بزرگان عرصه سرمایه‌گذاری رشد


نمایش مانداک؛ حیات دوباره تئاتر ملایر

به گزارش ایرنا؛ ملایر به عنوان قطب تئاتر استان همدان، بدون شک برگی درخشان از حوزه تئاتر استان و کشور را به خود اختصاص داده است.

از یقه خرگوشی، خطوط خاطر، سکوتی سرد تا شهادت‌خوانی، آبی‌ترین آسمان زمین، سرزمین پدری و ده‌ها تولیدات نمایشی را می‌توان به جرات سیر تکاملی هنر نمایشی در شهرستان ملایر به شمار آورد که خط تمایزی برای هویت و شناسنامه فرهنگی این شهر قائل شده است.

حدود هفت سال است که روزهای پرفروغ هنر تئاتر ملایر با مهاجرت هنرمندان تراز اول این شهرستان کم‌فروغ شده، تولیدات دارند اما نه آنچنانی که قلب تئاتر ملایر را به هیجان آورد و در آوردگاه‌های این نمایش صحنه‌ای، یکه‌تازی کند.

نمایش "مانداک" اما آغاز تطویل و خیز بلند تئاتر ملایر و عبور از جزری چند ساله است که حرف‌های تازه برای مخاطبانش دارد، روایت داستانی از یک جهش وراثتی و تاثیر نامیمون آن بر نسل‌های بعدی که معضلاتی را برای فرزندان یک دانشمند رشته شیمی ایجاد کرده و کارگردان، این نمایش را به زیبایی روی صحنه آورده است.

کارگردان، نویسنده و بازیگر نام آشنای تئاتر ملایر که حالا در رده مدعیان هنر تئاتر کشور قرار دارد، در صدد تهیه این نمایش در زادگاه خود است، برگشتی که بدون شک شور و نشاط را به هنر نمایش این شهر و استقبال مخاطبان را به عرصه تئاتر بازمی‌گرداند.

نمایش مانداک؛ حیات دوباره تئاتر ملایر

"محمد قاسمی" در گفت و گویی چند ساعته با خبرنگار ایرنا از سختی‌ها، موفقیت‌ها، بی‌مهری‌ها و البته از حضور پُرشمارش در جشنواره‌های مختلف تئاتر سخن به میان آورد، آنجا که همواره هیاهوی تئاتری در ملایر برپا بود و تئاتریانش بیشترین تندیس و دیپلم افتخار جشنواره را دِرو می‌کردند.

صحبت را از روزهای خوب و البته تلخ در ملایر شروع کرد، روزهایی که با تئاتر در این شهر رشد کرد و به واسطه توانمندی، خلاقیت و علاقه وافری که به این هنر داشت، بزرگ شد و گروه هنری باران از تلاش او متولد شد، گروهی که به نام او و همسرش "پری بارانی" گره خورده و به عنوان زوجی موفق در عرصه تئاتر، خاک صحنه‌های زیادی را خوردند تا امروز که در تهران پایتخت ایران زمین، با بزرگان هنر نمایش رقابت می‌کند و اینگونه ما را با خود در فعالیت هنریش همراه کرد که در پی می‌خوانید:

ایرنا: چه اتفاقی موجب شد نمایش مانداک را در ملایر بسازید؟

قاسمی: این یک تصمیم زودهنگام بود، برگشت به عقب برایم سخت است، اما این چیزی را از کسی که کار هنری انجام می‌دهد، کم نمی‌کند، من یک کارگردان تئاتر و درام نویس هستم و هر جایی که باشد، باید کارم را انجام دهم.

به خاطر شرایط کار برای تهیه نمایش مانداک، می‌طلبید کار را در یک فضای آرام‌تر بتوانم کار کنم، تهران فضای شلوغی برای تمرین بود و ممکن بود روی ذهن من تاثیر بگذارد، به همین دلیل تصمیم گرفتم مانداک را در یک موقعیت آرام آماده کنم و یکی از فاکتورهای من آمدن به ملایر و تازه‌تر کردن هنر تئاتر صحنه‌ای بود.

نمایش مانداک؛ حیات دوباره تئاتر ملایر

از فعالیت هنری خود در تهران بگویید؟ وقتی از ملایر مهاجرت کردید..

شروع کار من در تهران طوفانی بود و در بهترین سالن‌ها همچون سالن سنگلج، تئاتر شهر و بسیاری سالن‌های معتبر شهر اجرا داشتم، جشنواره‌هایی به‌نام و بزرگی همچون جشنواره فجر کارهای خوبی را ارائه کردم، سال‌های اولی که در تهران بودم، به اسم ملایر، کار تولید کردم و از اینکه نام ملایر در جشنواره‌ها شنیده می‌شد، احساس غرور می‌کردم.

هم‌اکنون به یک نگاهی در تئاتر رسیده‌ام که با تکنولوژی جدید در فضای مجازی می‌توانی حتی در روستایی دورافتاده هم نمایشی را آماده و در اجرا از مخاطب‌های خارج از کشور هم بهره بگیری. پس با این دید از اینکه فقط در تهران یا ملایر کار کنم، فارغ می‌شوم.

با همین پیش‌فرض نمایشنامه‌ای را که ۲ سال پیش سوژه اولیه آن در ذهن من بود، آن را تکمیل و چندین بار اصلاح کردم و در نهایت به یک کار مکتوب متنی به اسم "مانداک" رسیدم.

