تله های فروش
بهمن برنا
250,000ریال
225,000 ریال
نظر خود را برای ما ثبت کنید
توضیحات کتاب تله های فروش
انتشارات بهمن برنا منتشر کرد:
این اثر به عنوان یکی از 25 کتاب برتر کسبو کار توسط انجمن مدیران اتاق بازرگانی آمریکا انتخاب و توسط انجمن مدیریت آمریکا به چاپ رسیده است.محتوای کتاب به 24 تله فروش (روش های اشتباه انجام کارها توسط فروشندگان،مدیران فروش،مشاوران و سازمان های فروش)و این که چگونه انجام این کارهای اشتباه،مانع دستیابی آنها به نتایج عملکردی عالی می شوند اشاره می کند.این تله های فروش نشان می دهند که چگونه انجام کارهای اشتباه را متوقف و آنها را با کارهای درست جایگزین کنید.نکات کاربردی و اصولیکه در این کتاب مطرح شده اند مبتنی بر دو سال مطالعه ی شرکت ها،تیم ها و فروشندگان موفق می باشند.آشنایی و به کارگیری این نکات و اصول باعث ایجاد رویکردی متفاوت نسبت به موضوع «فروش»در خواننده خواهد شد و اثر بخشی فروش را افیزایش خواهد داد.بر خلاف تصور غالب،آنچه که بیش از همه به عملکرد فروش لطمه میزند،چیزهایی که مدیران فروش و بازاریابی نمی دانند.این چیزها یا یک حقیقت ناقص هستند،یا یک استدلال غلط یا یباور اشتباه که همگی با عنوان تله فروش در این کتاب آورده شده اند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
معرفی و دانلود کتاب طرحوارههای شخصیتی: رهایی از تلههای ذهنی برای آفرینش شخصیت سالمتر
برای دانلود قانونی کتاب طرحوارههای شخصیتی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
برای دانلود قانونی کتاب طرحوارههای شخصیتی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابراه
معرفی کتاب طرحوارههای شخصیتی: رهایی از تلههای ذهنی برای آفرینش شخصیت سالمتر
فرزاد میراحمدی در کتاب طرحوارههای شخصیتی تلاش میکند راههایی برای داشتن شخصیت و روانی سالمتر برای دستیابی به زندگی بهتر و بهبود روابط با دیگران به شما آموزش دهد.
درباره کتاب طرحوارههای شخصیتی:
چنانچه در زندگیتان با افرادی سر و کار دارید که به هر طریقی ممکن است باعث آسیب شما شوند یا اینکه در روند زندگی سالمتان اختلال ایجاد کنند، با مطالعه این کتاب میتوانید روشهایی را بیاموزید که به نحو احسن بر آنها تاثیر مثبت بگذارید و در مقابل خشم زودهنگام یا حسادت بیجای آنها برخورد مناسب داشته باشید. علاوه بر اینها مهمترین چیزی که باید در زندگی بیاموزید این است که مشکلات و نقصهای رفتاری خود را شناسایی کنید و در پی رفع و بهبودشان بر آیید تا بتوانید احساس متفاوتی را در زندگی را تجربه کنید.
فصل اول کتاب طرحوارههای شخصیتی، الگویی پایه را برای روابط انسانی مطرح میکند که در علم روانشناسی جایگاه بالایی دارد. همچنین بر اساس طرحواره درمانی دلیل اینکه چرا شما در روابط کاری یا عاطفیتان به سمت افراد خاصی جذب میشوید بررسی و بسیاری از مشکلات ارتباطی شما با دیگران ریشهیابی میشود.
در فصل دوم الگوهایی که سبب ایجاد روابط نامناسب میشود و چهار گونه وضعیت هیجانی، روحی و رفتاری شرح داده میشود. آگاهی از این الگوها یا مدها برای بهبود وضعیت زندگی و نحوه برقراری ارتباط با دیگران ضروری است.
فصل سوم به بررسی نقشهای برای شناسایی مدهای دهگانه میپردازد. هم چنین در این فصل آموزش داده میشود که با مدهای ناخوشایند دیگران برخوردی مناسب داشته باشید.
در فصل چهارم 21 روش قدرتمند برای تقویت مد بزرگسال ارائه میشود تا به شما کمک کند از موانع و سختیهای زندگی عبور کنید و در تصمیمگیریها و شیوههای برخورد با دیگران موفقتر و بهتر عمل کنید.
