در استراتژی سرمایهگذاری تهاجمی، معمولا از چند استراتژی نظیر انتخاب دارایی و تخصیص دارایی کمک میگیرند تا به اهداف خود برسند.
روشهای تعیین حد سود و زیان
روشهای مختلفی برای تعیین حد سود و زیان در بازار سهام وجود دارند و همانگونه که در مقاله قبلی توضیح داده شد؛ اکثر معاملهگران به منظور پیشبینی نقاط خروج احتمالی از بازار، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در این مطلب به بیان مهمترین روشهای تعیین حد سود و ضرر بر مبنای قیمت، با ذکر مثالهایی از بازار سهام خواهیم پرداخت.
فواصل قیمتی مشخص نسبت به ناحیه ورود
برخی سرمایهگذاران رویکرد تحلیلی خاصی نداشته و بیشتر روی اعداد ثابت تمرکز دارند. معیار اصلی در این روش، میزان فاصله نقاط خروج نسبت به ناحیه ورود است که معمولاً این فواصل بر اساس واحد درصد بیان میشوند. این مقادیر بر مبنای شرایط کلی بازار (نظیر محدودیت نوسان مجاز روزانه)دو استراتژی اصلی پوشش ریسک ، نوسانات ذاتی سهم و سایر موارد تعیین خواهند شد. در نمودار زیر که مربوط به سهام شرکت ایران خودرو است؛ معاملهگر پس از شکست سطح مقاومتی تصمیم به ورود میگیرد و بر اساس یک استراتژی شخصی، مقدار ثابت %۱۰ حد ضرر نسبت به نقطه ورود در نظر گرفته است. با توجه به اینکه نسبت پاداش به ریسک معاملاتش روی عدد ۲ تنظیم شده است؛ حد سود از ناحیه ورود به بازار، %۲۰ فاصله خواهد داشت.
اعداد رند
استفاده از اعداد رند در تحلیل تکنیکال کلاسیک و به طور کلی تعیین نقاط بازگشت بازار سهام، بسیار مرسوم است. معاملهگران کهنهکار بازار مالی نیز به این سطوح توجه ویژهای داشته و هنوز هم نسبت به کارایی آنها دیدگاه مثبتی دارند. عموماً رسیدن قیمت به محدوده اعداد رند در نمودار، موجب ایجاد تحرکات خاصی در عرضه و تقاضای بازار میشود. برخی معاملهگران با قرار دادن نقاط خروج خود در این سطوح سعی دارند؛ حد سود و زیان مطمئنی داشته باشند. به منظور درک بهتر مطلب، موقعیت معاملاتی فرضی زیر را در سهم وبصادر در نظر بگیرید. پس از شکست نقطه تلاقی خط روند و سطح مقاومتی، فرد اقدام به ورود نموده است که با نسبت بازده به ریسک برابر ۱، مقادیر ۸۰۰ و ۵۰۰ ریال را به ترتیب به عنوان حد سود و زیان احتمالی این معامله در نظر گرفته است.
اندیکاتورها
بدون شک یکی از پرطرفدارترین ابزار نموداری در میان معاملهگران بازار مالی اندیکاتورها هستند که خود به چندین نوع تقسیم میشوند. این ابزارها به حدی مورد علاقه سرمایهگذاران است که به عناوین مختلفی نظیر تحلیل بازار، نقطه ورود و نواحی خروج از آنها استفاده میکنند. مهم ترین دلیل محبوبیت اندیکاتورها در میان معاملهگران مبتدی، سهولت کاربری آنها است. اندیکاتورها بر اساس ماهیت و دسته بندی موجود در پلتفرمهای تحلیلی، به چهار نوع کلی روند یاب، مبتنی بر حجم، اسیلاتورها و اندیکاتورهای تدوین شده توسط آقای بیل ویلیامز تقسیم بندی میشوند.
میانگین متحرک یکی از کاربردی ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که یکی از موارد استفاده آن تعیین نقاط خروج میباشد. میانگینها معمولاً به صورت منفرد یا چندگانه استفاده میشوند. در تصویر زیر یک موقعیت معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط ورود و خروج کاملاً بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک شکل گرفته اند.
اگر قیمت بالاتر از میانگینها قرار داشته و یک تقاطع مثبت نیز اتفاق بیفتد(یعنی خط قرمز رنگ که متعلق به میانگین ۴۰ روزه است، میانگین متحرک۶۰ روزه را به سمت بالا بشکند) اقدام به خرید نموده و زمانی که میان قیمت و میانگین متحرک ۴۰ روزه، یک شکست قیمتی نزولی رخ دهد؛ باید از معامله خارج شویم. در واقع یک نقطه خروج غیرثابت انتخاب شده است که به صورت همزمان حد سود و زیان را پوشش میدهد.
فیبوناچی
افرادی که سواد ریاضی داشته باشند؛ مطمئناً سری اعداد فیبوناچی را میشناسند و داستان معروف آن را نیز شنیدهاند. مجموعه ابزار فیبوناچی در پلتفرمهای معاملاتی بازار مالی، یکی از قدرتمندترین ابزارهای تحلیلی به شمار میآیند که حتی میتوان صرفاً بر مبنای آنها یک استراتژی معاملاتی کامل تدوین نمود! فیبوناچی بازگشتی یکی از محبوب ترین ابزار تحلیل نموداری فیبوناچی است که معاملهگران بسیاری از سطوح آن به عنوان نقاط کلیدی ورود و خروج از معامله استفاده میکنند. با مشاهده نمودار قیمت شرکت مخابرات ایران متوجه میشویم که معاملهگر «الف» بر اساس تلاقی خط روند صعودی، سطح حمایتی کلاسیک و ناحیه %۳۸ فیبوناچی بازگشتی در یک نقطه، اقدام به خرید نموده است. حد سود این معامله در سطح صفر درصد فیبوناچی یا همان قله قبلی و حد ضرر آن نیز در ناحیه %۶۱.۸ که درصد طلایی فیبوناچی میباشد؛ قرار داده شده است.
سطوح حمایت و مقاومت
تعداد کثیری از معاملهگران قدیمی بازار، به این سطوح ساده اما مهم در نمودار قیمت، توجه خاصی داشته و بخش مهمی از استراتژی معاملاتی آنها را شامل میشود. تئوری اصلی در استفاده از حمایت و مقاومت کلاسیک این است که بر اساس روانشناسی جمعی اگر قیمت از یک ناحیه بازگشت داشته باشد؛ ممکن است دفعات بعدی نیز با رسیدن به این نقطه، سرمایهگذاران واکنش مشابهی داشته باشند. به همین دلیل استفاده از این سطوح به عنوان نقاط خروج از بازار، کار بسیار عاقلانهای به نظر میرسد. زیرا، در صورت شکست این نواحی، هشدار جدی مبنی بر تغییر روند صادر شده و منطقی است که از معامله خارج شویم. در مثال زیر بر اساس نماد تاپیکو، نمونهای از موقعیتهای معاملاتی را مشاهده میکنیم که نقاط حد سود و زیان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت مشخص شدهاند.
