چطور خط روند بکشیم و از آن برای پیشبینی بازار استفاده کنیم؟
یکی از مهمترین مباحث تحلیل تکنیکال شناسایی و ترسیم خطوط روند است. در واقع به کمک خطوط روند شما میتوانید سطوح مهمی مانند مقاومت و حمایت را شناسایی کنید و بر اساس آن به خریدوفروش بپردازید. در این مقاله میتوانید با خطوط روند و مقدمات ترسیم آن بیشتر آشنا شوید.
خطوط روند چیست؟
در بازارهای مالی، به خطوط صافی که روی نمودارها ترسیم میشوند، خطوط روند میگویند. این خطوط نقاط دادهای خاصی را به هم متصل کرده و معامله گران و تحلیل گران با استفاده از این خطوط قادر به پیشبینی حرکت قیمتها و همچنین شناسایی روند بازار خواهند بود.
خطوط ترند یا روند یکی از اساسیترین ابزارها در تحلیل تکنیکال به شمار میآیند. از این خطوط به طور گسترده در بازارهای سهام، ارزهای فیات (کاغذی)، بازار مشتقات و بازار رمزارزها استفاده میشود.
اساساً، خطوط روند مانند سطوح حمایت و مقاومت عمل میکنند با این تفاوت که این خطوط دارای شیب هستند. به همین ترتیب شب خطوط روند میتواند مثبت یا منفی باشد. هرچه شیب خط بیشتر باشد، روند قویتر است.
میتوان خطوط روند را به دو دسته اصلی صعودی (روند صعودی) و نزولی (روند نزولی) تقسیم کرد:
- روند صعودی: همانطور که از نام روند صعودی مشخص است، یک خط روند صعودی، از اتصال حداقل دو نقطه در کف یک نمودار ترسیم میشود. همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است، دو یا چند نقطه در کف به هم متصل شدهاند.
- روند نزولی: در مقابل روند صعودی یک خط روند نزولی از اتصال حداقل دو نقطه در سقف یک نمودار ترسیم میشود. دو یا چند نقطه در سقف به هم متصل شدهاند.
تفاوت بین این دو خطوط در نقاطی است که برای رسم آن انتخاب میکنید. در یک روند صعودی، خطوط با استفاده از نقاط کف نمودار ترسیم میشوند (بهعنوانمثال، انتهای شمعها (Candle) پایینترین نقاط قیمتی را نمایش میدهند). از طرف دیگر ، خطوط روند نزولی با استفاده از نقاط سقف قیمتها رسم میشوند.
چگونه میتوان از خطوط روند برای پیشبینی بازار استفاده کرد؟
خطوط روند با توجه به نقاط بالا و پایین نمودار به شما نشان میدهد که روند اصلی به چه قیمتی واکنش نشان داده و دچار مشکل شده است و یا در چه قیمتی تست شده و سپس به روند قبلی خود ادامه میدهد.
میتوان با رسم خطوط روند بلندتر نقاط مهم آینده را نیز پیشبینی کرد. خط روند ممکن است چندین بار به وسیله قیمت آزمایش شود اما تا زمانی که قیمت موفق به شکست خط روند نشود، روند معتبر خواهد بود.
با اینکه میتوان از خطوط روند در انواع نمودارهای متفاوت استفاده کرد اما اغلب در نمودارهای مالی بر اساس قیمت مورد استفاده قرار میگیرند و اطلاعات کلیدی را در خصوص عرضه و تقاضای بازار ارائه میکنند. به این ترتیب که خط روند صعودی نشاندهنده افزایش قدرت خرید است یا به عبارتی تقاضا بیشتر از عرضه است. درحالیکه خطوط روند نزولی به معنای افت قیمت و عرضه بالاتر از تقاضاست.
هرچند نباید در این میان از حجم معاملات غافل شد. بهعنوانمثال زمانی که قیمت در حال افزایش است، اگر حجم معاملات افزایش پیدا نکند و یا در حال کاهش باشد، اغلب تصور غلطی از افزایش تقاضا ایجاد میشود.
