چگونه اهداف معاملاتی تعیین کنیم؟


در بازارها جمله‌ی معروفی وجود دارد که حدود 90 درصد معامله‌گران در بازارهای اهرمی کل سرمایه‌ی خود را از دست می‌دهند. ما نمی‌دانیم این آمار چقدر واقعیت دارد، اما چندان هم نادرست نیست. حتی در صورت دانش و تجربه‌ی کافی و اطمینان از معامله، در انتخاب اهرم زیاده‌روی نکنید.

لیکویید شدن به زبان ساده؛ چگونه از آن جلوگیری کنیم؟

بازار ارزهای دیجیتال در مقایسه با اکثر بازارها بسیار پرنوسان است، بنابراین معامله‌گران در این بازار باید احتیاط و دقت بیشتری داشته باشند. در مرحله‌ای از معاملات مارجین و فیوچرز ممکن است لیکویید شوید، در چنین وضعیتی پوزیشن معاملاتی شما به زور بسته می‌شود. لیکویید شدن روی بد بازار رمزارزهاست. در این مطلب از چشم بورس در مورد لیکویید شدن به زبان ساده سخن می‌گوییم. همچنین چگونگی جلوگیری از لیکویید شدن را به شما آموزش می‌دهیم.

معاملات مارجین چیست؟

یک تریدر با استفاده از معاملات مارجین (Margin) یا اهرمی، می‌تواند با گرفتن اعتبار چند برابر سرمایه‌ی خود معامله کند. به این اعتبار اصطلاحا اهرم یا لوریج (Leverage) می‌گویند. بدیهی است هیچکدام از صرافی‌ها بدون ضمانت به شما وام نمی‌دهد. میزان سرمایه‌ی اولیه‌ی شما همان وثیقه یا مارجین است.

زمانی که مارجین یک پوزیشن معاملاتی به خطر بیفتد، صرافی یا بروکر برای اینکه وارد ضرر نشود به صورت خودکار موقعیت معاملاتی شما را می‌بندد. در این حالت تمام سرمایه‌ی اولیه که نقش مارجین (حاشیه) را دارد از بین خواهد رفت. به این اتفاق لیکویید شدن می‌گویند.

معاملات مارجین با استفاده از دارایی‌های شخص ثالث (بروکر یا صرافی) انجام می‌شوند. میزان دارایی قرض گرفته شده توسط وثیقه و اهرم تعیین می‌شود. اجازه دهید با یک مثال موضوع را روشن کنیم. فرض کنید 100 دلار دارایی دارید و می‌خواهید به اندازه 1000 دلار معامله کنید، شما در اینجا از اهرم 10 برابر استفاده می‌کنید. یا به عبارت دیگر اگر بخواهید وارد معامله‌ای به قیمت 1000 دلار و اهرم 10 شوید؛ باید 100 دلار را به عنوان وثیقه قرارد دهید.

صرافی‌های ارز دیجیتال یا بروکرهای فارکس، اهرم‌های متفاوتی ارائه می‌دهند. ممکن است میزان اهرم برای جفت‌ارزهای مختلف، متفاوت باشد و همچنین برای نوع قراردادها. معمولا صرافی‌های برای معاملات فیوچرز اهرم بالاتری نسبت به معاملات مارجین ارائه می‌دهند. معاملات فیوچرز در اکثر صرافی‌ها از نوع دائمی (Perpetual) هستند. برای آشنایی بیشتر توصیه می‌کنیم مقاله زیر را بخوانید:

لیکویید شدن (Liquidation) چیست؟

لیکویید شدن در بازار ارز دیجیتال چیست؟

لیکویید شدن در بازار ارز دیجیتال چیست؟

در بازارهای دو طرفه علاوه بر معاملات معمول دو نوع پوزیشن معاملاتی وجود دارد: شورت (Short) و لانگ (Long). در حالت اول تریدر انتظار دارد از کاهش قیمت دارایی سود ببرد و در حالت دوم از افزایش آن.

چنان‌چه تحلیل معامله‌گر درست باشد، او می‌تواند سود معامله را با استفاده از اهرم افزایش دهد. پس از بستن موقعیت معاملاتی، پول قرض گرفته شده به همراه کارمزد به صرافی بازگردانده می‌شود و مابقی به کاربر خواهد رسید. بهتر است با یک مثال این معاملات را شرح دهیم:

فرض کنید یک موقعیت لانگ با سرمایه‌ی 1000 دلاری و لوریج 10 برابر باز کرده‌اید. مبلغ کل معامله ده برابر سرمایه اولیه یا مارجین است؛ یعنی 10,000 دلار. اگر سهم یک درصد رشد کند، سود شما معادل 100 دلار خواهد بود. حال تصمیم می‌گیرید موقعیت را ببندید و 100 دلار (منهای کارمزد) سود خواهید کرد. اگر معامله را بدون اهرم انجام می‌دادید، تنها 10 دلار نصیبتان می‌شد.

این روی خوش ماجرا بود. بسیاری از معامله‌گران تازه‌کار در دام معاملات اهرمی می‌افتند. فرض کنید در همین معامله به هر دلیلی قیمت 10 درصد خلاف پوزیشن شما حرکت کند. ضرر شما با اهرم 10 برابر با 1000 دلار خواهد بود؛ یعنی کل سرمایه‌ی اولیه! در این صورت شما اصطلاحا کال مارجین ( Call Margin) می‌شوید. یا باید حساب خود را شارژ کنید یا موقعیت معاملاتی شما به طور خودکار بسته و لیکویید خواهید شد. لیکویید شدن، انحلال پوزیشن معاملاتی به دلیل از دست رفتن مارجین است.

در بازارها جمله‌ی معروفی وجود دارد که حدود 90 درصد معامله‌گران در بازارهای اهرمی کل سرمایه‌ی خود را از دست می‌دهند. ما نمی‌دانیم این آمار چقدر واقعیت دارد، اما چندان هم نادرست نیست. حتی در صورت دانش و تجربه‌ی کافی و اطمینان از معامله، در انتخاب اهرم زیاده‌روی نکنید.

روش محاسبه‌ی قیمت لیکویید شدن

روش محاسبه‌ی قیمت لیکویید شدن

روش محاسبه‌ی قیمت لیکویید شدن

هنگام باز کردن یک پوزیشن معاملاتی اهرمی، قیمت لیکویید شدن به صورت خودکار تعیین می‌شود. با عبور قیمت از این مقدار، موقعیت به صورت خودکار بسته می‌شود. قیمت لیکویید شدن به موقعیت معاملاتی، میزان اهرم و همچنین مقدار وجوه باقیمانده در حساب بستگی دارد. نیازی به محاسبه نیست. صرافی‌ها همه چیز را برای شما محاسبه می‌کنند. برای درک بهتر این مفهوم با یک مثال آن را شرح می‌دهیم:

فرض کنید شما با 0.01 بیت‌کوین، یک سفارش به اندازه‌ی 1 بیت‌کوین باز می‌کنید؛ یعنی اهرم 100 برابر. فرض کنید به هر دلیلی قیمت در خلاف جهت پوزیشن شما حرکت کند. در این مثال با حرکت 1 درصد خلاف پوزیشن، تمام مارجین خود را از دست می‌دهید. به محض عبور از این قیمت حساب شما به صورت خودکار لیکویید می‌شود.

به خاطر داشته باشید هر چقدر میزان اهرم بالاتر باشد، با درصد کوچکتری از تغییر قیمت، لیکویید می‌شوید. یعنی اگر معامله‌ای با اهرم 50 برابر باز کنید، تنها 2 درصد نوسان در جهت مخالف باعث انحلال معامله می‌شود.