خطوط روند
همانند سطوح حمایت و مقاومت کلاسیک، خط روند نیز یکی از مفاهیم ابتدایی و مهمی است که به تحلیلگران فنی آموزش داده میشود. این خطوط که طبق قواعد مشخصی، از اتصال نقاط بازگشت قیمت در نمودار تشکیل میشوند، یکی از قدرتمند ترین ابزارهای تحلیلی در بازار مالی به شمار میروند. خط روند به صورت انفرادی یا در نقاط تلاقی با سایر ابزار تحلیل، قابلیت استفاده دارد. این دو استراتژی اصلی پوشش ریسک خطوط به دلیل اینکه یکی از مبانی اصلی تحلیل تکنیکال تلقی میشوند؛ ابزار دیگری نیز بر اساس آنها تدوین یافتهاند. به عنوان نمونه کانالهای قیمتی از نمونه ابزار مرسوم در تحلیل نموداری میباشند که بر مبنای خطوط روند ترسیم میشوند.
در موقعیت معاملاتی فرضی ذیل مشاهده میکنید که پس از ترسیم یک کانال قیمتی صعودی در نمودار روزانه سهم ملی صنایع مس ایران، معاملهگر «ب» پس از شکست ناحیه مقاومتی کوتاه دو استراتژی اصلی پوشش ریسک مدت، اقدام به خرید سهم مینمایند. در چنین موقعیتهایی معاملهگران بلندمدتی میتوانند، از خطوط کف و سقف کانال به ترتیب به عنوان حد زیان و سود بهره ببرند و در صورتی که سرمایهگذار افق کوتاه مدتی را مد نظر داشته باشد؛ با رسیدن به خط روند کوتاه مدت(خط قرمز رنگ) جهت جلوگیری از تقبل ریسک تغییر روند، میتوان از معامله خارج شد.
الگوهای قیمتی
امروزه تشخیص روند آتی بازار سهام بر اساس الگوهای قیمتی، بسیار رایج است. این الگوها بر اساس حرکات قیمتی پرتکرار و مشابه که پس از وقوع آنها بازار روند مشخصی پیدا کرده است؛ از اطلاعات قیمتی بلند مدت بازارهای مالی، استخراج شدهاند. الگوهای نموداری انواع و اقسام مختلفی دارند که مهم ترین آنها عبارتند از: سر و شانه، پرچم، مستطیل، سقف و کفهای چند قلو، کنج.
این الگوها بر اساس شرایط وقوع میتوانند خاصیت نزولی یا صعودی داشته و یکی از نقاط قوت الگوهای قیمتی این است که یک الگو به تنهایی میتواند نواحی حد سود و زیان معاملات را به طور دقیق مشخص کند. به طور مثال به الگوی پرچم و نقاط خروج از معامله در نمودار سهام بانک ملت توجه فرمایید.
کنترل ریسک
مدیریت ریسک در انواع کسب و کار ها شامل روش ها و فرآیند هاییست که سازمان ها به منظور مدیریت ریسک ها و استفاده از فرصت هایی که منجر به دست یابی به اهداف خاص بیزینس خود می شود، استفاده می کنند.
مدیریت ریسک می تواند شامل مدیریت ریسک پروژه در سطح جزئی و در سطح کلی، مدیریت ریسک یک سازمان باشد.
کنترل ریسک:
مدیریت ریسک سرمایه گذاری به عنوان یکی از اصلی ترین زیر شاخه های مدیریت ریسک هم در سطح جزئی و هم در سطح کلی قابل استفاده می باشد.
مدیریت ریسک از نظر کمیته بال:
کمیته بال (بازل)، از نمایندگان ارشد بانک های مرکزی کشور های گروه ۱۰ تشکیل شده است که معمولا هر سه ماه یک بار توسط بانک تسویه های بین المللی به عنوان دبیرخانه دائمی آن در شهر بازل سوئیس تشکیل می شود.
این کمیته دارای قدرت قانونی نیست، اما اکثر کشور های عضو آن، موظف به اجرای توصیه های آن به طور ضمنی می باشند.
از مهم ترین اقدامات این کمیته می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- تهیه و انتشار اصول پایه در نظارت بانکی کارا و موثر
- وضع مقررات مربوط به کفایت سرمایه
پروسه مدیریت ریسک در بانک ها از نظر کمیته بال، شامل سه جز زیر می شود:
- اجرای مدیریت ریسک فراگیر و سیاست های مناسب
- اطمینان از پروسه سنجش
- کاهش و پایش ریسک به طور کارا و کنترل داخلی مناسب
از جمله موارد مورد توافق کمیته بال می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- تشخیص و اندازه گیری ریسک
- بررسی روش های مقابله با ریسک
- اجرای روش
- نظارت بر اجرا
مراحل مدیریت ریسک:
پس به طور خلاصه مدیریت ریسک به چند مرحله کلی قابل تقسیم است:
- شناسایی: شناسایی شرایط و ریسک های خاص دست یابی به اهداف بیزینس.
- سناریو سازی (تحلیل): تعیین احتمال وقوع هر شرایط و ریسک های آن و شدت تاثیرگذاری آن بر بیزینس.دو استراتژی اصلی پوشش ریسک
- طراحی استراتژی عکس العمل: در مقابل هر سناریو یک استراتژی عکس العمل مناسب طراحی می شود.
- پایش: در مقابل هر سناریو یک استراتژی عکس العمل مناسب طراحی می شود.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله کاهش ریسک در شرکت تولیدی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
انواع تکنیک های مدیریت ریسک
انواع تکنیک های مدیریت ریسک:
شایع ترین انواع تکنیک های مدیریت ریسک عبارت اند از اجتناب، کاهش، انتقال و پذیرش ریسک.
اجتناب از ریسک:
یک کسب و کار برای مدیریت از ریسک شناسایی شده، می تواند از آن ریسک به طور کلی اجتناب نماید که ساده ترین راه برای کنترل ریسک می باشد.
معمول ترین حالت اجتناب زمانی رخ می دهد که شرکت از فعالیت هایی که ریسک را تولید می کنند و یا باعث توسعه ریسک می شوند اجتناب کند و آنها را انجام ندهد.
کاهش ریسک:
بنگاه های تجاری همچنین می توانند از طریق کاهش ریسک اقدام به مدیریت آن کنند. کاهش ریسک کسب و کار به معنای کاهش هر گونه پیامد منفی یا تاثیر ریسک های مشخص و شناخته شده است و اغلب زمانی که ریسک اجتناب ناپذیر باشد، استفاده می شود.
انتقال ریسک:
در برخی مواقع، سازمان تصمیم می گیرد ریسک را از شرکت انتقال دهد و خارج کند. انتقال ریسک معمولا با پرداخت حق بیمه به شرکت های بیمه کننده جهت پوشش تاثیرات مالی و سرمایه ای ریسک صورت می گیرد.
پذیرش ریسک:
مدیریت ریسک همچنین می تواند از طریق پذیرش آن انجام شود. شرکت ها معمولا سطح مشخصی از ریسک را در زمان توسعه پروژه ها قبول می کنند اگر بازده سرمایه گذاری و توسعه پروژه هزینه ریسک مربوطه را پوشش دهد.
ارزیابی ریسک:
ارزیابی ریسک به معنای شناسایی ریسک ها و در مرحله بعد تحلیل و رتبه بندی هر کدام است. البته در برخی از چارچوب های خاص، مراحل شناسایی و ارزیابی دو مرحله جداگانه در نظر گرفته می شوند، اما جدا یا یکی بودن این مراحل در ماهیت عملکرد برنامه مدیریت ریسک تفاوت چندانی ایجاد نمی کند و در زمره تفاوت های تکنیکی شمرده می شود.
در مرحله ارزیابی، استفاده از چارچوبی جهت یادداشت و وارد کردن اطلاعات مربوط به هر ریسک ضروری است. دامنه اطلاعاتی که باید در خصوص هر ریسک ثبت و ضبط شوند عموما شامل موارد زیر است.
