کندل استیک Hammer چیست؟
نکات کلیدی Hammer چیست و چه کاربردی در ترید ارز دیجیتال دارد؟
Hammer یک الگوی قیمت در نمودار کندل استیک است که هنگامی رخ می دهد که یک سهام یا ارز به طور قابل توجهی پایین تر از قیمت بازشدهی خود عمل می کند، اما در مدت زمان نزدیک به قیمت باز شدن تجمع می کند. این الگو کندل استیک به شکل چکش تشکیل می شود که در آن سایه پایین حداقل دو برابر اندازه بدنه است. بدنه کندل تفاوت بین قیمت باز و بسته را نشان می دهد ، در حالی که سایه قیمت های پایین و بالا را نشان می دهد.
نکات کلیدی Hammer
- Hammer ها دارای بدنهی کوچک و سایه بلند پایین هستند.
- Hammer پس از کاهش قیمت رخ می دهد.
- کندل استیک Hammer نشان می دهد که فروشندگان در این دوره به بازار آمده اند اما با بسته شدن فروش ، جذب شده و خریداران قیمت را به نزدیک قیمت باز شدت آورده اند.
- بسته شدن می تواند در بالا یا پایین قیمت باز شده باشد ، اگرچه باید نزدیک باشد تا بدنه کوچک باقی بماند.
- سایه پایین باید حداقل دو برابر ارتفاع بدنه باشد.
- کندل استیک های Hammer نشان دهنده تغییر بالقوه قیمت در روند صعودی است. به دنبال Hammer باید قیمت شروع به افزایش کند. این را تأیید می گویند.
کندل استیک Hammer به شما چه می گوید؟
Hammer پس از سقوط قیمت رخ می دهد و این نشان می دهد بازار در تلاش است تا کف آن را تعیین کند.
Hammer ها نشان دهنده یک کاپیتولاسیون بالقوه توسط فروشندگان برای تشکیل یک کف ، همراه با افزایش قیمت برای نشان دادن یک برگشت بالقوه در جهت قیمت است. این اتفاق در طول یک دوره اتفاق می افتد ، جایی که قیمت پس از باز شدن افت می کند اما سپس دوباره بسته میشود تا نزدیک قیمت روز باز شود.
Hammerها وقتی بیشتر از قبل موثر می باشند که کندل در حال کاهش داشته باشند.
Hammer باید شبیه “T” باشد. این نشان دهنده احتمال وجود کندل Hammer است. کندل استیک Hammer تا زمانی که تأیید نشود ، قیمت معکوس را نشان نمی دهد.
اگر کندل استیک زیر Hammer بالاتر از قیمت بسته شدن Hammer بسته شود ، تأیید صورت می گیرد. در حالت ایده آل ، این کندل تأیید خرید زیادی را نشان می دهد. معامله گران کندل استیک معمولاً به دنبال وارد شدن به موقعیت های بلند یا خروج از موقعیت های کوتاه در طول یا بعد از کندل تأیید هستند. برای کسانی که موقعیت های جدید طولانی دارند ، می توان ضرر توقف را در زیر سایه Hammer قرار داد.
Hammer ها معمولاً به صورت جداگانه حتی با تأیید استفاده نمی شوند. معامله گران به طور معمول از تجزیه و تحلیل قیمت یا روند یاشاخص های فنی برای تأیید بیشتر الگوهای کندل استیک استفاده می کنند.
كندل و سایه کندل چيست؟ و چه مزايايي دارد!
در تحلیل نکنیکالِ بازارهای سرمایه همچون بورس و فارکس بررسی دقیق کندلها و سايه كندلها یکی از راهگشاترین انتخابها برای گرفتن سیگنال و انجام بهترین معامله است. ما در این مقاله قصد داریم به برررسی دقیق و ارائه نکات کلیدی در خصوص کندلها و خصوصا سایههای کندلها بپردازیم؛ پس در اين مقاله آموزشي با سایت تريد همراه باشيد!
متاسفانه بسیاری از افرادی که به تازگی وارد فضاي معاملهگری در بازارهای سرمایه شدهاند، تنها از نمودار های حطی استفاده میکنند، البته این کار از این جهت که نویز های بازار را حذف میکند مفید است اما تحلیلها و نكات بسيار مهمي در معامله را از دست ميدهند.
نمودارهاي شمعي يا كندل چيست؟
يكي از اين نكات حائز اهميت بحث حجم معاملات است، همچنين براي روانشناسي بازار و عملكرد معاملهگران خرد و كلان نيز ميتوان از نمودارهاي شمعي يا كندل ها استفاده كرد. نمودارهاي شمعي يا كندلها به خودي خود سيگنالهاي معاملاتي بسيار خوبي ارائه ميكنند.
نمودارهای شمعی داراي سه بخش هستند؛ بدنه، سایهي قسمت بالایی آن و سایهي پایینی. در كندل، بدنه با حركت مثبت معمولاً به رنگ سبز و بدنه كندل با كاهش قيمت به رنگ قرمز نشان داده میشود لازم به ذكر است كه ايم موارد بستگی به نرمافزار و تنظيمات مورد استفاده شما دارد.
هر چه بدنه شمع بلندتر باشد، ناشي از قدرت و توان گاوها و خرسها در آن تايم فريم معاملاتي در بازار است. همچنین خطی که در ضلع بالايي و پاييني مستطيل کندل قرار دارد، نشاندهنده بیشترین و کمترین قیمت سهام است که به آن سایه يا shadow میگویند.
