ارزشگذاری یکی از مهمترین ارکان علم مالی است، به همین دلیل روشهای زیادی برای ارزش گذاری داراییها و شرکتها در طول زمان به وجود آمده است.
صندوقهای سرمایهگذاری | مدیریت حرفهای داراییها
یکی از مهمترین روشهای مدیریت داراییها در بورس، استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری است. جایی که تیمی از تحلیلگران حرفهای بازار، سبدی متنوع از داراییهای مختلف برای شما تشکیل میدهند و ریسک کاهش سرمایه در بورس را به کمترین حد ممکن می رسانند. مجموعه آگاه از سال 1387 به ارائه خدمات مدیریت دارایی در بورس میپردازد و مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری متعددی را در این بازار برعهده دارد که از جمله آنها میتوان به پربازدهترین صندوق سرمایهگذاری کشور اشاره کرد.
صندوق سرمایهگذاری چیست؟
صندوق سرمایهگذاری نهادی مالی به شمار میرود که دارایی سرمایهگذاران بورس را جمعآوری و آن را در سبدی متنوع از داراییهای مختلف سرمایهگذار�� میکند. کاهش ریسک، تنوع، مدیریت حرفهای و نقدشوندگی بالا از مهمترین مزایای این صندوقها به شمار میروند.
انواع صندوقهای سرمایهگذاری
صندوقهای سرمایهگذاری انواع مختلفی دارند که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میکنیم:
صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت بین 70 تا 90 درصد سرمایه مشتریان خود را در اوراق کم ریسک سرمایهگذاری میکنند. سود این صندوقها، ثابت و بیشتر از سپردههای بانکی است.
صندوقهای سهامی 70 تا 90 درصد دارایی مشتریان خود را در سهام شرکتهای بورسی سرمایهگذاری میکنند. این صندوقها ریسک بالاتری دارند اما سود آنها به ویژه در بلندمدت بسیار بیشتر است.
دارایی صندوقهای مختلط را ترکیبی از سهام شرکتهای بورسی و اوراق با درآمد ثابت (بین ۴۰ تا ۶۰ درصد) تشکیل میدهد. این صندوقها از نظر بازدهی و ریسک، حد میانی دو صندوق درآمد ثابت و سرمایهگذاری در سهام هستند.
حداقل ۷۰ درصد دارایی صندوقهای طلا در گواهی سپرده کالایی سکه طلا و مابقی در اوراق مشتقه مبتنی بر طلا سرمایهگذاری میشود؛ بنابراین بازدهی این صندوقها، مشابه بازدهی سکه طلا است.
نحوه خرید و فروش صندوقهای سرمایهگذاری
- صندوق قابل معامله در بورس یا ETF: برای خرید و فروش واحدهای این نوع صندوقها لازم است کد بورسی و کد معاملاتی داشته باشید. با مراجعه به سامانه معاملاتی آنلاین کارگزاریها و جستوجوی نماد صندوق، میتوانید نسبت به خرید صندوقهای ETF اقدام کنید.
- صندوقهای مبتنی بر صدور و ابطال: برای خرید واحدهای این نوع صندوقها نیازی به داشتن کد معاملاتی نیست و باید به صورت آنلاین به سامانه مخصوص صندوق مراجعه کنید. در بعضی از موارد نیز مراجعه حضوری ضرورت دارد.
صندوقهای سرمایهگذاری آگاه
با هر هدف و رویایی که به بازار سرمایه قدم گذاشته باشید، صندوقهای متنوع آگاه با ویژگیهای مختلف شما را به این هدف نزدیکتر میکنند. این صندوقها همواره در میان پربازدهترین صندوقهای سرمایهگذاری کشور قرار داشتهاند و با تیم مدیریت حرفهای و با تجربه خود، فعالان بازار سرمایه را برای موفقیت هر چه بیشتر در این بازار همراهی خواهند کرد.
صندوق مشترک آگاه پربازدهترین صندوق سرمایهگذاری کشور، اولین صندوق این بازار هم به شمار میرود و از ابتدای تاسیس خود تاکنون توانسته بیش از 42000 درصد برای مشتریان خود بازدهی ایجاد کند. صندوق مشترک آگاه از نوع صندوقهای سرمایهگذاری در سهام و مبتنی بر صدور و ابطال است و برای سرمایهگذاری با دید بلندمدت بهترین گزینه محسوب میشود. راهنمای سرمایه گذاری در صندوق مشترک آگاه
صندوق هستی بخش آگاه صندوق هستیبخش آگاه از نوع صندوقهای قابل معامله در بورس است و با نماد «آگاس» در بازار معامله میشود. این صندوق که به لحاظ عملکرد و بازدهی موفق به کسب نشان 5 ستاره بازار سرمایه شده است، پرطرفدارترین صندوق سرمایهگذاری سهامی قابل معامله در بورس ایران نیز به شمار میرود.
صندوق یاقوت آگاه یاقوت از نوع صندوقهای درآمد ثابت و ETF است که تجربه یک سرمایهگذاری کم ریسک و مطمئن را برای مشتریان بورس رقم میزند. این صندوق برای افرادی که ریسکپذیری کمی دارند، گزینه بسیار خوبی محسوب میشود. راهنمای سرمایه گذاری در صندوق یاقوت آگاه
صندوق زمرد آگاه زمرد، دیگر صندوق سهامی شرکت سبدگردان آگاه است که برخلاف بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری در سهام، به مشتریان خود سود نقدی پرداخت میکند و به همین دلیل هم محبوبیت بسیار بالایی در میان فعالان بازار سرمایه به دست آورده است. راهنمای سرمایه گذاری در صندوق زمرد آگاه
صندوق همای آگاه همای آگاه، بهترین گزینه برای کسانی است که به دنبال سود ثابت ماهیانه در بورس هستند. همای از جمله صندوقهای درآمد ثابت و قابل معامله بازار است، امنیت بالای سرمایهگذاری و بیشتر بودن سود این صندوق از سپردههای بانکی مهمترین مزایای با سرمایه گذاری و انواع آن آشنا شویم صندوق همای آگاه به شمار میروند. راهنمای سرمایه گذاری در صندوق همای آگاه
صندوق زرین آگاه صندوق طلای زرین، دارایی مشتریان خود را در گواهی سپرده کالایی سکه و اوراق مشتقه مبتنی بر سکه طلا سرمایهگذاری میکند. زرین از نوع صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) است و واحدهای این صندوق با نماد «مثقال» در بازار معامله میشوند. راهنمای سرمایه گذاری در صندوق زرین آگاه
صندوق یکم نیکوکاری آگاه با صندوق یکم نیکوکاری آگاه، میتوانید هم سود دریافت کنید و هم در امور خیریه مشارکت داشته باشید. این صندوق اولین صندوق نیکوکاری کشور به شمار میرود و از نوع صندوقهای مختلط و مبتنی بر صدور و ابطال است. راهنمای سرمایه گذاری در صندوق یکم نیکوکاری آگاه
ارزش گذاری چیست؟ با مفهوم دقیق ارزشگذاری بیشتر آشنا شویم
ارزش گذاری (Valuation) به فرایند تعیین ارزش فعلی (Present value) یک دارایی، شرکت یا کسب و کار گفته میشود. ارزش فعلی دارایی یا شرکت میتواند بر اساس روش به کار گرفته شده، برابر با ارزش ذاتی (Intrinsic value) یا ارزش اقتصادی (Economic value) آن باشد. در یک کلام، ارزش گذاری برای پاسخ به این سوال است که «دارایی یا شرکت چقدر میارزد؟».
ارزشگذاری یکی از مهمترین ارکان علم مالی است، به همین دلیل روشهای زیادی برای ارزش گذاری داراییها و شرکتها در طول زمان به وجود آمده است.