- نام/ عنوان ریسک
- گستره (دامنه) ریسک
- ماهیت ریسک
- ذی نفعان و یا اشخاص دخیل
- تحلیل (کمی سازی) ریسک
- تجربیات شکست
- حد تحمل ریسک و هدف گذاری
- عکس العمل در مقابل ریسک، درمان و کنترل ریسک
- توان بالقوه اصلاح ریسک
- اصلاح استراتژی ها و سیاست ها
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله ریسک شرکت های حسابداری را به شما پیشنهاد می کنیم.
مهندسی سازمان در عصر دانائی
حاوی تجربیات علمی و عملی نویسنده در حوزه مهندسی سازمان و برنامه ریزی استراتژیک
مقایسه و تحلیل ابتکارات استراتژیک سالهای 2012 و 2013 در حوزه IT بانکهای آسیا و اقیانوسیه - تفکری فرا
واژه کاوی مفاهیم استراتژیک
مسائل استراتژیک [1] ، ابتکارات(اقدامات) استراتژیک [2]
همراه با تحلیل ده ابتکار استراتژیک برتر در حوزه فناوری اطلاعات
(تفکری فراتر از مدیریت ریسک [4] )
ترجمه و تالیف: یوسف عسگری
در ادبیات استراتژیک، استفاده از کلید واژه هائی متداول است که گاهی در برگردان به فارسی دچار تغییرات در واژههای همسان می شوند و این تفاوت، مفاهیم و معانی کاربردی موضوع را در درک صحیح واژه دچار اختلال می کند. در این نوشتار با تمرکز بر شناسائی دقیق معانی این واژه ها سعی در شناسائی وجوه اجتماع و افتراق این دو استراتژی اصلی پوشش ریسک مفاهیم شده است که پس از تعاریف و تشریح تناظر و تعامل آنها، ده ابتکار برتر استراتژیک شناسائی شده در حوزه فناوری اطلاعات بانکی، در بانکهای آسیا و اقیانوسیه در سالهای 2012 و 2013 منتج از تحقیقات شرکت آی دی سی فایننشال اینسایتس معرفی و تحلیل شده است.
تشریح مفهوم مسائل استراتژیک (Strategic Issues)
در یک تعریف کلی میتوان گفت، مسائل استراتژیک عبارت است از مسایل کلیدی و با اهمّیتی که برای تدوین اهداف استراتژیک و همچنین تعیین جهتگیریهای عملیاتی و اجرایی سازمان راهگشا میباشند. این اقدامات در راستا و در طول استراتژیهای اصلی سازمان شکل گرفته و یک گام، جهتگیریهای تحقق استراتژیها را ملموستر مینمایند. به عبارت دیگر میتوان گفت، مسائل استراتژیک در کسبوکار به مسائل حل نشدهای اشاره دارد که نقش عمدهای در تعیین جهت کسبوکار دارند. این مسائل در هسته اصلی کسبوکار نهفته است، لذا برای شناسائی مسائل استراتژیک، فرایند ترکیب عناصر محتوائی ضروری است که با ترکیب و تحلیل عناصر محتوائی شناسائی شده و با استفاده از قوه ابداع ابتکار (خلق استراتژی از ترکیب عوامل شناخته شده) اهداف استراتژیک و استراتژی های سازمان قائم بر قصد راهبردی بروز و ظهور پیدا می کنند.
برایسون می گوید: مسائل استراتژیک پرسشهائی در خصوص سیاستهای بینادین و چالش های بحرانی است که موضوعات زیر را تحت تاثیر قرار می دهد.
1- ماموریت، ارزشها و تعهدات سامانی
2- سطح محصولات و خدمات و یا ترکیب هر دو
3- مشتریان، کاربران و پرداخت کنندگان و
4- هزینه، منابع مالی، سازمان یا مدیریت
همچنین یک بیانیه مسائل استراتژیک باید دارای سه ويژگی زیر باشد [5] :
1- مساله را بصورت موجز و ترجیحاً در یک پاراگراف تشریح نماید، مساله باید به شکل پرسشی طرح شود تا سازمان بتواند در مورد آن کار یا اقدامی انجام دهد.
2- عواملی که مساله را می سازند باید بعنوان یک چالش بنیادی ذکر شوند. به طور ويژه مولفههائی در تعهد سازمانی، ماموریت، ارزشها، نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید هستند که مسائل استراتژیک را می سازند.
3- عواقب ناشی از عدم رسیدگی به مساله استراتژیک باید شناخته شود، بدین ترتیب سازمان میداند که با چه نوع مسائلی روبرو است. مسائل استراتژیک سازمان سه گونه اند:
a. آنهائی که در حال حاضر نیاز به هیچ اقدامی ندارند ولی باید پایش شوند.
b. آنهائی که بصورت مشخص بروز میکنند و نیازمندی اقداماتی در آینده و شاید اقداماتی در زمان حال باشند.
c. آنهائی که نیاز به اقدام فوری دارند.
بدین ترتیب می توان گفت اقدامات استراتژیک، اقداماتی هستند که در دسته سوم قرار می گیرند یعنی اقداماتی که برای حل مسائل استراتژیک سازمان، نیازمند اقدام فوری هستند. گاهی این اقدامات در قالب ابتکارات استراتژیک شناسائی و به اجرا در می آیند که در ادامه به تشریح آن پرداخته شده است.
تشریح مفهوم ابتکارات استراتژیک (Strategic Initiative)
از سوی دیگر ابتکارات استراتژیک بدان معنی است که چشم انداز (قصد استراتژیک/ مقصد مطلوب) به اقدامات و نوآوریهای استراتژیک عملیاتی تبدیل شوند و این اقدامات، مجموعه ای از برنامهها و پروژههای مبتنی بر بصیرت در محدوده زمانی خاصی را تشکیل دهد که متمایز با عملیات روزانه، به سازمان برای دستیابی به اهداف استراتژیک عملکرد کمک می کنند. ابتکارات استراتژیک تلاشی است برای دستیابی به سه نتیجه اصلی زیر:
- تعیین محدود تحت پوشش قصد استراتژیک (مقصد مطلوب)
- تحقق منافع مهم مورد انتظار برای سهامداران استراتژیک و
پس می توان گفت ابتکارات استراتژیک، استراتژیهائی که ناشی از تحلیلهای سیستماتیک منتج از مدلهای فرایندی تدوین استراتژی باشند نیستند، بلکه اقداماتی هستند که حاصل تجربه و تخصص استراتژیست های سازمان برای خلق یک موقعیت اثربخش همراستا با چشم انداز است. این اقدامات منجر به خلق شرایطی خواهد شد که برای دستیابی به اثربخشی عملیاتی موضوع قصد استراتژیک ضروری است. برخی ويژگی های ابتکارات استراتژیک این است که:
- تسهیلگر دستیابی به اهداف و قصد استراتژیک هستند.
- از جنس استراتژیاند گرچه محصول فرایند سیستماتیک تدوین استراتژی نیستند.
- تحول آفرین و تغییر دهنده مسیر معمول سازمان هستند.
- به خلق ثروت و تولید موقعیت های ارزش آفرین در زمانی کوتاه تر از استراتژی می پردازند.
- ضمن اینکه به یک راهبرد شبیه هستند، برنامه ها و پروژه هائی را شامل می شوند که قصد استراتژیک سازمان را حمایت می کنند.