خطوط روند و سطوح مقاومت و حمایت
از خطوط روند برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشود و این دو مفهوم، یکی از کلیدیترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال هستند. خط روند صعودی نشاندهنده سطح حمایت است و این به این معنی است که احتمال افت قیمت از آن سطح بسیار بعید است. خط روند نزولی نشاندهنده سطوح مقاومت است و سطح مقاومت به این معنی است که بهاحتمالزیاد قیمت از این سطح بالاتر نخواهد رفت.
اگر سطوح حمایت و مقاومت شکسته شوند، چه به سمت نزولی و چه صعودی ممکن است روند کل بازار نامعتبر تلقی میشود. هنگامیکه این سطوح کلیدی موفق به حفظ روند خود نباشند، جهت بازار تغییر میکند.
البته استفاده از سایه ها یا بدنه شمع ها فراموش نکنید که تحلیل تکنیکال تا حدی جهتدار است. بنابراین هر فرد نمودار را با دید خود تحلیل کرده و در نتیجه رسم خطوط هر فرد با دیگری متفاوت است. نتیجتاً برای کاهش ریسک از چندین متد تحلیل تکنیکال استفاده کرده و در این میان تحلیل بنیادین را از یاد نبرید.
رسم خطوط معتبر روند
در واقع هر دو نقطهای را در یک نمودار میتوان به یکدیگر متصل کرد. اما اکثر نمودار شناسان بر این باورند که برای معتبر شدن یک خط روند بهتر است سه یا تعداد نقاط بیشتری را به یکدیگر متصل کنید. در یکی از روشها، میتوان از دو نقطه ابتدایی به عنوان تعیین روند احتمالی استفاده کرد و نقطه سومی (که در آینده نمایان خواهد شد) میتواند به عنوان اعتبار و تأییدکننده خطوط ترسیمشده ایفای نقش کند.
بنابراین، اگر قیمت سه یا چند بار با خط روند تماس پیدا کند اما آن را نشکند، میتوان روی خط روند حساب باز کرد. تست چندینباره یک خط روند نشان میدهد که شاید این روند صرفاً حاصل از نوسانات تصادفی قیمت نیست.
تنظیمات مقیاس
برای ایجاد یک خط روند معتبر دو نکته بسیار مهم وجود دارد. یکی انتخاب تعداد نقاط مناسب و دیگری در نظر گرفتن تنظیمات مناسب هنگام ترسیم است. از جمله مهمترین تنظیمات نمودار، تنظیمات مربوط به مقیاس است.
در نمودارهای مالی، مقیاس وابسته به تغییر رفتار قیمت است. دو مقیاس محبوب در این زمینه مقیاس حسابی و نیمه لگاریتمی است.
در نمودار حسابی با حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین تغییرات به همان اندازه در محور Y نمایش داده میشوند. این در حالی است که در نمودارهای نیمه لگاریتمی تغییرات به صورت درصد بیان میشوند.
در نمودار حسابی تغییر قیمت از ۵ دلار به ۱۰ دلار با همان فاصله تغییر قیمت از ۱۲۰ دلار به ۱۲۵ دلار نمایش داده میشود. اما در نمودار نیمه لگاریتمی تغییر قیمت از ۵ دلار به ۱۰ دلار به صورت ۱۰۰ درصد نمایش داده میشود و در مقابل تغییر قیمت از ۱۲۰ به ۱۲۵ تنها افزایش ۴ درصدی دارد. پس طبعاً تغییر قیمت از ۵ به ۱۰ فضای بیشتری را در نمودار اشغال خواهد کرد.
هنگام ترسیم خطوط روند، توجه به تنظیمات مقیاس اهمیت بسیاری دارد. در واقع بر این اساس در هر نمودار ممکن است کف و سقف متفاوتی ایجاد شده و خطوط روند رسم شده نیز متفاوت باشند.
سخن پایانی
گرچه خطوط روند ابزار مفیدی برای تحلیل تکنیکال به شمار میروند، اما استفاده از تنها این ابزار، ممکن است نتایج قابل اعتمادی نداشته باشد. انتخاب نقاطی که برای ترسیم خطوط روند استفاده میشود، بر میزان دقت نمایش چرخههای بازار و روند واقعی تأثیر گذاشته و آنها را به صورت جهتدار و بیطرف نگه نمیدارد.
