص واحدهایی که پیش بینی شده به فروش برسد، در عمل با محدودیت فروش مواجه شود)

تفسیر تفصیلی :
حسب مورد و اهمیت ارقام، بودجه بصورت تفصیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و به تفسیر مغایرتهای عمده ارقام بودجه نقدینگی کل چیست و چه اهمیتی دارد؟ شده، با ارقام واقعی و پیش بینی سال جاری پرداخته می شود.
ضمنا با توجه به ماهیت فعالیت شرکت، ضروریست برای کلیه پروژه های شرکت بودجه جداگانه تهیه و تصویب گردد.

DeFi 2.0 چیست و چرا اهمیت دارد؟

DeFi 2.0 چیست و چرا اهمیت دارد؟

پروژه‌هایی که در زمینه مشکلات DeFi ۱.۰ بهبودهایی را تجربه کرده اند، به سمت DeFi 2.0 می‌روند. هدف DeFi ارائه منابع مالی به عموم مردم است، اما با مسایلی مانند مقیاس‌پذیری، امنیت، تمرکز، نقدینگی و دسترسی به اطلاعات دست و پنجه نرم کرده است. هدف DeFi 2.0 مبارزه با این محدودیت‌ها و ایجاد یک تجربه کاربرپسندتر می‌باشد. اگر این پروژه به نتیجه برسد، DeFi 2.0 می‌تواند به کاهش ریسک‌ها و پیچیدگی‌های که باعث کاهش تمایل کاربران رمزارز به استفاده از آن می‌شود، کمک کند.

در حال حاضر DeFi 2.0 موارد استفاده متنوعی دارد که امروزه اجرایی می‌شوند. برخی از این پلتفرم‌ها به شما این امکان را می‌دهند که از توکن‌های LP خود استفاده کنید و توکن‌های LP فارم را به عنوان وثیقه جهت وام ارائه دهید. این مکانیسم به شما امکان می‌دهد که در عین کسب پاداش‌های استخر، ارزش بیشتری از آن‌ها نصیب خود کنید.

DeFi 2.0

شما همچنین می‌توانید وام‌های خود بازپرداخت دریافت کنید در حالی که وثیقه شما برای وام‌دهنده سود ایجاد می‌کند. با همین میزان بهره می‌توان بدون پرداخت سود توسط وام گیرنده، مبلغ وام را پرداخت کرد. موارد استفاده دیگر عبارتند از بیمه در برابر قراردادهای هوشمند به خطر افتاده و ضررهای ناپایدار (نقدینگی کل چیست و چه اهمیتی دارد؟ IL).

یک فرآیند رو به رشد در DeFi 2.0 حاکمیت و عدم تمرکز DAO است. با این حال، دولت‌ها و تنظیم کنندگان قوانین ممکن است در نهایت بر تعداد پروژه‌های اجرا شده تأثیر بگذارند. می‌بایست هنگام سرمایه گذاری این موارد را در نظر داشته باشید، زیرا ممکن است خدمات ارائه شده تغییر کند.

معرفی

تقریباً دو سال از رشد DeFi (مالی غیرمتمرکز) در سال ۲۰۲۰ می‌گذرد. ​​از آن زمان، ما پروژه‌های DeFi فوق‌العاده موفقی مانند UniSwap، یک پروژه جهت غیرمتمرکز کردن ترید و امور مالی، و راه‌های جدید برای کسب سود در دنیای ارز های دیجیتال داشته‌ایم. اما درست همانطور که در مورد بیت کوین (BTC) تجربه کردیم، هنوز مشکلات حل نشده ای در این زمینه وجود دارد. در نهایت، اصطلاح DeFi 2.0 برای توصیف نسل جدیدی از برنامه‌های غیر متمرکز DeFi (DApps) محبوب شده است. از دسامبر ۲۰۲۱، ما همچنان منتظر رشد کامل DeFi 2.0 هستیم، اما تابحال تنها شاهد شروع آن بوده ایم.. در ادامه این مطلب به شما می‌گوییم که باید به چه مواردی توجه کنید و چرا DeFi 2.0 برای حل مشکلات عمده در اکوسیستم DeFi مورد نیاز است.

DeFi 2.0 چیست؟

DeFi 2.0 جنبشی در تلاش برای ارتقاء و رفع مشکلاتی است که در موج اصلی DeFi دیده می‌شود. DeFi در ارائه خدمات مالی غیرمتمرکز به هر کسی که یک کیف پول ارز دیجیتال در اختیار دارد انقلابی ایجاد کرد، اما همچنان نقاط ضعفی دارد. بازار کریپتو قبلاً شاهد این فرآیند همزمان با بلاک‌چین‌های نسل دوم مانند اتریوم (ETH) که برای بهبود بیت‌کوین ایجاد شده بود، بوده است.