غالباً شناسائی ابتکارات استراتژیک در یک کارگاه [6] مشترک با حضور مشاوران استراتژیک و استراتژیست های سازمان صورت میگیرد. از طرفی برای دستیابی به نتایج مورد انتظار در این کارگاه، ضروری است کلیه شرکت کنندگان درک مشترکی نسبت به مفاهیم و کلّیت موضوع داشته و در یک فضای توفان فکری [7] ، آنچه برای سازمان تحول آفرین است را شناسائی، دسته بندی و طرح ریزی کنند.
مبتنی بر تعاریف و مفاهیم فوق و بر اساس مطالعات انجام شده توسط IDC Financial Insights ، ده ابتکار استراتژیک فناوری اطلاعات در صنعت بانکداری آسیا و اقیانوسیه در سال های 2012 و 2013 شناسائی و رتبه بندی شده اند. این ده ابتکار استراتژیک با توجه به تعاریف و مفاهیم مورد اشاره، برگرفته از مسائل و خواسته های استراتژیکی است که صنعت بانکداری با آن روبرو بوده و بعنوان ابتکار استراتژیک، در اولویت صنعت بانکداری در آسیا و اقیانوسیه قرار گرفته است. این ده ابتکار در سال 2012 عبارتند از:
1) تجزیه و تحلیل ریسک (Risk Analytics)
2) پاسخ به موضوعات جدید مشتری مداری (Responding to the New Themes of Customer Centricity)
3) توجه به هسته بانکداری [8] و باز مهندسی فرآیندهای هسته بانکداری (Core Banking and Core Banking Process Reengineering)
4) پذیرش (مورد قبول واقع شدن) (Compliance)
5) موبایل در همه جا (Mobile Everywhere)
6) خدمات تجاری و بانکداری معاملاتی (Trade Services and Transaction Banking)
7) نوآوری در حوزه پرداخت های خرد (Innovation in Retail Payments)
8) گزینه های جایگزین عرضه فناوری اطلاعات ( Alternative Delivery of IT )
9) حاکمیت (اداره امور) فناوری اطلاعات (IT Governance)
10) مدیریت امنیت و تقلب فناوری اطلاعات (IT Security and Fraud Management)
نتایج تکرار این مطالعات در سال 2013 با تغییراتی در ترکیب و ترتیب به شرح زیر می باشد:
1) بهینه سازی فناوری اطلاعات IT Optimization
2) مدیریت ریسک و پذیرش Risk Management and Compliance
3) (توسعه) کانالها Channels
4) نوسازی (مدرنیزه کردن) هسته بانکداری Core Banking Modernization
5) امنیت فناوری اطلاعات و حفظ حریم اطلاعات مشتری IT Security and Customer Data Privacy
6) خدمات تجاری و بانکداری معاملاتی Trade Services and Transaction Banking
7) داده های بزرگ مورد استفاده (زیرساخت تحلیل دادهها) Big Data Use Cases
8) نوآوری در حوزه پرداخت های خرد Innovation in Retail Payments
9) همه چیز سریع تر Faster Everything
10) رایانش ابری Cloud Computing
مقایسه و تحلیل ابتکارات استراتژیک سالهای 2012 و 2013 IT در بانکداری
در گزارش IDC آمده است: بنظر میرسید از سال 2008 به بعد بانکها تمرکز افراطی بر روی مدیریت ریسک را کاهش داده و مقبولیت استراتژیک را در دستور کار خود قرار دهند. در حال حاضر بسیاری از موسسات میتوانند فرای مدیریت ریسک بیاندیشند زیرا عوامل متعددی اعم از ریسک پروژه منجر میشود که در نهایت، نتایح مورد انتظار، سطح معیارهای پذیرش را کاهش دهد. مدیران فناوری اطلاعات در سال 2013 دوباره فرصتی یافتند تا این پرسش را مطرح کنند که "فناوری اطلاعات چه چیزی دیگری را باید برای سازمان انجام دهد". این پرسش چالش بازنگری تحلیل مجدد اولویت بانکها در طرح ریزی و اجرای اقدامات استراتژیک را ایجاد می کند که مبتنی برآن جابجائی نه چندان ويژه ای را در ترتیب ابتکارات استراتژیک در سالهای 2012 و 2013 ایجاد کرده است. تحلیل تغییر در ترکیب و ترتیب این اقدامات نشان می دهد:
1- با توجه به روند افزایشی مخاطرات مرتبط با فضای سایبری، تجزیه و تحلیل و مدیریت ریسک در دو سال پیاپی از مهمترین ابتکارات استراتژیک بانکها بوده است، لکن با توجه به ارتباط ریسک عملیاتی IT با زیرساختهای فناوری اطلاعات، بهینه سازی فناوری اطلاعات در صنعت بانکداری با هدف کاهش سطح مخاطرات به یکی از مهمترین اقدامات در سال تبدیل شده است.
مایکل آرانتا [9] ، مدیر بخش تحقیقات شرکت ای دی سی فایننشال اینسایتس [10] آسیا/ اقیانوسیه میگوید، ابتکار استراتژیک برتر در سال 2013، (بهینه سازی فناوری اطلاعات) به این امر اشاره دارد که چه الزامی باعث می شود تا بانکها نسبت به بررسی عملکرد و شفاف سازی دارائیهای فناوری اطلاعات خود اقدام کنند: برای اینکه ببینیم آنها چگونه این کار را انجام میدهند، داشتن نقشه راه یکپارچه سازی به شکلی موثرتر و تصمیم گیری نسبت به حوزه های جدید سرمایه گذاری ضروری است.
همچنین لی می چو [11] ، دستیار تحقیقات این شرکت میگوید، اثبات این که ریسک هنوز مهمترین موضوع مورد توجه در سال 2013 است، این است که مدیران فناوری اطلاعات مجبور به ارزیابی انواع جدیدی از ریسک های پیاده سازی و بهره برداری از فناوریهای مرتبط و از هم گسیخته نسل سوم پلت فرمها نظیر کسب و کارهای اجتماعی (شبکه های اجتماعی)، رایانش ابری، داده های بزرگ و موبایل هستند.
2- توسعه کانالهای ارتباط بانکی و افزایش سطح دسترس پذیری مبتنی بر نوآوریهای تکنولوژیک روز به روز در حوزه فناوری اطلاعات صنعت بانکداری از اهمیت ويژهای برخوردار میشود و توسعه کانالهای بانکی مبتنی بر این نوآوریها به یک چالش و فرصت رقابتی تبدیل میشود.
3- توجه به هسته اصلی بانکداری و لزوم بازمهندسی [12] و نوسازی آن، نیازی است که منتج از توسعه معماری های سرویس گرا [13] در تامین سیستم های اطلاعاتی بوده و این خواسته در سطح بانکداری با رویکرد دستیابی به کارکردهائی است که مستقل از نرم افزار قابلیت تولید کنندگی محصول را داشته باشد. بعبارت دیگر طراحی و تولید محصول مستقل از قالب نرم افزاری قابل حصول باشد و فرایندهای کاری مبتنی بر چارچوب های مدیریت جریان کار [14] قابل طرح ریزی و عرضه خدمات گردد.
4- موضوع دیگر قابل توجه در این گزارش بعنوان ابتکار استراتژیک، امنیت فناوری اطلاعات و حفظ حریم خصوصی مشتریان در حوزه اطلاعات و کارکردهای مالی است. یکی از مهمترین چالش ها و خواسته های مشتریان از صنعت بانکداری که با بکارگیری ابزارها و راه کارهای فناوری اطلاعات قابل حصول میباشد.