بهعنوانمثال، برخی از نمودار شناسان، سایههای شمع را در ترسیم خود در نظر نمیگیرند و خطوط روند را صرفاً بر اساس بدنه شمعها رسم میکنند. اما برخی دیگر ترجیح میدهند سایه شمع را هم برای در نظر گرفتن نقاط کف و سقف مورد استفاده قرار دهند.
بنابراین ، مهم است که از خطوط روند همراه با سایر ابزارها، اندیکاتورها و شاخصهای نمودار استفاده کنید. نمونهها و شاخصهای تحلیل تکنیکال شامل: Ichimoku Clouds ، Bollinger Bands (BB) ، MACD ، Stochastic RSI ، RSI و میانگین متحرک (Moving average) است.
استراتژی ستاره عصرگاهی- الگوهای شمع ژاپنی در تحلیل ارزهای دیجیتال
استراتژی ستاره عصرگاهی الگوهای شمعی یک الگوی بازگشتی کاهشی از مجموعه الگوهای شمعی است که مشابه الگوی چکش وارون است. ستاره عصرگاهی در میان معامله گران به الگوی پین بار نیز معروف است که دارای چند ویژگی متمایز مربوط به حرکت قیمت است و اگر در مسیر درستی تشکیل شود آن را به الگوی «پرمخاطره ای» تبدیل می کند.
اگر بدانید نحوه خرید استفاده از سایه ها یا بدنه شمع ها و فروش در وضعیت ستاره عصرگاهی چیست خواهید فهمید که چرا الگوی شمع در خصوص بازگشت از یک روند کاهشی سیگنال قدرتمندی است. عده بسیار کمی از مردم میدانند چطور در شرایط بازگشت بازار بخوبی خرید و فروش کنند. واقعیت آن است که بیشتر معامله گران در این شرایط مرتکب اشتباهاتی شده که باعث از بین رفتن سرمایه شان میشود.
استراتژی برتر ستاره عصرگاهی، با در نظر گرفتن این مساله، شما را از خطر از دست دادن سرمایه تان حفظ میکند. الگوی شمعی ستاره عصرگاهی میتواند در تشخیص قله بازار و نحوه خرید و فروش صحیح در آن به شما کمک کند.
بیایید قبل از هر چیز به برخی مبانی الگوی ستاره عصرگاهی اشاره کنیم:
تعریف الگوهای شمعی ستاره در حال غروب
ستاره عصرگاهی یک الگوی نموداری بازگشتی کاهشی است که از مشخصات آن میتوان به داشتن سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و بدنه کوچک اشاره کرد؛ در این الگو ممکن است اصلا سایه پایینی نیز وجود نداشته باشد. در مباحث تحلیل تکنیکال، ستاره عصرگاهی پین بار متشکل از یک الگوی شمعی یکی است.
سیگنال ستاره عصرگاهی که شبیه چکش وارون است فقط زمانی قابل اطمینان است که در انتهای یک روند صعودی قرار داشته باشد.
شکل زیر الگوی شمعی ستاره عصرگاهی را بخوبی نشان میدهد:
بسته به وضعیت نمودار شما، بدنه چکش ممکن است سبزرنگ (افزایشی) یا به رنگ قرمز(کاهشی) باشد. اما ستاره کاهشی سیگنال قویتری دارد زیرا قیمت بستن پایین تر از قیمت باز شدن است.
از مشخصه دیگر ستاره عصرگاهی آن است که سایه ها باید ۲ تا ۳ برابر طول بدنه باشند.
شکل زیر یک ستاره عصرگاهی را در نمودار شمعی نشان میدهد:
برای آنکه از پشت صحنه الگوی ستاره عصرگاهی و جنگ گاوها و خرسهای بازار باخبر شوید بیایید الگوی شمعی فوق را با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار دهیم:
ستاره عصرگاهی از دید روانشناسانه
کدام گروه تحت کنترل است؟
در ابتدا با حفظ و ادامه روندهای رو به بالا گاوهای بازار تحت کنترل هستند. گاوها قیمتها را در قله های بالاتر تثبیت میکنند. وقتی این گروه به قله قیمت میرسند و به نقطه بالایی شمعها دست پیدا میکنند وضعیت افزایشی (بولیش) است.