برای ارزشگذاری داراییها باید پتانسیل کسب درآمد، هزینهی صرف شده، ارزش بازار و موارد مشابه دیگر مربوط به آن دارایی را بررسی کرد. ارزش گذاری شرکتها نیز معمولاً بر اساس معیارهایی مانند پتانسیل رشد و گسترش، مدت زمان فعالیت، توانمندی تیم مدیریت، میزان درآمد فعلی و آتی و … انجام میشود.
مفهوم ارزش گذاری
برخی مفاهیم – مثل مفهوم زمان – به دلیل استفادهی روزمره و گاهی بیش از حد، معنای واقعی خود را از دست میدهند. در رابطه با عبارت ارزش گذاری نیز که به خصوص در ارتباط با استارتاپها به فراوانی استفاده میشود، قبل از آن که به جزییات روشهای آن بپردازیم، بهتر است با مفهوم دقیق ارزش گذاری بیشتر آشنا شویم.
در علوم مختلف تعاریف زیادی برای مفهوم «ارزش» وجود دارد. اما هنگامی که در علوم مالی و اقتصادی از ارزش سخن میگوییم، منظور ارزش فعلی یک دارایی یا کسب و کار است. ارزش فعلی میتواند نشان دهندهی ارزش ذاتی، ارزش اقتصادی، ارزش منصفانه (Fair value) یا ارزش بازار (Market value) باشد. هر یک از این عبارات در علوم مالی معنای دقیق خود را دارند:
- ارزش ذاتی به معنای ارزش واقعی یک شرکت، با در نظر گرفتن ارزش تمام داراییهای مشهود و نامشهود آن است که از طریق تحلیل بنیادین (Fundamental analysis) به دست میآید.
- ارزش اقتصادی حداکثر ارزش یا قیمتی است که خریداران یا سرمایهگذاران برای یک دارایی یا شرکت قائل میشوند و حاضر به پرداخت آن هستند.
- ارزش منصفانه گاهی اوقات با عبارت ارزش بازار جایگزین میشود. این دو عبارت مفاهیم بسیار نزدیکی به هم دارند اما تفاوتهایی جزئی میان آن دو وجود دارد. ارزش منصفانه، قیمتی منطقی از دیدگاه فعالان بازار و مورد توافق فروشنده و خریدار است، به شرطی که هر دو طرف با تمایل و آگاهی کامل حاضر به معامله شده باشند.
- ارزش بازار قیمتی است که در بازار بر اساس میزان عرضه و تقاضا تعیین میشود.
هنگامی که از ارزش گذاری سخن میگوییم، منظور ما دقیقاً کدام ارزش است؟ پاسخِ این سوال به عوامل زیادی بستگی دارد: به نوع دارایی یا شرکتی که ارزشگذاری میکنیم، به اطلاعات در دسترس، به روش استفاده شده برای ارزشگذاری و غیره. برای مثال برای ارزش گذاری شرکتهای بورسی عموماً با استفاده از تحلیل بنیادین، ارزش فعلی تمام جریانهای نقدی آینده شرکت را محاسبه کرده تا در نهایت ارزش ذاتی آن به دست آید.
ارزش ذاتی یک شرکت ممکن است با ارزش بازار یا ارزش منصفانه آن برابر نباشد. ارزش منصفانهی بسیاری از داراییهای مالی، مانند سهام، توسط عرضه و تقاضا تعیین میشود. اما چطور میتوان ارزش منصفانهی یک شرکت یا استارتاپ را به دست آورد؟ به دلیل آن که بازارِ مشخصی برای معاملهی شرکتها وجود ندارد، باید از راههای دیگری ارزش منصفانهی آنها را محاسبه کرد. در اینجاست که مفهوم ارزش گذاری به عنوان راهی برای یافتن ارزش منصفانهی یک کسب وکار مطرح میشود.
هدف از ارزشگذاری
هدف اصلیِ ارزش گذاری، تعیین ارزش فعلی یک شرکت یا استارتاپ است.
همانطور که گفتیم، ارزش فعلی شرکت میتواند برابر با ارزش ذاتی، ارزش اقتصادی، ارزش بازار یا ارزش منصفانه آن باشد. حال این سوال پیش میآید که تعیین ارزش فعلی یک کسب و کار چه کاربردی دارد؟
دلایل ارزش گذاری کسب و کارها
شرکتها در مراحل مختلف فعالیت خود نیازمند ارزش گذاری دقیق هستند. برخی کسب و کارهای نوپا در ابتدای فعالیت خود برای جذب سرمایه و برخی شرکتهای متوسط و بزرگ در هنگام ادغام و یا تملیک باید ارزشگذاری شوند. برخی از مهمترین دلایل ارزش گذاری شرکتها به شرح زیر است:
یافتن ارزش معامله
هنگامی که فرد یا نهادی قصد خرید شرکتی را داشته باشد، باید ارزش منصفانه یا همان ارزش معاملهی آن تعیین شود. ارزش معامله در واقع قیمتی است که هر دو طرف معامله بر سر آن توافق دارند. ارزش معاملهی شرکت میتواند کمتر یا بیشتر از ارزش ذاتی آن باشد که به کمک ارزش گذاری دقیق میتوان آن را تعیین کرد.
جذب سرمایه
شرکتها در زمان جذب سرمایه، برای تعیین سهم سرمایهگذار باید ارزش گذاری شوند. زیرا سهم سرمایهگذار بر اساس نسبت سرمایهی وارد با سرمایه گذاری و انواع آن آشنا شویم شده به شرکت تقسیم بر ارزش پس از جذب سرمایه شرکت تعیین میشود. برای مثال فرض کنید ارزش یک استارتاپ پیش از جذب سرمایه برابر با 8 میلیارد تومان باشد. در صورتی که یک سرمایهگذار به میزان 2 میلیارد تومان در استارتاپ سرمایهگذاری کند، ارزش پس از جذب سرمایهی استارتاپ برابر با 10 میلیارد تومان خواهد شد. در نتیجه سرمایهگذار به نسبت سرمایهای که به استارتاپ تزریق کرده (2 میلیارد تومان) تقسیم بر ارزش استارتاپ پس از جذب سرمایه (10 میلیارد تومان) صاحب 20% از سهام استارتاپ خواهد شد.
ادغام و تملیک
ادغام زمانی رخ میدهد که دو شرکت، به دلیل همافزایی از منظر گسترش فعالیتها، کاهش هزینهها و دلایل دیگر به یک شرکت تبدیل شوند. تملیک به حالتی گفته میشود که یک شرکت، اکثر یا تمام سهام شرکت دیگری را خریداری کرده تا کنترل آن شرکت را بر عهده بگیرد. در زمان ادغام و تملیک شرکتها، برای مشخص شدن ارزش معامله یا سهم دو طرف، لازم است شرکتها ارزش گذاری شوند. گاهی اوقات در زمان ادغام و تملیک شرکتها، طرفین برای پرداخت بهای معامله به جای پرداخت پول نقد از واگذاری سهام استفاده میکنند. در این حالت برای آن که بتوان ارزش دقیق سهم هر شرکت را حساب کرد، باید شرکتها را ارزش گذاری کرد.
همکاری مشترک
در زمانی که دو یا چند شرکت با هدف همافزایی برای به اشتراک گذاری منابع خود با هم توافق میکنند، ارزش گذاری شرکتها پیشنیاز فرایند تعیین سهم و میزان مشارکت طرفین است.