سایه یا shadow
همانطور که در تصوير بالا مشاهده ميفرماييد، به خطی که از ميانهي کندل رد شده است اصطلاحا سایه گفته میشود. به طور خلاصه یک کندل معاملاتی زمانی دارای سایه میشود که قیمت در محدودهای خارج از شروع و پایان معامله حرکت کرده باشد. همچنین زمانی که یک کندل سایه نداشته باشد حکایتگر آن است که معاملهگران بسیار به روند بازار و قیمت مطمئن بودهاند. پس در نتیجه وجود یا عدم وجود سایه و طول و جایگاه قرارگیری آن دادههای بسیار ارزشمندی را به معاملهگران ارائه میدهد که میتوانند از آن برای انجام بهترین و پرسودترین معامله استفاده کنند.
از سايهها استفاده هاي فراواني در كسب سيگنال معاملاتي ميشود، كه در ادامه به آن ميپردازيم:
کاربرد shadow در تحلیل تکنیکال بازار فارکس
همانطور که بالاتر بیان شد خیلی از افراد فکر میکنند صرفا بدنه كندل حاثز اهمیت است و سایه آن اهمیت زیادی ندارد که البته این تصور درستی نیست زیرا که سیکلهای قیمتی فراوانی را میتوان دید که نشاندهنده لزوم اهمیت و دقت به سایههای کندلهای معاملاتی است. در ادامه به این کاربرد های مثبت میپردازیم همچنین شما میتوانید این مقاله به زبان اصلی را در وبسایت fxstreet مطالعه کنید:
الگوی کندلهای دوجی
ژاپنیها هنگام مواجه شدن با الگوی دوجی، میگویند بازار “خسته” شده است. كندل دوجی همچنین بدان معنی است که بازار از یک کیفیت در حال نغییر به حالت خنثی رسیده است. به اصطلاح گفته می شود که این روند کند شده است- اما این به معنای برگشت سریع قیمت در چارت معاملاتی نیست! این نوع نگاه یک اشتباه در تفسیر این الگو است روش معامله با الگوی کندل چکش که منجر به گرفتن سیگنالهای نادرست از این کندل میشود می شود.
الگوی هارامی و اثرات این سایهها در تحلیل تکنیکال
در این الگو، هارامی یا الگوی معکوس به شکلی است که بدنهی کندل آخر بدنه کوچک است و کاملاً در محدوده بدن شمع بزرگتر قبلی قرار دارد. این شکل گیری نشان می دهد که روند قبلی در حال پایان است. هرچه کندل دوم کوچکتر باشد، سیگنال برگشت نیز قویتر است.
در نمودارهای فارکس، سایه های کندل معمولاً مرز ها و سایه های شمع قبلی را نمی شکند. الگوی هارامی می تواند صعودی یا نزولی باشد، اما همیشه باید كندل قبلی آن را تأیید کند. یک معیار مهم در یک نمودار فارکس (در مقابل چارت قيمتي بازارهايي غیر از FX مانند فلزات گرانبها يا بورس) این است که شمع دوم باید رنگ متفاوتی نسبت به شمع و روند قبلی داشته باشد. تصویر سمت راست یک هارامي نزولی را نشان می دهد که توسط یک روند صعودی و یک كندل ثابت تأیید شده است. شمع قبلی كه لزوما بزرگتر است، جهت مشخصی را نشان می دهد ولي وقتي که تردید معاملهگران بازار بر روی نمودار در اين الگو نمايان شد، نیاز به بررسي دقيق اینکه بازار از حالا به کجا می رود، وجود دارد. تصوير سمت چپ هم يك هارامي صعودي است كه يك كندل كوچك در محدودهي داخلي كندل نزولي قبلي است.
الگوي كندل چكش
الگوهای نسبتا کمی وجود دارد که در آن سایه ها نقش فوقالعاده مهمی نسبت به بدنه كندل بازی میکنند. یکی از آنها الگوي چکش است(Hammer) که از یک شمع و معمولا يك سايه تشکیل شده است.
علت نامگذاري براي اين كندل چيست؟
به این دلیل چكشي نامیده میشود که ژاپنیها می روش معامله با الگوی کندل چکش گویند بازار در حال تلاش برای ایجاد يك پایگاه قيمتي است. یک چکش بصورت تصویری نشان می دهد که بازار در نزدیکی بالاترین سطح خود باز شده است، در طول تايم فريم تغيير وجود داشته است، سپس با شدت زيادي روند تغييرات عوض شده و دوباره بازيابي قيمت صورت گرفته و در نهايت خیلی بالاتر از پایین ترین حدي كه به آن رسيده است بسته شده.
یک الگوي چکشي کامل در بازار مالي فارکس مانند سایر بازارها است: دم آن باید دو برابر طول بدنه و بدنهي آن نزدیک یا بالای شمع باشد. این بدان معناست که می تواند سایه بالایی محدودي هم داشته باشد، اما باید بسیار کوچکتر از سایه پایینی باشد. هرچه بدن کوچکتر و دم سايه بلندتر باشد، تفسیر چکش به عنوان یک سیگنال صعودی معقولتر و قابل توجه تر است. معیار مهم دیگر رنگ بدنه است: اين می تواند صعودی یا نزولی باشد.