اما در این مرحله خرسها به بازار می آیند و با گاوها به شدت میجنگند که در نهایت موفق میشوند آنها را شکست داده و قیمت را تا زیر قیمت باز شدن کاهش دهند.
در وضعیت ستاره عصرگاهی کاهشی، قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن و نزدیک به قسمت پایینی بدنه است. در وضعیت ستاره عصرگاهی افزایشی قیمت بسته شدن بالاتر اما در فاصله بسیار نزدیک به قیمت باز شدن خواهد بود.
قابلیت چکش وارون کاهشی برای فشار به قیمت بسته شدن شمع و کاهش دادن آن تا به زیر قیمت باز شدن باعث میشود ستاره عصرگاهی قدرت لازم برای بازگرداندن روند افزایشی موجود را پیدا کند.
خرید و فروش در وضعیت ستاره عصرگاهی چیست؟
ما باید برای درک نوسانات قیمتی در وضعیت چکش وارون،حین رصد محیط کلی حاکم بر بازار، چشمانمان را تمرین دهیم. معرفی چند کتاب آموزشی مشخص برای یادگیری و شناخت وضعیت ستاره عصرگاهی کار بیهوده ایست.
اگر در بازار هیچ روند افزایشی نمیبینید که زودتر از چکش وارون آغاز شده باشد خرید و فروش جایز نیست. در این حالت معاملات محکوم به شکست است.
سیگنال ستاره عصرگاهی تنها زمانی مورد تایید است که ما از قیمتی کمتر از قیمت پایینی شمع آغاز کرده باشیم. اما بر حسب سابقه ریسک پذیری تان همیشه باید با منابع دیگر نیز خرید و فروش خود را ارزیابی کنید و کاملا مطمئن شوید.
توصیه ما این است که در الگوهای ستاره عصرگاهی عجولانه دست به خرید و فروش نزنید. میتوانید انواع استراتژیهای ورود به بازار را استفاده کنید، اما بدانید هر چه نقاط بهم نزدیکتری را انتخاب کنید قیمت نیز بیشتر میتواند از سطح قیمت ورودی ایده آل تان بالاتر برود.
حال پیش از ذکر قواعد استراتژی برتر ستاره عصرگاهی، توصیه میکنیم کاغذ و قلم برداشته و قوانین زیر را یادداشت کنید.
بدین منظور قصد داریم نگاهی به مدل ستاره عصرگاهی یا چکش وارون بیندازیم.
استراتژی الگوی شمعی ستاره عصرگاهی
استراتژی الگوی شمعی ستاره عصرگاهی روشی بسیار ساده و در عین حال موثر برای انجام معاملات در بازارهای مالی است. این استراتژی در بازه های زمانی مختلف برای خرید و فروش سهام، ارزهای فارکس، کالاها، رمزارزها و معاملات آتی قابل استفاده است.
درصد موفقیت وضعیتهای معاملاتی که در استراتژی معاملاتی بازگشتی شرح داده ایم بسیار بالاست. اما تنها نقص آن این است که گهگاه و فقط هر چند وقت یک بار در نمودار شمعی فارکس شما ظاهر میشوند.
بیایید از ابتدا شروع کنیم.
گام اول: اندیکاتور CMF را به بازه زمانی مد نظرتان اضافه کنید
نمودار قیمت تان را آماده آغاز پیکار قیمتی کنید. روش کار ساده است؛ تنها کافیست اندیکاتور CMF را به بازه زمانی مد نظرتان اضافه کنید. برای تایید استفاده از سایه ها یا بدنه شمع ها وجود الگوی ستاره عصرگاهی کاهشی و ارزیابی آن، تنها ابزار تکنیکال مورد استفاده ما CMF است.
استفاده از اندیکاتور CMF گام بزرگی است. تایید یا رد صحت وجود ستاره عصرگاهی کاهشی بلافاصله به محض ظهور و تداوم شکل چکش وارون بر روی نمودار شمعی تغییرات قیمت بیت کوین امکان پذیر است. این بدین معناست که قیمت بیش از این از سطح قیمت ایده آل ورود فاصله نمیگیرد.
حال بیایید رفتار قیمت را مورد مطالعه قرار دهیم.
