فراکتال ها چگونه تشکیل می شوند؟


بازارها در ظاهر و ساختار بصورت فراکتالی هستند. اما منظور از فراکتال در آموزش فارکس چیست؟ فراکتال در واقع الگویی است که هر بخش از آن به کل الگو شباهت دارد. بازارها نیز ماهیتی فراکتالی دارند، به این معنی که در تمام تایم‌فریم‌ها یک الگوی یکسان شکل می‌گیرد. به عبارتی، الگوهای نمودار تیک چارت با هم ترکیب می‌شوند تا نمودار تایم‌فریم ۱ دقیقه را تشکیل دهند. الگوهای نمودار ۱ دقیقه همان الگوهایی هستند که در نمودار تیک چارت وجود دارند، و آن‌ها نیز با هم ترکیب می‌شوند تا کندل‌های تایم‌فریم ۵ دقیقه را ایجاد کنند. این تشکیل الگوها به همین ترتیب ادامه پیدا می‌کند و به تایم‌فریم‌های روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه می‌رسد. تمامی این تایم‌فریم‌ها الگوهای یکسانی دارند.

فراکتال های بازار به عنوان حمایت و مقاومت

یکی از قدرتمند ترین نواحی حمایت و مقاومت در نمودارهای قیمت، ساختارهایی به نام فراکتال ها می باشند. آنها ساختارهای ریاضی هستند که در مقیاس کوچکتر، خودشان را به صورت نامحدودی تکرار می کنند. در دهه ۱۹۸۰ میلادی فردی به نام Mandelbrot در کتابش با عنوان «هندسه فراکتالی طبیعت» وجود فراکتال ها را ثابت نمود. وی ساختار فراکتالی را در اشیاء و اشکال مختلف حیات تشخیص داد. در شکل 1 برخی از اشکال فراکتالی طبیعت را مشاهده می کنید.

همان گونه که متوجه شده اید بازارهای سرمایه پیچیده، غیر خطی و آشفته هستند. آشفتگی عالی ترین فرم نمودارهاست که دارای رفتاری قطعی و غیر احتمالی می باشند. این رفتارهای آشفته بازار با ساختارهای گرافیکی نمایش داده می شوند که معمولا با الگویی به نام «فراکتال بازار» آغاز می شود. تصمیمات معامله گران معمولا با مجموعه پیچیده ای از حوادث و اتفاقات اتخاذ می شود و این اتفاقات بر تغییرات قیمت در بازار تأثیر می گذارند. در بسیاری از اوقات این اتفاقات به صورت دوره ای با مومنتوم (Momentum)، حجم، زمان و قیمت هماهنگ می شوند که در این میان، قیمت آخرین گزینه این مجموعه است که تحت تأثیر قرار می گیرد. شناسایی سازه های بازار (فراکتال ها) برای معامله گران بسیار سودمند خواهد بود. شناسایی فراکتال های بازار کار ساده ای نیست اما مجموعه قوانین و الگوهایی وجود دارد که به شناسایی آنها کمک می کند.

فراکتال های بازار

شکل1. اشکال فراکتالی طبیعت

فراکتال ها الگوهای مشابهی هستند که خودشان را تکرار می نمایند. یک الگوی فراکتال آغازین مانند الگوی عمومی سازه های بازار می باشد. ترازهای فیبوناچی و امواج الیوت در ابتدا با فراکتال ها آغاز می گردند ضمن اینکه امواج الیوت از مجموعه ای از ساختارهای فراکتالی تشکیل می شود.

یک الگوی فراکتال در نمودار میله ای (در تمام دوره های زمانی)، حداقل از پنج میله متوالی تشکیل شده است. طبق تعریف یک فراكتال اولیه مجموعه ای از پنج میله متوالی است که در آن میله میانی بایستی نقطه حداکثر بالاتر (نقطه حداقل پایین تر) از دو میله قبلی و بعدی داشته باشد. در شکل 2 حالت های مختلفی از الگوی فراکتال اولیه را نشان داده ایم که بایستی شرایطی در آنها لحاظ گردد.

1- اگر نقطه حداکثر یک میله با میله وسطی برابر باشد، دیگر این میله جزو مجموعه ی پنج میله ای فراکتال به حساب نخواهد آمد زیرا نسبت به میله وسطی فاقد یک نقطه حداکثر پایین تر (حداقل بالاتر) است.

2- دو فراکتال مجاور، ممکن است میله های مشترکی داشته باشند.

شکل2. حالت های مختلف الگوی فراکتال

در شکل 2 به الگوی A توجه کنید که یک فراکتال ساده را نشان می دهد. در این الگو دو میله قبلی و دو میله بعدی، نقاط حداکثر پایین تری نسبت به میله وسطی دارند لذا یک فراکتال بالا محسوب و با علامت ∧ نمایش داده می شود. الگوی B نیز یک فراکتال بالاست اما در عین حال یک فراکتال پایین نیز محسوب و با علامت ∨ مشخص می شود. این بدان خاطر است که دو میله بعدی و دو میله قبلی میله های درونی هستند. آنها شرایط لازم برای ایجاد یک الگوی فراکتالی که بر مبنای آن میله وسطی بایستی دارای بالاترین نقطه حداکثر یا پایین ترین نقطه حداقل نسبت به ۵ میله متوالی خود باشد، را دارا هستند. الگوی C نیز حالت دیگری را نشان می دهد که دو فراكتال بالا و بار به طور همزمان ایجاد شده اند. همان گونه که در شکل نیز مشاهده می کنید ممکن است این فراکتال ها میله های خود را به اشتراک بگذارند. الگوی D به شش میله برای تشکیل یک فراکتال بالا نیاز دارد، زیرا پنجمین میله آن، دارای نقطه حداکثری برابر با حداکثر قبلی است. خصوصیات فراکتال ها را در نظر داشته باشید که:

«دو میله قبلی و بعدی یک فراکتال بایستی نقاط حداکثر پایین تری (نقاط حداقل بالاتر در حرکت نزولی) داشته باشند.» .