اکثر الگوها دارای انعطاف پذیری هستند بنابراین برای نشان دادن همه تغییرات احتمالی به تصاویر بیشتری نیاز است. این همان چیزی است که ما سعی می کنیم در بخش پرسش و پاسخ صفحه اينستاگرام تريدرنووا انجام دهيم، با مراجعه به پيج ما به طرح سوالات خود اقدام كنيد. همچنين ما با رفع اشكالات معاملاتي شما در سريعترين زمان ممكن تلاش ميكنيم خدمات خود را گسترش دهيم. به یاد داشته باشید: تمرین یکی از عوامل موفقیت در معاملات فارکس است.
الگوهای تک کندلی
حالا که الگوهای اصلی کندل مانند فرفره، ماروبوزو و دوجی را یاد گرفتید، بیایید ببینیم که چطور میتوانیم الگوهای تک کندلی را تشخیص دهیم.
وقتی این الگوها روی نمودار ظاهر میشوند، نشاندهندهی برگشت احتمالی بازار هستند.
در ادامه 4 الگوی کندل ژاپنی اصلی را میبینید:
چکش (Hammer) و مرد روش معامله با الگوی کندل چکش دارآویز (Hanging Man)
الگوهای چکش و مرد دارآویز کاملاً شبیه هم هستند، اما با توجه به حرکت قیمت گذشته معنای متفاوتی دارند.
هر دو الگو، بدنهی کوچک (مشکی یا سفید)، سایهی پایینی بلند و سایهی بالایی کوتاه دارند. سایهی بالایی ممکن است وجود نداشته باشد.
الگوهای چکش و مرد دارآویز چکش، مرد دارآویز
چکش یک الگوی برگشتی صعودی است که در طول یک روند نزولی شکل میگیرد. دلیل نام گذاری آن این است که بازار دارد کف بازار را میکوبد و میسازد.
وقتی قیمت در حال کاهش است، چکشها میگویند که کف نزدیک است و به زودی قیمت دوباره افزایش مییابد.
سایهی پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان قیمت را پایین کشیدند، اما خریداران توانستند بر این فشار فروش غلبه کنند و قیمت را نزدیک به قیمت باز شدن، ببندند.
اما تنها به این دلیل که یک چکش را در یک روند نزولی دیدهاید، نباید به صورت خودکار یک سفارش خرید قرار دهید! پیش از تصمیمگیری، به تأییدیههای صعودی بودن بیشتری نیاز دارید.
یکی از این تأییدیهها میتواند یک کندل سفید باشد که در سمت راست چکش، قیمت بسته شدن بالاتری از قیمت باز شدن داشته باشد.
معیارهای تشخیص یک چکش:
- سایهی بلند پایینی تقریباً دو یا سه برابرِ طولِ بدنهی اصلی است.
- سایهی بالایی کوچک است یا اصلاً وجود ندارد.
- بدنهی اصلی در انتها و بالای روش معامله با الگوی کندل چکش محدودهی معاملاتی شکل میگیرد.
- رنگ بدنهی اصلی مهم نیست.
مرد دارآویز یک الگوی برگشتی نزولی است که میتواند نشاندهندهی یک سطح مقاومت قوی یا سقف باشد.
وقتی قیمت در حال افزایش است، اگر یک مرد دارآویز تشکیل شود، یعنی تعداد فروشندگان کمکم از تعداد خریداران بیشتر میشود.
سایهی پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان در طول دورهی معاملاتی بازار، قیمت را پایین کشیدهاند.
خریداران نیز توانستند کمی قیمت را بالا بکشند، اما تنها موفق شدند آن را نزدیک به قیمت باز شدن، ببندند.
این به ما هشدار میدهد، چون نشان میدهد که دیگر خریداری باقی نمانده که تحرک لازم را ایجاد کند و قیمت را بالا بکشد.
معیارهای تشخیص مرد دارآویز
- سایهی پایینی بلند تقریباً دو یا سه برابرِ طولِ بدنهی اصلی است.
- سایهی بالایی کوچک است یا اصلاً وجود ندارد.
- بدنهی اصلی در انتها و بالای محدودهی معاملاتی شکل میگیرد.
- رنگ بدنهی اصلی مهم نیست، اگرچه بدنهی مشکی سیر نزولی بیشتری نسبت به بدنهی سفید دارد.
چکش معکوس (Inverted Hammer) و ستاره ثاقب (Shooting Star)
الگوی چکش معکوس و ستارهی ثاقب نیز دقیقاً شبیه هم هستند. تنها تفاوت بین آنها صعودی یا نزولی بودن روند است.
یک چکش معکوس یک کندل برگشتی صعودی است.
یک ستارهی ثاقب، یک کندل برگشتی نزولی است.
هر دو کندل، بدنهی اصلی کوچک (توپر یا توخالی)، سایهی بالایی بلند و سایهی پایینی کوچک دارند. سایهی پایینی میتواند وجود نداشته باشد.
چکش معکوس و ستارهی ثاقب چکش معکوس، ستارهی ثاقب
اگر چکش معکوس در زمان افت قیمت شکل گیرد، احتمالاً یک برگشت رخ میدهد. سایهی بالایی بلند نشان میدهد که خریداران سعی کردهاند قیمتهای بالاتری را پیشنهاد دهند.
با این وجود، فروشندگان متوجه قصد خریداران شدند و با گفتن “فکر کردی!”، دوباره تلاش کردند قیمت را پایین بکشند.