به ادامه مطلب توجه کنید:
گام دوم: الگوی شمعی ستاره عصرگاهی باید پس از یک روند افزایشی قوی ظاهر شود
مکان یا به عبارتی موقعیتی که الگوی شمع ستاره عصرگاهی در حال گسترش است اهمیت بسیاری دارد.
دقت الگوی ستاره عصرگاهی کاهشی به دلیل وجود همین جزئیات و عناصر است. ما نیاز به یک روند افزایشی قوی داریم که دو ویژگی مهم داشته باشد:
- بخش اول روند یک حرکت آرام و یکنواخت رو به بالاست
- آخرین بخش روند رو به بالا ،قبل از شمع مربوط به ستاره عصرگاهی، باید ناپایدارتر باشد
اساسا ما به دنبال نقطه اوج حباب بازار ،جایی که گاوها خسته اند و به قله رسیده اند، هستیم.
حال اجازه دهید نمودار را مطالعه کنیم تا بدانیم آیا الگوی چکش وارون تمام ویژگیهای مورد نیاز ما را در خود دارد یا خیر.
گام سوم: اندیکاتور CMF به هنگام پیشروی الگوی ستاره عصرگاهی کاهشی باید زیر خط صفر باشد
شاخص CMF ابزار بسیار خوبی برای مطالعه و اندازه گیری حجم نهادی و تجمعی معاملات در هر بازار است. در اصل CMF زیر صفر نشان میدهد که فروشندگان دست بالا را دارند و کنترل بازار را بدست گرفته اند.
دقت کنید که نقطه چین های ستاره عصرگاهی کاهشی تمام ویژگیهای الگوی چکش وارون را داشته باشد. طول سایه ها دست کم دوبرابر بدنه شمعهاست؛ بدنه شمعها کوتاه است و سایه پایینی بسیار کوتاه است. چنانچه قیمت بسته شدن زیر قیمت باز شدن باشد شمعی با این ویژگیها سیگنال قویتری خواهد داشت.
با این وجود این الگو هنوز هم به دلیل تمام ویژگیهای دیگرش برای خرید و فروش مناسب است.
حال زمان آن فرا رسیده است تا نقطه مناسب ورود در الگوی شمعی ستاره عصرگاهی کاهشی را نشان دهیم.
به ادامه مطلب توجه کنید:
گام چهارم: با گذر از قیمت پایینی الگوی شمع ستاره عصرگاهی اقدام به فروش کنید
آشنایی با کندل استیک های نمودار شمعی ژاپنی در بازار فارکس
کندل استیک ها اقدامات قیمت در بازار را مشخص می کنند ممکن است همیشه این قیمت ها ارزش واقعی سهام یا جفت ارز را نشان دهند اما نمودارخوان ها و تکنیمالیست ها می گویند چه قیمتی(تحلیل تکنیکال) مهم تر است از اینکه چرا این قیمت(تحلیل فاندامنتال) به وجود آمده است.
هر چند که برای استفاده صحیح از بازار هر دوی این ها به یک اندازه مهم هستند اما نمیتوان انکار کرد این شمع های کوچک ژاپنی چه اطلاعات مهمی را در اختیار ما میگذارند و آشنایی با آن ها چقدر در موفقیت در بازار فارکس تاثیرگذار هستند.
برای مشاهده تمامی جلسات روی عبارت آموزش فارکس کلیک کنید.
تاریخچه ابداع کندل استیک ها
ژاپنی ها از تجریه و تحلیل فنی نمودارها در قرن برای تجارت برنج استفاده می کردند و نسخه های متفاوتی از تجزیه و تحلیل فنی در ایالات متحده توسط چارلز داو در 1900 ابداع شد.هر چند این دو نوع تجزیه با هم متفاوت بوده اند اما نقاط اشتراک بسیاری باهم داشتند.
- چه قیمتی مهم تر از آن بود که چرا این قیمت به وجود آمده است.
- تمام اطلاعات بازار در قیمت ها نهفته است.
- بازارها نوسان قیمتی دارند.
- معامله گران بر اساس احساس ترس و طمع به قیمت ها نوسان میدهند.
- و در آخر قیمتی که در بازار مشاهده میکنید. ممکن است ارزش واقعی سهام را نشان ندهد.