نمایش مانداک؛ حیات دوباره تئاتر ملایر

چرا مانداک؟

پاسخ سوال را از اینجا شروع کنم که پس از رفتن ما از ملایر، این شهر بدون کار نماند و نمایش‌هایی تولید و اجرا شد، اما این شهر به شدت نیاز دارد که دوره‌های فشرده‌ای از کلاس‌های کارگردانی، نمایشنامه‌نویسی، بازیگری و کارگردانی برگزار شود، دوره‌های حرفه‌ای و نه آماتور.

پرورش نویسنده، کارگردان و بازیگر در این شهر به شدت الزامی است، از متولیان امر خواهش می‌کنم این نگاه را جدی بگیرند، چراکه برای هنرمندان تئاتر ممکن است این حداقل‌ها کافی نباشد.

یکی از دلایل آماده کردن تئاتر مانداک در ملایر انجام یک کارگاه آموزشی کارگردانی، نویسندگی و بازیگری است تا از این طریق بتوانیم گامی در راستای تقویت هنرمندان برداریم.

نمایش مانداک؛ حیات دوباره تئاتر ملایر

از عوامل نمایش، تمرین‌ها و بازیگران مانداک برایمان بگویید؟

مانداک یکی از بزرگترین کارهای من به لحاظ فرم، محتوا و حجم است، در کارهایم سراغ ندارم که تا این اندازه روی آدم‌های قصه، موسیقی، فضاسازی، کارگردانی و طراحی صحنه، حساسیت نشان داده باشم، احساس می‌کنم یک قسمت آن برمی‌گردد به اینکه در استان همدان و شهرستان ملایر روی من حساب ویژه‌ای باز می‌شود و این امر کار را برای من سخت‌تر می‌کند.

پری بارانی، حامد ترابی، محیا جباری، مهدی عسگری، مژده دریانی، مهشید صارمی، فاطمه بزرگان عرصه سرمایه‌گذاری رشد مرادطلب، یاسمن شاهسوند ، مائده عبداللهی، نازنین فیضی و البته خودم به عنوان بازیگر در این نمایش ایفای نقش می‌کنند، احمد امانی و مهدی عسگری دستیار کارگردان، سجاد غفوری آهنگساز و نوازنده، محمد قاسمی طراحی صحنه، الهام دریانی طراح لباس، مژده دریانی طراح حرکات فرم و فرشته آقارضی طراح نور را بر عهده دارند.

برای تولید مانداک نگرانی دارید؟ برخورد متولیان با شما چطور بود؟

البته که دل‌ مشغولی‌هایی دارم، با هزینه‌های گزافی که زندگی دارد، برای تهیه مانداک پا می‌گذارم روی درآمدهایی که در تهران دارم و باید این کار را در ملایر تولید کنم.

در برخورد اول که با رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ملایر داشتم و برای تهیه مانداک صحبت کردم، استقبال خوب و امیدوارکننده بود و مشتاق بودند که دوباره یک کار در این شهرستان تولید کنم که برای من هم جای خوشحالی بود و هر آنچه نیاز و خواسته داشتم، برآورده کردند تا بتوانم مانداک را آماده و به مرحله اجرا برسانم.

نمایش مانداک؛ حیات دوباره تئاتر ملایر

هم اکنون در چه مرحله‌ای از کار هستید؟

۲۸ شهریور اولین تمرین جدی ما در ملایر بود، بازیگران را انتخاب کردیم و پیش‌بینی من این است که ۲۵ تا ۳۰ جلسه ۶ تا هفت ساعته زمان می‌برد تا کار آماده شود و حدود ۵۰ روز تمرین نیاز داریم که در حال حاضر ۳۰ جلسه تمرین را بسته‌ایم.

موضوع مانداک چیست؟ چقدر امیدوار هستید که مخاطب از آن استقبال کند؟

معنی واژه‌ای مانداک یعنی وراثت، وارث؛ امکان ندارد که اجداد ما کاری کرده باشند و تاثیر آن در نسل‌های بعدی نمانده باشد، به همین منظور به این موضوع به چشم یک ایده نگاه کردم.

مانداک در خارج از کشور و در ایران اتفاق نیفتاده است و زندگینامه فردی است که دانشمند رشته شیمی است و نوه‌ها و نتیجه‌های آن به دلیل وراثت و ژنتیکی دارای معضلات شدیدی هستند که برای رفع این مشکل به دنبال چاره‌اند.

مانداک به احتمال زیاد تا ۲۰ آبان آماده می‌شود، بنا داریم اولین اجرا را اواخر آبان یا آذر در ملایر انجام دهیم، اولین جشنواره‌ای که مانداک برای شرکت در آن تولید می‌شود، جشنواره فجر است و پیش‌روی آن هم جشنواره استانی، منطقه‌ای و فجر قرار دارد.

گریزی بزنیم به تئاتر استان همدان؛ نظر شما در این زمینه چیست؟

تئاتر استان همدان به صورت جدی همیشه موفق بوده و پر از شگفتی است و به همین دلیل کار کردن در همدان سخت است، چون هنرمندان بزرگی دارد، آن چیزی که در هنر نمایش استان همدان لازم و ضروری است، نگاه حمایتی از فعالان این حوزه و نگاه جدی برای اجراهای عموم است.

نکته مهمی که اینجا وجود دارد و مورد غفلت واقع شده اینکه گروه‌ها فقط کار را برای شرکت در جشنواره آماده می‌کنند، در حالی‌که اساس کار تئاتر برای مردم است، اینکه مردم چه چیزی نیاز دارند و مخاطب را چگونه می‌توان به سالن نمایش کشاند و چطور تزکیه و تعلیم را انجام داد.