خوشبختانه، خریداران صبحانهی مفصلی خورده بودند و توانستند دورهی معاملاتی بازار را نزدیک به قیمت باز شدن، ببندند.
از آنجایی که فروشندگان نتوانستند قیمت را پایینتر بکشند، یعنی هر کسی که قصد فروش داشته، توانسته بفروشد.
و اگر دیگر فروشنده نداشته باشیم، پس چه کسی باقی مانده؟ خریداران.
ستارهی ثاقب یک الگوی برگشتی نزولی است که دقیقاً شبیه چکش معکوس است، اما زمانی که قیمت در حال افزایش باشد، شکل میگیرد.
شکل آن نشان میدهد که قیمت باز شدن بسیار پایین بوده، افزایش یافته اما دوباره به کف برگشته است.
این یعنی خریداران سعی کردند قیمت را بالا بکشند، اما فروشندگان وارد میدان شده و آنها را شکست دادند. این یک علامت قطعی نزولی است، چون همهی خریداران کشته شده و دیگر خریداری باقی نمانده است.
تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته
تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روشهای تحلیلی برای پیشبینی آینده سهام، نوسانگیری و رسیدن به درآمد از بازار بورس است. این روش از نمودارها، اندیکاتورها و اسیلاتورهای زیادی تشکیل میشود. اما در این بین سه نمودار خطی، کندل استیک و میلهای بیشترین کاربرد را دارند.
-->
تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روشهای تحلیلی برای پیشبینی آینده سهام، نوسانگیری و رسیدن به درآمد از بازار بورس است. این روش از نمودارها، اندیکاتورها و اسیلاتورهای زیادی تشکیل میشود. اما در این بین سه نمودار خطی، کندل استیک و میلهای بیشترین کاربرد را دارند. در ادامه این مطلب به کندل استیکها و چند نمونه از الگوی معروف آن و همچنین کندل چکش معکوس میپردازیم و در آخر تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته را بررسی میکنیم.
مفهوم کندل استیک
برای درک مفهوم کندل استیک، بهتر است نگاهی به معنی عبارت Candle Stack و دلیل نامگذاری آن داشته باشیم. Candle Stack در لغت به معنای شمعدان است و زمان استفاده در تحلیل تکنیکال، آن را نمودار شمعی مینامیم. بیشترین کاربرد نمودارهای کندل استیک زمانی است که تغییرات قیمت سهم دارای روند باشند. سهامداران برای ورود به سهم حتما الگوهای کندل را مد نظر قرار میدهند، اما برای خروج از سهم، توجه به این نمودارها به تنهایی کافی نیست.
دلیل انتخاب نام Candle Stack یا نمودار شمعی، اجزای تشکیلدهنده آن است. قرارگیری اجزا کنار هم، ظاهری شبیه شمعدان میسازد. در ادامه اجزای کندل استیک را بررسی میکنیم.
اجزای کندل استیک
اجزای اصلی کندل استیکها، بدنه، سایه بالا و پایین است. اجزای کندل استیک میتواند در اندازهها، سایهها و رنگهای مختلف ظاهر شود. بدنه کندل استیک نشاندهنده قدرت معاملهگران و سایهها بیانگر غلبه فروشندگان یا خریداران سهم بر یکدیگر هستند. همچنین در هر کندل، قیمت آغازین، قیمت پایانی، بالاترین و پایینترین قیمت در بازه زمانی انتخابی نمایش مییابد.
در تصویر روبرو نمونه یک کندل استیک و اجزای آن را مشاهده میکنید.
معروفترین الگوهای کندل استیک
الگوهای بسیار زیادی در یک نمودار شمعی میتواند ظاهر شود و هر الگو مفهوم خاصی را برای سهامدار در بر دارد. گاهی در یک نمودار چندین الگو ظاهر میشوند که میتواند هشدار بای تغییر روند، بازگشت سهم یا . باشد. برخی از معروفترین الگوهای کندل استیک به شرح زیر هستند:
- کندل چکش
- کندل مرد به دار آویخته
- کندل ماروبزو
- کندل دوجی
- هارامی
- ابر تیره تاسوکی
در ادامه به بررسی مفهوم و تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته میپردازیم.
کندل چکش
کندل چکش از مهمترین کندلها در نمودار شمعی است. این الگو به صورت تک کندل و در انتهای روند نزولی ظاهر میشود. سرمایهگذار با تشخیص کندل چکش، میتواند سهم را در کمترین قیمت خریداری کند. اگر خرید در زمان درست انجام شود، روند به سرعت باز میگردد و سهم شروع به رشد میکند. نام کندل چکش برگرفته از ظاهر آن است. این کندل دارای سایه بلند و بدنه کوتاه و مربعی است.
در تصویر زیر دو نمونه از کندل چکش را مشاهده میکنید. کندل سمت چپ «چکش» و کندل سمت راست «چکش معکوس» نام دارد.
کندل مرد به دار آویخته
ظاهر الگوی کندل مرد به دار آویخته تا حدودی شبیه الگوی چکش، اما مفهوم آن کاملا متفاوت است. در واقع کندل مرد به دار آویخته در انتهای روند صعودی نمایش مییابد و هشداری برای نزول قیمت سهم تلقی میشود. این الگو زمانی اعتبار دارد که در خط مقاومت تشکیل شود و کندل پس از آن، حتما پایینتر از مرد به دار آویخته باشد. اگر کندل بعد از مرد به دارآویخته، بالاتر باشد، الگو اعتباری ندارد و تنها یک اصلاح قیمت بوده است. در تصویر زیر نمونهای از این الگو را مشاهده میکنید.