کتاب طرحوارههای شخصیتی برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعه این کتاب به تمامی افراد توصیه میشود اما کسانی که به دنبال راهی هستند تا روابط کاری و عاطفی موفقتری داشته باشند، کسانی که میخواهند اعتماد به نفس بالاتری داشته باشند و کسانی که به دنبال آن هستند تا از استعدادهای خود بیشترین بهره را ببرند، حتما این کتاب را مطالعه کنند.
با فرزاد میراحمدی بیشتر آشنا شویم:
او کارشناسی خود را در رشته ادبیات فارسی گذرانده است و در دو رشتهی زبانشناسی و روانشناسی و مشاوره، موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد شده است. ذهن آگاهی، رهایی از طرحوارههای ذهنی، شخصیت شناسی، فرکانس هاس ذهنی و. موضوعات و زمینههایی هستند که فرزاد میراحمدی در آنها به طور تخصصی فعالیت میکند. از دیگر فعایتهای او میتوان به برگزاری 45 دوره و همایش و برگزاری بیش از 1000 جلسه مشاوره اشاره کرد. از آثاری که او منتشر کرده است میتوان کتابهای هوش کلامی، ذهن آبی در جستجوی هدف، دیدار با استاد درون، سیاستهای زنانه به سبک هرا و. را نام برد.
جملات برگزیده کتاب طرحوارههای شخصیتی:
- کودک نیاز دارد که هیجانات و خواستههای معقول خود را ابراز کند. اگر در خانوادهای کودک را به خاطر هیجانات سالمش تنبیه یا تحقیر میکردند این هیجانات به صورت عقده خود را نشان میدهند.
- مغر ما مثل یک پلاستیک است که میتواند به هر شکلی درآید و اگر تا الان تحت تاثیر طرحوارهها بوده است از این به بعد میتواند حاکم زندگی باشد.
- ما با طرحوارههایمان با دیگران برخورد میکنیم. طرحوارههای ما باعث میشوند که از کسی خوشمان بیاید یا از کسی کنارهگیری کنیم.
- مغز ما به وضعیتهای خاصی عادت کرده است و اگر میخواهیم در زندگی تغییر کنیم، باید تغییرات جدیدی در مدهای خود ایجاد کنیم تا مغز ما تغییر کند.
- در صورت تغییر در سبکهای رفتاری ذهن ما عوض میشود و در صورت تغییر در ذهن سبکهای رفتاری عوض میشوند و با عوض شدن هر کدام از این دو مورد زندگی ما بسیار تغییر میکند.
در بخشی از کتاب طرحوارههای شخصیتی میخوانیم:
مد آن وضعیتی است که ما در ارتباطات و در برخورد با چالشهای زندگی به کار میگیریم. مد دربرگیرندهی رفتار، فکر، احساسات و حتی حسهای بدنی ما است. مد مثل روی دریا است و طرحواره عمق دریا.
با یک مثال این موضوع را روشن میکنیم:
مینا بسیار نگران سلامتی خودش بود. احساس میکرد که ممکن است دچار یک بیماری لاعلاج شود، به همین خاطر به کرات نزد دکتر میرفت و فکر میکرد که دکتر توجه چندانی به او نمیکند. این نشان میدهد که مینا طرحوارهی آسیبپذیری به بیماری دارد که به صورت نگرانی و کنترل زیاد خود را نشان میدهد.
مد مینا شامل همین جملات نگرانکننده و افکار ترس آوری که به ذهنش میرسد و هم چنین نوع رفتار ترس گونهی اوست.
ما طرحواره را نمیبینیم و یا حتی حس نمیکنیم اما مد را در رفتار، کلام و افکار خود و یا دیگران میبینیم. مد وضعیت اکنون است که از گذشته ریشه میگیرد. وقتی متوجه میشوید که طرف مقابل شما عصبانی است و سر و صدا راه میاندازد شما در حال مشاهدهی مد هستید، حال این مد به خاطر طرحوارهی خاصی فعال شده است.
نکته: ما همیشه در یک مد خاص قرار داریم و مدها لزوماً مشکلدار نیستند، اما طرحوارهها دارای مشکل هستند. بعضی از مدها شاد و با اعتماد به نفس هستند ولی ممکن است بعضی دیگر از مدها ناراحتکننده باشند.