وقتی یک پوزیشن لانگ باز می‌کنید، قیمت لیکویید شدن پایین‌تر از قیمت ورود است. برای یک پوزیشن شورت نیز، در صورت صعود قیمت به نقطه‌ی مشخص، لیکویید شدن رخ می‌دهد.

توصیه می‌شود از اهرم بالاتر از 10 استفاده نکنید. تازه‌کارها نیز بهتر است از اهرم بیشتر از 2 استفاده نکنند.

لیکویید شدن چگونه اتفاق می‌افتد؟

در مواردی که صرافی قادر به انحلال موقعیت‌ها پیش از رسیدن به تراز منفی نباشد، برای پوشش زیان از روش‌های زیر استفاده می‌کند:

  • صندوق بیمه (Insurance fund): صندوقی است که توسط صرافی نگهداری می‌شود. این صندوق تاسیس شده تا اطمینان حاصل شود تریدرها سود خود را به طور کامل برداشت کنند و همچنین متحمل زیان‌های غیرضروری نشوند.
  • سیستم زیان‌های اجتماعی (Socialized Losses): در این روش زیان‌های موقعیت‌های ورشکسته بین تمام معامله‌گران سودآور تقسیم می‌شود.
  • لیکوئید شدن با اهرم‌زدایی خودکار (Auto-deleveraging liquidation): با استفاده از اهرم‌زدایی خودکار، صرافی موقعیت‌های معامله‌گران را بر اساس اولویت و با توجه به میزان سود و اهرم لیکوئید می‌کند تا موقعیت‌های دیگر را پوشش دهد.

صندوق بیمه چیست؟

صندوق‌های بیمه از تریدرهای ورشکسته در مقابل زیان‌های غیرضروری محافظت می‌کنند. علاوه بر این تضمین می‌کنند که دیگر معامله‌ها به سود خود خواهند رسید. هدف اصلی این صندوق‌ها، کم کردن موارد لیکویید شدن از طریق انحلال خودکار است. با ADL یا اهرم‌زدایی خودکار، موقعیت‌ها تریدرها به صورت خودکار منحل می‌شود. در چنین شرایطی، ممکن است پوزیشن‌های مخالف با اهرم بالا نیز لیکویید شوند.

منابع این صندوق با موقعیت‌های لیکویید شده تامین می‌شود. وقتی سفارشی با قیمت کمی متفاوت با قیمت لیکویید شدن منحل شود، تفاوت مثبت وارد صندوق می‌شود. این مدل فقط برای صرافی‌های ارز دیجیتال نیست. صرافی‌های سنتی نیز از این شیوه استفاده می‌کنند.

چگونه از لیکویید شدن جلوگیری کنیم؟

چگونه از لیکویید شدن جلوگیری کنیم؟

چگونه از لیکویید شدن جلوگیری کنیم؟

درک این نکته بسیار حیاتی است که هیچوقت از تمام سرمایه‌ی خود به عنوان مارجین استفاده نکنید. معامله‌گران حرفه‌ای معمولا تنها 10 درصد از کل سرمایه را به عنوان مارجین وارد می‌کنند. به عنوان دومین نکته هیچگاه از اهرم‌های بالاتر از 10 استفاده نکنید! در برخی از صرافی‌ها اهرم‌های 50 برابر و بالاتر ارائه می‌شوند، اما نباید در دام آنها بیفتید. هر چقدر لوریج بیشتر باشد، ریسک لیکویید شدن بالاتر خواهد رفت.

دو نوع اهرم یا لوریج معاملاتی وجود دارد: اهرم ایزوله و اهرم کراس (متقاطع). لازم است تفاوت این دو را بدانید. در اهرم ایزوله، حاشیه تنها به یک معامله محدود می‌شود. به عبارت دیگر، در صورت لیکویید شدن صرافی تمام وجوه حساب را برداشت نخواهد کرد. مارجین ایزوله برای کسانی مناسب است که فقط یک پوزیشن معاملاتی دارند. در این حالت حتی پس از باز کردن پوزیشن، تریدر می‌تواند اهرم را در حین معامله تغییر و یا مارجین را افزایش دهد.

در کراس مارجین یا اسپرد مارجین، صرافی می‌تواند از کل مارجین (Maintenance Margin) برای جلوگیری از لیکویید شدن استفاده کند. یعنی سود حاصل از یک معامله به صورت خودکار زیان پوزیشن باز دیگر را پوشش می‌دهد. این نوع اهرم برای تریدرهایی مناسب است که همزمان چندین معامله در جفت‌های مختلف دارند و یا آربیتراژ می‎‌کنند. مارجین کراس از شما در برابر لیکویید شدن در یک پوزیشن خاص محافظت می‌کند.

با رعایت موارد فوق تا حدی ایمن خواهید بود، اما مهم‌ترین و موثرترین راه برای جلوگیری از لیکویید شدن تعیین حد ضرر است. با تعیین حد ضرر مناسب در معاملات گیر نخواهید افتاد. حد ضرر را پیش از ورود به موقعیت تعیین کنید تا در صورت بروز مشکل بلافاصله پوزیشن معاملاتی بسته شود.

سوالات متداول

هنگامی که در یک معامله‌ی اهرمی تمام مارجین خود را از دست بدهید (ضرر به اندازه‌ی 100 درصد سرمایه‌ی اولیه باشد)، صرافی به صورت خودکار معامله شما را می‌بندد و اصطلاحا لیکویید می‌شوید.

مهم‌ترین و موثرترین راه برای جلوگیری از لیکویید شدن تعیین حد ضرر است. علاوه بر این، در میزان اهرم زیاده‌روی نکنید و از کراس مارجین نیز می‌توانید استفاده کنید.

چگونه امور مالی را مدیریت کنیم

چگونه امور مالی را مدیریت کنیم؟ | مدیریت مالی بر روی نسبت، سهام و بدهی تمرکز دارد. دوره مدیریت مالی برای مدیریت توزیع سود سهام، افزایش سرمایه، پرچین و بررسی نوسانات ارزهای خارجی و چرخه محصولات بسیار اهمیت دارد. مدیران مالی افرادی هستند که تحقیق می کنند و بر اساس تحقیق انجام شده، تصمیم می گیرند برای تأمین اعتبار دارایی شرکت و همچنین به حداکثر رساندن ارزش سهام برای همه سهامداران، چه نوع سرمایه ای جذب کنند. همچنین مدیریت مالی به مدیریت کارآمد و مؤثر پول (وجوه) به گونه‌ای که منجر به تحقق اهداف سازمان باشد، اشاره دارد. اهمیت این عملکرد صرفا در ظاهر نیست، بلکه در بطن قضیه نیز دیده می شود. امور مالی شاهرگ هر کسب و کار است. منایع مالی همیشه محدود هستند به همین دلیل بسیار مهم است که به طور موثر چگونه اهداف معاملاتی تعیین کنیم؟ مدیریت شوند.

برای هر کسب و کاری مهم است که سرمایه گذاری به گونه ای صورت بگیرد که بازده حاصل از سرمایه گذاری از هزینه ها بیشتر باشد. به طور خلاصه، مدیریت مالی:

  • برای کاهش هزینه های مالی تلاش می کند
  • کافی بودن بودجه را تضمین می کند.
  • با برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل فعالیت های مالی مانند تهیه و استفاده از وجوه سروکار دارد.