درک کندل مرد به دار آویخته اهمیت زیادی برای معاملهگران دارد و در واقع آخرین زمان فروش سهم است. اگر سهم را نفروشید، قیمت دچار افت میشود و اگر موفق به فروش شوید، سود زیادی کسب میکنید. دقت داشته باشید که سهم برای زمان زیادی در این حالت باقی نمیماند، پس باید فروش در لحظه انجام شود. در صورت تشکیل صف فروش، معامله مربوط به سهم شما به مدتی بعد و زمان نزول قیمت موکول خواهد شد که به معنای زیان در سهم است.
تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته
اصلیترین تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته جایگاه نمایش آنها در نمودار است. کندل چکش در خط حمایت و کندل مرد به دار آویخته در خط مقاومت ظاهر میشوند. هر دو این الگوها هشداری برای معاملهگران به حساب میآیند، اما کندل چکش هشدار افزایش قیمت و کندل مرد به دارآویخته هشدار کاهش قیمت است.
اگرچه ظاهر این دو کندل تا حد زیادی شبیه هم است، اما معاملهگر با توجه به روند نمودار میتواند کندل چکش یا مرد به دار آویخته را شناسایی کند. تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته در روند نمودار، نوع معاملات را مشخص میکند. کندل چکش به ما میگوید که تا این لحظه قدرت فروشندگان بیشتر بوده است، سهم به کف قیمت رسیده است و به زودی روند معکوس میشود.
کندل مرد به دار آویخته دقیقا برعکس حالت قبل است. غلبه خریداران و رسیدن سهم به سقف قیمتی را نشان میدهد و به ما میگوید که سهم تا چندی دیگر وارد روند نزولی میشود.
مورد دیگری که میتوان به عنوان تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته در نظر گرفت، جایگاه بدنه کندل در این الگوها است. در کندل مرد به دار آویخته، بدنه کندل لزوما در قسمت بالای محدوده قیمتی معاملات آن بازه زمانی قرار میگیرد. رنگ بدنه میتواند سبز یا سفید هم باشد، اما در کندل مرد به دار آویخته، بدنه قرمز یا مشکی اعتبار بیشتری دارد.
در کندل چکش یا چکش معکوس، بدنه در پایین محدوده قیمتی معاملات آن بازه زمانی قرار میگیرد. اگر چکش معکوس باشد، بدنه در پایینترین قیمت است. در چکش معمولی اگرچه بدنه در کف قرار نمیگیرد، اما باز هم در محدوده پایین ظاهر میشود.
سخن آخر
شناخت الگوهای کندل استیک، درک تفاوتهای ظاهری و جایگاه نمایش آنها اهمیت زیادی در تصمیمات معاملهگران دارد. برخی الگوها روش معامله با الگوی کندل چکش از نظر ظاهری بسیار شبیه هم هستند و تنها در نقاط متفاوتی از نمودار قیمت نمایش مییابند. این موضوع درباره کندل چکش و مرد به دار آویخته صدق میکند، کندل اول در خط حمایت و کندل دوم در خط مقاومت ظاهر میشود و ظاهر آنها به هم شباهت دارد. درک تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته باعث میشود معاملهگران بتوانند سهم را در کف قیمت خرید و در سقف قیمت بفروشند و بیشترین سود را از آن کسب کنند.
چگونه با الگوهای کندل استیک ژاپنی در فارکس معامله کنیم
اگر شما طرفدار معامله با نمودارهای خالی و بدون استفاده از اندیکاتورهای مختلفی هستید که میتوانند قضاوت شما را تحت تأثیر قرار دهند، قطعاً این مطالب توجهتان را جلب خواهد کرد. در این مقاله، ما در مورد معامله گری به سبک پرایس اکشن با استفاده از آنالیز کندل استیک صحبت خواهیم کرد. من برخی از مهم ترین الگوهای کندل استیک را معرفی کرده و پتانسیل آنها را برایتان توضیح خواهم داد.
کندل استیک ژاپنی چیست؟
کندل استیک ژاپنی یک تصویر برای نمایش نمودارهایی است که در قرن هجدهم توسط یک تاجر برنج ژاپنی به نام مونهیسا هوما (Munehisa Homma) اختراع شده است. این نمودارها با نمودارهای میله ای و خطی فرق دارند زیرا اطلاعات بیشتری ارائه میدهند و به راحتی می توان آنها را خواند. تصویر زیر را ببینید:
تصویر (۱)
این طرح ساده، تمام اطلاعاتی که کندل استیک ژاپنی به شما میدهد را نشان میدهد. دو کندل نمایش داده شده، یک کندل صعودی (سبز) و یک نزولی نزولی (قرمز) هستند. هر کندل نشان دهنده قیمتی است که در آن کندل باز شده است، قیمتی که در آن کندل بسته شده است و نیز بالاترین و پایین ترین حد قیمت است. توجه داشته باشید که کندل های نزولی (قرمز) به سمت پایین حرکت میکنند، بنابراین موقعیت نقاط “باز” و “بسته شدن” جا به جا میشود. حالا ببینید که کندل های ژاپنی در نمودار قیمت چگونه به نظر میرسند.
