فاکتورهای اصلی سرمایه گذاری


فرمول محاسبه خالص ارزش دارایی (ناو یا NAV) صندوق

گام سوم اصول سرمایه گذاری: نقطه شروع سرمایه گذاری

دو ملاحظه کلیدی برای شروع سرمایه گذاری

برای شروع سرمایه گذاری باید ملاحظاتی را در نظر بگیرید که معمولاً سرمایه گذاران خبره هم آن‌ها را فراموش می‌کنند. این ملاحظات کلیدی به شما کمک می‌کنند با دید روشن‌تری سرمایه گذاری کنید.

ملاحظه کلیدی اول برای شروع سرمایه گذاری: تحمل ریسک

زمانی که برنامه پس انداز و اهداف مالی خود را ساختید و بخواهید استراتژی پس انداز و رشد دارایی خود را در درازمدت تنظیم کنید، یک فاکتور بسیار مهم که باید در نظر بگیرید تحمل ریسک شماست. تحمل ریسک یا اشتها برای ریسک به معامله‌ای بین ریسک و پاداش اشاره دارد. آیا مایل هستید تا ریسک بزرگی را به بپذیرید و در عوض بازده بالایی به دست آورید؟ با این پیش‌شرط که احتمال دارد زیان بزرگ‌تری را متحمل شوید؟ یا دوست دارید درجایی سرمایه گذاری کنید که با ریسک کمی دارد اما سود آن تضمین شده است؟ یا چیزی بین این دو گزینه را ترجیح می‌دهید؟

ملاحظه کلیدی دوم برای شروع سرمایه گذاری: افق زمانی سرمایه گذاری

بیشتر اشتهای شما برای تحمل ریسک احتمالاً به‌وسیله عامل دومی تعیین خواهد شد: مدت زمان افق سرمایه گذاری شما. به‌طورکلی هرچه مدت‌زمان بیشتری برای سرمایه گذاری داشته باشید ریسک پذیری شما بیشتر می‌شود. برای مثال فرض کنید برای بازنشستگی در سی سال بعد، مجبور به سرمایه گذاری باشید. در این صورت احتمالاً مایل به قبول ریسک بیشتری خواهید بود. ایده اصلی این مطلب آن است که سرمایه گذاری های شما به‌احتمال‌زیاد در طول دوره‌های زمانی درازمدت بهتر جواب می‌دهد.

اگر برای افق زمانی کوتاه‌تری، مثلاً برای آموزش فرزندتان و طی سه سال آینده، سرمایه گذاری می‌کنید، ممکن است بخواهید تا ریسک خود را به حداقل برسانید و در دارایی های سرمایه گذاری کنید که سودهای قابل پیش‌بینی و تضمین‌شده‌ای دارند.

چه راه‌هایی برای شروع سرمایه گذاری وجود دارد؟

سرمایه گذاری نباید فعالیتی پیچیده یا زمان‌بر باشد، گرچه صنعت مالی اغلب باعث می‌شود تا این‌طور به نظر برسد. فهم چند عامل اصلی و دنبال کردن یک روش پایدار و کم‌هزینه برای سرمایه گذاری در درازمدت یکی از بهترین راه‌های رسیدن به اهداف مالی تان است.

تخصیص دارایی یعنی چه؟

تحقیقات متعددی نشان داده که تخصیص دارایی معمولاً مهم‌ترین عامل کنترل‌کننده بازده کلی سرمایه گذاری است. تخصیص دارایی فرآیند تقسیم سرمایه گذاری ها بین کلاس‌های مختلف دارایی است، مثلاً مشخص می‌کند که چه مقدار در سهام و چه مقدار در اوراق مشارکت سرمایه گذاری کنید. تخصیص دارایی یک گام حیاتی در تصمیم‌گیری برای روش سرمایه گذاری شماست. تخصیص دارایی ها معمولاً بر اساس تحمل ریسک و افق زمانی سرمایه گذاری تان انجام می‌گیرد که قبلاً راجع به آن بحث کردیم.

کلاس‌های مختلف دارایی به چه معنی است؟

کلاس‌های مختلف دارایی به انواع مختلف سرمایه گذاری هایی که شما می‌توانید داشته باشید اشاره می‌کند و به پنج بخش اصلی تقسیم می‌شود:

سهام: منظور از سهام، سهام شرکت هایی است که در بورس خریدوفروش می‌شود. همین‌طور صندوق های سرمایه گذاری که سهامشان در بورس معامله می‌شود، در این دسته قرار می‌گیرند.

اوراق مشارکت: اوراقی که توسط دولت، شهرداری و شرکت ها منتشر می‌شود و معمولاً تضمین بانک مرکزی را همراه دارد و با هدف سرمایه گذاری و راه‌اندازی پروژه‌ای خاص منتشر می‌شود.

کالاها: شامل فلزات گران‌بها مثل طلا و نقره و انرژی مثل نفت خام می‌شود.

پول نقد و معادل‌های پول نقد: این دسته شامل مواردی چون سپرده های بلندمدت بانکی، حساب های کوتاه مدت بانک‌ها و گواهی سپرده های بانکی می‌شود.

بازار املاک: خرید هر نوع ملکی در این دسته قرار می‌گیرد.

مثال: تخصیص دارایی های شما فرضاً ممکن است شبیه به این باشد:

۱۰۰% سرمایه شما=۵% پول نقد + ۱۰% کالاها + ۱۵% اوراق مشارکت + ۷۰% سهام

بعدازاینکه شما به یک استراتژی خوب تخصیص دارایی بین دارایی های اصلی‌تان دست‌یافتید، ممکن است بخواهید تا سرمایه گذاری هایتان را در هر کلاس دارایی تخصیص دهید. به‌طور مثال، تخصیص ۷۰ درصدی سهام که در بالا اشاره شد می‌تواند بین هفت سهم مختلف به شکل مساوی تقسیم شود، یا به دسته‌ای از صندوق های سرمایه گذاری تعلق گیرد. تخصیص دارایی یک راه مفید برای متنوع سازی سبد دارایی ها در سرمایه گذاری به حساب می‌آید.