دوره مدیریت مالی

چشم انداز شغلی مدیریت مالی و وظایف آن ها

مدیران مالی عموماً می توانند در دو بخش فعالیت کنند، یکی بخش امور مالی و دیگری در بخش حسابداری شرکت. این افراد در هر دو بخش اهداف و وظایفی را بر عهده دارند که در ادامه به آن ها می پردازیم.
اهداف سمت مدیر امور مالی

  • به حداقل رساندن هزینه های مالی
  • مدیریت مؤثر بودجه
  • مدیریت بدهی ها و مطالبات پرداخت شده
  • هماهنگی بین بخش عملیاتی و بازاریابی
  • افزایش بازده سرمایه گذاری
  • ایجاد کنترل داخلی مؤثر بودجه و عملیات

وظایف مدیر مالی

  • مدیریت سرمایه از طریق افزایش سرمایه به وسیله وام، سرمایه در گردش و حقوق صاحبان سهام
  • تدوین استراتژی برای به حداقل رساندن هزینه ها
  • پرداخت بدهی طلبکاران و مذاکره با آن ها برای گرفتن وقت بیشتر
  • مذاکره و جمع آوری بدهی ها هنگامی که اعتبار مالی شرکت کم است
  • سرمایه گذاری در صندوق های بلا استفاده
  • کنترل داخلی بودجه
  • بررسی و تحلیل عاملات به صورت دوره ای

اهداف سمت حسابدار

  • تطابق با استاندارد های مختلف گزارش دهی
  • رعایت مراحل کار استاندارد
  • پیروی از شرایط مختلف قانونی
  • گزارش به مقامات بالاتر
  • حسابداری بدون نقص و ایراد

وظایف حسابدار

  • حساب کردن معاملات به صورت روزانه
  • مدیریت یا محاسبه پرداخت های قانونی، مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر درآمد
  • گزارش تخلافات به مراجع قانونی
  • جمع آوری اسناد برای نقل و انتقالات

تصمیمات مالی چیست و چه اهمیتی دارند؟

تصمیم مالی فرآیندی است که مسولیت کلیه تصمیمات مربوط به بدهی و حقوق صاحبان سهام شرکت و همچنین مسائل مربوط اوراق را به عهده دارد. برای داشتن یک روند مالی خوب، باید این مراحل زیر را دنبال کنید:

تعیین وضعیت مالی فعلی: با دانستن کلیه اطلاعات مربوط به وضعیت مالی شرکت، مانند حساب های بانکی، وام، مالیات، قبوض، سرمایه گذاری، بیمه و همچنین تحلیل آن ها می توانید وضعیت مالی شرکت را ارزیابی کنید.

اهداف مالی خود را تعیین کنید: اهدافی را که می خواهید به آن ها برسید و خطراتی که پیش روی شما وجود دارد، مشخص کنید.

دوره های مختلف عملیات را مشخص کنید: پس از تعیین اهداف، باید اقدامات انجام شده را انجام دهید.

ارزیابی گزینه های مختلف: برای انجام پروژه یک اقدام منحصر به فرد وجود ندارد. باید بدانید که برای رسیدن به اهداف یکسان روش های مختلفی وجود دارد.

تدوین و اجرای اقدامات برنامه مالی: وقتی اهداف خود را قبلاً تعیین کرده اید و اقدامات انجام شده را می دانید، فقط باید پروژه را اجرا کنید. باید در نظر داشته باشید که همیشه سود بیشتر در زمان کمتر به معنای برنامه ریزی مالی بهتر نیست. شما باید اهداف را در اولویت قرار دهید.

بررسی و تجدید نظر در برنامه مالی: نحوه عملکرد پروژه نسبت به پیش بینی که قبلاً انجام شده است را ارزیابی کنید، اگر مطابق انتظارات پیش نمی رود باید یک استراتژی موثر برای اصلاح اشتباهات پیشنهاد دهید.

اهمیت دوره مدیریت مالی چیست؟

همانطور که گفته شد امور مالی یکی از مهم ترین مولفه های یک تجارت است که باید اهداف آن را برآروده سازد. هر کسب و کاری باید به میزان کافی منابع مالی در اختیار داشته باشد تا بتواند به اهداف خود دست یابد. هدف تجارت فقط با کمک مدیریت مؤثر امور مالی قابل دستیابی است. ما نمی توانیم از اهمیت امور مالی در هر زمان و هر شرایطی غافل باشیم. در ادامه به اهمیت دوره مدیریت مالی می پردازیم.

برنامه ریزی مالی
مدیریت مالی به تعیین نیازهای مالی کسب و کار کمک می کند و در نهایت منجر به برنامه ریزی مالی می شود. برنامه ریزی مالی بخش مهمی از تجارت است و در پیشرفت آن نقش تعیین کننده ای دارد.

کسب وجوه
مدیریت مالی شامل دستیابی به منابع مالی مورد نیاز برای کسب و کار است. به دست آوردن وجوه مورد نیاز، نقش عمده ای در مدیریت مالی ایفا می کند که شامل منبع مالی ممکن با حداقل هزینه است.

استفاده صحیح از بودجه
استفاده مناسب و تخصیص بودجه منجر به بهبود بهره وری عملیاتی تجارت می شود. هنگامی که مدیر مالی به درستی از وجوه استفاده کند، می تواند سرمایه را کاهش داده و ارزش سهام را افزایش دهد.

تصمیم گیری مالی
مدیریت مالی به تصمیم گیری صحیح اقتصادی در مورد مشاغل کمک می کند. تصمیم مالی بر کل عملکرد کسب و کار تأثیر خواهد گذاشت چرا که رابطه مستقیمی با کارکردهای مختلف بخش از جمله بازاریابی، تبلیغات، تولید وغیره وجود دارد.

بهبود سود آوری
سودآوری صرفاً به اثربخشی و استفاده صحیح از بودجه بستگی دارد. مدیریت مالی با کنترل بودجه، تحلیل نسبت و همچنین تحلیل هزینه سود، به بهبود وضعیت سود آوری کمک می کند.

ثروت شرکت را افزایش می دهد
مدیریت مالی در زمینه افزایش ثروت سرمایه گذاران بسیار مهم است. هدف نهایی هر کسب و کار این است که میزان سود را به حداکثر برساند و سود آوری بیشتر منجر به حداکثر رساندن ثروت سرمایه گذاران و همچنین کشور است.

افزایش میزان پس انداز
پس انداز فقط زمانی امکان پذیر است که تجارت سودآوری بیشتری کسب کند و ثروت را به حداکثر برساند. مدیریت مالی مؤثر به ارتقا و افزایش میزان پس انداز فردی و شرکت ها کمک می کند. امروزه بخش های مختلف شرکت نمی توانند بدون مدیریت مالی فعالیت کنند.

آموزش مدیریت مالی

گواهینامه مدیریت مالی موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان چه اهمیتی دارد؟

حال که با اهمیت دوره مدیریت مالی آشنا شدید شاید بخواهید در این دوره شرکت کنید، قطعا موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان بهترین انتخاب است. موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان با سال ها سابقه درخشان در برگزاری دوره های آموزشی و برخورداری از اساتید برتر از سراسر کشور تمامی مهارت ها و دانش مدیریت مالی را در سطح عالی آموزش می دهد. همچنین با اخذ گواهینامه مدیریت مالی ما که دارای تاییدیه سازمان wes کاناداست شانش شما برای مهاجرت به کانادا را افزایش می دهد. با شرکت در دوره مدیریت مالی می توانید فرصت های شغلی بهتر، ارتقای شغلی و حقوق بالاتری داشته باشید و حتی اگر کارآفرین باشید با آموزش مدیریت مالی موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان از دیگران یک سرو گردن بالاتر هستید و می توانید استارت آپ خود را با قدرت شروع کنید و موفق شوید. فراموش نکنید که مدرک مدیریت مالی موسسه ما مورد تایید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری می باشد که با داشتن این مدرک می توانید به سرعت وارد بازار کار شوید و در سمت های مدیریتی، حسابداری و بانکداری در بخش های خصوصی و دولتی مشغول به کار شوید.