تصویر (۲)
خیلی بهتر از نمودار میله ای یا خطی، اینطور فکر نمیکنید؟
نحوه استفاده از کندل استیک ژاپنی
نمودار کندل استیک ژاپنی اطلاعات مهمی در مورد پرایس اکشن در هر زمان خاص به معامله گر ارائه می دهد. معامله گران اغلب سیگنال های خود را با الگوهای کندل استیک ژاپنی تأیید میکنند و شانس موفقیت در معامله را افزایش میدهند.
معامله گری به روش پرایس اکشن تنها با استفاده از آنالیز کندل استیک، یک تکنیک معاملاتی بسیار متداول است. با این وجود، معامله گری با کندل استیک در ترکیب با اندیکاتور های اضافی و سطوح حمایت و مقاومت ، قوی ترین روش معامله گری است.
یاد بگیرید که در بازارهای فارکس چه چیزی به درد میخورد و چه چیزی نه…
الگوهای کندل استیک در فارکس اشکال کندل خاصی در نمودار هستند که اغلب منجر به وقایع خاصی میشوند. اگر این الگوها به موقع تشخیص داده شوند و به درستی معامله شوند، می توانند به ارائه ستاپ های با احتمالِ برد بالا کمک کنند.
الگوهای کندل استیک فارکس در دو دسته طبقه بندی میشوند – الگوهای کندل استیک ادامه دار و الگوهای کندل استیک بازگشتی. حالا رایج ترین الگوهای بازگشتی و ادامه دار را بررسی کرده و در مورد پتانسیل آنها بحث خواهیم کرد.
الگوهای کندل استیک تکی
دوجی، کندل استیکی است که تشخیص آن بسیار آسان است. هر زمان که قیمت دقیقاً در همان سطحی که باز شده است، بسته شود، یک دوجی داریم. بنابراین کندل دوجی شبیه یک خط تیره با یک فتیله است.
توجه داشته باشید که گاهی اوقات مواردی پیش میآید که قیمت از همان ابتدا اصلاً جابجا نمیشود. در این موارد کندل دوجی یک خط تیره ساده و بدون فتیله است. نگاهی به این تصویر بیندازید:
تصویر (۳)
اگر کندل دوجی بعد از یک حرکت طولانی تشکیل شود، آنگاه کاراکتر بازگشتی دارد. دلیل این امر این است که در یک بازار صعودی (یا نزولی)، وقوع یک کندل دوجی نشان میدهد که گاوها قدرت خود را از دست میدهند و خرسها با همان قدرت شروع به عمل میکنند.
بنابراین، کندل در همانجایی که باز شده بود، بسته میشود. فقط بخاطر داشته باشید: وقتی پس از یک حرکت طولانی به یک دوجی در نمودار می رسید، این احتمال وجود دارد که قیمت جهت خود را معکوس کند.
این کندل می تواند نزولی و صعودی باشد. این کندل دارای بدنه ای بسیار کوچک و فتیله بالایی بلندتر و فتیله پایینی کوتاه تر است که اندازه آنها تقریباً یکسان است. نگاهی به تصویر زیر بیندازید:
تصویر (۴)
کندل اسپینینگ تاپ، کاراکتر نامشخصی دارد.
دلیل این امر این است که این کندل نشان می دهد که خریداران و فروشندگان به سختی با یکدیگر می جنگند، اما هیچ کدام نتوانسته اند بر دیگری غلبه کند.
با این وجود، اگر در یک روند نزولی در نمودار به این کندل برسیم، این بدان معنی است که فروشندگان قدرت خود را از دست میدهند، حتی اگر خریداران نتوانند بر آنها غلبه کنند.
این کندل دیگری است تشخیص آن بسیار آسان است. همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است، کندل استیک ماروبوزو دارای یک بدنه است و فتیله ای ندارد:
تصویر (۵)
کندل ماروبوزو، یک الگوی تداوم روند است. از آنجایی که این کندل فتیلهای ندارد، که اگر صعودی باشد، روند صعودی به قدری قوی است که قیمت افزایش مییابد و هرگز به زیر سطح باز شدن میله نمی رسد.
کندل های چکش و مرد آویزان دارای بدنه های کوچک، فتیله بالایی کوچک و فتیله پایینی بلند هستند. این دو کندل از نظر ظاهری کاملاً شبیه هم به نظر میرسند:
تصویر (۶)
این دو کندل در دسته کندل های بازگشتی قرار میگیرند. تفاوت بین آنها در این است که چکش، نشان دهنده بازگشت از یک روند نزولی است، در حالی که مرد آویزان، به بازگشت روند صعودی اشاره دارد.
- چکش معکوس و شوتینگ استار (بازگشتی)
چکش معکوس و شوتینگ استار دقیقاً برعکس چکش و مرد آویزان هستند. همانطور که در زیر نشان داده شده است، آنها دارای بدنه کوچک، فتیله پایینی کوتاه و فتیله بالایی بلند هستند:
تصویر (۷)
چکش معکوس و شوتینگ استار هر دو رفتار معکوس از خود نشان میدهند، چکش معکوس به بازگشت یک روند نزولی اشاره دارد، در حالی که شوتینگ استار نشان دهنده پایان یک روند صعودی است.
الگوهای کندل استیک دوتایی
- کندل پوششی صعودی و نزولی (بازگشتی)
چکش معکوس و شوتینگ استار هر دو رفتار معکوس از خود نشان میدهند، چکش معکوس به بازگشت روند نزولی اشاره دارد، در حالی که شوتینگ استار نشان دهنده پایان روند صعودی است.