فهرست مطالب کتاب
سبب نوشتن این کتاب
فصل اول: تسخیریافتگان: چرا دل کندن از روابط نامناسب برای ما دشوار است؟
الگوهای ذهنی چگونه ما را به سمت آدمهای نامناسب میبرد؟
پدر، مادر! آیا شما متهم هستید؟
1- امنیت، ثبات و دلبستگی ایمن به دیگران
2- کفایت و ابراز خود
3- آزادی در بیان نیازها و هیجانات سالم
4- تفریح و خودانگیختگی
5- محدودیتهای واقعبینانه
طرحوارهها چگونه به روابط ما آسیب میرسانند؟
چرا نمیتوانیم از طرحوارهها از دل بکنیم؟
چرا از چیزی که بدمان میآید دوری نمیکنیم و دنبال همان چیز هستیم؟
ورق زدن طرحوارهها: آیا راهی هست؟
مسافر زمان: در گذشته چگونه بودهاید؟
چرا بعضی از ما جذب افراد دستنایافتنی میشویم؟
چرا جذب افراد سوءاستفادهگر میشویم؟
چرا احساس میکنیم کسی قدر کار ما را نمیداند؟
چرا دیگران بعد از مدتی از دست ما فرار میکنند؟
امپراطور قلبهای دیگران: چه کنیم تا طرف مقابل را جذب کنیم؟
فصل دوم: رهایی از اسارت گذشته
چگونه زنجیرهای روابط عاطفی و کاری نامناسب را باز کنیم؟
انواع مد: چرا الگوهای فکری یا رفتاری خاصی به کار میگیریم؟
چهار دسته مد
مد کودک
مد سبک رفتاری نامناسب (سبک مقابلهای)
مد والد درونی
مد بزرگسال سالم
مدها و روابط ما
چگونه مدهای مشکلدار کودک را بشناسیم؟
شناخت مد کودک آسیبپذیر
چگونه مد کودک آسیبپذیر خود را بشناسم؟
پیدا کردن مد کودک آسیبپذیر در دیگران
شناخت مد کودک عصبانی و پرخاشگر
شناخت مد کودک شاد
تمرین شناخت مد کودک شاد
رهایی از صداهای ذهنی؛ رهایی از آشفتگی
رفتارت را عوض کن تا دنیایت عوض شود
چگونه مدهای ما بر روابط عاطفیمان تاثیر میگذارد؟
لباسی که بر قامت دیگران میپوشانیم
پنج حلقهی معیوب در روابط عاطفی و کاری
در مقابل مدها چه کاری انجام دهیم؟
گنج نهانی که باید بیرون بیاید
فصل سوم: ترسیم نقشهی مد شخصی خود
شفای مد کودک آسیب پذیر
روبرو شدن با مد کودک آسیبپذیر
تصویرسازی برای شفای کودک آسیبپذیر
مراحل شفای کودک آسیبپذیر
مهسا چگونه کودک آسیبپذیر خود را شفا داد؟
نامهای به مهسای کوچک
چه نیازی دارید؟
اگر نامزد یا همسر ما مد کودک آسیبپذیر داشته باشد چگونه با او برخورد کنیم؟
چگونه با این افراد برخورد کنیم؟
شفای مد کودک عصبانی
آشنا شدن با مد کودک عصبانی خود
اگر طرف مقابلم در مد کودک عصبانی بود چگونه با او برخورد کنم؟
نشانههایی برای شناخت مد عصبانی طرف مقابل
کودکی افراد دارای مد عصبانی چگونه بوده است؟
جدول سود و زیان برای مد کودک عصبانی
چگونه از صندلی گفتگو برای کاهش عصبانیت استفاده کنیم؟
چگونه مد عصبانی را کنترل کنیم؟
ما سوار بر ذهنیم یا ذهن سواره است؟
شادمانی اصیل؛ تقویت مد کودک شاد
صدایی که ذهن ما را قفل میکند؛ مدهای والدین بدرفتار
شناسایی مد والدین
مشخص کردن پیامهای والدین
راه رهایی؛ خاموش کردن مد والدین بدفتار
عبور از دستاندازها؛ مدهای سبک رفتاری یا مقابلهای
سؤالاتی برای شناخت بهتر مد سبک رفتاری
کاهش مدهای سبک رفتاری
عبور از مدهای ناسالم و لبخند بزرگسال سالم
فلش کارت طرحواره
این کودک چه نیازی دارد؟
نیازهای کودک و مدهای کودک
هیجانهای اجتماعی
مد کودک عصبانی
تغییر خاطرات برای تغییر مدها
تصویرها را عوض کن تا ذهنت عوض شود
تصویرسازی ذهنی
مراحل تصویرسازی ذهنی
خاطرهنویسی
صندلی گفتگو برای از بین بردن خاطرات بد
صندلی گفتگو برای مدیریت مدهای والدین
با تغییر بدن ذهن خود را عوض کنید
مراسم شب به خیر
تقویت بزرگسال سالم
بزرگسال سالم یعنی صدای سالم