نمایش مانداک؛ حیات دوباره تئاتر ملایر

توانایی و ظرفیت ملایر را در این حوزه چطور می‌بینید؟

چیزی که در تئاتر ملایر کم است، نبود اجرای نمایش‌های جدی و پُر از مفهوم‌های انسان‌شناسی و روان‌شناختی و رویکردهای مختلف تئاتری است که به شدت جای آن در این شهرستان خالی است.

ما حتی برای نمایش مانداک برای پیدا کردن بازیگران مشکل داشتیم، چون کسی به سالن نمایش نیامده تا به این هنر تئاتر علاقه‌مند شود یا شاید تئاتر خوبی را ندیده و یا اگر دیده که خوب نبوده است.

عمده‌ترین مشکل تئاتر از نظر شما؟

من معتقدم تئاتر امروز دارد از روزهای پیش بی‌چیزتر می‌شود، حتی گروه‌های حرفه‌ای که وقت‌شان را تلف می‌کنند و چیزی عایدشان نمی‌شود، هم به این جمله می‌رسند، اینجا دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد اول وظیفه هنرمند و دوم وظیفه دستگاه متولی که باید چاله‌ها و خلاء‌ها را پُر کنند تا مسیر برای هنرمندان هموار شود.

دیالوگ در کشورهای بزرگ و توسعه‌یافته دنیا که مردمانی آرام، منطقی و موفق دارد، بدون شک آن کشور تئاتری قوی و هنری قوی دارد، بدون شک نشان دادن مفهوم هنر برای مخاطب بسیار اهمیت دارد، به شرط آنکه مسیر برای هنرمند هموار باشد و از طرفی هنرمند هم وظیفه‌اش را بداند و این وظیفه به خوبی مشخص باشد.

برگردیم به تئاتر مانداک، پس از شرکت در جشنواره و اجرای شهرستانی، چه برنامه‌ای برای آن دارید؟

اول به ظرفیت‌ها و توانمندی‌های ملایر اشاره کنم، به اینکه ملایر شهر قدرتمندی است و افراد بزرگی دارد، صاحب چند برند جهانی در انگور و مبلمان منبت است که باید برای زیرساخت‌های فرهنگی ساماندهی شوند، این شهرستان به عنوان دومین شهر بزرگ استان پس از همدان، لیاقت و توان برگزاری جشنواره‌های کشوری را دارد و لازمه آن این است که باید به سمت جذب اسپانسر برود.

مانداک برای بلندمدت علاوه بر اجرا در مرکز استان، ملایر و تهران، حتما برای اجرا در چند کشور اروپایی آماده می‌کنیم و یک کار خوب از ملایر به خارج از کشور می‌رود که نیازها و مولفه‌های شهری هم همراه این نمایش به کشورهای دیگر می‌رود که فرصتی کمیاب و مغتنم برای شناسایی این شهرستان است.

نمایش مانداک؛ حیات دوباره تئاتر ملایر

چه انتظاری از مسئولان دارید؟

هنر چیزی است که برای تداوم و حیات نیاز به حمایت همیشگی دارد، فرهنگ و ارشاد اسلامی محدودیت‌های مالی دارد و از طرفی با سیل عظیمی از هنرمندان مواجه است و به تنهایی نمی‌تواند خواسته‌های هنر نمایش را برآورده کند، در حالی‌که برآورده کردن انتظارات و خواسته‌های هنرمندان تئاتر منابع مالی می‌خواهد.

در این راستا سایر نهادها همچون شهرداری باید پای کار بیایند و با حمایت از هنرمندان، فعالیت‌های خود را انجام دهند.

از سابقه هنر خودتان و جشنواره‌هایی که حضور پیدا کردید، برایمان بگویید؟

حدود ۳۰ سال است که تئاتر کار می‌کنم و کارشناسی روانشناسی و کارشناسی سینما دارم و مشغول تحصیل در کارشناسی ارشد سینما هستم.

۱۲ دوره در جشنواره‌های بین‌المللی تئاتر فجر حضور داشتم و گروه هنری باران حدود ۴۵۰ دیپلم افتخار بازیگری، نویسندگی، کارگردانی، طراحی صحنه و موسیقی را از این جشنواره‌ها دریافت کرده‌، افتخار این را داشتم که در فستیوال ایپسن نروژ، لوارات هندوستان و جشنواره لهستان شرکت کنم، هم اکنون نیز در چند آموزشگاه تهران و چند واحد دانشگاهی مشغول تدریس هستم.

گروه هنری باران در بسیاری از جشنواره‌های داخلی شرکت و در سالن‌های تئاتر شهر، سنگلج، حوزه هنری، سالن‌های تالار محراب و فرهنگ‌سرای نیاوران اجرا داشته و یک کار جدید به نام "زنان نروژی" برای سالن تئاتر شهر در حال آماده کردن داریم و ۱۲ تا ۱۳ دوره در جشنواره‌های استانی، منطقه‌ای و کشوری همچون تئاتر مرصاد کرمانشاه داور بودم.

و سخن آخر.

نمایش آبی‌ترین آسمان زمین در سال ۱۳۹۵ آخرین اجرای من در ملایر بود که پس از مهاجرت از شهر و زادگاهم، حدود هفت سال است که دیگر در این شهر اجرا نداشته‌ام و پس از هفت سال با مانداک برگشته‌ام که برای من بسیار جای خوشحالی است و امیدوارم همه مردم و به ویژه همشهریانم با بهره‌گیری از هنر تئاتر، جامعه‌ای غنی و ایامی شاد و بانشاط داشته باشند.