پروژه‌ی دیفای چیست؟

پروژه‌ی دیفای چیست؟

DeFi 2.0 همچنین باید نسبت به مقررات انطباقی جدیدی که دولت‌ها قصد معرفی آن را دارند، مانند KYC و AML، واکنش نشان دهد.

بیایید به یک مثال نگاه کنیم. استخرهای نقدینگی (LPs) در DeFi بسیار موفق عمل کرده‌اند، زیرا به ارائه‌دهندگان نقدینگی اجازه می‌دهد تا برای سهام گذاری جفت توکن@ها، کارمزد دریافت کنند. با این حال، اگر نسبت قیمت توکن‌ها تغییر کند، ارائه دهندگان نقدینگی در معرض خطر از دست دادن پول (ضرر ناپایدار) هستند. یک پروتکل DeFi ۲.۰ می‌تواند با صرف هزینه اندکی در برابر این خطر، بیمه ارائه دهد. این راه حل انگیزه بیشتری برای سرمایه گذاری در LP ها فراهم می‌کند و به کاربران، سهامداران و فضای DeFi به طور کلی سود می‌رساند.

محدودیت‌های DeFi چیست؟

قبل از پرداختن به موارد استفاده از DeFi 2.0، بیایید مشکلاتی نقدینگی کل چیست و چه اهمیتی دارد؟ را که سعی در حل آن دارد را بررسی کنیم. بسیاری از مسائل در اینجا مشابه مشکلاتی است که فناوری بلاک‌چین و ارزهای دیجیتال به طور کلی با آن مواجه هستند:

  1. مقیاس پذیری: پروتکل‌های DeFi در بلاک‌چین‌ها با ترافیک و هزینه سوخت بالا اغلب خدمات کند و گرانی را ارائه می‌دهند. کارهای ساده ممکن است زمان زیادی ببرد و مقرون به صرفه نباشد.
  2. اوراکل‌ها و اطلاعات شخص ثالث: محصولات مالی بسته به جزئیات خارجی به اوراکل‌های با کیفیت بالاتر (منابع داده‌های شخص ثالث) نیاز دارند.
  3. تمرکز: افزایش مقدار تمرکززدایی در DeFi باید یک هدف باشد. با این حال، بسیاری از پروژه‌ها هنوز اصول DAO را ندارند
  4. امنیت: اکثر کاربران خطرات موجود در DeFi را مدیریت یا درک نمی‌کنند. آن‌ها میلیون‌ها دلار در قراردادهای هوشمندی که کاملاً نمی‌دانند امن هستند یا خیر، سهام گذاری می‌کنند. در حالی که ممیزی‌های امنیتی وجود دارد، اما با اجرای به روز رسانی‌ها، ارزش آنها کاهش می‌یابد.
  5. نقدینگی: بازارها و استخرهای نقدینگی در بلاک چین‌ها و پلتفرم‌های مختلف توزیع شده اند و نقدینگی را تقسیم می‌کنند. تامین نقدینگی همچنین وجوه و ارزش کل آنها را قفل می‌کند. در بیشتر موارد، توکن‌های سهام گذاری شده در استخرهای نقدینگی را نمی‌توان در جای دیگری استفاده کرد که همین موضوع باعث ناکارآمدی سرمایه می‌شود.

چرا DeFi 2.0 اهمیت دارد؟

درک DeFi حتی برای هودلر‌ها و کاربران باتجربه ارز دیجیتال، می‌تواند دلهره آور و چالش برانگیز باشد. با این حال، هدف آن کاهش موانع ورود و ایجاد فرصت‌های کسب درآمد جدید برای دارندگان رمزارز است. ممکن است این کاربران از یک بانک سنتی وام دریافت نکنند، اما این کار را در DeFi انجام دهند.

DeFi 2.0 مهم است زیرا می‌تواند امور مالی را بدون به خطر انداختن ریسک، دموکراتیک کند. DeFi 2.0 همچنین سعی می‌کند مشکلات ذکر شده در بخش قبل را حل کند و تجربه کاربر را بهبود بخشد.