تمرین ذهنآگاهی
تمرین ذهنآگاهی برای برخورد با شرایط استرسزا
شرطیسازی در ذهنآگاهی
بزرگسال سالم چگونه اختلاف با طرف مقابلش را مدیریت میکند؟
یک مدل عملی برای عبور از اختلاف
7 مرحله برای عبور از اختلافات
تمایز میان نیاز و خواسته
کاربردهای این تمایز
یک مورد واقعی با اسمها و مکانهای مستعار
فصل چهارم: تقویت مد بزرگسال سالم
گام اول: بزرگسال سالم ارزشهای خود را میشناسد، میداند از زندگی چه میخواهد و سرگردان نیست
گام دوم: یک بزرگسال سالم انتظار ندارد، ارزش دارد
گام سوم: بزرگسال سالم لذت نمیبرد، رضایت دارد
گام چهارم: بزرگسال سالم شتاب ندارد، توقف میکند
گام پنجم: بزرگسال سالم دامهای ذهن را قضاوت نمیکند، توصیف میکند
گام ششم: بزرگسال سالم در القاب گیر نمیکند، او خود را تماشا میکند
گام هفتم: بزرگسال سالم تسلیم نمیشود، قدردانی میکند
گام هشتم: بزرگسال سالم فرار نمیکند، فضای روانی خود را گسترش میدهد
گام نهم: بزرگسال سالم از هوش رد میشود و به خرد میرسد
گام دهم: بزرگسال سالم در منزل مناسب سکونت میکند، او پرسه نمیزند
گام یازدهم: بزرگسال سالم رفتار را نمیبیند، بلکه رنج را میبیند
گام دوازدهم: بزرگسال سالم در دفاع نیست، او آگاه است
تکنیک:
گام سیزدهم: بزرگسال سالم مهرطلب نیست، مهربان است
آیا حتی اگر اشتباه کردیم باز هم باید با خود مهربان باشیم؟
همدردی مهربانانه
توجه خشک در مقابل توجه مهربانانه به خود
آیا با این کار دیگران لوس نمیشوند؟
گام چهاردهم: بزرگسال سالم فرار نمیکند، او عبور میکند
گام پانزدهم: بزرگسال سالم تهی نیست، گنجینهی سرشاری دارد
گام شانزدهم: بزگسال سالم در مغز قدیمی و جدید گیر نمیکند، او مغز آگاه دارد
گام هفدهم: بزرگسال سالم نمیخواهد دیگران را تغییر دهد، میخواهد تأثیر بگذارد
گام هجدهم: بزرگسال سالم دست و پا نمیزند، بلکه مشاهده میکند
تکنیک بزرگراه افکار
مرحلهی نوزدهم: بزرگسال سالم هیجان را نمیخورد و یا اسیر آن نمیشود، آن را به موقع بیان میکند
گام بیستم: بزرگسال سالم مظلوم نیست، او حق خود را میشناسد
گام بیست و یکم: بزرگسال سالم شک نمیکند، او ایمان دارد
آخرین سخن
منابع فارسی
منابع انگلیسی
ریسک گریزی و ریسک پذیری - قسمت دوم
معامله گر های ریسک گریز به دلیل محافظه کار بودن به دنبال معامله هایی موقعیت مناسبی هستند رو از دست میدن و به خاطر ترسی که از شکست دارن نمیتونند سرمایه زیادی رو وارد معامله کنند و از همه بدتر چون نمیتونند احساساتشون رو کنترل کنند از ترس ضرر دهی معاملاتشون گاهی متحمل خسارت های بزرگ میشن.
این افراد برای مقابله با این مشکلات بهتره بر اساس یک استراتژی مشخص و منظم معامله کنند.
معامله گر های ریسک تله های روانشانسی در سرمایه گذاری پذیر به دلیل علاقه ای که به ریسک کردن دارند خیلی از مواقع به خاطر ترس از دست دادن سود یا فومو در نقاط نادرستی وارد میشن و قوانین مدیریتی و سرمایه گذاریشون رو زیر پا میگذارند و با ریسک و سرمایه زیاد وارد معامله میرن.
از لحاظ پزشکی افرادی که ریسک پذیری بالایی دارند برای اینکه بتونند آرامش و تعادل رفتاری در خودشون ایجاد کنند نیاز به ترشح نوروترسمیتر ها دارند و اگر بدنشون این پیام رسان ها رو مثل دوپامین اندورفین و . رو کم تشرح کنه مجبور میشن با ایجاد هیجاناتی باعث ترشح اون ها بشن به همین دلیل بازار های مالی رو برای کسب هیجانات انتخاب میکنند که اگر نتونند ریسک رو مدیریت کنند اون وقت خسارات جبران ناپذیری بهشون وارد میشه.