بورس دچار تردید است

هادی مومنی- بالا و پایین شدن‌های شاخص و قیمت سهم‌ها در بورس همچنان ادامه دارد، در کنار آن موج بزرگی از تحولات سیاسی و اقتصادی تاثیرگذار داخلی و خارجی در حال شکل گیری است. از نشست هسته‌ای تازه ایران و غرب تا تحولات اقتصادی داخل همگی به عوامل تاثیرگذار در تالار شیشه‌ای تبدیل شده است. آن سوتر ادامه بحران تازه شکل گرفته جنگ داعش با عراق که به صورت مرموزی در حال جدی‌تر شدن است نیز سایه سیاهی را بر سر بازارهای مالی منطقه و جهان در حال شکل دادن است که نگرانی‌های فزاینده‌ای را در بین سرمایه‌گذاران ایرانی شکل داده است. هرچند این تقابل فعلا از سوی کشورهای دنیا جدی گرفته نشده است و بجز چند روز ابتدایی عامل سقوط بازارهای بورس و انرژی دنیا شد اما ادامه آن می‌تواند در بازارهای مالی دنیا و روی نرخ‌های مرجع «اونس، ‌نفت و ارز» تاثیرگذار باشد که در این میان فضای اقتصادی ایران و بازارهای مالی داخل همانند بورس که به شدت همیشه نظاره‌گر رویدادهای سیاسی و اقتصادی است نیز علاوه بر پیروی از تاثیرات جهانی به دلیل نزدیکی سیاسی و مذهبی با کشور عراق و احتمال ورود به این درگیری‌ها و نگرانی سرمایه‌گذاران مستعدد به چالش کشیده شدن است. در سویی دیگر وجود ابهام‌های گسترده در ساختار تصمیم‌گیری‌ها و هدایت بازار سرمایه میان مقامات مسوول و بازیگران بازار سهام «حقوقی‌ها و حقیقی‌ها» نیز چندی است که بورس را از مسیر عادی خود منحرف کرده است. جالب آنکه ارکان داخلی این نهاد مالی بیشترین تاثیرات فعلی و ریزش‌های ادامه‌دار را بر عهده دولت و تصمیم‌های گرفته شده درباره صنایع بنیادی همانند پتروشیمی، خودرویی و… می‌دانند و نقش خود در تصمیم‌سازی‌های خلق‌الساعه همانند «تغییر سیستم و ضوابط خرید و فروش سهام که یک ماه هم دوام نداشت، راه‌اندازی صندوق توسعه بازار که البته دولت نقش اصلی آن را برعهده داشت و حال بازارگردانی‌های تخصصی» زیاد جدی نمی‌گیرند. هر چند که باید اذعان داشت اگر دولت بتواند در تصمیم‌گیری‌ها نگاه ویژه و نه شعاری به بازار سرمایه داشته باشد، بورس می‌تواند به خوبی در مسیر رشد و تعادل قرار گیرد اما نمی‌توان چشم‌ها را به روی واقعیت‌های موجود بازار سهام که با دخالت‌های بجا و نابجا در حال عقبگردی تاریخی است، بست. به هر حال باید هر دو سوی این ماجرا «دولت- بازار سرمایه» در یک تعامل شفاف نسبت به حل و فصل تصمیم‌های بحران ساز اقدام کنند و در کنار آن مدیران بازار نیز با خرد و راهکارهای اساسی بازیگران این بازار را به آینده امیدوار نگاه دارند. درباره وضعیت و شرایط فعلی بورس تحلیلگران دیدگاه‌های متفاوتی دارند که در ادامه این گزارش به سه دیدگاه در ابعاد کلان و خرد بازار سهام می‌پردازیم.
کاهش تورم به ضرر بورس
علیرضا عسگری‌مارانی، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری ملی ایران در این ارتباط می‌گوید: کاهش نرخ تورم درحالی یکی از اصلی‌ترین برنامه‌های دولت به‌شمار می‌رود که تاکنون این برنامه را از سوی دولتمردان به صورت تحمیل هزینه‌های تولید بر صنایع مختلف و در مقابل آن کنترل و تثبیت قیمت فروش محصولات، شاهد بوده‌ایم‌. این درحالی است که دستیابی به نرخ تورم پایین از این طریق در درجه اول به بازار سرمایه و سهامداران آن لطمه وارد می‌کند‌ چراکه افزایش هزینه‌های تحمیلی بر شرکت‌ها در کنار عوامل دیگر همچون فراهم نبودن شرایط مناسب برای تولید صنایع انرژی‌بر و اعمال محدودیت‌هایی از سوی بانک‌ها جهت اعطای وام به مدیران مجموعه‌های بورسی موجب وضعیت نابسامان اقتصادی می‌گردد‌. علیرضا عسگری‌مارانی در گفت‌وگو با بورس‌نیوز اضافه کرد: عدم حرکت اقتصاد کشور در مسیر رشد و بالندگی موجب شده تا بودجه سال‌جاری مجموعه‌های بورسی نیز نسبت به سال گذشته با کاهش برآورد شود؛ عاملی که سبب از بین رفتن انگیزه سهامداران اعم از حقیقی و حقوقی جهت تزریق نقدینگی به بازار سرمایه شده است‌. وی به موفقیت‌های دولتمردان در عرصه سیاسی و تحقق اهداف آنها