چالشهای موجود برای ارزش گذاری
ارزش گذاری فرایندی پیچیده و همراه با چالش است. همانطور که گفتیم، هدف از ارزشگذاری یافتن ارزش ذاتی یک شرکت است. برای تعیین ارزش ذاتی یک شرکت نیازمند دانستن تمام اطلاعات مربوط به آن شرکت هستیم؛ از جریانهای درآمدی فعلی و بالقوه، صورتهای مالی و وضعیت فروش قبلی و پیشبینی شده گرفته تا اندازه بازار و سهم از بازار، ارزش برند، عملکرد مدیران و غیره. بنابراین بدیهی است که دسترسی به تمام این اطلاعات چندان آسان نباشد. میتوان دو چالش اصلی برای ارزش گذاری کسب و کارها را در دو مورد زیر خلاصه کرد:
عدم دسترسی به اطلاعات شرکتها
دسترسی به تمام اطلاعات یک شرکت، حتی در خصوص شرکتهای بورسی که صورتهای مالی آنها به طور منظم در دسترس عموم قرار میگیرد، بسیار سخت است.
نبود اتفاق نظر بر سر انواع روشهای ارزش گذاری
روشهای متعددی برای ارزش گذاری شرکتها وجود دارد. هر یک از این روشها بر اساس میزان تناسب با نوع شرکت، میزان بلوغ و شرایط آن میتواند بکارگرفته شود. از طرفی به دلیل تفاوتهای عمیق میان شرکتها، بر سر روشهای ارزش گذاری قابل بکارگیری اتفاق نظر وجود ندارد.
این دو چالش اصلی موجب میشود که تحلیلگران دائماً به دنبال یافتن دقیقترین تخمین از ارزش گذاری یک کسب و کار باشند. یکی از انواع کسب و کارهایی که نیازمند ارزشگذاری دقیق است، استارتاپها هستند. میتوان گفت ارزش گذاری دقیق یک استارتاپ، جذب سرمایه را به یک معاملهی بُرد-بُرد، برای سرمایهگذاران و موسسان تبدیل میکند. در ادامه به اختصار به بررسی فرایند ارزش گذاری استارتاپها میپردازیم.
ارزش گذاری استارتاپ
موسسان یک استارتاپ پیش از جذب سرمایه باید با سرمایهگذار بر سر ارزش استارتاپ به توافق برسند. ارزش گذاری استارتاپ عاملی مهم برای تعیین میزان سهام سرمایهگذار و معیاری اساسی در چگونگی پیشبرد مذاکرات بین طرفین است. هنگامی که عبارت ارزش گذاری را برای استارتاپها به کار میبریم، منظور رقمی است که سرمایهگذاران و موسسان استارتاپ مذکرات خود را بر پایهی آن انجام میدهند.
ارزش گذاری یک استارتاپ به هیچ وجه کار سادهای نیست؛ به خصوص ارزش گذاری استارتاپهایی که در مراحل اولیه فعالیت هستند.
به همین دلیل عموماً گفته میشود که ارزش گذاری استارتاپ بیش از آن که علم باشد، هنر است.
از دلایل دشواری ارزش گذاری استارتاپها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- استارتاپ در مراحل اولیه اطلاعات تاریخی کم و غیرقابل اتکایی از عملکرد خود دارد.
- استارتاپ به نسبت کسب و کارهای سنتی، داراییهای فیزیکی کمتری دارد.
- استارتاپ، به خصوص در مراحل آغازین فعالیت، مدل کسب و کار مستحکمی ندارد.
- ممکن است استارتاپ به درآمدزایی پایدار نرسیده باشد.
در مواردی که نمیتوان به دادههای موجود اکتفا کرد، برای ارزشگذاری استارتاپ باید فرضیات و احتمالات بسیاری را درباره آینده و پتانسیل موفقیت و رشد آن دخیل کرد. به همین سبب فرایند ارزش گذاری استارتاپ نسبت به کسب و کارهای سنتی پیچیدهتر و دارای ظرافتهای بیشتری خواهد بود.
روشهای ارزش گذاری استارتاپ
مهمترین عامل اثرگذار بر ارزش گذاری یک استارتاپ، پتانسیل رشد آن در آینده است. پتانسیل رشد یک استارتاپ تحت تأثیر ارزش پیشنهادی، حوزه فعالیت، اندازه بازار، سهم بازار، قدرت تیم و بسیاری عوامل دیگر است. برای ارزش گذاری استارتاپها روشهای زیادی وجود دارد که برخی از مهمترین روشها شامل موارد زیر است:
روشهای ارزش گذاری به ما کمک میکنند تا مقدار حدودی ارزش یک استارتاپ را تعیین کنیم تا مذاکرات با سرمایهگذار را در فرآیند جذب سرمایه بر اساس آن پیش ببریم. ارزشگذاری هر استارتاپ بسته به روش استفاده شده میتواند متفاوت باشد. برای مثال ممکن است ارزش یک استارتاپ با روش ارزشگذاری «جریانهای نقد تنزیل شده» برابر با 10 میلیارد تومان و با روش ارزش گذاری «ضرایب» برابر با 5 میلیارد تومان به دست آید.
کدام ارزش گذاری دقیقتر است؟ جواب این سوال به فرضیات در نظر گرفته شده در هر روش وابسته است. بنابراین در نهایت، ارزشگذاری یک استارتاپ به صورت توافقی در جلسات مذاکره با سرمایهگذار مشخص میشود.
آشنایی با انواع بازارهای سرمایه گذاری و نحوه کسب درآمد از آنها
افراد مختلفی قصد سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه را دارند اما به راستی کدام یک بهتر است؟ و کدام یک سود بیشتری را نصیب شما میکند؟ قصد داریم در این مقاله سه بازار پر طرفدار فارکس، بورس و بازار ارزهای دیجیتال را مورد بررسی قرار دهیم و ویژگی آنها را بیان کنیم.
بهتر است قبل از اینکه به سراغ مقایسه سه بازار مذکور برویم، دسته بندی کلی بازارهای مالی را بررسی کنیم:
بازارهای مالی به طور کلی به چهار دسته تقسیم میشوند که عبارتند از بازار سهام، بازار کالا، بازار اوراق قرضه و بازار مبادلات ارزی که مختصرا به بیان هر یک میپردازیم:
- بازار سهام: نهادی میباشد که در آن برگه های سهم معامله میشود و مکانی که برای این امر در نظر گرفته شده است جایی است که به صورت فیزیکی سهامداران گرد هم جمع میشوند که از جمله آنها میتوان به بورس نیویورک، لندن و توکیو اشاره کرد همچنین بورس اوراق بهادار ایران نیز جز این دسته است.
- بازار کالا: بازاری است سازمان یافته که در آن کالاهای مختلفی همانند شکر، قهوه، ذرت، پنبه، غلات و همچنین فلزات با ارزش در آن معامله میشوند، هدف اصلی معاملات در این بازار را میتوان خرید و فروش و تحویل آن در آینده در نظر گرفت و اگر بخواهیم مثالی از این نوع بازار بزنیم میتوان به بورس شیکاگو اشاره کنیم.
- بازار اوراق قرضه: در این بازار اوراق قرضه ای که توسط نهادهای مختلف منتشر میشود مورد معامله قرار میگیرد.
- بازار مبادلات ارزی: به بازار جهانی خرید و فروش ارز گویند که بازار فارکس و ارزهای دیجیتال از این دست میباشند.
تا اینجای کار ضمن آشنایی با انواع بازارها، متوجه شدیم که بازار ارزهای دیجیتال و فارکس و همچنین بورس اوراق بهادار در کدام دسته قرار دارند. اما قبل از با سرمایه گذاری و انواع آن آشنا شویم اینکه بخواهیم ویژگی های هریک را مورد بررسی قرار دهیم لازم میبینیم توضیح مختصری در رابطه با نوع معامله در هر یک ارائه دهیم:
- فارکس:یا FX که مخفف Foreign Exchange است و منظور بازاری است که ارزهای مختلف دنیا در آن قابل معامله هستند. بازار فارکس بزرگترین بازار دنیاست و حجم معاملات روزانه آن بیش از ۴ هزار میلیارد دلار بوده و تمامی ارزهای دنیا را شامل میشود. این بازار مرکزیتی ندارد و خرید و فروش هر جفت ارز که در این بازار صورت میگیرد به صورت مجازی است به این معنی که جنسی جا به جا نمیشود.