موارد استفاده DeFi 2.0

لازم نیست منتظر موارد استفاده DeFi 2.0 باشیم. در حال حاضر پروژه‌هایی وجود دارد که خدمات جدید DeFi را در بسیاری از شبکه‌ها از جمله اتریوم، زنجیره هوشمند بایننس، سولانا و سایر بلاک چین‌های دارای قرارداد هوشمند ارائه می‌کنند. در اینجا ما برخی از رایج ترین آنها را بررسی می‌کنیم:‌ آزاد کردن ارزش وجوه سهام گذاری شدهاگر تا به حال یک جفت توکن را در یک استخر نقدینگی سهام گذاری کرده باشید، در ازای آن، توکن‌های LP دریافت خواهید کرد. در DeFi 1.0، می‌توانید توکن‌های LP را در یک فارم سودده جهت ترکیب سود خود، سهام گذاری کنید.

DeFi 2.0 چیست و چرا اهمیت دارد؟

DeFi 2.0 چیست و چرا اهمیت دارد؟

قبل از DeFi 2.0، این عمل تا جایی اجرا می‌شد که زنجیره برای استخراج ارزش پیش می‌رفت. میلیون‌ها دلار در خزانه‌های تامین نقدینگی قفل شده‌اند، اما پتانسیل بیشتری برای بهبود کارایی سرمایه وجود دارد.DeFi 2.0 یک گام فراتر می‌نهد و از این توکن‌های LP فارم سودده به عنوان وثیقه استفاده می‌کند. این می‌تواند برای یک وام رمزنگاری از یک پروتکل وام دهی یا برای ضرب توکن‌ها در فرآیندی مشابه MakerDAO (DAI) باشد. مکانیسم دقیق براساس پروژه تغییر می‌کند، اما ایده اصلی این است که ارزش توکن‌های LP شما باید برای فرصت‌های جدید آزاد شود تا به صورت همزمان، APY تولید ‌کنند.

بیمه قرارداد‌ هوشمند

انجام بررسی دقیق قراردادهای هوشمند دشوار است مگر اینکه یک توسعه دهنده با تجربه باشید. بدون این دانش، شما فقط می‌توانید تا حدی یک پروژه را ارزیابی کنید. این امر ریسک زیادی را هنگام سرمایه گذاری در پروژه‌های DeFi ایجاد می‌کند. با DeFi 2.0، امکان دریافت بیمه DeFi در قراردادهای هوشمند خاص وجود دارد.تصور کنید از یک بهینه ساز سود استفاده می‌کنید و توکن‌های LP را در قرارداد هوشمند آن قرار داده اید. اگر قرارداد هوشمند به خطر بیفتد، ممکن است تمام سپرده‌های خود را از دست بدهید. یک پروژه بیمه در ازای کارمزدی، سپرده و فارم سود شما را تضمین نقدینگی کل چیست و چه اهمیتی دارد؟ کند. توجه داشته باشید که این فقط برای یک قرارداد هوشمند خاص خواهد بود. معمولاً اگر قرارداد استخر نقدینگی به خطر بیفتد، پرداختی دریافت نخواهید کرد. با این حال، اگر قرارداد سود فارم به خطر بیفتد اما تحت پوشش بیمه قرار داشته باشید، احتمالاً ضررهایتان جبران می‌شود.

بیمه ضرر ناپایدار

اگر در یک استخر نقدینگی سرمایه گذاری کنید و استخراج نقدینگی را شروع کنید، هرگونه تغییر در نسبت قیمت دو توکنی که مسدود کرده اید ممکن است منجر به زیان مالی شود. این فرآیند به عنوان ضرر ناپایدار شناخته می‌شود، اما پروتکل‌های جدید DeFi 2.0 در حال بررسی روش‌های جدیدی برای کاهش این خطر هستند.

به عنوان مثال، تصور کنید یک توکن به یک LP یک طرفه را اضافه می‌کنید که در آن نیازی به اضافه کردن یک جفت نیست. سپس پروتکل توکن بومی آنها را به عنوان طرف دیگر جفت اضافه می‌کند. سپس شما ( و همچنین پروتکل ) کارمزدهای پرداخت شده را از سوآپ‌ها برای جفت مربوطه نقدینگی کل چیست و چه اهمیتی دارد؟ را دریافت خواهید کرد. با گذشت زمان، پروتکل از هزینه‌های خود برای ایجاد یک صندوق بیمه استفاده می‌کند تا سپرده شما را در برابر اثرات ضرر ناپایدار تضمین کند. اگر کارمزد کافی برای پرداخت زیان وجود نداشته باشد، پروتکل می‌تواند توکن‌های جدیدی را برای پوشش این ضرر ایجاد کند. اگر توکن‌ها زیاد باشد، می‌توان آن‌ها را برای بعد ذخیره کرد یا برای کاهش عرضه سوزاند.