جهت کاهش نرخ تورم اشاره کرد و گفت: دولت درحالی به مقاصد خود در این زمینه دست یافته که در سطح کلان اقتصادی هیچ اتفاق جدیدی رخ نداده به‌گونه‌ای که طی سال‌جاری هیچ طرح توسعه‌ای توسط صنایع مختلف همچون فولاد و سیمان تدوین یا راه‌اندازی نشده است‌. برهمین اساس می‌توان گفت تا تحولی در شرایط اقتصادی کشور ایجاد نشود، دو گروه سرمایه‌گذاران یعنی سهامداران خرد و عمده چندان میلی جهت ورود به بازار سهام نخواهند داشت چراکه سرمایه‌گذاران با درکی درست از وضعیت اقتصادی کشور اقدام به سرمایه‌گذاری در این بازار می‌کنند‌. این مقام مسوول درخصوص دلایل عدم حمایت سهامداران حقوقی از بازار سرمایه نیز تصریح کرد: اگرچه این گروه از سهامداران به اندازه توان مالی و نقدینگی در اختیار خود به روند معاملات این بازار کمک کرده‌اند اما نباید فراموش کنیم که سهامداران حقوقی شامل شرکت‌های سرمایه‌گذاری، صندوق بازنشستگی، صندوق تامین اجتماعی و صندوق نفت در کنار برخی بزرگان بورس مشکلات نقدینگی و تعهداتی را دارند که ‌باید به این تعهدات نیز عمل کنند و در جهت رفع کمبود منابع مالی نیز بکوشند‌. علاوه بر این وضعیت نقدینگی مجموعه‌های سرمایه‌گذاری نیز به دلیل عدم اجرای برنامه افزایش سرمایه طی چند سال اخیر و عدم توان تامین منابع مالی از محل دریافت وام بانکی چندان مناسب نیست حال آنکه در شرایط کنونی بازار سهام نیز چندان نمی‌تواند سود مناسبی را از طریق فروش سهام شناسایی کند‌. مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری ملی همچنین درخصوص عملکرد صندوق توسعه بازار اظهار داشت: این صندوق از طریق بانک‌ها و بیمه‌ها نقدینگی را وارد بازار سرمایه کرده که امیدواریم همچنان شاهد کمک این دو نهاد مالی باشیم‌. عسگری‌مارانی درباره پیرامون وضعیت آتی بورس بیان کرد: بازار سرمایه نیازمند تزریق منابع مالی جدید است که این امر نیز جز با رشد اقتصادی کشور و صنایع فعال آن اتفاق نمی‌افتد به‌گونه‌ای که دولت باید به پتانسیل‌های بازار سرمایه باور داشته باشد و برنامه‌هایی برای صعود دوباره آن در نظر بگیرد‌.
بنیادگراها برنده‌اند
شرایط حال حاضر بازار سرمایه متشکل از مجموعه‌ای از عوامل سیاسی و اقتصادی است با این تفاوت که در بازه‌های مختلف آثار وزنی هر کدام از این عوامل تغییر می‌یابد‌. مصطفی بیاتی، کارشناس بازار سرمایه با بیان این مطلب می‌گوید: رشد سریع و غیرمنطقی بازار سرمایه در پاییز سال گذشته و افزایش نرخ سود بانکی در پایان سال ۹۲ به همراه مصوبات بودجه‌ای که توسط دولت در سال‌جاری به اجرا گذاشته شده است به همراه سیاست انقباضی که دولت برای کنترل تورم در پیش گرفته است سبب شد رفتار همه بازارها تغییر کند و با چالشی به نام کمبود نقدینگی مواجه شوند‌. وی ادامه داد: تا این لحظه نتیجه سیاست‌های بودجه‌ای دولت روی روند بازار سرمایه نیز منفی بوده است چراکه با افزایش هزینه‌های بهای تمام‌شده شرکت‌ها حاشیه سود آنها کاهش پیدا کرد‌. از طرفی با سیاست‌های ضد تورمی دولت اجازه افزایش نرخ هم در بلاتکلیفی قرار گرفته است‌. وی تصریح کرد: در حال حاضر کمبود نقدینگی به شدت در بازار سرمایه احساس می‌شود بنابراین در کوتاه‌مدت به نظر می‌رسد بازار نیاز به یک محرک برای تغییر رویه دارد لذا در ادامه این روند ‌باید منتظر این مساله بود که آیا سیاست‌های دولت به همین منوال ادامه پیدا خواهد کرد یا اینکه در صورت نرسیدن به یک توافق نهایی در مساله هسته‌ای دولت رویکرد جدیدی را برای اقتصاد کشور در پیش خواهد گرفت‌. این کارشناس بازار سرمایه بیان کرد: دولت مساله رکود تورمی حاکم بر اقتصاد را هدف قرار داده است درحالی که اگر بخواهیم به رشد اقتصادی که برای سال‌جاری پیش‌بینی شده برسیم ‌باید دولت سیاست متعادل تری را در جهت مدیریت تورم در پیش گیرد‌. البته اجرای این سیاست‌ها در بلندمدت می‌تواند آثار مثبتی برای اقتصاد به همراه داشته باشد‌. مدیر سرمایه‌گذاری صندوق سرمایه‌گذاری آگاه اظهار داشت: وجود ابهامات درخصوص عوامل اقتصادی و سیاسی اثرات موقتی بر بازار سرمایه خواهد داشت و پس از گذر این مقاطع و با رشد نسبت قیمت بر درآمد بازار سرمایه به نظر می‌رسد زمینه برای رشد بازار فراهم شود‌. وی افزود: بنابراین نگهداری و خرید سهام شرکت‌هایی که مشکل بنیادی نداشته باشند استراتژی مناسبی خواهد بود‌. بیاتی ادامه داد: روند کشور به لحاظ جمیع عوامل در حال تغییر است و سیاست خارجی کشور در مسیر بهبود قرار گرفته است‌. لذا مساله‌ای که هست زمان و سرعت حرکت کشور در این مسیر خواهد بود که در شرایط فعلی قابل پیش‌بینی نمی‌باشد‌.