در یک فراکتال بالا ما فقط به نقطه حداکثر و برعکس در فراکتال پایین فقط به نقطه حداقل میله توجه می کنیم. زمانی که بازار یک حرکت صعودی رو به بالا انجام می دهد، ابتدا به نقطه ی اوج خود می رسد و سپس با دو میله ای که نقاط حداکثر پایین تری دارند شروع به بازگشت می کند؛ در واقع بازار در این نقطه یک تصمیم فراکتالی گرفته و با تشکیل یک مقاومت قدرتمند بازگشت کرده است. اگر معامله گری بخواهد در چنین ناحیه ای معامله فروش انجام دهد بایستی حد ضرر معامله را در بالای این فراکتال قرار دهد چرا که بازار قادر به عبور از آن نخواهد بود. اگر هم از آن عبور نماید بهتر است خارج شویم چرا که تحلیل نزولی بودن ما اشتباه می باشد؛ مانند آنچه که در تصویر 3 رخ داده است.

شکل 3. یک سیگنال خرید بر اساس فراکتال

همان گونه که مشاهده می نمایید ابتدا بازار تا نقطه A صعود کرده و سپس به هر دلیلی، رو به سمت پایین بازگشته است. اما چون روند حرکت بازار صعودی است، قیمت باید مجددا به سمت بالا حرکت نموده و از نقطه A نیز فراتر رود. این الگو نشانگر آن است که بازار عقیده خود را عوض کرده و تصمیم گرفته است که در نقطه A متوقف نشود؛ بنابراین با شکست نقطه A و در یک پیپ بالاتر از آن می توان خرید انجام داد. به همین صورت حد ضرر معاملات خرید را بایستی در زیر یک فراکتال پایین قرار داد که با شکست چنین فراکتالی بایستی به فکر معامله فروش بود.

هر پنج میله متوالی، که میله وسطی آن بالاتر (یا پایین تر از دو میله قبلی و بعدی آن باشد، یک فراکتال را تشکیل می دهد و هنگامی که یک فراکتال تشکیل می گردد، به صورت یک فراکتال نیز باقی خواهد ماند. در طی طول عمر این فراکتال، ممکن است شاهد چندین نقش متفاوت از آن باشیم. ممکن است در شرایط و موقعیت های مختلف بازار و همچنین موقعیت خود فراكتال در روند رو به بالا یا رو به پایین همانند یک فراكتال استارت (آغاز)، یک فراکتال سیگنال یا یک فراکتال استاپ ( توقف) عمل نماید. در شکل 4 خلاصه ای از انواع فراکتال ها و شیوه معامله با شکست آنها را مشاهده می نمایید.

فراکتال های بازار

شکل4. شرح فشرده ای از انواع فراکتال ها. یک مجموعه 5 میله ای یا بیشتر که پس از میله وسطی، دو میله وجود دارد که نقاط حداکثر آن ها پایین تر (برای سیگنال خرید) یا نقاط حداقل آن ها بالاتر (برای سیگنال فروش) است. نقاط حداقل میله ها در فراکتال های بالا و نقاط حداکثری میله ها در فراکتال های پایین هیچ تاثیری ندارند.

منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی

فراکتال و نظم در بی نظمی

فراکتال، یا فرکتال (Fractal) ساختاری هندسی است متشکل از اجزایی که با بزرگ کردن هر جزء به نسبت معین، همان ساختار اولیه به دست آید. به عبارتی دیگر فرکتال ساختاری است که هر جزء از آن با کلش همانند است.
فراکتال ها در بسیاری از ساختارهای طبیعی مثل برف دانه ها، کوه ها، ابرها، ریشه، تنه و برگ درختان، رویش بلورها در سنگ های آذرین، شبکه آبراه ها و رودخانه ها، رسوبگذاری الکتروشیمیایی، رویش توده باکتری ها و سیستم عروق خونی، DNA و… دیده می شوند و با آنها می توان پدیده های طبیعی بسیاری را تشریح، تفسیر و پیش بینی کرد.
بسیاری از عناصر مصنوع دست بشر نظیر تراشه های سیلیکونی، منحنی نوسانات بازار بورس، رشد و گسترش شهرها نیز از قوانین فراکتالی پیروی می کنند.

هندسه بعد چهارم یا هندسه طبیعت

بنوا مندل برو (1389 ـ 1303) پدر هندسه فراکتالی، مبدع واژه فراکتال و کاشف مجموعه مندل برو است که تقریبا مادر تمام فراکتال ها محسوب می شود.

مندل برو در نوجوانی، آموزش و تعلیمات رسمی منظمی کسب نکرد و به گفته خودش هیچ گاه نتوانست الفبا و جدول ضرب را درست و حسابی فرا بگیرد، اما در عین حال در برخی حوزه های زبان شناسی، نظریه بازیها و احتمالات، دانش هوانوردی ، مهندسی ، علم اقتصاد، فیزیولوژی، جغرافیا، نجوم و صد البته فیزیک کارشناس و خبره بود.

benoit_mandelbrot_by_ivankorsario-d32f962


مندل برو پدر فراکتال

مندل برو از دانش پژوهان مشتاق تاریخ علم نیز بود و از همه مهم تر جزو نخستین ریاضیدانان جهان به لحاظ دسترسی به رایانه های پر سرعت محسوب می شود.

بنوا مندل برو ،کشفیات بزرگ خود را با سرپیچی و تمرد از قدرت حاکم زمانه یا همان ریاضیات آکادمیک صورت داد. در گذشته، علوم و ریاضیات بر محور نظام های محدودی در سه بعد نخست (یا همان خط، سطح و فضا) دور می زدند، که ظاهرا با جهان واقعی و مختصاتش که بعد چهارم گفته می شد، میانه ای نداشتند.

800px-Cauliflower_Fractal_AVM


نوعی کلم و نقوش فراکتالی

در حقیقت، ما در بعد چهارم یا پیوستار فضا – زمان زندگی می کنیم. گرچه از زمان اینشتین به بعد بود که فهمیدیم، حتی بعد سوم واقعا وجود ندارد و تنها مدلی برای واقعیت می تواند باشد، اما پس از مندل برو بود که تازه متوجه شدیم بعد چهارم واقعا چیست و چگونه به نظر می رسد و از چهره فراکتالی آشوب و بی نظمی باخبر شدیم؛ کسی که چهره اصلی نظریه پردازی آشوب در زمانه ما محسوب می شود.

تحقیقات مندل برو نهایتا به دستاورد بزرگی منجر شد که در یک فرمول ساده ریاضی خلاصه می شود. این فرمول که امروز به افتخار نام مخترعش مجموعه مندل برو نامیده می شود و برخی آن را بزرگترین کشف ریاضیات قرن بیستم می دانند یک حساب دینامیک و پویا بر اساس تکرار اعداد مرکب با صفر به عنوان نقطه شروع است.