- بورس اوراق بهادار: بازاری است که در آن شرکت های خصوصی و دولتی قانونی کل یا بخشی از سهام شرکت خود را عرضه میکنند و شما با خرید سهام یک شرکت، بخشی از مالکیت و سودآوری آن شرکت بصورت قانونی به شما تعلق میگیرد و حتی اگر میزان سهام شما به قدری باشد که جز سهامداران یزرگ شرکت باشید میتوانید در تصمیمگیریهای اساسی، شرکت کنید.
- بازار ارزهای دیجیتال: بازاری است که در آن کوین ها و آلتکوین های مختلف مورد معامله قرار میگیرند و شما پس از خریداری ارز دیجیتالی مورد نظر مالک آن خواهید بود اما باید توجه داشته باشید که این ارزها دیجیتالی هستند و قابل لمس نیستند و محل نگهداری آنها کیف پول های دیجیتالی است که رمز کیف پولهایتان فقط باید در اختیار خودتان باشد.
حال که به صورت مختصر با کلیت این بازارها آشنا شدیم برویم به سراغ بیان ویژگی های هر یک و آنها را مورد بررسی قرار دهیم:
چگونه در بازارهای مختلف معامله کنیم؟
فارکس
با استفاده از اینترنت اشخاص میتوانند از طریق شرکت های سرمایه گذاری به واسطه کارگزاران(Brokers) که از طریق شبکه الکترونیکی به بانک متصل میشوند و در هر لحظه نرخ ارزها را از بانک های مختلف جمع آوری میکنند و با اتصال به نرم افزار معاملاتی اختصاصی خود که در اختیار مشتریان خود نیز قرار داده اند، نرخ ارزها را از شبکه اینترنت به نرم افزار معاملاتی مورد نظر ارسال نموده و مشتریان نیز سفارش خود را از طریق همان نرم افزار به بروکر مربوطه منتقل میکنند. در واقع میتوان گفت که عامل واسطه بین معامله گران شخصی و بازار، کارگزارها و یا همان بروکرها میباشد و مهمترین نقش کارگزار نیز انتقال سفارشات معاملاتی فرد معامله کننده به بازار جهانی میباشد. برای انجام معاملات، مشتری بایستی با کارگزار مورد نظرش قرارداد ببندد و مبلغ مورد نظر خود را به عنوان سپرده به شماره حسابی که کارگزار مشخص میکند واریز کند. این سپرده در واقع پشتوانه انجام معاملات میباشد و به نام خود مشتری افتتاح میشود، سپس کارگزار نام کاربری و شماره رمز ورود به حساب معاملاتی باز شده را به مشتری میدهد تا به وسیله آن مشتری بتواند از طریق نرم افزار معاملاتی که در اختیارش قرار داده است و از طریق شبکه اینترنت به حساب معاملاتی خود دسترسی پیدا کرده و به راحتی معاملات ارزی خود را انجام میدهند و هر گونه تغییری که در اثر انجام معاملات ارزی حاصل شود را به صورت همزمان در بخش حسابداری نرم افزار معاملاتی خود که شامل موارد زیر میباشد لحاظ میکند:
- نوع ارز مورد معامله
- قیمت معامله انجام شده
- سایز یا حجم معامله
- تعیین نوع عملیات (خرید یا فروش)
بر اساس این متغیرها کارگزار اقدام و در ازای این خدمات کارمزد معاملاتی دریافت میکند.
بورس اوراق بهادار
ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران ﺑﺮاي ﺧﺮﯾﺪ ﺳﻬﺎم در ﺑﻮرس ﺗﻬﺮان ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺷﺮﮐﺖ ﮐﺎرﮔﺰاری رﺳﻤﯽ ﻋﻀﻮ ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان ﻣﺮاﺟﻌﻪ کنند. مهمترین وظیفه ﮐﺎرﮔﺰاران درﯾﺎﻓﺖ ﺳﻔﺎرش ﺧﺮﯾﺪ و ﻓﺮوش از ﺳﺮﻣﺎیه ﮔﺬاران و اﻧﺠﺎم ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﺑﺮاي آﻧﺎن است. سرمایه گذار ابتدا میبایست در کارگزاری مورد نظرش افتتاح حساب کند و کد معاملاتی دریافت نماید سپس میزان مبلغ سرمایه گذاری خود را به حساب کارگزار واریز کند و پس از آن میتواند سهام مورد نظر خود را خرید و فروش کند.
ارزهای دیجیتال
برای خرید ارزهای دیجیتال میتوانید از طریق صرافی های معتبر ارزهای دیجیتال اقدام کنید و پس از اینکه ارزهای خود را خریداری کردید میتوانید آنها را به کیف پول های خود انتقال دهید، همچنین جدای از صرافی ها میتوانید از اشخاص قابل اعتماد ارزهای دیجیتالی خود را خریداری کنید، برای خرید ارزهای دیجیتالی واسطه ها همان صرافی های ارزهای دیجیتال هستند که میبایست مقدار مورد نظر سرمایه خود را به اکانتتان در آن با سرمایه گذاری و انواع آن آشنا شویم صرافی انتقال دهید و خرید و فروش های خود را انجام دهید.
نوسانات
منظور از نوسانات کم و زیاد شدن قیمت ها در کوتاه مدت است. معمولا برای تریدرها و یا همان معامله کنندگان مخصوصا از نوع نوسان گیرشان بازارهایی با نوسانات بالای قیمتی جذاب است در حالی که سرمایه گذاران بلند مدت بازارهایی را میپسندند که دارای نوسانات کمتر و به دنبال آن ریسک کمتری هستند به همین دلیل نوسان گیران و افرادی که به بازارهای با ریسک بالا علاقمندند بیشتر جذب بازار فارکس و پس از آن بازار ارزهای دیجیتال میشوند اما سرمایه گذارانی که میخواهند بخشی از سرمایه خود را خرید و آن را نگهداری کنند بیشتر به سمت بورس سوق پیدا میکنند.
بد نیست مثالی از نوسان قیمتی در دو بازار ارزهای دیجیتال و بورس آورده شود تا ملموس میزان نوسان این بازار ها را مشاهده کنید، بعنوان مثال سهامی در بورس با نماد ونفت در فروردین سال ۹۶ به مبلغ ۱۸۲۸ تومان بوده و هم اکنون در مهر سال ۹۷ این مبلغ به ۳۰۱۶ تومان افزایش یافته است. در حالیکه به عنوان مثال بیت کوین در بازار ارزهای دیجیتالی در فروردین سال ۹۶ به میزان ۱۱۷۸ دلار بوده و هم اکنون ۶۵۸۹ دلار میباشد، همانطور که ملاحظه میکنید نوسان قیمت یکساله در این مقایسه در ارز دیجیتال بیت کوین بسیار بیشتر از سهام ونفت بوده است. در بازار فارکس به این علت که بحث جفت ارز ها مطرح میباشد(به این معنی که قیمت یک ارز نسبت به ارز دیگری مد نظر است) نمیتوان نوسانات آن را در این مقایسه جای داد.
اهرم (Leverage)
در بورس ایران هیچ اهرمی وجود ندارد یعنی شما به همان میزانی که سرمایه گذاری میکنید میتوانید خرید و فروش کنید اما در بازار فارکس و بازار ارزهای دیجیتالی میتوانید از اهرم های مختلفی که واسطه ها در اختیارتان قرار میدهند استفاده کنید. بگذارید اهرم را با ارائه یک مثال بیان کنیم، فرض کنید شما ۱۰۰ تومان سرمایه وارد کرده اید و قصد سرمایه گذاری دارید، اگر اهرم ۱:۱۰۰ را انتخاب کنید میتوانید ۱۰۰ برابر سرمایه ای که وارد کرده اید خرید و فروش کنید. نمیتوان گفت وجود اهرم صرفا خوب است زیرا با توجه به اینکه میشود با سرمایه کمتر معاملات بزرگتری را انجام داد، این امکان وجود دارد که سرمایه شما به طور کلی نابود شود. زیرا آن ۱۰۰ برابر شدن سرمایه هم در سود و هم در ضرر شما اغماض میشود.