فعلا خرید نکنید
شاخص کل بورس درحالی بر موج چهارم اصلاحی سوار است که از تابستان ۹۱ تا زمستان ۹۲ در موج سوم صعودی خود روندی قوی را طی کرد‌. اما در سه ماهه چهارم سال گذشته ظهور دلایل موثر بر وضعیت بنیادی با پایان موج سه همراه شد‌. بهزادی، تحلیلگر تکنیکالیست و کارشناس بازار سرمایه با بیان این مطلب می‌گوید: بالا رفتن نسبت P\E کل بازار و اشباع قیمت‌ها، افزایش نرخ بهره مالکانه معادن و خوراک پتروشیمی‌ها در زمستان سال قبل بهانه‌ای برای شروع موج چهارم شد و این روند حدود شش ماه طول کشید‌. وی در بیان حرکت کنونی این نماگر گفت: با توجه به اینکه موج فعلی شاخص مذکور دارای ساختار واضحی نیست، نمی‌توان انتهای آن را به لحاظ قیمتی و زمانی تعیین کرد‌. از این‌رو معامله در این موج چندان توصیه نمی‌شود‌. این تحلیلگر تکنیکالیست با اشاره به اینکه نماگر بازار طی شش ماه اخیر پتانسیل‌های جدیدی به دست آورده، گفت: نفس‌گیری شاخص طی این بازه زمانی و در موج اصلاحی آن می‌تواند رشد تا سقف‌های قبلی را رقم بزند‌. افزون بر آنکه نسبت حدود ۴/۶ واحدی قیمت به عایدی سهام نیز این بهانه را به دست شاخص می‌دهد تا موج پنجم صعودی خود را آغاز کند‌. ضمن اینکه قیمت سهام نیز در مقطع کنونی بسیار جذاب شده اما مهم‌ترین عاملی که می‌تواند به موج چهارم اصلاحی پایان بخشد، خبر توافقات هسته‌ای است‌. بهزادی با تاکید بر اینکه تیرماه می‌تواند نقطه عطف بورس باشد، اظهار داشت: در صورت توافق با گروه ۱+۵ بازار سهام وارد موج پنجم صعودی خود خواهد شد‌ اما اگر توافق ژنو تمدید شود، این احتمال وجود دارد که بورس به سیکل پایین‌تری فرو رود به عبارت بهتر آثار منفی تمدید توافقات قبلی به مراتب بیشتر از نتایج مثبت در آن است‌. البته پیش‌بینی می‌شود احتمال صعود در پی حصول توافق قدرتمندتر از روند اصلاحی است‌. وی با اشاره به مقاومت‌های پیش روی شاخص در صورت شروع موج پنج صعودی اظهار داشت: شیب حرکتی موج پنجم همانند موج سه نخواهد بود و در این مسیر شاخص کل با سطوح مقاومتی بیشتری مواجه خواهد شد‌. چراکه طی روند اصلاحی کنونی سقف و کف‌های بسیاری تشکیل شده است‌.
هدف‌گذاری ۹۹۰۰۰ واحدی
بهزادی اولین هدف شاخص کل پس از شکست مقاومت‌های خود را کانال ۹۹ هزار واحدی دانست و عنوان کرد: براساس سطوح ۱۲۷ و ۱۶۹ درصد فیبوناچی، کانال ۹۹ هزار واحدی هدف بعدی شاخص کل است و حتی پیش‌بینی می‌شود با حصول توافق نهایی در مذاکرات هسته‌ای تا پایان سال‌جاری به محدوده ۱۲۰ هزار واحدی نیز دست یابیم که تحقق این امر به عوامل بنیادین دیگری بستگی دارد‌ چراکه هم‌اکنون بازار سهام در مقابل اخبار مثبت واکسینه شده و برای صعود قابل توجه نیاز به دلایل محکم و تاثیرگذار وجود دارد‌. وی تاکید کرد: با توجه به این شرایط، گزارش عملکرد سه ماهه شرکت‌ها، تقسیم سود در مجامع عادی سالانه و مواردی از این است نمی‌تواند تاثیرگذاری زیادی بر روند صعودی شاخص کل اعمال کند‌. افزون بر آنکه طی سال‌جاری برای کسب بازده نقدی تغییر محسوسی در مقایسه با سال گذشته پیش‌بینی نمی‌شود و بیشتر نگاه‌ها معطوف به بازده قیمتی سهام خواهد بود‌. بهزادی در خاتمه سخنان خود اظهار داشت: در بازار سرمایه و به ویژه بورس عدم قطعیت حرف اول را می‌زند، اما با خوشبینی به حصول توافق در مذاکرات دورنمای بورس مثبت است و احتمال صعود و افزایش نسبت P/E کل بازار سهام قابل برآورد است‌.