5- توانمند سازی زیرساختهای فناوری اطلاعات بانکی برای توسعه کاربرد بانکداری و به ويژه بانکداری الکترونیک در خدمات تجاری و قابلیت حضور بانک در معاملات تجاری از دیگر خواسته ها در صنعت بانکداری روز جهان است که آنرا به چالشی برای فراخوان یک اقدام استراتژیک تبدیل نموده است. در واقع باید گفت، بانکداری الکترونیک مولود توسعه تجارت الکترونیک در جهان بوده است و تجارت جهان امروز بیش از هر زمان دیگر به توانمندیهای بانکداری در پوشش خدمات بانکی و مالی در سطح ملی و بین المللی نیازمند است.
6- و امّا موضوع داده های بزرگ و تحلیل داده که در سالهای اخیر همواره بعنوان یکی از ده دانش برتر جهان شناخته میشود، رویکرد توجه بانکها به اثربخشی نتایج تحلیل و کاوش در دادههای با اندازه بزرگ است. این نگرش نو، چالشهای جدید را پیش روی متولیان بانکها قرارداده است. نقش و اثر شبکه های اجتماعی در توسعه بازاریابی، شناخت نیازمندیها، شناسائی جهت گیری خواسته های مشتریان، شناخت رفتارها و روانشناسی بانکی [15] و ترکیب و تلفیق این اطلاعات با تراکنش ها و کارکردهای مشتریان در حوزه های پولی و بانکی، دانشی برتر را به یاری می طلبد. دانش داده کاوی بعنوان برترین ابزار تحلیل داده های بزرگ مورد استفاده، در سالهای اخیر در صنعت بانکداری و خرده فروشی مورد توجه قرار گر فته است.
7- تجربه مشتریان و روند نیاز جوامع به تغییر روشهای خرید در خدمات شهری و سایر حوزه های اجتماعی، نگرشی نو در پرداختهای خرد را می طلبد. این نیاز لزوم نوآوری در بهره برداری از کارتهای بانکی و کیف پول الکترونیک را به بانکها گوشزد می کند. توسعه زیرساختهای پرداخت خرد و ابزارهای مبتنی بر فناوری های غیرتماسی، فناوری های جدیدی نظیر کارتهای هوشمند و ارتباط عرصه نزدیک [16] (NFC) این امکان را به بانکها خواهد داد تا با انتقال ارزش به شکل الکترونیک به این دسته از ابزارها، روشهای نوینی برای مدیریت بهتر پول فراهم آورند. موبایل همواره یکی از مهمترین زیرساختهای مورد توجه در این رویکردها بوده است.
8- سرعت، ضرورت اجتناب ناپذیر دنیای امروز است و این ضرورت برای سرعت بخشیدن به عرضه خدمات بانکی، بیش از پیش برای بانکها مهم میشود. توجّه به موضوع سرعت در همه جا و برای همه چیز، یعنی اینکه بانک باید قابلیتی ایجاد نماید که در هر نقطه ای خدمات مورد درخواست مشتریان را با بیشترین سرعت ممکن عرضه نماید. این نیاز، ابتکاری استراتژیک را از فناوری اطلاعات طلب می کند تا بانک با تسریع در عرضه محصولات و خدمات، به برتری دست یابد.
9- رایانش ابری [17] و مزایای متعدد ورود به این عرصه که به یکی از جذابترین حوزه های تکنولوژی اطلاعات در سالهای اخیر تبدیل شده است، زیرساختی است که اطمینان، امنیت، سرعت، اطلاعات و قابلیتهای رقابتی ويژه ای برای سازمانها ایجاد می کند. توجه بانکها با توجه به گستردگی جغرافیائی عرضه خدمات، الزامات تبادل اطلاعاتی در سطوح منطقه ای و جهانی و کارکردهای موثر رایانش ابری، نوآوری دیگری را در صنعت بانکداری برای IT طلب کرده است.
10- توجه به شکل حاکمیت و مدیریت فناوری اطلاعات [18] ، و رهنمودها و تجربیات ارزشمند کسب شده [19] در جهان در این راستا نیز یکی از اقدامات قابل توجه صنعت بانکداری بوده است که بنظر می رسد کم کم از شکل یک چالش و خواسته به یک الزام و زیرساخت تبدیل می شود.
نتیجه گیری
سالها است در ایران، سرمایه گذاری بانکها در حوزه زیرساختها و راهبری فناوری اطلاعات، یکی از بزرگترین سرمایه گذاریها در حوزه فناوری اطلاعات در کشور بوده است، امّا لزوم توجه به این سرمایه گذاری بیش از آنکه با رویکرد ایجاد مزیت رقابتی و توسعه کارکردهای بانکداری در عرصه ملّی و بین المللی باشد، به مسابقه ای برای پاسخ به خواسته های مدیران تبدیل شده است. توجه به خواست مشتریان و تلاش برای ایجاد تجربه مشتری که برخواسته از دادههای رفتاری و بسترهای اطلاعات مبتنی بر دادههای بزرگ [20] شکل میگیرد در صنعت بانکداری ایران کمرنگ تر از آن بوده است که اقدامی استراتژیک را در فناوری اطلاعات رقم بزند و یا حداقل نیازهای شناخته شده در این حوزه را همگام با نیازهای روز بانکداری در مقیاس جهانی نشان دهد. این نوشتار ضمن تشریح دو مفهوم کلیدی در ادبیات استراتژیک، با هدف تبیین لزوم ایجاد تغییر در نگرش مدیران بانکها برای شناخت قابلیت و نقش فناوری اطلاعات در ایجاد مزیت رقابتی در بانکداری امروز تهیه شده تا شاید صنعت بانکداری ایران نیز بتواند نوآوریها و اقداماتی درخور توجه برای تعامل با جهانی داشته باشد که روز بروز در حال تغییر است و شیوه های تجارت را همگام با این تغییرات، نو میکند. بی شک اگر نیاز بازرگانان و تجار کشور برای تجارت بین الملل بیش از توان بانکها داخلی برای ارایه خدمات نوین بانکی در سطح جهان باشد، تنها درهای بسته نجات دهنده بانکها در این تقابل خواهد بود وگرنه در عرصه رقابت جهانی دست خالی بانکداری ایران به نشانه تسلیم بالا خواهد رفت. شاید وقت آن است که مدیران بانکها، نگرش خود به کسب سود را به حوزه های نوینی تغییر دهند که نجات بخش صنعت بانکداری باشد چرا که قطعاً دیدگاه مالی و حسابداری برای کسب مزیت پایدار در صنعت بانکداری امروز کافی نیست.
2- Top 10 Strategic IT Initiatives for Asia/Pacific Banks in 2013 — Thinking Beyond Risk Management
سهام تهاجمی چیست؟ بازده بالاتر با پذیرش ریسک بیشتر
مدیریت و چیدمان سبد سهام را میتوان مهمترین بخش سرمایهگذاری دانست. چرا که سودآوری یا زیان سرمایهگذاران به میزان زیادی به سهامی بستگی دارد که در سبد سرمایهگذاری خود دارند. به همین دلیل استراتژیهای متفاوتی برای مدیریت پرتفو معرفی شدهاند. یکی از این موارد، استراتژی سرمایهگذاری تهاجمی است. برای آشنایی با این استراتژی لازم است که ابتدا بدانیم که سهام تهاجمی چیست و چه ویژگیهایی دارد و چگونه میتواند به کسب سود سرمایهگذاران کمک کند. در رابطه با سهام تهاجمی، مسئله مهم دیگری که با آن سر و کار داریم، ضریب بتا است که در ادامه این مطلب درباره آن نیز صحبت خواهیم کرد.