فرمول مندل برو خلاصه ای از درک و بینشهای بسیاری است که مندل برو از هندسه فراکتال طبیعت یا همان جهان واقعی بعد چهارم به دست آورده است. فرمول مندل برو در تضاد آشکار با جهان آرمانی اشکال اقلیدسی بعدهای اول تا سوم است که دغدغه خاطر تقریبا تمامی ریاضیدانان پیش از مندل برو بوده است.

800px-Mandel_zoom_08_satellite_antenna


فرکتالی از مجموعه “مندل برو”

همه اینها نمونه هایی از اشکال فرکتالی اند

این موجودات به عنوان اصلی ترین بازیگران هندسه منتج از نظریه آشوب شناخته می شوند.این هندسه ویژگی های منحصر به فردی دارد، که می تواند توجیه گر بسیاری از رویدادهای جهان اطراف ما باشد، اما ویژگی اصلی که در تعریف آشوب و بالطبع هندسه آن وجود دارد، باعث می شود ما استفاده ویژه ای از این سیستم ببریم.

این روزها از فراکتالها به عنوان یکی از ابزارهای مهم در گرافیک رایانه ای نام می برند، اما هنگام پیدایش این مفهوم جدید بیشترین نقش را در فشرده سازی فایلهای تصویری بازی کردند. برای آن که درک بهتری نسبت به فراکتالها داشته باشیم ، بد نیست نگاه مختصری به آشوبی بیندازیم ، که فراکتال ها فضای هندسی آنها را تعریف می کند.

تعریف آشوب

فصل مشترک تعاریفی که برای مفهوم آشوب ارائه شده است ، تاکید بر این نکته است که آشوب دانش بررسی رفتار سیستم هایی است که اگرچه ورودی آنها قابل تعیین واندازه گیری است ، اما خروجی این سیستم ها ظاهری کتره ای و تصادفی دارد.

شاید به همین دلیل بود که استوارت ریاضیدان برجسته این موضوع را مفهومی احتمالاتی می دانست ، اما چیزی نگذشت که وی تعریف خود را اصلاح کرد و به تعریفی رسید که تقریبا مورد تایید عمومی قرار دارد.

بر اساس این تعریف ، آشوب به توانایی یک الگو و مدل ساده گفته می شود که اگرچه خود این الگو هیچ نشانی از پدیده های تصادفی در خود ندارد، اما می تواند منجر به ظهور رفتارهای بسیار بی قاعده در محیط شود.

ویژگی‌های تئوری آشوب (بی‌نظمی)

همانطور که ذکر گردید با بال زدن یک پروانه در یک کشور آفریقایی ممکن است طوفانی در قاره آمریکا رخ دهد. که این اثر را اثر پروانه‌ای نام‌گذاری کردیم.

سیستم‌های بی‌نظم در ارتباط با محیطشان مانند موجودات زنده عمل می‌کنند و نوعی تطابق و سازگاری پویا بین خود و محیط پیرامونشان ایجاد می‌کنند.

این جاذبه‌ها نوعی بی‌نظمی در خود دارند که اگر با دقت به آن‌ها بنگریم و نوع دیدگاهمان را نسبت به آن‌ها عوض کنیم. به نظم عمیق آن‌ها پی خواهیم برد. به طور مثال تصاویر هندسی برگرفته شده از قوم اینکا در صحرای پرو حاکی آن است که اگر از نزدیک به آن‌ها بنگریم بی‌نظمی‌ها را نشان می‌دهند اما اگر از دور دست به آن‌ها بنگریم تصاویر معناداری را در ذهن متبادر می‌سازد. این نوع جاذبه‌ها حاوی مطالب مهمی هستند و آن اینست که در نظر اول نباید محیط پیرامون خود را آشوب ناک توصیف کنیم بلکه با تغییر دیدگاه خود می‌توان این آشوب را به یک نظم تبدیل کرد.

در تئوری آشوب؛ نوعی شباهت بین اجزا و کل قابل تشخیص است. بدین ترتیب که هر جزئی از الگو همانند و متشابه کل می‌باشد. خاصیت خود مانایی در رفتار اعضای سازمان نیز می‌تواند نوعی وحدت ایجاد کند؛ همه افراد به یکسو و یک جهت و هدف واحدی نظر دارند. این ویژگی ازنظریه بی‌نظمی؛ بیشتر در فرکتال‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد.

نظریه بی‌نظمی در شاخه‌های مختلف ۱. اقتصاد ۲. فیزیک ۳. ریاضی ۴. پرستاری ۵. مدیریت ۶. موسیقی و…

Airplane_vortex_edit


جریان متلاطم اطراف بال هواپیما به ظاهر بی نظم است اما در واقع در عمق آن نظمی بزرگ نهفته است.

اگرچه آشوب نظریه ای است که بر موضوعات گوناگون اجتماعی و سیاسی و اقتصادی نظر دارد، اما نیازمند زبانی برای تصویر سازی مفاهیم خود بود و این عرصه ای بود که هندسه آشوب یا فراکتالها خلق کردند.

ما در هندسه آشوب با تصاویر متفاوتی سرو کار داریم ، تصاویری که بزرگترین خصوصیات آنها این است که وقتی رسم آن را آغاز می کنیم ، نمی دانیم در نهایت با چه پدیده ای روبه رو خواهیم شد و از سوی دیگر بازخورد در آن نقش اساسی دارد. بیایید یک فرمول کلی را اجرا کنیم. یک مثلث متساوی الاضلاع رسم کنید.

حال میانه ۳ضلع را مشخص کرده و از رسم آنها به هم مثلث متساوی الساقین جدیدی به دست آورید. همین بلا را بر سر ۳مثلث تشکیل شده بیرونی بکنید و این روند را تا آنجا که می توانید ادامه دهید. شما با استفاده از یک رابطه ساده که تقسیم اضلاع مثلث به نصف و اتصال آنها به هم بود و با تکرار آن موفق به رسم نقشه یک ساختار فراکتالی شده اید.

چنان اشکالی اجزای سازنده هندسه جدی فراکتالی هستند؛ هندسه ای که به قول یکی از خالقان آن ، یعنی مندلبرات ابزاری را برای دیدن بی نهایت در اختیار ما قرار می دهد.این اشکال یک مشخصه بسیار عمده دارند. کل شکل از اجزایی مشابه شکل اول تشکیل شده است.

در مثال خودمان مثلث بزرگ از مجموعه ای مثلثهای همسان به وجود آمده است. این یکی از خصوصیات زیبای فراکتالهاست که همزمان از سوی طبیعت و فناوری به کار گرفته شده است.