چگونه اهداف معاملاتی تعیین کنیم؟

در این مطلب می‌خوانید چگونه از حمایت و مقاومت استفاده کنید تا بتوانید تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرید.

به زبان ساده، محدوده حمایت (Support) جایی است که قیمت یک دارایی از آن محدوده تمایل به رشد دارد و محدوده مقاومت (Resistance) جایی است که قیمت در آن محدوده تمایل به افت دارد.

اما پیش از اقدام به معامله براساس این مناطق در یک نمودار، معامله‌گران باید اطلاعاتی بیش از تعاریف ساده در مورد حمایت و مقاومت داشته باشند.

برای استفاده موثر از حمایت و مقاومت، ابتدا باید بدانید قیمت یک دارایی چگونه تغییر پیدا می‌کند، تا بتوانید حمایت و مقاومت را در آن چارچوب تفسیر کنید.

همچنین باید آگاه باشید که انواع متفاوتی از حمایت و مقاومت وجود دارند:

  • مینور یا کوچک (Minor)
  • ماژور یا بزرگ (Major/Strong).

سطوح حمایت یا مقاومت جزئی یا مینور، توانایی پایینی در برابر فشار عرضه یا تقاضا دارند، درحالیکه در سطوح قوی یا ماژور، معمولا قیمت در تلاش اول نمی‌تواند آن سطح حمایت یا مقاومت را بشکند و با چندین تلاش ممکن است آن سطح شکسته شود.

استفاده از خطوط روند (Trendlines)

خطوط روند خطوط افقی یا زاویه‌داری هستند که حمایت و مقاومت را برجسته می‌کنند. اگر قیمتی در دو موقعیت مختلف پشت سر هم در یک محدوده قیمت ثابت متوقف شده و در جهت عکس حرکت کند، خطی افقی ترسیم می‌شود تا نشان داده شود که بازار در حال تلاش برای عبور از آن محدوده است.

تشخیص سطوح حمایت و مقاومت

در روند صعودی، قیمت سقف‌ها و کف‌های بالاتر ایجاد می‌کند و در روند نزولی، قیمت کف‌ها و سقف‌های پایین‌تر از قبل ایجاد می‌کند.

سقف‌ها و کف‌ها را در یک روند به یکدیگر متصل کنید. سپس آن خط را به سمت راست ادامه دهید تا ببینید حمایت یا مقاومت بالقوه قیمت در آینده کجا خواهد بود.

این خطوط ساده، روندها، دامنه‌های قیمت، و سایر الگوهای نموداری را مشخص خواهند کرد. خطوط روند می‌توانند به معامله‌گران به صورت تصویری نشان دهند که بازار در حال حاضر در چه مسیری حرکت می‌کند و در آینده چه خواهد شد.

سطوح حمایت و مقاومت جزئی و عمده

سطوح حمایت و مقاومت جزئی قدرت کمی در برابر فشار عرضه و تقاضا دارند و معمولا به راحتی شکسته می‌شوند.

حمایت و مقاومت های جزئی

به عنوان مثال، اگر روند قیمت به سمت پایین است، ابتدا یک کف ایجاد می‌کند، سپس باز می‌گردد و بعد دوباره شروع به افت می‌کند.

آن کف را می‌توان محدوده حمایت جزئی دانست زیرا قیمت متوقف نشد و از آن سطح بازگشت کرد. اما از آنجا که روند نزولی است، احتمالا قیمت در نهایت از آن سطح حمایت جزئی بدون هیچ مشکلی به پایین افت خواهد کرد.

مناطق حمایت یا مقاومت جزئی، بینش‌هایی برای تحلیل و یافتن فرصت‌های معاملاتی بالقوه در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد.

در مثال بالا، اگر قیمت از سطح حمایت جزئی پایین‌تر برود متوجه می‌شویم که روند نزولی هنوز ادامه دارد.

اما اگر قیمت در کف یا نزدیک به کف قبلی متوقف شده و بازگشت کند، در این صورت احتمالا یک محدوده رنج (Range محدوده‌ای که قیمت در آن روند خاصی ندارد و در یک محدوده خاص نوسان می‌کند) در حال شکل‌گیری است.

اگر قیمت متوقف شده و بالاتر از کف قبلی برود، در این صورت کف بالاتری خواهیم داشت و این نشانگر تغییر احتمالی روند از نزولی به صعودی است.

مناطق حمایت و مقاومت قوی (Major)، سطوحی از قیمت هستند که اخیرا باعث بازگشت روند شده‌اند. اگر قیمت در حال صعود بود و سپس دچار روند نزولی شد، قیمتی که در آن روند معکوس شده و بازگشته، سطح مقاومت قوی است. جایی که روند نزولی پایان می پذیرد و روند صعودی آغاز میشود سطح حمایت قوی است.

هنگامی که قیمت به محدوده حمایت یا مقاومت قوی برمی‌گردد، اغلب در شکست آن ناکام می‌ماند.

به عنوان مثال، اگر قیمت تا یک سطح حمایت قوی نزول کند، اغلب از آن به سمت بالا بازگشت می‌کند. روند قیمت ممکن است در نهایت آن سطح حمایت یا مقاومت را بشکند اما پیش از شکست آن سطح، معمولا چندبار به سطح برخورد کرده و بازمی‌گردد.

معامله براساس حمایت و مقاومت

روش اولیه معامله با استفاده از حمایت و مقاومت، ورود به معامله خرید در نزدیک به سطح حمایت در روندهای صعودی یا بخش‌هایی از محدوده رنج یا الگوهای نموداری است که قیمت‌ها به سمت بالا حرکت می‌کنند.

مقاومت و حمایت مینور و ماژور

همچنین فروش باید نزدیک به مقاومت در روندهای نزولی یا بخش‌هایی از محدوده رنج یا الگوهای نموداری باشد که قیمت‌ها به سمت پایین حرکت می‌کنند.

این کار به مشخص‌کردن روندی طولانی‌مدت کمک می‌کند، حتی به هنگام معامله براساس محدوده رنج یا الگوی نموداری.

روند مسیر مناسب برای معامله را نشان می‌دهد. به عنوان مثال، اگر روند نزولی باشد اما بعد یک محدوده رنج ایجاد شود، ترجیح بر فروش در مقاومت محدوده رنج است به جای خرید در حمایت آن محدوده رنج.

روند نزولی به ما نشان می‌دهد که فروش، احتمالا سود بیشتری نسبت به خرید کردن به همراه خواهد داشت (در بازارهایی که امکان فروش استقراضی یا Short selling وجود دارد). اگر روند صعودی باشد و سپس یک الگوی مثلثی شکل بگیرد، خرید نزدیک به حمایت الگوی مثلثی بهتر است.

خرید نزدیک به حمایت و فروش نزدیک به مقاومت می‌تواند نتیجه‌بخش باشد اما هیچ تضمینی نیست که حمایت یا مقاومت حفظ شوند. بنابراین، پیش از هرگونه اقدام معاملاتی از اینکه بازار هنوز به این محدوده توجه می‌کند بیشتر مطمئن شوید.

به هنگام خریدِ نزدیک به حمایت، منتظر تثبیت قیمت در محدوده حمایت باشید و سپس هنگامی که قیمت از سقف آن محدوده کوچک بالاتر رفت خرید کنید.