اما متنوع سازی چگونه اتفاق می‌افتد؟

متنوع سازی یک لغت زیباست به این معنی که همه تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد نگذارید. ایده متنوع سازی این است که سرمایه گذاری های خود را بین کلاس‌های مختلف دارایی ها تقسیم کنید تا ریسک منجر به زیان یک یا چند دسته از آن سرمایه گذاری ها را کاهش دهید.

بیشتر کتاب‌های مربوط به امور مالی به شما خواهند گفت “متنوع سازی کنید، متنوع سازی کنید، متنوع سازی کنید”. ولی متنوع سازی بیش‌ازحد و افراطی می‌تواند سبد دارایی های شما را خنثی و بی‌خاصیت کند. به‌طوری‌که ضرر زیادی نمی‌کند و سود زیادی هم تولید نمی‌کند. این را هم به خاطر داشته باشید که متنوع سازی هیچ‌گاه نمی‌تواند همه ریسک را از بین ببرد.

بااین‌حال متنوع سازی را همیشه مدنظر قرار دهید، خصوصاً اگر یک افق زمانی سرمایه گذاری برای درازمدت (بیش از ۱۰ سال) دارید. پیش‌بینی‌های خود برای آینده را در آغوش فاکتورهای اصلی سرمایه گذاری بگیرید و مطابق با آن سرمایه گذاری کنید. برای نمونه، اگر فکر می‌کنید سرمایه گذاری در سهام بیشترین پتانسیل را در بلند مدت دارد، داشتن تمرکز زیاد روی بازار بورس (مثلاً ۸۰ یا ۹۰% از پرتفوی دارایی ها) بلامانع است. در این تخصیص دارایی، اگر فکر می‌کنید که سهام شرکت های صنعت تکنولوژی در آینده رشد خواهند داشت، دادن وزن زیادی از سرمایه گذاری تان به این بخش کاملاً قابل توجیه خواهد بود؛ اما فراموش نکنید که پیش‌بینی شما باید مبنای علمی و دقیق داشته باشد.

اگر افق سرمایه گذاری کوتاه‌تری دارید، متنوع سازی ممکن است برای محدود کردن زیان شما و داشتن سودی ثابت و پایدارتر بسیار سودمند جلوه کند. برای اطلاعات بیشتر در مورد متنوع سازی لطفاً مقاله آموزشی “تنوع بخشی سبد سهام، از حرف تا عمل” را بخوانید.

(پایان درس چهارم دوره آموزشی اصول سرمایه گذاری سه‌گام)

اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همین‌طور با اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.

۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

10 شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبه‌ای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق می‌کند. در دنیای سرمایه‌گذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده‌ ماشین سرمایه‌گذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روش‌های مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راه‌ها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام است. بررسی شرایط به کمک تحلیل‌ها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری می‌شود. در ادامه مهم‌ترین شاخص‌های تحلیل بنیادی را معرفی می‌کنیم.

درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتدایی‌ترین یا اساسی‌ترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورت‌های مالی، حاشیه سود و سایر شاخص‌های کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسب‌وکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه می‌توانند بر این اساس از آن‌ها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آن‌ها معمولاً تحلیل‌های اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه می‌کنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیش‌بینی کنند.

 درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار می‌رود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آن‌ها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود می‌برند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود که منجر به توصیه فروش می‌شود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کم‌تر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، انتظار می‌رود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار می‌رود.

برترین شاخص‌های تحلیل فاندامنتال

همانطور که می‌دانید مدل‌های مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که می‌توان از آن‌ها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوب‌ترین پارامترها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شده‌اند. درک این شاخص‌های کلیدی می‌تواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.

۱. درآمد به ازای هر سهم (EPS)

این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص می‌یابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین می‌شود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایه‌گذاران است؛ زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما می‌توانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش می‌شود.

۲. نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازه‌گیری می‌کند. این به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان می‌دهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایه‌گذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه می‌کنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایه‌گذاران مطلوب است.

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازای هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).

دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبه‌ی آن‌ها استفاده می‌شود. اگر سود پیش‌بینی‌شده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آینده‌نگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.

۳. رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)

نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمی‌شود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران می‌کند. تحلیلگران می‌توانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کامل‌تری از ارزش‌گذاری سهام ارائه می‌دهد. برای محاسبه رشد سود پیش‌بینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف می‌شود.

به عنوان مثال، اگر نرخ فاکتورهای اصلی سرمایه گذاری فاکتورهای اصلی سرمایه گذاری رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:

PEG = نسبت PE / رشد درآمد

PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل می‌شود

PEG = 1.5

قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزش‌گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی می‌شود.

۴. جریان نقدی آزاد (FCF)

به عبارت ساده‌تر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینه‌های عملیاتی و مخارج سرمایه‌ای یک شرکت باقی می‌ماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکت‌هایی با جریان نقدی آزاد بالا می‌توانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری‌ کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی می‌دانند زیرا نشان می‌دهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینه‌های سرمایه را دارد یا خیر.

FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت می‌شود، به همان شکل محاسبه می‌شود. همچنین می‌توان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمول‌های زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه می‌کنیم:

NOPAT = EBIT مالیات –

NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴

FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )

FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴

۵. نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته می‌شود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه می‌کند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزش‌گذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه می‌شود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام دارایی‌ها منهای بدهی‌ها محاسبه می‌شود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه می‌شود.

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایه‌گذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزش‌گذاری شده باشد مفید خواهد بود.

۶. بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)

ROE یک نسبت سودآوری است که نرخ بازدهی را نشان می‌دهد که سهامدار برای بخشی از سرمایه‌گذاری خود در آن شرکت دریافت می‌کند. این نسبت اندازه‌گیری می‌کند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایه‌گذاری سهامداران خود ایجاد می‌کند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما می‌توانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایه‌گذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش می‌دهد. این تحلیل به این مؤلفه‌های اصلی می‌پردازد:

ROA = درآمد خالص / دارایی‌ها، که می‌توان آن‌ها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:

حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص

نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی

اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام

فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:

ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم

ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام

با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار می‌تواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE می‌شود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟

۷. نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

همانطور که می‌دانید شرکت‌ها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت می‌کنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت می‌کند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما می‌گوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز می‌گرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار می‌گذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه می‌شود.

نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

۸. نسبت قیمت به فروش (P/S)

نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که می‌تواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان می‌دهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که می‌تواند در ارزش‌گذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاورده‌اند یا به دلیل یک عقب‌گردی موقت، آن‌طور که انتظار می‌رود عمل نمی‌کنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه می‌شود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایه‌گذاران تلقی می‌شود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.

۹. نسبت سود سهام

نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن می‌پردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش می‌یابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آن‌ها می‌گوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایه‌گذاری کرده‌اند، چه میزان به آن‌ها باز می‌گردد.

نسبت سود تقسیمی به درصد بیان می‌شود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت می‌کنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله می‌شود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله می‌شود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. به‌عنوان یک سرمایه‌گذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف فاکتورهای اصلی سرمایه گذاری ترجیح می‌دهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.

۱۰. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری می‌کند. سرمایه‌گذاران می‌توانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی دارایی‌های شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان می‌دهد که در صورت مواجهه کسب ‌و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام می‌تواند تعهدات را برآورده کند.

شما می‌توانید نسبت را با تقسیم کل بدهی‌ها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان می‌دهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه می‌شود:

$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰

نتیجه گیری

همه شاخص‌های تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آن‌ها می‌توانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر می‌گذارند که اندازه‌گیری اکثر آن‌ها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایه‌گذاری می‌شود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و داده‌های خاص صنعت استفاده می‌شود. این مسائل به شما کمک می‌کند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام می‌خواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخص‌ها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاری‌های بالقوه استفاده می‌کنید.

سوالات متدوال

سوالات متداول

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟

تحلیل بنیادی شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتدایی‌ترین یا اساسی‌ترین سطح مالی آن است.

هدف از تحلیل فاندامنتال چیست؟

هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورت‌های مالی، حاشیه سود و سایر شاخص‌های کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسب‌وکار و ارزش ذاتی سهام است.

نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.

ارزش خالص دارایی یا NAV در صندوق‌های سرمایه‌گذاری چیست؟

یکی از فاکتورهای مهم برای انتخاب یک صندوق سرمایه‌­گذاری، ارزش خالص دارایی (Net Asset Value) است که به اختصار به آن NAV (ناو) می­‌گویند. NAV صندوق سرمایه‌گذاری چیست؟ چگونه محاسبه می‌­شود؟ و چرا مهم است؟ برای آشنایی با مفهوم NAV و شیوه‌ی محاسبه‌ی آن با چشم بورس همراه باشید.

در شرایط تورمی حفظ ارزش دارایی‌­ها بدون سرمایه­‌گذاری امکان­‌پذیر نیست. مردم با سرمایه­‌گذاری در بازارهای مختلف همچون سپرده­‌های بانکی، طلا، مسکن و بورس به دنبال حفظ دارایی و سپس کسب سود هستند. بورس از بازارهای جذاب برای سرمایه­‌گذاری است.

شاید شما نیز مانند بسیاری از افراد تخصص، تجربه و زمان کافی برای سرمایه­‌گذاری در بازار سرمایه را نداشته باشید. نگران نباشید می­‌توانید از طریق صندوق­‌های سرمایه­‎‌گذاری از مزایای این بازار بهره­‌مند شوید. صندوق­‌های سرمایه­‌گذاری با استفاده از تیم‌های مختصص و حرفه‌­ای دارایی­‌های شما را مدیریت می­‌کنند.

NAV یا خالص ارزش دارایی‌های صندوق چیست

NAV یا ارزش خالص دارایی‌های صندوق چیست

قیمت و ارزش دو مفهوم کلیدی در سرمایه­‌گذاری

بهتر است ابتدا در مورد ارزش و قیمت صحبت کنیم. مردم معمولا ارزش و قیمت را دو مفهوم یکسان در نظر می‌گیرند. آنها صرفا به قیمت توجه می‌کنند در حالی که یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای به دنبال ارزش‌گذاری سهام است. ارزش مفهومی است که با توجه به اهمیت دارایی سنجیده می‌شود. به عبارت دیگر، ارزش چیزی است که در ازای پرداخت قیمت، دریافت خواهید کرد.

توجه کنید که قیمت را عرضه و تقاضا تعیین می‌کند. ممکن است به دلیل تقاضای بالا، دارایی با قیمتی بیش از ارزش آن معامله شود و همچنین عرضه‌ی زیاد باعث شود یک دارایی زیر ارزش ذاتی خرید و فروش شود. تفاوت بین قیمت و ارزش با مفهومی به نام حباب سنجیده می‌شود. سرمایه‌گذار حرفه‌ای صرفا به قیمت توجه نمی‌کند و به دنبال سنجش ارزش یک دارایی است.

ارزش خالص دارایی­ یا NAV چیست؟

خرید واحدهای یک صندوق به معنای سهیم شدن در دارایی‌های آن است. صندوق‌ها نهادهای مالی هستند و همچون همه‌ شرکت‌ها دارایی‌ها و بدهی‌هایی دارند، ارزش خالص دارایی از تفاوت این دو به دست می‌آید. دارایی‌های یک صندوق مجموعه‌ای از سهام، اوراق با درآمد ثابت، سپرده‌های بانکی، وجوه نقد و… است. بدهی‌ها نیز شامل مواردی همچون وام‌های بانکی، بدهی‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت و پرداخت‌های معوقه و… است. البته فاکتورهای اصلی سرمایه گذاری صندوق‌های متداول در ایران (سهامی، مختلط، طلا و…) بدهی‌هایی از جنس وام بانکی ندارند.