ساعات معاملات
یکی دیگر از تفاوت های بازارهای مورد بررسی این مقاله ساعات خرید و فروش آن است که در بازار بورس تهران این مورد با محدودیت همراه است و زمان خرید و فروش از شنبه تا چهارشنبه از ساعت ۹ الی ۱۲:۳۰ معاملات انجام میشود. اما در بازار فارکس و ارزهای دیجیتالی هیچ محدودیتی وجود ندارد و شما میتوانید ۲۴ ساعته و از هرجای دنیا معاملات خود را در این بازار ها انجام دهید.
چند جهته بودن معاملات در این بازارها
فارکس و بازار ارزهای دیجیتال (البته بازار ارز دیجیتال خیلی کمتر) بر خلاف بازار بورس تهران یک بازار دو جهته هستند به این معنی که شما علاوه بر قابلیت buy یا خرید، قابلیت sell را نیز دارید. واضح تر بگوییم، شما میتوانید افزایش یا کاهش قیمت ارز/جفت ارزی را پیش بینی کنید و اگر پیش بینی میکنید که افزایش پیدا میکند آن را خریداری (خرید استقراضی: Long) و اگر پیش بینی میکنید که کاهش مییابد آن را sell میکنید یا میفروشید (فروش استقراضی: Short).
البته یک نکته بسیار مهم در فارکس وجود دارد که بسیاری از تریدرها با مفهوم دقیق آن آشنایی ندارند. اما قبل از این که به این قضیه بپردازیم، باید مفهوم نمادها در فارکس را درک کنیم.
تمام ارزها، کالاها و ارزهای دیجیتالی در فارکس بهصورت جفت ارز ارائه میشوند. برای مثال یورو/دلار (EURUSD) و طلا (که طلای اسپات به صورت XAUUSD ارائه میشود؛ یعنی طلا در برابر دلار). ارز اول، ارز اصلی یا غالب، و ارز دوم، ارز مقابل نامیده میشوند. ارز اول در مثال یورو/دلار، یورو است که از قدرت بیشتری به نسبت دلار برخوردار است و در یک مثال دیگر، دلار/ین یا USDJPY که دلار ارز غالب است و قدرت بیشتری دارد.
در مورد نکته مهمی که قبلا صحبت کردیم، منظور از اصطلاحات Buy و Sell این نیست که اگر یک جفت ارز را خریداری کردید یعنی آن را Buy کردید، و اگر Sell کردید، یعنی قبل از این که آن را خرید کرده باشید بفروشید. Buy و Sell در فارکس تنها به منظور تسهیل در تصمیم گیری و باز کردن پوزیشن توسط اشخاص طراحی شده است.
اگر نمودار یک نماد در حال گاوی یا صعودی شدن است، بدانید که قدرت ارز غالب بیشتر از ارز مقابل است و بالعکس، اگر قیمت در حال ریزش یا خرسی شدن است، باید بدانید که قدرت ارز مقابل در آن لحظه، بیشتر از ارز غالب شده است.
نکته دیگری که باید خیلی کوتاه به آن اشاره کنیم، این است که منظور از Buy و Sell واقعا خرید و فروش مثلا دلار نیست؛ بلکه صرفا باز کردن پوزیشن مد نظر است. همچنین برای باز کردن این پوزیشنها نیاز داریم تا مقدار مشخصی پول (معمولا دلار) را در بروکر یا کارگزار واریز کنیم تا بتوانیم با پول واقعی معامله انجام دهیم. البته بسیاری از بروکرها نسخه دمو نیز برای معاملات ارائه میدهند که میتوانید قبل از انجام ترید با پول واقعی، در نسخه دمو تمرین کنید و با این بازار و نحوه تریدینگ در آن آشنا شوید.
اما اصل اصطلاح Buy و Sell چیست؟
اصل قضیه خرید و فروش در مثال یورو/دلار این است که در پوزیشن خرید (Buy)، شما یورو را میخرید و در پوزیشن فروش (Sell) شما دلار را میخرید. زمانی که پوزیشن شما به هر طریقی بسته شد (چه از طریق برخورد به Stop Loss، Take Profit و یا بستن پوزیشن به صورت دستی)، خود به خود هر نمادی که بر روی آن سرمایه گذاری کردید، بسته یا به اصطلاح Sell میشود.
البته این قضیه در مورد خرید و فروش سهام (Stock) و شاخصها (Index) صادق نیست، و تنها در مورد این نمادهاست که شما میتوانید قبل از اینکه ارزی را داشته باشید آن را بفروشید. اما در بازار بورس تهران تنها میتوانید یک سهامی را بخرید و آن را بفروشید و نمیتوانید سهامی را قبل از اینکه داشته باشید بفروشید.
مالکیت
همانطور که در ابتدای مقاله توضیح داده شد خرید و فروش جفت ارز/ارز در بازارهای فارکس و ارزهای دیجیتالی معنی تصاحب و مالکیت مجازی آنها است و ارزهایی فیزیکی در اختیارتان قرار نمیگیرد، در بازار ارزهای دیجیتال این ارزها به صورت دیجیتالی در کیف پول دیجیتالی شما قرار میگیرد و در برخی از کشورها میتوانید با برخی از ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین و… کالا خریداری کنید اما در بازار سهام شما به صورت قانونی با سرمایه گذاری و انواع آن آشنا شویم بخشی از سودآوری و ضرر و به طور کلی بخشی از مالکیت آن شرکت را از آن خود میکنید.
ریسک ها
در هر بازار سرمایه ای با توجه به ماهیت آنها ریسک های مختلفی وجود دارد که لازم است قبل از ورود به هر بازاری با ریسک های آن آشنا شوید:
- در بازار فارکس و گاها ارزهای دیجیتال با نوسانات بسیار زیادی رو به رو هستیم به طوری که ممکن است در صورتی که چند دقیقه معامله ای را در این بازار ها باز بگذاریم با سود و یا ضرر بسیار زیادی مواجه شویم. بنابراین به دلیل این نوسانات بالا پیش بینی های شما میتواند دقیقا برخلاف جهت نوسانات بازار باشد. که این میزان ریسک در بازار سهام کمتر است اما به تناسب سودحاصل از این بازار هم کمتر است.
- اگر با سرمایه کمی وارد بازار ارزهای دیجیتال و فارکس شوید و با ریسک زیاد فعالیت کنید ممکن است طی چند روز و یا حتی با سرمایه گذاری و انواع آن آشنا شویم چند ساعت سرمایه خود را از دست بدهید و یا برعکس سرمایه هنگفتی به دست آورید. اما در بورس با سرمایه کم سود کم و یا همچنین ضرر کمی خواهید داشت.
- اگر شما سرمایه ای در بروکر ها و یا صرافی های ارزهای دیجیتال داشته باشید ممکن است به هر دلیلی اعم از ورشکستگی، هک، کلاهبرداری و… سرمایه خود را از دست بدهید بنابراین بهتر است اولا سرمایه زیادی نزد این واسطه ها نگهداری نکنید ثانیا از واسطه هایی استفاده کنید که اصل سرمایه تان را بیمه میکنند. این اتفاقها در بورس دور از انتظار است و سرمایه شما بیمه است.