هنگامی که قیمت اینگونه رفتار می‌کند، به ما نشان می‌دهد که روند قیمت هنوز به محدوده حمایت توجه دارد و قیمت در حال شروع به بازگشت و بالاتر رفتن از حمایت است.

همین مفهوم به فروش در مقاومت نیز اعمال می‌شود. منتظر تثبیت قیمت در نزدیک به محدوده مقاومت بمانید، سپس به هنگام پایین رفتن قیمت از کفِ محدوده‌ی کوچک، فروش را انجام دهید.

به هنگام خرید کردن، حد ضرر را پایین‌تر از حمایت و به هنگام Short کردن، حد ضرر را بالاتر از مقاومت در نظر بگیرید.

اگر منتظر تثبیت قیمت هستید، به هنگام خرید، حد ضرر را پایین‌تر از محدوده تثبیت قیمت در نظر بگیرید. به هنگام Short کردن، حد ضرر را بالاتر از محدوده تثبیت قیمت قرار دهید.

هنگام ورود به یک معامله، برای یک خروج سودآور، قیمت هدف در نظر داشته باشید. اگر نزدیک به حمایت خرید می‌کنید، درست پیش از اینکه قیمت به مقاومت قوی برسد از معامله خارج شوید.

اگر در مقاومت Short می‌کنید، پیش از اینکه قیمت به حمایت قوی برسد خارج شوید. همچنین می‌توانید در سطوح حمایت و مقاومت جزئی خارج شوید. به عنوان مثال، اگر در حمایت و در کانالی با روند صعودی خرید می‌کنید، در چگونه اهداف معاملاتی تعیین کنیم؟ بالای کانال فروش داشته باشید.

در برخی موارد ممکن است به جای اینکه قیمت از حمایت یا مقاومت برگردد، فراتر از آن رشد یا افت کند. درصورتیکه صبر کنید به جای فروش در حمایت/مقاومت جزئی، شکست مقاومت یا حمایت اتفاق بیفتد ممکن است بتوانید سود بیشتری به دست آورید.

به عنوان مثال، اگر نزدیک به حمایت در الگوی مثلث درون روند صعودی بزرگتر خرید می‌کنید، معامله را تا زمانیکه مقاومت الگوی مثلث شکسته می‌شود نگاه دارید و با روند صعودی همراه شوید.

همچنین حمایت قدیمی می‌تواند بدل به سطح مقاومت جدید شود و بالعکس. این مسئله همیشه صادق نیست اما در برخی شرایط خاص، خوب کار می‌کند.

شکست‌های ناقص

قیمت دارایی‌ها اغلب از آنچه انتظار داریم اندکی فراتر می‌روند.

این مسئله همیشه اتفاق نمی‌افتد، اما وقتی اتفاق بیفتد شکست ناقص نامیده (False breakout) می‌شود.

شکست ناقص سطح حمایت

اگر تحلیل ما نشان دهد که سطح حمایتی در 10000 ریال وجود دارد، ممکن است قیمت از 10000 ریال عبور کرده و پایین‌تر رود و به عنوان مثال به 9995 یا 9990 ریال برسد، و سپس افزایش پیدا کند.

حمایت و مقاومت محدوده هستند و نه قیمتی دقیق.

وقتی بطور مثال گفته می‌شود حمایت روی 10000 ریال است، انتظار نداشته باشید دقیقا قیمت از 10000 ریال برگردد. قیمت معمولا از محدوده حمایت و مقاومت اندکی پایین‌تر و بالاتر می‌شود ولی شکست کامل حمایت یا مقاومت اتفاق نیفتاده است. احتمال توقف در قیمتی دقیقا مشابه قیمت قبل نامتحمل است.

شکست‌های ناقص فرصت‌های معاملاتی عالی هستند.

یک استراتژی این است که منتظر یک شکست ناقص بمانید و تنها پس از اتفاق افتادن این شکست وارد بازار شوید. به عنوان مثال، اگر روند صعودی است و قیمت در حال بازگشت به سمت حمایت است، اجازه بدهید قیمت زیر حمایت شکسته شود و سپس هنگامی که قیمت شروع به بازگشت بالاتر از حمایت کرد خرید کنید.

به همین ترتیب، اگر روند نزولی است و قیمت در حال بازگشت به سمت مقاومت است، اجازه بدهید قیمت بالای مقاومت شکسته شود و سپس هنگامی که قیمت شروع به افت زیر مقاومت کرد دست به معامله Short بزنید.

نکته منفی این روش این است که شکست ناقص همیشه اتفاق نمی‌افتد.

انتظار برای شکست ناقص ممکن است باعث از دست رفتن شانس‌های خوب معاملاتی شود. بنابراین، معمولا بهتر است از فرصت‌های معاملاتی پیش آمده استفاده کنید. اگر توانستید در این بین یک معامله حاصل از شکست ناقص به دست آورید، این یک امتیاز ویژه است.

از آنجا که شکست‌های ناقص گاهی اتفاق می‌افتند، حد ضرر را باید اندکی دورتر از حمایت یا مقاومت در نظر گرفت تا شکست ناقص نتواند به حدضرر شما را فعال کند.

تطبیق تصمیمات معاملاتی با سطوح جدید حمایت و مقاومت

حمایت و مقاومت پویا هستند و از این رو تصمیمات معاملاتی شما براساس آنها نیز باید پویا باشند.

در یک روند صعودی، آخرین کف و آخرین سقف اهمیت دارند.

اگر قیمت کف پایین‌تر ایجاد کند به معنای تغییر بالقوه در روند است و اگر قیمت سقف جدید ایجاد کند می‌تواند نشان‌ از استمرار روند صعودی باشد.

توجه خود را روی سطوح حمایت و مقاومتی که اکنون اهمیت دارند متمرکز کنید. روندها اغلب در محدوده‌های قوی دچار مشکل می‌شوند. آنها ممکن است سرانجام از آن محدوده قوی عبور کنند، اما این امر مستلزم تلاش‌های متعدد و صرف زمان است.

روی نمودار خود سطوح حمایت و مقاومت عمده را علامت بزنید، زیرا در صورت نزدیک شدن قیمت به آن محدوده‌ها این سطوح ممکن است دوباره مهم شوند. تنها زمانی که دیگر اهمیتی ندارند آنها را پاک کنید، مثلا، اگر قیمت یک محدوده حمایت یا مقاومت قوی را شکسته و بدون مشکل در حال عبور از آن است.

همچنین سطوح حمایت و مقاومت جزئی فعلی و مهم را روی نمودار علامت بزنید.

این مسئله می‌تواند به شما برای تحلیل روندها، محدوده‌های رنج، و الگوهای نموداری جاری کمک کند.

با شکل‌گیری محدوده‌های جدید حمایت و مقاومت، سطوح جزئی حمایت و مقاومت نیز خیلی زود اهمیت خود را از دست می‌دهند. به رسم محدوده‌های جدید حمایت و مقاومت ادامه دهید و خطوط حمایت و مقاومتی که به علت عبور قیمت از آنها دیگر اهمیتی ندارند را پاک کنید.

اگر روی نمودارهای خیلی کوتاه‌مدت مانند چنددقیقه معامله می‌کنید، حمایت‌ها و مقاومت‌های روی نمودارهای بلندمدت‌تر ممکن است مهم باشند ولی نباید بیش از حد به آنها توجه کنید.

اگر اطلاعات بیش از اندازه‌ای وارد ذهن‌تان شود کار را برای خود دشوار می‌کنید.

به آنچه که اکنون در جریان است توجه داشته باشید و سطوح حمایت و مقاومت امروز را حین شکل‌گیری مشخص کنید.

معامله بر اساس حمایت و مقاومت احتیاج به تمرین زیاد دارد.