وام‌های خود بازپرداخت

به طور معمول، گرفتن وام مستلزم ریسک نقدشوندگی و پرداخت بهره است. اما با DeFi 2.0، نیازی به قبول این ریسک نیست. به عنوان مثال، تصور کنید که وامی به ارزش ۱۰۰ دلار از یک وام دهنده ارز دیجیتال دریافت می‌کنید. وام دهنده ۱۰۰ دلار رمزارز به شما می‌دهد اما ۵۰ دلار به عنوان وثیقه نیاز دارد. هنگامی که سپرده خود را ارائه می کنید، وام دهنده از آن برای کسب سود جهت پرداخت وام شما استفاده می‌کند. پس از اینکه وام دهنده با کریپتوی ۱۰۰ دلار و مقداری اضافه تر جهت حق بیمه به دست آورد، سپرده شما برگردانده می شود. در اینجا نیز خطر نقد شوندگی وجود ندارد. اگر ارزش توکن وثیقه کاهش یابد، پرداخت وام بیشتر طول می‌کشد.

مدیریت مالی

مدیریت مالی

هدف از تشکیل مدیریت مالی در شرکت ها، تضمین سلامت مالی کسب و کار می باشد که این نوع مدیریت می تواند با کنترل نقدینگی شرکت، آن را به سمت کسب درآمد و سود سوق دهد.

مدیران مالی، با سیستم مدیریتی خود می توانند در مورد نقدینگی کل چیست و چه اهمیتی دارد؟ مسائل زیر تصمیمات درستی را بگیرند:

  • راه افزایش بودجه
  • تصمیم گیری های مالی
  • بهبود روند سوددهی
  • افزایش ارزش شرکت
  • افزایش میزان پس انداز

همچنین مدیران تمامی پیامد های احتمالی در مورد نقدینگی، وضعیت مالی شرکت و کسب سود را تحت نظر دارند و توانایی بهترین سیستم مالی را برای کسب و کار مورد نظر خود، ترسیم می کنند.

تعریف مدیریت مالی:

مدیریت مالی یعنی استفاده درست و راهبردی از کاربرد اصول و مفاهیم اقتصادی به منظور تصمیم گیری و نقدینگی کل چیست و چه اهمیتی دارد؟ حل مسئله که مدیریت مالی در واقع همان اقتصاد کاربردی می باشد.

انواع مدیریت مالی:

به طور کلی می توان عنوان مدیریت مالی را به سه حوزه کلی زیر تفکیک نمود که با هم در ارتباط می باشند:

مدیریت مالی بنگاه های کسب و کار:

مدیریت مالی بنگاه های کسب و کار (corporate finance و یا business finance) بیان گر تصمیم گیری های مالی است که در داخل واحد های تجاری صورت می گیرد و وظیفه آن عبارتست از:

  • حفظ نقدینگی
  • استقراض از بانک
  • تحصیل سایر شرکت ها
  • انتشار اوراق قرضه و سهام

سرمایه گذاری:

سرمایه گذاری با قیت گذاری اوراق بهادار و رفتار های بازار مالی در ارتباط می باشد که در بر دارنده وظایف مدیر در سرمایه گذاری می باشد. از جمله این وظایف، می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • ارزش گذاری سهام عادی
  • انتخاب اوراق بهادار برای یک صندوق بازنشستگی
  • ارزیابی عملکرد پرتفوی

موسسات مالی:

موسسات مالی به شرکت هایی مثل بانک ها ارتباط دارد که در آن حیطه مشغول به فعالیت هستند و از دانش مدیریت مالی مشابهی استفاده می کنند.

ویژگی های مدیریت مالی:

  1. بر مبنای تحلیل پیش می رود.
  2. مبتنی بر اصول اقتصادی می باشد.
  3. از اطلاعات حسابداری برای تصمیم گیری استفاده می کند.
  4. در مورد چگونگی سرمایه گذاری و افزایش بهره وری پول به مطالعه می پردازد.
  5. رو به جلو در حرکت و تغییر می باشد.
  6. با چشم انداز جهانی رو به آینده پیش می رود.

هدف مدیریت مالی:

یکی از اهداف مهم مدیریت مالی، به حداکثر رساندن ارزش شرکت می باشد که مفهوم آن بسیار پیچیده است و از آنجایی که مدیر مالی با ذینفعان شرکت مانند مالکان، بستانکاران و فعالان بازار سرمایه در ارتباط هستند، لازم است که بتوانند استراتژی مناسبی از سود و رشد ارزش شرکت داشته باشند.

نقش مدیر مالی:

شرکت های سهامی، برای توسعه کسب و کار خود موظفند که انواع متنوعی از دارایی های واقعی را داشته باشند. دارایی هایی همچون کارخانه، ماشین آلات و … که جز دارایی های مشهود محسوب می شوند و دارایی هایی همچون دانش، تخصص و حق امتیاز که دارایی نامشهود محسوب می شوند.