این افراد وقتی در تله های احساسی قرار میگیرند معمولا دست به کار هایی میزنند که هیچ ذهنی با هیچ منطقی نمیتونه اونو درک کنه و بپذیره.
در همین باره ریچارد تیلر استاد اقتصاد رفتاری دانشگاه شیکاگو آزمایشی رو ترتبیب میده که خیلی جالبه اینطوری هست که یک اسکناس 20دلاری رو بین چند نفر حراج میکنند و هر کسی قیمت بیشتری پیشنهاد بده اسکناس به اون میرسه خب تا اینجا همه چیز منطقیه و طبیعتا کسی نباید حاضر باشه این اسکناس رو با قیمت بالاتر از 20 دلار بخره و دقیقا هم همینطوره اما فقط تا زمانی که احساسات شرکت کننده ها مثل ترس از باختن رو در اون ها بیدار نکنه!
حالا برای همین منظور یک شرط به این حراج اضافه میشه و اون اینه که نفر دوم این حراجی باید به اندازه قیمتی که پیشنهاد داده جریمه پرداخت کنه یعنی اگر بالاترین قیمت پیشنهادی 20 دلار بود نفر دوم که مثلا پیشنهاد 19 دلار رو داده باید 19 دلار جریمه پرداخت کنه.
حالا به نظر شما چه اتفاقی میافته؟
در کمال ناباوری 2 نفر از شرکت کنندگان که ریسک پذیری بیشتری دارند برای اینکه حاضر به باختن نیستند و بخاطر ترس از باختن قیمت یک اسکناس 20 دلاری رو تا 28 دلار بالا میبرند و حاضر به خرید اون به قیمت بسیار بالاتر میشن.
درواقع ریچارد با این آزمایش داره نشون میده که وقتی پای احساسات و هیجانات بیاد وسط تصمیم گیری های شما روی پول از حوزه رفتار های منطقی کاملا خارج میشه و شما به راحتی میتونید دیگه از قوانین منطقی ذهنتون دستور نگیرید و کاملا آشفته و هیجانی رفتار کنید.
اما حالا یه سوال دیگه به وجود میاد اینکه چرا بازار و شغل معامله گری برای افراد ریسک پذیر اینقدر جذابه؟
پاسخ اینه که اولا با یک سرمایه خیلی کمی وارد بازار میشن دوم اینکه فکر میکنند آموزش خاصی نیاز ندارند و دونستن اصول اولیه کافیه برای رسیدن به سود اونا پیش خودشون فکر میکنند یک بانک سالیانه 15 تا 20 درصد سود میده به مشتری هاش ولی در این بازار میتونند این سود رو در کمتر از یک ماه بدست بیارند خلاصه همه این عوامل باعث میشه این افراد با ذوق و شوق زیاد وارد معامله گری بشن.
اگر افراد ریسک پذیر شجاعت و ریسک پذیریشون رو چاشنی قواعد نظم معامله گری بکنند مثل مدیریت سرمایه شناخت اصول رواشناسی و داشتن استراتژی به سرعت میتونند به معامله گر های بسیار موفقی تبدیل بشوند.
مارک داگلاس معتقده آینه تمام قد خود معامله گر هست و این بازار نیست که اشتباه میکنه درواقع اون مثل اینه ای هست که خود ما رو نشون میده مثلا اگر شما در زندگی فردی بدبین و شکاک هستید این بدبینی هم در بازار نمود پیدا میکنه و باعث میشه که با بد بینی و ترس از ضرر نتونید معاملات موفقی داشته باشید.
یادتون باشه که شما باید خودتون رو بشناسید و بدونید که به چه میزان ریسک پذیر هستید و فقط طبق همین شناخت ریسک پذیری و معامله کنید.
اگر این قسمت رو دوست داشتی و دوست داری تا ادامه بدم برات این مطالب رو همین الان برو و برام یک کامنت بزار و بهم انرژِی بده.
آموزش روانشناسی معامله گر توسط ایوان تله های روانشانسی در سرمایه گذاری بایجی با زیر نویس فارسی
در بازارهای مالی به طور کلی به استراتژی، مدیریت سرمایه و روانشناسی معامله گری نیاز داریم تا بتوانیم در بلند مدت از بازار پول بدست آوریم. تمام این سه بخش برای سودسازی مهم هستند و میتوان با یک میانگین متحرک ساده و مدیریت سرمایه کلاسیک نیز سود کرد اما مهمترین بخش داشتن یک ذهن و روان کنترل شده است تا بتوانیم در شرایط مختلف بازار خود را کنترل کنیم و در تله هایی که ذهن ایجاد می کند گرفتار نشویم و رفتار خود را کنترل کنیم.