نکته ای ضروری برای سرمایه گذاری در هر یک از بازارها
ضرب المثل انگلیسی وجود دارد که میگوید: هیچ گاه بر روی مزرعه خود شرط نبندید، به این معنی که همیشه آن مقداری را برای سرمایه گذارید در هر بازاری تزریق کنید که اگر به طور کامل نابود شد، به زندگیتان لطمهی جبران ناپذیری وارد نشود و زندگی عادیتان دچار اختلال نشود. بنابراین توصیه اکثر اقتصاددانان این است که با سود سرمایه های خود و همچنین با پولی که به شما رسیده است سرمایه گذاری کنید.
نتیجه گیری
اینکه کدام بازار بهتر است و کدامیک بدتر، کاملا بسته به میزان تحلیل، مطالعه، بررسی و حتی نوع شخصیت شما برای سرمایه گذاری دارد، هر یک از این بازارها مزایا و معایب مختص به خود را دارند و همچنین دارای یکسری قابلیت هایی هستند که میتوانند هم برای شما مفید باشند هم میتوانند باعث ضرر شما شوند. پس بهتر است قبل از ورود به بازارهای سرمایه با آن ها به طور کامل آشنا شوید و ابزارهای استفاده و موفقیت در آنها را فرا بگیرید.
با خواندن این مقاله تصمیم شما در نهایت ورود به کدام بازار است؟ آن را با ما به اشتراک بگذارید.
آشنایی با مدیریت ریسک در سرمایه گذاری و انواع آن
برای آشنایی بهتر با مفهوم مدیریت ریسک در سرمایه گذاری؛ فرض کنید میخواهیم سرمایهگذاری سادهای انجام بدهیم. قصدمان این است که یک ماشین بخریم و با این ماشین در اسنپ کار کنیم. دقت کنید که همین سرمایهگذاری ساده هم ریسکهای خاص خودش را دارد: ممکن است تصادف کنیم و ماشینمان آسیب جدی ببیند، ممکن است شرکت اسنپ تعطیل شود، ممکن است ماشینمان را بدزدند، ممکن است قیمت بنزین دو برابر شود و ریسکهای دیگری از این قبیل. نکته اینجاست که با وجود همهٔ این ریسکها، از بازدهی مورد انتظارمان که همان درآمد ناشی از کار در اسنپ است، چشمپوشی نمیکنیم و همچنان این سرمایهگذاری را انجام میدهیم. نکتهٔ دیگر این است که با استفاده از ابزارهایی مانند بیمه ریسکهای این سرمایهگذاری را به حداقل میرسانیم.
حال اگر ریسک این سرمایهگذاری از حدی فراتر برود، احتمالاً تصمیم میگیریم که سراغ این کار نرویم. همچنین اگر فرصت سرمایهگذاری دیگری پیش بیاید که ریسک آن در همین حد است و انتظار بازدهی بهتری از آن داریم، ممکن است تصمیم بگیریم که به جای کار در اسنپ، سراغ آن کار برویم.
مفهوم ریسک در بازارهای مالی هم تقریباً همین است و سرمایهگذاران حرفهای سعی میکنند سراغ سرمایهگذاریهایی بروند که ریسکشان معقول باشد و با استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک، این ریسک را هم کنترل میکنند.
مدیریت ریسک در سرمایهگذاری یعنی چه؟
در بازار سهام، ارتباط مستقیمی بین ریسک و بازده وجود دارد. بهطور کلی، ریسک بیشتر به معنی انتظار بازدهی بیشتر است. از این لحاظ میتوان سرمایهگذاری را با شرطبندی مقایسه کرد: گزینهای که احتمال وقوعش پایینتر است، در صورتی که محقق شود جایزه بزرگتری خواهد داشت.
در زبان سرمایهگذاری، مدیریت ریسک به فرایندی گفته میشود که طی آن ابتدا ریسکهای مختلف شناسایی و ارزیابی میشوند و سپس برای بهحداقلرساندن این ریسکها، استراتژیهایی مشخصی در پیش گرفته میشود. پس میشود گفت مدیریت ریسک ۲ مرحله کلی دارد:
- شناسایی و ارزیابی ریسکهای موجود
- طراحی استراتژیهای مناسب برای مدیریت و بهحداقل رساندن ریسکها
صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟
همانطور که اشاره کردیم، هر با سرمایه گذاری و انواع آن آشنا شویم نوع سرمایهگذاری با مقدار مشخصی ریسک همراه است و کسی که این ریسک را میپذیرد انتظار دارد که پذیرش این ریسک همراه با مقدار مشخصی بازدهی یا سود باشد.
به عنوان مثالی ساده، نرخ سود بانکی در ایران را در نظر بگیرید که چیزی در حدود ۱۸ تا ۲۰درصد است. این سود بدون ریسک است، زیرا پرداخت آن را بانک تضمین کرده است. حال اگر بخواهیم سرمایهمان را به جای بانک در بازار سهام سرمایهگذاری کنیم، انتظار داریم که سودمان دستکم بیشتر از ۲۰درصد باشد، زیرا ریسک بازار سهام بیشتر از ریسک سپردهگذاری در بانک است.
به این سود که سرمایهگذار بابت تحمل ریسک انتظار دارد به آن دست پیدا کند، «صرف ریسک» یا «risk premium» میگویند. به بیان خیلی ساده، به اختلاف بازده دارایی با بازده سرمایهگذاری بدون ریسک، صرف ریسک میگویند. مثلاً اگر نرخ سود بدون ریسک ۲۰درصد باشد و ما با پولمان در بازار سرمایه سهام خریده باشیم و انتظار سود ۴۰درصدی از این سهام را داشته باشیم، صرف ریسکمان ۲۰درصد خواهد بود.
نکته: ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند.
انواع ریسک در سرمایهگذاری
بهطور کلی، در بازارهای مالی ۲ نوع ریسک وجود دارد: ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک.
ریسک سیستماتیک
همانطور که از نامش پیداست، این نوع ریسک کل «سیستم» را تهدید میکند که در اینجا سیستم همان نظام اقتصادی است. به زبان خودمانی، ریسک سیستماتیک ریسکی است که کل نظام اقتصادی کشور با آن طرف است و در نتیجه بازار سهام و بهتبع آن تکتک سهام قابل معامله در بازار را تحت تأثیر میگذارد.
تورم، تغییرات نرخ بهره، رکود اقتصادی، جنگ و هر رویداد دیگری که اقتصاد کلان را تحت تأثیر بگذارد ریسک سیستماتیک به حساب میآید. در بازار سرمایه، این ریسک را نمیشود حذف کرد و به آن «ریسک بازار» هم میگویند. اما «داراییهای امن» مانند طلا گزینه مناسبی برای مدیریت این نوع ریسک به شمار میآیند.
نکته: در دورههایی که اقتصاد جهان دچار بحران یا رکود میشود، سرمایهگذاران به سمت طلا هجوم میبرند و قیمت جهانی طلا افزایش پیدا میکند.
ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند
ریسک غیرسیستماتیک
ریسکی است که به یک شرکت یا صنعت منحصر است و کل بازار یا اقتصاد را تهدید نمیکند. برای مثال، ممکن است سهام یک شرکت پتروشیمی را بخرید که خوراک و منبع انرژی آن گاز طبیعی است. دست بر قضا در زمستان، هوا بسیار سرد میشود و مصرف گاز در کشور بالا میرود و بهناچار گاز پتروشیمی شما هم قطع میشود. دقت کنید که این مشکل مربوط به شرکتهایی است که گاز مصرف میکنند و شرکتهای دیگر چنین مشکلی ندارند. این نوع ریسک را ریسک غیرسیستماتیک میگوییم.
تغییر تعرفه واردات خودرو، تغییر نرخ خوراک پتروشیمیها، تغییر نرخ سوخت شرکتهای سیمانی، تغییر نرخ بهره مالکانه معادن و تغییرات نرخ ارز نمونههایی از ریسک غیرسیستماتیکند.