سهام تهاجمی چیست؟
زمانی که از استراتژی سرمایهگذاری تهاجمی استفاده میکنیم، پرتفوی خود را با ریسک بالایی مدیریت میکنیم. اما چه مسئلهای باعث میشود که این ریسک را بپذیریم؟ بله؛ ریسک بالاتر برابر است با بازده بالاتر. سرمایهگذاران به منظور دریافت بازده بالاتر، ریسک زیاد این سهام را به جان میخرند. پیشتر در مقالهی «سهام تدافعی»، گفتیم که سهام تدافعی به سهامی گفته میشود که بازدهی تقریبا ثابت و سودی مستمر دارند. ویژگی آن سهام این بود که ریسک کمی داشتند. اما سهام تهاجمی را میتوان نقطه مقابل سهام تدافعی هستند.
تمرکز استراتژی سرمایهگذاری تهاجمی، بر افزایش سرمایه و قیمت سهام است. یعنی در این استراتژی دریافت سود نقدی یا حفاظت از اصل سرمایه محور توجهات نیست. در این شیوه سرمایهگذاری، میتوان بخش اصلی و بیشتر دارایی را در سهام سرمایهگذاری کرد و بخش کمی از آن را به خرید اوراق با درآمد ثابت یا اوراق قرضه اختصاص داد. یا حتی میتوان آن را به صورت وجه نقد نگهداری کرد. پس مشخص است که نقش سهام تهاجمی در پورتفوی چیست؛ افزایش سرمایه به کمک ریسک و بازده بالا.
در استراتژی سرمایهگذاری تهاجمی، معمولا از چند استراتژی نظیر انتخاب دارایی و تخصیص دارایی کمک میگیرند تا به اهداف خود برسند.
بیشتر بخوانید
سرمایهگذاری تهاجمی مناسب چه کسانی است؟
معمولا گفته میشود که این استراتژیها بیشتر به درد سرمایهگذاران کمسنوسالتر با پرتفوی کوچک میخورد؛ چرا که آنها میتوانند به کمک افق سرمایهگذاری بلندمدت در مقایسه با سرمایهگذارانی که استراتژی کوتاهمدت دارند، نوسانهای بازار بورس را بهتر تحمل کنند. همچنین ضرر و زیانهایی که در سالهای ابتدایی زندگی به افراد وارد میشود، بعدها تاثیر کمتری روی زندگی آنها خواهد گذاشت. به همین دلیل است که مشاوران سرمایهگذاری این استراتژی را برای سایر افراد پیشنهاد نمیکنند؛ مگر آنکه افراد حجم کوچکی از سبد خود را به این سهام اختصاص دهند.
اگر از مسئله سن سرمایهگذاران بگذریم، بدیهی است که پذیرش ریسک بالا پیشنیاز اساسی برای روی آوردن به استراتژی سرمایهگذاری تهاجمی به حساب میرود.
بیشتر بخوانید
درک استراتژی سرمایهگذاری تهاجمی
برای محاسبه میزان تهاجمی بودن استراتژیهای مخلتف، باید به وزن نسبی داراییهای پرریسک و پرسود توجه کنیم. داراییهایی نظیر فلزات گرانبها، سهام و یا کامودیتی در دسته چنین داراییهایی قرار میگیرند.
فرض کنید که دو پرتفوی دارید. ۷۵ درصد پرتفوی شماره یک از سهام تشکیل شده است؛ ۱۵ درصد از این سبد به اوراق با درآمد ثابت و ۱۰ درصد باقیمانده به طلا اختصاص دارد. مشخص است که سهام و طلا که ۸۵ درصد وزن سبد را تشکیل میدهند، موجب میشوند که این سبد شکلی تهاجمی داشته باشد. حال فرض کنید پرتفوی شماره دو دارای ۸۵ درصد سهام و ۱۵ درصد طلا باشد. بدیهی است که سبد شماره دو تهاجمیتر از سبد شماره یک خواهد بود.
اما افزون بر این مسئله، پیشتر هم گفتیم که ترکیب سهام و تخصیص سهام نیز به میزان زیادی در این استراتژی موثر هستند. در ادامه این دو فاکتور را بررسی میکنیم.
انتخاب و ترکیب سهام
ترکیب سهام شرکتهای مختلف بورسی هم به میزان قابل توجهی در ریسک اثر دارند. یعنی اگر میزان زیادی از سهام شرکتهای بزرگ در سبد موجود باشد، در مقایسه با شرایطی که پرتفوی فقط از سهام شرکتهای کوچک تشکیل شده است، کمریسکتر است. پس مشخص است که پرتفوی نیز کمتر تهاجمی خواهد بود. اگر این مسئله را در خصوص مثال قبلی در نظر بگیریم، میتوان دریافت که پرتفوی شماره دو بدون تردید از پرتفوی شماره یک کمتر تهاجمی است؛ حتی با وجود اینکه تمام وزن آن را داراییهای تهاجمی تشکیل داده است.
یکی از آثار احتمالی سرمایهگذاری بر روی سهام تهاجمی، بیثباتی بازده است. ممکن است به دلیل سازگاری سبد با تغییرات بازار به تعدیلهای پیدرپی نیاز باشد. از همین رو لازم است که مدیران چنین پرتفویهایی فعال باشند.
تخصیص سهام
اما استراتژی سرمایهگذاری تهاجمی را از جنبه دیگری نیز میتوان بررسی کرد؛ یعنی تخصیص سهام. یک استراتژی که به سادگی تمام سرمایه را به صورت مساوی میان ۲۰ سهم مختلف تقسیم میکند، میتواند یک استراتژی کاملا تهاجمی باشد. اما اگر تمام سرمایه را تنها به پنج سهم مختلف اختصاص دهیم، سبدمان به میزان بیشتری تهاجمی خواهد بود.
استراتژی سرمایهگذاری تهاجمی همچنین میتواند شامل یک استراتژی با گردش مالی بالا شود؛ رویکردی که به دنبال سهامی است که عملکرد نسبی بالایی در مدتزمانی کوتاه از خود به نمایش میگذارند. گردش مالی و حجم معاملات بالا میتواند بازدهی بالاتری حاصل کند، اما همچنین میتواند هزینههای تراکنش را نیز افزایش دهد. بنابراین موجب افزایش احتمال ریسک در ضعف عملکرد خواهد شد.
استراتژی سرمایهگذاری تهاجمی و مدیریت فعال
بررسیها نشان میدهد که از سال ۲۰۱۲، سرمایهگذاران ترجیح دادهاند که کمتر به سراغ این استراتژیها بروند. از این رو سرمایهگذاری منفعل را در دستور کار قرار دادهاند. استراتژیهای سرمایهگذاری تهاجمی در مقایسه با استراتژی «بخر و نگه دار» به مدیریت فعال بیشتری نیاز دارد. چرا که این استراتژی با توجه به شرایط بازار احتمالا بیثباتتر است و نیاز به تعدیل مکرر دارد.