مدرس این دوره کیست؟
ایوان بایجی از سال 1997 با بازارهای مالی آشنا شد و از اواخر سال 2006 شروع به معامله گری در بازارهای مالی به عنوان شغل ثابت کرد. بایجی تا به الان کتاب های مختلفی در زمینه روانشناسی معامله گری همچون “Zero to Hero” و “The essence of trading psychology in one skill” و “Paradigm Shift” تالیف کرده است. ایشان هزاران شاگرد مستقیم و چند ده هزار شاگرد غیر مستقیم داشته است و الان 160هزار دنبال کننده در توییتر دارد.
ایوان بایجی در کودکی در شرایط روانی و محیطی نامناسبی بزرگ شده بوده است و بعد از شروع حرفه معامله گری اثرات آن شرایط را در معاملات خود مشاهده میکند. پس تصمیم میگیرد که به دنبال روشهایی برای کنترل ذهن و آرام کردن آن برود تا هم در زندگی به آرامش دست پیدا کند هم در معامله گری موفق تله های روانشانسی در سرمایه گذاری شود.
برای دست یابی به این مهم به سرتا سر دنیا سفر می کند و با استادان مختلف در زمینه های مربوط به ذهن از جمله بوداییان تمرین میکند تا بتواند ذهن خود را بهتر بشناسد. جوهره تمام مطالبی که ایشان یاد گرفته و استفاده میکند در این دوره “Trading Psychology Mastery” گنجانده شده و بقیه افراد نیز با انجام دادن تمرینهای دوره میتوانند بر ذهن خود مسلط شوند.
هدف این دوره چیست؟
با انجام کامل و روزانه این دوره می توانید ذهن خود را بشناسید و متوجه شوید که شما بدن و تله های روانشانسی در سرمایه گذاری ذهن و افکار خود نیستید و میتوانید تمام افکار خود را مشاهده کنید و آن ها را کنترل کنید و از تله های ذهنی ای که هنگام معامله گری، هنگام ضرر کردن و یا حتی سود کردن ذهن شما به آنها تمایل دارد رها شوید و بر ذهن و افکار خود به طور کامل مسلط شوید. همچنین شما می توانید با انجام تمرینات در لحظه بودن و آرامش واقعی را تجربه کنید.
تمامی این موارد در این دوره چند ساعته پوشش داده شده و نه تنها به صورت تئوری بلکه کاملا عملی و با تمرین های مدون شده روزانه می توانید این مهم را به صورت کاملا تجربی مشاهده و اجرا کنید.
چه نیازی به این دوره روانشناسی معامله گر داریم؟
سلبریتی ها، افراد ثروتمند ، ورزشکارها ، نظامیان حتی افراد عادی سالانه میلیونها دلار صرف سلامت ذهن خود می کنند تا علاوه بر کنترل خود، زندگی بهتری را تجربه کنند. ما به عنوان معامله گر بیش از بقیه افراد به تلهها و فشارهای روانی دچار می شویم و بیشتر از همه به یک شیوه صحیح کنترل ذهن نیاز داریم و در این دوره یاد می گیریم که با مشاهده “خود” و درک صحیح آن به این امر مهم دست پیدا کنیم تا موفقیت خود در بازارهای مالی را تضمین کنیم.
سر فصلهای دوره روانشناسی معامله گر
در این بخش به فهرست کلی مطالب و تعداد روزهای تمرین هر بخش نگاهی میاندازیم: هر تله های روانشانسی در سرمایه گذاری تله های روانشانسی در سرمایه گذاری تمرین را حداقل به تعداد روزهای گفته شده انجام دهید. البته اگر تمایل دارید میتوانید بیشتر انجام دهید.
◼ بخش اول: روز اول – بدون تمرین – معرفی و تعهد – ریشه اصلی مشکلات بشریت
◼ بخش دوم: روز دوم – بدون تمرین – آشنایی بیشتر با دوره و مشکلات ذهنی و مبانی مهندسی کنترل ذهن
◼ بخش سوم: روز سوم – تمرین اول برای سه روز متوالی و روزی دو بار – شروع مهندسی کنترل ذهن و ساخت یک اراده قوی
◼ بخش چهارم: روز ششم – تمرین دوم برای سه روز متوالی و روزی دو بار – قلمرو احساسات
◼ بخش پنجم: روز هشتم – تمرین سوم برای سه روز متوالی و روزی دو بار – قلمرو ذهن
◼ بخش ششم: روز یازدهم – تمرین آخر برای سه روز متوالی و روزی دو بار – تکنیک اصلی
◼ بخش ضمیمه: روز چهاردهم – هر روز صبح – تمرین خود تلقینی و اثر آن
! تمرین بخش ششم و ضمیمه را میتوانید هر روز و مستمر ادامه دهید تا نتایجی که بدست آوردهاید تثبیت شود و همیشه و تا آخر عمر روی ذهن خود کنترل داشته باشید.