اگر تا به حال به یک برگ سرخس نگاه کرده باشید، می توانید متوجه تشابه اجزای مختلف آن شوید. ساختار کل ساقه همانند یک برگ و ساختار یک برگ همانند یک جزو کوچک آن است. اگر فرصت کردید نگاهی هم به سواحل دریاها یا تصاویر هوایی کوهستان ها و گیاهان اطرافتان بیندازید، بسرعت درخواهید یافت که در جهانی آشوب زده احاطه شده اید.

با استفاده از فرکتال ها به راحتی می توان نوار قلب بیماران را تفسیر کرد و حتی احتمال بروز حمله قلبی در آنها را حدس زد و از آن جلوگیری کرد.ممکن است روزی فرکتال ها در فهمیدن چگونگی کار مغز یا ارگانیسم بدن بسیار کارآ و مؤثر واقع شوند. پیدا کردن پیوندهای بین علم و زندگی، آن رویی فراکتال ها چگونه تشکیل می شوند؟ از سکه است که متاسفانه در کشور ما اصلاً به آن توجهی نمی شود. در صورتی که پیدا کردن و بیان این پیوندها می تواند تاثیرات بسیاری بر پیشرفت علوم و عمومی کردن آن داشته باشد. اگر هنوز از این موجودات ساده و در عین حال پیچیده هیجان زده نشده اید، این نکته را هم بشنوید.این اجسام نه یک بعدی اند، نه دو بعدی و نه سه بعدی.

این ها ابعادی کسری دارند؟ فراکتالها دقیقا به دلیل همین خاصیت ویژه ای که دارند، زمانی توانستند روشی برای ذخیره سازی تصاویر ارائه دهند. معمولا زمانی که یک تصویر گرافیکی قرار است به شکل یک فایل تصویری ذخیره شود، باید مشخصات هرنقطه از آن (شامل محل قرار گیری پیکسل و رنگ آن به صورت داده هایی عدی ذخیره شود و زمانی که یک مرور گر بخواهد این فایل را برای شما به تصویر بکشد و نمایش دهد، باید بتواند این کدهای عدی را به ویژگیهای گرافیکی تبدیل کند و آن را به نمایش بگذارد. مشکلی که در این کار وجود دارد، حجم بالایی از داده ها ست که باید از سوی نرم افزار ضبط کننده و تولید کننده بررسی شود.

اگر بخواهیم تصویر نهایی ما کیفیتی عالی داشته باشد،نیازمند آنیم که اطلاعات هریک از نقاط تشکیل دهنده تصاویر را با دقت بالایی مشخص و ثبت کنیم و این حجم بسیار بالایی از حافظه را به خود اختصاص می دهد، به همین دلیل ، روشهایی برای فشرده سازی تصویر ارائه می شود.

اگر نگاهی به فایلهایی که با پسوندهای مختلف ضبط شده اند، بیندازید متوجه تفاوت فاحش حجم آنها می شوید. برخی از این فرمتها با پذیرفتن افت کیفیت بین تصویر تولیدی و آنچه آنها ذخیره می کنند، عملا این امکان را در اختیار مردم قرار می دهند، که بتوانند فایلها و تصاویر خود را روی فلاپی ها و با حجم کمتر ذخیره کنند یا روی اینترنت قرار دهند.

برای این فشرده سازی از روشهای مختفی استفاده می شود. درواقع در این فشرده سازی ها بر اساس برخی الگوریتم های کار آمد سعی می شود به جای ضبط تمام داده های یک پیکسل مشخصات اساسی از یک ناحیه ذخیره شود، که هنگام باز سازی تصویر نقشی اساسی تر را ایفا می کنند.

در اینجاست که روش فراکتالی اهمیت خود را نشان می داد. در یکی از روشهایی که در این باره مطرح شد و با فراکتال ها چگونه تشکیل می شوند؟ استقبال بسیار خوبی از سوی طراحان مواجه شد، روش استفاده از خاصیت الگوهای فراکتالی بود. در این روش از این ویژگی اصلی فراکتالها استفاده می شد که جزیی از یک تصویر در کل آن تکرار می شود.برای درک بهتر به یک مثال نگاهی بیندازیم. فرض کنید تصویری از یک برگ سرخس تهیه کرده اید و قصد ذخیره کردن آن را دارید.

همان طور که قبلا هم اشاره شد، این برگ ساختاری کاملا فراکتالی دارد؛ یعنی اجزای کوچک تشکیل دهنده در ساختار بزرگ تکرار می شود.

بخشی از یک برگ کوچک ،برگ را می سازد و کنار هم قرار گرفتن برگها ساقه اصلی را تشکیل می دهد. اگر بخواهیم تصویر این برگ را به روش عادی ذخیره کنیم ، باید مشخصات میلیون ها نقطه این برگ را دانه به دانه ثبت کنیم ، اما راه دیگری هم وجود دارد. بیایید و مشخصات تنها یکی از دانه های اصلی را ضبط کنید. در این هنگام با اضافه کردن چند عملگر ریاضی ساده بقیه برگ را می توانید تولید کنید.

در واقع ، با در اختیار داشتن این بلوک ساختمانی و اعمال عملگرهایی چون دوران حول محورهای مختلف ، بزرگ کردن یا کوچک کردن و انتقال می توان حجم تصویر ذخیره شده را به طور قابل توجهی کاهش داد.

در این روش نرم افزار نمایشگر شما هنگامی که می خواهد تصویر را بازسازی کند، باید ابتدا بلوک کوچک را شبیه سازی کرده ، سپس عملگرهای ریاضی را روی آن اعمال کند، تا نتیجه نهایی حاصل شود.

به نظر می رسد این روش می تواند حجم نهایی را به شکل قابل ملاحظه ای کاهش دهد، اما تنها یک مشکل کوچک وجود دارد و آن هم این نکته است که همه اشیای اطراف ما برگ سرخس نیستند و بنابراین الگوهای تکرار در آنها همیشه اینقدر آشکار نیست.

بنابراین باید روشی بتواند الگوهای فراکتالی حاضر در یک تصویر را شناسایی کنند و در صورت امکان آن را اعمال کند.

به همین دلیل ، معمولا روش فراکتالی با روشهای فشرده سازی دیگر همزمان به کار برده می شود؛ یعنی اگر الگوهای تکرار چندان پررنگ نبودند، بازهم فشرده سازی امکانپذیر باشدالبته زیاد نگران ناکارامدی این روش نباشید. یادتان نرود، شما در جهانی زندگی می کنید که براساس یافته جدید ساختاری آشوبناک دارد.