روی جدا کردن روندها، محدوده‌های رنج، الگوهای نموداری، حمایت و مقاومت روی یک نرم‌افزار تحلیل تکنیکال تمرین کنید. سپس روی تعیین هدف و حد ضرر معاملات خود تمرین داشته باشید.

تنها هنگامی که روش معاملاتی‌تان را تست کردید و سودآور بود، با پول واقعی وارد معامله شوید.

هدف و انگیزه برای درس خواندن

هدف گیری مثبت به انسان قدرت ایستادگی و مبارزه با مشکلات را می‌دهد.هدف‌دار بودن، توانایی های فرد را افزایش می دهد و او را به حرکت وامی دارد.هدف دار بودن، اندیشه را فعال می‌کند و به کارها جهت می‌دهد.

هدف و انگیزه برای درس خواندن

هدف و انگیزه برای درس خواندن ما هممون یه دوران تحصیلی داریم. یکی تا تهشو میره و یکی وسطش رهاش میکنه. هرکیم یه تحلیلی از درس داره. مثلا یکی میگه بی سوادا بهتر از با سوادان و برعکس. ولی جدا از همه ی اینا واقعا هدف ما مردم از خوندن درس و تحصیل کردن چیه؟ برای خواندن ادامه مطلب با ما همراه باشید.

ببینید این موضوع خیلی موضوع پیچیده ای هستش مخصوصا توی ایران. بخاطر یسری اشتباهات سیستم آموزشی و طرز فکر خیلی از بچه ها. خیلیا هستن از ترس پدر و مادرها میخونن، خیلی ها هستن دقیقا برعکس از ترس پدر و مادرها نمیخونن. خیلیا میان سر کلاس فقط برای مسخره بازی و خوش گذرونی. خیلیا هم واقعا میخونن و دوست دارن. ولی این همه هدف هست. کدومش به جایی میرسه؟

کسی که از ترس پدر و مادر میخونه نمیتونه علاقشو تا وقتی خودش بخواد دنبال کنه، چون به احتمال خیلی زیاد پدر و مادر برای رشتش هم نقشه دارن و مجبورش میکنن. اونایی که عاشق درسن هم دو نوع هستن: یسریشون تظاهر به عاشق درس بودن دارن که درواقع پی به دلشون گذاشتن برای مدرک و یسریشونم واقعا عاشق درس هستن که دوست ندارن مثه طوطی ها فقط یچیزیو حفظ کنن و یک سال نشده یادشون بره. برای نوع اول باید بگم توی دنیا مدرک خیلی درصد کمی مهمه. الان معیار اصلی دانش فنی و اخلاق هستش. در منظور اصلی یعنی کسی که بتونه از اون چیزی که خونده استفاده کنه. نه مثه طوطی تو تحصیل بوده باشه و الانم چیزی یادش نیاد.

حالا اینا دو نمونه بودن که من از نظر خودم گفتم به کجا میرسن. ولی انقدر نمونه هست که من اگه بخوام همرو بگم تا صبح فردا هم تموم نمیشه ولی درکل میشه گفت معیار اصلی برای موفقیت تحصیل نیست. یسریا درس میخونن ولی قربون نخوندن

مگه زاکربرگ نبود که از دانشگاه انصراف داد. الان میتونه با داراییش همه ی مارو بخره و در راه خدا آزاد کنه ولی یسریام هستن واقعا از درس استفاده میکنن. مثلا فکر میکنین انیشتین خیلی مدرک داشته که تونسته یکی از معروف ترین دانشمند های دنیا بشه. نه بابا! انیشتین قبل از اینکه دیپلم بگیره خودش به عمد کاری کرد که اخراج بشه و به نوعی از آلمان در رفت. چون سیستم آموزشیه بد جور فجیعی داشت

اینم تصویری ناب از استاد انیشتین

هدف و انگیزه برای درس خواندن

زمان انیشتین توی آلمان بیشتر مدارس باید زبان یونانی و لاتین یاد میگرفتن. تا کلاس هفتم فیزیک نداشتن. کسی حق نداشت از مدرسه انتقاد کنه و همچی باید حفظ میشد و اصلا درک مطلب مهم نبود. خب ولی چجوری انیشتین تونست بهترین بشه؟ راه خودشو کشید و اون جوری که میخواست بود. چه اونا قبول کنن چه نکنن. پس انیشتین با استقلال خودش به اینجایی که هست رسید. زیر بار حفظیات نرفت و نشست یاد گرفت، از اون مدرسه خودشو اخراج کرد ولی عمرا کسی از ماها از این جرعتا داشته باشیم و… برای همینه که حالا E=mc² رو میشنوی تن و بدنت میلرزه. چون این انیشتینه 👏

پس هیچ وقت هدف اصلیتو درس قرار نده. هدفتو این قرار نده که بشینی انقدر تست بزنی تا کنکور رو قبول بشی. اینا چیزیایی هست که مجبوریم تو همه جا قبول کنیم ولی تویی که باید تغییر رو ایجاد کنی. اول بشین و خودتو تغییر بده، طرز فکرتو عوض کن و بعد اینکه خودت آدم شدی بیا سراغ دنیا. اون موقع هست که میتونی کسی بشی که میتونه بدونه درس هم بهترین باشه.

سعیت بر این نباشه که بخوای مبصر کلاس باشی. مگه چه چیزی بهت میده؟ سعی کن جدا از درس به چیزایی که دوسشون داری فکر کنی. انجامشون بده. رزومشون کن. وقتی اینکارارو انجام دادی درسم به دردت میخوره. ولی اگه مثه طوطیا بشینی و جمله و کلمه حفظ کنی و بعدم یه امتحان زپرتی بدیو بری کلاس بالاتر بدردت نمیخوره. پس فردا حتی نمیتونی یه ضرب دو رقمی انجام بدی. حتی نمیتونی یه جملرو بدون غلط بخونی.

در کل هدفم از این مطلب این بود که یسری از هدف هایی از تحصیل رو بگم و اینم بگم که چجوری میشه از درس و مدرسه هم به خوبی استفاده کرد. حالا دیگه همچیز به ماها بستگی داره. تا ببینیم چند نفرمون میتونن به آدمایی مثل انیشتین یا زاکربرگ برسن. تو هدفت از درس خوندن و تحصیل چیه و چجوری پیش میبریش؟

اصولاً تمام انسان‌ها با ملاحظه هدفی که دارند به چهار گروه تقسیم می‌شوند:

1. گروهی اهداف قابل وصول و منطقی دارند، این گروه از انسان‌ها پیروز هستند؛ زیرا با توجه به موقعیت، امکانات و توانایی‌های خود گام برمی دارند و در زندگی هدف‌هایی را مشخص می‌کنند و با برنامه به هر یک نزدیک می‌شوند. آن‌ها برای هر دقیقه ارزش قائلند و هرگز وقت خود را بیهوده نمی‌گذرانند، هر روز می‌دانند به کجا می‌روند و چه کاری باید انجام دهند؛ برنامه ماهیانه و سالیانه آن‌ها نیز در تعقیب هدف‌هایی که مشخص کرده‌اند روشن است.

2. گروهی، اهدافی خارج از توانایی و امکانات خود در نظر می‌گیرند که رسیدن به آن اهداف برای آنان غیرممکن است. آیا به نظر شما با تفنگی که دویست متر برد دارد می‌توان به هدفی که در سیصد متری است شلیک کرد!؟ هرگز ممکن نیست. به قول قدیمی‌ها، برداشتن سنگ بزرگ نشانه نزدن است.