توجه ! : این مجموعه با همت تیم to be a trader ترجمه و منتشر شده و بصورت ترکیبی از فایل های ویدئویی و متنی و صوتی ارائه شده لذا بصورت zip برای شما برای دانلود قرار داده شده. و لازم است ابتدا دانلود کرده و بعد از حالت فشرده خارج کرده و استفاده کنید
خودشیفتگی چیست؟ (ویژگی افراد خودشیفته)
خودشیفتگی یکی از اختلالات روانی می باشد که علاوه به دردسر انداختن فرد مبتلا کسانی که با فرد خودشیفته در ارتباطند نیز بشدت در معرض آسیب ناشی از رفتار این بیماران هستند.
البته ناگفته نماند که افراد خودشیفته برای درمانگران خود نیز دردسر سازند و طوری رفتار می کنند که درمانگر به سختی میتواند با بیمار خودشیفته ارتباط لازم برای معالجه را داشته باشد .
در واقع افراد خوشیفته برای درمانگران چالش ایجاد می کنند بطور مثال درمانگر خود را محک میزنند و سوال را با سوال جواب می دهند طوری که چنین گمان میرود برای درمان نه بلکه برای امتحان مهارت و تخصص درمانگر مراجعه کرده است .
قسمت اول:
در مورد ذهنیتهای اختلال شخصیت خودشیفتگی بیشتر بدانیم :
طبق آنچه از تجارب بالینی نتیجه گیری شده است افراد دارای اختلال شخصیت خودشیفتگی سه ذهنیت اساسی دارند
- ذهنیت کودک تنها
- ذهنیت خود بزرگ منش
- ذهنیت خودآرامبخش بی تفاوت
بیماران خودشیفته قادر به دادوستد عشق سالم نیستند مگر در موارد استثناء مانند فرزندان خود ،
ذهنیت کودک تنها یا کودک آسیب پذیر از تله بی ارزشی و محرومیت هیجانی ناشی میشود و ذهنیت خود بزرگ منش ناشی از تله استحقاق می باشد که در واقع این تله جبران افراطی تله های محرومیت هیجانی و بی ارزشی ست و باعث میشود فرد خوشیفته هر کاری میکند به خودش حق بدهد.
احتمالا تله های محرومیت هیجانی و بی ارزشی یا نقص تا آخر عمر دست از سر افراد خودشیفته بر نمی دارد و به همین دلیل در محبت کردن نمره کمی می گیرند .
این بیماران معمولا از اینکه دیگران درکشان نمی کنند و متوجه نیازهای آنها نیستند شکایت می کنند به زبان عامیانه، خودشیفته ها برای دیگران خیری ندارند ولی معمولا از دیگران طلبکارند.
طبق آنچه گفتیم یکی از تله ها یا طرحواره هایی که باعث ایجاد ذهنیت کودک تنها در این بیماران میشود تله بی ارزشی یا طرحواره نقص و شرم است، به همین دلیل آنها وارد روابط صمیمی با دیگران نمی شوند.
در واقع در رابطه عاطفی گیج می شوند چرا که سالها ذهنیت کودک تنها در آنها تقاضای برقراری رابطه عاطفی دارد ولی به محض وارد شدن به رابطه عاطفی احساس ناخوشایندی پیدا می کنند و محبت را پس می زنند .
تله محرومیت هیجانی در این افراد آنها را به سمت روابط عاطفی ترغیب می کند ولی تله نقص یا بی ارزشی باعث کنار کشیدن شان از رابطه میشود.
چرا که نگرانند نقص وجودی شان که ناشی از تله بی ارزشی است در رابطه عاطفی بر ملا شود بنابراین می ترسند و دوری می کنند .
بیماران خودشیفته در دو پله خود بزرگ منشی و افسردگی (یا اضطراب) قرار می گیرند ، زمانیکه به معیارهای بلند پروازانه خود می رسند در پله خود بزرگ منشی و وقتی به این معیارها نمی رسند در پله افسردگی و اضطراب قرار می گیرند .
ذهنیت کودک تنها در بیماران خود شیفته باعث میشود زمانیکه احساس بی ارزشی می کنند به دیگران زور می گویند و مثل بچه ها که به والدین خود زور می گویند حرف خود را به کرسی می نشانند .