اگر با صندوق‌ها آشنا باشید، حتما در مورد NAV شنیده‌اید. مفهوم NAV در صندوق‌های سرمایه‌گذاری چیست؟ به زبان ساده، اگر بدهی‌های یک صندوق را را از مقدار دارایی‌های آن کسر کنیم به ارزش خالص دارایی­ یا همان NAV می‌رسیم. برای محاسبه‌ی NAV صندوق سرمایه‌گذاری به ازای هر واحد، کافی است ارزش خالص دارایی‌ها را بر تعداد کل واحدهای صندوق تقسیم کنیم.

فرمول محاسبه‌ی ارزش خالص دارایی در صندوق‌های سرمایه‌گذاری

ارزش خالص دارایی‌های یک صندوق به ازای هر واحد از طریق فرمول زیر محاسبه می‌شود.

فرمول محاسبه ارزش خالص دارایی یا NAV صندوق

فرمول محاسبه خالص ارزش دارایی (ناو یا NAV) صندوق

تعداد واحدهای صندوق/(مجموع بدهی‌ها – مجموع دارایی‌­ها) = ارزش خالص دارایی­ هر واحد

فرض کنید دارایی یک صندوق متشکل از 200 میلیارد تومان سهام، 50 میلیارد تومان اوراق با درآمد ثابت و 50 میلیارد تومان وجوه نقد است. مجموع دارایی‌های این صندوق برابر با 300 میلیارد تومان است. بدهی‌های این صندوق نیز مشتکل از 50 میلیارد تومان بدهی بلندمدت و 50 میلیارد تومان بدهی کوتاه‌مدت است. بنابراین مجموع بدهی‌های آن 100 میلیارد تومان است. اگر کل واحدهای این صندوق 3 میلیون واحد باشد، NAV صندوق اینگونه محاسبه می‌شود.

1000 = 2000000/(1000000000 – 3000000000) = NAV هر واحد

محاسبه NAV صندوق دارا یکم (ناو دارا یکم)

دولت در سال 99 تصمیم گرفت بخشی از سهام دولتی را در قالب صندوق‌های ETF در بازار بورس عرضه کند. اولین گام از این واگذاری، صندوق واسطه‌گری دارا یکم بود که با نماد دارا یکم در بازار بورس معامله می‌شود.

سهام موجود در پورتفوی این صندوق متشکل از 3 بانک (بانک ملت، تجارت و صادرات) و 2 شرکت بیمه (بیمه البرز و بیمه اتکایی امین) است. همچنین برای کاهش ریسک، بخشی از دارایی‌های این صندوق شامل سپرده‌ی بانکی و اوراق با سود تضمین شده است.

در زمان نوشته شدن این مقاله (سوم خرداد سال 1400) خالص دارایی‌های صندوق دارا یکم ۱۰۶۹۸۶ میلیارد ریال و تعداد واحد­های آن ۵۷۷.۰۲۱.۴۸۸ است، بدین ترتیب NAV این صندوق به ازای هر واحد، ۱۸۵.۴۱۲ ریال است.

محاسبه NAV صندوق پالایش یکم (ناو پالایش یکم)

چند ماه پس از عرضه‌ی صندوق دارا یکم، صندوق ETF پالایشی یکم با نماد پالایش در بازار بورس عرضه شد. سهام این صندوق شامل چهار شرکت پالایشی است: شرکت‌های پالایش نفت تهران (شتران)فاکتورهای اصلی سرمایه گذاری ، پالایش نفت تبریز (شبریز)، پالایش نفت اصفهان (شپنا) و پالایش نفت بندرعباس (شبندر). همانند دارا یکم این صندوق نیز دارایی‌های دیگری از جمله سپرده‌های بانکی و اوراق با سود تضمین شده دارد.

ارزش خالص دارایی‌های این صندوق در سوم خرداد ماه سال 1400، برابر با ۱۰۱.۵۱۶ میلیارد ریال و تعداد واحدهای آن ۱.۲۶۱.۲۹۱.۰۳۷ است، در نتیجه NAV این صندوق به ازای هر واحد ۸۰.۴۸۶ ریال است.

مدیریت صندوق‌ها به صورت مستمر ارزش خالص دارایی­ آنها را گزارش می‌کنند. هدف از این مثال‌ها، فهم بهتر مفهوم NAV و شیوه‌ی محاسبه‌ی آن است. در ادامه NAV را برای صندوق‌های غیرقابل معامله یا مشترک (Mutual Funds) و صندوق‌های قابل معامله یا ETF (Exchange Traded Funds) بررسی خواهیم کرد.

ارزش خالص دارایی صندوق‌های سرمایه‌گذاری غیرقابل معامله یا مشترک

سرمایه‌گذارانِ صندوق‌های مشترک، واحدهای آن را از طریق کارگزاری‌های متولی صندوق خرید و فروش می‌کنند. معامله‌ی این صندوق‌ها به صورت مستقیم در بازار بورس (بازار ثانویه) امکان‌پذیر نیست. این صندوق‌ها توسط کارگزاری‌ها خرید و فروش می‌شوند، به همین دلیل از نوسانات روزانه‌ی قیمت به دلیل عرضه و تقاضا در امان هستند.

مبنای محاسبه‌ی ارزش خالص دارایی این صندوق‌ها قیمت پایانی سهام موجود پورتفوی صندوق در پایان روز معاملاتی است. شرکت‌های متولی این صندوق‌ها، به صورت روزانه NAV صدور و ابطال آنها را اعلام می‌کنند. NAV صدور و ابطال برای همه صندوق‌ها محاسبه می‌­شود، اما بر خلاف صندوق‌های مشترک، صندوق‌های قابل معامله بر اساس قیمت صدور و ابطال معامله نمی‌شوند.

مکانیزم خرید و فروش صندوق‌های قابل‌معامله بر اساس قیمت تابلو و از طریق بازار ثانویه­ است. منظور از NAV صدور و ابطال چیست؟

NAV صدور صندوق­‌های سرمایه‌گذاری غیرقابل معامله

برای خرید صندوق‌های غیرقابل معامله باید مبلغی به اندازه‌ی NAV صدور بپردازید. این عدد کمی بیشتر از NAV صندوق و برابر با ارزش خالص دارایی به علاوه‌ی تمام هزینه‌ها کارمزدهایی است که در هنگام خرید صندوق اعلام می‌شود.