3. گروهی نیز اهدافی بسیار کوچک انتخاب می‌کنند، این گروه از توانایی‌هایی که خداوند به همه انسان‌ها داده است غفلت کرده و آن گونه که باید خود را نشناخته‌اند. آن‌ها دایره فعالیت‌هایشان را محدود ساخته و کمتر از امکانات واستعداد های خود بهره می‌برند.

4. گروهی هیچ هدف سازنده و خوبی را در زندگی دنبال نمی‌کنند. آنان افرادی هستند که نمی‌دانند برای چه زندگی می‌کنند و در مقابل زندگی چه مسئولیت‌هایی دارند. این گروه در برابر حوادثی که برایشان اتفاق می‌افتد کم طاقت هستند و خیلی سریع خود را می‌بازند. آن‌ها هرگز توانایی حل مشکلات و مبارزه با سختی‌ها را ندارند.

هدف و انگیزه برای درس خواندن

هدف گیری مثبت به انسان قدرت ایستادگی و مبارزه با مشکلات را می‌دهد.

هدف‌دار بودن، توانایی های فرد را افزایش می دهد و او را به حرکت وامی دارد.

هدف دار بودن، اندیشه را فعال می‌کند و به کارها جهت می‌دهد. هدف مانند بادبان کشتی است که انسان را از میان امواج سرگردان می‌رهاند. انسان بی هدف، همچون کشتی بدون بادبان است.

هدف داری به انسان انگیزه می‌دهد و فعالیت‌ها را هماهنگ می‌کند.

هدف داری شما را در یادگیری کمک می‌کند و فرایند آموختن را آسان‌تر و سریع‌تر می‌سازد.

هدف گیری خوب، علاقه شما را نسبت به تحصیل افزایش می‌دهد. میل و رغبتی فراوان درشما ایجاد می‌کند. اگر دانش آموزان موفق را مورد مطالعه قرار دهید خواهید دید که آن‌ها هدف‌های ویژه ای را دنبال کرده‌اند.

بنابراین، هدف‌دار بودن، کلیدی است که می‌تواند عمده اشکالات دانش آموزان را در زمینه یادگیری حل کند. بررسی وضعیت دانش آموزان نشان می‌دهد که وقتی حین تحصیل هدفی برای خود انتخاب می‌کنند، نمرات درسی آن‌ها بلافاصله بالا می‌رود. در واقع مشکل دانش آموزانی که نمرات پایین می آورند و دانشجویانی که دلسرد از تحصیل می‌شوند و دانشگاه را ترک می‌کنند، اینست که واقعاً نمی‌دانند برای چه درس می‌خوانند؟

تعیین هدف، یکی از مهم‌ترین علل موفقیت شماست که باید به دقت انجام گیرد و به هر میزان اهدافی که در نظر گرفته‌اید برایتان با ارزش و مهم باشد، انگیزه ای را در شما ایجاد می‌کند، نیرومندتر و پرانرژی‌تر خواهد بود. پس سعی کنید اهدافی در نظر بگیرید که هیچ گاه در انتخاب آن‌ها اشتباه و خطا نکرده و همواره سودآور باشند.

هدف و انگیزه برای درس خواندن

پیشنهادات:

با توجه به تمام موارد گفته شده پیشنهاد می‌کنیم که بکوشید برای خدا درس بخوانید و برای او مشکلات تحصیل را تحمل کنید. برای خدمت به همنوعان وجهت بهتر ساختن زندگی تلاش کنید.

چنانچه حضرت محمد (ص) می‌فرمایند: «هر که دانش را براى خدا بیاموزد، به هیچ بابى از آن نرسد مگر این که بیش از پیش، خود را حقیرتر بیند، با مردم افتاده‏تر شود، ترسش از خدا بیشتر گردد و در دین کوشاتر شود. چنین کسى از علم بهره‏مند مى‏شود. امّا کسى که دانش را براى دنیا و منزلت یافتن نزد مردم فرا گیرد، به هیچ بابى از آن نرسد مگر این که خود بزرگ بین‏تر شود و بر مردم بیشتر بزرگى فروشد و از خدا بیشتر غافل شود و از دین بیشتر فاصله گیرد. چنین کسى از دانش سود نمى‏برد.» (روضه الواعظین : 16 منتخب میزان الحکمة : 400)

آری، وقتی هدف برای شما مشخص شد، دیگر درنگ نکنید. بلکه بکوشید تا از میان راه‌های مختلف بهترین راه نیل به آن را انتخاب نمایید و با برنامه ریزی و پشتکار دست به کار شوید. مطمئن باشید آنچه شما در ذهن دارید و به آن فکر می‌کنید مهم است و قطعاً بر جریان زندگی‌تان اثر می‌گذارد. پس هوشمندانه عمل کنید، تفکرات مثبت و سازنده در ذهنتان ایجاد نمایید و آن را پرورش دهید. به آن چه به عنوان هدف در نظر گرفته‌اید بیندیشید و آن‌ها را در دفترچه اهدافتان بنویسید؛ در صورت لزوم به آن مراجعه نمایید وبا خود زمزمه‌اش کنید. آن وقت خواهید دید که فعالیت‌های شما در جهت هدف‌هایتان پیش خواهد رفت.

هدف گذاری درسی و تحصیلی یکی از نخستین و مهمترین مراحل برای رسیدن به موفقیت تحصیلی و بهبود عملکرد شماست. اما زمانی که از هدف گذاری نام برده می‌شود، بسیاری از دانش آموزان نمی دانند که چکار باید انجام دهند.

مراحل انجام درست هدف گذاری درسی

انواع هدف گذاری درسی را بشناسید

اگر برای درس خواندن انگیزه ندارید، بدانید که در این راه تنها نیستید. این مشکل بسیاری از دانش آموزان است. اینکه در زمان مطالعه کردن به اهداف خود فکر کنید به این معنی نیست که به خودتان فشار بیاورید تا همین الان به اهداف بلندمدتی که دارید برسید.

اصلا منطقی و واقع بینانه نیست که بخواهید هر روز قدم های بزرگ در راه رسیدن به هدف بردارید. به یاد داشته باشید که رسیدن به اهداف بزرگ از طریق چگونه اهداف معاملاتی تعیین کنیم؟ برداشتن قدم‌های کوچک ممکن خواهد شد.

هدف و انگیزه برای درس خواندن

اصلاح این مدل ذهنی به شما کمک می‌کند تا با مشخص کردن گام‌های کوچک تا حدود زیادی استرس هدف بزرگ را کاهش دهید. پس باید بدانید که ۳ نوع هدف گذاری تحصیلی وجود دارد که باید برای یک سال تحصیلی آن‌ها را در نظر داشته باشید:

هدف گذاری بلندمدت: اصلی‌ترین هدفی که می‌خواهید در آن سال تحصیلی به آن برسید: مثلا کسب معدل کل ۱۸ و بالاتر

هدف گذاری میان مدت: اهدافی که می‌خواهید در پایان میان‌ترم به آن‌ها برسید: مثلا کسب معدل ۱۸.۵ در امتحانات میان ترم

هدف گذاری کوتاه مدت: کارها و اقداماتی که باید طی هفته و روزانه انجام دهید: مثلا کسب نمره‌ی بالای ۱۷ در امتحانات هفتگی

عامل انگیزشی شما برای دستیابی به هدف درسی آخر سال در واقع اهداف کوتاه‌مدت (کوچکترین قدم) هستند که تعیین می‌کنید. فکر کردن به تصویر بزرگتر (اهداف میان مدت و بلندمدت) بر روی ذهن شما تاثیر منفی خواهد داشت. چرا که فکر می‌کنید با انجام این کارهای کوچک نخواهید توانست به آن هدف بزرگ دست پیدا کنید ولی واقعیت این است که هر درس و امتحانی که با موفقیت پشت سر بگذارید شما را یک قدم به رسیدن به هدف اصلی نزدیکتر کرده است.