به گفته استیو نیسون ، نمودار کندل استیک اولین بار پس از سال 1850 ظاهر شد. بیشترین اعتبار برای توسعه کندل ها و ترسیم آن به یک تاجر افسانه ای برنج به نام Homma از شهر ساکاتا اختصاص دارد. به احتمال زیاد ایده های اصلی او در طول سالهای طولانی معاملات اصلاح و اصلاح شده است و در نهایت منجر به سیستم نمودار شمعی ژاپنی شده است که امروزه از آن استفاده می کنیم.
آشنایی با کندل استیک ها
ابداع کندل استیک ها و اصلا آن کمک بزرگی به بازارهای مالی جهت مشاهده هرچه بهتر اطلاعات قیمت بود و امروزه همچنان محبوب ترین نمودار در بازار فارکس و بازارهای مالی دیگر است.برای دستیابی به نمودار شمعی ژاپنی باید تعداد زیادی از شمعدان ها کنار هم قرار بگیرند که هر شمعدان حاوی اصلاعات قیمتی است.
هر کندل در نمودار کندل استیک از دو بخش تشکیل شده است که یک قسمت تو خالی یا توپر که بدنه کندل را می سازد و خطوط باریک و بلند در طرفین بدنه که سایه کندل شناخته می شود و به نام های فیتله و دم نیز معروف است.مجموع بدنه و سایه کندل چهار اطلاعات قیمتی را در اختیار ما می گذارند.
- قیمت باز شدن کندل(بدنه)
- قیمت بسته شدن کندل(بدنه)
- بالاترین قیمت کندل(سایه)
- و پایین ترین قیمت کندل(سایه)
کندل ها را میتوان در دو نوع با بدنه خالی و بدنه توپر مشاهده کرد که پر و خالی بودن بدنه بستگی به قیمت بسته شدن کندل دازد.
- بدنه تو خالی:اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت استفاده از سایه ها یا بدنه شمع ها باز شدن قرارگیرد بدنه تو خالی می شود.در این حالت مرز پایین بدنه قیمت باز شدن و مرز بالا قیمت بسته شدن کندل را نشان می دهد.
- بدنه توپر:اگر قیمت بسته شدن کندل پایین تر از قیمت باز شدن قرارگیرد بدنه توپر می شود.در این حالت مرز بالای بدنه کندل قیمت باز شدن و مرز پایین قیمت بسته شدن کندل را نشان می دهد.
در مقایسه با نمودارهای میله ای و خطی و شمعدان ها از نظر بصری برای معامله گران مطلوب تر است زیرا تنها با یک نگاه میتوان به سادگی چهار اصلاعات معهم قیمت را مشاهده و بررسی کرد.رابطه بین قیمت باز شدن و بسته شدن کندل اطلاعات مهمی از برای تحلیل رفتار معامله گران را نشان میدهد.
اگر یک کندل تو خالی باشد و قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن قرار گیرد نشانه فشار خریدران در بازار است و بلعکس اگر کندل تو پر باشد و قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن قرارگیرد یعنی فشار فروشندگان در بازار بیشتر شده است.
تصویر زیر مقایسه ای از نمودار شمعدان ژاپنی و نمودار میله ای را نشان می دهد.میتوانید ببینید که شمعدان ها چگونه اطلاعات بیشتری را نسبت به میله های قیمتی نشان میدهند.
تفاوت بدنه بلند و بدنه کوتاه در نمودار کندل استیک
به طور کلی هرچه بدنه کندل بلندتر باشد یعنی فاصله قیمت بسته شدن تا باز شدن بیشتر است و نوسان قیمت بیشتر بوده است که نشانه قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان است.
کندل بلند و سفید:یک کندل با بدنه بلند و سفید(تو خالی)فشار شدید خریداران را نشان میدهد.در حالی که کندل های سفید صعودی هستند هر چه بدنه کندل بلند تر باشد یعنی پیشرفت قیمت از قیمت باز شدن تا قیمت بسته شدن بیشتر بوده است.بسته به موقعیت قرارگیری کندل ها در نمودار کندل های قوی هر کدام میتواند رفتار معامله گران را نشان دهد.پس از یک افت قیمت شدید شمعدان های بلند سفید می توانند نقطه عطف بالقوه یا سطح پشتیبانی را مشخص کنند. اگر خرید پس از مدت ها پیشروی، بیش از حد تهاجمی شود می تواند منجر به صعود بیش از حد شود.