فرض بر این است که هنگامی که سرمایه‌ی جدیدی وارد صندوق می‌شود، متولی صندوق برای خرید سهام و سایر دارایی‌ها باید هزینه‌های معاملاتی بپردازد.

NAV ابطال صندوق‌های سرمایه‌گذاری غیرقابل معامله

اگر قصد فروش (ابطال) واحدهای صندوق‌های غیرقابل معامله را داشته باشید، مبلغی به اندازه‌ی NAV ابطال به شما پرداخت می‌شود. به دلیل کسر شدن کارمزد معامله از NAV صندوق، این مبلغ کمی کمتر از NAV صندوق است.

همانند قیمت صدور اینجا نیز فروش دارایی‌ها مستلزم پرداخت کارمزد و سایر هزینه‌های معاملاتی است. اما از آنجایی که اکثر صندوق‌ها برای فروش کارمزدی دریافت نمی‌کنند، معمولا قیمت ابطال با ارزش خالص دارایی­ صندوق برابر و کمی کمتر از قیمت صدور است.

ارزش خالص دارایی صندوق‌های قابل معامله یا ETF

صندوق‌های قابل معامله در بورس یا ETF مانند دارا یکم و پالایش به صورت روزانه در بورس معامله می‌شوند. هنگام باز بودن بازار، NAV ابطال هر 2 دقیقه یک بار در سایت TSE به ­روز رسانی می‌شود. البته شما این صندوق‌ها را طبق قیمت تابلو خریداری می‌کنید و اعلام این عدد صرفا برای اطلاع معامله‌گران است.

دقت کنید که قیمت صندوق‌های قابل معامله که روزانه در بورس معامله می‌شوند توسط عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. بنابراین ممکن است بالاتر و یا پایین‌تر از NAV معامله شوند، این مساله از ریسک‌های صندوق‌­های قابل‌معامله است.

خالص ارزش دارایی یا ناو (NAV) دارا یکم

خالص ارزش دارایی یا NAV صندوق دارا یکم در سایت tsetmc

آیا NAV فاکتوری مهم برای انتخاب یک صندوق سرمایه­‌گذاری است؟

همان‌طور که اشاره شد NAV صندوق‌های سرمایه‌گذاری از فاکتورهایی است که باید به آن توجه شود، اما برای خرید یک صندوق باید مسائل مهم‌تری را مدنظر داشت. اینکه هدف شما از سرمایه‌گذاری چیست؟ میزان ریسک‌پذیری شما چقدر است؟ بازدهی صندوق در دوره‌های مختلف چقدر بوده است؟

مهم‌تر از همه چیز پیشینه‌ی صندوق است. توصیه‌ ما این است که سراغ صندوق‌های تازه تاسیس نروید، زیرا داده‌های زیادی از آنها موجود نیست. بازدهی صندوق را در دوره‌های صعودی، رکودی و نزولی بررسی کنید. سعی کنید در دوره‌های صعودی به دنبال صندوق‌هایی بروید که بازدهی بهتری از شاخص داشته‌اند. در دوره‌های رکودی و نزولی نیز صندوق‌هایی را انتخاب کنید که دارایی‌های شما را حفظ می‌کنند، حتی می‌توانید سراغ صندوق‌های درآمد ثابت با سود تضمین شده بروید.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری برای افراد غیرحرفه‌ای و حتی معامله‌گران حرفه‌ای که وقت چندانی ندارند، گزینه‌ای بسیار مناسب هستند. اما لازم است هنگام انتخاب آنها تمام جوانب را بررسی کنید و یا از افراد متخصص کمک بگیرید. به عنوان نکته‌ی آخر داده‌های صندوق­‌های سرمایه‌گذاری را می‌توانید در سایت فیپیران مشاهده و بررسی کنید.

سوالات متداول

اگر بدهی‌های یک صندوق را از دارایی‌های آن کم کنیم ارزش خالص دارایی یک صندوق بدست می‌آید. با تقسیم این عدد بر تعداد واحدهای صندوق، NAV صندوق به ازای هر واحد محاسبه خواهد شد.

برای خرید یک صندوق باید مبلغی به اندازه NAV صدور بپردازید. NAV صدور برابر با ارزش خالص دارایی صندوق به علاوه‌ی تمام هزینه‌ها و کارمزدهایی است که در هنگام خرید صندوق اعلام می‌شود.

NAV ابطال مبلغی است که هنگام فروش صندوق به شما پرداخت می‌شود. این مبلغ کمی کمتر از NAV صندوق و با کسر کارمزد است. البته در ایران برای اکثر صندوق‌ها NAV ابطال با ارزش خالص درایی صندوق برابر است.

عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام چیست؟

عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام

آیا می دانید چه عواملی باعث افزایش قیمت سهام می شود و عوامل موثر بر قیمت سهام چیست؟ اگر بخواهیم در مورد عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام صحبت کنیم، موارد بسیاری وجود دارد که حتما باید عنوان شوند، ولی در این مطلب قصد داریم بیشتر به عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام که نقش اساسی تری در روند قیمتی سهام ها در بورس دارند بپردازیم و مهم ترین عوامل موثر در افزایش قیمت سهام را بررسی کنیم، بنابراین اگر در بازار بورس فعالیت دارید و یا علاقه دارید یاد بگیرید که قیمت سهام از چه فاکتورهایی تاثیر می پذیرد، اینجا آموزش داده ایم که عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام چیست و کدام اهمیت و تاثیر بیشتری بر قیمت سهام در بورس دارد.

عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام

عوامل بسیاری بر نوسانات قیمتی در بورس سهام تاثیرگذارند؛ عواملی مانند وضعیت اقتصادی و مالی کشور و شرکت­ ها که تا حد زیادی قابلیت اندازه گیری دارند ولی بعضی اوقات امکان دارد اتفاقاتی رخ دهد که تاثیر بسیاری بر نوسانات قیمت بازارهای مالی یک کشور بگذارد که از پیش قابل پیش بینی و اندازه گیری نبوده­ اند. اتفاقاتی همانند جنگ، افزایش یا کاهش شدید نرخ ارز، تحریم و … که به چنین اتفاقاتی که غیر قایل کنترل و اندازه گیری هستند، به اصطلاح ریسک سیستماتیک می گویند.

درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.

اما به صورت کلی برای انتخاب سهام شرکت و سرمایه گذاری در آن باید بدانید کدام سهم ارزش خرید را دارد؟ چه عواملی بر قیمت سهام شرکت ها موثر هستند؟ یکی از نکته هایی که حائز اهمیت می باشد این است که آیا بایستی کل پس انداز خود را به خرید سهام یک شرکت تخصیص دهید؟ معامله سهام از نکات خاصی برخوردار است که باید در زمان سرمایه گذاری به آن ها توجه داشته باشید تا بتوانید سرمایه گذاری موفقی را تجربه کنید. در این مقاله از دو منظر تکنیکال و بنیادی، عوامل موثر بر قیمت سهام در بورس را مورد بررسی قرار داده ایم.

عوامل تکنیکال موثر در قیمت سهم در بورس

تحت شرایطی که تنها عوامل اساسی قیمت سهام را تعیین می کردند، اوضاع ساده تر می شد. عوامل تکنیکال ترکیبی از شرایط خارجی هستند که میزان عرضه و تقاضای سهام شرکت را تغییر می دهند. بعضی از آن ها به شکل غیرمستقیم تاثیر دارد. برای مثال رشد اقتصادی به صورت غیرمستقیم به رشد درآمد کمک شایانی می کند. در این بخش ۶ مورد از عوامل تکنیکال که در قیمت سهام تاثیرگذارند را بیان کرده ایم؛

۱) احساسات بازار : احساسات بازار به طور فردی و جمعی به روانشناسی فعالان بازار اشاره دارد و این عامل می تواند جزو حساس ترین عوامل موثر بر قیمت سهام باشد. احساسات در بازار معمولا ذهنی، طمعکارانه و لجبازی است. برای مثال شما می توانید در مورد چشم انداز رشد سهام یک قضاوت قاطعانه ارائه دهید و حتی این امکان وجود دارد که پیش بینی های شما در آینده درست باشد، ولی در این بین بازار امکان دارد با متمرکز شدن بر روی یک خبر به صورت مصنوعی سهام را بالا و پایین نگه دارد.

۲) تورم : تورم هم از دیدگاه تکنیکال و هم از دیدگاه بنیادی جزو عوامل حائز اهمیت و تاثیرگذار بر قیمت سهام می باشد. از نظر تاریخی، تورم کم موجب ضرب های زیاد و تورم زیاد ضرب های کم می شود. از طرفی تورم به صورت کلی برای سهام مضر است، چرا که بیانگر از دست دادن قدرت قیمت گذاری برای شرکت هاست.

۳) قدرت اقتصادی بازار : بعضی از شرکت های سرمایه گذاری شناخته شده این طور استدلال می کنند که ترکیبی از جنبش فاکتورهای اصلی سرمایه گذاری های کل بازار در مقابل عملکرد فردی شرکت، اکثریت حرکت سهام را تعیین می کند. تحقیقات ثابت کرده است که عوامل اقتصادی بازار ۹۰ درصد آن را تشکیل می دهند. برای مثال داشتن یک چشم انداز منفی ناگهانی برای یک سهام خرده فروشی معمولا به سهام دیگر خرده فروشی صدمه می زند، به این خاطر که تقاضا برای کل بخش را کم می کند.

۴) معاملات اتفاقی : معاملات اتفاقی در واقع خرید یا فروش سهام است که انگیزه آن به غیر از اعتقاد به ارزش ذاتی سهام است. این معاملات شامل معاملات اجرایی است که معمولا از پیش برنامه ریزی شده یا به وسیله اهداف سهام صورت می پذیرند.

۵) روندها : معمولا سهام ها به سادگی مطابق با روند کوتاه مدت حرکت می نمایند و از طرفی سهامی که در حال صعود است می تواند حرکت را جمع کند، چرا که محبوبیت سهام را افزایش می یابد و از طرف دیگر سهام گاهی در یک روند برخلاف آن رفتار می کند و آنچه را بازگشت به متوسط می نامد انجام می دهد.

۶) نقدینگی : نقدینگی جزو عوامل خیلی مهم برای تاثیرگذاری روی قیمت سهم است که بعضا کم ارزش هستند که به میزان علاقه یک سرمایه گذار خاص از طرفی سرمایه گذاران اشاره دارد. حجم معاملات نه تنها تابع نقدینگی است بلکه، تابعی از ارتباطات شرکتی نیز می باشد. سهام های کلان از نقدینگی بالایی برخوردارند همچنین به خوبی نیز دنبال می شوند و به شدت خرید و فروش می شوند.

عوامل بنیادی موثر در قیمت سهم در بورس

۱) طرح‌ های توسعه شرکت برای آینده : هر اندازه طرح‌ های توسعه‌ ای در یک شرکت بیشتر باشد، بیانگر رشد و پویایی آن شرکت است. لذا وجود طرح‌ های توسعه‌ ای، می‌ تواند یکی از نشانه‌ های ارزنده بودن سهام شرکت باشد. البته بایستی هدف از انجام طرح توسعه‌ ای در شرکت و میزان تاثیر آن در فروش و سوددهی شرکت، به صورت کامل بررسی شود، چرا که همه طرح های توسعه‌ ای به یک اندازه در شرکت موثر واقع نمی شوند، به عنوان مثال طرح‌ هایی که برای تعویض ماشین‌ آلات فرسوده یک شرکت اجرایی می شود، در قیاس با طرح‌ هایی که با هدف راه‌ اندازی خطوط تولید جدید اجرا می شود، تاثیر کمتری در میزان سوددهی شرکت خواهند داشت.

۲) سوددهی شرکت و ثبات آن : بی شک اصلی ترین انگیزه یک سرمایه‌ گذار از خرید سهام شرکت، به دست آوردن سود می باشد. برای یک سرمایه‌ گذار حائز اهمیت است که شرکتی که سهامش را خریداری کرده، بتواند عملکرد مناسبی داشته و سود چشمگیری در پایان سال کسب کند. البته باید در نظر داشت که تداوم روند سوددهی نیز بسیار حائز اهمیت است، به این خاطر که از دید سرمایه‌ گذاران، شرکتی که تنها در یک دوره سود مناسبی به دست می آورد، ولی نمی تواند این روند را حفظ کند، نمی تواند برای سرمایه گذاری گزینه مناسبی به حساب آید.