تصویر (۸)
هر دو الگوهای کندل پوششی، بازگشت روند را نشان میدهند. در هر دو الگوی کندل پوششی صعودی و نزولی، کندل دوم، بدنه کندل اول را پوشش میدهد. کندل پوششی صعودی، نشان دهنده بازگشت روند نزولی است و کندل پوششی نزولی، بازگشت روند صعودی را نشان میدهد.
- انبرک در قله و انبرک در دره (بازگشتی)
کندل انبرک قله، از یک کندل صعودی و به دنبال آن یک کندل نزولی تشکیل شده است که در آن هر دو کندل دارای بدنه کوچک هستند و فتیله پایینی ندارند. پارامترهای این دو کندل تقریباً یکسان است.
در عین حال، همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است، کندل انبرک دره از یک کندل نزولی و به دنبال آن یک کندل صعودی تشکیل شده است که در آن هر دو کندل دارای بدنه کوچک هستند و فتیله بالایی ندارند:
تصویر (۹)
همانطور که گفتیم، اندازه دو کندل انبرک، تقریباً یکسان است. هر دوی این الگوهای کندل استیک خاصیت بازگشتی دارند. تفاوت بین این دو الگو در این است که انبرک قله نشان دهنده بازگشت یک روند صعودی به یک روند نزولی است، در حالی که انبرک دره برعکس عمل میکند – انبرک دره را می توان در انتهای روند نزولی مشاهده کرد که نشان می دهد یک تغییر به روند صعودی وجود خواهد داشت.
الگوهای کندل استیک سه تایی
- ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی (بازگشتی)
الگوی کندل استیک ستاره صبحگاهی، شامل یک کندل نزولی و به دنبال آن یک کندل کوچک نزولی یا صعودی و پس از آن یک کندل صعودی است که از نصف کندل اول بزرگتر است.
الگوی کندل ستاره عصرگاهی، برعکس الگوی ستاره صبحگاهی است. این الگو با یک کندل صعودی شروع میشود و پس از آن یک کندل کوچک نزولی یا صعودی و سپس یک کندل نزولی وجود دارد که اندازه آن بزرگتر از نصف کندل اول است. تصویر زیر این دو الگو را نشان میدهد:
تصویر (۱۰)
هر دوی این الگوهای کندل استیک دارای ویژگی بازگشتی هستند، ستاره عصرگاهی، پایان روند صعودی را نشان میدهد و ستاره صبحگاهی به پایان روند نزولی اشاره دارد.
الگوی کندل استیک سه سرباز میتواند نزولی یا نزولی باشد. سه سرباز صعودی از سه کندل صعودی پشت سر هم تشکیل شده است:
- یک کندل صعودی کوچک تر
- یک کندل صعودی بزرگتر، که نزدیک بالاترین نقطه خود بسته میشود
- یک کندل صعودی حتی بزرگتر که تقریباً هیچ فتیله ای ندارد
در ضمن، الگوی سه سرباز نزولی باید دارای ویژگی های زیر باشد:
- یک کندل نزولی کوچکتر
- یک کندل نزولی بزرگتر، که نزدیک پایین ترین نقطه خود بسته میشود
- یک کندل نزولی حتی بزرگتر که تقریباً هیچ فتیله ای ندارد
تصویر زیر یک الگوی سه سرباز صعودی و سه سرباز نزولی معتبر را نشان میدهد:
تصویر (۱۱)_الگوی سه سرباز صعودی و سه سرباز نزولی
الگوی کندل استیک سه سرباز خاصیت بازگشتی دارد.
الگوی کندل استیک سه سرباز صعودی، میتواند روند نزولی را پایان دهد و یک روند صعودی جدید ایجاد کند. در همین حال، الگوی کندل استیک سه سرباز نزولی را می توان در پایان یک روند صعودی یافت، که نشان دهنده ایجاد یک حرکت نزولی در آینده است.
آنالیز نمودار کندل استیک
حالا که برخی از الگوهای قابل اطمینان کندل استیک در معاملات فارکس را مورد بررسی قرار دادیم، اکنون میتوانیم ببینیم که این الگوها در نمودار قیمت، چه شکلی به نظر میرسند و چگونه میتوانیم از آنها به عنوان بخشی از یک استراتژی معامله گری به روش پرایس اکشن استفاده کنیم! نگاهی به نمودار زیر بیندازید:
تصویر (۱۲)_نمودار روزانه EUR/USD
این نمودار روزانه EUR/USD برای دوره ۲۱ جولای تا ۸ اکتبر ۲۰۱۵ است. آنالیز نمودار ما سه الگوی نزولی موفق را نشان می دهد. اولین الگو، الگوی ستاره عصرگاهی است. همانطور که قبلاً اشاره کردیم، الگوی کندل استیک ستاره عصرگاهی خاصیت نزولی دارد. این دقیقاً همان چیزی است که در نمودار ما اتفاق میافتد. ما چهار کندل نزولی داریم که مربوط به یک افت قیمت ۱۲۶ پیپی هستند. دومین الگویی که از آنالیز کندل استیک بدست میآید، کندل مرد آویزان در پایان روند صعودی است. پس از ظهور کندل مرد آویزان، قیمت یورو در برابر دلار حدود ۳۸۷ پیپ در مدت سه روز کاهش یافت! سومین الگوی کندل استیک در نمودار ما، یک الگوی ستاره عصرگاهی دیگر است. در پایان روند صعودی، الگوی ستاره عصرگاهی با افت ۴۰ پیپ در یک روز ظاهر شده است.