نکته: ریسک غیرسیستماتیک را میشود با متنوعسازی سبد سهام کاهش داد. سبدی که از سهام چند شرکت از چند صنعت مختلف تشکیل شده باشد، ریسک غیرسیستماتیک بسیار کمی دارد.
روشهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
بهطور کلی میشود از ۳ استراتژی برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری استفاده کرد: معامله در جهت روند بازار، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری و استفاده از حد ضرر.
معامله در جهت روند بازار
این استراتژی را بیشتر تحلیلگران تکنیکال به کار میگیرند، ولی استراتژی مناسب و عاقلانهای است. منظور از معامله در جهت روند بازار در بورس ایران هم این است که زمانی برای خرید سهم اقدام کنیم که بورس روند صعودی دارد. در دورههای صعودی، اکثر سهام قابلمعامله در بورس، به دلایل بنیادی و غیربنیادی، روند صعودی دارند و احتمال زیان در این دورهها کمتر است.
متنوعسازی سبد
برای تشکیل یک سبد سرمایهگذاری متنوع که ریسک غیرسیستماتیک پایینی داشته باشد، معمولاً باید سراغ سهام چند شرکت از چند صنعت مختلف برویم و بخشی از سبد را هم به صندوقهای درآمد ثابت و صندوقهای کالایی با پشتوانه طلا اختصاص بدهیم.
در این حالت، ممکن است قیمت چند سهم سبدمان کاهش پیدا کند، ولی افزایش قیمت سهمهای دیگرمان این زیان را جبران خواهد کرد. صندوقهای درآمد ثابت هم بخش بدون ریسک سبدمان را تشکیل میدهد و میتوان روی درآمد ماهانه آن حساب کرد.
استفاده از حد ضرر
یکی دیگر از ابزارهای مدیریت سرمایه تعیین حد ضرر است. در این استراتژی، معاملهگر قیمت مشخصی را به عنوان حد ضرر تعیین میکند و اگر قیمت سهامی که خریده زیر حد ضرر برود، سهم را میفروشد.
مثلاً فرض کنید سهمی را به قیمت ۱۰۰۰ تومان خریدهایم و حد ضرر آن را ۸۵۰ تومان در نظر گرفتهایم. اگر قیمت سهم زیر ۸۵۰ تومان برود، حد ضررمان فعال شده است و باید سهم را بفروشیم و از آن خارج شویم. حد ضرر نوعی سپر ایمنی در برابر نوسانهای بازار سرمایه است و باعث میشود ضرر معاملهگر در یک معامله از حد خاصی فراتر نرود.
مفهوم تعادل در ریسک چیست؟
درست است که بازدهی مناسب با ریسک در سرمایه گذاری همراه است، اما اگر سراغ ریسکهای عجیبوغریب برویم نباید حتماً انتظار بازدهیهای عجیبوغریب داشته باشیم. مثال سادهاش بلیت بختآزمایی و قمار است. وقتی پول زیادی را روی گزینهای شرطبندی میکنیم که احتمال وقوعش زیر یک درصد است، باید ۹۹درصد احتمال بدهیم که پولمان را از دست خواهیم داد! در چنین حالتی دیگر صحبت از سرمایهگذاری معنایی ندارد و باید از قمار و بختآزمایی صحبت کرد!
تعادل در ریسک به این معناست که باید تلاش کنیم با حداقلی از ریسک، بازدهی معقولی کسب کنیم. مثلا اگر سود بدون ریسک ۲۰درصد است، باید به دنبال گزینههای کمریسکی باشیم که انتظار میرود سودشان بیشتر از ۲۰درصد باشد.
برای مثال سهمی که نسبت P/E آن عدد چهار است و قرار است مجمع سالانه آن شش ماه دیگر برگزار شود و دو ماه بعد از مجمع سود تقسیمی به حساب سهامداران واریز شود، میتواند طی هشت ماه بازدهی ۲۵درصدی ایجاد کند. چنین سهمی را میتوانیم گزینهای کمریسک با بازدهی مناسب در نظر بگیریم.
سهمی هم که زیان انباشته زیادی دارد و انتظار نمیرود بهزودی روند سودسازی آن تغییر کند و فقط با خبر افزایش سرمایه و شایعه افزایش نرخ محصول قیمتش بالا و پایین میرود، ریسک بسیار بالایی دارد و خرید آن حکم قمار را خواهد داشت.
جمعبندی
ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود ندارد. اما این نکته به آن معنا نیست که برای رسیدن به سود بیشتر باید حتماً ریسک بیشتری متحمل شویم! برای موفقیت در بازار سرمایه باید تلاش کنیم ریسکهای مربوط به سرمایهگذاریهایمان را بشناسیم و با ابزارهای مناسب سعی کنیم این ریسک را به حداقل برسانیم. انتخاب سهامی که وضعیت بنیادی مناسبی دارند، متنوعسازی سبد و تعیین حد ضرر از متداولترین استراتژیها برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری است.
آشنایی با انواع سهام در بازار سرمایه ایران
حالا که تقریبا با مفاهیم اولیه بورسی و موضوعات مرتبط با آن آشنا شدهاید، قصد داریم در این مقاله شما را با انواع سهام موجود در بازار بورس آشنا کنیم . شاید در زمان فعالیت در بورس با عناوین مختلفی از سهام از جمله سهام عادی، سهام جایزه، سهام شناور آزاد و . برخورد کرده باشید و برایتان سوال شده باشد هر یک از این سهم ها چه معنی و چه کاربردی دارند. در این مقاله قصد داریم شما را با انواع سهام و تفاوت های آنها با یکدیگر آشنا کنیم.
انواع سهام در بازار بورس ایران
سهام عادی
سهام عادی یکی از انواع سهام است. تمام شرکتهای سهامی، سهام عادی منتشر میکنند. این نوع از سهام، اساسیترین شکل سهام است. معمولا زمانی که درباره بازار بورس صحبت میشود و کلمه سهام در مکالمات میآید، منظور همان سهام عادی است. سهم عادی، سندی است که نشان میدهد یک سرمایهگذار، مالکیت درصد مشخصی از یک شرکت را از آن خود کرده است. در نتیجه، درصد معینی از سود شرکت و مزایای دیگر آن به فرد تعلق خواهد گرفت. دارندگان سهام عادی از مزایای زیر بهرهمند میشوند:
مزایا سهام عادی
- حق دریافت سود سهام
- حق رأی دادن در مجامع عمومی و مجمع فوق العاده
- حق تقدم در خرید سهام جدید
- حق باقیمانده داراییها بعد از انحلال شرکت
- حق اطلاع از فعالیتهای شرکت
سهام ممتاز
سهام ممتاز هم نوع دیگری از انواع سهام است که مالکیتی قابل انتقال به شمار میرود و دارنده آن حقی محدود و ثابت از داراییهای شرکت را خواهد داشت. شاید بپرسید که با این اوصاف، چرا از این سهام با عنوان ممتاز یاد میشود. پاسخ این است که پرداخت سود این نوع از سهام نسبت به سهام عادی از اولویت برخوردار است و باید به طور کامل پرداخت شود. به همین خاطر به آن سهام ممتاز میگویند. یعنی حتی اگر یک شرکت به دلایل مختلف ورشکست هم گردد، سود سهام ممتاز باید به دارندگان آن پرداخت شود. اما بعضی از حقوق مانند حق رأی در مجامع عمومی و فوقالعاده برای صاحبان این نوع از سهامها وجود ندارد.
مزایا سهام ممتاز
1-به صاحبان سهام ممتاز، سود بیشتری نسبت به دارندگان سهام عادی تعلق میگیرد.
2-مالکان سهام ممتاز در دریافت سود، اولویت دارند. گاهیاوقات، به دلیل شرایط خاصی که برای شرکتها به وجود میآید، امکان پرداخت سود به همه سهامداران وجود ندارد. اما در این شرایط هم به سهامداران ممتاز، سود پرداخت میشود.