نکته دیگر این که شرکت‌ ها، در سالیان آغازین فعالیت خود، سوددهی زیادی ندارند و رفته رفته روند سوددهی آن ها بهتر می شود که لازم است سرمایه‌ گذاران این موضوع را در نظر داشته باشند و با دید بلندمدت، سوددی شرکت را مورد بررسی قرار دهند.

۳) میزان شناوری سهم : هر چقدر تعداد بیشتری از مردم، سهامدار یک شرکت باشند، وضعیت آن سهم بهتر خواهد بود، چرا که اولا همیشه خریداران و فروشندگان بسیاری برای سهم وجود دارد و همچنین امکان نقدشوندگی سهم در بورس نیز بیشتر می شود و ثانیا قابلیت دستکاری قیمت سهم به وسیله گروهی خاص از سهامداران، کاهش پیدا می کند. به آن قسمت از سهام شرکت که در اختیـار تعداد زیادی سرمایه‌ گذاران قرار دارد، سهام شناور آزاد می گویند.

عوامل موثر بر قيمت سهام

۴) ترکیب سهامداران شرکت سهامی : وجود بعضی نهادها و سازمان‌ های بزرگ به عنوان سهامداران عمده یک شرکت، می‌ تواند به عنوان نقطه قوت برای سهام آن شرکت به حساب آید، چرا که سهامداران عمده در شرایط خاص می‌ توانند با حمایت از سهم، مانع از افت قیمت سهام و در نهایت، ضرر و زیان سهامداران شوند. البته باید در نظر داشته باشید که وجود سازمان‌ ها و نهادها در ترکیب سهامداری یک شرکت، الزاما به معنی حمایت آنان از سهم نخواهد بود و می بایست عملکرد گذشته سهامداران عمده در این مورد ارزیابی شود.

۵) نقدشوندگی سهام شرکت : همان طور که گفتیم یکی از قابلیت های یک دارایی خوب، این است که نقدشوندگی بالایی داشته باشد. سهام نیز به عنوان یک دارایی، از این قاعده پیروی می کند و طبیعتا سهامداران انتظار دارند هر زمان که دوست داشتند، بتوانند سهام خود را به فروش برسانند و پول نقد خود را دریافت کنند. در این راستا می توان گفت که هر اندازه حجم معاملات، دفعات معامله و تعداد سهام معامله شده یک شرکت در بورس بیشتر باشد، بیانگر نقدشوندگی بالاتر آن سهم خواهد بود.

۶) وضعیت دارایی‌ و بدهی‌ های شرکت : با بررسی صورت‌ های مالی اساسی شرکت از جمله ترازنامه، می‌ توان به شناخت خوبی از وضعیت مالی شرکت و به ویژه میزان دارایی‌ ها و بدهی‌ های آن رسید. طبیعتا برای سهامدار، به عنوان شخصی که به نسبت سهامش مالک شرکت به حساب می آید، این موضوع بسیار مهم است که شرکت، چه دارایی‌ هایی در اختیار دارد، به چه میزان بدهی دارد و آیا طبق این حجم دارایی و بدهی، سهام شرکت می تواند برای خرید گزینه مناسبی به حساب آید یا خیر؟ با بررسی ترازنامه و سایر صورت‌ های مالی شرکت، می‌توان این اطلاعات را مورد بررسی قرار داد.

۷) نسبت قیمت به درآمد سهم یا همان نسبت P/E : نسبت P به E از تقسیم کردن قیمت سهم به سود سالیانه سهم حاصل می شود. به عنوان مثال دو شرکت الف و ب را که هر دو در صنعت ساختمان هستند و در بیشتر شرایط هم با هم یکسان اند، در نظر بگیریـد؛ چنانچه سود سهام هر دو شرکت در پایان سال ۱۰۰ تومان باشد، ولی قیمت سهام شرکت الف در بورس ۵۰۰ تومان و قیمت سهام شرکت ب، ۱۰۰۰ تومان، شما چه نتیجه ای می گیرید؟ طبیعتا نخستین چیزی که به ذهنتان خطور می کند این است که با فرض تداوم روند سوددهی، شرکت “الف” پس از ۵ سال، می تواند اصل سرمایه سهامداران خود را از محل سود سهام، تامین کند و این در حالی است که این مدت در شرکت “ب”، ۱۰ سال خواهد بود، لذا به احتمال زیاد شرکت “الف” در قیاس با شرکت “ب”، وضعیت مناسب تری دارد.

به صورت معمول در شرایط یکسان، هر اندازه نسبت P به E یک شرکت در قیاس با دیگر شرکت‌ های موجود در آن صنعت کم تر باشد، بیانگر ارزنده بودن سهم می باشد. همین طور با بررسی نسبت P به E یک شرکت و قیاس آن با نسبت P به E دیگر شرکت‌ های فعال در آن صنعت، می‌ توان دریافت که آیا قیمتی که هم اکنون برای سهم مذکور در بورس تعیین شده، قیمت مناسبی است یا خیر؟ البته این را نیز نباید از خاطر ببرید که نسبت P به E تنها یکی از معیارهای ارزیابی سهم است و نباید به تنهایی و بدون در نظر گرفتن دیگر معیارها، ملاک تصمیم‌ گیری قرار گیرد.

۸) رقابتی یا انحصاری بودن صنعت : در حقیقت نوع محصول یا خدماتی که به وسیله شرکت‌ ها ارائه می‌ شود هم در سوددهی شرکت بسیار موثر است. بعضی از شرکت‌ ها محصولات انحصاری تولید می‌ کنند و بازار تضمین شده‌ ای دارند، ولی بعضی دیگر برای فروش محصولات و خدمات خود در بازار رقابت می‌ کنند.