راز ثروتمند شدن وارن بافت رسیدن چیست؟

وارن بافت: بزرگ ترین فرصت های سودآوری

تیم محتوا کالج تی بورس در این مقاله به بیان راز ثروتمند شدن وارن بافت می‌پردازد. که در ادامه بیان می‌کنیم که چگونه شرکتی را پیدا کنیم که بزرگ‌ترین فرصت‌های کاری و سودآوری را پیش روی ما قرار دهد. با ما همراه باشید.

بین شرکت‌های رو به رشدی که برای توسعه خود نیاز به سرمایه زیادی دارند و شرکتی که بدون نیاز به سرمایه رشد می‌کند، تفاوت زیادی وجود دارد.

این یکی از کلیدهای درک راز ثروتمند شدن وارن بافت و موفقیت او به عنوان یک سرمایه گذار بلندمدت و مدیر کسب و کار است. شرکت‌هایی که از وضعیت اقتصادی بهتری برخوردارند، خیلی کمتر از مقدار درآمدی که کسب می‌کنند، نیاز به سرمایه دارند. معمولاً به این دلیل که آن ها محصولی با یک نام تجاری تولید می‌کنند که هرگز نیاز به تغییر ندارد یا نوعی خدمات کلیدی ارائه می‌دهند که به آن‌ها اجازه می‌دهد قیمت‌های بیشتری برای آن تعیین کنند و در نتیجه، حاشیه سود بهتری داشته باشند.

شرکت‌هایی که محصولاتشان در مدت زمان طولانی ثابت هستند، سودآورترند.

شرکتی که قرار نیست نام تجاری محصول آن تغییر کند، لازم نیست مقادیر هنگفتی صرف تحقیق و توسعه نماید. یا به منظور تغییر طراحی محصول، به طور دائم کارخانه و تجهیزات خود را به روز نماید. لذا، چنین شرکتی می تواند از همان کارخانه و تجهیزات بارها و بارها و از سالی به سال دیگر استفاده کند. تا زمانی که تجهیزاتش درنهایت فرسوده شوند. بدین ترتیب، می تواند تمام پولی را که از این حیث صرفه جویی می کند به امر توسعه کسب و کار اختصاص دهد. بدون اینکه بخواهد شرکت را زیر بار قرض اضافی ببرد یا سهام جدیدی را بفروشد. در اینجا، تمام سرمایه مورد نیاز برای رشد، توسط خود شرکت تامین می شود. البته، کل این فرآیند موجب می شود مدیران چنین شرکت های اَبَر موفقی، افرادی شایسته و درخشان به نظر برسند!

مثالی از این قبیل شرکت‌ ها

شرکتی همچون کوکاکولا، هرگز نیازی ندارد میلیاردها دلار صرف طراحی مجدد محصول یا به روز کردن کارخانه های تولیدی خود کند. تا در عرصه ی رقابت پیشگام باقی بماند. بدین ترتیب، مقادیر زیادی پول برایش باقی می ماند. که می تواند صرف امور سرگرم کننده دیگری همچون خریدن شرکت های دیگر و پرداخت پاداش های خیلی زیاد به مدیرانش نماید. از سوی دیگر، شرکتی مثل جنرال موتورز(General Motors) که سازنده اتومبیل است و سبک محصول آن تقریباً هر سال تغییر می یابد، باید میلیاردها دلار صرف طراحی های جدید و به روز کردن کارخانه های خود نماید تا بتواند رقابت مدل های خود با تولیدات شرکت های فوردز و تویوتا را در عرصه جهانی حفظ نماید.

حالا که الگوی کلی بهترین شرکتی که می‌توانیم در آن فعالیت کنیم را می‌دانیم، بگذارید کمی دقیق تر تصویر اقتصادی آن ها را بررسی کنیم. تا بتوانیم بگوییم هر کدام چه مشخصه‌هایی دارند و کدام شرکت‌ها، بلیط‌های برنده ما برای شغلی بسیار سودآور هستند. ما سه آزمون اقتصادی بسیار ساده را انتخاب کرده ایم تا به کمک آن‌ها ببینید آیا شرکت مورد بحث، در زمره ی شرکت‌هایی که مزیت رقابت پایدار دارند، قرار می‌گیرد یا نه.

۳ آزمون سریع برای شناسایی بهترین شرکتی که می‌شود در آن کار کرد بزرگان عرصه سرمایه‌گذاری رشد یا از سرمایه گذاری در آن سود برد.

آزمون درآمد هر سهم شرکت

یکی از سریع ترین روش ها برای بررسی وضعیت اقتصادی یک کارفرمای احتمالی، بررسی مقادیر درآمد هر سهم از آن شرکت در سال است. وارن بافت تصویر درآمد هر سهم در یک دوره ده ساله را مورد بررسی قرار می بزرگان عرصه سرمایه‌گذاری رشد دهد. که این از نظر او نشان دهنده ی روندی مداوم و رو به ترقی است.

آزمون بدهی شرکت

نشانه دیگری از شرکتی فوق العاده که می توان در آن کار کرد، شرکتی است که بدهی های درازمدت نداشته باشد یا بدهی های درازمدتش کم باشد.

آزمون سود ناخالص

راه دیگر برای تشخیص پایدار بودن مزیت رقابتی یک شرکت که موجب می شود، شرکت مذبور گزینه خوبی برای فعالیت باشد، بررسی سود نا خالص آن است.

نتیجه‌گیری

می توانیم با استفاده از سه آزمون شرح داده شده در این مقاله، هرگاه نیاز داشتیم، به ارزیابی این نکته بپردازیم که آیا شرکتی شغلی را به ما پیشنهاد می‌دهد، یکی از کسب و کارهای بزرگی است که ما را در مسیر موفقیت قرار می‌دهد و برایمان درآمد زیادی ایجاد می‌کند. یا شرکتی متوسط است که ما را در یک زندگی با حقوق پایین، فرصت‌های اندک و امنیت شغلی اندک یا هیچ محبوس خواهد کرد.