مهارت ارتباطی در مدیریت مالی:

مهارت ارتباطی جز یکی از مهم ترین دارایی های بخش مدیریت می باشد که لازمه موفقیت است و توانایی ایجاد ارتباط موثر را با سایر مدیران و سایر سازمان ها را ایجاد می کند. از جمله سازمان های قانونی مربوطه می توان به موارد زیر اشاره نمود:

مهارت های تحلیل و حل مشکلات در مدیریت مالی:

از اهداف مهم شرکت های تجاری، کسب درآمد و در نتیجه سود بیشتر می باشد که پول بیشتری را برای شرکت به همراه دارد در نتیجه یکی از پیجیده ترین مسائل شرکت ها و کسب و کار ها حوزه مالی و سرمایه گذاری آن می باشد.

هر مدیر مالی باید بتواند در مراحل مختلف موانع را شناسایی کرده و اقدام به حل مشکلات به وجود آمده نماید.

مهارت سازمان دهی در مدیریت مالی:

کسب مهارت های سازمان دهی در مدیریت مالی، برای مدیریت، سازمان دهی و کنترل پرسنل، بسیار ضروری است که توان ارائه گزارشات منظم را به مدیر مالی می دهد.

مهارت های ریاضی و فناوری در مدیریت مالی:

فناوری اطلاعات و نرم افزار های مربوط به رشته مدیریت مالی، می تواند در ثبت و گزارش دهی اطلاعات مالی، مهم و موثر باشد. به همین دلیل مدیران مالی می توانند با این مهارت و تسلط در این زمینه، وظایف خود را به نحو احسن انجام دهند.

وظایف مهم در مدیریت مالی:

  • اخذ تصمیم در مورد سرمایه گذاری
  • اخذ تصمیم در مورد تامین مالی
  • چگونگی تقسیم سود به دست آمده از سهام
  • اخذ تصمیم در مورد سرمایه گذاری

موسسه مشاوران مطالعه مقاله فرآیند مدیریت ارتباط با مشتری را به شما عزیزان پیشنهاد می نماید.

مدیریت مالی بنگاه های کسب و کار

مدیریت مالی بنگاه های کسب و کار

نقش مدیریت مالی:

  • نظارت بر فعالیت های حسابداری طرح های طولانی مدت شرکت و حفظ اسناد و مدارک مالی شرکت
  • نظارت بر اسناد و اوراق بهادر و حساب های بانکی شرکت و جا به جایی به موقع حساب
  • نظارت بر تهیه و تنظیم بودجه و کنترل هزینه های جاری شرکت
  • تامین اعتبارات و وجوه لازم برای سرمایه گذاری شرکت در طرح های بلندمدت

اهداف مدیریت مالی:

مدیریت مالی به طور کلی به اموری مانند تهیه، تخصیص و کنترل منابع مالی یک واحد اقتصادی می پردازد که از این اهداف مهم می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • اطمینان از عرضه منظم و کافی بودجه برای یک واحد اقتصادی
  • اطمینان از بازگشت سود کافی به سهامداران که به ظرفیت درآمد، قیمت بازار سهام و توقعات سهامداران وابسته است.
  • اطمینان از استفاده بهینه از منابع مالی، به صورتی که بودجه مختص هر واحد پس از برنامه ریزی، با حداکثر ظرفیت و حداقل هزینه مورد استفاده قرار گیرد.
  • اطمینان از امنیت سرمایه گذاری
  • برنامه ریزی یک ساختار درست سرمایه به صورتی که از سرمایه به درستی استفاده شود تا بین سرمایه سهامداران و بدهی های شرکت، تعادل برقرار شود.

اهداف مدیریت مالی را به طور تخصصی تر می توان به صورت زیر تعریف کرد:

بیشینه کردن سود:

هدف اصلی هر شرکت، سود دهی و حفظ درآمد حاصل از آن سود می باشد که نرخ های مربوط به حاشیه سود، روشی برای اندازه گیری مقدار پولی است که شرکت از درآمد یا فروش‌ محصولات خود به دست می آورد.

مهم ترین نسبت های مربوط به حاشیه سود عبارت اند از:

  • حاشیه سود ناخالص
  • حاشیه سود عملیاتی
  • حاشیه سود خالص

کمینه کردن هزینه ها:

تمام واحد های کسب و کار با استفاده از مدیریت صحیح در صدد هستد که هزینه های خود را کنترل کرده و به حداقل برسانند. مدیریت مالی به کمک گزارش های بخش حسابداری و با تشخیص و ارزیابی تمام هزینه های شرکت، هزینه های معقول و مناسب را تعیین می کند.