مطمئن باشید هندسه فراکتال بر بسیاری از اشکال عالم حاکم است ؛ حتی اگر در نگاه اول چندان آشکا ر نباشد.

شما نیز با دقت بیشتر به اطرافتان و یافتن ارتباط های ملموس بین ریاضی و زندگی می توانید از سختی و به اصطلاح خشک بودن ریاضی بکاهید.

فراکتال ها چگونه تشکیل می شوند؟

بازارها در ظاهر و ساختار بصورت فراکتالی هستند. اما منظور از فراکتال در آموزش فارکس چیست؟ فراکتال در واقع الگویی است که هر بخش از آن به کل الگو شباهت دارد. بازارها نیز ماهیتی فراکتالی دارند، به این معنی که در تمام تایم‌فریم‌ها یک الگوی یکسان شکل می‌گیرد. به عبارتی، الگوهای نمودار تیک چارت با هم ترکیب می‌شوند تا نمودار تایم‌فریم ۱ دقیقه را تشکیل دهند. الگوهای نمودار ۱ دقیقه همان الگوهایی هستند که در نمودار تیک چارت وجود دارند، و آن‌ها نیز با هم ترکیب می‌شوند تا کندل‌های تایم‌فریم ۵ دقیقه را ایجاد کنند. این تشکیل الگوها به همین ترتیب ادامه پیدا می‌کند و به تایم‌فریم‌های روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه می‌رسد. تمامی این تایم‌فریم‌ها الگوهای یکسانی دارند.

تصویر بالا بطور شماتیک نشان می‌دهد که این الگوها چگونه در بازار شکل می‌گیرند. هر قسمت از روند شامل الگوی حرکت اصلی، اصلاحی و سپس حرکت اصلی است و مجددا هر یک از این بخش‌ها نیز در تایم‌فریم‌های پایین‌تر با همین الگو تشکیل می‌شوند. بطور نظری این ساختار به همین شیوه تا تایم‌فریم تیک چارت ادامه پیدا می‌کند. بعلاوه، یک ساختار بزرگ از بازار خود می‌تواند تنها قسمتی از یک روند مربوط به تایم‌فریم بالاتر باشد.

نظریه بازارهای فراکتالی

مفهوم فراکتال از ریاضیات آمده و به هندسه‌های تکه‌تکه‌ای گفته می‌شود که می‌توان آن‌ها را به اجزاء کوچکتری تقسیم نمود که هر یک از آن اجزاء نیز کاملا یا تا حد زیادی به کل هندسه شباهت دارند.

تحلیل تکنیکال هم با فراکتال‌ها سروکار دارد. اساسا تحلیل تکنیکال با این باور روی حرکات ارزش و قیمت دارایی‌ها و جفت‌ارزها تمرکز دارد که تاریخ تکرار می‌شود. نظریه بازارهای فراکتالی افق دید سرمایه‌گذاران، نقش نقدینگی و تاثیر اطلاعات روی بازارها را تحلیل می‌کند. چارچوب نظری بازارهای فراکتالی می‌تواند رفتار سرمایه‌گذاران در طول دوره‌های پایداری و بحران اقتصادی را به وضوح توضیح دهد.

افق سرمایه‌گذاری و مثالی از بازارهای فراکتالی

منظور از افق سرمایه‌گذاری مدت‌زمانی است که سرمایه‌گذار انتظار دارد یک دارایی یا سهام را در اختیار داشته باشد. افق سرمایه‌گذاری می‌تواند نیازهای سرمایه‌گذار مانند میزان ریسک و سود مطلوب او از سرمایه‌گذاری را نشان دهد. افق‌های سرمایه‌گذاری در طول دوره‌های پایدار اقتصادی بین کوتاه‌مدت و بلند‌مدت در تعادل هستند.

سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدت در مقایسه با سرمایه‌گذاران بلندمدت برای سقف و کف‌های روزانه بازار ارزش بیشتری قائل هستند. اما زمانی که یک بحران اقتصادی اتفاق می‌افتد یا پیش‌بینی می‌شود که رخ دهد، نظریه بازارهای فراکتالی بیان می‌کند که یک افق سرمایه‌گذاری بر افق سرمایه‌گذاری دیگر غالب می‌شود. معمولا پیش از بحران اقتصادی و در طول آن، فعالیت‌های اقتصادی کوتاه‌مدت بیشتر از اقدامات بلندمدت انجام می‌شوند. بطور معمول، هنگامی که در بحران‌های اقتصادی قیمت‌ها افت می‌کنند، سرمایه‌گذاران بلندمدت افق سرمایه‌گذاری خود را کوتاه می‌کنند. متعاقباً زمانی که سرمایه‌گذاران افق سرمایه‌گذاری خود را تغییر می‌دهند، این امر موجب می‌شود بازارها از نقدینگی کمتری برخوردار شوند و پایداری کمتری داشته باشند.

در تصویر زیر نمونه‌ای کامل و واضح از تعاملات تایم‌فریم‌ها و ساختار بازار را مشاهده می‌کنید.

نظریه بازارهای فراکتالی ابزار بسیار مهمی برای درک ساختار بازار است. هیچ بازاری محصور به یک تایم‌فریم نیست. بازار مثل کلم بروکلی است، یعنی با رجوع به تایم‌فریم‌های پایین‌تر تا نمودار تیک چارت، شاهد ساختارهای مشابهی هستیم.جناب امینو برای اولین بار در مارکت با ترکیب این مفهوم در ساختار زمانی حرکت مارکت مفهوم چرخه فراکتالی در تایم فریم های مختلف را ایجاد و گسترش داده است. درک این مفهوم، بخش بسیار مهمی در ایجاد دیدگاه درستی از بازارهای مالی است.

معامله‌گران معمولا روی یک تایم‌فریم مشخص تمرکز می‌کنند. اما مهم است این موضوع را درک کنید و متوجه باشید که در واقع الگوهای تایم‌فریم پایین هستند که الگوهای تایم‌فریم معاملاتی را تشکیل می‌دهند و همچنین الگوهای تایم‌فریم معاملاتی نیز خود تحت تاثیر الگوهای در حال فراکتال ها چگونه تشکیل می شوند؟ تکامل تایم‌فریم‌ بالا هستند. در عمل، تعامل ساختارهای تایم‌فریم‌های پایین‌تر معمولا اجزاء پرایس اکشن هستند، در حالیکه تایم‌فریم‌های بالاتر بیشتر زمینه اصلی ساختار الگوهای بازار را در تایم‌فریم‌های پایین‌تر فراهم می‌کنند.