3-در تقسیم دارایی های باقیمانده شرکت، پس از پرداخت بدهیهای آن به اشخاص ثالث، سهم بیشتری به نسبت سهام عادی به صاحبان سهام ممتاز داده شود.
سهام جایزه
زمانی که یک شرکت سهامی از ذخایر اندوخته فراوانی برخوردار باشد و اقدام به افزایش سرمایه از محل سود انباشته کند، بخشی از سود انباشته را از راه انتشار سهام جایزه در وجه سهامداران فعلی خود به سرمایه بدل میکند. در این نوع از انواع سهام، سهام اضافی بدون دریافت هزینه به سهامداران اعطا میشود. در واقع، اینها درآمد انباشته شرکت هستند که در قالب سود سهام داده نمیشوند اما به سهام آزاد بدل میشوند. معمولا بعد از انتشار سهام جایزه، با توجه به تعداد سهام منتشر شده، قیمت سهام شرکت در بازار، افت و کاهش پیدا میکند. با این حال اصلاح ساختار مالی و معافیت مالیاتی تبدیل اندوختهها به حساب سرمایه معمولا باعث خواهند شد تا پس از مدتی، قیمت سهم افزایش پیدا کند و سهامداران با توجه به افزایش تعداد سهام خود، منافع بیشتری به دست میآورند.
سهام شکننده و پرنوسان
همانطور که از نام این سهام مشخص است، به سهامی که قیمت آن تحت نوسانات زیاد قرار دارد، سهام پرنوسان یا شکننده گفته میشود. نوسانات قیمت را با عامل آلفا و بتا محاسبه میکنند. اگر نوسانات قیمت به خاطر نوسان درآمدها و تعداد سهام اندکی که منتشر میشود یا اوضاع نابه سامان صنعت به وجود بیاید، آن را با عامل آلفا محاسبه میکنند و در صورتی که نوسانات قیمت با اوضاع بازار در ارتباط باشد برای سنجش آن از عامل بتا استفاده میشود. اما حتما نمیدانید که عامل آلفا و بتا چه چیزهایی هستند. اصلا نگران نباشید در ادامه براتان از این دو عامل خواهیم گفت که در سنجش نوسانات سهام استفاده میشوند.
عامل آلفا چیست؟
آلفا، یکی از مهمترین و شاخصترین مؤلفههای سرمایه گذاری است و به عنوان بازده بیش از حد سرمایهگذاری نسبت به بازده بر روی یک شاخص درنظر گرفته میشود. از آلفا برای اندازه گیری و مدیریت ریسک هم استفاده می شود. آلفا یکی از شاخصهای مهم مدیریت ریسک برای صندوق های سرمایهگذاری، انواع سهام و اوراق قرضه است و به سرمایه گذاران می گوید که آیا دارایی، عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به پیش بینیهای بتا داشته است یا خیر. هنگامی که آلفای صندوق های سرمایه گذاری بالا است، متوجه می شویم که عملکرد مدیران سرمایهگذاری به اندازه کافی خوب بوده است. اما این نکته را هم در نظر داشته باشید که نوع شاخص مورد استفاده در شاخص آلفا نیز مهم است. شاخص باید از جنس سهام و دارایی سرمایهگذاری شده باشد.
عامل بتا چیست؟
بر خلاف آلفا، که میزان بازده نسبی را اندازهگیری می کند، بتا نوسانات نسبی را میسنجد. در واقع بتا، ریسک سیستماتیک ابزار مالی یا سبد سرمایه گذاری را در مقایسه با بازار اندازه گیری میکند. بتا یک شاخص بسیار مهم و موثر است. چیز دیگری که بتا می تواند به شما بگوید این است که میزان اثر تنوع بر ریسک چقدر است. اگر به بتای یک صندوق سرمایه گذاری عادی نگاه کنید، به شما می گوید که با اضافه کردن هر کلاس دارایی چقدر بتا تغییر می کند. در بتا هم انتخاب نوع شاخصی در محاسبات حائز اهمیت است. معیار های بسیار متنوعی را به عنوان شاخص جهت محاسبات شاخص بتا میتوانید در نظر بگیرید.
سهام ترجیحی
سهام ترجیحی هم نوع دیگری از سهام است که هر شرکت بورسی در راستای برنامههای خصوصیسازی خود آن را به کارکنان شاغل در آن شرکت واگذار میکند. منظور از خصوصیسازی هم فرایند و روندی است که در آن میان فعالیتهای اجرایی، مالی و حقوقی که از سوی حکومت و بازار صورت میگیرد، نوعی تعادل به وجود میآید. یعنی با توسعه با سرمایه گذاری و انواع آن آشنا شویم مالکیتهای خصوصی، بازارهای مختلف به رشد و رونق بیشتری میرسند.
سهام موسس
همانطور که از نام این نوع سهام مشخص است، سهام موسس به سهامی گفته میشود که برای موسسین شرکت در نظر میگیرند. صاحب این نوع از سهام به خاطر خدماتی که در راهاندازی شرکت ارائه کرده است، از مزایایی بهرهمند خواهد شد. منظور از این مزایا چیست؟ مزایایی مانند دسترسی داشتن به قسمتی از منافع شرکت یا بخشی از داراییهای اضافه بر سرمایه باقیمانده شرکت. به طور کلی، سهم موسس، سهمی است که موسسین در همان ابتدای راهاندازی شرکت برای خود در نظر میگیرند و مزایایی نسبت به سهام دیگر شرکت دارد. مثلا، سود بیشتری به موسسین داده میشود یا اگر انحلالی در کار بود از دارایی شرکت قبل از سایر سهام، مبلغ اسمی به سهامداران موسس پرداخت میشود.
سهام شناور آزاد
سهام شناور آزاد، یکی دیگر از انواع سهام است که صاحبان آن به راحتی آماده عرضه و فروش آن هستند. در واقع، قابلیت معامله کردن آن بسیار زیاد است و دارندگان آنها قصد ندارند با نگهداری سهام مذکور در مدیریت شرکت نقش داشته باشند. سهامداران سهام شناور آزاد معمولا سهامداران خرد شرکت هستند و از افراد مهم و اصلی به شمار نمیروند. سهامداران کلان، کسانی هستند که سهام زیادی از یک شرکت به آنها تعلق دارد و میتوانند در تصمیمگیریهای مختلف شرکت اِعمال نفوذ کنند.
روش محاسبه سهام شناور آزاد:
اگر قصد محاسبه و بررسی سهام شناور آزاد را دارید باید به ترکیب سهامداران مهم یک شرکت دقت کنید. سهامداران مهم هر شرکت، همان سهامداران استراتژیکی هستند که نمیخواهند در کوتاهمدت اقدام به فروش و واگذاری سهم خود کنند. آنها در نظر دارند تا با نگهداری سهام خود در مدیریت شرکت نقش و نفوذ داشته باشند. مثلا اگر ۷۰ درصد از سهام یک شرکت در دست سرمایهگذاران استراتژیک آن باشد و آنها قصد فروش سهام در کوتاهمدت را نداشته باشند، فقط ۳۰ درصد از سهام شرکت به حالت شناور آزاد باقی میماند که در دست دارندگان خُرد است و آنها میتوانند درصد مذکور را به فروش برسانند. به این ۳۰ درصد از سهام، سهام شناور آزاد میگویند.
جمعبندی
در این متن با انواع سهام موجود در بازار سرمایه آشنا شدیم. آشنایی با مفاهیم بورسی قبل از شروع سرمایه گذاری در بورس اقدام بسیار مهم و ضروری است. هر چه اطلاعات ما از مفاهیم و اصطلاحات بورسی بیشتر باشد، طبیعتا می توانیم تصمیمات سرمایه گذاری کم ریسک تر و پرسودتری داشته باشیم.
دیدگاه شما