چنان چه لازم باشد مدیران مالی، به دنبال روش هایی برای کاهش هزینه ها می گردند و گاهی برنامه های پر هزینه ای را از شرکت حذف می کنند و برخی خدمات غیر ضروری را می کاهند. اگر هزینه های یک شرکت بالا باشد، سود عملیاتی آن به میزان قابل توجهی کاهش می یابد و نمی تواند در برابر رقبا به فعالیت خود ادامه دهد.

بیشینه کردن سهم بازار:

سهم بازار شرکت با تقسیم «مقدار فروش شرکت در یک دوره زمانی خاص» بر «کل فروش بازار آن صنعت در همان دوره زمانی» محاسبه می شود. این نسبت جایگاه شرکت را در کل بازار مربوطه و همچنین جایگاه آن در مقایسه با رقبایش را نشان می دهد.

این موضوع در بازار های رقابتی اهمیت زیادی پیدا می کند و کوچک ترین تغییر در میزان سهم بازار شرکت باید به دقت بررسی شود تا در مورد نحوه افزایش سهم بازار از طریق کاهش قیمت یا تبلیغات یا مواردی از این دست به درستی تصمیم گیری گردد.

وظایف واحد مدیریت مالی:

واحد مدیریت مالی در هر واحد کسب و کار باید وظایف زیر را به درستی انجام دهد تا وضعیت مالی شرکت در بهترین حالت قرار گیرد:

  • برآورد سرمایه مورد نیاز
  • تعیین ساختار سرمایه
  • انتخاب منابع وجوه نقد شرکت
  • سرمایه گذاری وجوه نقد شرکت
  • مدیریت موجودی شرکت
  • کنترل مالی

اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله مدیریت کسب و کار را به شما پیشنهاد می کنیم.

رابطه رشد نقدینگی با سقوط بورس

رابطه رشد نقدینگی با سقوط بورس

معضل رشد نقدینگی در اقتصاد ایران به گونه‌ای است که حتی توانسته بر بازار سرمایه که محل سرمایه گذاری و رشد اقتصادی است تاثیرگذار بوده که این موضوع اهمیت رسیدگی به آن را بیشتر می‌کند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در هفته‌های اخیر نرخ طلا و ارز در بازار کاهش داشته و برخی این پرسش را مطرح کرده‌اند که این کاهش تا چه حد به واقعیت‌های اقتصاد ایران مانند رشد نقدینگی و تورم و تا چه حد به واکنش احساسی و واکنش به مذاکرات برجام و لغو تحریم‌ها وابسته است.

در اقتصاد ایران از نظر بنیادی اتفاقی رخ نداده و رشد نقدینگی ۳۸ درصد و نرخ تورم نزدیک به ۵۰ درصد بوده است، این متغیرها موجب کاهش سرمایه‌گذاری، پایین بودن رشد اقتصادی و بالا رفتن قیمت‌ها می‌شود و لذا کاهش قیمت‌های اخیر واکنش به مذاکرات برجام و احتمال لغو تحریم‌هاست.

برای افزایش ارزش پول ملی نه تنها اتفاقی رخ نداده بلکه رشد نقدینگی و تورم عملاً افزایش قیمت‌ها را موجب خواهد شد و افزایش قیمت‌ها، هزینه‌ها، خلق پول، استقراض و تزریق نقدینگی موجب رشد قیمت‌ها خواهد شد و لذا نباید این کاهش قیمت‌ها را پایدار ارزیابی کنیم.

در همین رابطه با رسول بخشی، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان گفت‌وگویی داشتیم که شرح آن را در زیر می‌خوانید:

رشد بورس چه تأثیری بر نقدینگی دارد؟

تورمی که از سال ۹۲ تا پایان ۹۶ باید ایجاد می‌شد و نشد در بانک‌ها جمع شده بود. زمانی که این تورم اتفاق افتاد این نقدینگی حرکت کرد و به سمت بازار بورس رفت. از ابتدای سال ۹۷ تا دو سال و پنج ماه بعد شاخص بورس از حدود ۹۵ هزار واحد به دو میلیون واحد رسید که رشد یک هزار و ۹۰۰ درصدی داشته است. در همان فاصله زمانی کالا و خدماتی که در اقتصاد وجود دارد و شاخص عمومی قیمت‌ها حداکثر ۱۵۰ درصد رشد داشته است.

ارزش واقعی دارایی شرکت‌ها در برگه‌های سهام نمایش داده می‌شود بنابراین باید رشد و افت قیمت کالا و خدمات و ارزش سهام متناسب با یکدیگر باشد، رشد قابل توجه و نامتناسب شاخص بورس حبابی بود که باید منتظر از بین رفتن آن می‌بودیم.