جناب امینو این مفاهیم پیچیده را در قالب اصول مشخص پرایس اکشن فراکتالی به سادگی هرچه تمام تر در آورده است و مفهوم چارت معکوس در مارکت از ایده های ناب ایشان در تکرار اصول است.برای آشنایی با پرایس اکشن فراکتالی ایشان” دوره جامع پرایس اکشن فراکتالی امینو “را مطالعه نمایید.

سطوح فراکتال: امواج الیوت در داخل یک موج الیوت

سطوح فرکتال

همانطور که قبلاً اشاره شد ، امواج الیوت فرکتال هستند.

هر موج از امواج فرعی (ریز موج) ساخته شده است.

بگذارید یک تصویر دیگر به شما نشان دهیم. تصاویر عالی هستند ، نه؟ آره. خیلی.

موج در موج

می بینید که چگونه امواج 1 ، 3 و 5 از الگوی محرک 5 موجی کوچک تر تشکیل شده اند و امواج 2 و 4 از الگوی اصلاحی 3 موجی کوچک تر تشکیل شده اند؟

شما دارید فرکتال ها را می بینید!

همیشه به یاد داشته باشید که هر موج از امواج کوچک تر تشکیل شده است.

این الگو تکرار می شود …

تا ابد!

برای سهولت در نامگذاری این امواج ، تئوری امواج الیوت مجموعه ای طبقه بندی شده را به ترتیب از بزرگترین تا کوچکترین به امواج اختصاص داده است. آن ها عبارتند از:

  • ابر چرخه بزرگ ( چندین قرن)
  • ابر چرخه (حدود 40–70 سال)
  • سیکل یا چرخه (یک سال تا چند سال)
  • موج lولیه (چند ماه تا چند سال)
  • موج میانی ​​(هفته ها تا ماه ها)
  • مینور ( چند هفته)
  • مینوت ( چند روز)
  • مینیوت (چند ساعت)
  • ریزمینیوت (چند دقیقه)

یک ابرچرخه بزرگ از امواج ابرچرخه تشکیل شده است که خود از امواج چرخه ای تشکیل شده است. امواج چرخه ای از امواج اولیه تشکیل شده اند ، که خود از امواج متوسط تشکیل شده اند. امواج متوسط​​ از امواج جزئی تشکیل شده است که خود از امواج خرد تشکیل شده است. امواج خرد از امواج مینیوت ساخته شده اند که خود از امواج ریز مینیوت تشکیل شده اند. گرفتید چی شد؟

خوب ، برای اینکه مطالب بسیار واضح تر شوند ، بیایید ببینیم که یک موج الیوت در واقعیت چگونه است.

فراکتال ها

همانطور که می بینید ، شکل گیری امواج در واقعیت دقیق و کامل نخواهد بود.

همچنین متوجه خواهید شد که گاهی اوقات نامگذاری امواج دشوار است.

اما هرچه بیشتر به نمودارها خیره شوید ، نتیجه بهتری خواهید گرفت.

علاوه بر این ، ما رفیق نیمه راه نیستیم که شما را تنها گذاریم!

در بخش های بعدی ، نکاتی را در مورد چگونگی شناسایی صحیح و آسان امواج و نیز نحوه معامله با استفاده از امواج الیوت به شما آموزش خواهیم داد. دریا موجه!

استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر:

استراتژی معاملاتی فراکتال، یک استراتژی بسیار عالی می‌باشد که از دو اندیکاتور بیل ویلیامز فراکتال و بیل ویلیامز الیگاتور تشکیل شده است. با شناخت ساختار اولیه بازار، تنظیمات دو اندیکاتور ذکر شده و مراحل استراتژی معاملاتی فراکتال، شما را در مسیری درست هدایت می‌کند.

آیا می‌دانید که چگونه با بهترین استراتژی تجاری فراکتال، معامله کنید؟ استراتژی معاملاتی فراکتال به تمام سوالات شما درباره فراکتال‌ها پاسخ خواهد داد و گام به گام نحوه استفاده از آن را برای دستیابی به یک معامله پیروزمندانه و استوار، نشان می‌دهد.

امروز، ما می‌خواهیم به یک استراتژی عالی با دو اندیکاتور بیل ویلیامز فراکتال و بیل ویلیامز الیگاتور آشنا شویم.

اما قبل از این که از فراکتال‌های سودآور استفاده کنیم، می‌خواهم پیش‌زمینه‌ای از اطلاعات در مورد بیل ویلیامز به شما بدهم که به شما در درک این اندیکاتور مهم کمک می‌کند.

بررسی اجمالی بیل ویلیامز: فراکتال‌های معاملاتی بیل ویلیامز

آقای ویلیامز یک نظریه واقعا منحصر به فردی را بسط داد و این نظریه ترکیب تئوری آشفتگی با روانشناسی تجاری بود و اثراتی که هر کدام در جنبش بازار به دنبال دارند. بیل ویلیامز دانش گسترده‌ای در مورد سهام، کالاها و بازارهای ارز خارجی را به ارمغان آورد، و اندیکاتورهای متفاوت بسیاری از جمله الگوهای معاملات فرکتال را توسعه داد.

شامل نوسانگر شتاب دهنده / کاهش دهنده، یعنی نوسانگر تمساح (Alligator)، نوسانگر مهیب (Awesome)، فراکتال‌ها، نوسانگر گاتور (Gator Oscillator)، و شاخص تسهیل بازار (Market Facilitation) یا (MFI) می‌باشد.

هر شاخص دارای ارزش خاص خود است، و برای معاملات عالی هستند به شرطی که مفاهیم اساسی هر یک از آنها را به خوبی درک کنید.

دیدگاه او از بازار در صورتی سودآور خواهد بود که شما بایستی ساختار اولیه بازار را درک کنید و از بخش‌های داخلی بازار که او آن را ابعاد می‌نامد، آگاهی داشته باشید.