به کمک تعدیل بیشتر میتوان تخصیص اوراق را به سطوح هدفگذاریشده رساند. بیثباتی داراییها میتواند موجب شود که تخصیص سهام از وزنهای اصلیشان منحرف شود. این عمل هزینههای اضافی را نیز به دنبال دارد. چرا که مدیر پرتفوی به کارمندان بیشتری برای مدیریت تمام موقعیتها نیاز دارد.
در سالهای اخیر، سرمایهگذاران نسبت به استراتژیهای سرمایهگذاری فعال واکنش نشان دادهاند. بسیاری از سرمایهگذاران داراییهای خود را به دلیل ضعف مدیریتی، از صندوقهای پوشش ریسک خارج کردهاند و به جای آن داراییهای خود را به مدیران منفعل سپردهاند. این مدیران، سبکهایی از سرمایهگذاری را برمیگزینند که اغلب از صندوقهای مدیریت شاخص برای چرخش استراتژیک استفاده میکنند. در چنین سبکی، سبدهای سهام اغلب بیانگر شاخص بازار نظیر S&P500 هستند.
بیشتر بخوانید
ضریب بتا چیست و چه ارتباطی با سهام تهاجمی دارد؟
حال که دریافتیم منظور از سهام تهاجمی چیست، میخواهیم به یک فاکتور مهم در این خصوص بپردازیم که ضریب بتا نام دارد. ضریب بتا عددی است که میزان همسویی تغییرات بازده یک سهام را با بازده شاخص بازار مشخص میکند. یعنی به کمک این ضریب میتوان دریافت که تغییرات بازار تا چه میزان بر روی سهام شرکتها اثرگذار است. البته ابتدا باید دید که آیا اصلا اثری وجود دارد یا خیر.
بیشتر بخوانید
به طور خلاصه، زمانی که ضریب بتای سهام برابر با یک باشد، سهام مذکور کاملا مطابق بازار حرکت میکند. اما اگر ضریب بتا بزرگتر از یک باشد، آنگاه سهام را تهاجمی مینامند. پس با توجه به ضریب بتا میتوان به شیوهای دیگر توضیح داد که سهام تهاجمی چیست. در این شرایط سهام مذکور، در مقایسه با بازار افزایش و یا کاهش بیشتری را تجربه خواهند کرد. البته در شرایطی که بازار منفی باشد، سهام تهاجمی بتایی کمتر از منفی یک دارند.
اگر ضریب بتا بین صفر و یک باشد
اگر ضریب بتا بین صفر و یک باشد، سهام تدافعی خواهند بود. یعنی سهام به میزان کمی از روند کلی بازار اثر میگیرند. ضریب بتای صفر نیز نشان از عدم ارتباط میان سهام با نوسانهای بازار دارد. اما اگر ضریب بتا منفی باشد، نشان از اختلاف در روند حرکتی سهم و بازار دارد. یعنی سهم و بازار در دو جهت مختلف حرکت میکنند.
جمعبندی
سهام تهاجمی، در اصل با ریسک بالا، بازده فراوانی نصیب سرمایهگذاران میکنند. بر همین اساس، استراتژی سرمایهگذاری تهاجمی مختص افرادی است که ریسکپذیر هستند. البته بهترین کار این است که بخش کمی از سرمایه خود را به خرید چنین سهامی اختصاص دهیم. یکی از فاکتورهایی که میتوان سهام تهاجمی را از طریق آن تشخیص داد، ضریب بتا است. ضریب بتا نشانگر میزان اثرپذیری سهام مختلف از روند بازار است. اگر ضریب بتای سهمی بزرگتر از یک باشد، یعنی سهم مذکور، تهاجمی است. البته ضریب بتا به تنهایی نمیتواند ارزنده بودن سهامی را تایید یا رد کند.
به عنوان آخرین نکته نیز نباید فراموش کرد که ترکیب و تخصیص سهام در این استراتژی میتواند به میزان زیادی بر نتیجه نهایی سرمایهگذاری شما اثر بگذارد. مثلا خرید سهام شرکتهای بزرگ ریسک کمتری را به دنبال دارد. همچنین اگر تنوع سهامی که خریداری میکنیم بیشتر باشد، سبدمان کمتر تهاجمی خواهد بود.
«وطوبی» به بازار اول فرابورس میآید
حامد فلاح جوشقانی مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری اقتصاد شهر طوبی در اولین نشست خبری یک دیدار، یک عرضه ویژه معرفی ظرفیتهای «وطوبی» به تاریخچه تأسیس و ورود این شرکت در فرابورس اشاره کرد و گفت: سرمایهگذاری اقتصاد شهر طوبی طی اسفندماه 1394 در اداره ثبت شرکتها ثبت شد، سال مالی این مجموعه نیز پایان اسفند است.
-->
مدیرعامل وطوبی موضوع اصلی فعالیت شرکت را سرمایهگذاری در اوراق بهادار پذیرفتهشده در بازار سرمایه اعلام و درباره دلیل عدم عرضه اولیه سهام طی دو سال اخیر بیان کرد: با توجه به شرایط بازار این عرضه چندینبار تمدید شد، همچنین با توجه به شروط هیئت پذیرش سرمایه شرکت نیز در شهریور امسال به 300 میلیارد تومان از محل مطالبات سهامداران و سود انباشته افزایش یافت.
وی با اشاره به اینکه آخرین سرمایه وطوبی 300 میلیارد تومان است، در تشریح اقدامات صورت گرفته برای عرضه اولیه سهام این شرکت گفت: در مهر 1398 بررسی و تصویب افزایش سرمایه و پذیرش شرکت توسط هیئتمدیره سهامدار عمده انجام و پسازآن تا پایآنهمان سال تزریق تدریجی منابع مالی لازم و انتقال زمین و ساختمان اتفاق افتاد.
به گفته وی در راستای آمادهسازی برای ورود به فرابورس در مردادماه سال 99 سرمایه شرکت از 10 میلیارد تومان به 110 میلیارد تومان از محل مطالبات سهامدار عمده افزایش یافت.
مدیرعامل وطوبی به انتخاب تأمین سرمایه سپهر بهعنوان مشاور پذیرش و ارزشگذار سهام شرکت در ابتدای شهریور 99 اشاره و اظهار کرد: پیگیری اقدامات لازم برای پذیرش در فرابورس و درنهایت برگزاری جلسه هیئت پذیرش در آذرماه 99 به انجام رسید و در دیماه همان سال با پذیرش شرکت در فرابورس موافقت شد.
دلایل تأخیر در عرضه اولیه سهام
فلاح در توضیح دلایل عدم عرضه اولیه شرکت سرمایهگذاری اقتصاد شهر طوبی طی دو سال اخیر گفت: با توجه به شرایط بازار این عرضه چندین بار تمدید شد، همچنین با توجه به شروط هیئت پذیرش سرمایه شرکت نیز در شهریور امسال به 300 میلیارد تومان از محل مطالبات سهامداران و سود انباشته افزایش یافت.
به گفته مدیرعامل وطوبی طی این مدت با پیگیریهای شرکت، رأی کمیسیون 5 شهرداری برای تغییر کاربری زمین تحت تملک شرکت واقع در خیابان دیدار از فضای سبز به پهنه کار و فعالیت نیز دریافت شد.
فعالیت اصلی «وطوبی»
او با تأکید بر اینکه این زمین یکی از سرمایهگذاریهای فرعی مجموعه وطوبی است، گفت: کار اصلی این مجموعه سرمایهگذاری در بازار سهام است که پرتفوی آن هم طی یک الی دو روز آینده در کدال منتشر خواهد شد.