درخت حوزه‌های تخصصی

بوروکراسی دولتی و خروج برخی نیروهای متخصص از ایران: درآمدی مقایسه ای (مقاله علمی وزارت علوم)

  1. حوزه‌های تخصصیعلوم سیاسیمسایل ایرانبررسی ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصیعلوم سیاسیمسایل ایرانچالشها و فرصت های ایران در جهان کنونیچالشهای داخلی

در زمینه ی نقش دولت در توسعه دیدگاه های مطرح شده به طور کلی به دو دسته قابل تقسیم اند. کسانی که برای دولت قائل به نقش حداقلی هستند و تاکید بر جامعه و نقش آن دارند و کسانی که برای دولت نقش حداکثری قائل هستند و دولت را کارگزار اصلیِ توسعه می دانند. «پیتر اونز» در دسته دوم قرار می گیرد و مفهوم دولت ناکارآمد را در مقابل دولت کارآمد معرفی می کند. از زمان شکل گیری دولتِ مدرن در ایران و توسعه ی بوروکراسی شاهدِ ناکارآمدی آن بوده ایم؛ تداوم این مسئله به ناکارمدی دولت، خروج نیروهای متخصص از کشور و تعمیق توسعه نیافتگی کشور انجامیده است. پژوهشِ حاضر تلاش دارد تا رابطه ی بوروکراسی ناکارآمد و خروج نیروهای متخصص از ایران در دولت نهم و دهم در قالب این فرضیه که ناکارآمدی بوروکراتیک در ایران از عوامل تاثیرگذار بر خروج نیروهای متخصص است؛ مورد بررسی قرار دهد. در این راستا تاکید بر بوروکراسی کارآمد و انطباق آن با بوروکراسی وبری سبب می شود تا در کنار نظریه ی اونز، نظریه ی بوروکراسی وبر نیز به کار گرفته شود. در نهایت بررسی عناصر کلیدی بوروکراسی مبتنی بر اقتدار عقلانی- قانونی در ترکیب با ویژگی های دولت های کارآمد و ناکارآمد و نظریه ی جاذبه و دافعه می تواند معیار مناسبی باشد، تا نشان دهد چگونه دولت می تواند با کاستن از نقش های خود و جذب نیروهای متخصص و توانمند، خود را از جرگه ی دولت ناکارآمد خارج و به دولت کارآمد نزدیک و به این شیوه زمینه را برای کاهش روندِ خروج نیروهای متخصص از کشور و در نهایت تحقق توسعه فراهم آورد.

جامعه شناسی تاریخیِ دولت و نسبت آن با مناسبات اجتماعی تولیدی ایران در عصر نظام الملک (مقاله علمی وزارت علوم)

  1. حوزه‌های تخصصیعلوم سیاسیجامعه شناسی سیاسیجامعه شناسی سیاسی ایران
  2. حوزه‌های تخصصیعلوم سیاسیتاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران
  3. حوزه‌های تخصصیعلوم سیاسیمسایل ایرانبررسی ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی
  4. حوزه‌های تخصصیعلوم سیاسیمسایل ایراناقوام در ایران

در بررسی ساختار قدرت سیاسی و مناسبات آن با جامعه و الگوی تولید می توان گفت ماهیتِ دولت در عصر نظام الملک بر مبنای اصل تمرکز قدرت چرخیده و عمدتاً ماهیت مالک الرقابی داشته است. مسئله ی نوشتار حاضر این است که چرا و متأثر از چه مولفه های جامعه شناختی فرهنگی مناسبات قدرت سیاسی با جامعه و نیروهای تولید در عصر نظام الملک این گونه بود؟ با روش تحلیلی و وارسی منابع تلاش داریم تا ماهیت و عملکرد دولت که از آن به عنوانِ «دولت به مثابه تصاحب امور» تفسیر خواهد شد، به صورت بندی جدیدی از گزاره های تاریخی بپردازیم. با مراجعه به گزاره های تاریخی این رویکرد اثبات می شود؛ زیرا سلجوقیان در آغاز راه، حکمرانی خود را با شمشیر و تغلّب بر ایران هموار کردند؛ خاستگاه غیر ایرانی داشتند و در ادامه ی تصاحب سرزمینی به رغم به کار گرفتن دیوان سالاران ایرانی همواره این گروه نخبگان اداری جان خود را در نزاعِ قدرت از دست دادند. از منظر اقتصادی نیز حاکمان سلجوقی ضمن تصاحب تمام منابعِ قدرت بزرگان عرصه سرمایه‌گذاری رشد و ثروت، چیدمان پیشین و شکل یافته ی طبقات و گروه های اجتماعی ایران را بر هم زده و با تحکیم ساختار قدرت اقتصادی کالایی و بی ثباتی مالکیت نظام ارضی مانع از دگرگونی اساسی شدند. با اعمال شیوه اقتصاد مبتنی بر حیات کوچروی و توسعه الگوی زمینداری اقطاعی امکان انباشت سرمایه و گردش آن تقلیل یافت و به رغم توسعه ی حجم امور اقتصادی و گسترش سرزمین های تحت سیطره در این مقطع پر اهمیت تاریخی، شاهد تکوین مراحل تحول و جهش در این دوره نیستیم؛ بلکه حوادث عظیم این دوره صرفاً در درون یک دایره ی بسته رخ داد که دولت صاحب امور آن را کنترل می کرد. دولت به مثابه تصاحب با اتخاذ و تعمیم نظام ارباب رعیتی در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تقویت می شد. دولت متمرکزِ عصر نظام الملک از شرایط برای نهادینه کردن تسلط خود بهره گرفت؛ اما برای گذار به مرحله تحول اساسی، حرکت جهش سازی صورت نگرفت.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.