رشد شاخص بورس پیش از این از دو تا دو نیم درصد بود که به بیش از پنج درصد رسید این موضوع منجر به جذاب شدن بازار سهام شد به طوری که افراد زیادی که اطلاعات کافی از سرمایه گذاری در بورس نداشتند، در این بازار سرمایه گذاری کردند.

در بازار سرمایه کسی باید سرمایه گذاری کند که صبر داشته باشد، لازمه داشتن چنین صبری، داشتن سرمایه اضافه است، اما این قشر از مردم که در این فاصله زمانی به بورس وارد شدند چنین افرادی نبوده و سرمایه‌های زندگی شان را فروخته و به بورس وارد کردند تا سود کرده و بتوانند آن را بهبود دهند، همین افراد با اولین شوکی که به بورس وارد شد از آن خارج شدند.

پیش‌بینی شما از روند بورس چیست؟

شاخص بورس بازهم افت می‌کند، این اعتماد به این سادگی‌ها بازنخواهد گشت زیرا مردمی به بازار بورس آمدند که سرمایه زندگی خود را به آن وارد کرده بودند و این سرمایه‌ها را از دست دادند.

ریشه اصلی این اتفاقات در رشد نقدینگی است، در این مدت مردم حتی برای خرید سهام وام می‌گرفتند، پول خلق می‌شد و به بورس وارد می‌شد، ریشه اصلی این معضلات در خلق پول است، برای کنترل و مدیریت بازار سهام نیازی به تغییر مدیران آن نیست باید از سفته بازی و رشد نقدینگی در اقتصاد جلوگیری کرد تا بازار سرمایه به آرامش برسد.

مشکلات کشور ما در اقتصاد کلان ریشه دارد، از قبل می‌دانستیم که برجام ۱ به نتیجه نمی‌رسد، آمریکا هرگز ایران قوی را تحمل نمی‌کند مطمئن باشید این تحریم‌ها را بر نمی‌دارد، زیرا برداشتن تحریم‌ها موجب فروپاشی دلار آمریکا می‌شود.

ممکن است در نزدیکی انتخابات قیمت دلار کمی کاهش یابد اما همه این کاهش قیمت‌ها موقتی است. اگر آمریکا می‌توانست، به ایران حمله نظامی می‌کرد، اقتصاد اکنون تنها پاشنه آشیلی است که آمریکا از آن استفاده می‌کند، اگر از رشد افسار گسیخته نقدینگی در کشور جلوگیری نشود، اقتصاد ایران فروپاشیده خواهد شد.

ریشه ورود نقدینگی چیست؟

ریشه ورود نقدینگی خلق پول است، بانک مرکزی چاپ پول و بانک‌های مختلف خلق پول را انجام می‌دهند، از کل نقدینگی کشور فقط ۳ درصد توسط بانک مرکزی چاپ شده و مابقی حتی وجود خارجی نداشته و فقط خلق شده است.

پول از طریق وام و سود سپرده خلق می‌شود. وام‌های بانکی از هیچ خلق می‌شود، ما تصور می‌کنیم که بانک واسطه است، از عده‌ای سپرده دریافت کرده و این پول‌ها را به دیگران وام می‌دهند، حتی ممکن است مسئولان اقتصادی نیز اینگونه فکر کنند، اما بانک واسطه وجوه نیست و خالق آن است.

بانک این وام‌ها را با کلیک کامپیوتر ایجاد می‌کند. این کار هر روز تکرار می‌شود. این مسئله مهمی است که تصور کنیم بانک پول را از هیچ خلق می‌کند. برای اینکه جلو رشد نقدینگی را بگیریم باید این دو عامل را کنترل کنیم، نرخ سود بانکی صفر شده و کاری کنیم مردم از بانک وام نگیرند، اینکه افراد نتوانند پول بانک را برگردانند منجر می‌شود بانک به آنها وام ندهد تا زمانی که افراد درخواست وام می‌کنند بانک نیز می‌تواند وام دهد.

بنابراین باید تقاضای مردم برای دریافت وام از بانک کم شود. وام بسیاری از افراد حتی برای کار تولیدی دریافت می‌شود اما در نهایت در بازارهای موازی صرف می‌شود. باید این وام‌ها کنترل شده و وام‌های دریافت شده حتماً در کارهای تولیدی سرمایه گذاری شود بنابراین برای اینکه تقاضای وام را کاهش دهیم باید از سفته بازی و بورس بازی در بازارهای مختلف جلوگیری شود. باید تقاضا برای وام کاهش داده شده و نرخ سود سپرده بانکی نیز کاهش یابد.