خصوصیات هدف گذاری تحصیلی

هنگام هدف گذاری درسی و تحصیلی باید یک سری از موارد را به یاد داشته باشید و رعایت کنید تا در مسیر درست قرار بگیرید. پس نیاز است بدانید که هدف گذاری تحصیلی چه مشخصاتی دارد؟ لیست زیر اصلی‌ترین خصوصیات تعیین هدف درسی است:

هدف و انگیزه برای درس خواندن

هدف باید

مشخص و واضح باشد: مثلا اینکه بگویید در فلان امتحان نمره‌ی خوبی بگیرم، منظور از واژه‌ی “خوب” مشخص و واضح نیست. باید دقیقا مشخص کنید که خوب یعنی چه؟ پس تعیین هدف به صورت مبهم ممنوع! بهتر است مثال را اینگونه بازنویسی کنیم: در فلان امتحان حداقل نمره‌ی ۱۷ میگیرم.

قابل اندازه گیری باشد: قابل اندازه گیری بودن هدف کمک می‌کند تا ابهامات ذهنی برطرف شوند. شما باید بتوانید بین وضعیت فعلی و وضعیتی که می‌خواهید به آن برسید یک فاصله و معیاری در نظر بگیرید. همچنین باید واحد زمان را نیز در نظر بگیرید. برای مثال میخواهم ترازم در امتحان بعدی که ۱۵ روز دیگر است ۱۰۰۰ واحد افزایش داشته باشد. (هدف: ۱۰۰۰ واحد افزایش تراز طی ۱۵ روز)

واقع بینانه باشد: بلندپروازی ممنوع! بلندپروازی در هنگام هدف گذاری شما را از واقعیت دور کرده و بی انگیزه می‌کند. باید قدم به قدم پیشرفت کنید. اگر ساکن تهران باشید و بخواهید به اصفهان بروید، باید ابتدا وارد خیابان شوید. نباید انتظار داشته باشید که پس از خروج از منزل بلافاصله به مقصد رسیده باشید.
پس از تعیین هدف چکار باید بکنم؟

همانطور که گفته شد، تعیین هدف درسی نخستین قدم است. در مرحله‌ی بعد باید برای گام‌های کوچکی که گفته شد، برنامه ریزی کنید و یک نقشه‌ی راه ترسیم کنید.


منبع: سایت ویرگول
سایت تبیان
سایت عصر علم

روش درست محاسبه حد سود چگونه است؟

محاسبه حد سود

روش‌ محاسبه حد سود در دو دسته‌ی ریاضی و گرافیکی قرار دارد. این تقسیم بندی مرسوم است، و گفتن اینکه کدام روش بهتر است دشوار است زیرا بستگی به وضعیت بازار دارد. بهتر است یاد بگیریم تا از تمامی آن‌ها استفاده کنیم.

تنظیم حد سود بر اساس سطوح کلیدی

سطوح حمایت و مقاومت مناطقی هستند که احتمال تغییر جهت روند در آن بیشتر است. قیمت احتمالاً به یکی از این سطوح خواهد رسید، اما اینکه آیا بتواند آن را بشکند یا نه، مشخص نیست. دستورات حد سود، سودها را قبل از بازگشت قیمت تثبیت می‌کند.

چنین سطوحی به دلایل روانی پدیدار می‌شوند. به عنوان مثال، اکثر سرمایه گذاران حد چگونه اهداف معاملاتی تعیین کنیم؟ سود را در سطحی قرار می‌دهند که در دفعه قبل قیمت در یک روند صعودی از آن نقطه کاهش یافته است (حد سود یک دستور برای فروش است). بنابراین، وقتی همه‌ دستورات فروش به طور همزمان آغاز می‌شوند، رشد قیمت متوقف می‌شود.

تنظیم حد سود بر اساس نوسان

شما باید اندازه متوسط کندل که نوسانات قیمت را در نمودار TF کوچکتر تعیین می‌کند را بدانید.

مثال. میانگین اندازه کندل روزانه یک دارایی 80 واحد در نرخ‌های 4 رقمی است. قیمت از روز باز شدن در نمودار H1، طی پنج ساعت، 30 واحد را پوشش داده است. این بدان معناست که در بهترین حالت 50 واحد دیگر را در بقیه روز پوشش خواهد داد، و قرار دادن حد سود در سطحی بالاتر عاقلانه نیست.

تنظیم حد سود با استفاده از فیبوناچی اصلاحی

سطوح کورکشن در استراتژی‌های معاملاتی سویینگ و سیستم‌های معاملاتی کوتاه-مدت مفید هستند. ایده اصلی آن‌ها این است که قیمت به سطوح قبلی خود باز می‌گردد و پس از اصلاح بازار به روند اصلی خود ادامه می‌دهد. یک معامله در انتهای کورکشن پس از آنکه یک حرکت معکوس خود را آشکار کرد باز می‌شود و یک دستور حد سود در سطح بعدی یا شروع کورکشن تنظیم می‌شود.

تنظیم حد سود مبتنی بر زمان

این روش تنظیم حد سود، برای استراتژی‌های روزانه مناسب است. برای پرداخت نکردن سوآپ، حد سود را می‌توان یک ساعت قبل از بسته شدن روز تنظیم کرد. اگر قیمت نتواند به آن برسد، معامله به صورت دستی بسته می‌شود. این رویکرد همچنین می‌تواند در معاملات خبری، درست قبل از انتشار نشریات مهم مورد استفاده قرار گیرد.

استفاده از حد ضرر متحرک

این یک نوع دستور stop-loss است و اغلب جایگزین دستور محدود کننده‌ی حد سود می‌شود. برخلاف حد سود، حد ضرر متحرک یک معامله سودآور را نمی‌بندد و قیمت را در یک فاصله از پیش تعریف شده دنبال می‌کند و زمانی که قیمت بازار معکوس می‌شود ثابت می‌ماند.

تنظیم حد سود بر اساس اهداف یا محاسبات ریاضی

ترید کردن باید سودی قابل مقایسه با سایر روش‌های سودآوری جایگزین داشته باشد. اگر هدف شما کسب 100 واحد در روز است، حد سود برای یک معامله باید 100 واحد، و یا برای دو معامله باید برای هر کدام 50 واحد باشد. هنگامی که به هدف اولیه خود رسیدید، می‌توانید آرامش داشته باشید و بدون دستورات حد سود معامله کنید. ایراد این روش این است که شما میزان دقیق روند را نمی‌دانید. قیمت ممکن است به حد سود مورد هدف که در فاصله‌ای دور قرار دارد نرسد. یا برعکس، یک دستور حد سود ممکن است زمانی که روند باب میل شما باشد، معامله شما را خیلی زود ببندد.

یک رویکرد ریاضی در نظر گرفتن نسبت حد سود به حد ضرر (TP/SL) را پیشنهاد می‌کند. ابتدا، اندازه حد ضرر خود را بر اساس مقدار پوزیشن، لوریج، هزینه یک واحد، و ریسک از دست دادن پول در هر معامله در رابطه با اندازه سپرده خود محاسبه کنید. سپس، مقدار حد سود را محاسبه کنید. محبوب ترین نسبت‌ها در معاملات نسبت‌های 3/1 و 2/1 هستند. حد سود باید 2-3 برابر بیشتر از حد ضرر باشد. این نظریه مبتنی بر ریاضیات است، اما شما نباید خیلی سفت و سخت به آن پایبند باشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.