کندل بلند سیاه:یک کندل با بدنه بلند و سایه(تو پر) فشار شدید فروشندگان را نشان می دهد.در حالی که کندل های سیاه نزولی هستند هر چه بدنه کندل بلندتر باشد یعنی افت قیمت از قیمت باز شدن تا بسته شدن بیشتر بوده است.بسته به موقعیت قرارگیری کندل ها در نمودار ،کندل های فوی هر کدام میتوانند رفتار معامله گران را نشان دهند.پس از یک پیشرفت قوی قیمت یک شمعدان سیاه بلند می تواند نقطه عطفی را نشان دهد یا سطح مقاومت آینده را مشخص کند. پس از یک افت طولانی ، یک شمعدان سیاه بلند می تواند نشان دهنده وحشت یا تسلیم شدن باشد.
تفاوت سایه بلند و کوتاه در نمودار کندل استیک
سایه ها میتوانند اطلاعات ارزشمندی در مورد معاملات در بازه زمانی کندل ها در اختیار ما قرار دهند.سایه بالایی اطلاعات معاملات خرید و سایه پایینی اطلاعات معالات فروش را نشان می دهند.یک سایه کوتاه نشان میدهد که اکثر معاملات در محدوده قیمت باز شدن و بسته شدن کندل ها بوده است در حالی که یک سایه کوتاه نشان میدهد معاملات از قیمت باز و بسته شدن فاصله گرفته اند و در قیمت های بالاتر یا پایین تر خرید و فروش شده اند.
یک شمعدان با سایه بلند بالایی و سایه کوتاه پایینی نشان میدهد در طول جلسه معاملاتی خریداران قدرت را در دست گرفته اند و قیمت را بالا برده اند اما در انتها این فشار فروشندگان بوده است که شعمدان را با قیمت پایین تر بسته است.این تحلیل برای کندل هایی با سایه پایینی بلند و سایه بالایی کوتاه برعکس است.
آنچه در مواجه با کندل هایی با سایه های بلند کوتاه مهم است این است که بدانیم بسته شدن کندل در سمت سایه کوتاه تر نشان دهنده قدرت نیست بلکه در واقع این کندل ها دقیقا نشان دهنده سردرگمی و بی ثباتی بازار هستند و هر لجظه ممکن است قیمت ها به سمت طرف دیگر معاملات حرکت کنند.
کندل استیک یا شمع های ژاپنی چیست ؟
شمع های ژاپنی با نام های مختلفی شناخته می شوند؛ از این جمله، می توان نام های کندل استیک، شمع، نمودار شمعی یا نمودار کندلی را مثال زد. در تحلیل تکنیکال سه نوع نمودار وجود دارد. این سه نوع شامل نمودارهای خطی، شمعی و میله ای هستند.
نمودار شمعی
در نمودار شمعی، هر کدام از کندل ها برآیند معاملات انجام شده در آن تایم فریم را نشان می دهد.
برای مثال اگر تایم فریم روی D1 تنظیم شده باشد، هر یک از کندل ها یا شمع ها، نشان دهنده برآیند معاملات در بازه یک روز هستند.
اطلاعات موجود در نمودار شمعی
ما توانایی استخراج 4 پارامتر از یک کندلِ نمودار شمعی را داریم. این پارامترها به شرح زیر است:
- قیمت آغازین معامله یا اوپن پرایس
- قیمت پایانی معامله یا کلوز پرایس
- بالاترین قیمت معامله یا های پرایس
- پایین ترین قیمت معامله لو پرایس
در تصویر زیر می توانید محل اطلاعات گفته شده را در نرم افزار متاتریدر مشاهده کنید.
این پارامترها بر روی نمودارهای متاتریدر، به صورت خلاصه با نام های اوپن (Open)، کلوز (Close)، های (High) و لو (Low) مشخص شده اند.
با بردن نشانگر ماوس بر روی هر شمع در نرم افزار متاتریدر، این اطلاعات به صورت لیست در نزدیکی ماوس نشان داده می شوند.