این ابعاد عبارتند از:

  • فراکتال‌ها (مرحله فاصله)، Fractal
  • منطقه (مرحله ترکیب نیرو و انرژی)، Zones
  • مقدار حرکت (مرحله انرژی)، Momentum
  • شتاب دهنده / کاهش دهنده، (مرحله نیرو)، Deceleration/ Acceleration
  • خط موازنه (مجذوب کننده غیرعادی)، Balance Line

می‌توانستم بیشتر در مورد بیل ویلیامز توضیح دهم اما بخش مهمی که باید به آن توجه شود این است که تجزیه و تحلیل و دیدگاه او از بازار مانند دیگران نیست. این اندیکاتور‌های قدرتمند، قدیمی نیستند، بعضی‌ها ادعا می‌کنند که اگر اندیکاتور‌ها را در یک استراتژی مناسب به کار ببرید، به خوبی کار می‌کنند. اندیکاتورهای ویلیامز در تمام سیستم عامل‌های تجاری، استاندارد هستند. اندیکاتورهای مورد نظر به احتمال زیاد با عنوان اندیکاتور “بیل ویلیامز” یا “ویلیامز” در سیستم عامل‌ها موجود هستند.

اندیکاتورهای مورد استفاده برای استراتژی معاملاتی فراکتال بلیستر

فراکتال‌های بیل ویلیامز

اندیکاتور فراکتال چگونه کار می‌کند؟

فراکتال‌ها به صورت فلش‌هایی هستند که در بالا و پایین شمع‌ها (کندل‌ها) قرار می‌گیرند. این فرکتال‌ها زمانی تشکیل می‌شوند که پنج میله به شیوه‌ای مجزا تکرار شود. شما به پنجمین میله نیاز دارید تا بالاترین حداکثر قیمت (High) و پایین‌ترین حداقل قیمت (Low) را پیدا کنید. حالا به جزییات بیشتر این اندیکاتور می‌پردازیم که به شما نشان می‌دهد که چگونه از اندیکاتور تمساح (الیگاتور) استفاده کنید. شما می‌توانید اندیکاتور فراکتال را بر روی mt4 یا پلتفرم‌های معاملاتی دیگر بیابید. لازم نیست اندیکاتور فراکتال را دانلود کنید زیرا بر روی پلتفرم یا سیستم معاملاتی شما موجود است.

استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر

تمساح (Alligator) بیل ویلیامز

این اندیکاتور چگونه کار می‌کند؟

این اندیکاتور شامل ۳ میانگین متحرک خاص است:

  • خط دوره زمانی ۱۳ روزه ((Jaw period که معروف به آرواره (تمساح) است (آبی)
  • خط دوره زمانی ۸ روزه (teeth period) که معروف به دندان (تمساح) است (قرمز)
  • خط دوره زمانی ۵ روزه (lips period ) که معروف به لب (تمساح) است (سبز)

به جزییات بیشتر این اندیکاتور می‌پردازیم، اما از شما می‌خواهم بدانید که هر کدام از این خطوط نام ویژه‌ای دارد، بعدا در این استراتژی به آن اشاره خواهیم کرد.

اندیکاتور تمساح به شکل زیر است:

ما یک استراتژی به نام استراتژی معاملاتی سه گانه بزرگ را توسعه داده‌ایم که از سه میانگین متحرک خاص استفاده می‌کند که بعدا آن را بررسی می‌کنیم.

فقط دو تا از پنج اندیکاتور بیل ویلیامز توسعه داده شده است.

همانطور که در بالا مشاهده می‌کنید، این پنج اندیکاتور قدرتمند در سیستم معاملاتی شما استاندارد هستند. من هر پنج اندیکاتور را دوست دارم اما پس از تحقیق و آزمایش‌های گسترده، اندیکاتور تمساح و فراکتال نه تنها آسانترین راه جهت معامله هستند بلکه در استراتژی مناسب، بسیار قدرتمند عمل می‌کند.

مراحل استراتژی معاملاتی فراکتال: تکنیک‌های معاملاتی فراکتال

مرحله اول: از هر دو اندیکاتور فراکتال و تمساح بر روی نمودارتان استفاده کنید.

گام اول این است که هر دو اندیکاتور را بر روی نمودار قرار دهید. همان طور که قبلا ذکر کردم در هر سیستم معاملاتی دارای استاندارد هستند و می‌تواند برای استفاده شما آسان و راحت باشد.

هنگامی که از این دو اندیکاتور استفاده می‌کنید، نمودار شما به شکل زیر خواهد بود:

مرحله دوم: فراکتال معاملاتی بیل ویلیامز: مشخص کنید کجا فراکتال تشکیل شده است (بالا یا پایین دندان تمساح)

توجه: در این مثال ما از پوزیشن خرید استفاده می‌کنیم بنابراین تمام این قوانین برای خرید اعمال می شود.

فراکتال‌ها، فراز و فرودها را نشان می‌دهد. اندیکاتور فراکتال پایه در هر دقیقه، از پنج میله تشکیل شده است. بنابراین وقتی در اینجا یک فراکتال را مشاهده کردید، آن چیزی که ممکن است برای آن رخ دهد به شرح زیر است:

  • حداقل پنج میله متوالی وجود دارد، بلندترین میله (حداکثر قیمت) در وسط و دو میله (حداکثر قیمت) پایین‌تر در دو طرف آن هستند.
  • جهت معکوس آن، حداقل پنج میله متوالی وجود دارد، پایین‌ترین میله (حداقل قیمت) در وسط و دو میله (حداقل قیمت) بالاتر در دو طرف آن قرار دارد (که فرکتال فروش را تشکیل می دهد).
  • فراکتال‌ها تنها با یک شمع (کندل) در سمت راست ظاهر می‌شود اما باید دانست که این یک فراکتال تایید نشده است زیرا حرکت قیمت ممکن است به داخل آن سطح نفوذ کند. بنابراین برای اینکه یک فراکتال برای همیشه نمایش داده شود و در نمودار بماند، معامله‌گر بایستی منتظر دو شمع (کندل) در سمت راست فراکتال بماند.
  • فراکتال‌ها با ارزش صعودی و نزولی با فلش بالا و پایین نشان داده می‌شوند.

حالا به نمودار زیر استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر نگاهی بیندازیم.

در بالا خطوط منحصر به فرد اندیکاتور تمساح وجود دارد. شما بایستی به جایی که فراکتال‌ها بر روی کندل‌ها در این اندیکاتور خاص قرار دارند، آگاه باشید.

در زیر فراکتالی وجود دارد که آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

من یک دایره زرد بر روی این فرکتال اختصاص داده‌ام. این فرکتال بر روی شمعی ظاهر شده که بالای خط قرمز (دندان تمساح) قرار دارد. این اولین معیار برای استراتژی فراکتال بلستر می‌باشد.