مدیرعامل سرمایهگذاری اقتصاد شهر طوبی موضوع اصلی فعالیت شرکت را سرمایهگذاری در اوراق بهادار پذیرفتهشده در بازار سرمایه اعلام کرد و گفت: این سرمایهگذاریها به شکل صرفا سرمایهگذاری است و ورود به بخش کنترلی و نفوذ مؤثر در شرکتها نخواهیم داشت.
معرفی ترکیب سهامداری
این مقام مسئول در مجموعه وطوبی با اشاره به اینکه بیش از 90 درصد بهای تمامشده ترکیب داراییهای شرکت در اوراق پذیرفتهشده بازار سرمایه است، ادامه داد: این شرکت متعلق به هلدینگ میلاد شهر و وابسته به سازمان بازنشستگی شهرداری تهران است. هدف تأسیس از وطوبی نیز مشارکت در بازار سرمایه و سرمایهگذاری در آن بهمنظور ایجاد یک درآمد پایدار و مستمر برای بازپرداخت مستمری بازنشستگان تحت پوشش سازمان بازنشستگی شهرداری است.
او در تشریح ترکیب سهامداران این مجموعه با اشاره به اینکه 99.9 درصد سهام متعلق به سرمایهگذاری میلاد شهر بهعنوان سهامدار عمده است، افزود: سایر شرکتها سهامداران جزئی هستند.
استراتژی «وطوبی» برای پوشش ریسک
مدیرعامل وطوبی استراتژی شرکت برای پوشش نقاط ضعف، کاهش ریسکها و تهدیدهای موجود را چیدمان بهینه پرتفوی دانست و گفت: آخرین اطلاعات مالی سهماهه ابتدای سال این مجموعه در کدال منتشرشده و شرکت طی این مدت 28 میلیارد تومان سود خالص شناسایی کرده است.
وی با اشاره به اینکه اطلاعات شرکت با سرمایه 110 میلیارد تومانی منتشرشده و هنوز اطلاعیه ثبت افزایش سرمایه به دلیل مشکل فنی کدال منتشرنشده است، گفت: سرمایه جدید شرکت در صورتهای مالی 6 ماهه افشا خواهد شد
فلاح از انتشار پرتفوی شرکت ظرف یک الی دو آینده در سایت کدال خبر داد و گفت: بازده پرتفوی بورسی شرکت تا 31 شهریورماه امسال 16 درصد و خالص ارزش داراییها نیز تا همین تاریخ 411 میلیارد تومان بوده است.
ضریب بتای پرتفوی «وطوبی»
این مقام مسئول در سرمایهگذاری اقتصاد شهر طوبی به ضریب بتای پرتفوی شرکت اشاره کرد و افزود: بتای کل سبد سرمایهگذاری شرکت کمی کمتر از یک است. این بدان معناست که با هر یک درصد نوسان شاخص کل، پرتفوی شرکت کمتر از یک درصد نوسان میکند. علت این امر تخصیص بخشی از پرتفوی به سرمایهگذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت بوده است.
به گفته فلاح بازار پرالتهاب دو سال اخیر و استراتژی شرکت برای چیدمان پرتفوی کم ریسک.تر و بهینهتر، دلیل انتخاب این استراتژی بوده است.
برنامههای آتی
او همچنین به اقدامات آتی شرکت اشاره کرد و گفت: مشارکت در تأسیس یک شرکت سبدگردان با همکاری گروه سرمایهگذاری و مدیریت مالی شهر بهعنوان سهامدار عمده یکی از برنامههای آینده وطوبی است. این سبدگردان در راستای ارائه خدمات سرمایهگذاری و تأمین مالی به مجموعه شهرداری تهران تأسیس خواهد شد. همچنین بررسی چگونگی بهرهبرداری از زمین خیابان دیدار باهدف شناسایی ارزشافزوده بالاتر برای سهامداران دومین برنامه آتی وطوبی اعلام شد.
ارزشگذاری بر اساس مدل NAV
در ادامه این مراسم سمیرا شیرمحمدی مدیر ارزشگذاری تأمین سرمایه سپهر به تشریح نحوه ارزشگذاری وطوبی پرداخت و گفت: ماهیت این شرکت، سرمایهگذاری است و بر همین اساس ارزشگذاری با تمرکز بر داراییهای شرکت بر اساس مدل nav انجامشده است.
وی مبنای محاسبات را تراز آزمایشی به تاریخ 22 شهریور امسال اعلام کرد و افزود: برای ارزشگذاری در بحث املاک و داراییهای ثابت، گزارش کارشناسان رسمی دادگستری در 21 و 22 شهریور امسال ارائه شد و مجموع این اطلاعات، اسناد و مدارک مبنای ارزشگذاری بود.
ارزش خالص داراییها و NAV هر سهم
او با اشاره به اینکه سرمایه شرکت از 110 میلیارد تومان به 300 میلیارد تومان در شهریور امسال افزایش یافت، گفت: بر اساس ارزشگذاری به روش nav و ارزش بهروز شده پرتفوی و داراییهای ثابت و سرمایهگذاری در املاک، ارزش خالص داراییهای شرکت 706 میلیارد تومان برآورد و بر اساس سرمایه جدید NAV هر سهم 2355 ریال به دست آمد، درنهایت نیز قیمت پیشنهادی برای هر سهم 1529 ریال اعلام شد.
وی با اشاره به اینکه طی سهماهه اخیر درآمد شرکت نسبت به سال مالی قبل افزایش داشته است، گفت: پرتفوی شرکت شامل 37 شرکت در صنایع مختلف است، تمرکز بر صنعت خاص وجود ندارد و تنوع صنایع باعث ریسک پایین این پرتفوی شده است.
شیرمحمدی ارزش روز پرتفوی وطوبی را در تاریخ 22 شهریورماه امسال 368 میلیارد تومان اعلام کرد و گفت: شرکت در صنعت خاصی تمرکز ندارد و پرتفوی متنوع است، به همین دلیل برای محاسبه p/e -nav شرکتهای سرمایهگذاری با پرتفویهای متنوع انتخاب شدند. همچنین این نسبت بر مبنای رنج 0.4 تا 1 بوده و درنهایت 22 شرکت سرمایهگذاری مبنا قرار گرفتند و میانگین وزنی p/e -nav محاسبه و نسبت 0.65 بهدستآمده است.
جزییاتی از ارقام ارزشگذاری
مدیر ارزشگذاری تأمین سرمایه سپهر با اشاره به اینکه در بین سه متد رسمی ارزشگذاری بر اساس ماهیت شرکت از روش nav استفاده شد، اظهار داشت: مبنای محاسبات تراز آزمایشی 22 شهریور، ارزش روز سرمایهگذاری کوتاهمدت پرتفوی بورسی و همچنین املاک شرکت (که در تاریخ 21 شهریور دو استراتژی اصلی پوشش ریسک ارزشگذاری شد)، بوده است.
به گفته وی زمین خیابان دیدار 230 میلیارد تومان و ساختمان اصلی شرکت 86 میلیارد تومان ارزشگذاری شده و گزارش کارشناسان رسمی مبنای محاسبات بوده است. جمع داراییهای وطوبی 709 میلیارد تومان و با کسر بدهی 706 میلیارد تومان و بر اساس nav هر سهم 2355 ریال و قیمت پیشنهادی 1529 ریال در گزارش ارزشگذاری اعلام شد و تمام محاسبات ارزشگذاری به تاریخ 22 شهریور امسال است.
دیدگاه شما