شرکت‌ هایی که بازار انحصاری دارند به صورت معمول به منظور فروش محصولات خود با مشکلی روبرو نخواهند بود و سوددهی مناسبی نیز به همراه خواهند داشت. دیگر شرکت‌ ها نیز با توجه به تبلیغات و رقابتی که دارند، می‌ توانند روند سودآوری خود را بهبود ببخشند. بنابراین بررسی نوع رقابت برای فروش فاکتورهای اصلی سرمایه گذاری محصولات در زمان حال و آینده بسیار حائز اهمیت می باشد.

۹) میزان عرضه و تقاضا برای محصولات : اگر یادتان باشد در سالیان نه چندان دور صنعت مسکن و ساخت و ساز رونق بسیاری داشت و در آن شرایط صنایع مرتبط با بخش مسکن مانند صنعت سیمان و یا کاشی و سرامیک به دلیل تقاضای بالا برای محصولاتشان سوددهی خوبی را به همراه داشتند. در بازه‌ های زمانی گوناگون نیز، بسته به شرایط این امکان وجود دارد که تقاضا برای محصولات صنعت خاصی افزایش پیدا کند و این امر می‌ تواند به افزایش فروش بعضی شرکت‌ ها منجر شود و در نهایت سهام آن‌ ها نیز با افزایش قیمت روبرو شود.

همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام در بورس ایران را از دو منظور تکنیکال و بنیادی با یکدیگر مورد بررسی قرار دادیم.

اگر به بازار ارزهای دیجیتال نیز علاقه دارید و دوست دارید عوامل تعیین کننده قیمت بیت کوین را نیز یاد بگیرید، از این مطلب بهتر در اینترنت گیرتان نمی آید.

به نظر شما مهم ترین عوامل تاثیر گذار در قیمت سهام در حال حاضر چیست؟

تاثیر جنگ روسیه و اوکراین بر بورس تهران چیست؟

تاثیر جنگ روسیه و اوکراین بر بورس تهران چیست؟

امین صالحی، مدیر تحلیل و سرمایه‌گذاری کارگزاری ایساتیس پویا، تاثیر جنگ روسیه و اوکراین بر بورس تهران را تشریح کرد.

امین صالحی در گفت‌وگو با شهر بورس، درباره تاثیر جنگ روسیه و اوکراین بر بورس تهران، اظهار داشت: به سبب افزایش قیمت نفت، جنگ بین روسیه و اوکراین بر روی نمادهای پالایشی تاثیر مثبت و به جهت افزایش قیمت گاز هاب اروپایی بر شرکت‌های پتروشیمی، تاثیر منفی دارد و می‌تواند به افزایش بهای تمام شده شرکت‌های پتروشیمی منجر شود. این موضوع، فاکتور مخربی به حساب می‌آید.

وی درباره وضعیت بازار سرمایه، گفت: معاملات بورس این روزها نوسانی دنبال می‌شود که این شرایط خوشایند معامله گران حرفه‌ای، نوسان گیران و بازارگردان‌ها است. در روند خنثی، سهامداران خرد و مبتدی به دلیل ورود و خروج‌های متعدد اکثراً با زیان‌های بسیاری روبه‎رو می‌شوند.

مدیر تحلیل و سرمایه‌گذاری کارگزاری ایساتیس پویا افزود: ابهامات موجود باعث بی‌رمقی بازار شده است. بورس از سال گذشته روند نزولی داشته و ارزش معاملات نیز افت چشم‌گیری داشت. در اسفندماه همواره عرضه‌ها در بازار افزایش می‌باید که عوامل متعددی بر این موضوع تاثیر می‌گذارد.

امین صالحی در مورد سایر فاکتورهای تأثیرگذار بر روی فاکتورهای اصلی سرمایه گذاری بورس، یادآور شد: فضای سیاسی مبهم از سالیان گذشته بر روی بازار سایه افکنده است. لایحه بودجه 1401، انتظارات اهالی بازار سرمایه را برآورده نکرد و فاصله اندک پی بر ای اوراق بدون ریسک در مقایسه با پی بر ای صنایع بنیادی بازار، اتفاق مثبتی به حساب نمی‌آید. سهامداران از دولت انتظار دارند که نسبت به حمایت از بورس اقدام کند.

تاثیر جنگ روسیه و اوکراین بر بورس تهران چیست؟

وی عنوان کرد: حمایت نیز می تواند از طریق کاهش نرخ بهره و یا ایجاد جذابیت برای سرمایه گذاری در سهام اتفاق بیفتد. تراز در حال حاضر به نفع اوراق بدون ریسک است که می‌تواند یکی از عوامل اصلی نوسانات بورس به حساب بیاید.

این کارشناس بازار سرمایه در مورد ورود استقلال و پرسپولیس به بازار سرمایه، گفت: استقلال و پرسپولیس دارای زیان انباشته بودند، اما در صورت‌های مالی جدید، پرسپولیس سود ده بوده و استقلال زیان ده است.

مدیر تحلیل و سرمایه‌گذاری کارگزاری ایساتیس پویا افزود: شرایط سرخابی‌ها با سایر سهام بازار متفاوت است و ابهامات زیادی پیرامون آنها وجود دارد. در بازار فرابورس، شرکت‌های زیان ده پیش از این هم وارد بازار سرمایه شده‌اند. نکته مثبت ورود استقلال و پرسپولیس به بازار سرمایه، شفافیت مالی این باشگاه به حساب می‌آید و بیشتر به نفع آنهاست.

امین صالحی در پاسخ به این سؤال که «وضعیت بورس در سال 1401 چطور خواهد بود؟»، گفت: در صورتی که ابهامات و ریسک‌های سیستماتیک از بین بروند، انتظارات تورمی نیز به شدت کاهش پیدا می‌کند. این اتفاق، رکود در بازارهای مالی را در پی خواهد داشت

وی یادآور شد: مسئله‌ای که به بازار سرمایه جذابیت می‌دهد، افت آن در حدود یک و نیم سال اخیر است. در این شرایط، نقدینگی می‌تواند وارد بورس شده و نوساناتی را در آن ایجاد کند. با توجه به بودجه سال آینده، پیش‌بینی می‌شود بورس در 1401 نیز روندی نوسانی داشته باشند و بازارهای موازی نیز دارای رکود باشند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.