در معامله خرید، فراکتال باید روی شمعی ظاهر شود که آن شمع در بالای خط قرمز قرار گرفته باشد. (دندان تمساح)

آنچه در اینجا اتفاق می‌افتد این است که آن فراکتال فراتر از فرکتال قبلی است و بنابراین فراکتال بر روی شمع ظاهر می‌شود.

برای رفتن به مرحله دوم، (برای معامله خرید) فراکتال مورد نظر باید فراکتال بالایی را نشان دهد و در بالای دندان تمساح قرار گرفته باشد.

مرحله دوم: حرکت قیمت باید بالای دندان تمساح برای حداقل پنج شمع متوالی باشد (معامله خرید)

این جاست که جادو اتفاق می‌افتد.

در اغلب موارد هنگامی که یک فراکتال، مانند بالا ظاهر می‌شود، حرکت قیمت هنوز “مسطح” است و هنوز شکست واقعی نداشته است.

دلیل اینکه این استراتژی حداقل برای پنج شمع متوالی صبر می‌کند، این است که بایستی زمان تشکیل پولبک را در نظر بگیریم، ممکن است روند برگشتی تشکیل شود، یا حرکت قیمت در بازار مسطح، ثابت شود. اگر شما به دنبال یک حرکت بزرگ صعودی (بیریش) به سمت بالا هستید تا در نمودار شکل بگیرد، هیچ یک از موارد ذکر شده مطلوب نیست.

همان طور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید حرکات قیمت، آرام بوده و حرکت پنج شمع به سمت بالا و پایین با شدت صورت نگرفته است. این دقیقا همان چیزی است که باید در هنگام معاملات این استراتژی ‌بینید. قبل از این که نگاه بیشتری به این استراتژی بیندازیم، اینجاست آن چیزی که باعث “راه اندازی مجدد” یا ریست می‌شود و پوزیشن معاملاتی خرید را در آینده بی‌اعتبار می‌سازد.

  1. راه اندازی مجدد (ریست) می‌شود اگر: یک فراکتال فروش زیر خط دندان تمساح، قبل از باز شدن پوزیشن ظاهر شود. مانند نمودار زیر

همان طور که مشاهده می‌کنید اگر در مثال خرید معاملاتی ما، چنین اتفاقی رخ دهد، به این نتیجه می‌رسیم که این خرید نامعتبر است و باید جای دیگری را جستجو کنیم. دلیلش این است که یک روند نزولی بلند مدت را آغاز کرده و مناسب پوزیشن خرید نمی‌باشد.

۲٫ راه اندازی مجدد (ریست) می‌شود اگر: هر یک از دو خط اندیکاتور تمساح، بعد از شناسایی شمع (کندل) فراکتال در مرحله اول، همدیگر را قطع کنند.

مرحله سوم: حرکات قیمت نیاز به شکست در بالای شمع فراکتالی دارد که قبلا در مرحله اول مشخص شده است.

زمانی که متوجه شدید پنج شمع متوالی به شدت به سمت پایین حرکت نمی‌کنند و در بین شمع‌های فراکتال بالا (High) و بالای دندان تمساح قرار دارند، جلو می رویم و دستور سفارش ورود می‌دهیم.

شما می‌توانید از این طریق وارد شوید یا اگر در نمودار شما چنین چیزی رخ داد، می‌توانید دستور سفارش دهید. به هر حال این وضعیت مناسب است زیرا معیارهای مورد نظر را دارد.

مانند شکل زیر می باشد:

همانطور که در شکل بالا می بینید، جای فراکتال اصلی را که کشف شده، مشخص کردم، سپس پنچ شمع یا بیشتر داریم که ظاهر شدند و به زیر دندان تمساح رانده نشدند، خطوط تمساح نیز همدیگر را قطع نکردند، سرانجام حرکت قیمت در بالای شمع فراکتال شکسته شد (روند صعودی) و در نتیجه باعث شروع معامله می‌گردد.

حد سود و ضرر

شما می‌توانید تغییرات در این استراتژی را مورد ارزیابی قرار دهید تا جایی که حد سود و ضرر را مشخص نمایید.

زمانی که دو خط تمساح از یکدیگر عبور کردند، از معامله خارج شوید.

به احتمال زیاد به این معنی است که تمساح به خواب می‌رود و مسیر حرکت قیمت معکوس یا تثبیت می‌شود.

در این معامله، ۷۰ پیپ برنده‌ شده‌اید( در نمودار زیر)

حد ضرر (SL) را زیر منطقه حمایت /مقاومت قبلی قرار دهید.

قرار دادن حد ضرر این فرصت را به شما می‌دهد، چنانچه قیمت برگشت و به روند نزولی تبدیل شد، معامله خود را نجات دهید. یا حتی ممکن است بر روی منطقه حمایت/ مقاومت بانس کند و به روند صعودی خود ادامه دهد.

معیارهای بالا مربوط به پوزیشن خرید بود. پوزیشن فروش هم دقیقا همین قوانین را دارد فقط بالعکس می‌باشد.

در اینجا مراحل استراتژی معاملاتی فراکتال در عمل عبارتند از:

مراحل فروش معاملاتی:

مرحله اول: از اندیکاتور فراکتال و تمساح بیل ویلیامز در نمودار خود استفاده کنید.

مرحله دوم: یک فراکتال پایینی بایستی در زیر دندان تمساح قرار گرفته باشد و حرکت قیمت نیز بایستی با حداقل پنج شمع (کندل) متوالی در زیر دندان تمساح باشد.

مرحله سوم: لازم است حرکت قیمت در زیر شمع فراکتال شکسته شود که در مرحله اول شمع فراکتال مشخص شده است.

مرحله چهارم: زمانی که دو خط تمساح همدیگر را قطع کردند از معامله خارج شوید.

نتیجه‌گیری:

تکنیک‌های معاملاتی پایه فراکتال بایستی شما را در مسیری درست هدایت کند، چنانچه شما به دنبال یک استراتژی عالی هستید از این اندیکاتورها استفاده کنید. استراتژی‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانید با این اندیکاتورها به کار ببرید.

بسیاری استدلال می‌کنند که هر اندیکاتور “کند و آهسته” عمل می‌کند و به ندرت به شما پوزیشن‌های سودآور را نشان می‌دهد. استراتژی معاملاتی فراکتال، ترکیب تحلیل حرکت قیمت را به کار می برد که کامل کننده این اندیکاتورهای عالی است. بنابراین اگر شما یکی از معامله‌گران شکاک هستید، از این استراتژی استفاده کنید و نتایج خود را اعلام کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.