بیایید نمونه نمودار دیگری را ببینیم و سایر الگوهای کندل استیک ژاپنی را بررسی کنیم:
تصویر (۱۳)_نمودار ۴ ساعته USD/JPY
این نمودار ۴ ساعته USD/JPY برای دوره ۲۸ آگوست تا ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۵ است. همانطور که مشاهده میکنید، این نمودار دارای دارای الگوهای کندل استیک ژاپنی بسیاری است. ما ابتدا پس از یک کاهش شدید قیمت، با یک الکوی کندل دوجی شروع میکنیم. ما به الگوی بازگشتی دوجی میرسیم و ۹۷ پیپ افزایش را ثبت میکنیم. الگوی کندل استیک بعدی، سه سرباز صعودی است که پس از یک اصلاح جزئی قیمت ظاهر میشود. پس از بازگشت الگوی سه سرباز، قیمت دلار آمریکا در برابر ین حدود ۸۶ پیپ افزایش یافته است.
سومین الگوی کندل در نمودار، اسپینینگ تاپ است که همانطور که گفتیم کاراکتر نامشخصی دارد. این بدان معناست که پس از کندل اسپینینگ تاپ، بسته به زمینه پرایس اکشن در آن زمان، قیمت ممکن است افزایش یا کاهش یابد. در این مورد خاص، قیمت در میله بعدی جهت خود را معکوس کرده و الگوی ستاره صبحگاهی را تشکیل میدهد و ما یک افزایش ۱۳۸ پیپی را خواهیم دید. افزایش قیمت پس از الگوی اسپینینگ تاپ، بلافاصله با یک الگوی بازگشتی دوجی دیگر دنبال میشود. در نتیجه، ما با افت سریع ۱۸۲ پیپی مواجه خواهیم شد. آخرین الگوی کندل استیک این نمودار، یک کندل استیک چکش پس از یک روند نزولی است. ما الگوی چکش خود را تأیید میکنیم و قیمت دلار حدود ۱۶۳ پیپ افزایش مییابد.
حالا بیایید سراغ USD/CHF برویم و در مورد الگوی کندل پوششی صعودی و نزولی بحث کنیم:
تصویر (۱۴)_نمودار ۴ ساعته USD/CHF
در اینجا ما یک نمودار ۴ ساعته USD/CHF برای ۲۲ جولای تا ۲۱ آگوست ۲۰۱۴ داریم. ما پس از یک اصلاح روند، با یک کندل کوچک دوجی شروع میکنیم. نتیجه ای که پس از کندل دوجی به دست میآوریم، افزایش سریع ۶۲ پیپی قیمت است. سپس پس از یک دوره تثبیت قیمت، یک کندل پوششی نزولی خواهیم داشت. دقیقاً بعد از کندل پوششی، یک افت ۳۹ پیپی در نمودار ظاهر میشود! اندکی بعد، به یک کندل پوششی نزولی دیگر میرسیم که پس از اصلاح یک روند نزولی ظاهر میشود. حدود ۱۲ ساعت بعد از این کندل پوششی نزولی، قیمت دلار آمریکا ۵۰ پیپ کاهش مییابد. ۱۰ روز بعد، ما یک کندل پوششی صعودی در نمودار میبینیم که پس از یک روند نزولی ظاهر میشود. این سودآورترین حرکت قیمت در این نمودار است روش معامله با الگوی کندل چکش که منجر به افزایش ۱۰۰ پیپ در مدت سه روز میشود. این روند صعودی با آخرین الگوی نمودار در تصویر، یعنی سومین کندل پوششی نزولی، به پایان میرسد. این کندل مجدداً منجر به واکنش قیمت میشود. نتیجه کلی حاصل از این پنج حرکت قیمت، ۲۶۴ پیپ است.
بیایید یک نمودار فارکس دیگر را با استفاده از الگوهای کندل استیک آنالیز کنیم!
تصویر (۱۵)_نمودار ۴ ساعته دلار AUD / USD
این نمودار ۴ ساعته دلار استرالیا (AUD / USD) برای دوره ۱۷ سپتامبر تا ۱۹ اکتبر ۲۰۱۵ است. ما پس از یک افزایش قیمت، با کندل پوششی نزولی شروع میکنیم. ما این الگو را تأیید میکنیم و شاهد یک کاهش ثابت قیمت به میزان ۲۸۴ پیپ در ۶ روز خواهیم بود. این یک واکنش شدید است! روند نزولی با یک کندل ستاره صبحگاهی به پایان میرسد که به یک بازگشت نهایی اشاره دارد. بازگشت روند در مرحله تثبیت ادامه پیدا میکند. افزایش قیمت ناشی از الگوی ستاره صبحگاهی برابر با ۴۶ پیپ است. قیمت تا همان سطح قبلی کاهش مییابد و یک الگوی بازگشتی دیگر، یعنی یک کندل پوششی صعودی، ظاهر میشود! یک روند صعودی قوی پس از الگوی کندل پوششی صعودی ظاهر میشود. ما میتوانستیم در زمان اولین افزایش ۱۱۰ پیپی معامله کنیم تا زمانی که یک کندل بازگشتی دوجی حاصل شود، که منجر به یک اصلاح ۶۶ پیپی میشود.
دیدگاه شما