قسمت های مختلف تشکیل دهنده شمع
هر کندل یا شمع از دو قسمت زیر تشکیل شده است:
- بدنه شمع: بخش مستطیلی شمع است که اختلاف بین اوپن پرایس و کلوز پرایس را نشان می دهد.
- سایه یا شدو (Shadow): اگر سایه شمع بالای بدنه باشد، نشان دهنده اختلاف بین های پرایس و اوپن پرایس یا کلوز پرایس است.
اگر سایه شمع پایین بدنه باشد، نشان دهنده اختلاف بین لو پرایس و اوپن پرایس یا کلوز پرایس است.
به عبارت دیگر، سایه ها نشان دهنده قیمت هایی هستند که در آن روز معاملاتی، سهم در آن قیمت ها معامله شده است.
در تصویر زیر، بدنه کندل ها با رنگ قرمز و سایه آنها با رنگ آبی نشان داده شده است.
انواع کندل ها
در تصویر زیر مشاهده می کنید که کندل ها در دو نوع تو پر (سفید) و تو خالی (سیاه) قابل مشاهده هستند.
تو پر بودن کندل، نشان دهنده نزولی بودن آن است.
کندل نزولی، کندلی است که کلوز پرایس آن از اوپن پرایس آن پایین تر باشد.
در مقابل، تو خالی بودن کندل ، نشان دهنده صعودی بودن آن است.
کندلی صعودی خوانده می شود که در آن، کلوز پرایس از اوپن پرایس بالاتر باشد.
در تصویر زیر، کندل های صعودی با رنگ آبی و کندل های نزولی با رنگ قرمز علامت زده شده اند.
استفاده از نمودار شمعی، مفهوم شکل هر کندل و الگوهای موجود در نمودار
کنار هم قرار گرفتن کندل ها در نمودار شمعی، منجر به ایجاد الگوهایی می شود که پر تکرار هستند؛ و بنابراین به ما قابلیت معامله را می دهند.
علاوه بر آن، شکل هر کندل در نمودار شمعی، می تواند مفاهیمی داشته باشد.
هر کدام از آن شکل ها و مفاهیم می تواند قدرت تحلیل نمودار را به ما بدهد.
این مباحث، در بررسی الگوهای موجود در نمودار شمع های ژاپنی بررسی می شوند. لطفا در مسیر آموزش تحلیل تکنیکال صبور باشید و با سعی کنید طبق چارت آموزشی که اینوست یار برای شما در نظر گرفته است جلو بروید و در هر محله در صورتی که سوال داشتید، از قسمت تیکیت ها یا امکان درخواست کارگاه آنلاین خصوصی استفاده کنید.
بررسی شکل کندل های نزولی و صعودی
در نمودار شمعی، کندل های نزولی تو پر و کندل های صعودی تو خالی هستند.
رنگ کندل های نزولی یا تو پر صرفاً سفید نیست و این کندل های تو پر ممکن است به هر رنگی رسم شوند.
همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید، در بدنه کندل های توپر، اوپن پرایس بالاتر از کلوز پرایس قرار دارد.
این در حالی است که در بدنه کندل های توخالی، اوپن پرایس پایین تر از کلوز پرایس قرار دارد.
در هردوی این نمودارهای، چه تو پر و چه تو خالی، سایه بالایی نشان دهنده های پرایس و سایه پایینی نشان دهنده لو پرایس است.
کندل یا نمودار شمعی چیست؟
کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار وشتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده کردند.
بنابراین در تعریف کندل (نمودار شمعی) میتوان گفت، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد.
به بیان دیگر، از نمودارهای شمعی زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشد. الگوهای نمودار شمعی معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) مورد توجه قرار میگیرند و انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است.
این در حالی است که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند. نمودارهای شمعی، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند.
به همین دلیل است که کندلها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی داراییهایی مانند سهام، معاملات بازار رمزارز و معاملات آتی (futures) محسوب میشوند.
اجزای نمودار شمعی
نمودار شمعی از دو بخش بدنه اصلی و سایه تشکیل شده است. بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است و بخش دیگر شامل دو خط است که به سایه مشهور شده است. خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی میگویند.
دامنه نوسان سهم در طول دوره زمانی مورد داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده میشود. اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است.
اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) میگویند.
دیدگاه شما