راهکار مقابله با رشد نقدینگی و خلق پول چیست؟

اکنون در ژاپن نرخ سود سپرده بانکی منفی است و همه راه‌های سفته بازی نیز بسته شده به گونه‌ای که فرد نمی‌تواند با پول خود طلا، دلار، آهن، مسکن و دیگر دارایی‌ها را خریداری کند زیرا به عنوان نمونه خرید دلار جرم بوده و به سایر دارایی‌ها نیز مالیات زیادی تعلق می‌گیرد.

همچنین در ژاپن سرمایه داران نمی‌توانند حجم زیادی از سرمایه خود را صورت پول نقد از بانک خارج کنند و نیز سرمایه گذاری در بورس هم به گونه‌ای است که فرد اگر در کمتر از یک سال اقدام به خروج سرمایه‌اش از بورس کند باید تا ۳۵ درصد مالیات بپردازد نتیجه این سیاست‌ها در ژاپن منجر شده که سرمایه گذاران از افراد دارای ایده حمایت کرده و سرمایه‌هایشان را با نرخ سود صفر درصد در اختیار آنها و یا حتی در اختیار دولت بگذارند.

باید جلو سفته بازی را بگیریم ما به یک FATF ملی نیاز داریم که از سفته بازی در بازارهای مختلف جلوگیری کند و در نتیجه آن نقدینگی به راحتی به سمت بازارهای مولد هدایت شود. انجام این کار به تکنولوژی خاصی نیاز نداشته و فقط با وضع قوانین و وجود دولتی که با جدیت آن را پیگیری کند انجام خواهد شد.

اکنون قانون مالیات بر خانه‌های خالی وضع شده است، این قانون آن قدرها بازدارنده نیست، باید بررسی شود که هدف دولت پر شدن آپارتمان‌های خالی است یا قصد گرفتن مالیات دارد؟

بیشتر به نظر می‌رسد هدف دولت از وضع این قانون کسب درآمد است، باید مالیات بر خانه‌های خالی به گونه‌ای گرفته شود که فرد نتواند خانه‌اش را خالی بگذارد، مالیات در مبارزه با سفته بازی باید بازدارنده باشد، دولت نباید از سفته بازی مالیات بگیرد بلکه باید سفته بازی را ممنوع اعلام کند در کشور ما امکان این کار وجود دارد اما باید پله پله و به صورت تدریجی انجام شود.

پایه پولی کشور ما اکنون چگونه است؟

نقدینگی بر اساس یک فرمول اقتصادی، حاصل ضرب ضریب فزاینده در پایه پولی است. ضریب فزاینده عددی بزرگ‌تر از یک است، پایه پولی یا پول پر قدرت است که شامل بدهی دولت و بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی است.

به عنوان نمونه دولت درآمدهای نفتی که کسب می‌کند را باید به پول رایج کشور تبدیل کند تا بتواند هزینه‌های خود را با آن پرداخت کند، بنابراین دولت درآمدهای ارزی خود را به بانک مرکزی می‌فروشد و در ازای آن ریال جدید توسط بانک مرکزی منتشر شده و به دولت می‌دهد.

قیمت واقعی دلار اکنون چقدر است؟

نرخ ارز در بازار ارز و عرضه و تقاضا آن را تعیین می‌کند، بنابراین تا زمانی که عرضه ارز جوابگوی تقاضای بازار نباشد، قیمت ارز افزایش می‌یابد. رشد نقدینگی در ایران به این معنا است که میزان ریال در کشور نسبت به دلار موجود در حال افزایش و ارزش آن در حال کمتر است.

نمی‌توان گفت که قیمت دلار متوقف می‌شود، قیمت‌های کنونی قیمت واقعی دلار نیست، در واقع این رشد نرخ دلار است که منجر به تورم می‌شود، مهم این است که نرخ ارز ثابت بماند، رشد نقدینگی عامل همه این مشکلات نقدینگی کل چیست و چه اهمیتی دارد؟ است.

تورم صفر درصدی شدنی است؟

تورم صفر درصدی امکان پذیر است، برای کاهش تورم باید از رشد نقدینگی جلوگیری کرد برای این کار نیز باید سفته بازی را با FATF ملی متوقف کرد، اگر کاندیدایی برنامه اش در این قالب باشد می‌تواند تورم را در دوران ریاست جمهوری خود به صفر برساند. اگر کاندیدایی ادعای کاهش تورم داشت و برنامه‌ای غیر از مواردی که گفته شد ارائه کرد مردم باید بدانند که او از علم اقتصاد چیزی نمی‌داند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.