بیماران خودشیفته درونا” احساس می کنند لیاقت عشق و محبت ندارند و کودک تنهای درونشان احساس می کند هیچکس دوستش ندارد به زبان ساده تر تنهایی را با گوشت و پوست خود حس کرده اند.
آنها معمولا دست به اقدامات و کارهایی میزنند که از توان و ظرفیت واقعی شان بیشتر است یعنی خود را به زحمت می اندازند تا موفقیت خود را اثبات کنند و از اینکه مبادا پیشرفت هایشان که باعث جلب توجه و احترام دیگران شده است از بین برود نگرانند.
در اختلال خودشیفتگی افراد ازاحساس معمولی بودن می رنجند و خاص بودن را می پسندد همچنین افراد خودشیفته به راحتی دیگران را مسخره می کنند .
در ذهنیت خود بزرگ منش بیماران خودشیفته بسیار خودخواهانه رفتار می کنند، خودشان را از دیگران بهتر و برتر می دانند و در ارتباطات به راحتی بد رفتاری می کنند و کمترین همدلی را با احساسها و نیازهای دیگران نشان میدهند .
همدلی به معنای توجه به احساسات و نیازهای دیگران است و بیمارن خودشیفته به خوشحالی و خوشبختی دیگران توجهی ندارند به این معنی که تلاشی برای خوشحال کردن دیگران نمی کنند .تله های روانشانسی در سرمایه گذاری
از خصوصیات دیگر رفتاری بیماران خودشیفته میتوان به این موارد اشاره کرد
آنها کشته و مرده تعریف و تحسین دیگران هستند
با اعتماد بنفس کامل حرف میزنند.
اگر کسی از آنها انتقاد کند عصبانی میشوند و بدنبال جبران یا انتقام بر می آیند .
همیشه حق را به خودشان میدهند.
صمیمیت گریز هستند.
به دیگران زورگویی میکنند تا کنترل موقعیت را در دست داشته باشند.
نسبت به موفقیتهای دیگران احساس حسادت می کنند .
احساس خود کم بینی راحتشان نمی گذارد .
به انسانها به عنوان ابزار ارضاء نیازهای خود می نگرند.
در حالت افراطی سنگدل و ظالم می شوند.
برخی از این بیماران دچار خودشیفتگی پنهان هستند آنها از بین سه ذهنیت ذکر شده در بالا ذهنیت خود بزرگ منش را در روابط خود آشکار نمی کنند و اتفاقا چنین به نظر میرسد که مردم دار هستند ولی در اصل افرادی کینه توز هستند و در ذهنشان احساس برتری بر مردم را دارند ولی آن را نشان نمی دهند.
معمولا افراد خودشیفته وقتی تنها می شوند و یا موفق به کسب توجه یا تایید طلبی از دیگران نمی شوند از ذهنیت سوم یعنی ذهنیت خودآرامبخش بی تفاوت بصورت ناخودآگاه استفاده می کنند.
در این ذهنیت بیماران اجازه تجربه کردن هیجانات را به خود نمی دهند و خود را به این روش آرام می کنند طوریکه اگر دیگران از آنها تعریف و تمجید نکنند ذهنیت کودک تنها در آنها فعال می گردد و آنها را به قعر افسردگی و تنهایی و احساس خلا و پوچی می برد.
و در این حالت ذهن خود آرامبخش برای گریز از درد و رنج “کودک تنها” دست به کار میشود .
که در این حالت، بیماران معمولا دست به کارهای می زنند تا خود را برانگیخته کنند مثل قمار، مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی، سرمایه گذاریهای پر ریسک ، بی بندو باری جنسی و انجام ورزشهای خطرناک
گاهی نیز به برنامه های انزواجویانه مثل بازیهای کامپیوتری ،پرخوری ، تماشای تلوزیون یا خیال پردازی پناه می برند که زیر بنای تمام این رفتارها فرار تله های روانشانسی در سرمایه گذاری از احساس پوچی و بی ارزشی می باشد.
در رابطه با درمان اختلال خودشیفتگی نکته قابل توجه این است که افراد خودشیفته معمولا به درمانگر مراجعه نمی کنند چون نمی پذیرند که دچار اختلال هستند .
افراد خودشیفته باعث رنجش اطرافیان خود می شوند به همین دلیل بیشتر اشخاصی که در ارتباط با این افراد هستند به درمانگر مراجعه می کنند .
اگر فرد خودشیفته به درمانگر مراجعه کند و درمانگر مهارت کافی جهت برقراری ارتباط با این فرد را داشته باشد از روشهای درمانی همچون طرحواره درمانی می توان به درمان خودشیفتگی کمک کرد.
دیدگاه شما